شنبه ۲۸ آذر ۱۳۸۳
گفت وگو با ايرج كريمي نويسنده و كارگردان فيلم «چند تار مو»
دغدغه زندگي در كلانشهر تهران
«چند تار مو» دومين فيلم بلند سينمايي ايرج كريمي هم اكنون در سينماهاي تهران بر پرده است. اين فيلم همچون اثر قبلي كريمي «از كنار هم مي گذريم» زندگي آدم هاي شهرنشين را دستمايه خود قرار مي دهد و به روايت زندگي آدم ها در شهر تهران مي پردازد. به بهانه نمايش عمومي «چند تار مو» با كارگردان آن به گفت وگو نشسته ايم.
007716.jpg
* با توجه به اين كه فيلم روايت زندگي  آدم هاي مختلف است و قرار است در اين مدت زماني محدود ما با تمام وجوه آنها ارتباط برقرار كنيم، درباره چگونگي نوشتن فيلمنامه و اين كه چندبار بازنويسي شد، صحبت كنيد.
- معمولاً روش كارم اين گونه است كه فيلمنامه را فقط يك بار مي نويسم و خيلي هم سريع مي نويسم. مثلاً متن همين «چند تار مو» را در عرض هفتاد و دو ساعت نوشتم. ولي من عادت دارم طي جريان فيلمبرداري بسته به شخصيت ها و حالا لوكيشني كه هست مدام فيلمنامه را تغيير مي دهم.
اصلاً كاراكترها بي آن كه كلامي هم به من بگويند برايم الهام بخش هستند. براي همين نقش را به شخصيت واقعي آنها نزديك مي كنم و يا سناريو را آن قدر تراش مي دهم تا نزديك به لوكيشن فيلم شود.
* چه در داستان هايي كه نوشته ايد و چه در فيلم هاي كوتاه تان و همين «چند تار مو» مدام به زندگي مردم شهرنشين و دغدغه هاي آن توجه داريد، اين نگاه و استمرار آن از كجا مي آيد؟
- زماني كه «از كنار هم مي گذريم» نمايش داده شد، من تحليل هاي خوبي درباره اين فيلم خواندم و البته تعبيرهاي دوستان منتقد برايم تازگي داشت، اما چيزي كه هيچ وقت كسي به آن اشاره نكرد اين است كه دغدغه ام پرداختن به شهر و خصوصاً تهران است. من فقط يك فيلم خارج از تهران كار كرده ام، فيلم كوتاهي بود در شهر آذربايجان، البته فيلم موفقي هم نبود. اين در حالي بود كه من آن جا را كاملاً مي شناختم چون زادگاه پدرم بود. ولي فكر مي كنم چه فيلمنامه نويس و چه كارگردان درباره محيطي كه در آن كار مي كند بايد نسبت به آن شناختي عميق و كامل داشته باشد. در هر صورت اشاره اي كه شما كرديد كاملاً درست است.
* چه در فيلم قبلي شما و چه در همين «چند تار مو» اين كنار هم قرار گرفتن شهر و طبيعت و اصلاً اين گريز آدم ها به طبيعت كاملاً به چشم مي آيد. اين مسئله آگاهانه صورت گرفته؟
- من اين تقابل و در عين حال تضاد را دوست دارم. به خاطر همين است كه اگر در بعضي جاها شهر را هم نمي بينيم اما روح آن كاملاً قابل احساس است. اما در مورد طبيعت - كه من هميشه به مكان سرسبز هم نظر دارم- اين بستر اوليه بشر بوده پس بايد به شكل غريزي با آن رابطه خوبي برقرار كنيم، اما عملاً در مسائل خودمان و در مسائل شهر بزرگ تهران غرق شده ايم،  گويا حساسيت هايي را كه داشتيم از دست داده ايم و حالا ديگر نمي توانيم با طبيعت ارتباط برقرار كنيم.
* «چند تار مو» در عين حال كه فيلمي كاملاً شهري است اما ايده آن از دل شخصيت هاي پرشمارش مايه مي گيرد.
- زماني كه شخصيت هما در ذهنم شكل گرفت و به تدريج به تكامل مي رسيد، مرحله به مرحله آدم هاي ديگر فيلم هم پيدا شدند و جالب است تنها شخصيتي هم كه به تدريج چهره او كاملاً محو شد و فقط يك صداي حزن آلود و خسته از آن باقي ماند همين هما بود.
* در ميان شخصيت هايي كه خلق كرده ايد كدام يك را بيشتر دوست داريد؟
- فكر مي كنم پگاه. او تنها شخصيتي است كه به نظر مي آيد زنده و پر از حيات است و پيام آور زندگي است و البته يك نوع كودكي ناب و دست نخورده دارد. اما باز هم اين شخصيت را در سرتاسر فيلم احساس مي كنيم. در چشم انداز شهري در حال فرورفتن است و البته خيلي تلاش دارد كه به سوي بالا برود. اما نهايتاً مكان آخر او پايين ترين جا يعني همان زيرزمين تاريك و پر از سوسك است. پگاه براي من شخصيت مهمي است.
* چرا، دليل خاصي دارد؟
- هميشه تعجب مي كنم چه طور اين شخصيت را نوشتم كه اين قدر پر از اميد است؛ چون آدم هاي روشنفكر خيلي ساده اميدوار نمي شوند و دل نمي بندند اما پگاه كاملاً شاداب و اميدوار است و اين اميدواري هم اصلاً شكل تحميلي و ساختگي ندارد و وقتي باز در كنار محيطي چون شهر قرار مي گيرد زندگي او دچار پيچيدگي هاي گريزناپذير مي شود.
* از كاركرد تلفن در فيلم بگوييد و اين كه گاه جنبه معكوس مي گيرد.
- بله، دقيقاً. تلفن براي اين است كه آدم ها با هم ديالوگ  برقرار كنند. اما در فيلم اگرچه ظاهراً اين ديالوگ برقرار مي شود، اما هركس نهايتاً به فكر مسائل و مشكلات خودش است.
* و البته تمام فيلم سرشار از مكالمات تلفني است.
- بله؛ و مكالمه تلفني يعني مكالمه دورادور و دوري و جدايي.
* اما در انتهاي فيلم پسر كوچك هما مي آيد و دست نامادري اش بيتا را لمس مي كند.
- بله؛ اين تنها تماس واقعي فيلم است. در واقع حسي كه اين صحنه داشت نهايتاً پيام فيلم هم بود. در ميان اين همه مكالمات بي پايان نهايتاً آدم ها تنها هستند. اين كه آنها با هم حرف مي زنند ولي اصلاً همديگر را لمس نمي كنند و احساس نمي كنند. حس من اين بود كه آدم ها در سرتاسر فيلم در تنهايي و با خودشان صحبت مي كنند و تنها نقطه اميدوارانه فيلم همين لحظه از فيلم است.
* الان كه فيلم را روي پرده مي بينيد فكر مي كنيد به چيزي كه مد نظرتان بود رسيده ايد، يعني توانسته ايد در ديوار تنهايي آدم ها شكاف ايجاد كنيد و آنها را به هم نزديك كنيد؟
- اين اشاره شما به تنهايي هم خوب است. شايد يكي از اشكالات مهم تنهايي اين است كه انسان ها را خودخواه مي كند و البته ما به عنوان هنرمند با كاري كه داريم انجام مي دهيم تلاش مي كنيم تا اين ديوار حائل را سست تر بكنيم و البته كمي هم راه ها را هموارتر بكنيم كه آدم ها با يكديگر با اعتماد بيشتري ارتباط برقرار كنند و فيلم خودآگاهي در آنها را بيشتر كند.
* اسم فيلم هم خيلي جالب است چون مي تواند تعابيري مختلف داشته باشد، حالا شما درباره آن توضيح بدهيد.
- در فيلم سكانسي بود كه در نمايش عمومي آن را حذف كرده ام. در يكي از اين مكالمه ها، آن طرف گوشي وكيل هما است كه به او مي گويد شكايتي كه شما از آن كارخانه شامپوسازي كرده بوديد من به جريان انداختم و حالا صحبت هايي مي شود كه اصلاً دليل اين شكايت چه بوده. هما كه درگير مشكلات پسرش است مي گويد: حوصله ندارم و از وكيل خداحافظي مي كند و حالا ما در دفتر وكيل در شيشه اي كه روي ميز اوست چند تار موي هما را مي بينيم كه به آزمايشگاه داده بود. به هر حال آن سكانس را حذف كردم ولي چون اسم جذاب بود همان را استفاده كردم.
* ولي خب بار معنايي متفاوت آن وجود دارد.
- بله. مثلاً مي توان به رشته ها و سيم هاي ارتباطي اشاره كرد. اين كه آدم ها بيشتر با تلفن با هم صحبت مي كنند.
* و اين جمله و حس قشنگ را هم تداعي مي كند كه «چند تار موي تو را به تمام دنيا نمي دهم.» يعني جايگاه و ارزش آدم ها را براي يكديگر بازگو مي كند.
- تعبير قشنگي است و البته فكر مي كنم اين تعبير آخر نزديك تر به فيلم باشد. به نظرم اسم خيلي خاص و پرايهامي بود.
آناهيد مؤسسيان

سايه روشن هنر
مخاطب گريزي مشكل اصلي سينما
«مهدي  فخيم  زاده» كارگردان  سينما معتقد است  كه  صنعت  فيلم  حرفه اي  به اقتصاد متكي  بوده  و توليد فيلم  فارغ  از سرمايه  امكان  پذير نيست . وي  در گفت وگو با ستاد برپايي  همايش  كانون هاي  فرهنگي  و هنري  دانشگاه هاي  سراسر كشور، افزود: سرمايه گذاري  در توليد فيلم ، همواره  با احتياط صورت  مي گيرد و جوان گرايي  در سينما را تحت  تاثير قرارداده  است . دومين  همايش  كانون هاي  فرهنگي  و هنري  دانشگاه هاي  سراسر كشور ۲۶ تا ۳۰ آذرماه  جاري  برگزار مي شود. فخيم زاده  تصريح  كرد: تنها جواناني  كه  توانايي  اثبات  قابليت  خود را در عرصه  فيلمسازي  دارند، مي توانند حضور خويش  را به  سينما تحميل  كنند. كارگردان  فيلم هاي «همسر» و «هم نفس» به  وضع  صنعت  فيلم  كشور اشاره  كرد و افزود: سينماي  ايران  برغم  داشتن  بحران ، پس  از انقلاب  اسلامي  هويت  پيداكرد. وي ، «مخاطب  گريزي» را مهم ترين  مشكل  حوزه  سينما برشمرد و گفت : هزينه  بالاي تماشاي  فيلم ، خانواده ها را از رفتن  به سينماها باز مي دارد.
گوهر خلاقيت ايراني بايد كشف شود
براي اين كه بتوانيم در هنر جهان، جايگاهي داشته باشيم بايد از خودمان شروع كنيم و در پي كشف گوهر خلاقيت خود باشيم. به گزارش ستاد خبري همايش هنر و جهاني شدن، محمدابراهيم جعفري، نقاش شاعر و استاد دانشگاه با بيان اين مطلب افزود: همه اصلاحات ما در عرصه هنرهاي تجسمي  مربوط به خارجي هاست، حتي واژه مينياتور متعلق به آنها است و ما در اين عرصه از خودمان چيزي نداريم. وي گفت: آموزش و پرورش، صدا و سيما، در شناسايي و جهاني شدن هنر ما نقش بسيار مهم و موثري دارند. عضو رسمي هيات علمي دانشگاه هنر تهران تصريح كرد: بخش ديگري از معضل هنر ما كمبود در توليد تخيل خلاق است كه هنوز براي آن برنامه ريزي نداريم.
نقش آفرينان منتشرشد
007713.jpg
دوازدهمين شماره ماهنامه بازيگري «نقش آفرينان» در ۱۳۲ صفحه ويژه سالگرد منتشر شد. يادداشت هاي سالگرد از محمدرضا شريفي نيا، رامين پرچمي، رضا بنفشه خواه، نگار فروزنده، گفت وگو با مسعود كيميايي، بازيگري، وسوسه ها و وسواس ها نوشته اي از رضا كيانيان، گفت وگو با بازيگران سريال خانه بدوش، چارلي چاپلين سلطان غم، گفت وگو با ماهايا پطروسيان، بازيگران در گوشه و كنار جهان، گفت وگو با علي پروين به بهانه بازي در فيلم فوتباليست ها، ديدار با پروانه معصومي؛ به بازيگري احترام مي گذارم، اسدالله يكتا بزرگمرد كوچك سينماي ايران از جمله مطالبي است كه در اين شماره نقش آفرينان به چاپ رسيده است.

خبر
اعتراض ايرانيان به فيلم اسكندر
فيلم  «اسكندر كبير» به  خاطر عدم  توجه  به  برخي  از وقايع  مهم  تاريخي  خشم  برخي  ايرانيان  را كه  در خارج  از كشور زندگي  مي كنند برانگيخته  تا حدي  كه  آنان  در بخشي  از مناطق  آمريكا اين  فيلم  را بايكوت  كرده اند.
برخي  منابع  رسانه اي  نوشتند كه  اين  كار تازه  «اليور استون » اثري  است  كه  به  گفته  منتقدان  سينمايي  بيشتر از ديدگاه  شخصي  فيلمساز به  آن  نگاه  شده  است .فيلم  با وجود مدت  كوتاهي  كه  از نمايش  آن  مي گذرد مورد انتقاد دست  اندركاران  قرارگرفته  و حتي  در ميان  طرفداران  شيوه  فيلمسازي  اليور استون  به  عنوان  تصوير ضعيفي  از ماجراي  عظيم  اسكندر از آن  نام  برده  شده  است .گزارش  شده  كه  اين  فيلم  به  خاطر عدم  توجه  به  برخي  از وقايع  تاريخي  مهم  خشم  ايرانيان  را برانگيخته  تا حدي  كه  از طرف  موسسه اي  مربوط  به  ايرانيان در خارج  از كشور مقاله اي  در سايت هاي  اينترنتي  به  چاپ  رسيده  است  كه  موضوع  آن  ايران  پس  از اسكندر مقدوني  و پايداري  و مقاومت  ايرانيان  در مقابل  تهاجم  فرهنگي  يونانيان  است .اين  مقاله  حمله  اسكندر مقدوني  به  ايران ، بزرگترين  مظهر تمدن  جهان  آن  روز را تلاشي  براي  دستيابي  به  ثروت  ايرانيان  كه  در رفاه  و آسايش  مطلق  زندگي  مي كردند، خوانده  است .
مهندس  «امينه  حسام» يك  تاريخ شناس  ايراني  ساكن  لس  آنجلس  با توصيف  شرايط  زندگي  ايرانيان  در زمان  حمله  اسكندر و از اينكه  از ماجراهاي  مهمي  چون  به  آتش  كشيدن  تخت  جمشيد توسط  اسكندر و از بين  بردن  يكي  از دو نسخه  موجود از دست  نوشته  اوستا در فيلم  استون  خبري  نيست ، ابراز تأسف  مي كند.اين  تاريخ  شناس  مي گويد: من  فيلم  را ديدم ، فيلم  پرخرجي  است ، متأسفانه  آتش  زدن  تخت  جمشيد را نشان  نمي دهد چون  اسكندر در غرب  به  عنوان  اسكندر بزرگ  معروف  است ، اگر آتش  زدن  تخت  جمشيد را نشان  مي دادند بنابراين  نمي توانست  اسكندر بزرگ  باشد.
پيشنهاد بي شرمانه
007740.jpg
پيشنهاد بي شرمانه عنوان اولين رمان فيلمنامه  ايراني است كه به قلم سيدمجيد امامي به نگارش درآمد و در ۱۸۴ صفحه با بهاي ۱۲۰۰ تومان منتشر شده است. سينما از ابتدا مديون ادبيات بوده است و ادبيات نيز از سينما تأثير پذيرفته و ايجاز توام با بيان تصويري در آن رشد كرده است. پرسشي كه امروز مطرح است اين است كه آيا سينما و ادبيات مي توانند فراتر از اقتباس و در نطفه نخستين يگانه شوند؟ ساختار جديد رمان فيلمنامه مي كوشد به اين پرسش پاسخ دهد.
«پيشنهاد بي شرمانه» اولين اثري است كه يك فيلمنامه نويس ايراني در تجربه  ادبي به آن دست يافته است. سفارت، غنچه هاي ديروز و شخصيت پردازي در سينما آثار ديگري است كه از سيد مجيد امامي(سما) منتشر شده است.

هنر
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
دانشجو
سياست
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  دانشجو  |  سياست  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |