سه شنبه ۱۴ مهر ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۵۱۶
مبارزه بيولوژيك جايگزين نبرد شيميايي
بانويي با 3 ميليون حشره 
استفاده از اين روش هزار برابر بهتر از آفت كش هاي شيميايي است. برخي از آفات مقابل تركيبات شيميايي به مرور زمان مقاوم مي  شوند و بدين ترتيب مبارزه شيميايي عليه آنهاچندان موفق نيست 
018117.jpg
نكته مهم اين است كه فرهنگ استفاده از آفت كش هاي بيولوژيكي در ايران وجودندارد...
زنبور پراكون و پروانه افستپا. حشره كش را فراموش كنيد. نه، لازم نيست به فكر مراقبت هاي ويژه براي مقابله با هجوم حشرات به شهر هم باشيد. شايد تا به حال نام اين دو حشره را با اين پسوندها نشنيده باشيد، ولي اگر بدانيد كه چه خدمتي به نسل بشر مي  كنند حتما نام آنها را به ذهن مي  سپاريد.
خانم ها از حشرات نفرت دارند. در اين حقيقت جاي ترديدي نيست. بعضي ها حتي حاضر نيستند از فاصله چند متري يك حشره را نگاه كنند. از نظر اين قبيل افراد، حشرات موجودات چندش آوري هستند كه هيچ نفعي به ما نمي  رسانند و فقط بايد بميرند. كدام گوش است كه تاكنون صداي جيغ خانم ها را در لحظه برخورد با يك حشره نشنيده باشد؟ با اين حال اگر كمي منصفانه به قضيه نگاه كنيد، جامعه حشرات را هم درست مثل جوامع انساني مي بينيد. در دنياي حشرات هر نوع حشره اي پيدا مي         شود. بعضي ها موذي هستند، بعضي ها خطرناك والبته بعضي ها هم دوست داشتني، درست مثل دنياي ما.
و اما غرض از اين همه مقدمه چيني اين بود كه بگوييم يك بانوي گرگاني نظر متفاوتي نسبت به حشرات دارد. اودر آزمايشگاه شخصي اش حشراتي را پرورش مي  دهد و سالانه بيش از 3 ميليون حشره براي دفع آفات گياهي توليد مي  كند.
خانم فلورا طاهري ليسانس زيست شناسي دارد و يك دوره آموزشي هم براي پرورش حشرات مفيد گذرانده. او از سال 79 با حشرات رابطه برقرار كرد.
آزمايشگاه فلورا طاهري شامل دو سالن مجزاست كه در آنجا زنبور پراكون و پروانه افستپا براي مقابله با كرم غوزه پنبه، گوجه فرنگي و سويا پرورش مي  يابند. اين حشرات به جاي سموم كشاورزي براي مبارزه با آفات استفاده مي  شوند.
پرورش اين همه حشره فقط در 200 متر مربع فضا صورت مي  گيرد. در اين آزمايشگاه دو كارمند ديگر هم هستند كه با خانم طاهري همكاري مي  كنند. به هر حال وجود همكار براي نگهداري اين همه حشره لازم نيست؛ شايد از فضاي آزمايشگاه خارج شوند!
ياد فيلم  هايي مي  افتيم كه يك حشره آزمايشگاهي مثلا زنبور بر اثر يك اتفاق ساده به فضاي بيرون راه مي   يابد، تكثير پيدا مي   كند و چه مصيبت هايي كه به بار مي   آيد.
018105.jpg
البته اينجا قضيه كمي فرق مي  كند، چون دستكاري ژنتيك روي اين حشرات انجام نمي  شود، در نتيجه وجودشان در طبيعت غيرقابل كنترل نيست.
در حقيقت اين حشرات جزو آفت كش هاي بيولوژيك هستند. آفت كش هاي بيولوژيك به جاي آفت كش هاي شيميايي براي كنترل حشرات، علف هاي هرز و بيماري هايي كه باعث كاهش توليد در كشاورزي است. مصرف مي  شوند.
امروزه در اغلب كشورهاي پيشرفته، مبارزه بيولوژيك جايگزين مبارزه شيميايي  شده.
استفاده از اين روش هزار برابر بهتر از آفت كش هاي شيميايي است. برخي از آفات مقابل تركيبات شيميايي به مرور زمان مقاوم مي  شوند و بدين ترتيب مبارزه شيميايي عليه آنهاچندان موفق نيست.
از اين گذشته آن دسته از حشرات كه توليد مثل بالايي دارند به راحتي مي  توانند در مقابل سموم مقاومت كنند و كشاورزان هم مجبور مي  شوند مدام غلظت بالاتري از سموم شيميايي را به كار ببرند. مشكل بعدي در مورد بقاياي سموم و تاثير آن بر محيط زيست است؛ مثلا سم د.د.ت كه استفاده از آن در اغلب كشورها ممنوع شده ولي هنوز در كشورهاي آفريقايي، جهان سوم و البته ايران !مصرف مي    شود.
استفاده از عوامل بيولوژيك جهت كنترل آفات از ساليان دور شناخته شده بود. مثلا چيني ها براي كنترل آفات غلات انبار شده از يك گونه مورچه استفاده مي  كردند يا استفاده از سگ و ساير جانوران ديگر براي كنترل جوندگان؛ نمونه معروف آن هم استفاده از گربه هاي خانگي براي مبارزه با موش است.
در اين موردآخر البته ماجراي قديمي موش و گربه مفهومي ندارد. حالاگربه ها ترسو شده اند و موش ها گنده. حالا كارتون تام و جري براي گربه ها حكم نوستالژي را دارد!
بگذريم و برگرديم به گرگان. خانم طاهري در پرورش حشرات مشكلاتي هم دارد. او با گله و شكايت مي  گويد: متاسفانه فرهنگ استفاده از آفت كش هاي بيولوژيك در بين مردم  ما وجود ندارد و در اين زمينه هم هيچ كس با ما همكاري نمي  كند. حتي ترويج و فرهنگ سازي بين كشاورزان انجام نشده و براي استفاده بيشتر از اين آفت كش ها، هيچ تبليغي انجام نمي  شود.
مساله اين است كه مردم ما و همين طور كشاورزان نمي  دانند محصولاتي كه عاري از سم هستند چه مزايايي دارند. كاربرد سموم براي از بين بردن آفات عواقب جبران ناپذيري دارد واين احتمال وجود دارد اغلب بيماري هاي صعب العلاجي كه امروزه گريبانگير مردم جهان شده، ناشي از همين سموم و آفت كش ها است. همچنين برخي موادي كه در آفت كش ها استفاده مي  شوند، مانند اغلب فلزات سنگين، خاصيت تجمع دارند. اين سموم از بدن يك جاندار به ديگري منتقل مي  شوند و از بين نمي  روند؛ از گياهان به علفخواران و بعد به گوشتخواران و دست آخر هم به انسان مي       رسند. يعني ما سمومي را براي كشتن آفات استفاده مي      كنيم كه در نهايت مجددا به بدن خودمان وارد مي      شوند. اگر متوجه قضيه نشديد همان چرخه معروفي را كه در كتاب زيست شناسي دوره دبيرستان مي     خوانديم به خاطر بياوريد. ما با دست خودمان گورمان را مي    كنيم!

جشنواره اوقات فراغت؛ كودك و طبيعت
018123.jpg
اولين جشنواره اوقات فراغت مشاركت هاي مردمي بعد از اتمام ده طرح از اوقات فراغت به منظور آشنايي مردم با فعاليت هاي فرهنگي - اجتماعي شهرداري منطقه يك برگزار مي شود. اين جشنواره در قالب برگزاري اردو براي سالمندان، برگزاري كلاس هاي خبرنگاري، آموزش بانوان به عنوان مديران خانه، آشنايي با جمعيت هلال احمر و ... در تاريخ 16/7/83 به مدت دو روز در موزه طبيعت و حيات وحش  دارآباد برگزار خواهد شد. پس اگر وقت داريد و به موضوعات بالا هم علاقه منديد حتما به اين مكان سري بزنيد.
همچنين در همان تاريخ 16 مهرماه هفتمين جشنواره كودك و طبيعت با حضور برخي سازمان هاي دولتي و NGO هاي زيست محيطي با هدف پيوند كودكان و نوجوانان با طبيعت و محيط زيست در موزه طبيعت و حيات وحش دارآباد برگزار خواهد شد. براي كسب اطلاعات بيشتر هم مي توانيد با تلفن 40-2803539 تماس بگيريد.

توضيح و تصحيح
گزارش مراسم قالي شويان در مشهد اردهال تحت عنوان آنان روح خويش رامي شويند روزيكشنبه يك مهرماه، توسط آقاي علي اصغر ميرزايي فر نوشته شده بود كه اشتباها نام ديگري در گزارش درج شد. بدين وسيله تصحيح مي  شود.

اميدوار باشيد
018129.jpg
يك خبر خوش! بالاخره بعد از مدت ها ديگر لازم نيست به تهراني ها هشدار بدهيم كه هوا آلوده است. اين بار مي خواهيم بگوييم كه آلودگي هواي تهران در سال جاري به نحو چشمگيري كاهش يافته و مي توانيد با خيال راحت تري در خيابان ها راه برويد. طبق نتايج اندازه گيري هاي انجام شده توسط 15 ايستگاه سنجش آلودگي هوا در تهران، وضعيت هوا نسبت به سال گذشته بهبود قابل توجهي داشته است. اين نتايج نشان مي دهد كه در شش ماهه اول سال جاري تعداد روزهايي كه هواي پاك و سالم داشته ايم 146 روز بوده، درحاليكه اين رقم در مدت مشابه سال گذشته 96 روز بوده است. بنا بر اين تعداد روزهايي كه هواي ناسالم داشته ايم از 90 روز در سال گذشته به 40 روز در سال جاري كاهش يافته است. اگر اين وضعيت همينطور ادامه پيدا كند مي توانيم اميدوار باشيم كه دوباره آسمان آبي شهرمان را ببينيم!

شامپانزه هاي نقاش
018114.jpg
سه نقاش كانادايي مي خواهند آثار خود را در ماه آينده به نمايش بگذارند. اين نقاشان شامپانزه هاي بازنشسته سيرك هستند كه براي جلوگيري از افسردگي و اضطراب قلم مو و رنگ به دست گرفته اند ولي پس از مدتي به نقاشي علاقه مند شدند و حالا در هر فرصتي نقاشي مي كشند.
مسوول تبليغات اين نمايشگاه هنري مي گويد: نقاشي هاي آنها بيانگر جنبه هاي مختلف شخصيت آنهاست. بعضي از آنها با ظرافت نقاشي مي كنند و بعضي ديگر حالتي خشن و پرخاشگرانه دارند.آثاري كه در اولين نمايشگاه آنها در انگليس به نمايش گذاشته مي شود همگي جديد هستند، چرا كه اين نقاشي ها بسيار پرفروشند و فقط در روز افتتاحيه 13 تابلو به فروش رسيد. اين نمايشگاه با عنوان زندگي هاي فدا شده از روز اول اكتبر افتتاح خواهد شد.

افزايش 20 درصدي يوز
018120.jpg
و اما يك خبر خوب در مورد يوزپلنگ آسيايي ايراني. انجمن يوزپلنگ ايراني كه سه، چهار سالي است فعاليت هاي تحقيقاتي و ميداني خود را آغاز كرده بعد از بررسي هاي انجام گرفته اخير، از سال 1382 اعلام كرد جمعيت يوزپلنگ در منطقه مياندشت خراسان كه يكي از زيستگاه هاي مهم و قديمي يوزپلنگ است 20 درصد افزايش پيدا كرده.
اين انجمن ارتقاي توان حفاظتي منطقه و تلاش محيط بانان مياندشت ودر نتيجه آن، بهبود شرايط تغذيه و زيستگاه را عامل اصلي اين افزايش مي  داند.مهندس فرهادي نيا مدير عامل اين انجمن گفت: از ابتداي سال جاري تاكنون در چندين نوبت يوز به همراه توله هايش در اين منطقه مشاهده و رديابي شده است.
پناهگاه حيات وحش مياندشت با وسعت 85 هزار هكتار در نزديكي شهرستان جاجرم در استان خراسان شمالي قرار دارد. اين منطقه يكي از مهم ترين زيستگاه هاي يوزپلنگ است كه هر ساله اخباري از مشاهده يوزپلنگ هاي متعدد در اين منطقه به گوش مي  رسد.

صنعت پرورش ماهي؛ تهديد ماهي هاي كوچك
018132.jpg
صندوق حيات وحش و جامعه سلطنتي حفظ پرندگان اسكاتلند اعلام كردند، جمعيت گله هاي ماهي، به علت استفاده به منظور تامين غذاي ماهيان آزاد صنعت پرورش ماهي اسكاتلند، به شدت كم شده و در معرض تهديد قرار گرفته است.
صنعت پرورش ماهي، سريع ترين رشد را در ميان بخش  هاي مختلف اقتصاد غذايي جهان داراست و اسكاتلند يكي از بزرگترين توليدكنندگان ماهي آزاد در اين بازار است. براي تغذيه اين حجم انبوه ماهي آزاد پرورشي، فشار جدي بر جمعيت ماهي هاي خوراكي كوچك وارد و سوالاتي را پيرامون پايداري صنعت ماهي خوراكي مطرح ساخته است.
ماهي آزاد پرورشي نياز به رژيم غذايي با پروتئين بالا دارد و عمدتا به غذاي ماهي و روغن هايي كه از ماهي هاي صيد شده در آتلانتيك شمالي و سواحل آمريكاي جنوبي تهيه مي شود وابسته است.
شش گونه ماهي در راس ليست ماهي هاي در خطر از طريق اين صنعت قرار دارند كه در ميان آنها گونه بلووايتينگ در آمريكاي شمالي در شرايط حادتري قرار دارد - در سال 2003، 3/2 ميليون تن از اين ماهي صيد شده كه چهار برابر از سهميه تعيين شده بيشتر است.
حيات درازمدت صنعت پرورش ماهي درآينده و همچنين سلامت زيستگاه هاي دريايي به سلامت جمعيت ماهي هاي خوراكي وابسته است.
اسكاتلند تقريبا 90 درصد توليد ماهي پرورش بريتانيا را برعهده دارد و بعد از كشورهاي نروژ و شيلي در درجه سوم جهاني قرار گرفته است. انتظار مي رود تقاضاي جهاني براي غذاي ماهي تا سال 2010، 50 درصد افزايش يابد و به 45/3 ميليون تن برسد.

يك گل بعد از 99 سال!
018108.jpg
كاكتوس سده اي پس از 99 سال گل داد.
ديدن گل هاي سفيد و زرد اين كاكتوس همه را شگفت زده كرده. يك نمونه ديگر از اين كاكتوس در يك باغ گياهشناسي هست كه گمان نمي رود تا 50 سال ديگر به گل بنشيند
يك نوع كاكتوس كمياب - كه به كاكتوس سده اي century cactus معروف است- براي اولين بار پس از گذشت 99 سال در باغ گياهشناسي آكسفورد انگليس oxford به گل نشست. گياهشناسان مسوول مي گويند گل دادن اين كاكتوس بومي آمريكاي جنوبي به خاطر نقصي بوده است كه در سيستم تهويه يكي از باغستان هاي سرپوشيده محل نگاهداري اين گياه گوشتي عظيم  الجثه رخ داد و در اثر آن حرارت داخل اين باغستان براي مدتي افزايش يافت.
اين گياه پيش از اين در سال 1896، چند سال پس از آنكه به باغ گياهشناسي دانشگاه آكسفورد انتقال داده شد، به گل نشسته بود. از آن تاريخ تاكنون گياه يك متري كه در گياهشناسي به آنAgave Americama گفته مي شود، آرام و بي سر و صدا در محل ويژه كاكتوس ها باقيمانده بود.
كاركنان باغستان كه اميدوار نبودند كاكتوس مزبور يكبار ديگر به گل بنشيند، با ديدن گل هاي كاكتوس كه سنبله اي spike چهارمتري را در پاييز سال گذشته در خود رويانده بود، هيجان زده شده و در شگفتي فرو رفتند. ده ها متخصص باغداري از زمان به گل نشستن اين كاكتوس به باغستان مربوط به آن آمده اند تا گل ها و غنچه هاي سفيد و زرد آن را از نزديك مشاهده كنند. تنها نمونه ديگر اين گياه در انگليس در باغ گياهشناسي ادينبورگ Edinburgh قرار دارد و انتظار نمي رود تا 50سال آينده به گل بنشيند.

حيوانات وحش ايران
۸۰-موش خانگي
018111.jpg
گونهAcomys cahirinas :
زير خانواده: موش هاMURINAE-
خانواده: موش هاMURIDAE -
راسته: جوندگانRODENTIA -
رده: پستاندارانMAMMALIA -
جثه كوچك و استوانه اي شكل، پوزه نوك تيز و چشمان نسبتا كوچكي دارد. طول سر و تنه بين 7 تا 10 سانتي متر است و وزن آن به 18 گرم مي رسد. گروهي از موش هاي خانگي انگل انسان هستند و در اماكن مسكوني به سر مي برند. گروهي ديگر به صورت وحشي در مناطق جنگلي، دشت ها و مزارع زندگي مي كنند.
اين گونه در اكثر مناطق ايران وجود دارد.
موش خانگي معمولا مواد غذايي را ذخيره نمي كند، ولي لانه اش را در مجاور منبع غذا احداث مي كند. به خوبي از موانع بالا مي رود، شناگر ماهري است و حس بويايي و شنوايي بسيار قوي دارد. در مواقعي كه به دنبال غذا مي رود مسير خود را با ادرار علامتگذاري مي كند. موش خانگي اصوات بالاتر از 40 هزار دسي بل را تشخيص مي دهد. در مواردي اين حيوان به صداهاي موسيقي واكنش نشان مي دهد. همه چيز خوار است، از مواد گياهي، حيواني و مواد غذايي انسان استفاده مي كند و بيش از آنچه مي خورد ضايع مي كند.

حيوانات شگفت انگيز زندگي من
018126.jpg
نوشته: دكتر ريموندريتمارس 
قسمت هشتادم
همان طور كه گفتم شاه كبرا بزرگ ترين و پرجنب وجوش ترين مار سمي جهان است. اين مار به رغم جثه بزرگش مي تواند بسيار سريع حركت كند و با سم مرگبارش هر موجودي را در يك آن از پاي درآورد و به همين سبب بسيار وحشتناك و ترساننده مي نمايد. اين مار هولناك مي تواند يك فيل را نيش بزند و ظرف نيم ساعت او را كاملا بكشد. وحشتناك تر اينكه اين مار بسيار كنجكاو و باهوش است و به ويژه انسان را به دقت تعقيب مي كند و مورد حمله قرار مي دهد. اين نوع مار هندي و مالزيايي است و خوشبختانه در نقطه ديگري از جهان وجود ندارد.
وقتي رسيديم، فروشنده در حالت هيجان شديدي بود. براي او يك محموله پرنده از هندوستان رسيده بود كه در ميان قفس هاي پرندگان يك جعبه بزرگ از جنس چوب ساج كه معمول محموله هاي شرقي بود با چند سوراخ در بالاي آن وجود داشت. جعبه سنگين بود و او آن را به اتفاق بالا برد تا در آنجا جعبه را بشكند و مار پيتوني را كه گمان مي كرد داخل آن است، بيرون آورد. او انتظار داشت يك مار 12 تا 14 فوتي از جعبه بيرون آيد كه بعد از سفر طولاني اش در تاريكي جعبه وقتي ناگهان در معرض نور قرار مي گرفت تا مدتي حالت كورمانند پيدا مي كرد و به راحتي مي شد او را به جاي ديگر منتقل كرد و اصولا هيچ خطري نداشت و مي توانست به راحتي آن را به قفس مارها منتقل كند.
وقتي در جعبه را شكست از فضاي خالي زياد داخل آن تعجب كرد، انتظار داشت پيتون هاي كلفت حلقه زده درون جعبه، بيشتر فضاي جعبه را اشغال كرده باشند. وزن جعبه او را به اشتباه انداخته بود، چون چوب ساج بسيار سنگين است. نگاه ديگري به درون جعبه ماجرا را روشن ساخت. درون جعبه به جاي يكي دو حلقه ضخيم، چندين حلقه به رنگ زيتوني به كلفتي مچ دست ديده مي شد. نه، اين پيتون هندي نبود، پس چه بود؟! وقتي فروشنده با وحشت چكش را در دست مي چرخاند، ناگهان يك سر بزرگ نارنجي رنگ با چشمان درخشان و گداخته از جعبه بيرون آمد و صاف ايستاد. او به سرعت به طرف در عقب نشست و در اين مدت موجود داخل جعبه بالا و بالاتر آمد تا به اندازه سينه يك مرد رسيد و با چشمان شرربار همچنان به او نگاه مي  كرد. در اين وقت فروشنده به در رسيده و پا روي پاي دستيارش كه براي كمك به او بالا آمده بود، گذاشت و هر دو عقب عقب رفتند و در تاريكي روي نرده پلكان افتادند. وقتي فروشنده در را بست، براي يك لحظه هيات كبراي دوم را هم ديد كه به دنبال اولي از جعبه خارج مي شد و هر كدام مثل يك شمعداني بزرگ، راست ايستاده و هر دو به طور زهرآگين و كينه توزانه اي به او خيره شده بودند!
من آن نگاه خيره و كينه توزانه شاه كبرا را خوب مي شناسم، آن نگاه در واقع كنجكاوانه است كه شخص ترسيده، آن را زهرآلود و كينه توزانه مي بيند. چشم هاي شاه كبرا به طرز عجيبي درخشان است - نه نوراني، بلكه هوشيار. نگاه او نافذ است، انگار دارد حركات شخصي را تجزيه و تحليل و پيش بيني مي كند. رنگ چشم هاي خزنده معمولا با رنگ گلو و سر آن كه زرد مايل به سرخ، مثل رنگ پوست نارنج است، مطابقت دارد. اين رنگ زير گلو و سر كبرا كه از رنگ بدن او كه زيتوني است كاملا متمايز است، به او شخصيتي ويژه و شاخص مي بخشد. فروشنده مي ترسيد مارها بگريزند. دو پنجره در اتاق وجود داشت كه به سبب نگهداري پرندگان بزرگ در اتاق كاملا محكم و مطمئن بود و روي آنها با توري ظريف ولي محكم شده بود. اتاق حدود هجده فوت مربع مساحت داشت و پر بود از آشغال، جعبه هاي شكسته و پوشش هاي آنها كه روي هم انبار شده بود. در ساختمان قديمي و كف اتاق ها موش وجود داشت و سال ها مورد بررسي قرار نگرفته و از موش پاكسازي نشده بود. فروشنده مي ترسيد موش  ها كف اتاق را سوراخ كرده و راهروهاي طولاني براي لانه هايشان ساخته و به قسمت هاي ديگر ساختمان راه گشوده باشند. در اين  صورت، كبراها ممكن بود وارد سوراخ ها شده و در ساختمان كهنه گم و گور شوند. او از تصور اينكه دو شاه كبراي خطرناك ممكن است در شهر نيويورك رها شده باشند، دچار چنان اضطرابي شده بود كه بي اختيار دست هايش را به هم مي چلاند و از من مي خواست كه هرچه زودتر دست به كار شوم. بايد اعتراف كنم، در آن موقعيت تا حدودي از رفتن به آن اتاق نگران بودم.
برگردان : حميد ذاكري

سفر و طبيعت
ايرانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
در شهر
يك شهروند
|  ايرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  سفر و طبيعت  |  يك شهروند  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |