سه شنبه ۲۴ شهريور ۱۳۸۳
خاطره اي از حج
سفرزندگي
مهندس بهنام اتابكي عضو هيأت علمي دانشگاه
002788.jpg
مشتاقان سفر حج به شيوه هاي مختلفي مي توانند بر اندوخته اطلاعات خود درباره حج بيفزايند. مطالعه خاطرات حج علاوه بر آن كه بكار افزايش آگاهي هاي مفيد درباره اين سفر معنوي مي آيد، مطالعه اي جذاب و خوشايند را نيز باعث مي شود. مقاله حاضر، حاصل تجربه يكي از حجاج ايران است كه در عين حال با ظرائف نگاه تخصصي يك مهندس معمار نيز در آميخته است.
پرواز ما صبح روز ۵ بهمن ۸۲ به فرودگاه جده رسيد. بعد از عبور از پل هوايي وارد سالن زيرزميني شديم و چون حجاج زياد بودند و مأمورين اداره گذرنامه عربستان هم خونسرد، لذا حدود سه ساعت در آن سالن قفس مانند مانديم كه براي ما ۴۵۰ نفر مسافر بوئينگ ۷۴۷ بسيار سخت و طولاني بود. قسمتي از سالن هم توسط حجاج عراقي اشغال شده بود كه ۵ روز براي دريافت مجوز ورود در مرز كويت مانده بودند و اصلاً حال خوشي نداشتند. پس از خلاص شدن از بازرسي پاسپورت ها به محوطه زير چادرهاي فرودگاه جده آمديم كه در اين فصل بسيار خنك است. تنوع حجاج زياد، و نظم حجاج سنگاپوري، لبناني و ايراني بسيار خوب بود. پس از ۴ ساعت ماندن در فرودگاه و بار زدن ساك هايمان در اتوبوس هاي ۵۰ نفره هيوندايي به سمت ميقات جعفه حركت كرديم. جعفه ۱۵۰ كيلومتر از جده و ۱۸۴ كيلومتر از مكه فاصله دارد. ساعت سه به جعفه رسيديم. اينجا همان جاست و اكنون همان زمان است كه بايد رها شويم از هر چه ما را متمايز از ديگران مي كرد و همه با هر موقعيت و مقام، تنها به نام انسان و بدون هيچ تشخص ديگري وارد حرم امن خداوند شويم. آنجا كه همه در امان و آرامش هستند و هيچكس نبايد به مخلوقات خداوند از نبات و حيوان و انسان آسيب رساند و بايد كه انسان در اين مكان تنها با بعد معنوي خود تجلي كند. اينجا همان جاست.
هتل ما در مكه در خيابان عبدالله خياط و در منطقه عزيزيه قرار داشت و تا حرم با سرويس هاي اتوبوس سازمان حج و زيارت نيم ساعت راه بود. اعمال عمره تمتع را بجا آورده و تا زمان اعمال حج تمتع بيشتر از ۵ روز فرصت داريم كه هر روز به زيارت بپردازيم.
شهر مكه در ميان كوه هاي تفتيده خاكستري و سياه رنگ و خانه خدا در گودترين قسمت آن قرار دارد. معماري منازل اطراف حرم در بافت قديمي يك يا دو اشكوبه و در ساختمان هاي نوساز و قصرهاي سلطنتي اطراف حرم عمدتاً ۱۰ الي ۲۵ طبقه بصورت مكعب و مكعب مستطيل با قابليت گردش دور ساختمان و نورگيري از چهار طرف و غالباً با حياط مركزي جلوه مي نمود.
جمعه ۱۰ بهمن ساعت ۳۰/۷ صبح به زيارت كعبه رفتيم. حرم يكپارچه نور و حاجيان بعضي كشورها در حرم محرم شده و لبيك گويان به سمت مني پياده و سواره در حركت اند. در بالاي كوه صفا سوره بقره را خوانديم و حجر را استلام كرديم. به روايتي در يوم الست خداوند در كنار خانه خود و اين مكان مقدس از كليه انسان ها پيمان گرفت و مكاني مقدس تر از فاصله ركن و مقام در روي زمين وجود ندارد، و امروز حجاج يكپارچه با لباس سفيد در حال طواف هستند. پس از زيارت كعبه نور و خواندن ركعتين نماز به هتل بازگشتيم تا براي رفتن به عرفات حاضر شويم. معماري هسته مركزي شهر مكه با وجود تونل هاي متعدد بسيار پيچيده و درهم و ساختمان ها در ايام غير از حج بصورت دائمي در حال نوسازي و بازسازي هستند.
- غروب ۱۰ بهمن (۸ ذيحجه): به سوي عرفات حركت كرديم. تابلوي «البدايته العرفات» نشان از ورود به سرزميني است كه ۱۸ الي ۲۲ كيلومتر از مكه فاصله دارد و كوه جبل الرحمه در شمال و مسجد نمره در جنوب غربي آن قرار دارد. شب به بالاي كوه عرفات رفتيم و چه صحنه زيبايي است؛ انسان هاي سفيدپوش يكدست به مانند ارواح در بيابان. نور در داخل چادرها نيست ولي بصورت عمومي با دكل هاي بلند تأمين مي گردد. حد وقوف در عرفات براي ما از ظهر روز نهم ذيحجه تا غروب آفتاب بود.
002784.jpg

در كنار خيابان ها ،كاميون ها و كانتينرهاي بزرگ يخچال دار بسته هاي غذايي سبزرنگ را توزيع مي كنند كه روي آن نوشته شده هديه اي از طرف خادم حرمين شريفين. بهتر بود نوشته شود هديه اي از طرف ملت عربستان به حجاج چرا كه از پول نفت و ذخاير مردم تهيه شده است و ربطي به پادشاه و رژيم سلطنت ندارد.
- پس از غروب آفتاب و قرائت نماز جماعت به سمت مشعرالحرام يا مزدلفه كه بياباني مجاور عرفات و بين مني و عرفات است حركت كرديم. با وجود احداث ۸ الي ۹ مسير رفت و آمد ولي باز غوغائي از ترافيك و ازدحام جمعيت به پاست. كنار خيابان بيتوته كرديم تا نزديك اذان صبح و پس از نماز به سمت مني مي رويم.
توقف در منا، براي تفكر، براي شناخت اين كه بيابم آنچه حجاب من است در راه وصل محبوب چيست؟ مال، مقام، فرزند يا جان؟ اسماعيل من چيست كه بيش از هر چه به آن وابسته هستم؟ سپس آيا مي توانم در راه خداوند از آن بگذرم؟ آنچه مانع بريدن من است را بايد رمي كنم. براي من بسيار دشوار است، اما بايد وابستگيم را پيدا و براي رضاي دوست از آن بگذرم وبراي اين كار از خداوند ياري مي طلبم.پس از رمي آنچه حجاب من و محبوب است بار ديگر خداوند مرا به حرم خود مي خواند و من بار ديگر دورش مي گردم. زيرا به هيچ قدرت ديگري در كنار او ايمان ندارم و اوست كه مرا مجذوب مي كند.
* * *
در عربستان روزهاي ۱۰ ، ۱۱ ، ۱۲ ذيحجه تعطيل رسمي است و مكه بسيار شلوغ است. لذا اكثريت حجاج كاروان ما شب چهاردهم ذيحجه موفق شدند بقيه اعمال را بجا آورده و از احرام خارج شوند كه بدين ترتيب اعمال حج تمتع به پايان رسيد.
در ايام شلوغي حج يك بار با يك تاكسي كه راننده اي غيرعرب داشت و فارسي را خوب صحبت مي كرد همسفر شديم. او مي گفت مالكيت در عربستان متعلق به عرب هاست و ماشين او متعلق به سعودي هاست؛ همين طور خانه و فقط از نيروي كار ما استفاده مي شود و در اين كار خود حق تردد به خارج از مكه را ندارند. او در چند سال اقامت خود فقط يك بار به مدينه منوره آنهم صبح رفته و عصر برگشته است. درآمد او به حدي است كه مخارج خود و همسر و سه فرزندش را به دست مي آورد. ماشين را روزي ۱۲۰ ريال عربستان در اجاره دارد و با سختي زندگي مي كند. او مي گفت در سه چهار سال اخير فشار بر كارگران خارجي بسيار زياد شده است.
در مورد مديريت اتوبوسهاي حامل حجاج در داخل شهر مكه اشكالاتي وجود دارد. اتوبوسهاي ايران همه زوار كشورهاي ديگر را در فاصله بين تونل ها تا مسجد الحرام و مسيرهاي ديگر سوار مي كنند ولي اتوبوسهاي تركيه و مصر حتي يك زائر ايراني را هم سوار نمي كنند لذا جا كم است. اما از باب تحبيب قلوب حجاج علي الخصوص كشورهاي اندونزي و عرب هاي سوداني و نيجريه و غيره بسيار مثبت است. و فكر مي كنم سرويس اتوبوسهاي ايران تقريباً در اينجا بين المللي عمل مي نمايد.
از غذاهاي اطراف مسجدالحرام مي توان از مطبل كه نوعي خمير نان همراه با تخم مرغ يا گوشت و سبزيجات است و همچنين كباب گوشت سفيد و قرمز و عدس زرد نام برد. چند رستوران ايراني هم با همين نام در نزديك خيابانهاي منتهي به مسجدالحرام غذاهاي ايراني نظير كشك بادمجان، انواع كبابها و برنج ها را سرو مي كنند كه خدمه شان مصري هستند. بساط غذاهاي دست ساز و خانگي زردپوستان مسلمان هم در اطراف مسجدالحرام و خيابانهاي اطراف به راه است.
- حدود ۴۸ ساعت بعد در مكه معظمه هستيم. و بايد به زيارت برويم. در كتاب عرفان حج خواندم كه كعبه به محاظات بيت المعمور خداوند در آسمان چهارم است كه فرشتگان دور آن طواف مي كنند و در هر ضلع از اضلاع جانبي آن با خط نوراني نوشته شده است سبحان الله والحمدلله و لااله الاالله و الله اكبر كه همان تسبيحات اربعه است. و خداوند براي اين كه انسانهاي روي زمين نيز مكاني براي حمد و ستايشش داشته باشند خانه خدا را به وجود آورده است.
* * *
در نماز جمعه مكه با روحاني ايراني هم صحبت بودم كه با هم خطبه نماز را مي شنيديم. و در مورد كلمه اصلاحات كه در خطبه نماز چند بار توسط پيشنماز تكرار گرديد مي گفت: حكومت عربستان از آمريكا احساس خطر كرده و نظريه هاي حضرت امام خميني(ره) را الان مطابق واقع يافته است. لذا تمايلي به ايران دارد، اما از آمريكا بسيار متوحش و مضطرب است. عده اي از سلفي ها را كه بسيار تند هستند و به شيعيان توهين مي كنند زنداني نموده و آنها نيز با رهبري فكري طرفداران بن لادن حكومت عربستان را ارتجاعي و عقب مانده و خود را مدرن و به روز مي دانند و در شعارهاي خود به ظاهر حق رأي زنان و آزادي جوانان را مطرح مي كنند كه اين شعارها مصرف داخلي خوبي در بين زنان و جوانان دارند، دولت آمريكا نيز از اين نوع تبليغات دفاع مي كند و فشار بيشتر به حكومت فعلي وارد مي سازد. آمريكا آنها را تهديد مي كند كه در صورت عدم تكمين از آنان حكومت را به دست طرفداران بن لادن مي دهد كه مثلاً اصلاح طلب هستند. گفتم اين يك بام و دو هوا را ببين! از يك طرف بن لادن و طرفداران او (القاعده) را تروريست و قاتل و به وجودآورنده ۱۱ سپتامبر و تفكر طالبان را مرتجع مي نامند و از طرف ديگر در عربستان از آن پشتيباني مي نمايند. با اين حساب هنوز تاريخ مصرف بن لادن تمام نشده و شايد سرّ اين كه او هنوز زنده است و دستگير نمي شود همين است، لذا در جايي تروريست و در جايي اصلاح طلب تبليغ مي شود.
* * *
002786.jpg
روز ۲۵ بهمن آخرين روزي است كه در مكه معظمه حضور داشتيم و امشب به سمت مدينه منوره حركت مي كنيم.
امروز ۲۶ بهمن، پس از۲۰ روز اقامت در مكه به نزديك مدينه منوره رسيديم. هتل ما در۴۰۰ متري حياط مسجد الحرام قرار دارد.
بعداز تحويل ساكها و مستقر شدن در اتاقهاي ۴ نفره هتل به زيارت مسجد النبي و مزار مبارك پيامبر مكرم اسلام رفتم. بيرون از حرم اصلي و در رواقها و صحن ها و زير چترها غوغايي به پاست. عاشقان سينه سوخته با سرهايي تراشيده و پروانه وار مزار شريف را دربرگرفته و پس از زيارت پيامبر (ص) به زيارت ائمه بقيع و قبور مطهر آنجا مي روند و اين حركت تا زمان بسته شدن درهاي حرم كه شبها بسته است (بين ساعت ۱۰ شب تا نزديك اذان صبح) ادامه دارد. حدود سال ۱۲۱۸ ه . ق وهابي ها پس از حملات مكرر به شهر مكه توانستند به درون شهر وارد شوند و به تخريب آثار مذهبي بپردازند و كليه ضريح هايي كه بر روي قبور بزرگان اسلام و صحابه رسول خدا بود ويران گرديد. گنبد زادگاه پيامبر با خاك يكسان شد، بنايي كه بر روي چاه زمزم قرار داشت منهدم شد و بسياري از اماكن مكه نيز تخريب شد و در مدينه نيز به همين صورت ساختمانهاي آثار اسلامي و علي الخصوص ساختمانهاي مزار ائمه بقيع و ديگر صحابي به دستور سعود ابن عبدالعزيز تخريب شد.
خط سير از بين بردن كليه آثار اسلامي بعدها نيز دنبال شد تا اكنون كه به جز چند اثر، كليه آثار اسلامي و يادگارهاي دوران مجاهدتهاي صحابي رسول الله همگي نابود و به جاي آن به اسم نوسازي و عمران، ساختمانهاي بزرگ با كاربري تجاري و مسكوني زوار احداث مي گردد. حتي كار به جايي رسيد كه خيابان محله بني هاشم حد فاصل مقبره حضرت رسول(ص) و قبرستان بقيع كه حدوداً ۱۴۰ متر طول داشت و منازل امام حسن مجتبي(ع) و امام زين العابدين(ع) در آن قرار داشت نيز تخريب گرديد. هم اكنون نيز سياست از بين بردن اماكن اسلامي و شعائرالله و به قولي واتيكان سازي اطراف حرمها به شدت دنبال مي شود. مسجد جن در مكه معظمه و مكان ملاقات رؤساي جنيان با پيامبر مكرم اسلام(ص) و اسلام آوردن آنان در حال تخريب است و بازسازي نمي شود. اما در مدينه مساجد سبعه با شكل قديمي و واقعي خودشان كه داراي خلوص و معنويت و يادآور محل هاي سجده بزرگان اسلام در زمان جنگ خندق بودند به بهانه بازسازي خراب و به جاي آنها مساجدي بزرگ و پرتجمل بدون توجه به مكان مساجد سبعه و معنويت آنها ساخته مي شوند. همچنين محل معنوي سجده هاي طولاني حضرت فاطمه(س) (يكي از مساجد سبعه) در حال تخريب است و معلوم نيست به جاي آن، چه عمارتي بنا خواهد گرديد.
وضع معماري خيابانهاي اطراف حرم نبوي با توجه به عكس هوايي و چيدمان ساختمانها و پاساژها و فروشگاهها به گونه اي  است كه اگر ندانيم اينجا شهر مدينه منوره است، فكر مي كنيم در محله منهتن نيويورك هستيم: ساختمانهاي مكعبي بلند و خيابانهايي عمدتاًً شطرنجي با همان تركيب نماي سنگ گرانيت و قوسهاي رومي نيم دايره كه در آن اصلاً از معماري اسلامي- عربي هيچ نشاني نيست. با نگاهي به عكس هوايي و طرح جامع فعلي شهر مدينه كه در حال پياده شدن است، حدوداً سه حلقه به مركزيت مسجد النبي به شعاع هاي حدود۷۵۰ متر و۱۵۰۰ متر و۲۰۰۰ الي ۳۰۰۰ متر شناخته مي شوند.
در حلقه اول كليه املاك جزء تملك گرديده و بناهاي قديمي تخريب شده اند و به جز قبرستان بقيع كه ظاهراً جزء حرم نبوي است بقيه در دست خيابان كشي هستند. در ضلع شمالي اين دايره ۳ الي ۴ كيلومتر مربعي برجهاي ۱۴ طبقه تقريباً يكسان صف كشيده اند. به صورتي كه حرم نبوي جز از خيابان وسط آن به هيچ وجه ديده نمي شود و اين نوع معماري بي هويت در ضلع غربي هم به سرعت در حال تكميل است. با توجه به گسترش هتل داري و توريسم (جهانگردي) در آينده تكليف ضلع جنوبي و بخش شمالي بقيع هم مشخص است. (در مقابل، خدا پدر اصفهاني ها را بيامرزد كه نمي گذارند هيچ ساختمان بلندي منظر رودخانه زاينده رود و سي و سه پل را كور نمايد).
با اين نوع معماري از الان تكليف مسلمانان مشخص است. عبور از زير و كنار برجهاي مسكوني و بازارهاي مملو از اجناس خارجي و غير كشورهاي اسلامي و زيارت حرم نبوي و خاكهاي بقيع و سپس خريد اجناس خارجي با ماركهاي مختلف. اما براي ما شيعيان حتي بلند گو بردن و خواندن دعا ممنوع است مگر با مجوز رسمي دولت عربستان.
زائر ايراني دلش براي اين كه يك جنس از كشورهاي مسلمان را در بازار ببيند، لك مي زند. تنها از سوريه مقدار كمي اجناس نخي مثل زيرپيراهن و غيره موجود بود. اما بازار مسلمانان در تصرف اجناس زردپوستان چيني و آمريكايي هاست (سهم آمريكايي ها بازار درجه ۱ و سهم چيني ها بازار درجه ۲ و ۳ مي باشد)
* * *
-اول اسفند ۸۲ (۲۸ ذيحجه): امروز جمعه اول اسفند ۱۳۸۲ است و ما جمعاً ۷۲ ساعت ديگر در مدينه منوره خواهيم بود.
بررسي ساختمانها و برجها و عكس هوايي مدينه. طراحي اطراف حرم نبوي براي اسكان حدود ۱ الي ۵/۱ ميليون نفر زائر پيش بيني شده است كه در صورت مخارج ۱۰۰۰ دلار براي هر نفر در ايام حج تمتع و عمره ها رقم يك الي ۵/۱ ميليارد دلار در هر دوره حج و گردش مالي ساليانه ۲۰ الي۳۰ ميليارد دلار بازار بزرگي را به وجود مي آورد.
دوست بوسنيايي ام فليلويچ در سفر بوسني و هرزگوين مي گفت اگر سازمان ملل و اروپائي ها فقط ۲ الي ۳ ميليارد دلار در بوسني سرمايه گذاري نمايند تمام ضايعات جنگ ۵ ساله ما به اتمام رسيده و كليه مشاغل اداره مي گردند. اين را آوردم تا مفهوم گردش مالي۲۰ الي ۳۰ ميليارد دلار خريد و خدمات تجاري، بهتر مشخص شود.
امروز صبح زود به بقيع متبرك و مطهر رفتم و زيارت كاملي انجام دادم. سرانجام شب موعود فرا رسيد و در فرودگاه مدينه با اهداي قرآني با ما وداع شد.

زندگي
اقتصاد
انديشه
سياست
فرهنگ
موسيقي
ورزش
|  اقتصاد  |  انديشه  |  زندگي  |  سياست  |  فرهنگ   |  موسيقي  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |