يكشنبه ۱۹ مهر ۱۳۸۳
نگاهي به ديدگاه هاي چند نويسنده ومنتقد
رمان هاي تاريخي
004248.jpg
از زماني كه رمان با شكل و ماهيت جديد وارد ايران شد، رمان هاي تاريخي بخش مهمي از تاريخ ادبيات را به خود اختصاص دادند. گرچه اين نوع رمان، با فراز و فرود همراه بود و گاه حضور گسترده اي پيدا مي كرد و گاه كمرنگ و بي رونق مي شد، اما همواره خوانندگان خاص خود را داشت. اما امروزه وضع اين شاخه از رمان نويسي چگونه است و در چه جايي قرار دارد؟ خبرگزاري ايسنا در اين باره گفت وگويي چند با اهل قلم انجام داده است كه نشان مي دهد رمان تاريخي در ادبيات معاصر ما قابل چشم پوشي نبوده و اهميت فراواني دارد. آشنايي با اين نظرات از آن جهت حائز اهميت است كه امروزه جامعه ادبي ما با اين سئوال مواجه است كه چرا رمان تاريخي نوشته نمي شود؟
عبدالعلي دستغيب: رمان تاريخي نمي تواند با هدف ارجاع مخاطب به گذشته نوشته شود
عبدالعلي دستغيب معتقد است: رمان تاريخي در دوره  جديد ديگر نمي تواند به منظور بازگرداندن مخاطب به گذشته نوشته شود.
اين منتقد و پژوهشگر عنوان كرد: مساله رمان امروز بايد اين باشد كه چگونه مي توان زبان فارسي و فرهنگ ايراني را در ميان افكار و ارتباط هاي دنياي روز حفظ كرد و به هويتي امروزي رسيد؛ كه به اين منظور، رمان مي تواند در تحول و گذر از دنياي قديم به دنياي جديد ما را آگاهتر كند.وي در ادامه تاكيد كرد: البته رمان نويس براي گذشتن از گذشته اي كه ديگر كارساز نيست و رسيدن به آينده، مي تواند از عناصر تاريخي هم بهره ببرد؛ ولي اين نبايد مانند تبليغات دوره قاجار و پهلوي به منظور ارجاع به گذشته انجام شود.
دستغيب همچنين متذكر شد: ديگر دوره  رمان هاي تاريخي به صورت رئاليستي پرماجرا كه خط سير واحدي را دنبال مي كرد، گذشته است؛ امروز ديگر كنت مونت كريستو، طلسم  يا سه  تفنگدار كارآيي ندارد و بحث بر سر خلاقيت (Poetic) قصه است.وي افزود: اگر رمان قرار است با استفاده از مضامين تاريخي ما را به ياد گذشته  خود بيندازد، كتاب هاي تاريخ بهتر مي تواند اين كار را انجام دهد؛ امروز رجعت ديگر ممكن نيست و رمان نويس بايد به اعماق دروني بشر امروز كه چندهويتي است، دست پيدا كند.دستغيب با اشاره به تاريخچه  شكل گيري رمان تاريخي در ايران گفت: نوشتن اين گونه رمان ها از دوره  قاجاريه  شروع شد و كساني مانند خسروي، بديع، كرماني و نفيسي، به خاطر وجود نداشتن وحدت ملي، قهرمان هاي دوره هاي گذشته مانند يعقوب ليث يا بعضي شاهزادگان مبارز را مانند جلال الدين خوارزمشاه، در رمان هاي خود  آوردند و ماجرايي را كه گاه عاشقانه هم بود، بازسازي  كردند.
وي با بيان اينكه اين رمان ها از روايت هاي تاريخي و خيال پردازي توأمان بهره مي برد، افزود: اين رمان ها كه عمدتا به تقليد از دوما، اسكات، هوگو و به شيوه  رمان نويس هاي تاريخي قرن ۱۷ اروپا شكل مي گرفت، با هدف برانگيختن حميت و غيرت ملي نوشته مي شد.نويسنده  «كالبدشكافي رمان  فارسي» با اشاره به ادامه  شكل گيري اين رمان ها در دوره  پهلوي اول و فعاليت نويسندگاني چون حسينقلي خان  مستعان، يادآور شد: از معروفترين رمان هاي تاريخي كه در دوره  رضاشاه نوشته شد، « آشيانه  عقاب» است. اما در دهه  ۳۰ و ۴۰ كه مبارزات ملي اوج گرفت، باز هم رمان هاي تاريخي نوشته مي شد؛ منتها با شيوه اي جديدتر كه يكي از نمونه ها «نون والقلم» جلال  آل احمد است.
دستغيب با اشاره به متمايل شدن رمان هاي تاريخي به سمت رئاليسم جادويي آمريكاي لاتين، از نويسندگاني چون هوشنگ گلشيري، اميرحسن چهلتن، رضا جولايي و ابوتراب خسروي نام برد كه به گذشته برمي گردند و از شيوه  سيلان ذهن و چند روايتي استفاده مي كنند. خاطرنشان كرد: در دهه  ۵۰ و ۶۰ نيز با اوج مبارزات ديني و ملي بيشتر درباره  جنگ و انقلاب نوشتند و از كساني كه تا حدودي بي طرفانه به اين موضوع مي پرداختند، مي توان به احمد محمود، مهدي شجاعي، ابراهيم حسن بيگي، فيروز زنوزي جلالي، علي مؤذني، مجيد قيصري، محمدرضا كاتب، حسن  بني عامري و محمود اسعدي اشاره كرد كه از موفق ترين آثار در اين زمينه «گنجشك ها بهشت را مي فهمند» بني عامري، «جنگي بود، جنگي نبود» قيصري است. اخيرا نيز محمدرضا بايرامي كتاب  «پل معلق» را منتشر كرده و در آن از شيوه  داستان نويسي همينگوي بهره برده است.
دستغيب با تاكيد بر اينكه نگارش رمان هاي تاريخي بدون استفاده از عنصر تخيل اصلا امكان پذير نيست، گفت: در «سووشون» ، «جزيره  سرگرداني» و «ساربان سرگردان» سيمين دانشور، اين استفاده از عنصر خيال به خوبي ديده مي شد و او در عين ارايه  روايتي از وقايع تاريخي، از تخيل و خلاقيت هم استفاده مي كند.
محمد قاسم زاده:
رمان تاريخي هنوز به صورت جرياني قدرتمند در ادبيات ما مطرح نشده است
محمد قاسم زاده معتقد است: رمان تاريخي هنوز به صورت يك جريان قدرتمند در ادبيات ما مطرح نشده است. رمان نويسي كه در قرن بيست و يكم زندگي مي كند، بايد نگاه رماني به تاريخ پيدا كند و رگه هايي را در آن بيابد كه متعلق به امروز باشد و به كاوش در آنها بپردازد.وي با بيان اينكه مورخان نيز بايد به چنين نگاهي برسند، يادآور شد: جز در يكي دو مورد، اين نگاه نو كه رمان نويس بگردد و فضاي تاريخي را براي ارايه به خواننده پيدا كند، به چشم نمي خورد.
نوشتن رمان تاريخي البته كار دشواري است، چراكه اولا موضوع براي خواننده آشناست و اين، دست نويسنده را مي بندد. به علاوه، اين كار به تحقيقات گسترده اي نيز نياز دارد.او درباره كم توجهي داستان نويسان به اين زمينه نيز متذكر شد: بعضي ها برخورد با وقايع تاريخي را دمده (از مد افتاده) مي دانند و فكر مي كنند اگر به چند دهه قبل برگرديم، از فضاي امروز دور افتاده ايم؛ درصورتي كه اصلا اينطور نيست. عده اي هم معتقدند وقتي سانسور شدت پيدا مي كند، نويسندگان براي رد شدن از محدوديت ها، به وقايع تاريخي برمي گردند كه ممكن است در بعضي دوره ها اين طور باشد؛ اما من شك دارم. مثلا در دوره  پهلوي اول كه زياد به ايران باستان پرداخته مي شد، سانسور وجود داشت؛ ولي اين فرار به سمت رمان هاي تاريخي، به خاطر رمان نبود، بلكه به خاطر تبليغ شكوه تاريخ باستان بود كه ازسوي حكومت مطرح مي شد. امروز البته مقداري خودآگاهي و كنكاش در اين زمينه شكل گرفته كه هنوز چندان فراگير نيست و پرداختن به آن كار منتقدان است؛ تا با مطرح كردن بحث هايي در اين زمينه باعث شوند اين ژانر ادبي جان بگيرد.
قاسم زاده با اشاره به شروع شكل گيري رمان هاي تاريخي در ايران گفت: زماني اين گونه رمان ها در دنيا مد بود و به تبع آن، در ايران نيز مطرح شد كه نويسنده اي مانند صادق هدايت چندين داستان كوتاه دارد كه گرته برداري از تاريخ است. گروهي نيز كه پاورقي نويس ها هستند، در دوره  پهلوي اول و پس از آن، رمان هاي تاريخي مي نويسند. اما در دوره  پس از انقلاب، اين گرايش، چه در پرداختن به تاريخ معاصر و چه تاريخ قبل از آن، مقداري زنده شد.وي در همين زمينه متذكر شد: البته نسبت به غلبه  داستان هاي اجتماعي و روانشناختي، گرايش به رمان هاي تاريخي به لحاظ كمي بسيار ضعيف است؛ هرچند به لحاظ كيفي قابل توجه است.
نويسنده  رمان «شهر هشتم» گفت: مثلا بعضي كارهاي رضا جولايي مانند «سوء قصد به ذات همايوني» و «سيماب و كيمياي جان» در تقسيم بندي رمان هاي تاريخي قرار مي گيرد؛ يا بعضي كارهاي حسن اصغري، تعدادي آثار اميرحسن چهلتن يا توراكيناي خود من كه البته ويژگي  اين رمان ها، جز «سيماب و كيمياي جان» جولايي، عمدتا اين است كه ديد نويي در نگاه به تاريخ وجود ندارد. گويا كساني كه رمان مي نويسند، تاريخ را بازگو مي كنند؛ درحاليكه كار رمان تاريخي اين نيست.
او با تاكيد بر اهميت تخيل در نگارش  رمان هاي تاريخي، گفت: اگر عامل تخيل ضعيف باشد، از ابتدا با يك جنازه روبه روييم. درواقع آنچه رمان را شكل مي دهد، عامل تخيل است كه اگر جز اين باشد، آنچه به دست مي آيد، نه تاريخي است و نه رمان.
قاسم زاده كه خود مشغول نوشتن رماني تاريخي مربوط به چهار پادشاه آخر ايران است، عنوان كرد: در نوشتن اين رمان كه برايش مدت سه سال، تاريخ معاصر را مطالعه كرده ام، به رگه هايي رسيده ام؛ چهارشاه براي اولين بار در تاريخ ايران خلع و اخراج مي شوند كه در كنار اين مساله چهار نويسنده اول ما؛ صادق هدايت، صادق چوبك، بزرگ علوي و محمدعلي جمالزاده نيز مهاجرت مي كنند و در خارج از كشور مي ميرند كه اين موضوع قابل توجيه است كه چگونه دو گروه مختلف و مخالف تقريبا به يك سرنوشت دچار مي شوند.وي فاصله  بين رمان هاي تاريخي در ايران را با نمونه هاي مشابه خارجي اش بسيار زياد دانست و از «جنگ  آخرالزمان» يوسا به عنوان يكي از آثار درخشان در اين زمينه ياد كرد كه به اعلام جمهوري در برزيل مي پردازد.
علاقه به مطالعه كتاب هاي تاريخي پس از انقلاب ناشي از نياز عمومي به آگاهي بود
يكي از نويسندگان معتقد است: نياز عمومي به آگاهي، نوشتن كتاب هاي تاريخي و تعليمي را باعث شد و علاقه عجيبي كه پس از انقلاب به خواندن كتاب هاي تاريخي ديده  شد، ناشي از همين موضوع است.اين داستان نويس و منتقد عنوان كرد: از آغاز مشروطيت به تقليد از ادبيات فرنگي، رمان هاي تاريخي و اجتماعي نوشته شد كه در آن ضمن بسط داستان، رفتارهاي عمومي و اخلاق رايج زمانه از سوي نويسندگان تجددگرا وصف و نقد مي شد. پس از رواج ترجمه هايي از رمان هاي تاريخي و اجتماعي فرانسوي و بعدا انگليسي، روسي، عربي و تركي كه با ترجمه هايي ساده و عامه فهم منتشر شد، مردم به اين نوع داستان ها علاقه مند شدند.
مجابي مي گويد: ترجمه ساده و روان اين كتاب ها كه از متن ساده اصل آنها تبعيت مي كرد، متفاوت با نثر منشيانه و متكلف قاجاري بود و باعث شده كه زبان نوشتاري به تحولي به سوي ساده نويسي و آسان فهمي دچار شود و البته زبان روزنامه ها هم در اين ساده نويسي بي تاثير نبود. همين سادگي بيان، مردم را به ترجمه ها و آثار تاليفي اولين رمان نويس هاي ايراني جلب كرد؛ اگرچه هنوز فاضل نمايي اين نويسندگان مانع از همه گير شدن آثارشان مي شد؛ اما ادبيات ديگر در حلقه خواص محصور نبود و نثر زنده و نزديك به محاوره روزنامه ها و رمان ها مردم را به خواندني هاي مورد علاقه شان فرا مي خواند و زبان ارتباطي رو به سادگي و رواني مي رفت.
او در همين زمينه خاطرنشان كرد: همراه اين زبان و بيان ساده، نويسندگان به زندگي عامه توجه نشان مي دادند. زندگي روزانه، مسائل اين عصر، مكان ها و موضوعات آشنا به تدريج در نوشته ها آشكار مي شد. اگرچه طبق الگوي غربي نخست شناخت مردم ايران و آيين و رسومش از طريق طرح وقايع تاريخي مورد توجه قرار گرفت؛ تا به تدريج جواز پرداختن به زندگي امروز مردم فراهم شود.
نويسنده رمان تاريخي «موميايي» افزود: اين نوع نوشته ها علاوه بر الگوگيري از رمان هاي ترجمه شده زير تاثير يافته هاي تازه تاريخي است كه از طريق تدوين تاريخ نسبتا مستند ايران با تكيه بر الواح و سكه ها و كتيبه ها و اطلاعات تازه به دست آمده از منابع فرهنگي فراهم شده است. در اين دوره جامعه  قبيله اي دارد به شناخت خود نزديك مي شود و از غرقه بودن در افسانه ها و قصص درمي آيد.
مجابي گفت: در عصر پهلوي ها دو الگوي تاريخ نمايي و اكنون نگاري را در رمان هاي مشهوري كه از اقبال خاص و عام بهره مند شده اند، توامان مي بينيم.او با اشاره به گرايشي كه در اين دوره نسبت به پاورقي نويسي شكل گرفت، يادآور شد: درواقع پاورقي ها، پيشگام سريال هاي تلويزيوني است كه بعدها جاي آن را غصب كرد كه وقت مردم را در اوقات خاصي به عنوان يك تفريح فكر و غصه زدا مي گيرد و در عين حال نوعي مد و روش زندگي و واكنش گروهي را به جامعه مخاطبش القا مي كند.
ابوتراب خسروي:
تاريخ را از ادبيات و رمان نمي توان جدا كرد
ابوتراب خسروي معتقد است: تاريخ به مثابه وجهي از رمان، همواره در تمام دنيا مطرح بوده و هست.
اين داستان نويس با بيان اينكه شروع داستان در ايران با هم آميزي تخيل و وقايع تاريخي بوده است، گفت: بستري كه اغلب رمان ها در آن ايجاد مي شود، همان تاريخ است كه مي تواند همان شأن نزول رمان ها و داستان ها باشد.او متذكر شد: سابقه رمان در آثاري مانند «جنگ و صلح» و« بينوايان» با طرح بخشي از وقايع تاريخي مطرح مي شود و ظرفيت پيدا مي كند. در ايران هم شروع رمان نويسي به صورت تفنني نه نخبه گرا، با موضوعيت تاريخ آغاز مي شود و بعدها رماني كه بيشتر سمت و سوي ادبيات محض دارد، مطرح مي شود.
خسروي با بيان اينكه در سال هاي اخير كمتر رمان تاريخي ديده است، در عين حال افزود: گو اينكه هيچ رماني جدا از تاريخ و موضوعيت آن نيست، در سال هاي اخير هم مقاطع تاريخي براي رمان مانند نماهاي ويژه عمل كرده است.
نويسنده رمان« اسفار كاتبان» در ادامه تصريح كرد: دوره ما به مضامين در زمان نياز دارد؛ اما تاريخ را نمي توان از رمان منفك كرد. هرچند شرايط ذهني مخاطبان امروز نيازمند تجزيه و تحليل جامعه شناختي و روانشناختي وقايع و حوادث است.
او با رد اين نظر كه دوره رمان هاي تاريخي گذشته است، گفت: امروز همچنان رمان هايي كه به گونه اي با تاريخ هم آميزي دارد در اروپا نوشته مي شود و موفق است؛ مانند« نام گل سرخ» اومبرتو اكو كه در قرون وسطا مي گذرد. درواقع مهم نيست كه بستر رمان كجا باشد؛ مهم اين است اثري كه نوشته مي شود رمان باشد و بتواند به ذهن مخاطب تعرض كند.او همچنين متذكر شد: نمي توان گفت رمان هاي تاريخي مخاطب خود را از دست داده اند؛ مثلا مخاطبان رمان هاي خود من كه داراي مضامين تاريخي هستند، به تناسب مخاطبان اندك جامعه ما بد نبوده است.وي با تاكيد بر اينكه تاريخ را نمي توان از ادبيات و به خصوص رمان منفك كرد، يادآور شد: در اين صورت يك خلأ زماني در رمان پديد مي آيد.
نويسنده رمان «رودي راوي» گفت: به گفته هگل، نمي توان چيزي اعم از علم يا ايدئولوژي را به هنر و ادبيات تحميل كرد؛ چون ادبيات آن را نزول مي دهد. ممكن است عده اي به بهانه رمان، فرضيه هاي روانشناختي و جامعه شناختي مطرح كنند و حتي رماني نسبتا خواندني بنويسند؛ اما اثري متعالي ايجاد نمي كنند؛ چراكه اثر ادبي بزرگ قائم به ذات است؛ نه علم و ايدئولوژي.

كتاب
شرحي نه پيچيده
004242.jpg
افضل الدين بديل ابراهيم بن علي خاقاني حقايقي شرواني ملقب به حسان العجم و افضل الدين از شاعران بزرگ قرن ششم هجري است. خاقاني در تاريخ ادبيات ما به دشوارگويي و ديرآشنايي موصوف است از همين رو استادان بزرگ ادبيات فارسي از ديرباز به شرح اشعار او پرداخته اند. كتابي كه دكتر مجيد سرمدي نگاشته است نيز از همين دست است. اين كتاب شرح پانزده قصيده از ديوان خاقاني است و در اصل رساله كارشناسي ارشد ايشان بوده كه با راهنمايي علمي آقاي دكتر شميسا و دكتر كزازي كه خود از خاقاني پژوهان برجسته است انجام شده است. كتاب را انتشارات كتاب صدرا در قطع وزيري در ۳۰۳ صفحه و شمارگان ۱۵۰۰ نسخه در بهار ۱۳۸۳ به چاپ رسانده است.
سكوتي ساده
004245.jpg
«از سكوت ترانه مي سازم» عنوان مجموعه شعر ديگري از خانم پوران كاوه است كه پيش از اينها شعرهاي پراكنده اي از ايشان در مطبوعات و نيز صفحه شعر روزنامه همشهري چاپ شده بود.
اين كتاب ۱۱۲ صفحه اي ۹۲ قطعه شعر سپيد را در خود جاي داده است. زبان ساده، تصويرهاي ساده تر كه بعضاً با تفكري زنانه گره خورده و اويي كه شاعر با حسي نوستالژيك و عاشقانه از او دم مي زند از ويژگي هاي اين دفتر است. «از سكوت ترانه مي سازم» را انتشارات ابتكار نو در زمستان ۸۲ با شمارگان ۱۰۰۰ نسخه به چاپ رسانده است.
از خانم پوران كاوه تا به حال كتاب هاي «صداي فاصله ها» و «بيا شبيه آفتاب باشيم» چاپ شده است. همچنين مجموعه شعر ديگري با عنوان «گاهي شبيه رؤياي تو مي شوم» از ايشان زير چاپ است. پشت جلد كتاب اين شعر آمده است:
هنوز صدايت را از دفترم پاك نكرده ام
و خط خطي هاي نگاهت رااز دلم
اما سر در نمي آورم چرا
ساعت قديمي / به وقت هميشگي / پا روي پا انداخته و هي زنگ مي زند كه بيايي
تو بلند بلند صحبت مي كني، اما
بيدار نمي شوي.

گفت وگو با دكتر ابراهيم چگني، زبان شناس و مترجم
يك مفهوم واحد، چندين معادل فارسي
علي اصغر محمدي
فرهنگ لغت، بنابر تعريف، مجموعه اي است از واژه ها به ترتيب حروف الفبا كه مقابل هر واژه، توضيح ها و تعريف هايي در باب معنا يا معناهاي آن داده شده است. واژه ها همانند ظرف هايي هستند كه در آنها چيزي يا ماده اي، مثلاً مايع يا جامد وجود دارد. وقتي واژه اي از زباني به زبان ديگر ترجمه مي شود به اين مي ماند كه محتواي ظرفي را در ظرف ديگر بريزيم. شكل ظرف يا به صورت نمود ديداري واژه است يعني همان حروف الفباي كنار هم، يا نمود گفتاري - شنيداري - يعني آواهاي زبان در كنار هم و معناي واژه همان ماده مايع يا جامد درون ظرف است. ترجمه يك اصطلاح يا واژه از زباني به زبان ديگر، زماني به درستي و به وقت انجام مي گيرد كه هنگام انتقال ماده موجود در يك ظرف به ظرف ديگر، نه چيزي به آن ماده اضافه شود و نه چيزي از آن كم  شود و نه ماهيت يا خواص آن چيز تغيير كند يا دگرگون شود.بديهي است انجام چنين امر مهم يعني انتقال معنا از زباني به زبان ديگر مستلزم اعمال دقت و مهارتي درخور، ويژه و بسنده، و نيز مستلزم داشتن اطلاعات وسيع و عميق در مورد هر دو زبان و در مورد موضوع مربوطه است.اين پديده به هنگام ترجمه اصطلاحات علمي از زباني به زبان ديگر اهميتي افزوده و حساسيتي بالاتر مي يابد. انتخاب معادل فارسي دقيق، رسا، درست و كامل براي واژه ها و اصطلاح هاي علمي زبان بيگانه امري است فوق العاده مهم و حساس و زيبنده و مستلزم توجهي بس ژرف و درست، به همين دليل است كه فرهنگ نويسي به صورت يكي از دشوارترين، دقيق ترين، حساس ترين و مهم ترين و در عين حال طاقت فرساترين كار علمي در مي آيد.
ترجمه و تأليف «فرهنگ دايره المعارف زبان و زبان ها» توسط دكتر ابراهيم چگني، بهانه اي شد تا گفت وگويي با وي داشته باشيم.
ابراهيم چگني، عضو هيأت علمي دانشگاه لرستان، فارغ التحصيل دوره دكتراي زبان شناسي همگاني و در عين حال مترجم رسمي زبان انگليسي قوه قضائيه است. از ديگر آثار وي مي توان به دوره كامل دستور زبان انگليسي،  فرهنگ زبان انگليسي پايه و ترجمه مفرغ هاي باستاني لرستان اشاره كرد. اين گفت وگو را مي خوانيد.
004239.jpg
* آقاي دكتر چگني نخست از فرهنگ تخصصي و ويژگي هاي آن بگوييد.
- وقتي كسي متني علمي يا فني را به خاطر حضور چند اصطلاح علمي موجود در آن نمي تواند به طور كامل درك كند، به ناچار براي دانستن مفاهيم آن اصطلاح ها به فرهنگ هاي تخصصي مراجعه مي كند تا پس از پي بردن به معناهاي آن چند اصطلاح، به متن مورد نظر برگردد، آن را به دقت بخواند و پيام متن را به طور كامل درك كند. مي بينيد كه با اين حساب، فرهنگ تخصصي محكوم است به داشتن چند صفت وگرنه زيبنده نام فرهنگ تخصصي نيست. برخي از آن صفت ها اينها هستند: دقت، صراحت، درستي، جامعيت ونظاير آن.
* نظر شما درباره فرهنگ نويسي چيست؟
- به نظر من، فرهنگ نويسي اگر دشوارترين كار ادبي نباشد، در شمار دشوارترين كارهاي ادبي حتماً هست. كاري است واقعاً مشكل، وقت گير و طاقت فرسا، براي انجام چنين امري بايد يك گروه چند نفري در كنار هم به كوشش و تلاش بپردازند. البته، من براي توفيق در اين كار از منابع گوناگون استفاده كرده و با صاحب نظران مشورت كرده ام.
* در زمينه ترجمه و تأليف فرهنگ دايره المعارفي زبان و زبان ها با چه دشواري هايي مواجه بوديد؟
- يكي از دشواري هاي موجود در زمينه وضع معادل فارسي براي اصطلاح انگليسي آن است كه طي چندين سال اخير، زبان شناسان ايراني همگام با پيشرفت هاي عظيم اين دانش نوين، براي اصطلاح هاي انگليسي معادل هاي گوناگون وضع كرده اند و گاه براي يك مفهوم واحد، چندين معادل وضع شده است كه آدم در مي ماند كدام يك بهترين يا درست ترين است. البته اهل علم به خوبي با اين واقعيت آشنا هستند.
* فرهنگ تأليفي شما بر چه اساسي است؟
- اين فرهنگ براساس كتاب An Encyclopedic Dictionary of Language and Languages تأليف ديويد كرايستل، استاد دانشگاه هاي انگليس فراهم آمده است. البته براي تهيه اين فرهنگ علاوه بر منبع مذكور، به بيش از ۳۰منبع فارسي و انگليسي ديگر هم مراجعه شده است. اين فرهنگ حاوي ۲۷۵۰ مدخل و ۵هزار ارجاع متقاطع است. به اين معني كه خواننده در پايان توضيح و تعريف هر اصطلاح به اصطلاح هاي مرتبط با آن ارجاع داده شده تا در صورت تمايل تمامي زبان هاي جهان و تمامي كشورهاي جهان در اين كتاب ذكر شده به طوري كه با مراجعه به نام هر زبان، خواننده پي مي برد كه آن زبان در كجا كاربرد دارد، آيا زبان رسمي است يا منطقه اي، عضو كدام گروه از خانواده هاي زباني است و تعداد سخنگويان آن چند نفر هستند. در اين فرهنگ تلاش كرده ام تا براي هر اصطلاح انگليسي نزديكترين و دقيق ترين معادل ها به همراه صريح ترين و رساترين تعريف ارائه شود.
* درباره ساختار اين فرهنگ توضيح دهيد.
- اصطلاحات بسيار ضروري و اساسي شاخه هاي متعدد زبان شناسي در اين كتاب ذكر و تعريف شده است. مثلاً اصطلاحات مربوط به آواشناسي، واج شناسي،  واژه شناسي، معني شناسي و اصطلاحات مربوط به روش ها و نظريه هاي تدريس و يادگيري زبان مادري و زبان خارجي، افزون بر اين، اصطلاح هاي مربوط به مكاتب مختلف دستور زبان، نظير مكتب دستور سنتي، دستور ساختگرا و دستورگشتاري زايشي در اين كتاب گنجانده شده است.
* اين فرهنگ چه مزيت هايي دارد؟
- از مزيت هاي بزرگ اين فرهنگ، ثبت تلفظ نام زبان ها و كشورها با الفباي آوانگاري بين المللي است تا خواننده از خطاي تلفظي به دور بماند و هر نام را درست ادا كند.مزيت ديگر، كاربرد شكل ها و تصاويري است كه به دقت انتخاب شده اند تا در مواردي كه توضيحات داده شده كفايت نمي كند، به درك مفهوم مورد نظر اصطلاح كمك كند.
اين دايره المعارف هم مزاياي يك فرهنگ الفبايي را دارد و هم مزاياي يك دايره المعارف موضوعي و به صورت يك فرهنگ دو سويه است، هم انگليسي به فارسي و هم فارسي به انگليسي، علاوه بر ثبت اصطلاحات انگليسي، فهرست كامل همه واژه هاي فني به زبان فارسي و ترتيب الفباي فارسي هم داده شده است تا اگر كسي بخواهد در مورد يك اصطلاح فني فارسي مربوط به زبان شناسي و زبان ها اطلاعاتي كسب كند بتواند با مراجعه به واژه نامه فارسي، معادل انگليسي آن اصطلاح را بيابد و سپس از طريق معادل انگليسي به توضيحات مربوط به آن دسترسي پيدا كند. در متن تعريف ها، معادل انگليسي اصطلاح هاي فارسي و نيز املاي انگليسي اسم هاي غيرفارسي داده شده تا هم معنا به سرعت درك شود و هم احتمال بروز اشتباه در فهم مطلب از بين برود.
* درباره ساير آثارتان بگوييد.
- قبلاً آثاري ترجمه و تأليف كرده ام كه از جمله آنها دوره كامل دستور زبان انگليسي، فرهنگ زبان انگليسي پايه، تسلط بر لغات انگليسي با روش برنامه ريزي شده و مفرغ هاي باستاني لرستان (ترجمه)است.
در حال حاضر «فرهنگ بزرگ توضيحي زبان شناسي كاربردي و آموزش زبان» را در دست تأليف دارم كه ظرف  ماه هاي آينده منتشر خواهد شد.

ادبيات
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سياست
علم
ورزش
|  ادبيات  |  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  علم  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |