چهارشنبه ۳۰ دي ۱۳۸۳ - سال سيزدهم - شماره - ۳۶۱۷
شاهنامه مصور در دسترس كودكان سراسر جهان قرار گرفت
تهمتن به جاي تن تن
027891.jpg
اين هيبت رستم است؛ همانطور كه دست قضا و قدر او را روبه روي سهراب قرار داد، آن روي مهربان سكه سرنوشت باعث شد كه سر از كتاب هاي مصور غربي درآورد.
محمدرضانصيري 
احتمالا شما هم از آن دسته افرادي هستيد كه دوران كودكي خود را با داستان هاي مصوري نظير تن تن و ميلو يا مرد عنكبوتي سپري كرده ايد. كتاب هاي كميك داستان مصور هيچوقت با داستان هاي ايراني چف و بست نشد، در حالي  كه در تاريخ ادبيات و اساطيري ايران، قهرمانان زيادي وجود دارند كه ماجراجويي هاي آن ها بتواند در قالب كتاب كميك قرار بگيرد.
قصه ها و افسانه هاي ايراني معمولا به صورت سينه به سينه نقل شده يا به شكل كتاب درآمده اند يا اينكه نهايتا سر از عرصه فيلم و نمايش و تلويزيون در آورده اند. اما اين بار قضيه فرق مي كند و يك اتفاق جدي و تجربه اي بي بديل در پيش است. قرار است داستان هاي رستم و شاهنامه به شكل كتاب هاي مصور جاي قهرمانان اينگونه كتاب ها نظيرتن تن ، سوپرمن، بتمن، مرد عنكبوتي، گودزيلا و ... را بگيرد.
فكر اوليه اين طرح 5 سال قبل به ذهن يك ايراني مقيم آمريكا به نام بهروز بروٍس بهمني شكل گرفت. او به هنگام ورق زدن يك كميك نه چندان جذاب، ناگهان به اين نتيجه رسيد كه شخصيت هاي اساطيري ايراني بيشتر از نيمي از اين قهرمانان سرشناس كتاب هاي كميك قابليت و ظرفيت دارند.
حتي فكر آن هم دلپذير است. تصورش را بكنيد قرار است تصاوير دو بعدي و بدون عمق نقاشي هاي ظريف مينياتوري كه تا به حال داستان هاي شاهنامه را روايت مي كردند، جاي خود را به خطوط پر تحرك و خشني بدهند كه خاصيت كتاب هاي مصور است.
البته تفاوت رستم و افراسياب با شخصيت هايي مثل بتمن و سوپرمن يا هالك اين است كه نمونه هاي ايراني بر خلاف همتاهاي خارجي از كاراكتري دو وجهي برخوردار نيستند. مثلا هالك و مرد عنكبوتي در زندگي عادي، افرادي كاملا معمولي و حتي دست و پا چلفتي هستند و در مواقع خاصي كه در بيشتر موارد به نجات دنيا و مردم از تهديدات مختلف و غير واقعي محدود مي شود، چهره عوض مي كنند و به لباس و قالب قهرمان ناجي مردم و كره زمين فرو مي روند. شايد وجه تمايز و احتمالا كمبود داستان هاي شاهنامه نسبت به همتايان آمريكايي و اروپايي همين يك وجهي بودن باشد. در قصه هاي سوپرمن و مرد عنكبوتي گره و هيجان داستان آنجا به اوج مي رسد كه شخصيت  ها عوض مي شود. با اين حال، بهمني و دوستانش اطمينان دارند كه رستم و شاهنامه براي مخاطب آمريكايي به اندازه كافي از جذابيت برخوردار است.
طراحي شخصيت هاي داستان رستم به عهده هنرمندي به نام كارل آلتستاتر بود. او پس از زدن اتود اوليه تا شكل گرفتن كامل كاراكترها يك مقطع زماني طولاني يك ساله را طي كرد. كارل جوان به تازگي كتاب مصور دايتي را به كمك يك انتشاراتي تازه كار به نام هايپروركس وارد بازار كرد.
او از سوي يك شركت چيني آمريكايي در سانفرانسيسكو براي كار در زمينه تبليغات روي ممنوعيت سيگار در مقاطع سني زير 20 سال دعوت به كار شده بود كه اين پيشنهاد را دريافت كرد. قرار بود تعدادي كتاب مصور براي كودكان و نوجوانان چاپ شود و آنها را از مضرات سيگار آگاه سازد.
بروس بهروز هميشه به همكارانش، جمشيد و كامران دوراقي تاكيد مي كرد كه بالاخره يك روز نوبت خود آنهاست تا كار اختصاصي شان را عرضه كنند. نكته جالب همين جاست؛ اين سه نفر، اميدوار بودند بتوانند به داستان هاي ايراني نيز رنگ و بوي جهاني و بين المللي بدهند و به خوانندگان بقبولا نند كه رستم يك كاراكتر جهاني است.البته آنها بايد مراقب باشند رستم به جاي يك شخصيت جهاني ، به يك شخصيت آمريكايي تبديل نشود. آنها بايد با محافل داخل كشور و مخصوصا شاهنامه شناسان ايران ارتباط نزديك داشته باشند تا رستم شان قلا بي از آب در نيايد.
027990.jpg
دهه 1970 دوران اوج  كتاب هاي مصور بود. كودكان و نوجوانان و حتي بزرگسالان ايراني خاطرات خوبي را از اين نوع كتاب ها براي خود حفظ كردند. داستان هاي مصور به قدري جذاب و خواندن آنها لذتبخش بود كه خيلي ها پس از ساخته شدن فيلم هاي كارتوني تن تن و ميلو به ورژن كارتوني آنها نفرين فرستادند و يك بار ديگر به مرور كتاب هاي دوست داشتني قديمي پرداختند.
هنوز هم اينگونه كتاب ها جايگاه خود را در اروپا و آمريكا از دست نداده است و بدترين نوع آن نيز معمولا به تيراژ ميليوني مي رسد. تقريبا تمام شخصيت هاي مشهور كتاب هاي مصور به فيلم هاي سينمايي و كارتوني راه يافتند. شايد بخت رستم و ساير اساطير ايراني نيز با همين كتاب ها باز شود. كاركرد تبليغاتي چاپ اين كتاب و احتمالا دنباله هاي آن و تاثيرات آنها قابل اندازه گيري نيست. همين دو سال قبل بود كه نام مولانا پس از آنكه ترجمه برخي اشعار وي توسط يك خواننده سرشناس پاپ مادونا خوانده شد، به طور باور نكردني بين عامه مردم آمريكا بر سر زبان ها افتاد.
يك روز از بهمني خواسته شد تا يك قصه كوتاه و ساده را از ماجراهاي رستم در شاهنامه سرهم كند و به سفارش دهنده نشان دهد. خوشبختانه نمونه هاي مصور زيادي از شاهنامه با شخصيت هايي كه كلاه خود به سر دارند و سبيل هاي بلندي بر لب در كنار اسب هاي چاق كوتاه به خاطر تداعي كردن پرسپكتيو در تابلوها وجود داشت. فقط كافي بود دستي به سر و روي اين مينياتورهاي مشهور كشيده شود و رستم از حالت دو بعدي خارج شده و به درون صفحات كتاب هاي مصور راه يابد. اين تبديل تصويري يك سال به طول انجاميد. مينياتورهاي ايراني به خاطر پرسپكتيو عجيب و غريب و خطوط ظريف و نرمي كه دارند، از شهرت جهاني برخوردارند. در مينياتور ايراني به شخصيت انتهاي تابلو و پس زمينه نيز به همان اندازه چهره هاي جلوي تصوير نور مي خورد. تفاوت با مينياتورهايي كه درباره اين كاراكتر وجود دارد همين است. قصه هاي رستم در شاهنامه يك هنر كاملا غربي است با داستان ، شخصيت و لباس هاي ايراني كه گاهي طراحي اين لباس ها به مغولي هم نزديك مي شود.
بهمني در سايت ايرانيان مي گويد: پس از اتودهاي اوليه، بحث و تبادل نظر پيرامون سلاح، زره و سبك طراحي آغاز شد و سفارش دهنده مدام اتودها را تغيير مي داد. بعد از يك سال همه چيز كامل شده بود. من در همين حين در جست و جوي يك داستان كوبنده بودم و شاهنامه را از ابتدا تا انتها مرور مي كردم. نسخه هاي فارسي و انگليسي را بارها خواندم تا به يك طرح نهايي رسيدم.
سبك شاعرانه و حماسي و ايراني شاهنامه با جنس كتاب هاي مصور آمريكايي چندان همخواني نداشت. به همين دليل تصميم گرفته شد تا تغييراتي در آن اعمال شود. با اين تغييرات هر چند كه حس شاعرانه از بين مي رود، اما اصل ماجرا حفظ مي شود. اين كتاب ابتدا مخاطبان نوجوان ايراني انگليسي زبان را نشانه رفت، اما به مخاطبي گسترده تر دست يافت. كتاب را به پسر 12 ساله ام نشان دادم. واكنش او جالب بود؛ قسمت بعدي كتاب را مي خواست.
شاهنامه ظرفيت آن را دارد كه قسمت هاي بعدي اين كتاب را پشت ويترين كتابفروشي هاي كشورهاي غربي قرار دهد.
027933.jpg
رستم Rostam
رستم در مقدمه اين داستان به اين شكل معرفي شده است: يك جنگجوي قدرتمند كه در قصه هاي شاهنامه درباره مبارزه هاي وي به تفصيل آمده است. او محافظ شمشير سلطنتي بود، يك پهلوان و دلير از ايران زمين؛ جايي كه سرزمين اساطير، زيبايي و ماجراجويي است. رستم فرزند زال بود و مادر او رودابه نام داشت. دلير و پهلوان به همين لفظ در كتاب آمده و ترجمه نشده است.
027945.jpg
رخشRaqsh
در افسانه ها، اسب هاي مشهور زيادي داريم. شبديز اسب خسروپرويز، تورنادو اسب زورو و البته رخش اسب رستم.
رخش فقط و فقط به رستم سواري مي داد. او تنها اسبي بود كه قدرت سوار كردن رستم را داشت. اين اسب زيباترين و قوي ترين اسب سرتاسر ايران  زمين آن دوران بود.
027954.jpg
زال Zal
زال اولين جنگجوي قهرمان ايران است. درباره او گفته مي شود كه وي از يك سيمرغ به دنيا آمد و شعله هاي آتش اين سيمرغ باعث شد كه موهاي زال تا ابد سفيد بماند توضيح: البته زال پسر سام بود و نزد سيمرغ بزرگ شد. زال پدر رستم است و همسر رودابه و پدربزرگ سهراب و پدر صاحب رخش و ...
027951.jpg
تهمينه Tahmineh
تهمينه دختر پادشاه سمنگان واقع در مرز ايران و توران و براي مدت بسيار كوتاهي همسر رستم بود. رستم از وي خواسته بود تا موضوع بچه دار شدنش را به كسي بازگو نكند، اما تهمينه همواره از شجاعت و مجاهدت رستم براي سهراب تعريف مي كرد. رستم و تهمينه از دو سرزمين مجزا توران و ايران بودند و پس از آن دوران بسيار بسيار كوتاه هرگز همديگر را نديدند.
027948.jpg
سهرابSohrab
سهراب از پدرش قدرت و شجاعت را به ارث برده. او رستم را هرگز نديده بود و نمي دانست پهلواني كه با او مبارزه مي كند، پدر اوست. سهراب به سرعت به پهلوان اول سرزمين توران تبديل شد و افراسياب براي از سر راه برداشتن رستم و رام كردن اين جوان سركش توطئه كرد و آنها را روبه روي هم قرار داد. سهراب در يكي از تلخ ترين تراژدي هاي تاريخ توسط پدرش كشته شد.
027942.jpg
كيكاووس KaiKavous
پادشاه ايران بود. وقتي كه تنها پسرك نوجواني بود، توسط زال و رستم به تاج و تخت رسيد. كيكاووس از رستم مي ترسيد و هربار كه از هر نقطه اي به ايران حمله مي شد، او را براي مقابله مي فرستاد تا از تاج و تختش دور باشد. او در حالي نسبت به اين سرباز فداكار سوء ظن داشت كه توسط خود وي به تاج و تخت رسيده بود.
027936.jpg
افراسيابAfrasiab
افراسياب پادشاه توران بود، گرچه در اين كتاب به عنوان مشاور و جادوگر دربار كيكاووس از وي ياد شده است. افراسياب طبق اين روايت زماني كه هيچ پادشاهي در سرزمين ايران وجود نداشت، نزديك بود به پادشاهي برسد، اما ترس از رستم و زال مانع او شد. ردپاي او در رويارويي تراژيك رستم و سهراب بسيار پررنگ است.
027939.jpg
بروسz Behroo
بروس بهروز بهمني ساكن سانفرانسيسكو آمريكاست و 20 سال اخير را در اين ايالت و دره سيليكون به كار اشتغال داشته است. او در رشته تحقيقات اداري و اقتصاد از دانشگاه يوتا ليسانس دارد، اما تحصيلات دبيرستان خود را در مدرسه بين المللي ايران زمين در سال 1979 به پايان برد. او عاشق فوتبال، تنيس و اسكي است.

چارچوب
كشتي با برف 
027957.jpg
عكس : گلناز بهشتي 
كتف عليرضا دبير به او اجازه نمي دهد تا تمرينات كشتي را دنبال كند. او چندي پيش پيشنهاد مربيگري يكي از تيم هاي ملي را با اين منطق كه اين پيشنهاد مقدمه اي است براي كناره گيري وي از كشتي، رد كرد. دبير در پيست ديزين در حال كشتي گرفتن با برف و سرماست. مربي هم دارد. مصدوميت كتف هم دليلي براي اسكي نكردن نيست.

دوويتو و دهه ششم زندگي
اين يك نكته انحرافي است كه دني دوويتو كه به رغم قد كوتاهش بالغ بر يك متر و 52 سانتيمتر يكي از بزرگان سينما محسوب مي شود، امسال شصتمين سالگرد تولدش را جشن مي گيرد. هنرنمايي و قابليت هاي دوويتو تنها به بازيگري و ايفاي نقش محدود نمي شود، بلكه او توانسته است به عنوان كارگردان و همچنين تهيه كننده فيلم هاي معروف چون پالپ فيكشن، شورتي را بگيريد، جيمي هوفا و ارين بروكوويچ سر زبان ها بيفتد. دوويتو روز 17 نوامبر سال 1944 در يك خانواده كارگري ايتاليايي آمريكايي در نيوجرسي به دنيا آمد و سالهاي زيادي طول كشيد تا  هاليوود به استعداد و توانايي هاي اين بازيگر قدكوتاه پي برد. او در رشته آرايشگري دوره كارآموزي ديد و بعد از آن هم در آرايشگاه خواهرش شروع به كار كرد. در سال 1968، نقش يك ديوانه خوش قلب را در نمايشنامه ديوانه از قفس پريد ايفا كرد و بعدها هم كه فيلمي در  هاليوود براساس اين داستان ساخته شد، دوويتو باز هم در جمع بازيگران حضور داشت.
در فيلم بازگشت بتمن در نقش پنگوئن بازي كرد. جالب اينجاست كه او در فيلم دوقلوها نقش برادر دوقلوي آرنولد آهنين را به عهده داشت.

دكه
حركت به موصل 
027960.jpg
027963.jpg
027966.jpg
027969.jpg
روزنامه عرب نيوز روز دوشنبه هفدهم ژانويه خبر اول خود را به آغاز مناسك حج و اجتماع عظيم مسلمانان در مكه مكرمه اختصاص داده و مي  نويسد: فرصت رستگاري با حج از راه رسيد.
نگاهي هم مي  اندازيم به عنوان برجسته روزنامه شيكاگو تريبيون نيروهاي نظامي به سمت موصل در حركتند تا به خشونت هاي قبل از انتخابات خاتمه دهند. اين عنوان اصلي روز دوشنبه اين روزنامه است، اما روزنامه يواس اي تودي با اشاره به اظهارات آريل شارون مبني بر قطع ارتباط با عباس در پي حملات شهادت طلبانه چند روز گذشته مي  نويسد: خشونت ها باعث شد تا عباس در اولين گام ناموفق باشد.
و در نهايت هم تظاهرات در مسكو كه تيتر اول روزنامه مسكو تايمز را تشكيل مي  دهد.

سرقلم
ستاد نخبگان فوتبال و علاج واقعه قبل از وقوع 
در دو دوره گذشته جام جهاني، تيم ملي فوتبال براي رفتن يا نرفتن به مرحله نهايي اين جام، واقعا فوتبالدوستان را جان به لب كرد. يك بار سفري طولاني بعد از مرحله انتخابي اصلي به مالزي و استراليا و بار ديگر پس از عبور اضافي از سد امارات سفر نافرجام به دوبلين.
اما امسال ظاهرا قرار است فوتبال ايران با توپ پر وارد اين عرصه شود و ديگر براي طي مراحل صعود ناچار به سفر به دور دنيا نباشيم. 
در اين راه، جز تدارك خوب براي تيم ملي، فدراسيون كميته هاي كارشناسي از نخبگان فوتبال ايران تشكيل داده است تا به قول معروف علاج واقعه را قبل از وقوع كرده باشد. به همين بهانه قرار است پاي بزرگاني همچون كلاني، پروين، كاشاني، جباري و ... به فدراسيون فوتبال باز شود تا كميته  نخبگان با دقت همه امور را زير نظر بگيرند و در موارد لازم مشاوره هاي كارشناسي را در اختيار فدراسيون و كادر فني تيم ملي قرار دهند. سيامك قليچ خاني، همكار ما در سرويس ورزشي روزنامه همشهري در كنار اردشير لارودي ، منوچهر زندي و... نمايندگي رسانه ها را در اين جلسه كه به ستاد خبرگان و رسانه ها شهرت دارد به عهده دارند.وي به خبرنگار ما گفت: امروز اولين جلسه اين ستاد در محل فدراسيون فوتبال برگزار مي  شود.قليچ خواني وفاق ايجاد شده جهت استفاده از همه ظرفيت ورزشي كشور براي صعود به جام جهاني را در 20 سال گذشته كم نظير مي داند و از آن به عنوان يك تجربه جديد در مديريت ورزش ايران ياد مي شود. اميدواريم فدراسيون اين امكان را فراهم كند كه مجموع نظرات مطرح شده در كميته هاي كارشناسي به صورت مدون در اختيار كارشناسان ورزش و فوتبال و حتي رسانه هاي جمعي قرار گيرد و البته جلسات مشاوران مرتبط كه پس از هر بازي تيم ملي فوتبال برگزار خواهد شد، در محيط هاي محدود و بسته برگزار نشود و امكان استماع مستقيم مباحث براي همه علاقه مندان فراهم باشد.
مي دانيم كه اديسون پس از انجام 4894 آزمايش بود كه توانست سرانجام گرامافون را بسازد. جورج برناردشاو در اين باره گفته است كه اهميت اديسون در اين نيست كه راهي را بلد است كه با آن مي توان گرامافون ساخت، بلكه اين است كه او 4893 راه بلد است كه با آن نمي توان گرامافون ساخت! اميدواريم اگر هم خداي نخواسته فوتبال ايران نتوانست به جام جهاني 2006 صعود كند، اين بار لااقل دلايل عدم صعود ايران براي همه كاملا روشن و مشخص باشد.

كوتاه تر از گزارش
آوازهاي آقاي طنز
نام مهران مديري براي اكثر ما تداعي كننده سريال هاي طنز است، سريال هايي كه اولين مشخصه شان طولاني بودن آنهاست. به طور ميانگين مديري هر دو سال يك بار يك مجموعه تلويزيوني 9080 قسمتي را روي آنتن برده و البته دراين كار موفق هم بوده است!
اما اين روزها مهران مديري هواي ديگري در سر دارد. او اين روزها مشغول تدارك يك كنسرت بزرگ است كه در نيمه اول بهمن ماه اجرا خواهد شد. اين كنسرت قرار بود مدت ها قبل برگزار شود، اما وارد ابعاد تازه تري شده است. از هفتم تا يازدهم بهمن در سالن ميلاد نمايشگاه بين المللي تهران، مديري به همراه يك اركستر سمفونيك متشكل از سازهاي بادي، چوبي، مسي و زهي قطعاتي از آلبوم اولش و قطعاتي از آلبومي كه قرار است بعد از اين كنسرت منتشر شود را اجرا خواهد كرد. صداي سازهايي مثل گيتار، كيبورد، درام بيس و پيانو به همراه صداي مديري كه اين اواخر ترانه يكي از سريال هاي تلويزيوني شبكه يك را هم خوانده بود، تمام آن چيزي است كه مي شود در اين كنسرت به دنبالش گشت. جالب اينكه مهران مديري با اعتماد به نفس كامل مي خواهد علاوه بر خوانندگي نقش مجري برنامه را هم ايفا كند.
آبرهام لينكلن روي پرده نقره اي 
هر ازچند گاهي فيلمسازان مطرح آمريكايي به سرگذشت روساي جمهوري اين كشور ناخنك مي زنند. با تماشاي اينگونه فيلم ها مي توان به گرايش هاي سياسي سازندگان آنها پي برد و دريافت كه هدف از ساخت فيلم چيزي در حد تحقير يا بالا بردن يك شخصيت يا جناح سياسي است. اخيرا استيون اسپيلبرگ، كارگردان برجسته سينماي آمريكا و برنده جايزه اسكار قصد دارد زندگي آبراهام لينكلن، رئيس جمهوري اواسط قرن 19 آمريكا را روي پرده ببرد. شايعاتي در مورد وي رايج شده است؛ اينكه او قصد مقابله به مثل با حزب دموكرات را در مقابل آنچه كه بر سر كلينتون آوردند دارد.
در هر صورت ليام نيسن، بازيگر ايرلندي كه به سبب ايفاي نقشي در فيلم فهرست شيندلر ساخته همين كارگردان جايزه اسكار گرفت، در حال مذاكره براي پذيرش نقش لينكلن است.
تصويربرداري اين فيلم از سال 2006 آغاز مي شود.
مردي كه 300 نفر از اقوامش را از دست داد
روستاي لامجبات 3 هزار و 800 سكنه داشت كه بعد از هجوم امواج دريالرزه جنوب شرق آسيا، 145 نفر بيشتر زنده نماندند.
در ميان نجات يافتگان مردي نگونبخت به نام يهدي ايستنز وجود دارد كه بايد براي 300 نفر از نزديكان خود عزاداري كند.
زن و فرزند، مادر و پدر، خواهر و برادر، عمو و عمه، دايي و خاله و فرزندان آنها جزو 300 نفر كشته شده اي هستند كه يهدي بايد در زير گل و لاي به جاي مانده از هجوم امواج به دنبال اجسادشان باشد و پس از پيدا كردن آنها دوباره در زير خاك دفن شان كند.
او گريه و زاري مي كند و مي گويد: يكي از آنها باردار بود و يكي هم بچه سه ماهه اي در بغل داشت.
او با اقوامش يك دهه پيش به لامجبات آمدند تا همه همين جا بميرند!
كودك 11 ماهه ركورددار پيوند اعضا
پسربچه 11 ماهه ژاپني كه شب سال نو مسيحي 6 عضو به بدن او پيوند زده شده بود، روز شنبه از بيمارستاني در ميامي آمريكا مرخص خواهد شد.
در اين عمل جراحي، 6 عضو بدن يك كودك 6 ماهه كه دچار مرگ مغزي شده بود به اين پسربچه 11 ماهه پيوند زده شد.
تيم پزشكي اين كودك در زمان جراحي توانستند روده كوچك، كبد، لوزالمعده، معده، طحال و بخشي از روده بزرگ را به بدن كودك ياد شده پيوند بزنند.
شرايط جسمي كودك بيمار بسيار عالي گزارش شده است.

خبرسازان
آرمانشهر
ايرانشهر
تهرانشهر
دخل و خرج
در شهر
درمانگاه
|  آرمانشهر  |  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  درمانگاه  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |