موسيقي، تئاتر و حالا سينما. بهمن آدم را ياد هنر مي اندازد اما زير اين پوسته هنري كه روي بهمن كشيده شده، حقيقت ديگري هست كه هر چه هست، هنري نيست. حالا از اهل هنر بپرسيد كه چرا مثلا با حضورشان سالن هاي نمايش را در روزهاي سرد زمستان گرم نكردند.
جشنواره هاي موسيقي و تئاتر فجر روي اين تم به پايان رسيدند. حالا نوبت سناريوي سينماست. پيش از آنكه يك خبرگزاري روز 21 بهمن برود سراغ اهالي سينما كه سوالات تكراري بپرسد و جواب هاي كليشه اي بگيرد، يك رخنه در پوسته هنري كافي  است تا پرونده سرماي جشنواره فيلم فجر هم بسته شود.
عادت 
چه فرقي مي كند، موسيقي، تئاتر يا سينما؟ از هر كجا كه شروع كني، نتيجه يكي است. مثلا مي تواني يكي از روزهاي تئاتر فجر را به خاطر بياوري و بعد خيلي راحت به سينما برسي.
رفتارهايي وجود دارد كه براي مخاطب - اگر اين واژه درست به كار رفته باشد - تبديل به عادت شده اند. شما وقت تماشاي يك مسابقه فوتبال در ورزشگاه اين رفتار را مي بينيد و روزي كه به سالن نمايش برويد هم مي بينيد. رسيدن به صندلي يك سالن نمايش در روزهاي برگزاري جشنواره تئاتر و حالا جشنواره فيلم فجر كار آساني نيست. خيلي ها فهرست آشنايان هنري را در ذهن مرور مي كنند تا بلكه به هزار زحمت يك بليت به دستشان برسد. خيلي ها هم اين تلاششان بي نتيجه مي ماند و در حسرت ديدن فيلم يا نمايش، پشت در بسته گيشه مي سوزند. اما شما اگر جزو گروه خوش اقبال باشيد، وقتي روي يكي از صندلي ها بنشينيد، چيزهايي مي بينيد كه باورشان آسان نيست. تمام اين سختي هاي رسيدن به سالن را در ذهن مجسم كنيد و حالا مردي را ببينيد كه وقت نمايش روي يك صندلي با ارزش به خوابي عميق فرو رفته و محض دلخوشي حتي خواب هاي هنري هم نمي بيند. غير از اين، آرام شدن سالن هم حكايت عجيبي دارد. خيلي ها به زحمت خود را داخل سالن مي رسانند تا وقت آغاز نمايش يا فيلم گپي طولاني از طريق تلفن همراه داشته باشند يا خاطرات قديمي را با يك دوست روي صندلي هاي سالن مرور كنند. اگر يك دوربين انتهاي سالن نمايش كاشته شده باشد، مي شود به بيرون كشيدن اثري هنري از اين صحنه ها اميدوار بود. اما دوربين نيست و اين فقط توصيف فضاي داخل سالن است.
بدون شماره 
لحظه ورود به سالن نمايش، مثل به صدا در آمدن مسابقه دو مي ماند. بيرون از سالن نمايش از نگاه ها و خنده هاي هنري لذت مي بريد اما وقت ورود به سالن ديگر هيچ نشاني از هنر نيست. دليل؟ بليت ها شماره ندارند.
هر كسي تلاش مي كند تا جاي بهتري براي نشستن پيدا كند. براي موفقيت در اين رقابت بايد ژست هنري را فراموش كني. اگر زرنگ باشي يا زورت زياد باشد، جاي خوبي پيدا مي كني. با اين حال مي تواني موقعيتي را كه در آن قرار گرفتي درك كني و به خاطر لطمه نزدن به فضاي هنري سالن نمايش صبر كني تا همه مستقر شوند و بعد جايي براي نشستن پيدا كني. اين صندلي البته بدترين صندلي ممكن در سالن است كه قسمت جماعت با اصالت هنر مي شود!
حذف نام ها
به رنگ ارغوان حذف شد. درباره رستگاري در هشت و بيست  دقيقه هم حرف و حديث فراوان بود. به هر حال فهرست فيلم هايي كه قرار بود در جشنواره فيلم فجر به نمايش درآيند، تلفات داشت.
در اين بخش مي توانيد يك سال به عقب برگرديد و مارمولك را به خاطر بياوريد. موضوع اين فيلم باعث شد تا خيلي ها به خاطر ديدنش به سالن هاي نمايش جشنواره هجوم بياورند. به هر حال اين تصور وجود داشت كه بعد از پايان جشنواره، مارمولك هرگز روي پرده سينما ننشيند. پيش از مارمولك فيلم هاي پر هياهوي ديگري هم بودند كه در جشنواره هاي فيلم فجر باعث هجوم مردم به سينما شدند. اصولا جشنواره فيلم فجر تا پيش از اين فرصتي بود براي حداقل يكبار ديدن فيلم هايي كه شايد ديگر قابل ديدن نباشند اما حالا به رنگ ارغوان حتي براي يكبار هم قابل ديدن نيست. اين امتياز منفي را اضافه كنيد به قرار گرفتن كلمه غايب مقابل نام چند كارگردان سرشناس سينماي ايران. پيش بيني پايان ماجرا چندان دشوار نيست.

ريشه كني 
دولت به من 2 ميليارد بدهد، من فقر و بيكاري را ريشه كن مي  كنم. اين آقا خودشان را دامپزشك معرفي كردند و شاغل در مازندران. اول فكر كرديم شوخي مي  كنند بعد ديديم، نه جدي اند. خب البته ايشان درست مي  گفتند اگر 2 ميليارد تومان را به ما هم بدهند ، فقر و بيكاري  خودمان را ريشه كن مي  كنيم.
در تعطيلات 
يك بانو: پنج شنبه زنگ زدم هيچ كس نبود. چرا؟ بعد زنگ زدم باز هيچ كس نبود. چرا؟ چرا؟
آنقدر عصباني بودند كه نتوانستيم بگوييم ما هم تعطيلي لازم داريم، ما هم شمال لازم داريم.
بيشتر و بيشتر
درباره جشنواره فيلم فجر بيشتر بنويسيد، ناسلامتي اين مهمترين اتفاق فرهنگي سال است. مگر نه؟
پاسخ: بلي!
به رنگ شوخي 
ساعت 11 صبح بود كه تماس گرفتند:فيلم به رنگ ارغوان با كيفيت خوب دم دست ما هست. اگر دوست داريد، لب تر كنيد بفرستيم!
واكنش: بابا تو ديگه كي هستي!
سوال: پس اين مبارزه با قاچاق فيلم چي شد؟
توضيح: شايد هم خواننده شوخ طبعي بود كه شوخي داشت!
وطن دوست 
اميد زهتا ب ور، دانش آموز پيش دانشگاهي در پاسخ به مطلبي در ايرانشهر- با موضوع اسكندر- كه در قسمتي از آن به تخت جمشيد پرداخته شده بود، پاسخ مفصل و متقني ارسال كرده كه باعث شعف ماست. اين ميزان علاقه و دقت و وطن پرستي... دست مريزاد. صفحه اول نامه مفصل او را بخوانيد:
اميدوار بودم كه روزنامه همشهري درباره تاريخ ايران خيلي بيشتر از حالت كنوني حساب شده و تحقيق شده عمل كند و تمام سخناني كه درباره تاريخ اين مملكت در اين روزنامه منتشر مي  شود با پشتوانه علمي قوي و مستند باشد. حتي سخناني بسيار كوچك كه به نظر كم اهميت مي  رسند، مي  توانند تاثير زيادي بر ذهن خوانندگان اين روزنامه داشته باشند.
اين سخنان را گفتم تا گله اي از اين روزنامه درباره مطلبي كه در شماره 3610 در صفحه 22 ايرانشهر منتشر شده داشته باشم؛ يعني اين مطلب كه تخت جمشيد هرگز يك شهر نبوده و حتي كاخي مسكوني هم نبوده و فقط محلي بوده براي برگزاري مراسم.
مداركي را براي شما به همراه اين نامه فرستاده ام تا ثابت كنم كه تخت جمشيد فقط محلي براي برگزاري مراسم نبوده و اينكه شهري بوده بزرگ با انبوهي برج و بارو و باغستان هاي عظيم.

دهه فجر از امروز آغاز شد و ويژه برنامه هاي مخصوص اين ايام هم به همين صورت، البته يكي دو تا از برنامه ها يا بهتر است بگوييم سريال ها، از پنج شنبه گذشته آغاز شده است.
يكي از اين سريال ها، سريال فرار بزرگ است. اين سريال ساخته حسين لطيفي است و به دليل اينكه نمايش آن به ايام محرم كشيده مي شد، پخش آن زودتر از دهه فجر آغاز شده. نگاهي كوتاه مي كنيم به برنامه هايي كه امروز از شبكه هاي مختلف سيما پخش خواهند شد. كهنه سوار را امروز مي توانيد ساعت 40:13 از شبكه سوم تماشا كنيد. تكرار قسمت ديشب سريال فرار بزرگ را مي توانيد ساعت 10:15 ببينيد. پاورچين هم ساعت 16 از شبكه تهران تكرار مي شود. هشدار براي كبري 11 امروز ساعت 19 پخش خواهد شد. ساعت 18 ديدار تيم هاي پرسپوليس و اشتروم گراتز را خواهيد ديد.
ويژه برنامه هاي دهه فجر از جمله مسابقه و برنامه هاي زنده لابه لاي برنامه هاي هر پنج شبكه پخش مي شود. سريال همسفران را امروز مي توانيد ساعت 10:20 از شبكه سوم نگاه كنيد. هنوز اين سريال نتوانسته بينندگان زيادي را جذب خود كند.
مردان كوچك عنوان سريال دوشنبه شب هاي شبكه دوم سيما است، البته اين سريال احتمالا جاي خود را به سريال طنز و البته سياسي خواهد داد كه هر شب قرار است از اين شبكه پخش شود. مهران غفوريان نقش اول اين سريال را ايفا مي كند. ساعت 21 مي توانيد شاهد اين سريال باشيد. 10:22 قسمت ديگري از سريال فرار بزرگ را خواهيد ديد. از شبكه اول. در حالي كه ليگ برتر ايران تعطيلات نيم فصل خود را مي گذراند بايد ديد كه برنامه 90 امروز به چه موضوعي اختصاص خواهد داشت. شايد اردوي تيم ملي و پيش بازي ايران و بوسني در دستور كار عادل فردوسي پور براي برنامه امروز باشد. پليس دريايي هم امشب ساعت 23 از شبكه تهران پخش خواهد شد.

همه در انتظار يك اتفاق هستند. روزهاي سرد گذشته هرچند كه امان همه را بريده بود. هنگامي كه واقعه ثبت مي شود ديگر كسي به ياد سرما نيست. گويي بهار گرد خود را به شهر پاشيده بود، فكر كنيد تا متوجه ارتباط اين سطور با ستون هوا شويد.
امروز هوا در سردترين ساعت 2 درجه سانتيگراد است و براي ما كه چند روز گذشته هواي سردتري را تجربه كرديم، چندان دردسرساز نيست. در هواي گرم امروز هم مي توانيد دماي 11 درجه را حس كنيد. شايد امروز ابرها بتوانند از خجالت اين يكي دو روز دربيايند و تهران را به يك باران ميهمان كنند. البته اگر امروز برف هم ببارد مي توان آن را يك مژده دانست. شايد امروز همه چيز متفاوت باشد. امروز 12 بهمن ماه است.