پنجشنبه ۲۶ شهريور ۱۳۸۳
نگاه
دوماهنامه بنياب
شماره ۵ و ۶ دوماهنامه بنياب ويژه نقد هنر منتشر شد، اين نشريه كه بيشتر در شكل و شمايل و تعريف، به كتاب مي ماند هر دو ماه يك بار توسط پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامي به بازار نشر ارائه مي گردد، البته با توزيع بسيار نامناسب و ضعيف ، كه اغلب انديشمندان و صاحبان فكر و فرهنگ از انتشار آن اظهار بي اطلاعي مي نمايند.
نشريه فوق الذكر به مدير مسئولي  هاي حسن بنيانيان (رئيس حوزه هنري سازمان تبليغات) و به سردبيري مرتضي گودرزي(ديباج) كه خود از اساتيد دانشگاه و هنرمندان خوشنام حوزه تجسمي به شمار مي آيد و تأليف كتاب ارزشمند هنر مدرن را در كارنامه هنري خويش دارد، از محتوا و عمق قابل اعتنايي برخوردار است. معرفي اجمالي مقالات و مباحث درج شده در اين دوماهنامه (كه اي كاش يا به ماهنامه تبديل گردد و يا فصلنامه) در اين يادداشت مورد نظر نگارنده بوده است كه از نظر عزيزان خواننده مي گذرد.
يادداشت سردبير به دليل اختصاص شماره مزبور به مقوله نقد، عنوان «چه نيازي به نقد است» را در پيشاني خويش دارد و در صفحات بعد گفت وگويي با دكتر حبيب آيت اللهي پيرامون نقد هنري كه حاوي نكاتي بسيار ارزشمند و راهگشا در جهت استفاده نقادان و صيرفيان حيطه نقد و تحليل است و در لابلاي صفحات اين گفت وگو، ارائه عكس هاي مربوط به موضوع به عنوان تمثيلي و شاهد ادعا، راهنمايي هاي درخور اعتنايي را، در خويش دارد.
يادداشت دوم اختصاص به پاسخ هاي علي اصغر قره باغي به يازده پرسش بنياب در باب كاركردهاي نقد دارد.
دو مطلب از مرتضي گودرزي، با رويكردي به نقد هنري در عصر حاضر، با عنوان هياهو، سكوت، نقد هنري،  كاشف جهان هنرمند و يك مقاله ارزنده و مفيد از دكتر حسن بلخاري با عنوان : «رمز گشايي صور در هنر و ادب اسلامي، نقد يا تأويل» و ترجمه اي از نوشته تامس كرو كه توسط اميد نيك فرجام به فارسي برگردانده شده و تحت عنوان (نقد هنر در عصر _ ارزش هاي نامتناسب) كه به مناسبت سي ام سالگرد آرتس فورم نگاشته شده است.
مطالب قابل توجه ديگري در مورد نقد حوزه هاي سينما _ ادبيات _ نشانه شناسي از ديگر مطالب نشريه مزبور مي باشد، در حوزه اقتصاد و فرهنگ اقتصاد و اقتصاد فرهنگي هنري و نيز مقاله اي در باب قرآن از منظري ادبي و ... نيز بررسي شرايط ساخت فيلم مصائب مسيح از لحاظ اجتماعي و سياسي با عنوان ده فرمان  هاليوود توسط حسين زرهاني از ديگر مطالب خواندني، قابل استفاده و ... اين مجموعه است.
توجه علاقمندان را به مطالعه آن جلب مي كنيم شماره ۵ و ۶ بنياب در ۲۹۱ صفحه و قيمت ۸۰۰ تومان، نشان از مناسب بودن هزينه اش براي اصحاب و اهالي فرهنگ دارد. جلد و قطع نشريه به شكلي چشم نواز و مناسب طراحي گرديده است كه طرح روي جلد آن با موضوع و سوژه اصلي كه همانا نقد و صيرفي است،  كنايتي و اشارتي سزاوار را مستتر دارد.
عليرضا پوراميد

گفت وگو با كاوه رمضان زاده، سرپرست گروه
«پيكولو» ، «كوك» شد
002955.jpg
گروه موسيقي پيكولو از جمله گروه هاي جدي موسيقي پاپ است كه اعضاي آن با انديشه اي علمي در اين مسير فعاليت مي كنند. انتخاب اشعاري با مضامين اجتماعي عميق از شاعران كهن و نوي ايران ونيز آهنگسازي مناسب به همراه اركستراسيون دقيق از ويژگي هاي اين گروه است كه قرار است از اين پس با عنوان «كوك» فعاليت كند. با كاوه رمضان زاده به بهانه اجراي روزهاي اول تا سوم مهر اين گروه گفت وگويي انجام داده ايم كه مي خوانيد :
* به نظر مي رسد در يك سال گذشته فعاليت هاي گروه شما با گسست و ركود مواجه بوده است. آيا اين ركود و بي فعاليتي تنها در صحنه عمومي بوده يا به تمرين هاي شما نيز تأثير گذاشته؟
- متأسفانه از كنسرت خرداد ۸۲ ما قصد داشتيم به فاصله ۳ ماه مجدداً برنامه داشته باشيم ولي به دليل نبود سالن براي اجرا نتوانستيم به اجراي برنامه بپردازيم.اما اين مشكلات باعث نشد كه گروه  ما كم كار بماند. ما تقريباً هفته اي ۱ جلسه تمرين داشتيم و الان كه به كنسرت نزديك مي شويم، هر روز هفته به تمرين مي پردازيم. البته در اين مدت (از كنسرت خرداد ۸۲ تا به الان) قطعات گروه را به ضبط رسانده ايم كه اميدواريم پائيز ۸۳ بتوانيم در قالب نوار به دست مخاطبانمان برسانيم.
* شما از اعضاي گروه كر اركستر سمفونيك تهران هستيد در چند سال گذشته اين گروه با مشكلاتي چون كمي حقوق و مسائل رفاهي اندك رو به رو بوده است. آيا با توجه به اين كه در خبرها آمده بود كه براي اركستر بودجه اي براي ترميم ساز ها و حقوق در نظر گرفته شده،  اين امكان براي گروه كر نيز در نظر گرفته شده است؟
- هنوز هم گروه كر مركز موسيقي با اين مشكلات رو به روست. براي تعمير ساز ها اقداماتي شده و قول بالا بردن حقوق و مزايا نيز داده شده است، ولي متأسفانه هنوز همان حقوق سابق پرداخت مي شود، حتي تعدادي از خواننده هاي خوب گروه به دليل اينكه حقوق مركز موسيقي حتي براي رفت  و آمد آنها كفاف نمي داد، ديگر به گروه كر نمي آيند.
* در اجراي اخيرتان چه تغييراتي در تركيب گروه و آهنگ ها صورت گرفته است؟
- طبيعتاً قطعات پخته تر و بهتر شده است. تعدادي از نوازنده ها نيز از ما جدا شدند و نوازنده هاي جديدي در اين كنسرت با ما همكاري مي كنند. در اين كنسرت سيامك صدري هم به عنوان خواننده مهمان همكاري مي كند كه از تكنيك و صداي قابل توجهي برخوردار است.
* شنيده ايم كه قرار است اسم گروه تان را تغيير بدهيد، دليلتان براي تغيير اسم گروه چيست؟
- گروه نظارت و ارزشيابي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي از ما خواستند كه چون اسم گروه  ما اسمي ايراني نيست آن را تغيير بدهيم. ولي متأسفانه اين دستور را كمتر از ۲ هفته مانده به كنسرت اعلام كردند. ما هم ناچار بوديم براي اينكه بتوانيم زودتر تبليغات كنسرت را شروع بكنيم، هر چه سريع تر اسمي جديد براي گروه انتخاب كنيم كه فعلاً اسم «كوك» را براي گروه انتخاب كرديم.
* به نظر شما اين تغيير نام در ادامه فعاليت گروه و همچنين خبررساني به مخاطبانتان خللي ايجاد نمي كند؟
- طبيعتاً ما به مشكلات بزرگي برمي خوريم. پيكولو گروهي خودكفاست و ما ۴ سال براي شناساندن گروه به مردم تلاش كرديم. الان هم با وجود تغيير نام بازهم به سال ها تلاش و ممارست نياز داريم تا مخاطبانمان بدانند كه «كوك» همان پيكولو است.
* شما در قطعاتتان از شعرهاي كلاسيك و نو استفاده كرده ايد. دليلتان براي تلفيق اين نوع موسيقي با اين شعرها چيست؟
- به نظر من موسيقي بايد بار فرهنگي و هنري داشته باشد و انتخاب اين شعرها مي تواند جوانان ما را با مفاهيم عميق تر و ادبيات كهن و غني كشورمان آشنا بكند و جوانان مي توانند ضمن برقراري ارتباط با اشعار پخته تر، موسيقي امروزي و مورد علاقه خود را گوش بكنند.
* در كنسرت جديدتان چه كساني با شما فعاليت دارند؟
- نيما رمضان و داريوش صالح پور به عنوان گيتار الكتريك؛ سام نظري: فلوت و كي برد؛ رضا تاج بخش: گيتار باس؛ سهراب رمضان زاده: درام ؛ سارا نائيني: همخوان؛ آزاده رضايي، مريم رعايايي، واروژان يدگاريان و سپيده آذريان: گروه كر؛ بهزاد داداشي: كي برد و پيانو؛ سيامك صدري: خواننده مهمان و خودم به عنوان سرپرست گروه و خواننده.
* از مشكلات كار گروه هاي جوان بگوييد.
- نبود بودجه براي ضبط آلبوم، نبود سالن مناسب و با قيمت معقول براي اجراي كنسرت. نبود پشتوانه مالي و اعتباري براي فعاليت گروه ها چه اجراي صحنه اي، چه ضبط آلبوم و...

سامان احتشامي نوازنده و آهنگساز:
مشكلات يكي دوتا نيست
002919.jpg
گفت و گو: مانا لقماني
بحث در اين باره كه موسيقي خوب به راستي چيست و چه معيارهايي براي آن مي توان در نظر گرفت، چيز تازه اي نيست. هنرمندان واقعي همواره مي كوشند تا با رعايت اصول علمي و آكادميك آثار ماندگاري را خلق و به بازار موسيقي عرضه كنند. سامان احتشامي از جمله هنرمندان جواني است كه با ارائه آثاري نظير باغ به باغ، راز باغ، آنا در باغ (قطعات تركي)، گوزن شاخ طلايي (آهنگسازي نمايش كودك) آلبوم بهشت من با صداي عبدالحسين مختاباد و ... كوشيده تا آنجا كه ممكن است، در جهت رشد و ارتقاء سطح موسيقي ايران زمين گام هاي مثبتي بردارد. وي تاكنون بيش از دهها كنسرت و اثر هنري موسيقايي ارائه داده و امسال هم قرار است ۲۶ تا ۲۸ شهريور ماه به همراه مسعود حبيبي، محمود فرهمند و كوروش بابايي در تالار وحدت كنسرتي برگزار كند.
به بهانه اجراي اين كنسرت، پيرامون مسائل گوناگون در موسيقي با اين نوازنده و آهنگساز جوان گفت وگويي انجام داده ايم كه در زير مي خوانيد:
* در كنسرتي كه قرار است برگزار شود، چه قطعاتي اجرا خواهد شد و اين برنامه چه تفاوت هايي با سالهاي پيش دارد؟
- قطعاتي از آثار استاد علي تجويدي، استاد فرامرز پايور و قطعاتي تلفيق شده از موسيقي عربي، يوناني و ... كه اين برنامه امسال با سبك و سياق تازه تري اجرا خواهد شد.
* با توجه به ويژگي هاي موسيقي ايراني و شرقي و در عين حال نزديكي آن دو با يكديگر، چه اشتراكات و تفاوت هايي ميان آنها وجود داشته و كدام يك بر ديگري برتر است؟
- اشتراك گامي داشته و تقريباً همه فواصلي كه موسيقي ايراني داراست، در موسيقي شرقي هم وجود دارد. احساس موسيقايي در موسيقي ايراني و توناليته هاي آن نسبت به موسيقي شرقي بسيار شفاف است و در كل مي  توان گفت كه هيچ تمايزي در ميان آنها احساس نمي شود. زندگي در مناطق مختلف دنيا سبب به وجود آمدن آداب و رسوم، احساسات و موسيقي هاي گوناگون مي شود و اينها هيچ برتري بر ديگري ندارد. بدين معنا كه ممكن نيست موسيقي ايران را از يونان يا عرب برتر بدانيم.
بنابر اين همان طور كه لهجه ها و فرهنگ ها با هم متفاوتند، درباره موسيقي هم همين طور است و بايد به همه فرهنگ ها و هنرها در همه جاي دنيا احترام گذاشت.
موسيقي ايراني هم اگر چه در ايران و با احساس ايراني به وجود آمده؛ اما بسيار به موسيقي هند، يونان، چين، ژاپن و ... نزديك است و تنها لهجه و سبك ارائه آن سبب ايجاد تمايز با موسيقي ساير نقاط مي شود.
* عادت به گوش كردن نوع خاصي از موسيقي، چه تأثيري برتربيت گوش موسيقايي افراد گوناگون دارد؟
- شنيدن موسيقي و زيستن با آن سبب لذت بردن از موسيقي شده و علاقه افراد به انواع خاصي از موسيقي، بستگي به محيط اطراف آنها دارد. به طور كلي در وهله نخست هر كس بر اساس سليقه اطرافيان خود،  موسيقي را مي پذيرد و پس از اين كه با موسيقي به طور علمي آشنايي پيدا كرد، موسيقي سالم را از ناسالم تشخيص داده و در نهايت موسيقي سالم را براي گوش كردن برمي گزيند.
* با توجه به اين كه انتخاب نوع موسيقي از سوي عامه مردم عمدتاً  مبتني بر عادات و سليقه هاي آنهاست، بهترين موسيقي چه سبكي مي تواند باشد؟
- موسيقي اي سالم است كه اصول و قواعد موسيقايي در آن رعايت شده و سازهايي كه يك قطعه موسيقي را اجرا كرده اند، درست نواخته باشند و صداي ايجاد شده توسط آنها، صداي گوشخراشي نباشد. همچنين هارموني كه در آن وجود دارد، به گوش بيشتر مردم خوش آهنگ بيايد. بايد به اين نكته هم توجه داشت كه بسياري از هارموني  ها اگر چه بر پايه اصول فني خلق شده اند؛اما دلنشين نيستند. كلاً  تمام ملت ها و فرهنگ  ها و هر كس كه اثر موسيقايي دلنشيني را خلق مي كند، قابل احترام است. شنيدن موسيقي در واقع سليقه اي بوده و همه موسيقي ها زيباست؛ اما موسيقي اي زيباتر است كه بيشتر در ذهن مردم بنشيند و همه مردم از آن لذت ببرند.
* با توجه به اين كه پيانو ذاتاً  سازي است غربي و سبك آموزش و ملودي هاي ويژه خود را دارد، منظور شما از اجرا با پيانو به سبك شرقي يا ايراني چيست؟
- پيانو سازي است كاملاً كلاسيك و در تمام دنيا تدريس مي شود. هر آنچه براي پيانو نوشته شده، بر پايه اصول آكادميك است. هر كس به نوازندگي اين ساز علاقه مند باشد، ابتدا بايد اصول پيانونوازي را آموخته و از هر دوره اي اعم از كلاسيك، رمانتيك، مدرن و ... قطعاتي نواخته باشد،تا با سليقه هاي آهنگسازان آن دوره آشنا شود. از آنجا كه تاريخ موسيقي نوشتاري در ايران به صدسال هم نمي رسد، نمي توان انتظار داشت كه موسيقي ايران را با پيانو تطبيق داده و براي پيانو بنويسيم. بنابر اين احساس ايراني را بايد به وسيله ساز ايراني بيان و در صورت داشتن تكنيك پيانو، روي اين ساز پياده كرد. همان طور كه استاد مرتضي محجوبي پيانو را صرفاً به سبك ايراني مي نواختند و كوك خاصي كه ايشان روي پيانو اعمال مي كردند، با رعايت اصول موسيقي ايراني بود. ايشان بر اين باور بودند كه اگر كسي بخواهد با پيانو به سبك ايراني بنوازد، بايد حتماً در كنار آن با يك ساز ايراني آشنا بوده تا حالات موسيقي ايراني را بياموزد. قطعات ايراني را مي توان با رعايت انگشت گذاري خاصي روي پيانو اجرا كرد و حتي خيلي بهتر.چرا كه پيانو مانند يك سنتور ده صدايي است و با آن مي توان موسيقي ايراني را به صورت زيباتر ارائه كرد. موسيقي در واقع محصول دست بشر بوده و اين مغز اوست كه فرمان مي دهد تا چه بنوازد. حال اين موسيقي مي تواند هر نوع موسيقي باشد و مهم ارائه موسيقي به وسيله خلق صداها و هارموني هاي درست و بجاست. حال كوك آن سبك ايراني يا هر سبك ديگري  باشد.از آنجا كه انسان ها در تمام دنيا با يكديگر متفاوتند،موسيقي نيز در گوشه و كنار جهان متفاوت است.
* موسيقي ايراني به طور كلي تا چه اندازه علمي و آكادميك و تا چه حد مبتني بر آموزش هاي سينه به سينه است؟
- موسيقي ما البته آكادميك و علمي است؛ اما به دليل وجود تحريفاتي در آن قابل بحث، تغيير و اجرا شدن با تمام اركسترهاي دنياست. البته بايد توجه داشت كه فواصل موسيقي ايراني، فواصلي هستند كه بايد سماعي كوك شوند. كسي كه بخواهد موسيقي را به سبك ايراني ارائه دهد، دست كم بايد در ايران زندگي كرده يا احساس ايراني را درك كند. در موسيقي ايراني اگرچه به دليل سماعي كوك شدن فواصل آن استاندارد نيست؛ اما همه گام هاي آن مشخص شده است و هر كس مي تواند اين سبك از موسيقي را بياموزد. موسيقي ايراني بسيار جاي پيشرفت دارد و در اين راستا بايد اركسترهايي زير نظر اساتيد با سابقه كه مشكلات مالي هم ندارند، تشكيل شود.
* چه مشكلاتي در زمينه فعاليت هاي موسيقايي در حال حاضر براي هنرمندان اين رشته وجود دارد؟
- مشكلات بسيار زيادي وجود دارد؛ براي نمونه، كسي كه با وجود اجراهاي متعدد در داخل و خارج كشور و شناخته شدن در محافل و مراكز موسيقي هر بار كه بخواهد برنامه اي اجرا كند يا اثري ارائه دهد، بايد آن را از صافي هاي متعددي بگذراند. آنچه مسلم است، افراد شناخته شده در يك هنر خاص و آنها كه همواره آثار خوب ارائه داده اند، هرگز حاضر نيستند كه با ارائه آثار بي ارزش به وجهه هنري خود لطمه وارد كنند. مسئله  تمرين هم، مشكل ديگري است كه معمولاً به دليل نداشتن محل مناسب براي اين كار و نيز هزينه هاي جنبي از جمله اياب و ذهاب، ساز، خريد لباس، دستمزد بسيار كم نوازندگان و... مي كوشند تا از نوازندگان كمتري استفاده شود. اجراي يك كنسرت به طور كل غير از جنبه معنوي آن هيچ بعد مادي براي برگزاركنندگان آن ندارد. مردم بايد بدانند كه هنرمندان در هر رشته  هنري كه فعاليت مي كنند، به اين اميد روي صحنه مي آيند و تنها آرزويشان اين است كه مورد علاقه و توجه مردم باشند.
* با توجه به وضعيت فعلي موسيقي در ايران، چه راهكار هايي در جهت رشد كمي و كيفي موسيقي ايران زمين مناسب مي دانيد؟
- در وهله نخست موسيقي بايد مجوز بگيرد كه صرفاً جنبه فرهنگي داشته و ريتم و ملودي آن سالم باشد. سلامت موسيقي را در استقبال مردم از اثر موسيقايي مي دانم و آنها هستند كه بايد درباره خوبي و بدي يك اثر هنري اظهار نظر كنند.
هنگامي كه آزادي معقول در توليد آثار هنري وجود داشته باشد، موسيقي خوب توليد مي شود و هنرمندان با هم به رقابت مي پردازند. ما متأسفانه بودجه كافي براي موسيقي نداريم و هزينه  تبليغات موسيقي براي فعالان اين رشته، بسيار بيشتر از درآمد آن است.

به پاس ربع قرن فعاليت هنري كامكارها
اتفاق
هوشنگ ساماني
002916.jpg
گروه مشهور كامكارها روزهاي ۲۲ ۲۳، ۲۵، ۲۶،و۲۷ شهريور ماه جاري در محل كاخ نياوران ميزبان علاقمنداني شدند و مي شوند كه مي خواهند در يك شب، چكيده اي از ۲۵ سال فعاليت مستمر موسيقايي ايشان را بشنوند. كامكارها هم به لحاظ هنر موسيقي، هم از نظر انسجام گروهي، به واقع پديده اي در تاريخ موسيقي معاصر ايران هستند كه نظير آن را در حوزه هاي مختلف و دوره هاي ديگر، كمتر مي توان جستجو كرد.
اين نوشتار با نگاهي گذرا بر وجوه مختلف گروه كامكارها سعي دارد زمينه اي را براي پژوهشي گسترده تر فراهم سازد.
در كشور ما تقريباً به هر بهانه و به هر كسي مي توان جايزه داد. ولي اگر روزي قرار باشد به «كار گروهي» جايزه بدهند، شايد تنها گروه قابل اعتنا، خانواده موسيقايي كامكارها باشند. به جرأت مي توان گفت در دو دهه اخير، هيچ گروهي به اين زيبايي حركت نكرده است. به نظر مي رسد با وجود روحيه تكروانه در شهروندان ايراني، تجربه خانواده كامكارها تكرار ناشدني است. از منظري ديگر، اين اتحاد و همدلي گروه، ضعف هاي پيدا و پنهان تك تك اعضاي آن را در خود بلعيده و آنچه شنونده و بيننده گروه كامكارها مي بينند، سرتاسر قدرت و قوت است.
هم اينك وجهه جهاني كامكارها كم از وجهه داخلي شان نيست. به راستي اگر تمام دنياي بزرگ و متمدن امروز را بگرديم آيا مي توانيم يك خانواده نسبتاً بزرگ پيدا كنيم كه نه يك سال و دو سال بلكه بيست و پنج سال تمام در گستره وسيعي از هنر موسيقي بدرخشند؟ حتي در جهان غرب ، گروه هاي موسيقي نمي توانند به مدت طولاني دوام بياورند. در ميان ديگر گروه هاي موسيقي ايراني، گروه «دستان» از لحاظ دوام و انسجام، شايد شبيه ترين گروه به كامكارها باشد كه با سابقه اي ده ساله، همچنان فعاليت آن ادامه دارد. در خصوص وجوه گوناگون كامكارها و همچنين ارزيابي موسيقي آنها بسيار مي توان نوشت، ولي در اينجا تنها به ذكر برخي نكات محوري كه به نظر مي رسد راز بقاي گروه در آنها نهفته باشد، مي پردازيم.
۱- افزايش سطح توقع عمومي، به جز تنگ كردن عرصه بر رقبا، خود گروه را نيز به جنب وجوش وامي دارد تا هر بار با قدرت بيشتر به روي صحنه بيايند و كامكارها به درستي در هر دو گونه موسيقي دستگاهي و كردي چنين كرده اند، به طوري كه ديگر گروه هاي موسيقي كردي، همواره با عيار كامكارها مورد قضاوت قرار مي گيرند.
۲- تعلق ملي و قومي كامكارها به عناصر فرهنگي ايراني و كردي، در تمام كنسرت هاي ايشان مشهود است. از ظرافت هاي كار آنها مي توان به اجراي موسيقي دستگاهي با كلام فارسي و لباس برگرفته از فرهنگ قديم ايران و همچنين اجراي موسيقي كردي با لباس كردي اشاره كرد.
۳- جمع گرايي از خصوصيات برجسته كامكارهاست. اعضاي گروه به تنهايي عرض اندام نمي كنند و در واقع هر كسي شخصيت خويش را در گروه جستجو مي كند. با اين وجود گاهي اوقات، صداي كمانچه اردشير خواسته يا ناخواسته در فضاي گروه جولان مي دهد.
۴- كامكارها خوب مي دانستند و مي دانند اگر به همان جمع نخستين خود اكتفا كنند، پس از سپري شدن زمان عمر، موجوديت گروه نيز خود به خود از بين مي رفت. به همين دليل چند سالي است كه نسل دوم خانواده ايشان، دوشادوش نسل اول به روي صحنه مي روند. نسل دوم شامل همسران و فرزندان مي شود كه در اين ميان صبا كامكار بخت و اقبال بيشتري نسبت به سايرين دارد.
۵- عنصر خانواده در گروه كامكارها حرف اول و آخر را مي زند، به طوري كه هيچ فرد غريبه اي را به جمع خود راه نمي دهند.
حساسيت و همدلي گروه در خصوص اعضاي خانواده تا بدان حد است كه دو نوازنده سنتور را به راحتي و به طور همزمان در جمع خود مي پذيرند. چيزي كه در يك اركستر موسيقي ايراني هيچ توجيه هنري ندارد و مگر اين كه يكي سنتور باس بنوازد.
اين نشان مي دهد كه اصالت خانواده بر اصالت سازبندي در گروه كامكارها اولويت دارد.
۶- در كنسرت هاي چند سال اخير، كامكارها با يك جمع ۱۲ نفره به روي صحنه مي آيند ولي صداي حاصل از فعاليت آنها بيش از ۲۰ نفر مي نمايد. در واقع هر نفر علاوه بر نواختن ساز خود، خواننده مؤثر گروه كر نيز هست چنان كه گاهي حجم صداي آنها به سبب كاربرد تكنيك چند صدايي، از حجم صداي گروه هاي پرجمعيت ديگر بيشتر است.
۷- گروه موسيقي كامكارها متكي به خواننده خاصي نيست. غالب قطعات اجرايي آنها يا بي كلام اند و يا اگر كلام دارند، تكخوان نقش چنان برجسته اي ندارد كه بيژن مجبور شود بار آن را بردوش بكشد. تلفيق همخواني گروه و صداي محبوب و محدود بيژن، گروه را از داشتن يك خواننده توانا تا حد زيادي بي نياز كرده است. علاوه بر اين همخواني صبا و ارسلان نيز به گريز از خواننده محوري گروه كمك شاياني مي كند.
۸- آهنگسازي به معناي حرفه اي آن در شخصيت دهي گروه كامكارها تا چند سال پيش نقش چنداني نداشته و در واقع تنظيم زيباي ملودي هاي كردي باعث شده است تا جايگاه امروزي براي اين گروه تثبيت شود. اين وضعيت يعني ضعف آهنگسازي كامكارها، در چند سال اخير با حضور مؤثر هوشنگ _ برادر بزرگتر _ تا حدي برطرف شده است. نوشتن «كانن» آوازي در دستگاه شور و نوا، مستلزم دانش بالاي آهنگسازي و شناخت عميق موسيقي ايراني است كه اين هر دو مي تواند در شخصيتي چون هوشنگ كامكار تجلي يابد.
۹- موسيقي آوازي ايران علاوه بر شيوه هاي معمول تك صدايي و تك خواني، در دو دهه اخير مختصر تمايلي به آوازهاي چند صدايي پيدا كرده است كه مشخصاً سه اتفاق قابل تأمل و متفاوت در اين زمينه را مي توان برشمرد. نخستين تجربه با آثار «نوبانگ كهن» و «راز نو» از حسين عليزاده آغاز شد و پس از آن «سياه مشق» مهدي آذرسينا پديد آمد كه تفاوتي چشمگير با آثار عليزاده داشت. تازه ترين نمونه ارائه شده، «اوراد خواني» ساخته هوشنگ كامكار است كه فرم بياني آن باز هم متفاوت از تجربه هاي پيشين مي نمايد.
استفاده از چهار بخش آوازي باس، تنور،  آلتو و سوپرانو با فضايي كاملاً متفاوت از كرال هاي غربي،  به «اوراد خواني» كامكارها شخصيتي ويژه و قابل اعتنا داده است، ضمن اين كه استفاده از گفتار بدون آهنگ (رسيتاتيف) در اين قطعه، بسيار جذاب مي نمايد. از چند منظر «اورادخواني» كامكارها را مي توان يك اتفاق در حوزه موسيقي آوازي ايران دانست و همين طور وجود خود گروه را كه بي ترديد اتفاقي در جامعه هنري زمان ماست.

هنر
اقتصاد
زندگي
سياست
علم
كتاب
ورزش
|  اقتصاد  |  زندگي  |  سياست  |  علم  |  كتاب  |  ورزش  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |