پنجشنبه ۲۴ دي ۱۳۸۳ - سال سيزدهم - شماره - ۳۶۱۱
داستان آب تهران به اينجا رسيد
پليس آب تشكيل مي شود
027522.jpg
سال هاست كه به دست آوردن آب شرب اينقدر زحمت ندارد. مردم تهران مي توانند آب زلا ل لوله ها را در هر ارتفاعي و با هر كاربري اي مصرف كنند. عكس : آنتوان سوروگين 
پژمان راهبر
حضرت آقاي رئيس لوله كشي! ما كه همه مي دانيم همه اين حرف هاي شما دروغ و لوله كشي است. ما عادت كرده ايم كه در كنار خيابان ها و وسط كوچه هايمان آب روباز ببينيم و حظ كنيم. شما كه مي خواهيد آب ما را توي لوله كنيد، پس اين همه معطلي براي چيست؟ حتما توي اين كار شيله پيله اي هست وگرنه لوله را در خيابا ن ها يك ماه است داخل جوي هايي كه براي آن كنده اند، گذاشته اند، اما روي آن خاك نمي ريزند. لوله كشي كه اين همه طول و تفصيل ندارد. لوله را كه توي جوي گذاشته اند و بايد رويش خاك بريزند... خلاصه خواهش مي كنم دستور بدهيد اين دكان را تخته كنند و بي خود اسباب زحمت مردم را فراهم نياوريد.
ما هم آب لوله كشي نه مي خواهيم نه مي خوريم. الان كه اين كاغذ را مي نويسم، بچه 3 ساله ام كه توي جوي هايي كه شما براي لوله كشي كنده ايد، افتاده است و دارد از پادرد گريه مي كند. خدا آدم هاي مردم آزار را لعنت كند...
درست 53 سال پيش بود كه اين مطلب تحت عنوان شكايت يكي از اهالي تهران در مجله اطلاعات هفتگي چاپ شد. لابد از همان روزهاي عتيقه بود كه نويسندگان روزنامه ديدند نوشتن درد دل خود با صداي مردم چه تاثير شگرفي دارد! 53 سال پيش اما، ده ها سال بعد از آنكه ميرزا آغاسي تصميم گرفت به موضوع كم آبي تهران توجه جدي بكند، مردم خبر نداشتند قرار است چه آب زلال و گوارايي در لوله ها جريان پيدا كند. چه، اگر مي دانستند به جاي اينكه معناي لوله كشي و خالي بندي را مترادف كنند، كمي صبر پيشه مي كردند.
امير را كشتند
اولين بار حاج ميرزا آغاسي بود كه در زمان صدارت خود به موضوع آب تهران توجه جدي كرد؛ با اقدام نسبت به انتقال آب جاجرود و رودخانه كرج به تهران. به دستور او دو رشته نهر براي انتقال حفر شد كه آثار يكي از آنها به نام حاج ميرزا آغاسي هنوز وجود دارد و 5 كيلومتر از نهر فعلي كرج در شمال وردآورد از مجراي قديمي همين نهر مي گذرد. همين طور نهر ديگر هم كه تا يافت آباد كشيده شد، اما به دلايل فني نهايتا موفق به اتمام كار خود نشد. در عين حال ميرزاتقي خان اميركبير در دنباله اين اقدامات به فكر تامين آب شهر از رودخانه كرج افتاد و طبق تقسيم نامه اي كه به مهر امير در بيوتات سلطنتي موجود است، رودخانه كرج به 84 سهم تقسيم شد و 9 قسمت از اين 84 سهم، جهت حقابه تهران اختصاص داده شد... اما چندي بعد وقتي خون امير حمام فين را سرخ مي كرد، فراش باشي كه با عجله دست هايش را مي شست، هرگز به اين فكر نبود كه امير چه در سر دارد و عملي كردن فكر او بدون او تا سالها بعد امكانپذير نيست.
مدير عامل شركت آب منطقه اي تهران مي گويد: اما من معتقدم بايد در كشور، پليس آب تشكيل شود. آب آنقدر در كشور ارزشمند هست كه براي حفاظت از آن فكر ويژه بشود
در سالنامه 1306 بلديه تهران نقل شده است: اواخر سلطنت ناصرالدين شاه چند نفر اروپايي موفق به امتياز حفر چاه عميق و در شمال شهر مشغول شدند وليكن متر چاهكني شكست و به علت نبودن طرق شوسه و اشكالات فوق الطاقه كه در حمل و نقل و آلات و ابزار فراهم بود، پس از تحمل خسارت از تعقيب مقصود مايوس شدند.
بنابراين چاره اي نبود جز اينكه تهراني ها با همان 26 رشته قنات قديمي بنوشند و بشويند؛ بدون امير البته!
فكر اول 
شيوع بيماري هاي ناشي از آب  هاي آلوده و تلفات فوق العاده، رفته رفته مسوولان را متوجه ضرورت بهداشت آب و آب بهداشتي كرد. سال 1301 بود كه يك دولتمرد گمنام، اين فكر را به جان بلديه انداخت تا فقط 2 سال بعد ! مستشار بلديه تهران پس از مطالعه اي كه راجع به آب و برق شهر به عمل آورد، طرحي تهيه و به كفيل بلديه وقت تقديم كرد كه بنابر احداث سدي روي رودخانه جاجرود، از نيروي حاصله، برق شهر تامين و از آب ذخيره آن كمبود آب شهر جبران شود، اما وقتي طرح فوق در هيات دولت مطرح شد، به تصويب نرسيد، چون هنوز تابستان نرسيده بود تا براي اول بار آب قنوات تهران رو به نقصان بگذارد. شهردار تهران در پي اعتراضات جمعي مردم در بيانيه اي اعلام كرد: اين نقيصه جز به كشيدن لوله كه مانع از اتلاف آب و داراي هزاران محسنات ديگر است، امكانپذير نخواهد بود!
و 3 سال ديگر زمان لازم بود تا به جز شهردار، زمامداران درجه اول تر نيز به اين موضوع جدي تر فكر كنند. بنابراين مجرايي از بالاي بيلقان تا جمشيدآباد به طول 53 كيلومتر حفر شد تا در سال 1310 آب نهر كرج به تهران انتقال داده شود، اما خب، پس آب لوله كشي چي؟
مناقصه 
سال 1314؛ 4 سالي است كه هيچ كس درباره آب لوله كشي حرفي نزده، اما ناگهان نمايندگان 3 كمپاني فرانسوي، آلماني و چكسلواكي به تهران مي آيند تا با شهردار وقت به گفت وگو بنشينند؛ گفت وگويي كه منجر به ارسال نامه شهرداري به اداره فني مي شود با سوالاتي از اين قبيل: لوله هاي آهني بهترند يا فولادي؟ براي تصفيه و برطرف شدن ميكرب آب، كدام سيستم بهتر است؟ و ...
روزنامه علمدار پس از جاري شدن آب در لوله ها نوشت: هموطن، لوله كشي آب تهران مدت هاست به پايان رسيده خوشبخت كساني كه مردند و آب لوله كشي تهران را نخوردند
نهم خرداد 1315 شهرداري اعلام كرد آب لوله كشي تهران را به مناقصه خواهد گذاشت. مناقصه اي كه فقط واصل شدن 3 پيشنهاد براي پايان آن يك سال زمان برد و البته سرانجام به نتيجه نرسيد تا در تاريخ 15 اسفند 1317 دومين مناقصه برگزار شد، اما جنگ بود. نخست وزيري ترجيح مي داد اين موضوع مسكوت بماند تا نظم جهاني برقرار شود...بنابراين مناقصه آب شهر باز به نتيجه نرسيد.
كو تا لوله كشي؟
چند سال بعد. ويندل ويلكي در كتاب مشهور خود يك جهان مي نويسد: برجسته ترين نمونه عدم بهداشت كه در تهران -پايتخت ايران- كاملا شيوع دارد، آب مشروب شهر است كه در جوي هاي سرباز كنار خيابان ها جاري است و اهالي، بدن و لباس خود را در آن مي شويند و سپس به وسيله پمپ به اشكوبه هاي مختلف خانه هاي خود بالا برده و از آن مي نوشند و با آن طبخ مي كنند. با اين وضعيت بهداشتي، از هر 5 كودك تهراني يكي تا سن 6، 7 سالگي فوت مي كند.
سال 1324 بود كه چند بازرگان تهراني به تنگ آمده از شرايط، نامه اي به شهرداري مي نويسند: براي جلوگيري از امراض ساريه و تامين آسايش عمومي و نظافت شهر، عده اي از لحاظ خدمت به عموم اهالي حاضر شده اند شركتي با سرمايه اوليه 50 ميليون ريال به منظور لوله كشي آب تهران تشكيل دهند تا شركت مزبور قرارداد همكاري با شهرداري را منعقد كند و انجام اين كار را برعهده بگيرد. شهردار تهران از اين نامه به گرمي استقبال كرد و به سرعت جلسه اي تشكيل و توافق حاصل شد، ولي هنوز مركب قرارداد خشك نشده، اعتراضات بالا گرفت. حالا چرا؟ كسي نمي داند. دلايلش كلي بود، به هر حال شهردار ناچار شد 4 روز پس از عقد قرارداد اعلاميه اي صادر كند و در خصوص شرايطي كه در قرارداد نامبرده منظور شده، به مردم تهران توضيحاتي بدهد و گزارش هايي در همين زمينه به بعضي مقامات صلاحيتدار كشور بفرستد و از آنها در اجراي اين امر كمك بخواهد.
با اين همه بازار شايعات مخالفت آميز چنان گرم شده بود كه اين اقدامات با همه قاطعيت و يكدندگي كه در آن مشهود بود، نمي توانست اعتراضات مردم پسند را كه همراه با سوء ظن عميقي ابراز مي شد، خنثي سازد و سرانجام شركت فوق الذكر ناچار شد كه در پانزدهم شهريور نامه اي به شهرداري تهران بنويسد و براي رفع هرگونه شبهه اي بدين شكل چاره جويي كند كه: چون هدف و نيت موسسان شركت سهامي آب تهران انجام عمل خير است و چنانكه مستحضريد و مواد قرارداد نيز حاكي است در همه جا منافع عمومي مقدم و منظوري به جز تهيه آب پاك و لوله كشي و رفاه و آسايش عامه در نظر نبوده است، هرگاه شركت هاي صلاحيتدار حاضر هستند اين منظور را انجام دهند، موسسان به كمال مطلوب خود رسيده اند، لهذا موسسان از شهرداري تقاضا مي كنند با انتشار اين نامه از عموم افراد و شركت هاي صلاحيتدار در ظرف يك ماه دعوت فرمايند كه هر كدام با شرايط مساعدتري يا حتي با همين شرايط قرارداد حاضر هستند لوله كشي را انجام دهند، اين شركت با كمال ميل حاضر است با تصويب شهرداري قرارداد مورخ 15/5/34 را به آنها واگذار كند و در صورتي كه شركت صلاحيتداري پيدا نشد، البته مدتي كه براي تشريفات اين مناقصه در نظر خواهند گرفت، بر مدت هاي مندرج در قرارداد افزوده خواهد شد.
متعاقب اين نامه، شهرداري تهران آگهي مناقصه اي براي لوله كشي شهر تهران در حدود قراردادي كه با شركت سابق الذكر بسته بود، انتشار داد و چون تا ساعت 10 صبح روز دوشنبه هفتم مهرماه 1324 هيچ پيشنهادي در اين زمينه به شهرداري تهران نرسيد، شهردار تهران در گزارشي كه به وزارت كشور ارسال داشت، به تفصيل جريان امر را تشريح كرد و سوابق آن را توضيح داد و شركت در شرف تاسيس را از هر جهت براي لوله كشي آب تهران صالح و شايسته شناخت، اما چون وزارت كشور درگير و دار كار مناقصه به شهرداري اعلام كرده بود كه: مطابق ماده 4 قانون بلديه مورخ سي ام ارديبهشت 1309 قرارداد لوله كشي بايد به تصويب هيات دولت نيز برسد،
شهردار در پايان نامه خود چنين خاطرنشان ساخت كه: به عقيده اينجانب و انجمن شهر طبق قوانين و نظامات فعلي قرارداد مذكور به همين نحو كامل است، مع هذا حال كه وزارت كشور تصويب آن را از طرف هيات دولت لازم مي دانند، متمني است قرارداد را در هيات دولت مطرح و به تصويب برسانند كه هرچه زودتر شركت بتواند شروع به كار كند.
به اين ترتيب اجراي قرارداد مذكور موكول به تصويب هيات دولت وقت شد و شركت كه در اواخر شهريور هيات مديره خود را انتخاب كرده و به نام شركت سهامي آب تهران شناخته شده بود، در انتظار تصميم دولت به روزشماري پرداخت.
اين انتظار مدت ها به طول انجاميد و با اينكه شركت سهامي آب طي نامه هاي مكرر از شهرداري جريان امر را جويا مي شد و شهرداري در اين باره به وزارت كشور رجوع مي كرد و وزارت كشور به هيات دولت نامه مي نوشت، ولي تا اوايل زمستان آن سال جواب قانع كننده اي به شركت سهامي آب تهران داده نشد و سرانجام در 24 بهمن 1324 شركت در شرف تاسيس آب تهران طي نامه اي كه به شهردار نوشت، انصراف خود را از لوله كشي شهر تهران اعلام كرد و خاطرنشان ساخت كه چون متاسفانه هيچ نشانه اي موجود نيست كه قرارداد سابق الذكر از طرف مقامات مربوطه به تصويب برسد و اوضاع و احوال نشان مي دهد كه اين امر آنطور كه انتظار مي رفت، مورد استقبال واقع نشده است، لذا صاحبان سهام تصميم به انحلال شركت گرفته اند و مراتب را بدين وسيله به اطلاع شهردار تهران مي رسانند!
و بالاخره...
در فروردين ماه 1325 در حالي كه موضوع شركت در شرف تاسيس آب تهران به طاق نسيان سپرده شده بود، كميسيوني در شهرداري تهران مامور مطالعه در اطراف طرق مختلف انجام امر لوله كشي شد و اين كميسيون گزارشي براي شهردار وقت ارسال داشت كه شهردار تهران بر اساس آن پيشنهادي به شرح زير براي نخست وزير فرستاد و كسب تكليف كرد: ...به طور خلاصه نظر كميسيون اين است كه كار لوله كشي:
يا با سرمايه مستقل شركتي خارج از دستگاه دولت و مقررات آن انجام شود يا با سرمايه  شهرداري و شركت ديگر انجام گيرد و سرمايه شهرداري آب و برق و امتياز بهره برداري باشد يا پس از تهيه دفتر مشخصات لازم، تهيه طرح هاي قطعي و ساختمان آن به مناقصه گذارده شده و كار لوله كشي با سرمايه دولت انجام شود.
و براي اجراي هر 3 قسمت بايستي از نظر احتراز از پيش آمدهاي سابق كه اهم آن نقص در مطالعات بوده است، تهيه دفتر مشخصات از طرف دفتر مجهزي تحت نظر كميسيوني از متخصصان انجام گيرد، لذا پيشنهاد مي كند:
۱-دفتر فني و اداري لوله كشي در شهرداري تاسيس شود.
۲-تمامي سوابق و پيشنهادات سابق و لاحق و نقشه ها و طرح هاي جمع آوري شده، مورد بررسي قرار گيرد.
۳-پس از مطالعه كامل و بررسي و دقت و مراجعه به پيشنهاددهندگان سابق و استطلاع از نظر نمايندگان كمپاني هاي خارجي كه در تهران هستند، دفتر مشخصات كاملي تهيه و فراهم آوردن طرح و نقشه هاي قطعي به مناقصه گذارده شود.
۴-پس از تعيين برنده مناقصه اصل ساختمان نيز به مناقصه برگزار شود.
مستدعي است چنانچه پيشنهاد است معروضه مورد تصويب آن مقام واقع خواهد شد تصويب آن را ابلاغ فرمايند تا بلافاصله شروع به تهيه مقدمات امر شده و كار لوله كشي تهران كه امري حياتي براي مردم پايتخت است، در دوره زمامداري آن جناب از حرف، پا به دايره عمل گذارد.
در زير اين گزارش نخست وزير چنين نوشته است: اعلان مناقصه به كمپاني خارجي داده شود. احمد قوام 2/2/25 و شهرداري چنين اضافه مي كند: عين امريه جناب آقاي نخست وزير براي اجرا به كميسيون لوله كشي ارسال مي شود... تا هرچه زودتر گزارش لازم براي اجراي امريه را حاضر فرمايند كه به استحضار جناب آقاي نخست وزير برسد.
از اين روز تا 9 سال بعد كه شركت خارجي الكساندر گيپ با وجود مشكلات بسيار، كار لوله كشي در تهران را به پايان رساند تا در چهارم آبان 1334 با راه اندازي تصفيه خانه و ساير وسايل سازمان آب تهران، آب از لوله ها عبور كند، اتفاقات بسيار ديگري افتاد كه در حوصله اين مطلب نيست، اما روزنامه علمدار پس از جاري شدن آب در لوله ها نوشت: هموطن، لوله كشي آب تهران مدت هاست به پايان رسيده و بهره برداري از آب صاف و زلال آن ادامه دارد. خوشبخت كساني كه مردند و آب لوله كشي تهران را نخوردند. عجب!
نشت آلودگي به آب تهران 
مقدمه بلندي بود، ولي شايد دانستن آن براي بعضي از ما كه امروز در طبقه 37 برج در جكوزي ايتاليايي وسط آب قابل شرب و گواراي تهران غوطه مي خوريم، خالي از فايده نبود، اما اصل مطلب: آيا مي دانيد امروز 70 درصد آب شرب شهروندان تهران از 2 مسير رودخانه كرج و جاجرود به تصفيه خانه ها منتقل مي شوند كه در كنار اين، در مسير ساخت و سازهاي بي رويه - حدود 2 هزار واحد - اعم از رستوران و ويلا و پادگان انجام شده كه هيچ كنترلي بر فاضلاب و آلودگي هاي ديگر اين ساخت و سازها وجود ندارد؟
دوشنبه گذشته، تخليه يك منبع نفتي در رودخانه جاجرود، مسوولان شركت آب منطقه اي تهران را به تكاپو واداشت. اين حادثه مشابه حادثه اي بود در ماه گذشته كه محتويات يك تانكر 5 هزار ليتري آب رودخانه كرج را آلوده كرد و مسوولان مجبور به قطع 12 ساعته آب تهران شدند تا خط لوله كاملا از آب آلوده تخليه بشود. چند سطري كه خواهيد خواند، بخشي از مصاحبه مفصل ايرانشهر با قاسم تقي زاده خامسي، مديرعامل شركت سهامي آب منطقه اي تهران است:
شما اصولا براي حفاظت آب نيروي خاصي داريد؟
بله، ولي براي هر كاري نيازمند يك حكم از قوه قضائيه هستيم، اما من معتقدم بايد در كشور، پليس آب تشكيل شود. آب آنقدر در كشور ارزشمند هست كه براي حفاظت از آن فكر ويژه بشود. متاسفانه امروز با همه پيشرفت هاي تكنولوژيك، ما براي حفاظت از آب شرب مردم كار جدي نكرده ايم.
امكان تاسيس پليس آب هست؟
نيازمند لايحه است.
پيشنهاد داده ايد؟
فعلا روي اين طرح كار مي كنيم.به طور خيلي جدي.
چقدر عملي است؟
قابل عمل است. اگر همه دست اندركاران به ارزش آب پي ببرند، بايد از اين پيشنهاد استقبال كنند.
تكمله 
تا متن كامل مصاحبه كه روز شنبه در ايرانشهر به چاپ خواهد رسيد از نظر شما بگذرد، مطمئن باشيد آب تهران همچنان خوراكي است، اما خطر هميشه بيخ گوش گواراترين آب جهان است؛ آبي كه فقط ماجراي لوله كشي آن براي خود مثنوي بلند و بي قافيه اي بود. مجله روشنفكر در شماره 78 در سال 1333 كاريكاتوري به عنوان روز قيامت چاپ كرد كه در آن 3 كارگر مشغول كندن زمين اند و 2 نفر كه از خاك بيرون آمده اند در اين باره با هم حرف مي زنند:
-باز كه اينها دارند قبر مي كنند. مگر دنيا تمام نشده؟
-چرا جونم تمام شده، اما لوله كشي تهران هنوز تمام نشده. اينها كارگران اداره لوله كشي هستند!
كنايه عجيبي است و كار كارگران و كاركنان سازمان آب تا ابد ادامه خواهد داشت؛ تا زماني كه اين مردم آب بخواهند.

ستون ما
در شهر
آنها كجا رفتند؟
در حياط بزرگه توي محله عودلاجان باز شد. چند تا كله كلنگ سرك كشيدند داخل. با آن نوك هاي تيز مثل چند تا داركوب افتادند به جان ديوارهاي كاهگلي خانه. ديوارهاي خشتي آرام آرام فرو ريختند و آدم هايي كه روزگاري درآن زندگي مي كردند، راهي شدند توي كوچه. زياد دور نرفتند، توي همان كوچه پس كوچه هاي تنگ چهارراه سيروس آواره شدند. حياط بزرگه توي محله عودلاجان معروف بود. هرچي معتاد و مفنگي و بنگي توي محله بود، مي خزيد توي يكي از لانه هاي حاشيه حياط بزرگه. اين لانه ها 40، 50تايي مي شدند. توي هر كدام هم 3، 4 نفر بيخ گوش هم مي خوابيدند. سعيده امين نوشته است كه خوب است كه ديگر كسي چشمش به حياط بزرگه نخورد، اما آنها كه آنجا بودند امشب كجا هستند؟ چقدر سردشان است؟ يادمان باشد كه پيراهن هاي خيلي هاشان دگمه نداشت.
محيط زيست 
كابوس مگاسونامي 
بزرگترين فاجعه طبيعي قرن در انتظار كشور آمريكاست. اين فاجعه را فرو ريختن صخره هاي كوهستاني به داخل اقيانوس، در جزيره لاپالما ايجاد خواهد كرد. چند شب پيش ريچارد چادويك در گفت وگو با تلويزيون اي.بي.سي با لحني تاثرآلود گفت: فاجعه در راه است، ما آن را مي دانيم، اما نمي توانيم كاري بكنيم. اغلب در اين باره از من سوال مي شود، اما چه مي توانم بگويم جز اينكه از زمان آن اطلاعي ندارم، اما از يك چيز مطمئنم. يك روز، روزي كه شايد همين فردا باشد، اين فاجعه رخ خواهد داد.
خبرسازان 
تاوان جرم 
وينونا رايدر، بازيگر پردغدغه هاليوود به شدت از اين موضوع كه هنوز به عنوان يك مجرم با او برخورد مي شود، عصباني است. اين بازيگر در سال 2001 به خاطر دزدي لباس هايي به ارزش 4 هزار پوند در يك مغازه دستگير شده بود. چندي پيش وي مي خواست يك تومار را به نفع محيط زيست امضا كند، اما به او گفتند تو يك مجرمي و به امضاي تو احتياجي نيست!
دخل و خرج 
باز هم وعده 
معاون تحقيقات فلزي موسسه استاندارد و تحقيقات صنعتي ايران اعلام كرد: از ابتداي سال 84 رعايت 26 استاندارد جديد براي خودروسازان داخلي اجباري مي شود. كلا سالهاست كه قرار است خودروسازي ايران استاندارد بشود، اما چرا هنوز پيكان، پيكان است بدون هيچ تغييري؟ لابد خودروسازها خودشان بهتر مي دانند.

ايرانشهر
آرمانشهر
تهرانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
در شهر
محيط زيست
يك شهروند
|  آرمانشهر  |  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  محيط زيست  |  يك شهروند  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |