چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۸۴ - سال سيزدهم - شماره ۳۹۱۳ - Feb 1, 2006
بررسي رسانه هاي ماندگار انقلاب اسلامي
تنها صدا ست كه مي ماند
002166.jpg
گروه رسانه:كارشناسان رسانه اي وقتي بار ديگر رويدادهاي انقلاب اسلامي را مرور مي كنند با پرسش هاي زير مواجه مي شوند:
* چه رسانه تبليغاتي اين جمعيت انقلابي را بسيج مي كند؟
* پيام هاي انقلاب اسلامي چگونه در نقاط كشور منتشر مي شود؟
پاسخ به اين پرسش ها در چارچوب شيوه هاي رسانه اي انقلاب اسلامي نياز به بحث هاي جدي در حوزه ارتباطات دارد. پذيرش اين نكته كه مردم و هواداران انقلاب اسلامي بدون ماهواره، تلويزيون، راديو و اينترنت بر استبداد شاهنشاهي پيروز شدند كمي غامض است. سخن گفتن از رسانه هاي مؤثر در پيروزي انقلاب اسلامي پس از گذشت ۲۶سال آن هم براي مخاطبان جوان و نوجواني كه هيچ سابقه ذهني در مورد شكل گيري اين پديده اجتماعي و سياسي ندارند، كمي دشوار است.
تصور اين نكته كه مردم ايران در طول سال هاي شكل گيري انقلاب اسلامي صرفا از طريق عكس، ديوار نوشته، شعار، بيانيه هاي مذهبي، وعظ و خطابه روحانيون، گوش كردن راديوهاي خارجي، خواندن مطبوعات سانسوري ايران، نوارهاي صوتي و تراكت هاي تبليغاتي پيام هاي خود را رد و بدل مي كردند كمي غيرقابل فهم باشد.
شايد اولين گام براي شكل دهي اين سامانه رسانه اي، طرح مسائل انقلاب اسلامي و موضع گيري رهبري انقلاب از طريق تريبون هاي تكايا و مساجد بود، به رغم كنترل كامل مطبوعات و راديو و تلويزيون توسط رژيم شاهنشاهي، امام (ره) توانست با بسيج توده ها و گسيل آنها به پاي منبرها به راحتي پيام هاي انقلابي را به قشر جوان انتقال دهد. روحانيون و مبارزان انقلابي نيز، با توجه به شرايط سياسي و اجتماعي جامعه توانستند از طريق انتقال بيانيه هاي مكتوب سياسي امام(ره) يا نوارهاي سخنراني تكثير شده در يك لحظه زماني محدود، پيام انقلاب را به سراسر ايران منتقل كنند. در طول اين سال ها ،رسانه هاي رسمي نيز ، عملا مشروعيت خود را در ميان مردم از دست داده بودند، بنابراين دستگاه تبليغاتي رژيم پهلوي بدون آن كه مخاطب تاثيرگذاري در جامعه داشته باشد، نيروي پيام خود را به هدر مي داد. از اين رو وقتي رسانه هاي گروهي مقبوليت خود را به رغم جاذبه هاي رنگارنگ آن بين مخاطبان عام و خاص از دست دادند مخالفان نظام شاهنشاهي، با استفاده از اين خلاء رسانه اي، پيام هاي خود را از طريق شيوه هاي ساده اطلاع رساني به گوش مخاطبان عام مي رساندند.
نيروهاي امنيتي نيز با تمامي توان سعي داشت كه حلقه ارتباطي و اطلاع رساني انقلابيون را كشف و خنثي نمايند. به همين دليل در طول پيروزي انقلاب اسلامي، يكي از روش هاي رژيم پهلوي براي كنترل و مهار انقلاب اسلامي به رسانه هاي ساده انقلابيون ختم مي شد.
اما با تمامي تلاش هاي نيروهاي انتظامي، هر روز انقلابيون با روش هاي تبليغاتي ديگر به طرح پيام هاي خود مي پرداختند. بعد از مرحله آگاه سازي از طريق توزيع اعلاميه، بيانيه هاي سياسي و تكثير پيام هاي صوتي امام(ره) و مراجع تقليد، كم كم زمينه براي شكل دهي تظاهرات سياسي به طور گسترده فراهم شد.
در زمان برپايي تظاهرات و ميتينگ هاي سياسي دانشجويان، مردم و دانش آموزان، با طرح شعارهاي انقلابي و تراكت هاي تبليغاتي جايگاه رسانه اي خود را در بين مخاطبان باز مي كردند، اغلب شعاردهندگان معمولا از بين افراد خوش صدا و توانمند انتخاب مي شدند كه با تكرار شعار توسط مردم به خودي خود پيام تبليغي به سطح گسترده اي از مردم در حين تظاهرات انتقال پيدا مي كرد. براي زيبايي شعارها، طراحان اين نوع پيام هاي رسانه اي كوشش مي كردند كه اين پيام ها را در قالب شعر يا ضرباهنگ موسيقي مناسب بيان كنند كه در هنگام تكرار  آن شنوندگان شعار را خسته نشوند.
در كنار طرح شعار و سرودهاي انقلابي در تظاهرات و ميتينگ هاي سياسي، برخي از افراد خوش فكر براي ماندگاري اين نوع پيام هاي شاعرانه تلاش كردند كه با استفاده از مفاهيم و پيام هاي انقلاب، سرودها و آوازهايي را تدارك ببينند، بنابراين وقتي انقلاب اسلامي در سال ۵۷ پيروز شد، ناخواسته حجم وسيعي از اين نوع سرودها و آهنگ ها تكثير شد.
اما با تمامي اين نوع اطلاع رساني ها، شايعه پراكني نيز به عنوان يك ابزار جنگ رواني براي تضعيف پايه هاي نظام استبدادي مورد استفاده انقلابيون قرار مي گرفت، نقل اخبار شهرها، درگيري با نيروهاي نظامي، بسيج مردم براي تظاهرات، تضعيف نيروهاي عمل كننده و تقويت روحيه انقلابيون از جمله كاركردهاي مناسب شايعه در بين مردم بود، گذشته از آن مسئولان جنگ رواني رژيم پهلوي نيز تلاش مي كردند كه با طرح برخي از موارد ساده انگارانه، اعتقادات مردم را نسبت به رهبري انقلاب اسلامي و باورهاي ديني دچار خدشه سازند، اما همه اين نوع روش هاي تبليغي منفي بازخورد بوم گونه اي داشت و اغلب بازتاب هاي منفي گريبانگير آنها مي شد. البته نيروي پيام رساني انقلاب اسلامي تنها به اين رسانه هاي شنيداري و ديداري ساده ختم نمي شد. ديوارنوشته ها در حكم روزنامه ديواري مي توانستند زمان برپايي تظاهرات، اخبار و رويدادهاي انقلاب و لعن و نفرين مردم انقلابي را به شكلي روشن بيان كنند.
ارزيابي علمي اين ديوارنوشته ها توسط دكتر محسنيان و گروه محققان همراه وي توانست اطلاعات جالبي را در اين باره ارائه كند. بعدها اين شيوه اطلاع رساني در زمان ۸ سال دفاع مقدس جاي خود را به نقاشي ديواري جذاب داد اما افسوس كه از آن ديوارنوشته ها به جز چند عكس و فيلم هيچ چيز ديگري باقي نمانده است.
ناگفته نماند كه ديوارنوشته ها در بخش هايي از مراكز شهري كاربرد اساسي داشت، ميادين اصلي شهر، مراكز اداري، مدارس، دانشگاه ها و مساجد از جمله مراكزي بود كه با كمك انقلابيون براي طرح شعارها، اخبار و شيوه هاي پيام رساني مورد استفاده انقلابيون قرار مي گرفت، پديده اي كه مدتي مأموران حكومت نظامي را به خود مشغول كرده بود.
علاوه بر موارد ياد شده رهبران انقلاب اسلامي، از يادمان هاي مذهبي، يادبود شهداي انقلاب و مناسبت هاي ملي و مذهبي به نحو احسن بهره مي بردند، عزاداري در ماه محرم و رمضان، ولادت و شهادت ائمه اطهار و سوگواري براي شهدا نيز از جمله روش هاي مناسب براي رد و بدل كردن اطلاعات و خبر براي مردم به شمار مي آمد.
از آنجايي كه راديو و تلويزيون داخلي مقبوليت خود را در بين مردم از دست داده بود، مردم ايران براي دستيابي به اخبار ساير نقاط كشور به اخبار ساير راديو هاي بيگانه گوش مي سپردند. در شب هاي ماندگار انقلاب اسلامي، انقلابيون اخبار شنيداري گزارشگران و مجريان راديوهاي بيگانه را كه نمايانگر اخبار مبارزه بود به ديگران سينه به سينه نقل مي كردند. البته لحن اين راديوها تا زماني كه انقلاب اسلامي به پيروزي نرسيده بود به شكلي ديگر بود اما كم كم براساس منافع ملي كشورهاي حامي، راديوهاي ياد شده نيز جايگاه خود را از دست دادند. به اين ترتيب يك نكته در شيوه اطلاع رساني نمود عيني پيدا كرد، وقتي فرستنده پيام سعي داشته باشد با طرح مضامين و پيام هاي جهت دار خود گيرندگان پيام را هدايت كند بعد از مدتي اين رويه كارايي خود را از دست خواهد داد.
طرح بيانيه هاي سياسي احزاب، گروه ها، مراجع تقليد و رهبران انقلاب اسلامي از طريق رسانه هاي رسمي كشور زمينه را براي انعكاس پيام هاي تبليغاتي انقلاب فراهم كرد. در ميان اخبار نوشتاري، انعكاس برخي از عكس ها و تصاوير، بازتاب شگرفي در پي داشت، تصوير سينماي سوخته ركس آبادان، آتش سوزي در مسجد يزد، كرمان، حمله چماق به دستان به مراكز مذهبي، برخورد ارتش با تظاهركنندگان، سرنگوني مجسمه هاي شاه، حمله ارتش به دانش آموزان و دانشجويان، وقايع ميدان شهدا، ارتباط مردم و ارتش، بيعت نظاميان با امام(ره) و دهها عكس ماندگار ديگر ريشه هاي نظام شاهنشاهي را از بيخ و بن لرزاند.

تصوير ازدواج در رسانه ملي مخدوش است
002169.jpg
ايسنا: صاحبنظران و كارشناسان علوم ارتباطات معتقدند كه رسانه هاي جمعي از جمله تلويزيون قادرند افكار، گرايشها و كنش هاي افراد را با طرح موضوعات مختلف و در قالب هاي گوناگون تصويري همچون فيلم، سريال، گزارش، مصاحبه و ... تحت تاثير قرار دهند و به تصويرسازي اغراق آميز، منفي يا مثبت بپردازند يا در يك حركت آيينه وار واقعيات اجتماعي اعم از تلخ و شيرين را به تصوير كشند و از شرايط فرهنگي و فضاي حاكم بر جامعه، سوژه هاي مختلف از جمله مسايل ازدواج را جهت فيلم سازي دريافت دارند.
بررسي هاي اجتماعي از محتواي برخي فيلم هاي تلويزيوني طي سال هاي اخير نشان مي دهد كه اين فيلم ها با اين محتوا و سوژه  انتخابي، تغييراتي را در نگرش نسبت به ازدواج، معيارهاي همسرگزيني، نحوه همسرگزيني و نگرش نسبت به جايگاه زن ايجاد مي كند.
رضا مهكام، كارشناس ارشد روانشناسي باليني، مي گويد: رسانه ها قادرند اين گونه القا كنند كه اين رفتار، رفتاري اجتماعي است و به اين طريق باعث ايجاد همنوايي در افراد شوند، در نتيجه اكثر مردم اين طور تلقي مي كنند كه رفتار مورد تاييد اجتماعي، همان رفتار ارائه شده از طريق رسانه ملي است.
اين روانشناس معيار قرار دادن موقعيت و طبقه اجتماعي دختر و پسر و توانايي هاي اقتصادي آنها و والدينشان را از ديگر مسايلي مي داند كه محصولات تلويزيوني به شكل قابل توجهي به آن مي پردازد و خاطرنشان مي كند: در بسياري از اين سريال ها و فيلم ها، مشكلات مادي بسيار پررنگ جلوه داده مي شود و بسياري از مشكلات فقط با پول حل مي شود. اين در حالي است كه بيشتر مخاطبين، جواناني از طبقه متوسط و كم درآمد جامعه هستند و با ديدن اين صحنه ها در آرزوها و آمال خود ازدواجي رويايي را با يك همسر پولدار خيال پردازي مي كنند.
به اعتقاد مهكام رسانه ملي بر «ناهمسان همسري» به ويژه در موقعيت هاي اقتصادي و فرهنگي تاكيد مي كند، اين در حالي است كه علل تعدادي از طلاق ها به جهت فاصله و شكاف فرهنگي و اقتصادي خانواده هاست.
وي توجه به معيارهاي فرهنگي و اجتماعي را مورد فراموش شده سريال هاي تلويزيوني مي داند و مي افزايد: اين عدم توجه مصداقي از همنوايي منفي است كه با عدم ارائه رفتارها و هنجارهاي مثبت از اين رسانه حاصل مي شود، زيرا اغلب مي پندارند هر آنچه كه ناشايست است از رسانه عمومي منعكس نمي شود بنابراين با عدم توجه به مسايل فرهنگي و معيارهايي مانند تقيد مذهبي، رعايت عفاف و پوشيدگي، سطح فرهنگي خانواده و ... جامعه به سمت بي توجهي و بي اعتنايي به اين مسايل سوق داده مي شود.
اين روانشناس رويكرد تهيه كنندگان و فيلم نامه نويسان به ازدواج را در راستاي تشويق به ازدواج نمي داند و بيان مي كند: الگوي ارائه شده براي همسر ايده آل پسران، دختري زيبا، متمكن، از خانواده مرفه، كم جمعيت و ... است، در حالي كه اغلب جوانان به دليل بيكاري، هزينه هاي سرسام آور ازدواج و تهيه مسكن امكان ازدواج ندارند، لذا اين فيلم ها نمي تواند به معناي تشويق جوانان به ازدواج باشد؛ چرا كه سطح توقعات آنها را افزايش داده و احساس محروميت نسبي را در آنها ايجاد مي كند.
به گزارش ايسنا، مهكام معتقد است كه علي رغم آن كه اين فيلم ها و سريال ها در سياستگذاريهاي صدا و سيما تحت عنوان «ترغيب جوانان به ازدواج» طبقه بندي مي شوند به طور تلويحي در كاهش نرخ ازدواج و افزايش سن ازدواج مؤثرند.
وي كمرنگ كردن نقش والدين در همسرگزيني را يكي ديگر از آثار سريال هاي تلويزيوني مي داند و اظهار مي كند: به نظر مي رسد مخدوش كردن نقش والدين در اغلب فيلم ها و عقب نشيني آنها به نفع حاكميت فرزندان و نمايش فرزندسالاري در فيلم ها در موضوع ازدواج جوانان بيش از پيش مشهود است؛ چرا كه كيفيت اين داستان ها به گونه اي است كه والدين در نهايت به عنوان مقصر اصلي معرفي مي شوند.
به گفته مهكام محكوم كردن ازدواج هاي سنتي و ناكارآمد جلوه دادن آنها و اعلام پايان عمر اين نوع ازدواج ها ضرورت وجود دوره اي از دوستي دختر و پسر به بهانه شناخت و خوشبختي در زندگي و انتخاب هاي بدون واسطه پيگيري مي شود. اين در حالي است كه هنوز در بسياري از خانواده ها شيوه مرسوم و معمول ازدواج سنتي و با واسطه فرد ثالث صورت مي گيرد.

مستند ۵ از منظر ديگران
نفس به نفس مقابل طبيعت
002172.jpg
فرمهر- صدقي
هدف از ساختن فيلم هاي مستند، آشكارنمايي و پنهان زدايي واقعياتي است كه در اطراف زندگي ما اعم از محيط هاي داخلي و خارجي رخ مي دهد. عده اي از صاحبنظران از جمله ريچارد بارسان معتقدند كه فيلم  مستند تركيبي از واقعيات جهان خارج و دنياي ذهني فيلمساز است. فيلمساز بي پرده و بدون رعايت حد و مرزهايي هر چند سينمايي به ثبت و ضبط واقعيات مي پردازد. رابرت فلاهرتي فيلمساز مشهور عرصه مستند در تعريف فيلم مستند مي گويد: فيلم مستند بازانديشي مجدد فيلمساز و پرورش دقيق محيط اجتماعي است، به طوري كه نمي توان به هيچ وجه از آنچه جلوي دوربين رخ مي دهد چشم پوشي كرد. به باور او صحنه ها را بايد شكار كرد، همواره در اين شكار آنچه مي ماند جز واقعيت چيزي نيست.
ساخت يك مجموعه مستند به جهت واقعي و بكر بودن آن تلاش و كوشش بيشتري را مي طلبد، به طور مثال ممكن است ساخت يك فيلم يا سريال چند ماه تا يك سال به طول بينجامد تا براي پخش آماده شود، اما براي ساخت يك مجموعه مستند(حيات وحش) شايد زمان و وقت بيشتري صرف اين كار شود. به تصوير كشيدن زندگي حشرات، مورچگان، زنبور عسل، ميمون ها، فيلمبرداري در اعماق دريا از كوسه ها، دلفين ها، زاد و ولد، تنازع بقا و... تمام اينها موضوعاتي است كه فيلمساز، تصويربردار و تمام عوامل ساخت يك مجموعه مستند را وا مي دارد تمام هم و غم خود را به خدمت گرفته و بدون ترس و وحشت از بروز اتفاقي در اين راه پيشقدم شده تا يك مجموعه مستند را آماده براي ضبط و پخش كنند.در اذهان عمومي اين طور تلقي شده كه بيننده برنامه هاي مربوط به راز بقا بايد يك قشر خاصي از افراد باشند، به طور مثال افراد تحصيلكرده در رشته هاي پزشكي دامپزشكي يا زيست شناسي و در مجموع افرادي كه با اين مقوله بيشتر سر و كار دارند در صورتي كه وقتي تمام فاكتورهايي كه لازمه موفقيت يك مجموعه است در نظر گرفته شود، مخاطب آن نه تنها افراد عامي، بلكه افراد بي علاقه نسبت به اين برنامه ها را ناخودآگاه به پشت اين جعبه جادويي مي كشاند.
موفقيت يك برنامه مستند علمي مي تواند به چند عامل بستگي داشته باشد: اگر اين برنامه از مضمون و محتواي واحد و منسجمي برخوردار باشد، تأثيرگذاري آن بر مخاطب بيشتر است. به طور مثال اگر يك برنامه از مجموعه برنامه ها اختصاص پيدا كند فقط به زندگي پرندگان كه شامل زاد و ولد، مهاجرت زندگي گروهي و... است، در اين زمان بيننده قدرت انتخاب بهتري پيدا كرده و با توجه به علائق خاص خود به تماشاي آن مي پردازد.
دومين عاملي كه مي تواند موفقيت و كيفيت يك برنامه مستند اثربخش باشد، ساعت پخش آن است؛ گاهي اوقات ديده شده برنامه هايي با سبك و سياق علمي در ساعاتي از روز پخش مي شود كه كمتر كسي در منزل هست تا از اين برنامه ديدن كند. بهترين زمان براي برنامه هايي كه سطح آگاهي بخشي آن بالاست، بين ساعت ۸ تا ۱۰ شب مي باشد، كه بينندگان بتوانند فارغ البال در كنار اعضاي خانواده به مشاهده آن بپردازند.
صداگذاري روي يك فيلم، يكي ديگر از عواملي است كه نبايد دور از نظر قرار گيرد. چه بسا ديده شده يك صداي خوب، رسا و با طمأنينه، كاستي ها ونقصان هايي كه در بعضي از قسمت هاي تصوير وجود دارد را به خوبي مي پوشاند. گوينده اين برنامه ها علاوه بر گويندگي خوب بايد كارشناسانه به حل و فصل تصاوير بپردازد، تا نكته مبهمي براي مخاطب به جانگذارد. صداي محيط در يك فيلم نبايد به گونه اي باشد كه صداي گوينده را كمرنگ  جلوه دهد.نقش تصويربردار در ساخت مجموعه فيلم هاي مستند، نقش حساسي است.
تصويربرداري فيلم هاي مستند به مثابه شكار لحظه هاست، زيرا وي بايد آنقدر مرارت و سختي بكشد تا بتواند تصويري زنده و گويا خلق نمايد. آنقدر به خود جرأ ت دهد كه بتواند تمام واقعيات و اتفاقاتي كه در محيط پيرامون خود مي گذرد را دست نخورده و بدون كمي و كاستي به تصوير بكشد. اين كار، يك كار ساده و معمولي نيست و مي تواند خطرات و افت و خيزهاي بسياري براي وي به همراه داشته باشد. مواجه شدن با حيوانات وحشي و درنده و يا نيش خزندگان مسائلي است كه ممكن است يك تصويربردار را تا سرحد مرگ پيش ببرد.يكي از برنامه هاي مستندي كه توانسته  تا حدودي با رعايت كردن اين نكات طرفداران بسياري را به سوي خود جذب كرده و به بسياري از سؤالات مخاطبان در زمينه پيدايش، چرايي و چگونگي اين پديده ها پاسخ گويد برنامه مستند ۵ است كه از شبكه تهران در حال پخش مي باشد.
هدف گذاري
هدف از ساخت اين مجموعه ها به تصوير كشيدن جهان هستي است، واقعياتي كه در دنياي اطراف ما وجود دارد و شايد تا حدودي براي ما ناشناخته باشد.وقتي اين برنامه جدال دو حيوان درنده بر سر بچه آهويي را به تصوير مي كشد شايد براي ما انسان ها چندان جالب و لذتبخش نباشد، ولي قانون طبيعت و چرخه زندگي بايد در همه جا برقرار باشد.
به كرات در اين برنامه مشاهده كرده ايم كه چه طور يك مادر براي رهايي بچه خود از چنگال حيوان گرسنه، جان خود را به خطر مي اندازد. اين تصاوير گوياي آن است كه مهر مادري نه تنها ميان انسان ها بلكه در بين حيوانات هم وجود دارد و آنها هم از اين حس بهره مندند. وقتي در اين فيلم نشان داده مي شود كه يك مورچه چه طور با آن كوچكي و ظرافت خاص خود، دانه اي به دهان گرفته و از ير پاي هزاران نفر گذر مي كند تا خود را به جمع و گروه مورچگان برساند، اين نمايانگر زحمت و كوشش آنهاست براي به دست آوردن آذوقه و اينها همگي زيبايي خلقت خداوند است. از نكات بارز و برجسته اي كه مي توان در اين مجموعه مستند بدان اشاره نمود، اين است كه فيلمساز اين برنامه فقط به يك موضوع نپرداخته يعني علاوه بر به تصوير كشيدن زندگي موجودات زنده، به تحليل و بررسي فضا، كهكشان ها، ستارگان و... نيز پرداخته و ويژگي متنوع بودن مضمون و محتوا را رعايت نموده است. همخواني تيتراژ با محتواي فيلم يكي ديگر از مقوله هايي است كه بايد در ساخت هر نوع فيلمي علي الخصوص فيلم مستند به آن توجه شود، برنامه مستند ۵ اين خصوصيت را نيز مد نظر دارد.هر برنامه به موازات ويژگي هاي مثبت و درخور توجه كاستي ها و نقصان هايي را نيز در بر دارد، ساعت پخش اين برنامه ثابت نيست، به طور مثال ابتدا ساعت ۲۲ از شبكه تهران پخش مي شد بعد از مدتي اين برنامه تغيير زمان داد و يك ساعت جلوتر كشيده شد و هم اكنون ساعت ۲۰ و به طور غيرمستمر پخش مي شود.مدت زمان اين برنامه با توجه به طرفداران خاص خود اگر از ۳۵ دقيقه به ۴۵ تا ۵۰ دقيقه تغيير يابد، كارآيي و تأثيرگذاري آن بر مخاطب بيشتر خواهد بود.در مجموع مي توان اين طور عنوان كرد كه فيلمسازان مجموعه مستند (علمي) يك هدف را دنبال مي كنند، آن هم بالا بردن سطح دانش و آگاهي مردم نسبت به خلقت جهان هستي است، اينكه چطور بايد زيست و چگونه بايد براي ادامه زندگي تلاش كرد.
شكارچيان لحظه ها هميشه بر اين باورند كه بتوانند ماحصل كار خود را به گونه اي عرضه كنند كه در بيننده ايجاد شوق و انگيزه نمايد.

شليك به سرهنگ در شبكه اول
ايسنا: ساخت دو سريال «پايان نمايش» و «چه كسي به سرهنگ شليك كرد» از مدتي قبل آغاز شده است.
با اين حال ساخت سريال «پايان نمايش» كه قابليت پخش هفتگي را نيز دارد، تاكنون به پايان نرسيده است.
اين مجموعه تلويزيوني بر موضوع حوادث انقلاب اسلامي تمركز دارد.برخلاف «پايان نمايش» ساخت سريال ديگر با نام «چه كسي به سرهنگ شليك كرد» به پايان رسيده است. اين سريال ده قسمتي كه بنا بر ادعاي تهيه كننده به حوادث بهمن ۵۵ مي پردازد.ماجراي اين مجموعه مناسبتي حول و حوش قتلي مي گذرد كه در آن رئيس كل كشور به طرز مشكوكي به قتل مي رسد.

برنامه هاي كودكان و نوجوانان در محرم
ايسنا: گروه كودك و نوجوان شبكه يك سيما به سه برنامه تركيبي و نمايشي با عنوان هاي «به آيينه نگاه كن» ، «خط سفيد» و «باغ شاهدانه» به استقبال محرم مي رود.بنابراين گزارش، پخش اين برنامه از سه شنبه ۱۱ بهمن ماه آغاز مي شود.
همچنين «خط سفيد» به كارگرداني محمدرضا حيدري، با قالبي تركيبي _ نمايش به روي آنتن مي رود.«باغ شادونه» نيز هر روز صبح در برنامه خردسالان به روي آنتن مي رود. تا به كودكان مفهوم اتحاد و استقلال همدلي و مبارزه با تاريكي و بدي ها را بياموزد.

تشويق صدا و سيما براي نماز
ايسنا: نخستين نشست دبيران ستاد اقامه نماز و امر به معروف و نهي از منكر مناطق جنوب و جنوب شرق كشور در صدا و سيماي مركز خليج فارس در بندرعباس برگزار شد.
دبير ستاد اقامه نماز و امر به معروف و نهي از منكر صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران بر بهره گيري از متخصصان معارف اسلامي براي برنامه ساز در زمينه نماز تأكيد كرد.عليرضا تقي پور از ارسال ۱۳ برنامه راديويي و ۱۲ برنامه تلويزيوني درباره نماز براي شركت در جشنواره امسال توليدات مراكز صدا و سيما خبر داد.وي گفت: پايگاه اينترنتي نماز از سال گذشته راه اندازي شده است و كاربران داخلي و خارجي زيادي نيز از آن استفاده مي كنند.

روزهاي اعتراض آغاز شد
مهر: پخش مجموعه تلويزيوني «روزهاي اعتراض» به كارگرداني حسين سهيلي زاده به مناسبت فرا دهه مبارك فجر، هر شب از شبكه دو سيما پخش مي شود.
اين مجموعه تلويزيوني كه با يك روز تأخير پخش مي شود و تدوين آن به وسيله امين عابدي به تازگي پايان يافته، از مضموني تاريخي - مذهبي برخوردار است. داستان از سال هاي دور شروع مي شود و تا سال هاي اول پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي ادامه پيدا مي كند.مجموعه تلويزيوني «روزهاي اعتراض» كه طرح اوليه آن به وسيله عليرضا كاظمي پور نوشته و متن نهايي فيلمنامه به وسيله عليرضا معتمدي تكميل شده، داستان يك مسأله اجتماعي و عمومي را مطرح مي كند. مجموعه تلويزيوني روزهاي اعتراض در قالب ۱۳ قسمت ۵۰ دقيقه اي هر شب از شبكه دوم سيما پخش مي شود.

عاشوراييان شبكه تهران
ايسنا: مجموعه مستند «شرح عاشقي» ، در قالب ۱۳ قسمت ۲۵ دقيقه اي از چهارشنبه (۱۲ بهمن) از شبكه تهران به روي آنتن مي رود.
بنا به گزارش ، مجموعه مستند «شرح عاشقي» مستندي پژوهش محور درباره آداب و رسوم مردم تهران (ارگ قديم و استان تهران) است و در آن به جنبه هاي تاريخي سير عزاداري و نقش فرهنگ عامه در آن پرداخته مي شود.
بررسي كامل تاريخ پيدايش و سير دگرگوني و تكامل آداب عزاداري در دوره هاي تاريخي مختلف ( دوره اموي، عباسي، آل بويه صفويه و قاجار)، پرهيز از درگيري عاطفي صرف از نواها و مداحي هاي غالب روز، از ويژگي هاي مستند «شرح عاشقي» است.
گزارش، گرافيك، نماهنگ، پلي بك از آيتم هاي ساختاري طرح اين مستند است. دكتر صرامي، دكتر وكيليان، هوشنگ جاويد، مصطفي خلعتبري، محمدباقر راستگو، دكتر خواجه سروي، دكتر هاشم گلپايگاني، استاد نيكنام از كارشناسان مستند شرح عاشقي هستند. تكيه نياوران، تكيه دزاشيب، تكيه حصاربوعلي، تكيه دربند برخي از مكانهاي فيلمبرداري برنامه و آستان حضرت عبدالعظيم (ع)، امامزاده صالح، امامزاده قاسم و ... از اماكن مذهبي هستند كه در مستند شرح عاشقي از آنها استفاده شده است. حاج سيدمجتبي هوشي سادات، حاج مهدي آصفي، حاج مهدي خرازي، حاج مهدي جوزي، مرشد ميرزا علي، مرشد اكبر، حاج احمد خاتمي از پير غلاماني هستند كه در اين مستند ماه محرم حضور دارند.هنرمندان فقيد و معاصري چون مرحوم قوللرآغاسي، مرحوم محمد مدبر، مرحوم رضا عباسي، استاد اسماعيل زاده، استاد حسين همداني، استاد علي شيخي نيز در اين برنامه به شكلي حضور دارند.
«مهدي بقائيان» راوي و «محمود حافظي» ، «خواجه نصير» و «رسولي» گويندگان مستند «شرح عاشقي» هستند.

وقتي بي نظمي قاعده شود
محمد اميري
در دهه پنجاه راديو معمولا عصرهاي جمعه نمايش راديويي «كارآگاه جاني دالر» را به طور مرتب پخش مي كرد. در يكي از اين هفته ها، به دلايلي نامعلوم اين بخش، پخش نشد اما دست اندركاران پخش راديو با هزار و يك عذر و بهانه از مخاطبان راديويي پوزش خواستند. اما هيچ گاه گريه مداوم آن روز برادرم كه مخاطب پروپاقرص اين برنامه راديويي بود از ذهنم پاك نمي شود.
طبيعي است برخي از برنامه هاي راديويي يا تلويزيوني به دلايل فني و غيرفني شايد براي پخش در زمان مقرر آماده نشوند، اما دليلي ندارد كه متوليان پخش آماده نبودن برنامه را از طريق همان رسانه به اطلاع مخاطبان نرسانند.
اين قاعده از منظر اخلاقي و عرفي نوعي بي  احترامي به شعور مخاطبان است. به هر حال اغلب مخاطبان باتوجه به تيزر و آنونس هاي پخش شده در راديو يا تلويزيون سعي مي كنند وقت خود را به نحوي با آن تنظيم كنند اما وقتي در زمان مقرر نمايش اين برنامه اتفاق نيافتد مطمئن باشيد كه فرهيخته ترين آدم هاي اين مرز و بوم هم به دست اندركاران همان رسانه بدوبيراه خواهند گفت!
اين روزها شايد به دلايلي از قبيل عدم برنامه ريزي صحيح بخش پخش و يا بي توجهي برخي از مديران رسانه ملي به مخاطبان، خلف وعده هايي در زمينه عدم پخش فيلم هاي اعلام شده صورت مي گيرد كه به نوعي نارضايتي مخاطبان را درپي دارد.
بنابراين لازم است قبل از اين كه اين نوع بي نظمي ها در رسانه ملي به صورت يك قاعده درآيد مديران رسانه ملي درصدد اصلاح آن برآيند.
چندي قبل سينما يك اعلام كرده بود كه در سينما يك فيلم سينمايي «چگونه گرينچ كريسمس را دزديد» را نمايش خواهد داد اما به جاي آن فيلم «جي، اف.كي» اليور استون را نمايش داد، همچنين سينما و ماورا شبكه چهار قرار بود فيلم «بهشت زير بال فرشتگان» را نمايش دهد كه به جاي آن فيلم «تولد يك پروانه» را پخش كرد و...
اگر قرار باشد كه چنين رويه اي به طور مستمر در شبكه هاي راديويي و تلويزيوني تكرار شود اصلا نيازي به ضدتبليغ رسانه ملي نخواهيم داشت. رفتارهاي خلف وعده مديران پخش رسانه ملي همان شيوه ضدتبليغي را در بين مخاطبان ايراني دامن خواهد زد.

رسانه
اجتماعي
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
حوادث
خارجي
سياسي
داخلي
شهر
شهرستان ها
شهري
علمي فرهنگي
ورزش
يادداشت
صفحه آخر
همشهري ضميمه
همشهري ايرانشهر
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   حوادث   |   خارجي   |   رسانه   |   سياسي   |  
|  داخلي   |   شهر   |   شهرستان ها   |   شهري   |   علمي فرهنگي   |   ورزش   |   يادداشت   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |