سه شنبه ۳ شهريور ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۴۷۶
با زينب اركان آران همسر سفير تركيه
چه سبز است اين تهران
تصميم دارم كنسرتي براي كمك به بيماران سرطاني برگزار كنم. اميدوارم نهادهاي مربوطه در اين زمينه من را ياري كنند
وجود جوي هاي آب خيابان وليعصر باعث شده درختاني در دو سوي اين خيابان و ساير خيابان هاي تهران كاشته شود كه همين مساله نيز منحصر به فرد است
014046.jpg
براي خانم سفير سفري پيش آمد و ما موفق به عكاسي از او نشديم. به هر حال شما از مشكلا ت و مصائب روزنامه نگاري با خبر هستيد.
عكس : ساتيار
علي الله سليمي 
خانم اركان آران از اينكه به خاطر موقعيت شغلي شوهرتان ساكن تهران هستيد، راجع به اين شهر چه احساسي داريد؟
قبل از اينكه به شهر تهران بياييم، راجع به اين شهر خيلي تعريف ها شنيده بودم و حالا خوشحالم كه موقعيتي پيش آمده تا مدتي در اين شهر ساكن باشيم. (باخنده) البته من سعي مي كنم از اين موقعيت به دست آمده حداكثر بهره برداري را داشته باشم چون معتقدم اينجور موقعيت ها نصيب كمتر كسي مي شود.
منظورتان موقعيت ديپلماتيك است؟
بله، اين موقعيت ديپلماتيك خانواده ما را موظف مي كند تا در موقعيت زماني تعيين شده اي در اين شهر ساكن باشيم. چون در شرايط ديگر وقتي آدم تابع اختيارات خودش باشد ممكن است ازنظر زماني اين اقامت كوتاه مدت تر از آن باشد كه براي ما و امثال ما تعيين مي شود.
زماني كه قرار شد آقاي سفير به تهران بيايند، موضع شما چگونه بود؟
من موافق بودم. چون شوهرم را دوست دارم، هرجا برود من هم با ايشان مي روم.
در چه سالي با آقاي سفير، آشنا شديد؟
مدت زيادي نيست، ما در روز ۲۲ جولاي ۲۰۰۲ با هم ازدواج كرديم؛ يعني دو سال پيش.
آن موقع چند سال داشتيد؟
۳۵ سالم بود.
در كدام شهر به دنيا آمديد؟
در سال ۱۹۶۷ ميلادي در شهر آنكارا به دنيا آمده ام.
فكر نمي كنيد سن ۳۵ سالگي براي ازدواج كمي دير باشد؟
من قبلا در سن ۲۷ سالگي ازدواج كرده بودم و الان از آن ازدواج يك دختر ۱۰ ساله دارم كه با ما در اينجا زندگي مي كند.
تحصيلات را تا كي ادامه داديد؟
در ۲۰ سالگي دانشگاه را تمام كردم وبعد از آن به سمت كار و زندگي آمدم.
چه شغلي را بعد از اتمام دانشگاه انتخاب كرديد؟
در كنسرواتوار دولتي آنكارا استخدام شدم.
يعني در حوزه موسيقي كارتان را آغاز كرديد؟
بله، من در حال حاضر هم عضو اركستر رياست جمهوري تركيه هستم.
در كدام بخش از موسيقي فعال هستيد؟
من ويولنيست هستم و ساز تخصصي ام «كمان» است.
از اركستر رياست جمهوري تركيه مختصري برايمان بگوييد.
اركستر معروفي است. قدمت طولاني هم دارد. به اعتباري ۱۷۳ سال قدمت دارد و تا به حال در اكثر كشورهاي جهان هم برنامه اجرا كرده است و درخود تركيه قديمي ترين اركستر رسمي اين كشور است.
باتوجه به اينكه شما در حال حاضر در شهر تهران ساكن هستيد ارتباط خود را با اركستر رياست جمهوري تركيه چگونه ادامه مي دهيد؟
من مرخصي گرفته ام.اجازه بدون حقوق، هر زمان كه برگردم بازهم كارم را درآنجا شروع مي كنم.
در شهر تهران هم برنامه هاي موسيقايي خود را دنبال مي كنيد؟
بله، يك كنسرتي در سفارت تركيه در تهران به نفع زلزله زدگان بم برگزار كرديم كه اين كنسرت با همكاري خانم پري زنگنه از بانوان ايراني اهل موسيقي اجرا شد.
براي برگزاري اين كنسرت موسيقي با نهادهاي مربوطه ايراني هم هماهنگ شده بود؟
بله، ما با دفتر خانم زهرا شجاعي، رئيس مركز مشاركت زنان تماس گرفتيم و براي اجراي كنسرت ياد شده، اجازه گرفتيم. بعد بليت هاي اين كنسرت را براي جمع آوري كمك به زلزله زدگان بم فروختيم كه از اين راه ۲ ميليون و ۳۰۰ هزار تومان پول جمع آوري شد. البته اين فقط مقدار بليتي بود كه ما فروختيم با درآمد مركز مشاركت زنان از اين كنسرت روي هم گذاشتيم و براي زلزله زدگان بم فرستاديم.
اين كنسرت مختص خانم ها بود؟
بله، فقط خانم ها در اين مراسم شركت داشتند و اغلب خانم ها مسوولان نهادهاي دولتي بودند كه در محل سفارت تركيه درتهران يعني در چهارراه استامبول برگزار كرديم.
شما قبل از آنكه به تهران بياييد برنامه هايي از اين دست را اجرا مي كرديد؟
نه به اين صورت جدي كه خودم بخواهم پيرامون موضوعي خاص، ويژه برنامه اي ترتيب بدهم و عوايد حاصل از آن برنامه را به آن موضوع ويژه اختصاص دهم. اغلب برنامه هايم شركت در برنامه هايي بود كه ديگران به وجود آورده بودند.
از نمونه هاي موفق چنين برنامه هايي يادتان مانده؟
بله، زماني كه در پاريس بوديم كنسرت موفق آقاي لوريس چكناواريان آهنگساز معروف ايراني را ديدم كه به نفع زلزله زدگان بم در آن شهر اجرا كردند. ايشان در آن كنسرت به ياد ماندني آهنگ هاي «شيرين و فرهاد» را هم اجرا كردند كه بسيار قشنگ و جذاب بود.
شما قبل از اينكه به تهران بياييد در پاريس بوديد؟
بله، كشور ايران سومين محل خدمت آقاي سفير است. ايشان بار اول در اسلام آباد پاكستان بودند بعد به يونسكو در پاريس رفتند. البته قرار بود ما در پاريس به مدت ۴ سال بمانيم ولي انصراف داديم و آمديم به شهر تهران.
قبل از آنكه همراه آقاي سفير براي اقامت ديپلماتيك به شهر تهران بياييد، شما اين شهر را ديده بوديد؟
نه، قبلا به اين شهر نيامده بودم.۳ ماه پيش همراه خانواده ام آمديم.
قبل از اقامت شما در شهرتهران اطلاعات شما راجع به اين شهر تا چه اندازه بوده؟
من در دوران تحصيل راجع به شهر تهران و در مجموع كشور ايران اطلاعات كلي داشتم، مثل ساير كشورهاي جهان. ولي زماني كه در پاريس بوديم از طريق يك روزنامه نگار ترك به نام خانم«شيرين» اطلاعات خيلي مفيدي راجع به ايران به دست آوردم.
او در زمان حمله  آمريكا به عراق براي تهيه گزارشي به اين منطقه آمده بود و در طول اقامت خود در منطقه مدتي در ايران مستقر شده بود. ايشان وقتي برگشتند به پاريس خاطرات شيريني از ايران داشتند كه براي ما هم تعريف كردند. صحبت هاي اين خانم شوق ديدار از ايران را در وجود من شعله ور ساخت و خيلي مشتاق شدم از نزديك ايران را ببينم. فكر مي كنم آقاي سفير هم مشتاق بودند از نزديك با مردم ايران آشنا شوند. براي همين ماموريت ۴ ساله ما در پاريس نيمه تمام ماند و ما آمديم به ايران و حالا خوشحالم كه از نزديك با شهروندان ايراني ديدار مي كنم.
زماني كه در پاريس بوديد با شخصيت هاي ايراني مقيم پاريس هم ملاقات هايي داشتيد؟
بله، آقاي جلالي سفير ايران در يونسكو هم برايمان از زيبايي هاي ايران گفته بود. ايشان هم اطلاعات خيلي دقيق و مفيدي از تاريخچه و آداب و آئين هاي ايراني دراختيار ما گذاشت كه وقتي به ايران آمديم خيلي به دردمان خورد.
زماني كه وارد شهر تهران شديد، در نگاه اول اين شهر چه ويژگي هايي داشت كه آن را نسبت به ساير شهرها و پايتخت هاي جهان متمايز مي كرد؟
فضاهاي سبز شهر تهران برايم جالب بود. در شهرهاي ديگر جهان و همچنين پايتخت هايي كه تا به حال ديده بودم، كمتر با چنين فضاهاي سبزي مواجه شده بودم. البته بايد درنظر داشته باشيم تهران شهري تقريبا نيمه خشك و پرازدحامي است و ايجاد فضاهاي سبز در چنين موقعيتي هنر است كه فكر مي كنم شهردار تهران توانسته از عهده آن برآيد.
شما به عنوان يك شهروند غيرايراني به كارهاي انجام شده در حوزه فضاي سبز شهر تهران چه نمره اي مي دهيد؟
(باخنده) بيست.
در همان برخورد اوليه شهروندان تهراني را چگونه ديديد؟
تهراني ها آدم هاي خنده رويي هستند. اغلب خنده را روي لبهايشان ديدم. اينهم به نظرم وجه مثبت شهروندان تهراني است.
در لحظه ورود به شهر تهران كدام يك از اعمال شهروندان تهراني براي شما غيرعادي و عجيب بود؟
اينكه با گل به استقبال دوستان و آشنايان خود آمده بودند.
يعني شما در تركيه براي استقبال از دوستان و آشنايان گل نمي بريد؟
آنجا فقط در مراسم هاي تشريفاتي از گل استفاده مي كنند. مردم عادي هيچگاه براي استقبال از دوستان و آشنايان گل به فرودگاه يا ايستگاه هاي قطار نمي برند.
شما مي دانيد در ايران مردم براي ديدار همديگر به خانه ها يا محل كارشان گل مي برند؟
(با خنده) راستي!؟ چقدر جالب.
آئين ها و رسم و رسوم ايراني ها را تا چه اندازه با آئين ها و آداب و رسوم خودتان مشابه مي بينيد؟
اغلبشان شبيه هم هستند ولي خب تفاوت هايي هم دارند. البته اين طبيعي است چون ما هريك در جغرافياي جداگانه اي زندگي مي كنيم ولي از اينكه هم مرز هستيم وجه اشتراكات بسياري با همديگر داريم و من فكر مي كنم وجه اشتراكات ما بيشتر از تفاوت هاي ما باشد. به هر حال روزي روزگاري اين مرزهاي كنوني وجود نداشته، البته آن زمان ارتباطات كم بوده كه به هر حال اين توازن، فكر مي كنم يك جورهايي حفظ شده.
معماري شهر تهران را ازنظر جغرافيايي چگونه مي بينيد؟
تهران ويژگي هاي منحصر به فرد بسياري دارد كه يكي از آنها كانال هاي آبي است كه در دوسوي خيابان ها جريان دارد. مثلا در خيابان وليعصر(عج) تهران از همان بالا تا انتهاي خيابان اين دو جوي آب جريان دارد. همين وجود جوي هاي آب باعث شده درختاني در دو سوي اين خيابان و ساير خيابان هاي تهران كاشته شود كه همين مساله نيز منحصر به فرد است، از اينكه دور تا دور خيابان هاي تهران پر از درخت است، اين خيلي جذاب است. حتي در كوچه هاي باريك هم من ديدم اين جوي هاي آب جريان دارند و درختاني در كوچه ها روييده كه زيبايي اين كوچه ها را دوچندان كرده. در ديگر شهرهاي جهان من كمتر نظير اين منظره ها را ديده ام.
شما به كشورهاي مختلفي سفر كرده ايد؟
بله، همانطور كه در ابتداي صحبت ها گفتم، من شغلم عضويت در اركستر رياست جمهوري تركيه است. اين اركستر هم براي اجراي برنامه هاي مختلف به كشورها و شهرهاي مختلف جهان سفر مي كند. البته اين بخشي از وظايف اعظاي اين اركستر است و در اين رهگذر من به اغلب كشورهاي جهان سفر كرده ام، همانند آمريكا، كره شمالي، ژاپن، آلمان، انگليس، كره جنوبي، تركمنستان، گرجستان و...
درمجموع شهروندان ايراني را چگونه ديديد؟
برايم جالب بود. ايراني ها آدم هاي صنعتگري هستند (در فرهنگ مردم تركيه مفهوم صنعتگر به آدم هاي هنرمند اطلاق مي شود.)
براي خريد به كدام نقطه شهر تهران مي رويد؟
من خودم، زياد براي خريد نمي روم ولي چندبار كه همراه دوستان رفتيم از مراكز خريد تهران خوشم آمد.
اين مراكز چه ويژگي داشتند كه براي شما جالب بودند؟
در شهر تهران بورس هر شيئي در يك نقطه است. مثلا اگر بخواهي پارچه بخري بايد به يك نقطه خاص بروي يا موقعي كه مي خواهي كفشي بخري باز بايد به يك نقطه معين بروي. در تركيه اصلا اينجوري نيست آنجا در هر محله اي فروشگاه هاي بزرگي وجود دارد كه در آنها سعي شده تمام مايحتاج شهروندان در آن عرضه شود.
از مراكز تفريحي شهر تهران تا چه اندازه ديدن كرده ايد؟
پارك جمشيديه رفتم. كاخ گلستان و موزه جواهرات را هم ديده ام. چندي پيش هم رفتيم بازار بزرگ شهر تهران را از نزديك ديديم.
درمورد مكاني كه الان مستقر هستيد توضيح مي دهيد؟
خاك اين مكان را آن قديم ها ايراني ها به دولت عثماني داده اند و به نوعي آن را بخشيده اند. بعدها در سال ۱۹۳۶ ترك ها اينجا را ساخته اند و از آن زمان محل استقرار ديپلمات هاي ترك در تهران است.
موقعيت جغرافيايي و متراژ اين مكان چگونه است؟
نرسيده به ميدان قدس و حدود ۹۰ هكتار مساحت دارد.
براي گذران روزها چه مي كنيد؟
بيشتر كنترل امور خانه، اگر براي شام دعوتي داشته باشيم با آشپز مشورت مي كنم. گاهي هم به كارگران باغچه سركشي مي كنم.
تا چه زماني دوست داريد در شهر تهران بمانيد؟
هنوز معلوم نيست ۲ الي ۳ سال. بيشتر به تصميم گيري دولت هاي تركيه و ايران مربوط است. به هر حال ما زيرنظر آنها روزگار مي گذرانيم.

هماهنگي گفت وگو با ...
014049.jpg
هماهنگي گفت وگو با زينب اركان آران همسر بوزكورت آران سفير كشور تركيه در تهران توسط خانم غنجا (غنچه) مترجم سفارت تركيه در ايران صورت پذيرفت. وقتي با محل سفارت تركيه در تهران (خيابان فردوسي، چهارراه استامبول) تماس گرفتم تا اين گفت وگو صورت گيرد، كارمند پشت خط سفارت با كلمات دست وپا شكسته فارسي به من فهماند تا مدتي پشت خط منتظر بمانم.
دقايقي بعد زني با ته لهجه تركي استامبولي اما به زبان فارسي به پرسش هاي اوليه ام پاسخ داد. وقتي متوجه شد از روزنامه همشهري براي انجام مصاحبه با همسر آقاي سفير تماس گرفته ام، قرار شد هماهنگي هاي لازم را انجام دهد و بعد دوباره با من تماس بگيرد. ساعتي بعد تماس گرفت و آدرس محل سكونت همسر سفير را داد و زمان انجام مصاحبه را. در زمان مقرر يكي از خدمتكاران شاغل در منزل آقاي سفير، همسر و مترجم را به من معرفي كرد. البته بدون اشاره به نام آنها. در ميانه هاي صحبت وقتي اشاره كردم كه اين گفت وگو با هماهنگي خانم غنجا (غنچه) صورت گرفته، خانم مترجم با خنده گفت: غنجا (غنچه) من هستم و من متوجه نشدم ساعتي است بدون اينكه همديگر را به هم معرفي كنيم داريم صحبت مي كنيم.

وليعصر سبز...
يكي از زيبايي هاي منحصر به فرد شهر تهران نوع درختكاري در بخشي از خيابان وليعصر(عج) است. جايي كه از ميدان تجريش به سمت پايين مي آييم. آنجا درختان بلند در دو سوي خيابان قد كشيده اند و در آن بالاها به هم رسيده اند. در جاهايي از خيابان حتي جلوي ديد خورشيد را هم گرفته اند و بخشي از خيابان تقريبا هميشه سايه است. اين نوع درختكاري در دو سوي خيابان ها را در جاهاي ديگر من كمتر ديده ام. مخصوصا اينكه در حاشيه خيابان ها جوي هاي آبي هم وجود دارد كه حالت خشكي خيابان ها را ازبين برده. موقع عبور از اين بخش خيابان وليعصر من هميشه به حال شهروندان تهراني غبطه مي خورم.
از غذاهاي عثماني نوعي غذاي ويژه هست به نام «سوبريه اي» كه اكثر اهالي كشور تركيه در برنامه غذايي خود استفاده مي كنند كه آميخته اي از خمير و تخم مرغ است. آشپزها و خانم هاي تركيه اي اين خمير را با تخم مرغ و ساير افزودني ها به هم مي زنند و درنهايت آن را به صورت نازك تري بازمي كنند و در آب مي پزند. طبخ اين غذا از قديم الايام در سرزمين عثماني مرسوم بوده و حالا هم متناسب با شرايط روز در برنامه غذايي اهالي اين سرزمين مورد استفاده قرار مي گيرد. ما هم در اينجا سعي مي كنيم در بعضي از ميهماني ها براي ميهمانان ايراني با اين غذاي سنتي عثماني ها پذيرايي  كنيم.

يك شهروند
ايرانشهر
محيط زيست
تهرانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
در شهر
زيبـاشـهر
|  ايرانشهر  |  محيط زيست  |  تهرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  زيبـاشـهر  |  يك شهروند  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |