يكشنبه ۲۰ ارديبهشت ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۳۷۳
معرفي مفاهيم به مردم؛ مثلا «خانه»
ميخي كه به آرامي با چكش فرو مي رود؟
الان داريم داخل خانه را جوري مي سازيم كه چند وقت ديگر بايد آنها را بريزيم دور، مثلا سي سال پيش ساختيم و امروز ريختيم دور، كلنگ مي زنيم و جور ديگر مي سازيم
مهدي عليزاده 
006645.jpg

يكي از كساني كه دعوت «زيباشهر» را براي معرفي معمار و معماري به همگان پذيرفت، مهدي عليزاده بود. مهندس مهدي عليزاده، فارغ التحصيل دانشكده هنرهاي زيبا در طول ۴۵ سال فعاليت چشمگير خود، كارنامه درخشان از خود بجا گذاشته است. خالق طرح هايي نوآورانه و بديع در چارچوب پروژه هاي مسكوني بوده است. كارهايي بزرگ در چارچوب پروژه هاي صنعتي، اداري انجام داده است.
عليزاده به «زيباشهر» توصيه مي كند كه اهميت كار خودش را بشناسد، ابعاد رسالتش را درك كند. براي معرفي بحث هاي تخصصي به عموم چه چيزهايي را در نظر بگيرد، خصوصا وقتي از ملموس ترين اثر معمار، يعني خانه صحبت مي شود.يكي از كساني كه دعوت «زيباشهر» را براي معرفي معمار و معماري به همگان پذيرفت، مهدي عليزاده بود. مهندس مهدي عليزاده، فارغ التحصيل دانشكده هنرهاي زيبا در طول ۴۵ سال فعاليت چشمگير خود، كارنامه درخشان از خود بجا گذاشته است. خالق طرح هايي نوآورانه و بديع در چارچوب پروژه هاي مسكوني بوده است. كارهايي بزرگ در چارچوب پروژه هاي صنعتي، اداري انجام داده است.
عليزاده به «زيباشهر» توصيه مي كند كه اهميت كار خودش را بشناسد، ابعاد رسالتش را درك كند. براي معرفي بحث هاي تخصصي به عموم چه چيزهايي را در نظر بگيرد، خصوصا وقتي از ملموس ترين اثر معمار، يعني خانه صحبت مي شود.
شايد شما قصد داشته باشيد مفهوم دقيقي از «خانه» به مردم ارايه بدهيد، مثال مي زنيد، تا مفهوم خانه را ارايه بدهيد. شايد تصور مي كنيد كه نمي دانند يا حتي مي دانند اما اين مفهوم در ذهن آنها آشفته است. يك دايره المعارف كارش اين است چون از هر لغت چند مفهوم و معني را ارايه مي كند و شكل گيري دايره المعارف يكباره نبوده و تدريجي بوده است، نوشته شده و در طول مدت زمان تكميل شد، كساني ابتدا نوشتند و كساني در ادامه به آن اضافه و كم كردند. اصلاح كردند تا مفاهيم روشن شود. پس براي انتقال مفاهيم كار به يكباره انجام نمي شود. مي خواهم بگويم اين ميخي است كه بايد با چكش به آرامي و متداوم كوبيده شود. شما هم مي خواهيد مفهوم دقيق از خانه ارايه بدهيد ولي اين كار كاري تدريجي است.
بايد بدانيد، اين كار ده ساله يا شش ساله است، بايد پله پله در اين مسير قرار بگيريد تا «خانه» را در روزنامه و در اين صفحه معرفي كنيد.
نگاه كنيد، جريان هاي فرهنگي - اجتماعي براي جا افتادن اول از همه به گذشت زمان، دوم به راه روش متفاوت و موثر احتياج داشته است تا اثرپذير شود، جا بيفتد و مفاهيم خود را القا كند و ساختار خود را به تدريج بشناساند.
حالا در ارتباط با معرفي خانه شما به چه چيز نياز داريد: بايد بتوانيد بگوييد در زمانه امروز ساختار زندگي خانوادگي چه جور است، البته در ارتباط به خانه. مثلا چند دهه پيش مردم متوجه شده بودند، نياز به يك ميهمانخانه دارند، يك اتاق مجزا براي دعوت از ميهمان. ابعاد آن هم بستگي به بضاعت آنها داشت ۴ در ۵، ۳ در ۴ و يا هر چيزسرويس هاي غذاخوري و چيزهاي قشنگ خود را آنجا مي گذاشتند، هميشه در آن بسته بود و چند مبل آنجا تنها بودند، جايي بود، نزديك به آرزوهاي صاحبخانه براي تقديم به ميهمان كه عزيز بود، حتي اگر خودشان در اتاقي كوچكتر با جمعيتي ۶ نفره، ۸ نفره و يا ۱۰ نفره زندگي مي كردند.
ولي آيا الان اتاق ميهماني مجزا وجود دارد؟ ديگر همه فضاها به داخل هم رفته است.
006657.jpg

پس توجه كنيد: اين انتقال مفهومي ساده نيست و فكر نكنيد مفهومي دم دست و موجود است تا به مردم انتقال بدهيد.
خصوصاً موجوديت اين مفاهيم در جامعه ما كه تحت تاثير افكاري التقاطي است، اين مفاهيم ناپيداتر و ناملموس تر است.
مثلاً مثال مي زنم، در جامعه ما حجاب يك باور است.
اما جالب اينجاست كه در واحدهاي مسكوني تازه اين حجاب دريده مي شود و همه فضاها پيدا و هويداست نگاه كنيد اين تعارض ها همه جا است.
از ۶ نفر خانواده ممكن است امروز، چهارنفرشان در هفته يكبار بيشتر ناهار نخورند، مفاهيمي چونFast Food به زندگي آمده است و همه اينها مي تواند با ابعاد آشپزخانه در ارتباط باشد.
پس خانه اين نيست كه در مجله معرفي مي شود، خانه چيزي است كه اتفاق مي افتد و جريان دارد در بستر اجتماعي. مثلاً اول بايد فرهنگ غذاخوردن معرفي شود، مساله ناهارخوردن در خانه و بعد تاكيد به چگونگي خانه؛ كه مثلاً ديوارش سيماني است پس كاري كه مي كنيد مهم است؛ شما با اين كار مي توانيد انتقال بدهيد كه مثلاً باتوجه به مفاهيم زندگي امروز آشپزخانه يك در يك متر كافي است.
به طور خلاصه تر، مناسبات داخل خانه مبتني بر مسايل فرهنگي - اجتماعي بين اعضاء خانواده كه مساله ايست تاثيرپذير از خيلي از عوامل را بايد بشناسيد كه خودش در ارتباط با مسايل بيرون خانه، مثل در و پنجره و فضا و اشراف است.
بعد هم مي خواهيد كه به زيباشناسي بپردازيد؛ نيز نبايد از اين مساله غافل شويد، مثلاً فرض كنيد كه بشر كه اجداد دوردستش ماهي است، مثل آنها از هر چيز كه برق مي زند خوشش مي آيد و استفاده از عناصر براق را در خانه ها مي بينيد، پس شما نمي توانيد بنا به سليقه خود به اكثريت بگوييد از اين عناصر استفاده نكنيد، چيز ديگري بكار ببريد.
پس شما بايد در انتخاب به مردم كمك كنيد، نه اينكه چيزي را تحميل كنيد، چون اين انتخاب در جامعه ما با التقاط انديشه ها و بيان هاي متعارض براي مردم چندان كار ساده اي نيست و سليقه آنها آشفته است و مردم نمي توانند آن را شكل بدهند و اين محصول هر آنچه است كه در پيرامون اتفاق مي افتد،  سنت از يك طرف اين را مي گويد از طرف ديگر بياني از ماهواره شنيده مي شود.
ديگر جامعه امروز مثل جامعه فئودالي گذشته نيست كه همه خشت روي خشت مي گذاشتند. مثل هم مي ساختند و فضاي داخلي را گچ مي كردند.
هيچ چيز نمي تواند مجرد باشد، خانه هم همينطور. همانطور كه آن خشت و گل و گچ دروني با نظام فئودالي منطبق بود خانه امروز هم منطبق بر همه مسايل امروزي است.
اصل موضوع اين است، شما بايد برسانيد كه داخل خانه چقدر اهميت دارد. الان داريم داخل خانه را جوري مي سازيم كه چند وقت ديگر بايد آنها را بريزيم دور، مثلا سي سال پيش ساختيم و امروز ريختيم دور، كلنگ مي زنيم و جور ديگر مي سازيم، ولي سوال مي كنم چه جوري خانه ۳۰۰ ساله در جامعه ديگر كلنگي نيست و خراب نمي شود؟ جوابش اين است در جامعه اروپايي پس از رنسانس خط مشي اجتماعي استواري به وجود آمد كه هر چيزي گران جان است و ديرپا و مي توانند همواره استفاده كنند و خودشان در اصلاح آن دخل و تصرف كنند و سرمايه هايشان هدر نرود و اين سرمايه ها را ما هدر مي دهيم، مي سازيم و بعد خراب مي كنيم و فقط توان اقتصادي خودمان را با جوامع اروپايي مقايسه كنيم؟پس تصور اينكه «خانه» اين است و بستري ندارد سخت اشتباه است و وظيفه شما معرفي تمام بسترهاي خانه است، مناسبات داخلي، ارتباط آن با جامعه اطراف و حتي اينكه همه اينها درطول زمان به كجا مي رسد.
فرض كنيد آيا الان جامعه ما به مجموعه واحدهاي كوچك احتياج ندارد كه مكان هاي عمومي كنار آن باشد و فقط شخص براي خواب به واحد خود سر بزند؟ شايد گره حل مشكل مسكن امروز اين باشد، نه فروش زمين ها و ساخت واحدهاي بزرگ و ساخت خانه. اين تفكرات تازه را بايد به وجود بياوريد. بايد جريان هاي تازه به وجود بيايد، بروز كند و بعد تاثير بگذارد، در صورتي كه هنوز تفكر حاكم، ساخت واحدهايي است كه شايد با زندگي امروزه مناسبت نزديك نداشته باشد.
شما كار بزرگي را شروع كرده ايد و اصل را هم بر اين نگذاشته ايد كه چهار تا خانه را معرفي كنيد.
به كمك اين صفحه، با كمك ابزار ژورناليستي، مطلب، مقاله، مصاحبه و كاريكاتور مي توانيد اين مفاهيم را انتقال بدهيد. اگر مي خواهيد كاري براي مسكن مردم انجام بدهيد، اشتباه است كه برويد و بگوييد «اين فلاني، اين كارش و ۶ تاي ديگر ساخته است و اينجوري و اونجوري است.» اين كار بدي نيست، ولي اصل موضوع شما اين است كه مفهوم زيستگاه را بشناسانيد، مفهوم خانواده را بشناسانيد، ساختار آن را تعريف كنيد و مناسبات اجتماعي را معرفي كنيد و شايد جريان ساز باشيد و مثلا مفهوم اين مجموعه واحدهاي كوچك را روشن كنيد و ثابت كنيد كه نياز امروز جامعه است.
در ادامه هم بايد بدانيد با ايجاد فراواني، يعني توليد مطالب بسيار و قوي از اين دست موفق خواهيد بود، روزي مردم همه گل ها را در خيابان مي چيدند. اما چند سال قبل آنقدر گل كاشته شد كه ديگر مردم آنها را نكندند!

چاه + قنات
006660.jpg
شانزدهم و هفدهم ارديبهشت ماه همايش قنات در گناباد خراسان برگزار شد.
«قنات، اين ميراث ديروز را نه تنها براي امروز بلكه براي فردا بايد زنده نگه داشت و بر مبناي آن، ظرفيت هاي تازه اي را به دامنه هاي وسيع كوير افزود.»
اين بخشي است از پيام سيدمحمد خاتمي كه به مناسبت اين همايش فرستاده بود.
تلفيق چاه و قنات روش علمي اما تجربه نشده اي است كه مي تواند به دسترسي سريعتر و كم هزينه تر آب در مناطق خشك كويري منجر شود.
«هوشنگ ساعدلو» استاد دانشگاه درخصوص اهميت قنات مي گويد: «ابتداي دهه سي، مرحوم فيلسوفي طي مقاله اي كه در مجله آب و آبياري به چاپ رسيد، موضوع ادغام چاه و قنات را مطرح كرد. اين روش به استفاده از خاصيت چاه هاي آرتزين استوار است. اين خاصيت زماني ايجاد مي شود كه چاي درست در وسط چاله يا مخزن آب حفر شده باشد در اينصورت آب با فشار و بدون نياز به استفاده از دستگاه هاي مكانيكي به بيرون خواهد ريخت.»
طي سالهاي اخير كه حفظ، نگهداري و حفر مجدد قنات در محافل علمي مطرح شده است، مقايسه چاه با قنات نيز يكي از عناوين طرح شده از سوي كارشناسان است.
اين استاد دانشگاه ضمن تحليل ادغام اين دو روش، درباره مقايسه چاه و قنات مي گويد: «مقايسه چاه و قنات به عنوان دو روش دسترسي به آب، كاملاً بي مورد است. استفاده از اين دو روش، وابسته به وضعيت جغرافيايي و مكان مورد نظر براي استفاده از آنهاست.»
درعين حال كه كارشناسان، حفظ قنات را به عنوان ميراث ارزشمند گذشته ضروري مي دانند، استفاده مجدد از اين روش بدست آوردن آب را نيز عامل مهمي در صرفه جويي اقتصادي و مقابله با كمبودها مي پندارند.
كارشناسان اميد دارند طرح شدن دوباره موضوع حفظ و ايجاد قنات از سوي مسوولان نيز موردتوجه قرار گيرد و به سرنوشت مشابه تحقيقات پيشين دچار نشود.
در اين همايش موضوعاتي همچون بررسي قنات هاي مناطق مختلف، تحليل ويژگي هاي قنات و سدهاي زيرزميني و بررسي مسايل فني و مهندسي اين سازه قديمي در قالب ۴۱ مقاله به صورت سخنراني ارايه مي شود.

چنارهاي سقوط كرده
خبر اين بود؛ چهارشنبه بعد از ظهر بالا تر از چهارراه ولي عصر دو چنار ناگهان سقوط كردند.
عكس ها: مريم بخشي 
 
006651.jpg
بله مي دانيم كه درختان به هم فشرده اطراف خيابان وليعصر باعث مي شود كه آنها براي دريافت نور بخواهند از هم سبقت بگيرند و بيشتر به سوي آسمان حركت كنند و به دنبال آن استقامت آنها برابر بار جانبي آنها كمتر مي شود و بعد اين سقوط ها رخ مي دهد و همچنان همانقدر به حفظ منظر و فضاي سبز عمومي شهري بي تفاوتيم، همانطور كه در طرح و ايجاد آنها از تخصص و دانش استفاده نمي كنيم.
006654.jpg
به اميد اين كاشته شدند تا زيبايي و شادابي را براي شهر و شهرنشين به ارمغان بياورند، رشد كردند. چيزي از آن زيبايي و شادابي دريغ نكردند. اما وقتي سقوط كردند: صحنه هايي اينگونه آفريدند.
006747.jpg
داستان چنارهاي خيابان ولي عصر حالا از درد وادارمان مي كند كه بخنديم! اين چنارهاي انبوه كه از راه آهن تا تجريش راهرويي سبز ساخته بودند، حالا ديگر حال و روز خوبي ندارند، در خيلي از قسمت ها تنگ شده اند و خيلي جاها قطع شده اند تا بنايي نه چندان زيبا بيشتر به چشم بيايد.
نامهرباني با اين چنارها هر روز بيشتر به چشم مي آيد تا عده اي نگران هشدار بدهند«بايد به چنارها رسيد.»
و وقتي به آنها نرسيم اينگونه مي شود. سقوط مي كنند عرض خياباني را مي بندند و بخت يار ما بود كه به كسي آسيب نرسيد؛ فقط تصور كنيد كه كسي در يكي از اين خودروها نشسته بود.

قانون پشتيبان معماري معاصر تهران
خيلي از بناهاي ارزشمند امروز تهران زنده اند و فعال، اما براي اينكه حيات آنها ادامه داشته باشد و كنار ما همچنان نفس بكشند، بايد كاري كرد، حتي اگر خوشايند بهره بران آن نباشد
006648.jpg
ا سكندر مختاري 
برجسته ترين آثار معماري دوران معاصر ايران را در تهران مي توان يافت. اين آثار چگونگي تحول معماري ايران را در سده اخير تعريف مي كنند و بناهاي مهم آن شاخص تحول در معماري ايران به شمار مي روند. از ميان آثار دوران تحول بناهاي شناخته شده اي چون كاخ ابيض، عمارت قوام السلطنه (موزه آبگينه)، عمارت سردار اسعد، كاخ احمد شاهي نياوران و ... به رغم عمر كوتاه به دليل نفاست، هنري ارزشمند تلقي شده و تحت حمايت قرار گرفته اند، اما نگهداري از آثاري چون ايستگاه گار ماشين (ايستگاه ماشين دودي)، كارخانه قند كهريزك، كارخانه جوراب بافي بريانك براي حمايت و گنجاندن در رديف آثار تاريخي محتاج ادله و اثبات است.
علاوه بر اينها كه عمدتا آثار متعلق به دوران پس از مشروطه تا پايان حكومت قاجار است، تهران مجموعه اي از برجسته ترين آثار معماري حكومتي و عمومي (عمدتا مربوط به دو دهه اول قرن معاصر) را در خود جاي داده است كه به جهت قدمت كمتر و حفظ عملكرد اوليه ارزش تاريخي آنها به سادگي اثبات نمي شود. طبيعي است كه بهره برداران از يك ساختمان (ساختمان راه آهن، ثبت اسناد، ثبت احوال، بانك ملي، كارخانه قند ورامين و...) مايل نيستند كه محدوديت هاي ناشي از اين تلقي را كه مترادف با ماندگاري اثر با حفظ اصالت آن است، بپذيرند. در عين حال نبايد از نظر دور داشت كه ايجاد محدوديت براي فعاليت يك بناي زنده و فعال، ابزارهاي قانوني خاصي را طلب مي كند كه ثبت اثر در فهرست آثار ملي عمده ترين آنهاست.
علاوه بر آثار شاخص حكومتي وعمومي دو دهه اول قرن معاصر سهم عمده اي از آثار واجد ارزش شهر تهران بناهاي مربوط به دوران آغاز مدرن و دوران مدرن است. مجموعه دانشگاه تهران، فروشگاه فردوسي، هنرستان عالي دختران، بانك سپه شعبه مركز و تعداد قابل توجهي از بناهاي مسكوني دوران آغاز مدرن در كنار ساختمان هاي باارزشي چون موزه هنرهاي معاصر، فرهنگسراي نياوران، دانشگاه امام صادق(ع)، گروه صنعتي بهشهر(وزارت آموزش و پرورش فعلي)، تالار رودكي و حتي ساختمان هايي چون هتل هيلتون، ساختمان شهرداري تهران، سازمان بهزيستي و ... متعلق به دوران مدرن، دسته ديگري از ابنيه واجد ارزش اند كه در تلقي جديد از ميراث فرهنگي تهران، داراي ارزش تاريخي، سبكي، هنري وعملكردي تلقي مي شود و از همين رو حمايت و محفاظت از آنها به عنوان ثروت هاي عمومي بايد مورد توجه قرار گيرد.
در كنار آثار عمومي وشاخص(۱)، بناهاي مسكوني بخش مهمي از ميراث فرهنگي تهران را شكل مي دهند. در مطالعات طرح جامع دوم شهر تهران كه در سال ۱۳۷۰ به تصويب رسيد، حدود ۵ هزار بناي مسكوني به عنوان آثار واجد ارزش معرفي وحمايت از آنها توصيه شده است. تدقيق در كميت و كيفيت اين آثار از طرف شهرداري تهران با برداشت هاي جامع،تعداد آنها را به حدود ۱۴۰۰ اثر تقليل داد و از شهرداري مناطق خواسته شد تا در مورد تخريب نكردن آنها اهتمام لازم را به عمل آورند. در مطالعاتي كه طي دو سال اخير از طرف اداره كل ميراث فرهنگي تهران با هدف ارزيابي مجدد انجام گرفته، تعداد آنها حدود ۱۵۰۰ اثر برآورد شده است.
خوشبختانه در۱۰ سال اخير به تدريج چتر حمايت از اينگونه آثار، گسترده تر شده است و بناهاي واجد ارزش پس از شناسايي مورد حمايت قرار مي گيرند. ثبت هر اثر در فهرست آثار ملي كه مستلزم تهيه گزارش هاي كارشناسي از تك تك آنهاست،كارآترين مكانيزم نگهداري از اين گونه ابنيه است. در پنج سال اخير بناهايي همچون عمارت صندوق پس انداز بانك ملي، راه آهن،مجموعه دانشگاه تهران، بانك ملي شعبه بازار، كارخانه جوراب بافي بريانك، موزه هنرهاي معاصر، فرهنگسراي نياوران و ... در فهرست آثار ملي به ثبت رسيده و ابزار قانوني لازم براي حمايت از آنها فراهم شده است. اين روند هم اكنون با سرعت بيشتري ادامه يافته است. برخي از اين آثار مرمت شده اند وارزش هاي آنها نمايان و در معرض نمايش قرار گرفته است، اما هنوز گروه عمده اي از آنها بايد تحت حمايت قانوني قرار گيرند و امكان حفظ آنها فراهم شود. ناگفته پيداست كه محافظت از اين نوع آثار كاري پيچيده است، اما تجربه ۱۰ سال اخير نشان داده كه به رغم همه مشكلات، اين كار مقدور و ممكن است. تحقق اين امر پاسخگويي به نيازهاي نيروهاي آگاه كشور است و با دورانديشي، امكان بقاي ثروت هاي ملي را براي نسل هاي آينده فراهم مي آورد.
خوشبختانه ثبت آثار دوران معاصر در فهرست آثار ملي كه به نوعي توجه دادن افكار عمومي به ارزش هاي آنهاست، در جامعه با اقبال عمومي مواجه شده است. حتي بهره برداران اين آثار، به رغم محدوديت هاي ايجاد شده، از اينكه بناي آنها تحت حمايت ويژه مبتني بر ارزش هاي تاريخي، فرهنگي وهنري قرار گرفته  ابراز رضايت مي كنند. اين اقبال عمومي نشان دهنده خواست جامعه تهراني براي حفظ ارزش هاي پايدار در اين شهر است.
پي نوشت :
۱-تاكنون در تهران حدود ۵۰۰ اثر تاريخي - فرهنگي به عنوان آثار واجد ارزش عمومي شناسايي شده اند كه به تدريج پس از ثبت در فهرست آثار ملي، تحت حمايت هاي قانوني قرار خواهند گرفت.
منبع: معمار شماره ۲۱

مجله معمار هزار تومان گرانتر
شماره ارديبهشت ماه مجله معمار منتشر شد، اما خبر بعد اينكه شماره بيست و چهارم اين مجله تخصصي معماري و شهرسازي نسبت به شماره قبلي خود هزار تومان گرانتر است.
به هر حال در اين شماره راجع به پروژه بم، نظرهاي داوران جايزه معماري ۸۲ مي خوانيم و مي توانيم مقاله هايي هم از كامران افشار نادري، محمد محمدزاده و فرامرز پارسي پيداكنيم.

روستايي كوچك با معماري غني
روستاي متروك عمراني كه در ۲۰ كيلومتري شمال گناباد در استان پهناور خراسان قراردارد، چند دهه قبل، بي آبي سبب شد تا ساكنان اين روستا به چند كيلومتر آن طرف تر تغيير مكان دهند.
گذر زمان و عدم رسيدگي به دليل متروكه شدن اين روستا، باعث فروريختن، سقف و ديوار تعدادي از بناها شده است كه در صورت رسيدگي به اين آثار و خاكبرداري از فضاهاي ويران شده، اين روستا را مي توان به عنوان يك جاذبه توريستي در مركز استان احيا كرد.
مسجد، حمام، كاروانسرا، دو آب انبار بزرگ، خانه هاي دهقاني و چند كوشك يا خانه اعياني ، مجموعه كاملي از زندگي روستايي كويري را در شمال گناباد به نمايش مي گذارند كه مي تواند به عنوان موزه معماري كويري مورد بهره برداري قرار گيرد.
خانه  هاي اين روستا با خشت و گل بنا شده اند و در داخل بناها بر روي كاهگل، گچ كاري صورت گرفته است. معماري درونگراي سازه هاي اين روستا ويژگي مشترك خانه هاي كويري است.
فضاي مستطيل شكل روستاي عمراني با ديوارهايي محصور شده است و در اطراف و ميانه هاي حصار نيز برج هايي قراردارد و كارشناسان معتقدند برج هاي مياني ديوارها در حكم ميخ هاي نگهدارنده اين حصار بلند خشتي محسوب مي شده است

زيبـاشـهر
ايرانشهر
تهرانشهر
حوادث
خبرسازان
در شهر
سفر و طبيعت
يك شهروند
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  حوادث  |  خبرسازان   |  در شهر  |  زيبـاشـهر  |  سفر و طبيعت  |  يك شهروند  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |