عكس:هادي مختاريان 
مسعود مير
جلو در موزه هنرهاي معاصر ديگر آن درهاي شيشه اي بزرگ روبه رويتان قد علم نمي كند. شيشه ها باز شده اند و ترانس و مقداري سيم جوش و وسايل و ابزار فني گوشه و كنار ديده مي شود. در هياهوي كارگران اگر مقداري تحمل كنيد و بي خيال نشويد پوسترهاي نمايشگاه جديد موزه را مي بينيد. «پيشگامان مجسمه سازي نوين انگلستان» نمايشگاهي است از جديدترين حجم ها و مجسمه هاي بريتانيايي ها كه در خيابان كارگر تهران ميهمان هستند.
نمايشگاه هنوز بطور رسمي افتتاح نشده ولي به هر ترتيبي كه هست وارد مي شويم. فضاي داخلي موزه و شيب هاي مدور آن تا طبقه پايين و حوض وسط اين مارپيچ كه پر از روغن سوخته است هنوز هم مثل سابق است اما ديگر از آن تار عنكبوت سيمي بزرگ روي حوض خبري نيست.
در ميان كارهاي به نمايش درآمده بعضي به قدري جذاب و عجيب بود كه حتي توصيف آنها لذت خاصي دارد. در اولين گالري، آثار «هنري مور» چيده شده است. يك حجم كه گويي استخوان هاي كتف و شانه و ساق يك اسكلت را به رخ كشيده و طرح لبه هاي چاقو كه هر كدامشان حدودا ۴۰ سانتي متر طول داشته حسابي شگفت زده تان مي كند.
ظرافت كار روي برنز در كارهاي «ادواردوپائولوتزي» هم مثال زدني است. يك قورباغه بزرگ كه تكه هاي فلز شبيه لجن هاي روي بدنش چيده شده و مجسمه يك فيلسوف كه از آدم بودن فقط دو پاي مشخص دارد و تمام نيم تنه اش از قطعات چهارگوش فلز شبيه بقاياي كشتي هاي غرق شده باستاني پوشيده شده است. پائولوتزي انگليسي از رفقاي خوب جاكومتي فرانسوي بوده و حسابي در كارهايش از او الهام گرفته است.
در راهروهاي پيچ در پيچ به يك حجم رنگارنگ بر مي خوريم كه از دور شبيه فواره هاي كوچك در رستوران ها و حتي شبيه يك شكلات رنگارنگ مانند خانه  هانسل وگرتل است اما وقتي از نزديك نام اثر را مي خواني تعجب مي كني:
«ديانا در نقش يك موتور» كاري از «پائولوتزي»
آثار انتزاعي «آنتوني كارو» هم حداقل براي ما جالب به نظر مي رسد. يكي از آنها شبيه يك ميز پرت شده از ارتفاع است كه حسابي خرد شده،البته با فولاد ساخته شده است.
اما «بيل وودرو» در آثارش از هر لوازم بي مصرف خانه استفاده كرده است. در اتومبيل، اجاق گاز، ميز اتو و سر سرخپوست مجموعه اقلام يكي از كارهاي اوست كه تضاد بين يك سرخپوست و فرهنگ بومي اش را با فرهنگ مصرف گرايي در ترازو گذاشته است. «ريچارد ديكن» هم آثاري عجيب دارد و آثارش هم نام هايي عجيب.
يك فرفره بسيار بزرگ و يك كلاه آفتابي واقعا عظيم الجثه، نام اثر: پسران و دختران بياييد بيرون بازي كنيم. اگر عجيب نيست احتمالا ما مشكل داريم.
كم كم سر و كله لامپ هاي ۸۰۰ وات و دوربين هاي تصويربرداري پيدا شده و گزارش هاي تلويزيوني تهيه مي شوند. در سالن مارپيچ محوطه اصلي هم جنب و جوش عجيبي جريان گرفته است. دستيار تصوير يكي از شبكه ها پشت يك «دالي» قرمزرنگ ايستاده و گويي هوس كرده كه اين مسير را تا زيرزمين موزه روي دالي حركت كند. هنوز هم مي توان گوشه و كنار گالري ها آثار عجيب و جالب ديد. وقتي دنبال عكاس مجله مي گرديم كه احتمالا در روياي عكس هايش و مجسمه ها پرواز مي كند يك اثر ديگر ما را ميخكوب مي كند.
يك ماهي تر و تازه در داخل يك بخاري برقي كه المنت هايش جوشان است و خيلي ها را جذب خود كرده. جلو در ورودي موزه، شخصي چند پاكت خوشگل به مامور ورود و خروج موزه تحويل مي دهد و مي رود.
مامور مي گويد: «دعوتنامه هاي سفارت انگليس است و مهر پشت پاكت را نشانمان مي دهد. يك مهر برجسته طلايي زيبا كه پاكت را پملپ كرده و به قول مامور مثل علامت ميتي كمان است. نمايشگاه قرار است تا فروردين ماه ادامه داشته باشد ولي اگر مي خواهيد به بازديد برويد روزهاي فرد تشريف فرما شويد تا مامور انتظامات عشق كارتون را هم ملاحظه كنيد.

چرا ساتيار؟
«راستش يك سوالي هست كه هميشه از خودم مي پرسم. چرا شما هيچ وقت نام خانوادگي آقاي امامي را جلوي اسمش نمي نويسيد؟»
و ساتيار امامي پاسخ مي دهد «كاملا شخصي است، دليل خاصي ندارد.»
مال باختگان 
يك نامه چند خطي: شركت ساختماني... بدون اخذ مجوز از وزارت مسكن اقدام به پيش فروش آپارتمان و برج در پونك و انتهاي نفت كرده و ميلياردها تومان از مردم پول گرفته و به تعهد خود عمل نكرده است، فريادرس كيست؟
نامه با چند كلمه امضا شده: «جمعي از مال باختگان.»
چه كار كنيم؟
گزارش روز سه شنبه ايرانشهر، «گوزن ها در جزيره مهران» بازتاب فوق العاده اي داشت، درست مثل گزارش صفحه حوادث از ماجراي علي اكبري. يك خواننده مي گويد: «بايد كمي جدي تر باشيد، مثل سه شنبه.»
و يك خواننده ديگر: «اينقدر از بدبختي ها ننويسيد، خفه شديم.»
تحليل كار خير
دكتر« الف.گ» از اصفهان و تحليل مزايا و معايب درمانگاه هاي خيريه. نكته نهايي اين نامه مشكل پزشكان فارغ التحصيل در جذب بازار كار است. به عقيده نويسنده پايين آوردن نرخ ويزيت بيماران، نهايتا باعث كم درآمدتر شدن پزشكان و ياس آنها مي شود.
يك تلفن 
- «آقا دلمان براي ويژه نامه جشنواره تنگ شده، خيلي خوب بود.»

مدارسي كه از سازمان فرهنگي و هنري شهرداري تهران كتاب دريافت نكرده اند، اگر دوست دارند، مي  توانند به اين سازمان مراجعه كرده و با پركردن فرم بعد از طي مراحل اداري كتاب تحويل بگيرند.
اشعري مشاور فرهنگي شهرداري تهران مي گويد: «ما قول داده بوديم كتاب هايي را كه مدارس از نمايشگاه انتخاب كرده  اند در دهه فجر ارسال كنيم كه اين كار انجام شد، اما همه مدارس به موقع از بخشنامه  آموزش و پرورش مطلع نشدند،گرچه نمايندگان برخي از اين مدارس با پيگيري سازمان فرهنگي و هنري شهرداري دوباره به ما مراجعه و كتاب تحويل گرفتند.»

جواد رسولي 
سينما
براي ديدن فيلم ايراني، امروز اين انتخاب ها را داريد: دختر ايروني (قدس، بهمن يك، ايران يك، بلوار، مركزي و...)، بوي گل سرخ (استقلال، صحرا، آستارا، كانون، پايتخت و...)، كفش هاي جيرجيرك دار (شيوا، سعدي، كانون مردم شناسي ايرانيان، پيوند و...)، تب(مركزي ۲، جام جم، فرهنگسراي ابن سينا و...)، شب هاي روشن (عصر جديد ۲، بهمن ۲، گلريز ۲، شقايق)، فراموش هم نكنيد كه قيمت بليت ها، امروز نصف روزهاي ديگر است.در سينما تك موزه هنرهاي معاصر هم امروز يك فيلم از فريتس لانگ نمايش داده مي شود به نام «نيبلونگ ها: زيگفريد» كه سال ۱۹۲۴ ساخته شده است. لانگ هم جزو كارگردان هاي پركار و نابغه اي است كه مكتب اكسپرسيونيست هاي آلمان را پايه گذاشتند. اين فيلم صامت، ۹۰ دقيقه است و ساعت ۱۶ در سينما تك به نمايش در مي آيد.
موسيقي 
فعلا تنها خبر موسيقي، به بازار آمدن آلبوم جديدي از عليرضا عصار است.نام آلبوم هست «مولاي عشق» و مثل هميشه عصار آن را با همكاري فواد حجازي منتشر كرده است. اين آلبوم كار ويژه اي است كه عصار آن را با اداي عشق و احترام به امام حسين(ع) به بازار فرستاده. ترانه ها و شعرهاي آلبوم، كار مهدي شريفي هستند.
فرهنگسرا
درست است كه ديگر داريم به آخرهاي سال نزديك مي شويم و اسفند هم با سرعت دارد به سمت تمام شدن پيش مي رود، اما هيچ وقت براي شروع كردن دير نيست. بنابراين اگر خانه تان نزديك ترمينال و خزانه و آن طرف هاست فرصت خوبي داريد تا در برنامه هاي فرهنگي خانه فرهنگ خزانه شركت كنيد. گلسازي و هويه كاري (يكشنبه ۱۴ تا ۱۶)، خياطي (دوشنبه و چهارشنبه ۹ تا ۱۲)، فوريت هاي پزشكي (شنبه، يكشنبه، سه شنبه ۱۰ تا ۱۲)، ژيمناستيك (هر روز بعدازظهر)، كاراته (روزهاي فرد صبح و بعدازظهر)، بدنسازي بانوان (روزهاي زوج ۱۴ تا ۱۵)، زبان در تمام سطوح و كامپيوتر (همه روزه) تعدادي از اين برنامه ها هستند.
تلويزيون 
مثل همه شنبه شب ها، فوتبال را فراموش نكنيد. بازيآرسنال و چارلتون ساعت ۳۰ :۱۸ و بازي امپولي و اودينزه ساعت ۲۳ از شبكه ۳ پخش مي شود. امروز و امشب اين مجموعه ها را مي توانيد تماشا كنيد. رعنا (شبكه ۱، ساعت ۲۰:۱۳)، عمليات فوق سري (شبكه ۵، ساعت ۱۹)، آخرين مكان روي زمين (شبكه ۲، ساعت ۲۱)، آبي مثل دريا (شبكه ۵، ساعت ۲۱). وارث (شبكه يك، ساعت ۲۰:۲۲) و معما (شبكه ۳، ساعت ۱۵:۲۲).
اينجا فرداست (شبكه يك ساعت ۴۵:۱۹)، هزار راه نرفته (شبكه ۲، ساعت ۲۲) و فيلم كوتاه (شبكه يك، ساعت ۲۵:۲۰) هم مستندهايي هستند كه مي شود توصيه شان كرد. اول هفته خوبي داشته باشيد.

كريستوفر نولان
باممنتو، يكي از غريب ترين فيلم هاي اين چند ساله را ساخت و با بي خوابي ثابت كرد كه مي تواند در حوزه نظام استوديويي هم به دلمشغولي هايش بپردازد. فيلمي كه پارسال در سينماهاي تهران هم به نمايش درآمد و حالا او بيشتر و بيشتر جذب پروژه هاي پولساز استوديوهاي بزرگ شده است.
نولان قرار است آخرين بخش از مجموعه بتمن را بسازد و خيلي از ستاره هاي هاليوود كانديداي حضور در فيلم هستند. از مورگان فريمن گرفته تا كريستين بيل و ليام نيسن. معلوم نيست كه آيا نولان مي تواند اين پروژه سنگين را هم به محملي براي ايده هاي مورد نظرش تبديل كند؟ يك نفر ديگر البته قبلا موفق شده: تيم برتن در بازگشت بتمن.
قاسم جعفري
اين كارگردان موفق سريال هاي تلويزيوني، هنوز در آرزوي موفق شدن در سينمااست. كارش را هم با سينما شروع كرد كه التبه با توفيق همراه نبود، اما چند سال گذشت و جعفري به سيما آمد و كارش گرفت.
خط قرمز و مسافري از هند از جمله پربيننده ترين مجموعه هاي تلويزيوني بودند. اين وسط او يك بار به سينما برگشت و قرار شد فيلمي به اسم عطش را براي حسين فرحبخش بسازد، اما اختلاف افتاد و فرحبخش تهيه كننده،  جاي جعفري كارگردان را گرفت.
اما جعفري در آخرين تلاشش سراغ يكي ديگر از تجاري سازهاي سينماي ايران رفته، سراغ داريوش بابائيان تا به كمك هم فيلمي به اسم بازنده بسازند.