چهارشنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۳۶۹
بدنياآمدن نوزاد هنگام درمان مادر
اين زن خودكشي كرده است
اين زن نامش چيست؟ كسي نمي داند. روي برد بالاي سرش نوشته اند مجهول الهويه. اصلاً تعادل روحي ندارد و دائماً خود را به تخت مي كوبد و با صداي ضعيف و مرده اي مي گويد «منو ببريد خونه... منو ببريد خونه...»
006459.jpg
اين كودك در حين نجات مادرش از چنگال مرگ به دنيا آمده است. او هنوز نامي ندارد . شما چه نامي براي او انتخاب مي كنيد؟
عكس : علي كوثري 
عليرضا جلائيان 
با ترس و لرز تمام. واردشدن و عبور از اين در به معناي رسيدن به يك ماجراي تلخ است. تلخي هم كسب و كار من است. البته چندان از بابت اين نقشي كه بر دوش مي كشم راضي نيستم اما...! روز ۱۲ ارديبهشت ماه. ساعت ۳۰:۱۰ دقيقه صبح. روزي مثل هميشه اين بيمارستان. شلوغ و پرازدحام و دردسر.
انگار قرار نيست عبورمان از آن در شيشه اي ميسر شود. خبرنگار بودن به كنار. خبرنگار حوادث بودن در اين حوالي حكم گلي است كه به سبزه هم آراسته مي شود. اينجا خبرنگار حوادث بودن معناي حادثه اي را مي دهد كه هرلحظه ممكن است برايت اتفاق بيفتد.
به هرحال از آن در لعنتي عبور مي كني. چارچوب ورود به حادثه. و اما حادثه آمده بوديم از آن كودك ۱۱ ماهه كه از زير آوار به سلامت جان به در برده عكس بگيريم كه در ازدحام سوژه و خبر گير افتاديم. ترافيكي از تلخي و تلخي و تلخي كه زير سنگيني نگاه پزشكان مشكوك در آمدوشد هرروزه اند. و در اين ميانه جمله اي و خبري داغ تر از بقيه «ديشب زني ۲۷ ساله را آورده اند كه با خوردن دارويي نامعلوم خودكشي كرده و حالا در بخش مسموميت هاست و درحال شست و شوي معده اش هستند.»
اين خودچيز تازه اي نيست. تازه تر از آن نوزاد دختري است كه در همين گير و دار به دنيا آمده است و درحال حاضر اوضاع و احوالش خوب است.
براي پي بردن به تمام ماجرا بايد سرعتت را بيش از پيش كني.
بخش جراحي. سرزميني از فغان وناله و حسرت و انتظار. وارد بخش مي شوي و شروع به گشتن اتاق ها مي كني. يك.دو... سه. خبري نيست. تا به خود حادثه مي رسي. اتاقي و تختي و اطرافياني كه آن را دوره كرده اند. چه صحنه فجيعي. تمام هم اتاقي هايش دوره اش كرده اند و اشك مي ريزند.
اين زن نامش چيست؟ كسي نمي داند. روي برد بالاي سرش نوشته اند مجهول الهويه. اصلاً تعادل روحي ندارد و دائماً خود را به تخت مي كوبد و با صداي ضعيف و مرده اي مي گويد «منو ببريد خونه... منو ببريد خونه...»
همراهي ندارد؟ نه! همراهي ندارد. هيچ كس. مي گويند ديشب زني او را به بيمارستان آورده و گريخته. چرا؟ چون معتاد است؟ يكي از هم اطاقي هايش درحالي كه اشك مي ريزد مي گويد «زني او را درحالي كه بيهوش بوده به اينجا آورده و گريخته و هيچ كس ديگري هم سراغ او نيامده است.» هيچ كس نمي داند چرا بدنش اينهمه كبود و داغان است. هيچ كس ... هيچ كس. دلم مي خواهد بروم بالاي سرش و فرياد بزنم براي چي خودكشي كردي؟ براي چي...
پزشك معالج احتمال فوت اين زن را بسيار مي داند و مي گويد «معلوم نيست چه دارويي خورده كه او را به اين روز انداخته است. از كبودي هاي روي بدنش معلوم است كه او را به شدت كتك زده اند. از طرف ديگر احتمالاً طفل او دچار عفونت خوني است.» سراغ كودك مي روي. در دستگاه مخصوصي آرام و بي صدا خوابيده است و احتمالاً تا چند ساعت ديگر نياز به شير مادر دارد. شير كه نه آغوز! و چه شيري چه آغوزي. اين آرامش آسماني كه مثل هاله اي گرد سر اين طفل مي چرخد هيچ سنخيتي با آشوب و تلاطم مادرش ندارد.در اين مواقع چه بايد كرد؟ مثل پرستارها سكوت كنيم و صبوري؟ يا از دلهره و اضطراب يا نفرت و خشم به بيرون بزني و چيزي بالا بياوري...

يك دستبند، اسلحه و حكم جعلي
ماموراني كه از خود دستور مي گيرند
با نگاهي گذرا به صفحات حوادث روزنامه ها شاهد افزايش فعاليت ماموران قلابي هستيم و اين درحالي است كه آنها به راحتي با جعل يك كارت و به دست آوردن دستبند و بي سيم و گاه اسلحه در روز اقدام به اخاذي، كلاهبرداري و سرقت مي كنند. درحالي كه نيروي انتظامي نسبت به هوشياري شهروندان درخصوص اين مجرمان حرفه اي هشدار داده است اما شهروندان نپوشيدن لباس هاي فرم از سوي ماموران نيروي انتظامي را يكي از مهمترين دلايل افزايش اين دسته از جرايم در كشور به خصوص شهر تهران مي دانند. در آخرين سرقت ماموران پليس تهران دو مامور قلابي را كه اقدام به سرقت يك ميليون و سيصد هزار تومان پول مغازه داري كرده بودند، در خيابان دستگير كردند. ماموران در حين گشت زني در سطح شهر به يك دستگاه تاكسي كه مردي از در آن آويزان بود ظنين شدند كه بلافاصله به تعقيب آن پرداختند.
سرانجام خودروي پيكان تصادف كرد و يكي از سرنشينان آن درحالي كه يك دستگاه بي سيم دردست داشت اقدام به فرار كرد ولي ماموران موفق به دستگيري راننده تاكسي شدند. ماموران سپس اقدام به بازرسي از خودرو كردند كه سه قبضه چاقو، يك قبضه ساتور و يك برگ اخطاريه كشف و ضبط شد. «غلامرضا» فردي كه از خودروي تاكسي آويزان بود در بازجويي به ماموران گفت: «صبح هنگامي كه به مغازه ام آمدند آنها با معرفي خود به عنوان مامور ادعاكردند كه ماموران نيروي انتظامي هستند كه پس از بازكردن مغازه وارد شدند و يك ميليون و ۳۰۰ هزار تومان پول نقدي كه در مغازه داشتم را سرقت كردند. آنها سپس قصد قرار با يك خودروي تاكسي را داشتند كه من سريع خودم را به آنها رساندم ودر خودرو را گرفتم كه آنها با زور قصد بيرون انداختن مرا داشتند.» ماموران سپس اقدام به تحقيق براي شناسايي مخفيگاه سارق فراري كردند كه با سرنخ هاي موجود او دستگير شد. همچنين طبق ماده ۵۵۵ قانون مجازات اسلامي هركس بدون سمت رسمي يا اذن از طرف دولت، خود را در مشاغل دولتي اعم از كشوري يا لشكري و انتظامي كه از نظر قانون مربوط به او نبوده است دخالت دهد يا معرفي كند به حبس از شش ماه تا دو سال محكوم خواهد شد و چنانچه براي دخالت يا معرفي خود در مشاغل مزبور سندي جعل كرده باشد، مجازات جعل را هم خواهد داشت.

متهم: براي كشتن مقتول يك نقشه دقيق طراحي كردم
مردي كه دوستش را به دليل مسائل غيراخلاقي با خودرو زير كرده و كشته بود، دستگير شد. اين جوان كه «صادق - ب» نام دارد و ساكن خيابان اصلي شهر كامياران است پس از دستگيري جزئيات جنايت دلخراش خود را فاش كرد. ماجرا از اين قرار است كه چندي پيش ماموران نيروي انتظامي جسد جواني به نام «عثمان - س» را كشف و تحقيقات خود را پيرامون علت مرگ وي آغاز كردند. كارآگاهان پس از انجام تحقيقات اوليه با همكاري متخصصان پزشكي متوجه شدند قاتل ابتدا با خودرو با عثمان تصادف و سپس وي را زير گرفته است. پس از افشاي اين موضوع ماموران دريافتند قاتل نسبت به عثمان يك كينه قديمي داشته و براي همين وي را به چنين طرز وحشتناكي كشته است. به اين ترتيب بازجويي از آشنايان و دوستان مقتول در دستور كار كارآگاهان قرار گرفت و آنها تصميم گرفتند از اين طريق به جمع آوري اطلاعاتي درباره زندگي شخصي عثمان بپردازند. در شرايطي كه كاوش ها روي اين شاخه پليسي ادامه داشت، ماموران مرزي يكي از كشورهاي همسايه غربي كشور، مرد جواني را كه بدون داشتن اوراق هويت و مدارك لازم وارد آنجا شده بود، دستگير كردند و به مقامات ايران تحويل دادند. مرددستگير شده كه «صادق» نام داشت پس از تحويل داده شدن به ايران از سوي ماموران تحت بازجويي قرار گرفت و در اعترافات تكاندهنده خود به قتل عثمان اقرار كرد. وي گفت: «من و عثمان دوست قديمي و صميمي بوديم اما مدتي قبل فهميدم او به من خيانت كرده و با خواهرم رابطه دارد اول باورم نمي شد تا اين كه مدتي روي اين مساله تحقيق كردم و فهميدم حدسم درست بوده است و براي همين ديگر نتوانستم خودم را كنترل كنم و تصميم گرفتم هرطور كه شده عثمان را بكشم تا به سزاي عمل خيانتكارانه اش برسد.» اين متهم ادامه داد: «براي كشتن عثمان يك نقشه دقيق طراحي كردم و روز حادثه با وي قرار ملاقات گذاشتم، هنگامي كه عثمان در محل خلوت منتظر من ايستاده بود درحالي كه سوار خودروام بودم با سرعت به طرف وي رفتم و او را زير گرفتم و فراري شدم، اين شيوه قتل را به اين خاطر انتخاب كردم كه ماموران تصور كنند مرگ عثمان فقط يك حادثه بوده است. به هرحال پس از ارتكاب قتل تصميم گرفتم از كشور خارج شوم تا ديگر ردپايي از من به جا نماند اما بالاخره دستگير شدم.» پس از اعترافات اين قاتل پرونده وي به مراجع قضايي ارجاع و متهم با قرار بازداشت روانه زندان شد.

بازتاب يك گزارش
زمين هاي تهرانپارس ۶ هزار شاكي دارد
در همين رابطه حسين عباسي يكي از كارشناسان حقوقي شهرداري طي فكسي به روزنامه اظهارداشته است: احتراماً معروض مي دارد نظر به چاپ مطلبي راجع به تخليه ملك احد (اين كلمه عين عبارت ايشان است و ما هم از آن چيزي نفهميديم.) از شهروندان واقع در تهرانپارس در مورخه ۷/۲/۸۳ روز دوشنبه و باتوجه به مطالب عنوان شده از آنجايي كه مندرجه هيچ گونه ارتباطي با شهرداري و شخصيت حقوقي آن نداشته و اظهارنظر درج شده صرفاً يك نظر حقوقي و مشورتي بوده نه خبري. لذا ذكر سمت به عنوان نماينده حقوقي شهرداري منطقه ۴ اين شائبه را در ذهن مخاطبين متبادر مي كند كه مطالب قيدشده موضوع رسمي يك اداره مي باشد و مطلب مذكور به دليل اشرافيت خبرنگار محترمه به سمت بنده داشته و بر فرض اشتباه مي گردد. همانطوري كه بر آن مقام محترم مبرهن است اعلام موضع و نظر شخصيت هاي حقوقي مستلزم طي تشريفات اداري و باتوجه به تبليغات قانوني احتمالاً اخذ مجوز مي باشد. ضمن اعلام نارضايتي شخصي به دليل بروز مشكلات اداري و بنا به دلايل معنونه (!) وفق مقررات و قانون مطبوعات خواهشمند است دستور فرماييد مطالب و خبر منعكس شده در مورخه ۷/۲/۸۳ روز دوشنبه به نحو قانوني تصحيح و به اطلاع مخاطبين محترم برسد و سمت اعلامي حذف گردد و صرفاً به كارشناس حقوقي اكتفا گردد. مزيد امتنان خواهد بود.
انگار بغض هزار ساله توي گلويش مانده. مي گويد: «هر روزي كه به دادسرا يا جايي كه مربوط به حل مساله زمين است مي روم، ديگر دست و دلم به كار نمي رود.»
گزارش خيابان ۲۲۰ شرقي را خوانده بود. همان كه اهالي اش از سرنوشت خانه هاي خود واهمه دارند.
هم خوشحال بود و هم ناراحت. خوشحال براي اينكه روزنه اي از اميد پيدا كرده و ناراحت از اينكه آيا اين روزنه او را به جايي مي رساند؟
اسمش «حسين يوسف پور» است. ۵۸ سال دارد. ۵۰ سال كار كرده است آن هم روزي ۱۶ ساعت. اما هنوز هم مستاجر است. صاحبخانه جوابش كرده و بايد به زودي به جاي ديگري نقل مكان كند.
موضوع سندهاي اعتباري لويزان او را به تعجب وا داشته بود. به گفته او اين شركت، توسعه لويزان نام دارد.
در سال ۵۴ شركتي به نام شركت توسعه لويزان در دو بخش دولتي و خصوصي با سهام ۵۲ درصد و ۴۸ درصد با هدف شهرك سازي در شرق تهران تشكيل شد.
اعضاي اين شركت كه از وابستگان طاغوت بودند توانستند با كمك بانك رهني و مسكن، بانك رفاه و شركت خانه ايران باعنوان شهرك سازي زمين هايي را در فلكه دوم تا فلكه چهارم تهرانپارس و خاك سفيد (حدود دو ميليون و ۴۰۰ هزار متر مربع كه متعلق به افراد كم درآمد و خرده مالك بود) به عنوان خارج از محدوده از هر گونه عمليات و فعاليت ساختماني روي اين زمين ها جلوگيري كنند.
چند ماه قبل از انقلاب از طرف اين شركت يك نفر به عنوان نماينده دادستان به دفترخانه ۳۰۵ تهران رفت و به جاي مالكين (كه حاضر به واگذاري زمين هايشان نبودند) سندها را امضا كرد، او اول زمين ها را به سازمان زمين شهري واگذار كرد و بعد از اين سازمان براي شركت توسعه لويزان سندسازي كرد.
قصد او از اين كار اين بود كه اگر مردم عليه شركت توسعه لويزان شكايت كردند، مدركي داشته باشند كه اين زمين ها را از سازمان زمين شهري خريده اند.
آن روزها پس از اعتراضات شديد مردم شركت توسعه لويزان منحل شد و ۴۰ روز بعد از سند سازي كردن در دفترخانه ۳۰۵ شاه دستور داد زمين هاي مردم به آنها برگردانده شود.
با اين فرمان بانك رهني و سازمان زمين شهري (كه زمين ها توسط شركت توسعه لويزان در رهن بانك قرار داده شده بود) مكلف شدند زمين هاي مردم را به آنها برگردانند.
آن موقع زمين ها به صاحبان اصلي خود برگردانده شد، اما پس از سقوط رژيم پهلوي، اشخاصي كه در شركت منحل شده توسعه لويزان مانده بودند، از شرايط بوجود  آمده استفاده و زمين ها را در دفتر قلهك به نام خود ثبت كردند .
بعد از پيگيري تعدادي از صاحبان اصلي زمين ها كه قصد گرفتن جواز ساختمان سازي داشتند،متوجه شدند دور زمين هايشان سيم خاردار كشيده شده و حدود ۸هزار متر از اين زمين ها به تصرف يكي از ارگان هاي دولتي درآمده است و اين ارگان قصد دارد روي اين زمين ها پايگاه عملياتي بسازد اما با پيگيري هاي مكرر شاكيان از اين ارگان در شعبه پنج ديوان عدالت اداري، ديوان راي بر بطلان عمليات اين ارگان دولتي داد و قرار شد اين ارگان طبق آيين نامه، زمين ها را بخرد و مالكان به سازمان زمين شهري بروند و آن سازمان زمين معوقي به  آنها واگذار كند.
بعد از پنج سال مالكان توانستند در سال ۶۲، قطعه زميني در محدوده شهرداري منطقه هشت از سازمان زمين شهري بگيرند.
آنها پس از گرفتن جواز ساختمان در حال خاكبرداري زمين هايشان بودند كه شهرداري منطقه هشت از كارشان جلوگيري كرد.
چون در آن زمان سرپرست دفتر حقوقي اين ارگان دولتي عوض شده بود و به سازمان زمين شهري دستور داده بود زمين هاي تعويضي را پس بگيرند و به اين ارگان واگذار كنند.
صاحبان زمين به اين ارگان دولتي رفتند و در مقابل اعتراضات به آنها گفته شد كه شركت توسعه لويزان منحل نشده و زمين ها متعلق به اين شركت است و در اين مورد دادگاه بايد راي بدهد.
مالكان دادخواست دادند، اما دادخواست آنها رد شد.
«حسين يوسف پور» از طرف هشت نفر از مالكان نماينده شد تا كار زمين ها را پيگيري كند.
هشت نفري كه دو نفر از آنها فوت كرده اند و بقيه در سن كهولت به سر مي برند و نااميد از پس گرفتن زمين هايشان هستند.
او ۲۵ سال است كه مي دود. اما هنوز به هيچ نتيجه اي گالري نرسيده، مي گويد: ۱۸ نفر، چهار شركت سرمايه گذاري تشكيل داده اند و سهام شركت توسعه لويزان را «بدون پرداخت پولي»! خريده اند چون شركتي وجود نداشته كه سهامي وجود داشته باشد.
او در دوماه اخير از «مصطفي فاطمي» رئيس سازمان شهري شنيده است كه در حدود ۵ هزار نفر به خاطر زمين هايشان به اين شركت مراجعه كرده اند، اما هنوز هيچ نتيجه اي نگرفته اند.

آدم ربايي براي ارشاد
البته هنوز هيچ كدام از آنچه كه مي خوانيد به اثبات قضايي نرسيده است. لااقل مسوولان قضايي اين چنين مي گويند. به هر حال اصل خبر را كسي انكار نمي كند و فقط نوع روابط آدم ها در اين خبر نامشخص مانده و فعلا ادعاي متهمان ثابت نشده است و اما اصل ماجرا. روز دوازدهم ارديبهشت ماه جاري ساعت ۲ بعدازظهر در اتوبان بابايي، مردي با مراجعه به گشت نيروي انتظامي مدعي مي شود چند فرد ناشناس كه سوار پيكاني بوده اند كه چراغ گردان هم داشته، جلوي اتومبيل او را گرفته اند و خود را ماموران آگاهي معرفي كرده و همسرش را به زور و تهديد از پژو ۲۰۶ او پياده كرده و سوار پيكان كرده اند. او مدعي شد آنها همسر مرا سوار خودرو خود كردند و به راه افتادند و من هم شروع به تعقيب آنها كردم كه ناگهان آنها را گم كردم. پس از اين ماجرا ماموران نيروي انتظامي شروع به بررسي خيابان هاي اطراف اتوبان كرده و افراد ناشناس و پيكان مورد نظر را پيدا مي كنند و شروع به بازجويي از آنها مي كنند. سواران خودرو پيكان در جواب سوال ماموران كه به چه اجازه اي اين كار را كرده ايد مدعي مي شوند كه قصدشان ارشاد اين زن بوده است. ماموران نيروي انتظامي اين افراد را دستگير كرده و به جرم آدم ربايي تحويل مقامات قضايي مي دهند. ظاهرا در ميان دستگيرشدگان يكي از چهره هاي معروف هم وجود دارد.

دردسر مورچه هاي بالدار
مورچه هاي بالدار را مي شناسيد. موجودات زحمت كشي كه صبح تا شب كار مي كنند و فكر خرجي زن و بچه هايشان هستند. اما ممكن است همين موجودات نازنين دردسرساز هم بشوند. خودتان خبر را بخوانيد و قضاوت كنيد. برخي از افراد بستري در بيمارستان امام رضا(ع) بجنورد از هجوم مورچه هاي بالدار به اتاق هاي بيماران خبر دادند. آنها مي گويند شمار اين حشرات به حدي است كه پرواز و حضورشان آسايش بيماران را مختل كرده و مورچه ها به راحتي بر روي تخت  هاي بيمارستان جولان مي دهند. ساختمان بيمارستان امام رضا(ع) بسيار قديمي است و به همين خاطر شاهد اين نوع حشرات در آن هستيم. علاوه بر مورچه ها وجود سوسك نيز آسايش را از بيماران در اين بيمارستان سلب كرده است. هر چند با سمپاشي هاي متعدد سوسك هاي موجود در اتاق بيماران نابود شده ولي با اين وجود هنوز تعدادي از اين نوع حشره بيماران را آزار مي دهد. هنگام خاموش شدن چراغ اتاق بيماران، سوسك ها شروع به حركت در كف اتاق ها و كمد بيماران مي كنند.

۱۲ نفر شاكي
تاكنون تعداد ۱۲ فقره شكايت  درباره حادثه بيمارستان ايرانمهر تهران به دادسراي عمومي و انقلاب اسلامي تهران واصل كه به شعبه اول بازپرسي دادسراي ويژه جرايم پزشكي، دارويي و امور بهداشتي ارجاع شده است.
مدير روابط عمومي دادسراي عمومي و انقلاب اسلامي تهران با ذكر چهار محور پيش رو براي روشن شدن ابعاد اين پرونده گفت: عوارض دارويي، وضعيت بهداشتي محيط و اتاق عمل، قصور كادر پزشكي و نقش داشتن توامان چندعامل، از سناريوهاي مورد توجه مطروحه درباره اين واقعه است. همچنين براي روشن شدن نقش دارو در بروز واكنش هاي نامتعارف، داروي مورد نظر به نام «پروپوفول» مورد آزمايش قرار گرفته است كه كشت آن ۱۵ روز طول خواهد كشيد. در خصوص نقش آلودگي نيز از اتاق عمل بيمارستان نمونه برداري شد كه پس از كشت و اعلام نتيجه مشخص خواهد شد.

درگيري در غرب كرمان
يك كاروان اشرار و قاچاقچيان مسلح حدود دو تن مواد مخدر به طور كامل در استان كرمان منهدم شد. اين عمليات موفق در قالب اقدامات گسترده اطلاعاتي و درگيري مسلحانه با اشرار و قاچاقچيان انجام شد.
در اين عمليات سركرده كاروان اشرار به نام «حميد نارويي» كه سالهاي متمادي در حمل و توزيع مواد افيوني و ايجاد ناامني در منطقه نقش داشت به هلاكت رسيد.
علاوه بر كشف موادمخدر شماري ديگر از اشرار نيز كشته و زخمي شدند. از ديگر نتايج اين عمليات توقيف دو دستگاه خودرو، كشف يك قبضه تيربار گرينف به همراه خشاب و ۳۷۴ تير فشنگ،  يك قبضه اسلحه كلاشينكف و ۵۴۰ فشنگ است.
در اين عمليات كه طي ۲۴ ساعت گذشته در هشت كيلومتري غرب راين در شهرستان كرمان انجام گرفت به نيروهاي عمل كننده آسيبي وارد نشد.

سراشيبي و مرگ هفت نفر
چه خبر تلخي! خبر كشته شدن هفت نفر از هموطنان خرم آبادي مان براثر واژگون  شد خودرويي كه حامل آنها بوده است اگر خبر تلخي نيست پس چيست؟
براثر واژگون شدن يك خودروي وانت سايپا در محور ارتباطي خرم آباد به بخش سپيدشت از توابع اين شهرستان در شب گذشته، هفت نفر جان خود را از دست دادند.
اين وانت در ۳۵ كيلومتري بخش سپيددشت با هفت نفر سرنشين در حركت بود كه واژگون شد و هر هفت سرنشين اين خودرو به دليل شدت جراحات در دم فوت كردند.
سراشيبي تند جاده، نداشتن سرعت مطمئنه و نيز عدم كنترل خودرو توسط راننده عامل اصلي واژگوني اين وانت اعلام شده است.
براثر اين حادثه مسير ارتباطي تا ساعاتي مسدود شد كه با حضور ماموران انتظامي پاسگاه سپيددشت اين مسير بازگشايي شد.

هزينه مبارزه
اعتياد فقط به فرد معتاد آسيب نمي زند، بلكه خانواده، اطرافيان و جامعه را هم تحت تاثير خود قرار مي دهد. طبق آمار، سالانه ۴۵ هزار ميليارد ريال براي مبارزه با موادمخدر در كشور هزينه مي شود. در برآورد مبلغ مذكور، هزينه هايي نظير نگهداري معتادان، ميزان تاثير اقتصادي آنان بر خانواده و جامعه، هزينه هاي درماني و بازپروري معتادان نيز لحاظ شده است. تاكنون ۳ هزار و ۴۰۰ نفر از نيروهاي بسيجي و انتظامي كشور در راه مبارزه با موادمخدر جان خود را از دست داده اند. وجود يك هزار و ۸۰۰ كيلومتر مرز مشترك ايران با كشورهاي افغانستان و پاكستان كه از بزرگترين توليدكنندگان اين مواد بشمار مي روند از عوامل اصلي رواج اين معضل در كشور است.
هم اكنون ميزان توليد موادمخدر در جهان در مقايسه با سال ۲۰۰۱ ميلادي به دليل حمايت هاي استكبار جهاني از توليدكنندگان و سودآوربودن آن به ۲۰ برابر افزايش يافته است.

همايش پاسخگويي  كنكور ۸۳
سازمان آموزش و پرورش شهرستان هاي استان تهران به منظور ايجاد آمادگي بيشتر و ارائه آخرين اطلاعات و تغييرات احتمالي آزمون سراسري سال ۸۳، همايش «پاسخگوئي به سوالات و رفع ابهامات دانش آموزان» را برگزار مي كند.
به گزارش ايسنا، در اين همايش كه با حضور دكتر توكلي، معاون سازمان سنجش آموزش كشور، مشاوران و نمايندگان دانش آموزان برگزار مي شود، سوالات جمع آوري و تفكيك شده دانش آموزان مناطق ۲۷ گانه شهرستان هاي استان تهران مطرح و پاسخ داده خواهد شد.
اين همايش فردا در تالار شيخ صدوق دانشكده علوم و حديث شهرري برگزار مي شود.

۱۲ تن كالاي قاچاق
معلوم نيست كه قاچاقچيان، اين همه كالاي قاچاق را از كجا مي آورند. بازهم دست اين ماموران اداره مبارزه با جرايم اقتصادي درد نكند كه ۱۲ تن كالاي قاچاق به ارزش ريالي ۴۰۰ ميليون را در مشهد كشف كردند.
ماموران اداره مبارزه با جرايم اقتصادي خراسان درپي كسب اطلاعاتي مبني بر عرضه كالاي قاچاق در مشهد پس از انجام تحقيقات فني و پليسي با شناسايي عوامل توزيع و محل اختفاي كالاها از پنج اتاق يك مسافرخانه كه در اختيار آنها بود ۱۲  تن كالاي قاچاق اعم از انواع لوازم خرازي و الكتريكي كشف كردند.
متهم به منظور جلوگيري از توقيف كالاهاي قاچاق پيشنهاد پرداخت مبلغ ۳۸ ميليون ريال به عنوان رشوه به ماموران را كرد ولي با مخالفت ماموران مواجه و دستگير شد.

ترك اعتياد سه هزار نفر
دو هزار و ۷۹۵ نفر در استان همدان سال گذشته از خدمات مراكز سرپايي بازتواني معتادان خودمعرف بهره مند شدند. يك هزار و ۹۰۵ نفر از معتادان خود معرف براي ترك اعتياد خود از مراكز خصوصي و ۸۹۰ نفر از مراكز دولتي استفاده كردند. سال گذشته همچنين ۵ هزار و ۸۰۲ نفر از مراكز مشاوره خانواده استفاده كردند كه تعداد ۴ هزار و ۲۵۴ مورد از طريق تلفن مشاوره در مراكز دولتي راهنمايي شدند. مدير كل بهزيستي استان همدان از برگزاري همايش «تازه هاي توانبخشي» در ۳۰ ارديبهشت ماه امسال خبر داد و گفت: اين همايش با حضور ۵۰۰ نفر از سراسر كشور توسط معاون توانبخشي اين سازمان برگزار مي شود. وي، هدف از برگزاري اين همايش را، آشنايي متخصصان و كارشناسان توانبخشي با دستاوردهاي جديد علوم توانبخشي، بهره گيري جديد و بهتر بيماران و معلولان با دانشگاه، جهت ارايه خدمات علمي و اصولي ذكر كرد. در سطح استان همدان چهار مركز خصوصي و يك مركز دولتي مشاوره خانواده مشغول به فعاليت هستند.

شوخي ۱۵ ميليون توماني
مطمئن هستيم با خواندن اين خبر ديگر با هيچ كدام از دوستهايتان سربه سر مالي نخواهيد گذاشت. اين خبر مربوط به جواني است كه ۱۵ ميليون تومان يكي از دوستهايش را به قصد شوخي كردن با او برداشت، اما دوست او كه فكر مي كرد چكهايش سرقت شده، وي را تحويل پليس داد. دوستان «محمد» (شاكي) با هم قرار گذاشتند كه او را سركار بگذارند و بترسانند. براي همين يك شب ميهماني مي گيرند و او را كه همان روز خودرواش را فروخته بود دعوت مي كنند. بعد از شام تعدادي از آنها محمد را سرگرم مي كنند و يك نفر از آنها به اتاق مي رود و پولهاي او را از جيب كتش برمي دارد و پنهان مي كند. چند ساعت بعد محمد براي آوردن سيگارش به اتاق مي رود كه متوجه سرقت پولهايش مي شود. «رامين» يكي از دوستان محمد كه پولهاي او را برداشته بود به ماموران گفت، وقتي كه وي متوجه مفقودشدن پولهايش شد از اتاق بيرون آمد و داد و فرياد كرد. حتي قصد داشت ما را كتك بزند. اما پشيمان شد و با پليس ۱۱۰ تماس گرفت.

حوادث
ايرانشهر
تهرانشهر
خبرسازان
در شهر
درمانگاه
يك شهروند
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  حوادث  |  خبرسازان   |  در شهر  |  درمانگاه  |  يك شهروند  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |