يكشنبه ۲۰ دي ۱۳۸۳
گزارشي از يك همايش
آسيب شناسي روابط دختر و پسر
008787.jpg
فاطمه مشهدي رستم
هريك از ما، در جدايي، فقط نيمه اي از انسان است و هميشه، نگران آن نيم ديگر...
موفقيت و سلامت روح و روان انسان و در طيفي گسترده تر، برخورداري از جامعه اي طبيعي و قابل تحمل، حاصل تعاملات مثبت و رضايت بخشي است كه هر فرد، مي تواند در زندگي اجتماعي خويش برقرار نمايد. روابطي كه بر مبناي افكار و اهدافي مفيد و سازنده بنا گرديده است و ضامني براي دستيابي به بهترين امكانات موجود در زندگي به حساب مي آيد.
اين مقدمه را بپذيريم. حال اين سؤال پيش خواهد آمد كه آيا صورت متفاوتي از اين ارتباطات يعني رابطه ميان دختر و پسر نيز چنين كاركرد مثبتي دارد يا مي تواند مسأله آفرين و آسيب زا باشد؟امروزه ضرورت هاي اجتماعي ايجاب مي كند اين مساله به دور از پيشداوريهاي عجولانه از سوي روانشناسان و صاحب نظران مورد بررسي قرار گيرد.از نقطه نظر جوان امروز، فارغ از نوع جنسيت، ارتباط بين دختر و پسر، به لحاظ شناخت يا رسيدن به يك نقطه اشتراك و يا حتي منجر به ازدواج، مساله اي عادي و اجتناب ناپذير است. اما از سوي ديگر افراد جامعه، با چنين رابطه اي گاه به گونه اي قاطع، مخالفت و گاه با هزاران اما و اگر روبه رو مي شوند.
راه حل چيست؟ اين سؤال موضوعي است كه آقايان، دكتر شهابي، جامعه شناس و استاد دانشگاه علامه طباطبايي كمال تبريزي كارگردان سينما، سردار نبي مصطفي، مشاور معاونت اجتماعي نيروي انتظامي، حجت الاسلام احمدي و دكتر شيري روانپزشك و استاد دانشگاه در همايش «آسيب شناسي روابط دختر و پسر» دي ماه امسال در جمع  زيادي از دانشجويان دانشگاه هاي تهران و به همت بسيج دانشجويي مورد بحث و بررسي قرار داد ند.
«كمال تبريزي» كارگردان مجموعه تلويزيوني «دوران سركشي»: خانواده هايي كه در زمينه ارتباط سالم دختران و پسران نظارت و كنترل دقيق و غيرمستقيمي را اعمال كرده اند و همچنين اطلاعات لازم را در خصوص مسايل ازدواج، نحوه برخورد و ارتباط صحيح در اختيار فرزندان قرار داده اند، هيچ گاه دچار مشكل نشده اند
خانواده عامل بحران
«كمال تبريزي» كارگردان مجموعه تلويزيوني «دوران سركشي» در ابتداي اين نشست خانواده را عامل اصلي بروز ناهنجاري در رابطه بين دو جنس مخالف بيان كرد و گفت: محدوديتهاي تعريف نشده والدين در روابط دختر و پسر منجر به لجام گسيختگي جوانان مي شود.
اين كارگردان سينما و تلويزيون كه پس از پخش قسمتهايي از مجموعه تلويزيوني «دوران سركشي» در نشست مذكور سخن مي گفت، با اشاره به اين كه بخش عمده اي از اين سريال واقعي بوده و براي ساخت آن پرونده هاي دختران فراري در «خانه ريحانه» مورد مطالعه و تحقيق قرار گرفته بود، افزود: حدود ۹۰ درصد مشكلات اين پرونده ها به والدين آنها مربوط بوده است.
وي افزود: در حال حاضر در برخي خانواده ها والدين معتقدند كه نبايد با فرزندان خود در خصوص رابطه با جنس مخالف و يا ازدواج صحبت كنند؛ درحالي كه بي تفاوتي به اين مسأله موجب مي شود فرزندان در سنين بزرگسالي و بلوغ به دليل عدم آشنايي و آموزشهاي لازم دچار آسيبهاي جدي شوند. تبريزي افزود: خانواده هايي كه در زمينه ارتباط سالم دختران و پسران نظارت و كنترل دقيق و غيرمستقيمي را اعمال كرده اند و همچنين اطلاعات لازم را در خصوص مسايل ، ازدواج، نحوه برخورد و ارتباط صحيح در اختيار فرزندان قرار داده اند، هيچ گاه دچار مشكل نشده اند. وي همچنين نبود تعريف مشخص از رابطه بين دختر و پسر در جامعه را از ديگر مشكلات كنوني دانست و گفت: به همين دليل، برخي رابطه هاي سالم نيز در جامعه نامناسب تلقي مي شود.
تبريزي مشكلات مالي و اقتصادي را از ديگر علل بروز ناهنجاري در روابط دختر و پسر بيان كرد و گفت: با توجه به شرايط اقتصادي جامعه، تشكيل زندگي براي بسياري از جوانان ميسر نيست كه اين امر منجر به بروز ناهنجاري در جامعه شده است؛ در حالي كه با توجه به وجود فرهنگ ريشه دار اسلامي در جامعه، مهيا كردن شرايط ازدواج موجب رفع مشكلات مي شود. وي فقر فرهنگي و اقتصادي را به ترتيب از عوامل اصلي بروز ناهنجاري در ارتباط دختران و پسران دانست و خاطرنشان كرد: با ريشه كني اين دو عامل، ايجاد فرهنگ آموزش در خانواده ها و مهيا شدن شرايط ازدواج براي جوانان، هيچ مشكلي از حيث رابطه دختر و پسر در جامعه نخواهيم داشت.
نياز به كالبد شكافي روابط
سردار نبي مصطفي:چند سالي است كه بحث ارتباط ميان دختر و پسر به صورت جدي، طي برنامه هايي گوناگون مطرح شده است اما آنچه مشخص است آن كه تا به حال هيچ يك از اين برنامه ها و صحبت ها، نتوانسته به يك نتيجه مشخص و جدي دست يابد. فكر مي كنم براي طرح و پرداختن به چنين قضيه اي، در هيچ مجمع و محفلي، مخالفي وجود نداشته باشد. اما همان طور كه در قبل هم عنوان كردم، اين كه يك موضوع قابل تعمقي نظير اين بحث، طي سه- چهار سال گذشته چه خروجي ها و دستاوردهايي داشته، جاي سؤال است.حتي به نظر مي رسد علي رغم آن كه يافته هاي خوبي در اين چند سال درباره اين مسأله به دست آمده اما هنوز امكاني براي دنبال كردن يك هدف مشترك، دست نداده است؛ در حالي كه مي شد براي تدوين يافته ها منشوري تهيه و ارايه گردد تا نسلي كه دنبال اين جواب ها است، از سرگرداني به در آيد.
008799.jpg
مؤلفه هاي حائز اهميت
دكتر شهابي: به نظر من رسيدن به يك پاسخ نهايي مشخص، كار دشواري نيست. از طرفي بايد گفت چنين موضوعي تا به حال از زير ذره بين دانشگاه ها بيرون بوده است، اما در حال حاضر مشاهده مي شود اين نقيصه برطرف شده و به راحتي مي توان راجع به خصوصي ترين موضوعاتي كه در زندگي انسان ها رخ مي دهد، صحبت نموده و آنها را از نظر مطالعات علمي براساس يافته هاي پژوهشي بررسي كرد. همه اين موارد نهايتاً بعد از تدوين يك صورت مساله مناسب و تبيين صحيح، مي توانند منجر به ارايه راه حال مناسبي شوند. در اينجا ذكر دو نكته ضروريست. يكي آن كه در ارتباط با يافتن راه حل، براي مهندسي اجتماعي روابط دختر وپسر بهتر است بعد از تبيين مساله و در واقع رسيدن به يافته هاي علمي، اراده كنيم و دومين نكته، آن است كه در ابتدا روابط دختر و پسر را تعريف كنيم تا متوجه شويم اين تعريف، شامل چه مواردي مي باشد و اصولاً درباره چه نكاتي داريم صحبت مي كنيم. در واقع بايد يك تعريف عملياتي از اين مسأله داشته باشيم، اما قبل از آن بايد يك نگاه تاريخي به اين روابط داشته باشيم و ببينيم در صد سال اخير، كجا بوده ايم و الان كجا ايستاده ايم و يا تحول فرهنگي چگونه در اين حوزه اتفاق افتاده است. اگر در ساير زمينه ها ما شاهد تحولات فرهنگي، آن هم به صورت شتابان بوده ايم آيا در اين زمينه هم شاهد گسست نسلي هستيم؟ آيا جامعه ما از نظر نگرشي و رفتاري نگاهش به مقوله ميل جنسي عوض شده يا نه؟ اصولاً وقتي صحبت از روابط دختر و پسر مي كنيم راجع به چه مفاهيمي سخن مي گوييم؟ به تصور من ما بايد در باره سه مقوله متفاوت صحبت كنيم:
۱- بحث مربوط به غريزه جنسي
۲- بحث اروتيسيزم يا پردازش فرهنگي غريزه جنسي
۳- بحث عشق يا روبناي عاطفي ميل جنسي
«زيگموند بومن» ، جامعه شناس انگليسي، مي گويد در مقام مقايسه، اين سه مقوله هم به لحاظ تحليلي قابل تفكيك هستند و هم پيوستگي بين اين سه مقوله وجود دارد. حالا كه قرار است وارد بحث آسيب شناسي روابط دختر و پسر شويم بايد بپرسيم آسيب شناسي در زمينه كداميك از اين سه مقوله مي خواهد صورت گيرد؟ نكته بعدي آن است كه براي آن كه تحليل مناسبي از اين بحث ارائه شود، نه تنها آسيب شناسي روابط دختر و پسر، بلكه آسيب شناسي سياست ها و روشهاي كنترل روابط دختر و پسر هم بايد مورد بحث واقع شود. همچنين در زنجيره  علِّي كه بين اين متغير ها برقرار مي كنيم بايد ببينيم جنبه هاي نامطلوب روابط دختر و پسر مسبوق به چه عللي است. و فراموش نكنيم كه بسياري از ناهنجاري ها در واقع تحت تاثير روندهاي جهاني است و همين طور تحت تاثير روندهاي ساختاري در جامعه ما كه هيچ وقت متعرض آن جنبه هاي ساختاري نشده ايم،  هميشه جنبه هاي اقتصادي ورود به دنياي اقتصاد بازار را پذيرفتيم، اما از پذيرش لوازم و پيامدهاي فرهنگي آن بيم و هراس داشتيم.
دكتر شهابي:به  هر حال بايد ديد آنچه را كه امروز درباره اش صحبت مي كنيم تا چه اندازه ناشي از روندهاي جهاني تجدد و مدرنيزه شدن جامعه و فرهنگ و ورود نهادهاي مدرن در جامعه بوده است كه به تعبير «پارسونز» از تقسيم كار، تفكيك اجتماعي و تمايزات كاركردي ناشي مي شود؟
به  هر حال بايد ديد آنچه را كه امروز درباره اش صحبت مي كنيم تا چه اندازه ناشي از روندهاي جهاني تجدد و مدرنيزه شدن جامعه و فرهنگ و ورود نهادهاي مدرن در جامعه بوده است كه به تعبير «پارسونز» از تقسيم كار، تفكيك اجتماعي و تمايزات كاركردي ناشي مي شود. همچنين اينكه تا چه اندازه پديده جواني به عنوان يك پديده متأخر در جامعه ما با يك سري مشكلات و موانعي روبه رو شده، و باز اين كه روابط دختر و پسر به عنوان يكي از مؤلفه هاي جواني، تا چه اندازه بيشترين ميزان پاتولوژي ها، يا آسيب ها را از درون خودش به وجود آورده است. روابطي كه مشكل جامعه در حال گذار ايران است و به لحاظ تاريخي جامعه بزرگسال هميشه به دنبال اين بوده كه به نحوي آن را حل نمايد. آن هم بدون آن كه لطمه اي به ايجاد پيوستگي فرهنگي وارد شود و يا انقطاع فرهنگي بين نسل ها به وجود آورد. بنابراين اگر قرار است با انصاف نسبت به اين موضوع، صحبت كنيم بايد تمام ابعاد آن را در سطوح تحليل كلان ميانه و خرد، مورد بررسي قرار دهيم.
مثلاً در خصوص آسيب شناسي عشق، گروهي از محققان، اخيراً در انگليس، صحبت از اين مسئله كرده اند كه عشق نزديك به نوعي بيماري رواني است. آنها گفته اند فعل و انفعالاتي كه در لحظه عاشق شدن در مغز انسان به وجود مي آيد،  شبيه همان حالتي است كه انسان ها در صورت اعتياد به مواد مخدر پيدا مي كنند. ديگر آن كه جامعه شناسان و روان پزشكان و پزشكان انگليسي بدان نتيجه رسيده اند كه وقتي زمان روابط عاشقانه، منقضي و سپري مي شود،  بيشترين صدمه هاي روحي و رواني و عاطفي به افراد وارد مي آيد. بنابراين همين آسيب شناسي پزشكي يا روان پزشكي در خصوص يكي از اين مؤلفه ها بايد درباره ساير جنبه ها هم صورت پذيرد. بايد گفت با توجه به تحول بزرگي كه در جهان و با توجه به همين سه مؤلفه مورد نظر (سكس _ اروتيسيزم _ عشق) رخ داده، ديگر هر سه زمينه با هم وارد عمل نمي شوند. مثلاً اگر در گذشته ميل جنسي و فعاليت جنسي براي توليد مثل در نظر گرفته مي شد، امروزه تبديل به يك نوع لذت طلبي مستقل از توليد مثل شده است.بنابراين در دنياي امروز كه همه چيز در حال تجاري شدن و كالايي شدن است، لذت جنسي هم صرفنظر از هدف و كاركردهاي اصلي آن، چه توليد مثل باشد، به عنوان يك كالا در اختيار مصرف كنندگان قرار مي گيرد.به همين دليل است كه مي بينيم حيات روزمره انسان ها در اكثر جوامع اروتيزه شده است. منظورم كليه پردازش هاي فرهنگي است كه بر روي ميل جنسي صورت مي گيرد، همه مناسك،شعائر و اعمال و كردارهايي كه جوامع، حول و حوش مقوله ميل جنسي ايجاد مي كنند.
008760.jpg
حجت الاسلام احمدي:ارتباط دختر و پسر در قالب يك ارتباط دوستانه و صميمانه نياز هر انسان جواني است اما مهم آن است كه چگونه اين صميميت پياده و اجرا شود تكليف اين چگونگي هم از نظر شرع، مشخص است
خودكم بيني جوانان
-دكتر شيري: عواملي همچون خودكم بيني جوانان در جامعه باعث شده تا بيشترين حجم مصرف مواد آرايشي را شاهد باشيم.
خودكشي، اضطراب، استرس، افت تحصيلي، عصبانيت، خودكم بيني، غلبه ديدگاه جنسي و ترس از خيانت از تبعات ارتباط «ناسالم» دختر و پسر است. با وجود ۲۲ ميليون جمعيت ۱۴ تا ۱۹ سال جوان و نوجوان، در كشور هنوز مشخص نيست مسؤولان چه اقدام مؤثري براي تامين خواستهاي آنها انجام داده اند.
سركوب نيازهاي جوانان و نوجوانان و نگرش بدبينانه نسبت به روابط دختر و پسر مشكلات را حل نمي كند. بايد به دنبال راهكارهاي اساسي باشيم كه آن آموزش روابط سالم دختر و پسر در جامعه است.
* پس از طرح اوليه موضوع توسط كارشناسان و استادان، جلسه به صورت پرسش و پاسخ ادامه يافت.از نظر شما،  عوامل و ظواهر اجتماعي،  مثل آرايش و لباس پوشيدن و خودنمايي و به نوعي با مد روز رفتار كردن پسرها و دخترها، آيا مي تواند در ايجاد روابط نامناسب مؤثر باشد، اگر مؤثر است، ميزان آن چه قدر است؟
- دكتر شهابي: پاسخ اين سؤال بر مي گردد به صحبت هاي اوليه بنده. آنجا كه گفتم در اين زنجيره علّي قرار است از كجا شروع كنيم. سوال شما در انتهاي آن زنجيره علّي قرار مي گيرد. در جامعه شناسي و مطالعات فرهنگي مقوله اي وجود دارد كه من آن را صنايع ظاهرآرايي يا صنايع خودآرايي مي نامم، كه شامل صنعت مد ، صنعت بدنسازي يا زيباسازي، صنعت لوازم آرايش و صنعت عطريات مي شود. اينها سمبل هاي ورود يك جامعه به عصر جامعه مصرفي است. صنايع ظاهر آرايي امروزه بسياري از هزينه هاي خانواده ها و جوان ها را به خود اختصاص داده است. اگر شما به ابعاد ساختاري مدرنيزه شدن جامعه و تبديل بازار سنتي به بوتيك و مركز خريد توجه كنيد خواهيد ديد كه از زماني كه اين تحولات به وجود آمده، زنان و مردان در حوزه عمومي( محل كار، محل تحصيل يا اماكن تفريحي)، امكان يافته اند در كنار يكديگر باشند. اين وضعيت باعث شده صاحبان صنايع خودآرايي يا ظاهرآرايي براي پاسخگويي به نياز انسانها به تشخص و نياز به همانندي و تشكيل هويت هاي جمعي محصولات و كالاهاي جديدي را توليد كنند و در اين مسير به سودهاي سرشاري هم دست يابند. از طرف ديگر شهروندان جوامع مصرفي با استفاده از اين وسائل مصرفي، در واقع مي خواهند شكل جديدي از خود را به ديگران نشان دهند. به عبارتي با توسل به اين وسائل، بخشي از هويت فردي خودشان را دستكاري مي كنند. درست مانند كسي كه از بيني خودش خوشش نمي آيد و آن را به تيغ جراحي مي سپارد. در واقع فرد، با هويت خودش در طول زندگي همين كار را مي كند. يعني بخش هايي از هويت را با گزينه هاي فرهنگي بومي و غيربومي كه در اختيارش است، مهندسي مي كند. ساخت جديدي به آنها مي دهد و هويت هاي تركيبي براي خود،  درست مي كند.خود اين شكل گيري يا به وجود آمدن صنايع خودآرايي كمك مي كند به اين كه روابط پسر و دختر، ابعاد جديدي پيدا كرده و ازنگاه تحليل نشانه شناختي، كمك كند به نشانه گذاري هاي هويتي. افراد از طريق نوع لباسي كه مي پوشند به ديگران اعلام مي كنند ما كه هستيم و كه نيستيم. همين طور از طريق پيروي از مد و دهن كجي به ساير گزينه هاي فرهنگي. بنابراين كاركرد اين آيتم ها و كالاها و محصولات فرهنگي اين است كه از طريق آنها،  كدهاي ارتباطي بين دختران و پسران شكل مي گيرد و افراد براي نزديك شدن به هم يا دور شدن از هم، از اين سمبل هاي هويتي و منزلتي استفاده مي كنند تا اگر خواهان ارتباط هستند، براساس اين نشانه ها ارتباطات خودشان را شكل دهند.
*در انتخاب يك دوست يا مصاحب از جنس مخالف كه بدون لذت هم شكل گرفته،  اگر اين رابطه ايجاد محبت و يا عشق كند، آيا از نظر شرعي اشكال دارد؟
- حجت الاسلام احمدي:وقتي صحبت از ارتباط دختر و پسر مي شود، بايد روي اين مرحله اي كه اريكسون مي گويد يك نياز است تمركز كرد كه حالا اگر مبناي روان شناختي مسئله را بخواهيم بررسي كنيم .ارتباط دختر و پسر كه در قالب يك ارتباط دوستانه و صميمانه است نياز هر انسان جواني است اما مهم آن است كه چگونه اين صميميت يا شريك پيدا كردن و يا دوست پيدا كردن و هم افق شدن اين دو نفر، در اهداف، آرزوها و مسائل زندگي، پياده و اجرا مي شود. تكليف اين چگونگي هم از نظر شرع، مشخص است. روابط دختر و پسري كه مبناي جنسي داشته باشد، نه تنها از نظر شرع، بلكه از نظر عرف هم اشكال دارد.
008757.jpg
سردار بني مصطفي: حرمت انسان ها و حفظ شئونات آنان ايجاب مي كند ما با آموزش هايي كه به مأموران مي دهيم، پليس را در برخورد با شرايط اينگونه ارتباطات، هشيار كرده تا آنان باشگرد خاصي برخورد كنند و موجبات ناراحتي فرد يا افرادي را فراهم نياورند
* آيا نيروهاي انتظامي دربرخورد با جوانان و مواردي كه به نحوي به روابط دختران و پسران مربوط مي شود، آموزش هاي لازم را
مي بينند؟ آيا آنان ميان انواع مختلف ارتباط و درجات آن تمايز مي گذارند؟ و بالاخره اينكه آيا نيروي انتظامي در مواجهه با چنين مواردي از مددكاران و تحصيلكردگان سود مي برد؟
- سردار بني مصطفي: بايد بگويم آنچه كه در رويكرد پليس پيرامون اين موضوع وجود دارد آنست كه يك مقدار نگاه جامعه به پليس، هنوز اصلاح نشده و بعضاً توسط برخي فيلم ها نيز تشديد مي شود. استراتژي ما در پليس براين نيست كه اگر با بسياري از موارد نادرست و يا غيرمعقول برخورد داشتيم، همه را در رسانه ها تبليغ كنيم. من كمتر سراغ دارم كه فقط و فقط بخاطر دوستي ساده يك دختر و پسر كه مثلاً دارند در پارك صحبت مي كنند، آنها را بازداشت كنند. ما امروز با نمونه هاي بارزتري از آن چه كه اسمش را مي شود گذاشت روابط نامشروع، روبرو هستيم. درباره آموزش پليس هم بايد اين نكته را ذكر كنم كه اتفاقاً تمام مسائل با رويكرد آموزشي براي تمام رده ها توصيف و ارائه مي شود. ما حتي براي بهبود بعضي هايي كه فساد اخلاقي بالايي داشتند كاري كرديم تا در حضور خانواده هايشان و اساتيدي مطلع و آگاه، مسئله را به خوبي فيصله دهيم و فرد را هم متوجه اعمالش كنيم. حتي بارها، به كرات اعلام كرديم چنانچه نمونه هايي ملاحظه شد كه با ادعاهاي امروز پليس، در تضاد بود، از طريق شماره تلفن ۱۹۷ و ارائه اطلاعات كامل، ما را در خدمت رساني بهتر، ياري دهيد.
* يعني اگر نيروي انتظامي پسر و دختري را با هم گرفت، به تلفن ۱۹۷ اطلاع دهيم و معترض شويم؟
-سردار بني مصطفي: ببينيد،  اين گرفتن بدان معنا نيست كه شما صحنه گرفتن را ببينيد! چون ممكن است روابطي در پشت اين قضيه باشد، منتها حرمت انسان ها و حفظ شئونات آنان ايجاب مي كند ما با آموزش هايي كه به مأموران مي دهيم، پليس را در برخورد با شرايط اينگونه ارتباطات، هشيار كرده تا آنان با شگرد خاصي برخورد كنند و موجبات ناراحتي فرد يا افرادي را فراهم نياورند.
* آيا داشتن ارتباط دختر و پسر در قبل از ازدواج منجر به توليد مشكل، پس از ازدواج خواهد شد و اصولاً نظر شما، به عنوان يك جامعه شناس، درباره ازدواج با دوست چيست؟
- دكتر شهابي: به تعبير جامعه  شناسان،  پديده عشق رمانتيك، يك پديده جديدي است. عده اي معتقدند عشق رمانتيك، مقدمه اي است براي ازدواج. عده اي هم مي گويند شواهد و قراين در بسياري از جوامع نشان مي دهد كه افراد، آگاهانه بعنوان يك دوره گذار به اين موضوع نگاه مي كنند. يعني پديده عشق رمانتيك را بدون توجه به ازدواج دنبال مي كنند! آنهم صرفاً بخاطر جذابيت هاي اين دوره گذار. بنابراين مي توان از دو بعد به مسئله نگاه كرد. يكي كساني كه مي خواهند از مرحله عشق به ازدواج برسند كه بايد گفت موضوع اينست كه عامليت همسرگزيني در دنياي مدرن عوض شده است. يعني اگر در دوران گذشته، بزرگان قبايل و ريش سفيدان و خويشاوندان، همسرگزيني مي كردند، امروز به دليل تحولات بزرگ اجتماعي، فرهنگي كه در دنيا و ايران، اتفاق افتاده، عامليت همسرگزيني متكثر شده است. يعني مردم به دليل زندگي در يك جامعه متكثر، به لحاظ ديني _ قومي و ساختي، در خيلي از زمينه ها و سبك هاي زندگي،  با يكديگر متفاوت شده اند، از جمله مسئله ازدواج و همسرگزيني. مثلاً عده اي منتظر مي نشينند تا والدينشان براي آنان همسر انتخاب كنند. عده اي هم خودشان دنبال اين موضوع مي روند و حال ممكن است بعضي هم اين عامليت را از طريق عشق دنبال كنند. اين عشق چه محتوا و مصداقي دارد بايد بحث شود و دوم جواناني كه براي ازدواج استطاعت مالي خانوادگي يا شخصي دارند، اما دنبال اين امر نمي روند. چون مي خواهند از مزاياي دوران تجرد كه عدم پذيرش مسئوليت است استفاده كنند. مشكلي كه در حال حاضر وجود دارد، يك معيار دوگانه مي باشد، يعني يك بام و دو هوا! معيارهاي جوانان براي انتخاب دوست و انتخاب همسر يكسان نيست. جوانان ما از يك طرف مي خواهند به برخي از ارزش هاي سنتي مربوط به تشكيل خانواده و ازدواج پايبند باشند، و از طرف ديگر مي خواهند ارزش هاي جديد مربوط به گذار از دوران جواني را با عشق رمانتيك تجربه كنند. به همين دليل مجبور مي شوند پنهان كاري هايي كنند تا برچسب هاي منفي اجتماعي به آنها زده نشود.
008763.jpg
دكتر شهابي:معيارهاي جوانان براي انتخاب دوست و انتخاب همسر يكسان نيست. جوانان مامي خواهند به برخي از ارزش هاي سنتي پايبند باشند، و از طرف ديگر مي خواهند ارزش هاي جديد مربوط به عشق رمانتيك را تجربه كنند
* در شرع و فرهنگ ما آمده، آرامش واقعي در ازدواج دائم است. از طرفي توصيه در تهذيب نفس هم زياد است، در نهايت گفته مي شود كه در دوستي هاي پنهاني هيچگونه آرامشي وجود ندارد و تازه، فرد را دچار نوعي اضطراب هم مي كند. حال با توجه به اين نكات و نيز اينكه فاصله بلوغ جنسي تا ازدواج، در جامعه ما خيلي زياد است، چه راهكاري را مي توان جلوي پاي جوانان گذاشت تا دچار بعضي مسائل و مشكلات نشوند و عزت نفسشان هم حفظ شود؟
- حجت الاسلام احمدي: قبل از پاسخ به اين سئوال، بايد برگردم به اين نكته كه ارتباط دختر و پسر قبل از ازدواج، چگونه است و آيا ازدواج با دوست دختر و يا دوست پسر، مي تواند به يك زندگي آرامش بخش، منجر شود يا خير. در تحقيقاتي كه چندي قبل ملاحظه مي كردم و موضوعش طلاق و ريشه ها و دلايل و آمار روزافزون آن در كشورهاي مختلف از جمله ايالات متحده و كانادا بود، به نتايجي برخورد كردم كه بسيار جالب بود. بدين ترتيب كه آمار طلاق بين آن دسته از دختران و پسراني كه قبل از ازدواج رسمي با هم ارتباط داشته اند،  بسيار بالا بود. نكته قابل توجه اين تحقيق اين است كه احتمالاً طلاق،  بين زوج هايي كه مدتي قبل از ازدواج با هم زندگي كرده و سپس ازدواج و زندگي مي كنند بيشتر از آناني است كه قبل از ازدواج با هم زندگي نكرده اند. باز نكته جالب ديگر اينكه: زوج هايي كه بدون ازدواج، بصورت هم خانه اي با هم زندگي مي كنند احتمال ازدواج شان به نسبت ساير زوج ها كمتر است. نتيجه ديگر اين تحقيقات اين است كه زناني كه قبل از ازدواج،  بصورت هم خانگي با مردي زندگي مي كرده اند، غالباً پس از ازدواج به همسر خود خيانت مي كنند! از اين تحقيقات مي گذريم و برمي گرديم به ارتباط دختر و پسر و اينكه اصولاً اين ارتباط براي چيست. آيا براي ازدواج است كه بايد گفت مگر تنها راه آشنايي با روحيات و اخلاق يكديگر اين است؟! راه هايي در فقه ما وجود دارد از جمله، موضوع ازدواج در مسئله ۲۸ باب نكاح تحريرالوسيله حضرت امام. با مراجعه به آن مي توان متوجه شد كه اسلام دست دختر و پسر براي مراسم خواستگاري و ازدواج و مقدمات ازدواج را فراهم كردن چه قدر بازگذاشته شده است. نكته ديگري را كه مي خواهم بدان اشاره كنم صحبت آقاي دكتر شهابي است كه فرمودند: با توجه به تغييرات و تحولات زمان و فرهنگ ها، قبلاً چنين بود و اينك چنان! يا قبلاً چنان بود و اينك چنين ! و بعضي ها مي خواهند از آن وضعيت بيايند بيرون و خودشان همسرگزيني كنند. اين مسئله بسيار خوب است اما چگونه؟ تمام مسائل در همين چگونگي است. آيا آشنا شدن و قدرت انتخاب پيدا كردن و در دست گرفتن قدرت انتخاب براي شريك زندگي، لازمه اش اينهاست؟
ما مي گوييم اين طريق لازم نيست. راه هاي منطقي تر ديگري كه عرف پسند و مشروع و جامعه پسند باشد، وجود دارد، راه هايي كه هم نهادهاي ما و هم خانواده هاي ما و بزرگان ما بپسندند. راه هايي كه مطابق با ميل و رغبت خود فرد هم باشد. چه ايرادي دارد ما راه ميانه اي را برگزينيم؟ يعني نه آن، نه اين، بلكه راه ميانه.
* ممكن است به يكي از اين راه هاي ميانه اشاره كنيد؟
- حجت الاسلام احمدي: اين كه روابط پنهاني بين دخترها و پسرها كنار برود، ما حتي اين را در سوره مباركه مائده، آيه پنج و سوره نساء آيه بيست و پنجم داريم كه مي گويد ارتباط مخفيانه نداشته باشيد.

نگاه امروز
روابط و قواعد
جواني فوق العاده جمعيت كشور از يك سو و تغيير و تحولات اجتماعي و فرهنگي از سوي ديگر وقتي در كنار عوامل ديگري چون افزايش سطح تحصيلات و نيز شهري شدن قرار مي گيرد الگوهاي ثابت و پايدار بسياري از مناسبات در روابط اجتماعي را دگرگون مي كند. اين دگرگوني اگرچه فراگير و عام است و تقريبا همه اقشار و طبقات اجتماعي را دربر مي گيرد اما در رفتارهاي جوانان به عنوان عاملان و حاملان اين تحول و دگرگوني بيشتر خودنمايي مي كند؛ اكنون نوع مناسبات جوانان با خانواده و والدين تغيير كرده است، تغيير و تحولي كه برخي از آن با عنوان شكاف نسلي ياد مي كنند، اما اين تغييرات تنها به روابط جوانان با بزرگترها و والدين محدود نمي شود، روابط جوانان با يكديگر به ويژه رابطه دختران با پسران نيز دستخوش تغيير و تحول شده است. پيش از اين دختران بيشتر براي مادرشدن و تدبير منزل تربيت شده و به همين دليل نيز كمتر در اين دو منظر حضور مي يافتند. از اين رو روابط دختران و پسران محدود مي شد به دوران پس از ازدواج كه به عنوان همسر در كنار يكديگر قرار مي گرفتند. حتي همسريابي جوانان و شناخت و علاقه پسر و دختري به يكديگر نيز از كانال هاي مرسوم و متداول خانوادگي شكل مي گرفت و كمتر فرصتي براي شناخت مستقيم، بي واسطه و چهره به چهره آنها وجود داشت. اما اكنون وضعيت اجتماعي و فرهنگي كشور كاملا تغيير كرده است. زنان و دختران به عنوان نيمي از نيروي فعال جامعه مطرح اند، جمعيت دانشجويان دختر بر پسران پيشي گرفته است، زنان و دختران بسياري از عرصه هاي شغلي و حرفه اي را درنورديده اند و در بسياري از ادارات و سازمان ها پا به پاي مردان به كار و فعاليت مشغولند.
اين تغيير آرايش اجتماعي لاجرم به روابط و مناسباتي ميان دو جنس مي انجامد كه قبل از اين كمتر سابقه داشته است، مناسباتي كه از كودكي، نوجواني و جواني شروع مي شود و تا سالهاي بعد ادامه خواهد داشت. مناسباتي كه چنانچه از قاعده و ضابطه اي فرهنگي و امروزين برخوردار باشد، راه گشاي حضور و مشاركت همه جانبه زنان و مردان آينده در ساختن جامعه و نيز عامل كاهش بسياري تنش و آسيب هاي اجتماعي خواهد بود.
نوع ارتباط دختر و پسر يا زن و مرد را مي توان از يك منظر كلي به دو نوع تقسيم كرد؛ نوع نخست ارتباطي است كه در قالب تعاملات متعارف زندگي اجتماعي پديد مي آيد، نظير ارتباط هاي كاري در ادارات و كارخانه ها و مانند آنها. چنين ارتباطي تا زماني كه در چارچوب اصول پذيرفته شده شرع و اجتماع باقي مي ماند و ساحت آن آلوده به اميال نفساني نشود، معقول و پذيرفتني است. نوع دوم ارتباطي است كه ريشه در غريزه و تمايل آدمي به جنس مخالف دارد. چنين ارتباطي تنها هنگامي مشروعيت دارد كه در چارچوب موازين تعريف شده شرعي تحقق پذيرد و آن زماني است كه دختر و پسر به عقد يكديگر درآيند و پايه هاي يك زندگي مشترك را بنا نمايند. اما در اينجا دو سؤال مهم مطرح مي گردد: اول آنكه روابط دختر و پسر قبل از ازدواج چه حكمي دارد و دوم آنكه درصورت فراهم نبودن شرايط ازدواج به اين روابط چگونه بايد نگريست. در پاسخ به سؤال اول بايد گفت روابط دختر و پسر پيش از ازدواج چنانچه به قصد آشنايي با افكار و روحيات يكديگر براي انتخاب همسر آينده خود باشد امري معقول و پذيرفتني است، مشروط بر آنكه به اين ارتباط تنها به عنوان مقدمه ازدواج نگريسته شود نه التذاذ و بهره جويي هاي جنسي. ترديدي نيست كه با تحول شرايط اجتماعي و دگرگون شدن روابط انساني، نحوه انتخاب همسر در مقايسه با شيوه سنتي آن تفاوت كاملا محسوسي را داشته است، اما اين بدان معنا نيست كه براي حد و مرز روابط زن و مرد از ديدگاه عقل و شرع بايد تعريف نويني را ارايه داد. آنچه شريعت بدان توصيه مي كند و عقل نيز مويد آن است حفظ خانواده به عنوان اصلي ترين بنيان جامعه است.
ضابطه مندنبودن روابط زن و مرد و پذيرش گسترش آن به بي بند و باري، سست شدن بنيان خانواده، گسترش بيماري هاي مسري نظير ايدز، هپاتيت، شيوع طلاق،به وجود آمدن كودكان بي سرپرست و دهها عوارض و آسيب ديگر اجتماعي منجر خواهد شد. خداوند غرايز را به عنوان عاملي محرك براي حفظ حيات آدمي در وجود ما به وديعه گذاشته است. اگر انسان فاقد احساس گرسنگي مي بود هرگز به سراغ غذا نمي رفت و چراغ عمر او در كوتاه زماني رو به خاموشي مي نهاد. همچنين اگر احساس تشنگي را نداشت و آب نمي نوشيد نيز به چنين سرنوشتي دچار مي شد. البته ترديدي نيست كه آدمي با خوردن و نوشيدن علاوه بر حفظ حيات خود، لذت را نيز تجربه مي كند، اما در اين نيز ترديدي نيست كه خوردن و نوشيدن نيز براي خود ضوابطي دارد و همانطور كه تفريط در آن عوارض دارد، افراط در آن نيز خسارات جبران ناپذيري را درپي دارد. غريزه جنسي و ميل به جنس مخالف نيز از اين قاعده مستثني نيست. خداوند ميل جنسي را به منظور تداوم نسل به انسان موهبت نموده و از اين رو به عنوان يك نياز انسان را همراهي مي كند و البته ارضاي اين غريزه قرين با التذاذ است،  اما به منظور حفظ بنيان هاي اجتماعي براي آن ضابطه اي شرعي تعريف نموده، ضابطه اي كه همه اديان الهي بر آن تاكيد د ارند.
و اما پاسخ سؤال دوم، يعني اين سؤال كه درصورت مهيانبودن شرايط اقتصادي در جامعه براي ازدواج، جوانان ما چه بايد بكنند؟ پيش از هر سخن بايد بر اين نكته تاكيد كرد كه قانون اعم از قانون شرعي يا اخلاقي چيزي نيست كه دائرمدار سلايق باشد و به تبع سليقه ها تغيير كند، قانون لباس نيست كه امروز از آن خوشمان بيايد و آن را بپسنديم و فردا مطابق ميلمان نباشد آن را عوض كنيم و كنار بگذاريم.
وقتي شرع براي روابط پسر و دختر ضابطه تعيين مي كند نمي توان به دليل محدوديت ها و مشكلات اقتصادي براي ازدواج اصل ضابطه شرعي را كنار گذاشت. در چنين شرايطي دولت، جامعه و فرد هريك وظايفي جداگانه دارند. دولت به خصوص در يك جامعه اسلامي موظف است نظام اقتصادي و اجتماعي جامعه را به گونه اي پيش ببرد كه تورم به حداقل ممكن برسد و شرايط براي ازدواج جوانان فراهم شود. كوتاهي دولت در تحقق اين مهم او را در جرايم و مفاسدي كه در جامعه به وقوع مي پيوندد سهيم و شريك خواهد ساخت. جامعه نيز موظف است از تشريفات و تجملاتي كه باعث مانع تراشي برسر راه ازدواج جوانان است بكاهد و با ساده گرفتن امور، شرايط را براي ازدواج جوانان هموارتر سازد. اما وظيفه فرد يا جواني كه شرايط ازدواج براي او فراهم نشده از همه مهم تر و حساس تر است. جوان در چنين شرايطي بايد با تكيه بر تقواي الهي و نزديك تركردن رابطه خود با خداوند از گناه دوري كند. اجتناب از گناه و توكل به خدايي كه اگر يك گام به سوي او برداريم چندين گام به سوي ما مي آيد و ياد او دلهايمان را آرامش مي دهد.

اجتماعي
ادبيات
اقتصاد
سياست
علم
ورزش
|  ادبيات  |  اقتصاد  |   اجتماعي  |  سياست  |  علم  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |