دوشنبه ۲۹ تير ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۴۴۲
پدر هندي، مادرفرانسوي
011652.jpg
نقاشي در بيشتر نقاط اروپا يك هنر بسيار مردم پسند بود كه اخبار نمايشگاه هاي آن هميشه در صدر اخبار هنري قرار داشت. اما با ظهور و مردم پسند شدن هنرهاي ديگر، به خصوص سينما قدري از گرايش مردم به نقاشي كم شد. اما كم علاقه شدن مردم به اين هنر فقط زاييده سينمايا بحران مخاطب رايج در هنرهاي زيبا نيست. تغيير اصول هنري و به وجود آمدن و عرضه اجراهاي متفاوت از هستي شناسي هاي متفاوت، بسياري را به خصوص در دهه هاي ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ ميلادي مرتب به گالري ها و نمايشگاه ها مي  كشاند. اما اصرار بر نوآوري ها موجب شد بسياري از آثاري كه عمدتا بر اساس تقليد از نوآوري هاي قبلي توليد شده بودند و طيف خريدار طبقه متوسط را نشانه گرفته بودند مرتب به گالري ها بروند و ظاهرا، همين موضوع از اسباب كاهش گرايش مردم به نقاشي ها شده است.
ساشا جفري در اين ميان پسر ۲۷ ساله اي است كه با گرايش به سنت هاي هنري توانسته تابلوهايش را از ۱۵ تا ۶۰ هزار پاوند بفروشد و مشترياني مانند پرنس آلبرت از موناكو، ريچاردروان وودي و كوين اسپيسي پيدا كند. همچنين چهر ه هايي مانند استلامك كارتني، كيت ماس و جري آيرنز به آثار او تمايل فراواني نشان داده اند. او همچنين توانسته است در يك حراج تابلوهايش به نفع يك موسسه خيريه ۹/۱ ميليون دلار پول جمع كند و همه اينها را با توجه به گسترده كردن مخاطب هايش به دست آورده است. ساشا مي  گويد: «الان ديگر وقت محو شدن در تازگي و تكان دهنده بودن اثر نيست، بلكه بايد به سوي كيفيت اجرايي هنر توجه داشت. من ترجيح مي  دهم نقاشي هايم حس مردمان را نوازش كنند و روح را تكان بدهند.»
جفري در مورد خودش بر اين باور است كه نقاشي به سبك رئاليسم جادويي مي  كشد، او اين اصطلاح را از ادبيات وام گرفته است. عصاره نقاشي هاي او غرق شدن در همزماني هاست تا بتواند «حس را اجرا كند و روايت را در محيطي واقعي اما با تقلب جادويي كه مانند روياها باشد، اجرا كند». البته جفري چندان علاقه اي ندارد كه درباره كارهايش صحبت كند و مشترياني را كه خيلي درباره آثارش سوال كنند به گالري اش دعوت مي  كند تا با هم فنجاني قهوه بنوشند، چرا كه او معتقد است در آثارش هر كسي چيزي را مي  بيند كه مربوط به خودش است. ارتباط با مخاطب البته از اصول اوليه كار ساشا است و او حتي شخصا آثارش را به خريداران تحويل مي  دهد. ساشا يك گالري در يك محله شلوغ در جنوب لندن باز كرده است تا مردم بتوانند در حين كار كردن، تماشايش كنند.
جفري هنوز كاملا مشهور نشده، اما شهرتي كه بابت «رنسانس نقاشي» به دست آورده موجب شده است كه چند شبكه تلويزيوني و ماهواره اي به تحقيق درباره امكان ساختن برنامه هايي از نقاشي كشيدن او بپردازند. چرا كه جفري تا به حال توانسته است به خوبي پيش روي تعداد زيادي مخاطب نقاشي بكشد.
از طرف ديگر جفري توانسته است به روش هاي مختلف مخاطب هاي زيادي براي خودش پيدا كند، براي مثال او مجموعه اي از نقاشي هاي اصلي اندي وار هول(نقاش مشهور پاپ آرت) را به مدت سه ماه لابه لاي آثار خودش در گالري اش به نمايش گذاشت. اين آثار به يك فروشنده نقاش از اهالي سوئيس به اسم« رادولف بوديا» متعلق است. بوديا مي  گويد: «به نظر من يك نمايشگاه جفري رودرروي وارهول چيز جذابي است، چرا كه تضاد بين روش ها وسبك ها را به خوبي مي  شود ديد. به نظر من جنبش و انرژي كارهاي جفري او را به يكي از جالب ترين نقاش هاي امروزه تبديل كرده است. به رغم اينكه آثار جفري كاملا با آثار وارهول متفاوت است، بازي هر دو اين افراد با رنگ را مي  شود در اين نمايشگاه ديد.» بر خلاف وارهول، جفري به شدت انسان خوش بيني است و قيافه او با لبخند و حالت «پسرخوب» اش باعث شده كه بتواند در زمان تحصيل به عنوان مانكن براي ديزل و گوچي كار كند. كريس تاونسند، استاد نقاشي معاصر در موسسه رويال هالووي معتقد است، ساشا مي  تواند كاري كند كه «همه را شگفت زده كند». او كه كتاب جديدش را به نقاشي معاصر در لندن اختصاص داده است، مي گويد: عمده آثار اوليه ساشا از زياد بودن ايده ها صدمه مي  ديدند، اما او در طول زمان ياد گرفت كه چه طور كار خودش را ساده كند و به سبك شخصي در اجراي نقاشي هايش برسد. او از نظر تكنيك بسيار قوي است. در آثار او جنگ بسيار قوي  بين روايت و فرم وجود دارد. اينكه او پيش روي مردم نقاشي مي كند باعث شده كه ديدن نقاشي كشيدن او هم به اندازه نقاشي هايش جذاب باشد. به نظر تانياتاد وارموث كه صاحب نمايشگاه هايي است كه آثار جفري را نشان مي  دهند «جفري داراي قابليت هاي يك ستاره است. شايد نقاش هاي ديگر استعدادهاي متوسطي داشته باشند، اما ساشا همزمان جوان، باهوش و عاشق كارش است».
هنرمندان جوان معمولا تحت تاثير بزرگان رشته خودشان قرار دارند، اما به گفته تاونسند آثار جفري عناصري از آثار جكسون پولاك و فرانسيس بيكن را قرض گرفته اند. جفري تحت تاثير نقاشي دي جيريكو از فضا و حس رنگ و انرژي نقاشي هاي ون گوگ و كاندينسكي است. البته ساشا مي  گويد كه احتمالا بيشتر از همه تحت تاثير آثار پولاك و ويليام باروز (نويسنده) بوده است. او مي  گويد: «من از عمق ناخودآگاهم نقاشي مي  كنم و به خودم مدام از طريق تجربه كردن آدم هايي كه ملاقات مي  كنم، معماري هايي كه مي  بينم و جاهايي كه مي  بينم سوخت رساني مي  كنم. من مي  توانم در يك رستوران بنشينم و تمام گفت وگوهايي را كه انجام مي  شود، بشنوم».
ساشا قبل از شروع نقاشي جلو بوم مي  نشيند و جاي چيزها را عوض مي  كند: «امكان دارد اين كار ۸ ساعت طول بكشد اما در نهايت مي  توانم هر چيز را درست همان طور كه مي  خواهم جاي بدهم. قاعده اي وجود ندارد اما براي بهتر انجام دادن اين كار ممكن است از يك چوب يا قلم مو استفاده كنم.»
ساشا جفري در لندن از پدري هندي و مادري فرانسوي به دنيا آمد. پدر و مادر جفري وقتي او ۱۵ ساله بود از هم جدا شدند. پدر جفري يك رستوران دار بود كه به نقاشي علاقه داشت، اما مادر جفري كه پرستار بود و سپس روانشناس شد، بيشترين زحمت را در تبديل او به يك هنرمند كشيده است. جفري به دانشگاه آكسفورد رفت و قبل از آن در اتون درس خواند.
توان خوب جفري در ايجاد ارتباطات اجتماعي موجب موفقيت هاي فراواني براي او شد. جفري سال گذشته از طرف پرنس آلبرت از موناكو به رقابت هاي ATP تنيس در مونت كارلو دعوت شد و نقاشي اي كه او روي عكس هاي بازيكنان مسابقات انجام داد در يك حراج خيريه به مبلغ ۲۵ هزار پاوند به فروش رفت. جفري كه از اين اتفاق خوشحال شده بود وقتي ATP به لندن آمد همين كار را هم انجام داد. او ۱۲ اثر را كه با موضوع «ستون فقرات» بودند، براي يك مركز تحقيقات درباره نخاع كشيد. هيچ كدام از اين آثار براي جفري تاييد منتقدان را به همراه نداشتند اما مخاطب هاي جديدي براي هنر او ايجاد كردند. ساشا جفري با استفاده از همه اين روش ها و با استفاده از توانايي هاي روابط عمومي اش توانسته است مخاطبان بسياري به دست بياورد.
منبع:فايننشال تايمز
ترجمه و تاليف: اديب وحداني 


مولن روژ
توقف پروژه اسكندر
011655.jpg

باز لوهرمان، كارگردان پروژه عظيم و پرخرج اسكندر كبير، براي مدت كوتاهي به اكيپ فيلمسازي خود استراحت داد تا تجديد قوا كنند. البته دليل اصلي اين وقفه به تولد فرزند جديد لوهرمان باز مي گردد كه او رامجبور كرده است وقت بيشتري را نزد خانواده بگذراند. در اين فيلم لئوناردو دي كاپريو به نقش اسكندر و نيكول كيدمن به نقش مادر وي ظاهر خواهند شد.
نسخه جديد ده فرمان مي آيد
011658.jpg

اگر در دو نسخه پيشين ده فرمان در سال هاي ۱۹۲۳ و ۱۹۵۶ نقايصي ديده ايد و فكر مي كنيد ارزش دارد نسخه اي جديد از آن ساخته شود، خوشحال باشيد، چون اين اتفاق به احتمال فراوان رخ خواهد داد. كمپاني پارامونت پيكچرز، در پي موفقيت چشمگير «مصائب مسيح» مل گيبسون و رويكرد جديد  هاليوود به ژانر مذهبي، مذاكرات اوليه را براي ساخت سومين نسخه ده فرمان انجام داده و فعلا با چارلز راندولف براي نوشتن فيلمنامه به توافق رسيده است. از راندولف پيشتر، فيلمنامه «زندگي ديويد گيل» به اثر قابل توجهي تبديل شد. بايد ديد اثر جديد تا چه حد مي تواند در برابر دو فيلم قبلي - به ويژه نسخه ۱۹۵۶ كه با بازي چارلتون هستون و يول برينر نامزد هفت جايزه و برنده يك جايزه اسكار شد - موفق تر عمل كند. به يقين، صحنه باز شدن نيل با جلوه هاي ويژه امروزي ديدني تر خواهد بود.
آثار جشنواره ديويل اعلام شد
011661.jpg

جشنواره Deauville كه مختص سينماي آمريكا است، فهرست آثار امسال خود را اعلام كرد. اين جشنواره كه ماه سپتامبر آتي برگزار خواهد شد، به دليل همزماني با شصتمين سالگرد جنگ جهاني دوم، بيشتر فيلم هاي امسال خود را از ميان آثار مربوط به اين جنگ انتخاب كرده است. در اين ميان، استيون اسپيلبرگ با مجموعه تلويزيوني Band of Brothers در جشنواره حضور دارد.
كلود ليلوش، كارگردان فرانسوي و نويسنده كتاب «يك مرد و يك زن» از چهره هاي شناخته شده هيات داوران جشنواره خواهد بود.

خبرسازان
تهرانشهر
حوادث
در شهر
درمانگاه
يك شهروند
|  تهرانشهر  |  حوادث  |  خبرسازان   |  در شهر  |  درمانگاه  |  يك شهروند  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |