يكشنبه ۵ تير ۱۳۸۴
ورزش
Front Page

سقف انتظارات را از مربي تيم ملي تعريف كنيم
شجاع يا نتيجه گرا؟
000357.jpg
معمولاً  مربي تيمي كه به جام جهاني مي رسد يك مربي موفق تلقي مي شود و با حمايت افكار عمومي و مسئولان تمام قدرت و توان خود را متمركز حضور قدرتمندانه تر در جام جهاني مي كند.اما در ايران عكس اين موضوع رخ داده است. از همان روزي كه صعود تيم ايران به جام جهاني مسجل شد، منتقدان به بهانه زيبا بازي نكردن تيم ملي، برانكو را مورد انتقاد قرار داده و او را فاقد شجاعت كافي دانستند. عده اي هم پا را از اين فراتر گذاشتند و تئوري نشستن مربي داخلي روي نيمكت تيم ملي در جام جهاني را مطرح نمودند.
البته هنوز هم بسياري از اهالي فوتبال، برانكو را يك مربي منظم و موفق مي دانند.به دليل وجود همين تناقض بر آن شديم تا دو ديدگاه متفاوت در مورد برانكو را در قالب دو مقاله به صورت همزمان به خوانندگان محترم عرضه كنيم و قضاوت را به آنان واگذار نماييم.هر چند كه نويسندگان هر دو مقاله در نهايت مهر تأييد بر عملكرد برانكو زده اند اما يكي از آنها معتقدند كه برانكو بايد مربي اي شجاع باشد و نويسنده ديگر،  نتيجه گرايي او را به نفع فوتبال ايران مي داند.در صفحه ۱۳اين دو ديدگاه را مي خوانيد.

شجاعت در اولويت
برانكو هنوز هم همان مردي است كه چهار سال پيش دستيار ميروسلاوبلاژويچ بود. او هنوز هم آرام و متين و باشخصيت رفتار مي كند. چهار سال پيش زماني كه او به عنوان دستيار اول بلاژويچ نتوانست ايران را به جام جهاني برساند حتي در روياهايش هم نمي ديد كه روزي بتواند به عنوان سرمربي، تيم ملي ايران را به جام جهاني ببرد. اما اين اتفاق افتاد و برانكو ايوانكوويچ توانست براي هميشه نامش را در تاريخ فوتبال ايران جاودانه كند. پس از ناكامي تيم ايران در صعود به جام جهاني، نوبت به حضور تيم اميد البته با سه بازيكن بالاي ۲۳ سال در بازيهاي آسيايي بوسان رسيد كه به همين دليل فدراسيون فوتبال كه به تازگي سكان هدايت خود را به محمد دادكان سپرده بود به برانكو پيشنهاد كرد هدايت اين تيم را بپذيرد. دستيار بلاژويچ كه حدود دو سال با ايراني ها و خصوصياتشان آشنا شده بود از اين پيشنهاد به عنوان يك فرصت ايده آل استفاده كرد. او كه تا قبل از اين هيچ گاه به عنوان يك سرمربي مطرح نبود با كمال ميل پيشنهاد فدراسيون فوتبال را پذيرفت و سرمربي تيم اميد شد. برانكو از همان روزهاي اول منظم و ماشيني كار مي كرد. هميشه از برنامه هايش صحبت مي كرد و روزهايي را مي ديد كه ما ايراني ها به دليل عجله اي كه داريم، هيچ وقت نمي بينيم. مرد كروات آن روزها را زيرفشارهاي سنگين و كمر شكن مطبوعات كارش را با تيم اميد ايران آغاز كرد. هرچند در شروع كار چندين بازيكن با تجربه در تركيب اين تيم بودند و عنوان قهرماني رقابتهاي جام چهار جانبه تبريز را از آن خود كردند، اما زماني كه در سوريه و در مسابقات غرب آسيا مغلوب اردن شدند شرايط كاملاً  دگرگون شد. آن زمان هيچ كس نمي خواست برانكو تيمي ملي اميد را در بازيهاي آسيايي بوسان هدايت كند. بيشتر از همه فدراسيون  فوتبال زير فشار انتقادات شديد مطبوعات و رسانه هاي گروهي قرار داشت اما محمد دادكان كه سرپرستي فدراسيون را برعهده داشت همچنان روي مواضع خودش ايستاده بود و حتي اعلام كرد اگر تيم ملي در بازيهاي آسيايي بوسان هم نتيجه بگيرد، باز هم برانكو ايوانكوويچ را حفظ خواهيم كرد.
اين حمايت هاي بي دريغ و بي سابقه نفر اول فدراسيون فوتبال از برانكو اميدهاي زيادي را در دل اين مرد كروات به وجود آورد. شايد همين  حمايت ها و بالا رفتن اعتماد به نفس ايوانكوويچ باعث شد كه او با اقتدار به كارش ادامه دهد و در فاصله اي نه چندان زياد نسبت به اين اتفاق عنوان قهرماني بازيهاي آسياي بوسان را از آن خود كرد.با كسب عنوان قهرماني، ورق برگشت. برانكو به يك سردار فاتح تبديل شد كه مطبوعات و رسانه هاي گروهي خود او را به عنوان گزينه اول هدايت تيم ملي بزرگسالان معرفي كردند. اما حالا ديگر شرايط فرق مي كرد. برانكو كه تا چند ماه پيش يك مربي شكست خورده بود ناگهان به عنوان مربي قهرمان ادعاهاي تازه اي پيدا كرد. او حاضر نبود به اين سادگي پيشنهاد فدراسيون فوتبال ايران براي هدايت تيم ملي بزرگسالان را بپذيرد. اما بالاخره با پا در مياني هاي سازمان تربيت بدني و مذاكراتي كه صورت گرفت، او پذيرفت كه هدايت تيم ملي ايران در رقابتهاي آينده را برعهده گيرد.
ايوانكوويچ كارش را در تيم ملي آغاز كرد و به عنوان قهرماني بازيهاي غرب آسيا و جام چهار جانبه و چند مسابقه غيررسمي ديگر دست يافت تا نوبت به جام ملتهاي آسيا رسيد. حالا انتظار از او و شاگردانش به بالاترين حد ممكن رسيده بود. علاقه مندان و كارشناسان و مسئولان فقط انتظار قهرماني داشتند اما اين بار هماي سعادت روي شانه هاي برانكو فرود نيامد. تيم ملي ايران علي رغم تمام شايستگي هايي كه داشت عنواني بهتر از سومي كسب نكرد. اما پيروزي قاطع مقابل كره جنوبي يكي از درخشانترين نتايج برانكو و شاگردانش در اين مسابقات بود. تيم ملي ايران سوم شد اما از زيبا بازي كردن آن چيزي كم نشد. تيم برانكو در جام ملت هاي آسيا به جز ديدار برابر عمان روند بسيار خوبي داشت. آنها با كسب مقام سومي جام ملت هاي آسيا به كشور بازگشتند تا خود را براي حضور در مسابقات مقدماتي جام جهاني آماده كنند.اردن و قطر اصلي ترين حريفان ما براي صعود به دور پاياني مقدماتي بودند كه اين دو تيم روزهاي سخت و نفس گيري را براي برانكو و شاگردانش خلق كردند.تيم ملي كه در جام ملتهاي آسيا از وحيد هاشميان دعوت نكرده بود بالاخره در ديدار برابر قطر او را فرشته نجات خود ديد. هاشميان از همان روز خوب بودنش را در تيم ملي شروع كرد و در بازي با ژاپن به اوج رسيد.
000339.jpg
تيم ملي قطر و اردن را برد و به دور پاياني رقابتهاي مقدماتي راه يافت.بحرين و كره شمالي نتوانستند حريفان سرسختي براي ايران باشند و برانكو با شكست ژاپن و كره و بحرين در تهران جشن صعود گرفت و به جام جهاني آلمان راه يافت. اما در تمام اين مدت هيچ گاه برانكو از مواضعش كوتاه نيامد و همان مرد چهار سال گذشته بود.او مربي اي بود كه با برنامه كار كرد.از همان روزهاي اول برنامه هايش را به فدراسيون داد و تا آنجا كه در اختيار خودش بود مو به مو اجرايشان كرد. برانكو خوب مي دانست بايد چه كار كند و همان كار را هم كرد. او يك مربي نتيجه گراست كه بارها در مصاحبه هايش بر اين موضوع تأكيد كرده است. شايد به همين خاطر باشد كه ايرادات و انتقادات فني زيادي بر او وارد مي شود.
بزرگترين انتقادي كه به مرد كروات وارد بود، عدم شجاعت در بازيهاي مهم و حساس بود كه در ديدارهايي مثل ديدار با ژاپن در جام ملت هاي آسيا، ديدار با آلمان در تهران، ديدار با بحرين در منامه، ديدارهاي كره شمالي و بحرين در تهران كاملاً به چشم آمد. برانكو در همه اين ديدارها به فكر كسب و نتيجه اي آبرومندانه بود و تعويض ها  و تفكرش بر بازي را هم، بر همين اساس انتخاب كرد.
هر چند او يك مربي با برنامه و دقيق و با شخصيت است اما تفكرات دفاعي و شجاع نبودنش به عنوان يك مربي حرفه اي از فاكتورهاي منفي اش است كه بايد تا حضور در رقابتهاي جام جهاني آنها را برطرف كند. برانكو در اين مدت بارها ثابت كرده مرد روزهاي سرنوشت ساز كه بتواند تيم را براساس خواسته هاي مردم هدايت كند نيست. او در چنين مواقعي با مشكلاتي مواجه مي شود كه مي تواند يك تيم را در آن برهه زماني خاص با شكست روبه رو سازد. شايد به همين خاطر است كه پس از راهيابي تيم ملي به رقابتهاي جام جهاني عده اي خواستار حضور مربي ديگري بر روي صندلي اين تيم در جام جهاني بودند.
همه اينها را گفتيم تا به اين نتيجه برسيم كه علي رغم داشتن فاكتورهاي منفي كه از آنها نام برديم برانكو ايوانكوويچ يك مربي كاربلد و صد البته تأثيرگذار است كه مي تواند به فوتبال ايران كمك كند. او در حالي طي دو سال گذشته با تيم ملي بزرگسالان ايران به نتايج قابل قبول و منطقي دست يافته است كه تيم هاي پايه فوتبال كشورمان با ناكامي هاي بسياري مواجه شده اند. تيم ملي نوجوانان و جوانان ما،با هدايت مربيان داخلي حتي از گروه مقدماتي خود صعود نكردند و باز هم سالهاي دوري ايران از جام جهاني را افزايش دادند.
تيم ملي اميد نيز كه به گواه كارشناسان و صاحبنظران يكي از بهترين تيم هاي تاريخ فوتبال ايران بود باز هم با هدايت مربيان داخلي از صعود به رقابت هاي المپيك آتن بازماند تا حسرت حضور المپيك براي ما ۳۲ساله شود. در همه اين ناكامي ها جاي خالي مربي با دانش و حرفه اي مثل برانكو ايوانكوويچ خالي بود تا حداقل با طرز تفكرات خاص خودش خواسته هاي جامعه فوتبال را عملي كند. هر چند او نقايصي در كارش دارد كه ممكن است فوتبال زيبا و دلنشين را از تيم هاي ما بگيرد اما به هر حال با برنامه ها و تفكراتي كه دارد مي توانست انتظارات به حق جامعه فوتبال را برآورده كند و تيم هاي نوجوانان، جوانان و اميد ما هم به سر منزل مقصود برساند. هر چه بود تمام شد و اين تيم بر تعداد ناكامي هاي فوتبال ايران افزود. اما آيا اين روند بايد باز هم ادامه داشته باشد؟
قطعاً  پاسخ به اين سؤال و سياست فدراسيون فوتبال منفي خواهد بود. هيچ كس نمي خواهد ديگر شاهد اين ناكامي باشد. به همين خاطر به نظر مي رسد در صورتي كه فدراسيون فوتبال بتواند مربياني امثال برانكو را به فوتبال كشورمان بياورد و سكان هدايت تيم هاي پايه را به آنها بسپارد، در آينده اي نه چندان دور شاهد رشد و شكوفايي اين تيم ها در عرصه هاي آسيايي و بين المللي خواهيم بود. فدراسيون حتي مي تواند براي رسيدن به اين موفقيت ها كه از برانكو ايوانكوويچ به عنوان يك مشاور و يا حتي يك مربي استفاده كند. به شرط آن كه بخواهيم از شكست ها وناكامي هاي گذشته درس عبرت بگيريم.

ديدگاه موافق
نتيجه گرايي در اولويت

امير بهادري نژاد
يكي از زيان آورترين مشاغل در اين مملكت، مربيگري در تيم ملي فوتبال بزرگسالان است. شغلي كه يك ملت (تقريباً  ۷۰ ميليون نفر) منتقد دارد و در اين پست نمي توان همه را راضي نگاه داشت.
شايد درآمد اين شغل بسيار وسوسه انگيز باشد، اما بايد قبول كرد كه درآمد آن در مقايسه با استرس حواشي اين حرفه تقريباً  ناچيز است.
هم اكنون در حدود ۴ سال است كه برانكو ايوانكوويچ از كشور كرواسي به عنوان سرمربي از فوتبال ايران مشغول به كار است كه در اين سيكل ۴ ساله تيم ايران را كه به دليل راه نيافتن به مرحله نهايي جام ۲۰۰۲ از لحاظ روحي تخريب شده بود به مقام قهرماني بازيهاي آسيايي بوسان، مقام سومي جام ملتهاي آسيا و در نهايت مرحله پاياني جام جهاني ۲۰۰۶ رساند.
به عبارتي ديگر منحني عملكرد برانكو در طول اين ۴سال صعودي بود كه نقطه اوج آن روز صعود مستقيم تيم ايران به رقابتهاي جام جهاني بود.
اين صعود از آن جهت اهميت داشت كه تيم ايران براي اولين بار در چند سال اخير بدون عذاب دادن علاقه مندان به فوتبال به جام جهاني رسيد.
با اين حال برانكو كه در نوع خود، مربي موفقي به شمار مي آيد در طول اين ۴ سال حتي يك روز هم از انتقادات مردم عادي، كارشناسان، رسانه هاي گروهي،  مسئولان و يا همكاران خود مصون نبود.
چند روز پيش در جريان يك گپ وگفت  صميمي، برانكو مي گفت: من هر كاري كه انجام بدهم، چه مثبت، چه منفي باز هم مورد انتقاد قرار مي گيرم.
در اين زمينه كاملاً  به او حق مي دهيم. روزي كه برانكو پيش از بازيهاي آسيايي بوسان، علي كريمي را خط زد، موجي از انتقادات به سوي وي سرازير شد و حتي هنگامي كه تيم ايران بدون كريمي و علي دايي در كره جنوبي به مقام قهرماني رسيد باز هم منتقدان با انتقاد از سطح تيم هاي شركت كننده، موفقيت وي را كم ارزش جلوه دادند.
در مقطعي كه برانكو از تيم ملي جدا شد و همايون شاهرخي هدايت اين تيم را در دست گرفت، اغلب كارشناسان خواهان بازگشت وي به تيم ملي شدند، اما در روزي كه مقابل اردن در تهران شكست خورديم، همگان خواهان صدور حكم بركناري اش بودند.
حتي روزي كه تيم او در قلعه «كي يف» ، تيم اوكراين را شكست داد باز هم از او انتقاد شد.و يا زماني كه وحيد هاشميان به تيم ملي پشت كرده بود، از او انتقاد مي كردند كه چرا در جذب چنين بازيكن بزرگي ناتوان است، اما پس از اين كه براي جلب نظر هاشميان به آلمان رفت، فرياد سر دادند كه مربي تيم ملي نبايد پشت در باشگاه، منتظر بازيكن بماند و شأن خود را پايين بياورد.
البته در زمينه دعوت از بازيكنان به اردو، انتقادات عليه برانكو اغلب غيرمنصفانه بوده است.
هنگامي كه خداداد به تيم ملي دعوت نمي شد، بسيج گروهي در رسانه هاي شنيداري، ديداري و مكتوب براي بازگشت وي به تيم ملي شكل گرفت اما همين چند ماه قبل همان افرادي كه حامي خداداد بودند از برانكو انتقاد مي كردند كه به چه دليل از بازيكني (خداداد) كه در باشگاه خود حضور ندارد در تيم ملي استفاده مي كند.و يا حالا كه او تيم ملي را زودتر از موعد مقرر به جام جهاني رساند به بهانه اين كه تيم ملي زيبا بازي نمي كند، وي را مورد حمله قرار مي دهند و يا تئوري استفاده از مربي ايراني را به جاي او در جام جهاني مطرح مي سازند.
به نظر ما اشكال اصلي اين است كه تكليف خود را با تيم ملي مشخص نكرده ايم و در حقيقت سقف انتظارات از تيم ملي تعريف نشده است.
بايد براي يك بار بنشينيم و تكليف خود را مشخص كنيم كه آيا از تيم ملي نتيجه مي خواهيم و يا بازي زيبا.البته منصفانه نيست كه برانكو را يك مربي محتاط معرفي كنيم. او در مقاطع مختلف نشان داده كه مربي شجاع با تفكرات هجومي است. هنوز بازي هاي شجاعانه تيم  ملي مقابل بحرين و كره جنوبي در جام ملتهاي آسيا و يا بازي رفت مقابل ژاپن را فراموش نكرده ايم كه تيم ايران در اين ديدارها آهنگي كاملاً  تهاجمي داشت.
به هرحال در تمام شرايط آنان بازي هجومي وجود ندارد. مطمئن باشيد كه اگر تيم برانكو به جام جهاني صعود نمي كرد همين منتقداني كه او را به بازي محتاطانه محكوم مي كنند، اين مربي را مورد شديدترين انتقادات قرار مي دادند.
آنچه براي فوتبال ما اهميت داشت صعود به جام جهاني بود و از حالا به بعد بايد صعود به مرحله دوم در اولويت قرار داشته باشد. به طور حتم آثار مثبتي كه در صورت زيبابازي نكردن اما راهيابي به دور دوم جام جهاني در فوتبال ايران و جامعه ايراني پديد خواهد آمد بسيار بيشتر از ارائه بازي زيبا و حذف در مرحله اول خواهد بود.
شايد استفاده از اصطلاح «زيبا بازي نكردن» براي توصيف شيوه بازي تيم ملي در چند بازي اخير خود اصطلاح مناسبي نباشد چون تيم ملي اين روزها كنترل شده بازي مي كند و از همان دقيقه اول مشخص است كه چه هدفي را دنبال مي كند.
بايد اين واقعيت را پذيرفت كه در بزرگترين رويداد فوتبال جهان (جام جهاني) تيم ايران در بين تيم هاي درجه ۳ و يا ۴ رتبه بندي خواهد شد و با توجه به اين موضوع حداقل دو تيم سرشناس و قدرتمند در گروه ما قرار خواهد گرفت. در شرايط فعلي كاملاً  واضح است كه تيم ايران نبردي برابر با اين تيمها نخواهد داشت و نمي تواند با توسل به بازي كاملاً هجومي از آنها امتياز بگيرد.
چنين تيم هايي را بايد با بازي بسته و درگيرانه خسته و كلافه كرد، دقيقاً  همان كاري كه يونان در ۲۰۰۴ با اتورهاگل انجام داد و قهرمان شد.
از ياد نبريد كه سالهاست تيم هلند زيباترين بازيها را در جام جهاني و جام ملتهاي اروپا ارائه مي دهد اما هيچ گاه نتيجه نمي گيرد و مربيانش يك به يك قرباني مي شوند.با آن كه قبول داريم برانكو بايد برخي از ديدگاه هاي خود را تغيير بدهد و كادر فني اش را تقويت بكند اما شايسته نيست كه در هر شرايطي وي را به باد انتقاد گرفت و عملكردش را زير سؤال برد. فراموش نكنيم كه تيم ملي در طول تاريخ تنها سه بار به جام جهاني راه يافته كه راحت ترين و مقتدرانه ترين صعود تيم ايران با برانكو صورت گرفته است.

|  ادبيات  |   اقتصاد  |    اجتماعي  |   زندگي  |   فرهنگ   |   ورزش  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |