دوشنبه ۱۹ مرداد ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۴۶۱
تهران و نمايشگاه، فارغ از حاشيه
فقط مردم صاحبخانه اند
باور داشته باشيد كسي كه قصد سرمايه گذاري ميلياردي داشته باشد صبر نمي كند كه نمايشگاه برگزار شود تا تعدادي ماشين آلات گزينشي را تماشا كند
شكل جمعيتي شهر تهران گواه ناهمگوني مردمي است كه عموما ناخواسته ساكن اين كلانشهر هستند. به همين دليل ازنظر معماري به درستي به اين شهر لقب جنگل ساختمان داده اند.  شهري كه بدون هيچگونه طرح اوليه اي با سليقه هاي مهاجراني بنا شد كه اكثرا نااميدانه از شهرهاي خود جهت زندگي جديد، به اين شهر مهاجرت كرده بودند، به همين دليل اكثرا هر قوم در محله اي ساكن و در همان محل زندگي، كارگاه ها هم بناشد؛ با شكل گيري بازار مركزي يا همان بازار بزرگ، اتحادي بين محله ها به وجود آمد و آن نقطه را به عنوان مركز اقتصادي پذيرفتند، ولي در آن مكان هم هر قوم سراي خود را داشت، هرچند آن هم عموميت يافت. ولي كارگاه هاي خانگي به همان شكل تا به امروز در كنار خانه ها باقي ماند. در دهه هاي سي و چهل كه ضرورت صنعتي شدن احساس شد، باز هم اين تهران بود كه سپر بلا شد و پذيراي تمامي كارخانه هاي خودروسازي، لوازم خانگي و ... شد. اين محل كار جديد، بيكاران خسته از فقر شهرهاي دور و نزديك را به تهران كشاند و از اين زمان بود كه حاشيه نشيني در تهران به وجود آمد و گسترش يافت ، با معماري خودجوش و تهران همانند قارچ از هر طرف ورم كرد.
همانگونه كه ذكر شد تهران بدون برنامه و ضابطه بزرگ شد, غول بدريختي شد كه هرچه اين چندساله مشاطان سعي كردند، نتوانستند مقبول خاص و عامش كنند ولي هنوز اميد به مقبوليت تهران هست. بله، اين شهر نه چندان پير، مي تواند سرپا بايستد و رخت نو به تن كند به شرطي كه به يك سوال او جواب داده شود؛ به او بگويند چه انتظاري از او دارند شايد آن موقع او هم تكليفش را بداند، نه مثل اين زمان كه همه كاره هست و هيچ كاره. راستي از تهران انتظار چه خدماتي را مي توان داشت؟
تهران، مركز حكومتي 
بله انتظار درستي است و در ابتدا هم به همين منظور از حالت روستا به در آمد و رخت شهر به تن كرد. ولي اين لباس گل و گشاد را مي توان زيباتر كرد. با خلوت كردن بافت مياني شهر و گسترش آن در طرفين، مي توان اين شهر را منطقي تر و ايمن كرد و البته دولت هم بايد بداند كه ميهمان اين شهر است نه صاحبخانه. انتقال پايتخت به محلي ديگر صرف هزينه اي گزاف طلب مي كند درحالي كه با صرف بخشي از آن مي توان تهران را بازسازي كرد. اين درحالي است كه انتقال پايتخت به محلي ديگر و بازگذاردن تهران و مشكلاتش به حال خود توهين به مردمي است كه بالاجبار در اين شهر ساكنند و كاري به پايتخت بودن آن ندارند.
بزرگترين مركز دانشگاهي 
با توجه به امكانات موجود و ساكن بودن اكثر استادان در اين شهر, بله انتظار بجايي است كه از تهران بخواهيم دربرگيرنده بزرگترين مراكز آموزش عالي باشد. با درنظر گرفتن اين نكته كه محيط فرهنگي اين شهر امكان رشد بيشتر به جواناني كه اكثرا از شهرستان ها مي آيند مي دهد، اين دانشجويان افرادي هستند كه سازنده فرداي كشور هستند و بايد از قالب سنتي و قومي شهرهاي كوچك به درآمده و دركنار آموزش عالي با فرهنگ ها و سليقه هاي گوناگون مردم اين مملكت آشنا شوند مخصوصا كه غريزه پنهان و شور پرسش مسايل سياسي و دخالت در آن, امكان رشد اجتماعي دانشجويان و پاسخگويي و تاثيرپذيري مسوولان را به دنبال دارد.
بزرگترين مركز اقتصادي كشور
مركزيتي غيرمنطقي كه تهران را با معضل بزرگ تراكم كالا و شغل هاي كاذب روبه رو كرده. در اواسط حكومت قاجاريه، همانگونه كه گفته شد بازار تهران جهت وحدت و انسجام مبادله كالاها به وجود آمد، ولي در اواسط حكومت پهلوي با به وجود آمدن راه آهن، راه ها و جاده هاي شوسه و آسفالته به سمت تهران، اين شهر محل مبادله و انبار كليه كالاها شد، حتي كالاهايي كه مصرفي هم در تهران نداشت، جهت نگهداري از اين كالاها به طور خودجوش انبارهايي در اطراف بازار و سپس نقاط ديگر شهر به وجود آمد و محلي شد جهت انبار و سپس احتكار كالاها؛ اماكني كه هم اينك فرسوده و متروك و خطرآفرينند و باتوجه به انحصاري بودن ساختمان آنها هرگونه خلاف و ساخت مواد تقلبي در آن مكان ها محتمل است. اجناس پس از تخليه در بنادر در اين جاده هاي شلوغ و عموما نامناسب حمل شده، به تهران آمده، سپس بين بنگاه ها دست به دست شده و در سطح شهر بين انبارها تقسيم مي شود و دوباره و بعضا چندباره دست به دست شده و سپس بار كاميون ها شده در سطح كشور توزيع مي شود. در حالي كه با نظارت دولت و انبار شدن اين كالاها در مبادي ورودي، اين بار اضافي از جاده ها و مخصوصا شهر تهران برداشته مي شود. لازم است بدانيم با يك بررسي آماري مشخص شد كه ۷۰ درصد بار تخليه از يك كشتي در بندر بوشهر كه به تهران حمل شده بود دوباره با طي همان مسير در استان هاي شيراز، كهگيلويه و اصفهان تقسيم شد.
بزرگترين مركز صنعتي كشور
اين غير اصولي ترين انتظاري است كه از اين شهر مي توان داشت، بزرگترين كارخانه هاي اتومبيل سازي، لوازم خانگي و ...
و در كنار اين كارخانه ها، با خيل كارگران مواجه ايم، امكانات سرويس دهي به آنان و اينكه در نظر بگيريم براي هر ۱۰ كارگر تقريبا ۶ نفر براي خدمات رساني و همچنين شغل هاي كاذب اضافه مي شود، در حالي كه در يك گفت وگوي آماري، تقريبا ۹۰ درصد اين افراد مخالف زندگي در كلانشهري هستند كه حقوق آنان را در نيمه اول هر ماه مي بلعد. انتقال كارخانه ها به استان هايي كه به دليل خشكسالي قابليت كشاورزي ندارند ضروري است، ساختمان اين كارخانه ها محل مناسبي جهت شغل هاي مزاحم و همچنين انبارهاي سازمان يافته اي است كه به وسيله اتحاديه ها اداره شوند.
و بالا خره حضور پادگان هاي نظامي 
تقريبا از اوايل سلسله پهلوي، ارتش سازمان يافته به شكل كنوني در ايران شكل گرفت وباز هم مثل بقيه موارد، تهران مقر اصلي آنان قرار گرفت. جهت امنيت بيشتر شهر در اطراف تهران محل هايي براي آنان در نظر گرفته شد كه تهران را مثل نگيني در بر گرفته بودند، ولي با گسترش تهران هم اينك اين پادگان ها در قلب شهر مانع هر گونه نظم دهي تهران شده اند، هر خيابان يا بزرگراهي كه جهت حل معضل ترافيك طراحي مي شود به يك پادگان برخورد مي كند. انتقال اين اماكن به بيرون شهر از ضروري ترين اقداماتي است كه مي شود از نيروهاي نظامي انتظار داشت.
كدام كمك و كدام شكوفايي؟
انتظاري كه از هر نمايشگاه مي توان داشت همان است كه در بالا آمد ولي هيچوقت اجرا نشد. نمايشگاه بين المللي تهران با آنكه مملو از كالاهاي ساخت داخل است ولي هيچ بازديدكننده خارجي را جذب خود نمي كند، كار اصلي نمايشگاه بين المللي تهران ارايه كالاها و ماشين آلات ساخت خارج به توليدكنندگان داخلي است. درحالي كه ارايه اطلاعات و ماشين آلات توسط نمايندگي اين كمپاني ها در هر زمان ديگر اين جنبه اطلاع رساني را هم از نمايشگاه گرفته است. با يك مطالعه آماري از نتايج هر نمايشگاه كه برگزار شده مي توان تاثير نمايشگاه را بر شكوفايي اقتصادي بررسي كرد. دفاع كنندگان از نمايشگاه بين المللي تهران كه تعطيلي يكي دوساله آن را فاجعه اقتصادي مي دانند، كاش مي توانستند حداقل يك دوره را مثال بزنند كه تاثير مستقيمي بر پيشرفت اقتصادي داشته باشد.
وظيفه هر نمايشگاه به دو شكل است؛ يكي ارايه كالاهاي داخلي به مردم ديگر نقاط و ديگري ارايه كالاهاي خارجي به مردم داخل. در شكل اول چون ازنظر كيفيت و قيمت نمي توانيم با كالاهاي كشورهاي صنعتي رقابت كنيم، قادر به جذب تجار خارجي نيستيم. به نظر مي رسد بهترين شكل ارايه كالا در اين مورد برگزاري نمايشگاه در كشورهاي ديگر است تا بتوان بدون واسطه با مردم آن نقاط رابطه برقرار كرد و ارايه خدمات و كالا نمود و جهت معرفي كالاهاي ساخت داخل به ديگر نقاط كشور هم مي توان نمايشگاه هايي در سطح مملكت برگزار كرد. ارايه كالاها و ماشين آلات به مردم داخل كشور، وقتي مي تواند موثر باشد كه مرزها كاملا كنترل شده و نمونه اي هم از آن كالاها در منطقه نباشد. درصورتي كه با يك نگاه به بازار آزاد قاچاق كالا مي توان به بيهوده بودن آن پي برد. درمورد ماشين آلات هم, همانطور كه مي دانيم بسياري از توليدكنندگان جهاني با احداث نمايندگي هاي فروش آماده ارايه اطلاعات و فروش ماشين آلات خود هستند. باور داشته باشيد كسي كه قصد سرمايه گذاري ميلياردي داشته باشد صبر نمي كند كه نمايشگاه برگزار شود تا تعدادي ماشين آلات گزينشي را تماشا كند، با اينترنت طي فاصله اي حتي كوتاه همانند مسافرت هاي داخل كشور مي توان با آلبوم زنده صنايع روز دنيا روبه رو شد. پس باور كنيم كه اصرار بر بودن نمايشگاه بين المللي تهران در محل كنوني و تعطيلي كوتاه مدت آن را به عنوان فاجعه خواندن, فقط لجبازي است. قبول كنيد تنها سود اين نمايشگاه فروش هاي شب عيد و ارايه كالاهاي كوپني به شكل آزاد است كه مردم را جلب مي كند.
متاسفانه دولت هنوز نمي داند در شهر تهران ميهمان است نه صاحبخانه و همين تفكر است كه اجازه هرگونه برنامه ريزي را از برنامه ريزان شهري گرفته است. بايد متولي اصلي شهر تهران مشخص شود و سپس طبق برنامه اي كه او مدون مي كند همه همچون مردم عادي ملزم به اجرا باشند، نه پافشاري, نه لجبازي و نه بي تفاوتي. به نظر تنها مرجع قدرتمندي كه مي تواند اين مساله را قانونمند كند مجلس است. بله، مجلس بايد به مردم تهران يعني صاحبخانه اجازه بدهد طبق اصول و ضوابط شهرسازي، تهران را منطقي و قابل سكونت و زندگي بناكند.

اشتغالزايي باIT
نه اينكه شمار بيكاري دربين جوانان بيداد مي كند، نه اينكه شمار علاقه مندان به اينترنت و كامپيوتر هم در كشور ما دربين جوانان كم نيست، اين شد كه سازمان ملي جوانان تصميم گرفت تا براساس يادداشت تفاهم با يك شركت IT در هند، زمينه اشتغالزايي ۳۰۰ هزار جوان علاقه مند به IT و جوياي كار ايراني با همكاري شركت هاي بخش خصوصي ايران و مشاوره فني و تخصصي موسسه هندي را فراهم كند.براين اساس شركت هندي ضمن ارايه خدمات مشاوره اي، مديريتي و فني به شركت هاي ايراني در زمينه هاي آموزش عمومي كاربران، دوره هاي (ICDL) كامپيوتر در زمينه مفاهيم ICT و روند پيشرفت آن، آموزش تخصصي دوره هاي مختلف مرتبط با برنامه نويسي كامپيوتر براي مربيان، مدرسان و مشاغل، آموزش تخصصي ICT در حوزه مديريت پروژه و پيشرفته دانش آموختگان دانشگاهي، اعزام دانشجويان به هند براي گذراندن دوره هاي تكميلي ICT با شركت هاي ايراني همكاري خواهد داشت.

دفتر حمايتي زنان
به شمار دفترهاي حمايتي از زنان يك مورد ديگر هم اضافه شد. حالا اينكه اين دفاتر چقدر كاركرد عملي دارند چيزي است كه هنوز مورد بررسي قرار نگرفته است.سازمان بهزيستي هم براي ارتقاي وضعيت همه جانبه بانوان شاغل در سازمان ها، دفتر مشاوره زنان را راه اندازي كرده است. به گفته ندا سادات ميرسرابي، نماينده سازمان بهزيستي در گردهمايي سازمان هاي غيردولتي و دولتي زنان،سازمان بهزيستي براي مشخص شدن مقام زنان شاغل و اجراي قوانين مبتني بر موازين و اصول كار براي زن، دفتر مشاوره را راه اندازي كرد.دفتر امور آسيب ديدگان اجماعي بهزيستي طرح هايي ازقبيل مداخله در بحران هاي فردي، اجتماعي و خانوادگي دارد كه مخصوص زنان آسيب ديده است. طرح مداخلات خانواده در بحران در بهزيستي براي كاهش طلاق اجرا مي شود كه تاكنون نتايج خوبي نيز داشته است.

در پاركينگ سازي شركت كنيد
معاون حمل و نقل وترافيك شهرداري تهران مي گويد:« تهران به ۵۰۰ هزارمحل پارك در داخل ساختمان هاي پاركينگ و سطح خيابان هاي شهر نياز دارد كه در حال حاضر كل موجودي ما تنها۳۰هزار جاي پارك به ازاي ۵/۲ ميليون خودرو در شهر تهران است.»حميد بهبهاني در خصوص پاركينگ هاي طبقاتي نيز مي گويد:« تهران هم اكنون حداقل به ۸۰ تا۱۰۰ پاركينگ طبقاتي ۱۰ طبقه نياز دارد.» اما شهرداري تهران نيز براي رفع اين مشكل اقدام به دعوت از بخش خصوصي جهت احداث پاركينگ هاي طبقاتي مي كند . بهبهاني ادامه مي دهد:« زمين مورد نياز براي ساخت پاركينگ ۱۵۰۰ متر مربع است كه مالكان مي توانند اين زمين ها را در اختيار معاونت حمل ونقل وترافيك شهرداري تهران قرار داده و از تسهيلات ويژه آن استفاده كنند.» پاركينگ طبقاتي آخرين راه حل براي افزايش تعداد جاي پارك در سطح شهر تهران نيست. شايد در روزهاي آينده پيشنهادهاي ديگري نيز در اين زمينه مطرح شود . به هر حال تلا ش ها در اين زمينه ادامه دارد.

شرايط واگذاري خوابگاه دانشجويي
دانشجويان براي تست اطلاعات بيشتر به سايت www.ut.ac.ir مراجعه كنند. دانشجويان دانشگاه هاي شهيد بهشتي، خواجه نصيرالدين طوسي، تربيت معلم تهران، تربيت مدرس، صنعتي اميركبير، صنعتي شريف، تهران و علامه طباطبايي اگر در دوره روزانه باشند، براساس اولويت بندي و امتياز خوابگاه دريافت خواهند كرد، اما به دانشجويان دوره شبانه(نوبت دوم) خوابگاه تعلق نمي گيرد. ظاهرا قرار است دانشگاه تربيت معلم تهران به دانشجويان غيربومي دوره هاي روزانه در حد امكانات و ضوابط، خوابگاه واگذار كند. همچنين به دانشجويان دختر نوبت دوم در ازاي دريافت مبلغ۱۲۰هزار ريال اجاره ماهيانه و وديعه۵۰۰ هزار ريالي خوابگاه خودگردان واگذار مي كند.

جايگزيني موتورسيكلت هاي فرسوده
چه بخواهيم و چه نخواهيم، بايد بپذيريم اين دوچرخ ها در خيابان هاي پرترافيك تهران بيشتر از چهارچرخ ها به كار مي آيد. حالا كه مردم استفاده از موتورسيكلت ها را به خودروهاي چهارچرخ ترجيح مي دهند، چه بهتر كه اين دوچرخ ها استاندارد و نو باشند. به هر تقدير خبر جايگزيني موتورسيكلت هاي فرسوده خبر تازه اي نيست, اما نكته جديد و تازه آنكه مرحله اول طرح جايگزيني به اتمام رسيد و ۸ هزار موتورسيكلت ۲ زمانه فرسوده با موتورسيكلت هاي ۴ زمانه استاندارد جايگزين شد. دكتر مجيد شفيع پور, مشاور رئيس سازمان حفاظت محيط زيست دراين باره گفت: با توجه به استقبال شهروندان به طور ضمني با سازمان مديريت و برنامه ريزي براي تامين اعتبار اين طرح تا سقف ۱۰ هزار دستگاه توافق كرده ايم كه بدين ترتيب هم اكنون ثبت نام براي ۲ هزار دستگاه موتورسيكلت جديد ادامه دارد.

امكان تحصيل براي ۳۵ درصد
استرس كنكور، بعد هم نبود بازار كار براي افراد تحصيلكرده در دانشگاه ها، ميزان روي آوردن دانش آموزان به هنرستان ها را زياد كرده است. در حالي كه فضاي آموزش براي دانش آموزان درهنرستان ها محدود است و تنها امكان تحصيل براي ۳۵ درصد از دانش آموزان تهراني در هنرستان ها وجود دارد. به گفته رئيس گروه نظري و مهارتي سازمان آموزش و پرورش شهرتهران، ثبت نام در هنرستان هاي شهر تهران محدوديت جغرافيايي ندارد و دانش آموزان مي توانند باداشتن شرايط در هركدام از رشته ها و در هر منطقه اي كه مايل باشند، ثبت نام كنند. به دليل آمار بالاي دانش آموزان كه خواستار تحصيل در هنرستان ها هستند وكمبود امكانات ثبت نام در هنرستان هاي تهران، ثبت نام منوط به برگزاري آزمون و مصاحبه است. پس اگر شما موفق شديد كه در يكي از هنرستا ن هاي تهران ثبت نام كنيد، از جمله۳۵ درصد افراد خوش شانس هستيد.

جابه جايي نمايشگاه تهران، موضوعي تخصصي در شهرسازي كه به بحراني سياسي-اقتصادي تبديل شد
چانه زني بي فايده است
نحوه استقرار نمايشگاه از آغاز دهه ۷۰ غير منطقي، غير اصولي و غير كارا بوده و معضلا ت اجتماعي، زيست محيطي، كالبدي و فني ايجاد مي كند
012750.jpg
جابه جايي نمايشگاه بين المللي تهران، ضرورتي است كه به يك برخورد تخصصي شهرسازانه وابسته است.
مصطفي بهزادفر
مكانيابي نمايشگاه هاي بين المللي عمدتا در حاشيه شهرها و با محور تامين بالاترين ارتباطات دسترسي صورت مي گيرد
انتقال نمايشگاه بين المللي تهران به خارج از محدوده پرتراكم شهري يك پروژه به تعويق افتاده اي است كه از مساله نسبتا ساده تخصصي در شهرسازي به يك بحران ملي سياسي- اقتصادي تبديل شده است. به دليل كندي حركت سامانه تحول برنامه ريزي در ايران و همينطور عدم هماهنگي و مساعدت جمعي در تصميم سازيها و تصميم گيري هاي شهرسازانه، معمولا بسياري از تصميم گيريها و تصميم سازيها در بحران صورت مي گيرد. از ديدگاه شهرسازي جابه جايي نمايشگاه بين المللي تهران يك امر بديهي است و موضوع چانه زني هاي بود و نبود آن هيچ توجيه علمي ندارد.
مايشگاه ها از جمله مكان هاي كاركردي شهري مي باشند كه به فضاي گسترده خاص احتياج دارند. معمولا نمايشگاه ها در جاهايي مكانيابي مي شوند كه از تسهيلات رفت و آمد بالايي برخوردار باشند و در روابط فضايي كاركردهاي مجاور گسست ايجاد نكنند. قاعدتا با توسعه شهرها، به ويژه در شهرهاي با رشد شتابان كه تهران نمونه بارزي از آن است، محل نمايشگاه با مكانيابي جديد جابه جا مي شود. نمايشگاه ها انواع مختلف دارند كه وجود برخي از اينها در كانونهاي داخلي شهري بلامانع است. اما مكانيابي نمايشگاه هاي بين المللي عمدتا در حاشيه شهرها و با محور تامين بالاترين ارتباطات دسترسي صورت مي گيرد.
تهران شهري است كه نمونه يكي از ضعيف ترين سامانه هاي برنامه ريزي محسوب مي شود. رشد شتابان از ويژگي هاي اين كلان شهر ملي و جهاني است. اگر مولفه ضعف نظام برنامه ريزي و رشد شتابان با همديگر تركيب شوند، نتيجه اين مي شود كه كاركردهاي شهري فرامحله اي تا فرامنطقه اي لزوما احتياج به جابه جايي سريع دارند. اگر بخواهيم موضوع را براي روشن شدن اذهان عمومي به طور شفاف تري بيان كنيم بايد بگوييم كه : كاركردهايي مانند دبستان، فضاي سبز محله اي و درمانگاه ها عملكرد شهري تا منطقه اي دارند و با رشد شتابان جابه جايي آنها الزامي نيست. اما، وقتي شهر رشد شتابان و بدون برنامه داشته باشد به صورت ادواري كاركردهايي نظير نمايشگاه ها كه زماني در حاشيه قرار داشتند بعد از مدتي در كانون محلات، نواحي و مناطق شهري قرار مي گيرند. اين نحوه از استقرار غير منطقي، غير اصولي و غير كارا بوده و معضلات اجتماعي، زيست محيطي و كالبدي و فني ايجاد مي كند. نمايشگاه بين المللي تهران عملا از آغاز دهه ۱۳۷۰ به چنين وضعيتي رسيده است. بنابراين از همان مقطع مي بايد به مكان حاشيه اي تري كه با برنامه هاي درازمدت مجموعه شهري تهران هماهنگ باشد، منتقل مي شد.
نگاهي به انواع نمايشگاه ها و تجربيات عملي كشورهاي ديگر نشان مي دهد كه كشورهاي داراي نظام برنامه ريزي و شهرسازي كارا، چنان به برنامه ريزي و طراحي شهر خود اقدام كرده اند كه به ندرت دچار مشكل شده اند. اما، اين بدان معني نيست كه آنها بدون جابه جايي محل نمايشگاه مشكل دار نشده اند. حتي در بهترين نمونه هاي جهاني نيز جابه جايي مستمر و ادواري ادامه داشته است. كشورهاي اروپايي پيشرفته در مقطع رشد شتابان شهري خود اين جابه جايي را مداوما انجام مي دادند. در دو دهه گذشه رشد جمعيتي و كالبدي شهرهاي اروپايي در يك روند خيلي كند قرار گرفته است، لذا تغييرات جديدي براي آنها نياز نيست. در ساير كشورهاي مبتني بر نظام برنامه ريزي نيز اين شرايط صدق مي كند. براي مثال شهر سيدني استراليا به عنوان يكي از زيباترين و پررونق ترين شهرهاي جهان در يكي از كم تراكم ترين كشورهاي جهان و به عنوان يكي از انگشت شمارترين شهرهاي كم تراكم جهان، بدون اينكه مساله پيچيده اي داشته باشد، تحولات نمايشگاهي را نيز با خود داشته است. در اين شهر كه كمتر از نصف آمار رسمي جمعيت تهران جمعيت دارد، دهها مركز نمايشگاهي وجود دارد كه براي رويدادها، نيازها و موضوعات مختلف مورد استفاده قرار مي گيرد. سيستم شبكه راه هاي وابسته به اين نمايشگاه ها نيز از حدود يك قرن پيش هماهنگ با شرايط زماني طراحي شده و مستمرا اصلاح شده است. معهذا، در دهه پاياني قرن بيستم، زماني كه بزرگ ترين و پررونق ترين المپيك قرن يعني المپيك ۲۰۰۰ سيدني برنامه ريزي مي شد، يكي از گزينه هاي استفاده از مركز المپيك ۲۰۰۰، در مواقع غير ورزشي، نمايشگاه هاي بين المللي بود. به علاوه، علاوه بر مجموعه ورزشي، به صورت مستقل فضاي نمايشگاهي بزرگي در كنار آن پيش بيني شده است كه به اين نياز پاسخ دهد. محل بازيهاي المپيك ۲۰۰۰ در ۲۵ كيلومتري كانون شهري سيدني قرار دارد. در كنار آن پاركي به نام پارك دومين سده (Biecentennial) نيز نمايشگاه هاي آينده مشكل مي گيرد. چند خط راه آهن شهري و بزرگراهي رابطه شهر سيدني و شهرهاي ديگر را با اين مجموعه تنظيم مي كند. مضاف بر آن در اسناد برنامه ريزي استراتژيك شهر سيدني، پيش بيني شده است كه در آينده فضاهاي فراشهري خاصي نظير نمايشگاه با توسعه فرودگاه جديد سيدني، كه در خارج از شهر ايجاد مي شود، هماهنگ باشد.
اما، گزينه هاي نمايشگاهي براي تهران چيست؟ قبل از هر چيز بايد متذكر شد كه محل نمايشگاه ها نبايد به يك نقطه شهري محدود شود. يعني بايد محل نمايشگاه ها در بخشهاي مختلف شهر پخش باشند. ثانيا برخي از نمايشگاه ها، در صورت پاسخ دهندگي نظام، شبكه راه ها و نظام سازگاري بين كاربري ها، مي توانند در داخل شهر داير شوند. به عنوان مثال مي توان از نمايشگاه كتاب و نمايشگاه هاي لباس نام برد. خود اين نمايشگاه ها نيز ضرورتي به تمركز ندارند. براي مثال مي توان براي كتاب هاي تخصصي مختلف مكان هاي مختلف و زمان هاي مختلفي در نظر گرفت كه مشكلات اجرايي، به ويژه مشكل ترافيك، پاركينگ و نظير آن نداشته باشند. ثالثا نمايشگاههايي بين المللي هستند كه رفت و آمدهاي بين المللي را طلب مي كنند. لذا  بايد غالبا در حاشيه شهرها و نزديك به شبكه راههاي مرتبط با آن شكل گيرند. مكانيابي نمايشگاه اگر صرفا به مكان و كاركرد نمايشگاه ختم شود مشكلات خاص خودش را دارد. پيش بيني فضاهايي نظير هتل در جوانب نمايشگاه هاي بين المللي الزامي است.
نگاهي به ساختار كالبدي، ارتباطي و فضايي شهر تهران نشان مي دهد كه در جبهه هاي شمال تا شمال شرق براي مكانيابي نمايشگاه محدوديت وجود دارد. حوزه اي از جنوب شرق تا غرب براي نمايشگاه هاي بين المللي مناسب است. مكان هايي مانند غرب منطقه ۲۲ تهران، شهرك پرند، حاشيه شهرك واوان، جنوب حسن آباد، جنوب بهشت زهرا و يا كلا حوزه عملي «شهر آفتاب» نمونه گزينه هايي هستند كه براي محل نمايشگاه هاي بين المللي قابل بررسي بوده و مناسب تر به نظر مي رسند. اما براي قطعيت بخشيدن آن بايد مطالعات محلي دقيق صورت پذيرد. اين فرآيند تصميم سازي بايد در هماهنگي كامل با مطالعات و برنامه هاي طرح مجموعه شهري تهران، برنامه چهارم عمراني كشور، چشم انداز توسعه ۱۴۰۴ ايران و ويژگي هاي محلي گزينه هاي مكانيابي به منصه عمل در آيد. اگر شهرداري تهران و يا نهادهاي ذيربطي نظير وزارت مسكن و شهرسازي برنامه ها و پروژه هاي از قبل مطالعه شده اي داشته باشند مي توان فعاليت اجرايي را به سرعت شروع كرد ولي در غير اين صورت نبايد به تصميم گيري هاي شتابان پرداخت تا مساله جديدي به مساله موجود اضافه نشود. پيش بيني يك برهه زماني حداقل يك ماهه براي مطالعات عملي ميداني الزامي است. مطالعاتي را كه نويسنده روي منطقه ۲۲ انجام داده است، غرب اين منطقه را به عنوان يك گزينه قابل بررسي پيشنهاد مي كند. حوزه غرب منطقه ۲۲ به وسيله سه بزرگراه همت، رسالت و تهران - كرج و مسير راه آهن شهري تهران - كرج سرويس داده مي شود. چنانچه در چارچوب يك برنامه دراز مدت و به تبعيت از طرح تفصيلي مصوب منطقه ۲۲ و طرح تفصيلي ارتفاعات ۱۸۰۰-۱۴۰۰ منطقه ۲۲ براي تثبيت كاربري ها و عملكردهاي سازگار اتخاذ تصميم شود، مي توان پس از يك ارزيابي سريع گزينه استقرار نمايشگاه در اين حوزه را بهينه يابي كرد. شهرك پرند نيز نمونه ديگري است كه موقعيت بسيار مطلوبي براي انتخاب نمايشگاه دارد. در رابطه با موارد ديگر نيز مي توان در موقع ضروري به مباحثه پرداخت. در اينجا لازم است كه يك تذكر كارشناسانه به دست اندركاران اجرايي داده شود. سال ها است كه بسياري از بزرگواران سخن از انتقال و جابه جايي پايتخت مي گويند. نويسنده بارها در جلسات مختلف گفته است كه اين مباحثه نوعا كوشش براي پاك كردن صورت مساله تلقي مي شود. يكي از راههاي حل معضل تهران تمركززدايي موضوعي است. جابه جايي نمايشگاه يكي از نمونه هاي تمركززدايي موضوعي است. فكر كردن به اين مفهوم بسي اندشمندانه تر و منطقي تر از فكر كردن به جابه جايي پايتخت است. در اين راستا مي توان با تامين اعتبار و هزينه هاي درخورنده و برنامه ريزي و طراحي مطلوب، از جابه جايي نمايشگاه مقدمه اي براي يافتن يك راهكار منطقي جهت حل مسايل كلانشهر تهران ساخت. اما، در شرايط موجود چگونه بايد برخورد كرد؟
اگر آنگونه كه برخي از مسوولا ن شهر تهران و شوراي شهر تهران تذكر داده اند، جاي مناسبي براي برگزاري نمايشگاه فرش موجود باشد، تعطيلي نمايشگاه منطقي است. البته چنانچه چنين جايي وجود نداشت بهتر بود با تنظيم يك برنامه زماني بحراني جديد به صورت اضطراري اجازه برگزاري تعداد معدودي از نمايشگاه ها در سال ۱۳۸۳ صادر مي شد. آنچه كه بسيار مهم است، عدم فراموشي مكانيابي، برنامه ريزي، طراحي و اجراي محل نمايشگاه است. آنچه كه در سال هاي قبل اتفاق افتاده است همين واقعيت است كه بعضا تذكر داده مي شد، بعدا در روند كند تصميم سازي ها به فراموشي سپرده مي شد. برخورد منطقي شوراي شهر و شهرداري تهران در گريز از به فراموشي سپردن و حل يك مساله شهري قابل تقدير و تقديس است، اما انتظار مي رود با شرايط بحراني وضعيت فعاليت هاي اجرايي، مخصوصا فعاليت هاي وابسته به هماهنگي مديريتي توجه بيشتر شود.
يك موضوع اساسي و در خور تامل براي انتقال نمايشگاه تهران انتخاب نوع كاربري جايگزين آن مي باشد. به عنوان هشدار به مجريان، متذكر مي شويم كه بايد از استقرار هرگونه كاربري، مخصوصا تجاري و مسكوني كه معضل جديد بر معضل قبلي بيفزايد خودداري كرد. به علاوه بايد با توجه به وسعت محل فعلي نمايشگاه ها به كمبود اساسي شهر، به ويژه كمبود فضاي سبز و باز شهر تهران پاسخ منطقي و بهينه داده شود.
بطور خلاصه، جابه جايي نمايشگاه بين المللي تهران يك ضرورت است، اما تصميم سازي و تصميم گيري در اين باره را نبايد با تصميم سازي ها و تصميم گيري هاي سياسي در آميخت. هر چند، اتلاف وقت و فراموشي مساله نيز درست نيست. يك زمان حداقل يك ماهه براي قطعيت بخشيدن به محل جديد در چارچوب نظام كلي برنامه ريزي شهر تهران نياز است. هماهنگ بودن محل نمايشگاه ها با سياست هاي ملي، برنامه چهارم عمراني، چشم انداز ايران ۱۴۰۴ و طرح مجموعه شهري تهران الزامي است. بهتر است براي نمايشگاه هايي كه از قبل براي سال ۱۳۸۳ برنامه ريزي شده است، يك مصالحه بهينه صورت گيرد.
استاديار طراحي شهري دانشگاه علم و صنعت ايران

ورد آورد ، يك پيشنهاد است
حتي نگاهي نكردند
012747.jpg
مخالفت هيات دولت با تعطيلي نمايشگاه بين المللي درجلسه اي به تصويب رسيد كه در آن، هيچ يك از متوليان اصلي امور شهري تهران -شهردار و معاونانش - شركت نداشتند؛ به همين سادگي شايد بتوان سود كلاني را كه از رهاورد نمايشگاه بين المللي تهران در سال هاي اخير در قالب اجاره هاي متري ۵۰۰ هزار توماني غرفه ها، شلوغي و ازدحام غير منطقي (به عبارت ديگر در آميختن اكثريت بيكار جوياي تفريح با اقليت متخصص جوياي محصولات نمايشگاهي) و در پي آن فروش آب هويج، بستني، ساندويچ، نوشابه و حتي نصب و فروش تابلوي «غرفه حاج عباس خدابنده از اين طرف» در معابر، عايد صاحبان انگشت شمار اما بسيار پرنفوذ و قدرتمند نمايشگاه شده را از جمله دلايل دستپاچگي و سراسيمگي مخالفان انتقال نمايشگاه دانست. شايد هم بتوان در دليل و برهان مورد ادعاي اينان كه بر ضرر و زيان ناشي از تعطيلي و تاثير منفي آن اقتصاد كشور استوار است، تعمق كرد. اما باز نمي توان نتيجه منطقي و موجهي گرفت كه چرا تاثير تعطيلي نمايشگاه در محل كنوني بر اقتصاد كلان كشور برخي را چنين نگران ساخته، مگر نه اينكه عمده اقتصاد كشور بر سبيل چرب نفت مي چرخد و بقيه، شامل فرش ، پسته ، پنبه ، زعفران، دارچين و ديگر موارد فقط گوشه كوچكي از چرخ اقتصاد را مي چرخانند؟
ديگر دليل صاحبان فعلي قدرت اقتصادي، آماده نبودن محلي غير از نمايشگاه كنوني است. اين در حالي است كه موضوع انتقال نمايشگاه به پرند و بعد از آن به غرب پارك چيتگر، در ارتفاعات وردآورد از يك سال پيش توسط شهرداري مطرح شده و طرح هاي مقدماتي اوليه تمام نقاط پيشنهادي نيز ارايه شده است.
در منطقه ورد آورد، دو سايت براي نمايشگاه پيشنهاد شده كه يكي در ارتفاع ۱۴۰۰ متري، بالاتر از سايت نيروي هوايي و فرماندهي لجستيك شهيد مصطفي خميني قرار دارد و ديگري اندكي پايين تر از سايت قبلي، كنار مرغداري وسيع ايران - آلمان.
با وجود اين كه هر دو سايت نقشه برداري شده است، اما اعضاي دولت در يك سال گذشته به هيچ يك از دعوت هاي شهرداري مبني بر بازديد از منطقه پاسخ نداده و درست همان جا كه هر روز مي نشينند، نشسته اند.
تهيه نقشه از اين دو سايت بر عهده معاون امور شهري و فضاي سبز شهرداري منطقه ۲۲ تهران بوده است.نصرالله زاده، در گفت وگويي كوتاه با همشهري، درباره پروژه انتقال نمايشگاه بين المللي تهران به وردآورد تاكيد كرد: پيشنهاد اول، به علت ناهمواري هاي جغرافيايي و بستر غيرمسطح منطقه، از شانس چنداني براي موفقيت برخوردار نيست. اما سايت دوم، در ضلع شرقي پادگان واقع شده و چشم انداز مطلوب تري دارد. به هر حال، طرح اوليه هر دو سايت تهيه شده و در دست مطالعه وبررسي است.
وي افزود: راه هاي اصلي دسترسي شهروندان تهراني به اين منطقه، بزرگراه هاي همت و رسالت هستند كه در صورت تصويب طرح، ادامه اين دو بزرگراه تا شمال وردآورد از ضروري ترين اقدامات پيش رو خواهد بود.
نصرالله زاده، از ارايه هر گونه اطلاعات فني در زمينه دو سايت پيشنهادي خودداري و آن را در رديف اختيارات مسوولان رده بالاي شهرداري عنوان كرد.

آب گوارا در پشت بام خانه ها
خورشيد، حلال مشكلات
نادر شاكرين 
نوشيدن يك ليوان آب در اين روزهاي گرم واقعا مي چسبد. خدا را شكر كه آب تهران يكي از بهترين آب هاي آشاميدني ايران است، بلكه هم جهان. شما هم اگراز نوشيدن اين آب لذت مي بريد - آبي كه به راحتي با باز كردن شيرآب در اختيارتان قرار مي گيرد - وسواس، ترس از حصبه و از اين نوع اتفاقات را نداشته باشيد. خوشبختانه يا بدبختانه اين آب آنقدر راحت به دستمان مي رسد كه از استفاده آن براي آبياري درختان، پركردن استخر، شستن ماشين و نظافت كوچه و خيابان هيچ ابايي نداريم. اما در همه جاي اين سرزمين چنين آب گوارايي وجود ندارد. همين چند قدم آن طرف تر در بسياري از شهرك هاي اقماري تهران كه هنوز معلوم نيست جزو محدوده خدماتي سازمان آبفاي تهران هستند يا نه آبي بسيار زلال پررنگ تر از چايي!! مورد استفاده مردم است. البته آن بنده هاي خدا هم چاره اي جز استفاده از اين آب ندارند، اما عوارض ناشي از نوشيدن اين آب ها همچون ناراحتي دستگاه گوارش و سنگ كليه از همان دوران كودكي گريبانگير ساكنان اين محلات است. معضل تصفيه آب نه تنها مربوط به استان تهران كه مربوط به كل كشور است. البته تمامي كشورها با اين موضوع مشكل دارند كه اين بحث بيشتر مربوط به آنهاست. يكي از اين كشورها، شبه قاره هند است كه با بيش از يك ميليارد نفر جمعيت، پيدا كردن قطره اي آب قابل شرب در آن مانند يافتن گوهري گرانبهاست. در اين كشور چند سالي است كه از وجود دانش آموزان و دانشجويان براي حل مشكلات روزمره استفاده مي شود. به همين خاطر هر ساله جشنواره بين المللي مدارس با همكاري كنسولگري انگليس در اين كشور برگزار مي شود. امسال نيز اين جشنواره  با حضور ۴۰ گروه فعال دانش آموزي برگزار شد. عنوان اين دوره از مسابقات «شيمي، دوست محيط زيست» بود. دو موضوع اصلي كه تمركز اصلي مباحث روي آن بود عبارت بودند از حمل و نقل دوستدار محيط زيست و شيرين كردن و نگهداري آب. مورد اول يعني حمل و نقل در مورد فن آوري هايي بود كه كما بيش با آنها آشنايي داريد مثل استفاده از گاز طبيعي، انرژي خورشيدي و هيدروژن به عنوان سوخت.
اما بخش دوم جشنواره مربوط به آب، روش هاي گوناگون تصفيه و نگهداري آن بود. يكي از اين روش ها تقطير آب خورشيدي است. تا به حال درباره توليد برق از خورشيد زياد شنيده ايد ولي در مورد توليد آب چطور؟ اساس كار اين روش بسيار ساده است. فرض كنيد ظرفي پر از آب را در حياط منزل خود قرار داده ايد. به خاطر تابش خورشيد، آب گرما جذب كرده، تبخير مي  شود و به هوا مي رود. خب به جاي اتلاف اين بخار مي توان آن را سرد و به صورت آب خالص جمع آوري كرد. حتما مي   پرسيد چطور؟ بسيار راحت، تنها با قراردادن شيشه اي روي ظرف مي   توانيد تشكيل قطرات آب را روي آن ببينيد. حال اگر اين شيشه كمي هم شيب داشته باشد تمام آب تقطير شده در پايين آن جمع مي   شود. اما براي افزايش بازده دستگاه مي   توان سطح ظرف را افزايش داد و عمق آب را كم كرد. اين كار موجب سريع تر شدن تبخير آب مي   شود. براي جذب بهتر نور خورشيد مي  توان ديواره و كف ظرف را سياه كرد. ديگر شما صاحب يك تصفيه خانه آب خورشيدي شده ايد. البته بايد توجه داشته باشيد كه عايق بندي اين دستگاه جهت جلوگيري از خروج بخار آب جزو اصول اوليه است. مي  توانيد از نايلون شفاف هم به جاي شيشه استفاده كنيد كه ارزان تر است. در كنگره هندوستان اعلام شد كه هزينه ساخت هر مترمربع دستگاه تصفيه آب خورشيدي كه بازده بالايي داشته باشد بين ۳۰ تا ۵۰ هزار تومان ناقابل به پول خودمان است. عمر اين دستگاه هم بين ۲۰ تا ۳۰ سال است. پس با يك حساب سرانگشتي مشخص مي  شود كه بين ۶ تا ۷ سال اين دستگاه هزينه خود را جبران مي  كند. اما چقدر آب توليد مي  شود؟ هر متر مربع اين دستگاه در طول ۵ ساعت زير آفتاب، ۴ليتر (مقدار آب لازم براي يك نفر) آب خالص توليد مي كند. خلوص آب توليدي بسيار بالاست چون آب به آهستگي تبخير مي  شود و نمك ها، ذرات خاك و جلبك ها همگي در پايين ظرف باقي مي مانند. استفاده از تصفيه خورشيدي در مناطقي كه آب توسط تانكر بين اهالي توزيع مي  شود بسيار مقرون به صرفه است. البته مصرف اين دستگاه تنها براي مقياس خانگي مناسب است و براي مقياس هاي شهري توجيه اقتصادي ندارد. از همه اين حرف ها مي شود نتيجه گرفت كه با پرداخت تنها ۴۰ هزار تومان مي توان براي ۲۵ سال (يعني حدودا سالي يكهزار و ۶۰۰ تومان) آب آشاميدني بسيار گوارا نوشيد. استفاده از اين دستگاه امري كاملا منطقي است به خصوص براي كساني كه به فكر جيبشان هستند!
تكليف غرامت ها چه مي شود؟

در شهر
ايرانشهر
تهرانشهر
حوادث
خبرسازان
درمانگاه
يك شهروند
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  حوادث  |  خبرسازان   |  در شهر  |  درمانگاه  |  يك شهروند  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |