دوشنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره ۳۹۷۹ - May 8, 2006
۱۸۰ اثر تاريخي، قرباني اختلاف نظر سازمان هاي مسئول شده است
ميراث فرهنگي مراغه در مسير قهقرا
گروه شهري- مريم پاپي: مراغه يكي از ۱۰ شهر داراي بافت تاريخي ارزشمند در كشور به دليل اختلافات موجود ميان شهرداري، شوراي شهر و ميراث فرهنگي ، ميراث خود را از دست مي دهد.
۱۸۰ اثر تاريخي در مراغه وجود دارد كه به دليل كمبود نيروي نگهبانان ميراث فرهنگي اداره ميراث فرهنگي و گردشگري اين شهر، امكان نگهداري صحيح از آنها وجود ندارد.
حمام قديمي خواجه نصير در بازار مراغه، پشت دو مغازه قديمي مخفي شده است. از آنسوي حصار سيم توري اين حمام مي توان مرمت ناشيانه سقف گنبدي شكل آن را به خوبي ديد. يكي از اعضاي شوراي شهر مراغه مي گويد كه ميراث فرهنگي دو هفته به مرمت اين بنا مي پردازد و بعد آن را فراموش مي كند... شهرداري مراغه با برآورد هزينه اي ۷ ميليارد توماني و جلب سرمايه گذار خصوصي، به فضاسازي برج هاي كبود و مدور كه در مركز شهر واقعند را آغاز مي كند اما ميراث فرهنگي با وجود مهر تاييدي كه قبلا به اين كار زده است، جلوي ادامه كار را مي گيرد.
بي برنامگي يكي از مهمترين مشكلاتي است كه شهر مراغه با آن دست به گريبان است؛ مشكلي كه شهردار مراغه عنوان كلي نبود مديريت واحد شهري را كه اين روزها بيشتر به شعار شبيه شده برايش به كار مي برد. شهرداري به صاحبان املاك واقع در بافت تاريخي يا بناهاي با ارزش قديمي مي گويد كه ما مجوز ساخت وساز به شما مي دهيم، ولي ميراث فرهنگي مخالفت مي كند.
ميراث فرهنگي به رصدخانه خواجه نصير رسيدگي نمي كند، شهرداري از اين نهاد مي خواهد كه براي ساماندهي محوطه آن، زمين اطراف را به شهرداري واگذار كند تا آن را به پارك تبديل كند، ولي ميراث فرهنگي از اينكه زمين از دستش برود مي ترسد. عضو شوراي شهر مي گويد كه خودش از ميراث فرهنگي رسيدگي به گنبد غفاريه را خواستار شده اما كاري از پيش نرفته است... در مورد معبد مهر، شهرداري مسئوليتي ندارد ولي ۶۰-۵۰ درصد هزينه خاكبرداري آن را به ميراث فرهنگي داده و ديگر نگهداري از آن به عهده ميراث فرهنگي است... اين صحبت ها، گوشه اي از اختلافات بين نهادهاي شهري مراغه بر سر ميراث فرهنگي است كه در سفر دو روزه به اين شهر گروه خبرنگاران از آن با خبر شدند. بالاخره كار به جايي مي رسد كه عضو شوراي شهر به صراحت مي گويد: اداره ميراث فرهنگي و گردشگري مراغه تعطيل است!
رصدخانه مراغه، معبد مهر، مقبره آقالار، گنبد غفاريه، گنبد سرخ، گنبد مدور، گنبد كبود، مقبره اوحدي، مسجد ملا معزالدين، مسجد زرير و مسجد سپيد، مسجد ملارستم كه ستون هاي چوبي اش ترك هاي عميق برداشته و ... تحت تاثير اين اختلافات روز به روز نحيف تر مي شوند. در گنبد كبود يا مقبره مادر هلاكو، كه روي كتيبه كوفي سردر آن تاريخ رجب سال ۵۴۳ نوشته شده، چيزي جز غبار نيست. اين برج مقبره هم مانند بسياري از بناهاي مراغه روشنايي برق ندارد. تنها نشاني كه از پذيرايي گردشگران، كاغذ دستنوشته روي ديوار است: ساعت بازديد قبل از ظهر ۱۴-،۹ بعد از ظهر ۲۱-۱۵:۳۰. صندلي شبيه صندلي هاي امتحاني هم زير شيارهاي غبار و نور رنگ باخته. از پله هايي كه چيزي جز لوله هاي بست خورده نيست، به شهر سرازير مي شوي...
مراغه با دو هزار و ۲۰۰ كيلومتر مربع مساحت و ۲۴۰ هزار نفر جمعيت، ۷/۴ وسعت آذربايجان شرقي را شامل مي شود. اين شهر، دو هزار و ۱۸۰ هكتار بافت تاريخي دارد كه به گفته مسئولان شهرداري فرسوده و سنگين است. نزديك به ۱۶۰ هكتار از اين شهر نيز زندگي حاشيه نشيني دارد. بيش از ۱۰ هكتار از بافت فرسوده شهر (حدود ۲ درصد) نوسازي شده و مسئولان شهرداري با اشاره به ۱۵۸ ميليارد تومان مشاركت امسال بخش خصوصي در اين شهر، اين موقعيت شهرشان را بي نظير مي دانند.

چشم انداز
001257.jpg
001260.jpg
تخريب بناهاي تاريخي و چپاول ميراث فرهنگي بلاي خانمان سوزي است كه پنهان و آشكار، پيشينه گرانبهاي اين مرز و بوم را تهديد مي كند. بلايي كه سبب شده هر از گاهي گنجينه اي كهن از يادگارهاي ديرين اين سرزمين به ثمن بخس از كلكسيون مجموعه داران خارجي سربرآورد، اما در اين ميان آنچه مايه تأسف است آن كه در بسياري موارد مسئولان و متوليان ميراث فرهنگي و نهادهاي مرتبط با آن به ويژه مسئولان محلي به خاطر سلايق شخصي و سوءمديريت، مانع حفاظت و نگاهداشت ابنيه و آثار تاريخي مي شوند؛ در نتيجه مجال دست اندازي و تعرض سودجويان فراهم مي آيد، گويي مسئولان فراموش كرده اند كه حرمت هر امامزاده اي به متولي آن است.

تخلف شهرداري دزفول در تخريب حريم پل تاريخي شهر
001236.jpg
مدير اداره  ميراث فرهنگي و گردشگري دزفول، از تشكيل جلسه اي براي رسيدگي به وضعيت اضطراري پل قديمي و باستاني دزفول در دانشگاه جندي شاپور خبر داد.
مهدي محمدي زاده در گفت وگو با ايسنا در خوزستان اظهار كرد: اين جلسه با حضور مديران ميراث فرهنگي دزفول، استادان دانشگاه، معماران و معاونان شهرداري دزفول براي رسيدگي به وضعيت اضطراري پل و تعرض شهرداري به حريم درجه  يك اين اثر تاريخي تشكيل شد؛ اما شهردار دزفول در اين جلسه شركت نكرد. وي شهرداري را عامل اصلي تخريب محدوده  پل قديمي اين شهرستان در چند روز گذشته دانست و افزود: بر اساس نامه ها و موارد قانوني ارائه شده در اين جلسه، شهرداري متخلف شناخته شد و معاونان و نمايندگان شهرداري دزفول كه در جلسه حضور داشتند، از بيان هرگونه اظهار نظر و توضيحي درباره  تخريب حريم پل قديمي دزفول خودداري كردند. محمدي زاده با بيان اين كه پل پنجم دزفول در پايين دست پل قديمي ساخته مي شود، تاكيد كرد: امسال در صورت تخصيص اعتبار براي پل قديمي، اين پل مسدود و مرمت آن آغاز خواهد شد.

فعاليتهاي ۳ وزارتخانه، حيات تالاب ها را تهديد مي كند
001239.jpg
مهر: فعاليتهاي وزارتخانه هاي صنايع و معادن، نيرو و كشاورزي بيشترين تهديد و تخريب هاي زيست محيطي را براي اكوسيستم شكننده و حساس تالاب هاي ايراني به همراه دارد؛ به طوري كه هم اكنون بخش اعظمي از تالاب ها از بين رفته و تعداد زيادي نيز در معرض تهديد قرار دارد.انوشيروان نجفي، معاون محيط زيست طبيعي سازمان حفاظت محيط زيست افزود: بسياري از تالاب هاي ايران با تهديد طبيعي و خشكسالي مواجه هستند، لذا اغلب تالاب هاي غيرساحلي علاوه بر تخريب هاي ديگر، مشكل كم آبي نيز دارند.
به گفته وي، مهار جريانهاي سطحي، عدم رعايت حق آب، اجراي پروژه هاي عمراني و راه سازي، ورود بقاياي سموم كشاورزي، تغيير كاربري اراضي تالاب و حواشي آن، شكار و صيد بي رويه، ورود گونه هاي غيربومي، تخريب حوزه هاي بالادست، اجراي پروژه هاي نفتي و ... از جمله عوامل تخريب و نابودي تالاب ها در ايران است.
معاون محيط زيست طبيعي سازمان حفاظت محيط زيست با اشاره به وجود ۲۲ تالاب بين المللي در ايران، اضافه كرد: هم اكنون ۷ تالاب بين المللي اعم از شورگل، انزلي، آلاگل - آلما گل - آجي گل، شادگان، خورالاميه و خورموسي، كميجان و انتهاي جنوبي هامون پوزك - صابري و هيرمند به دليل حجم بالاي تخريب و آلودگي در ليست مونترال قرار گرفته اند.وي در ادامه تصريح كرد: اقدامات وزارتخانه هاي كشاورزي، صنايع و معادن و نيرو بيشترين تاثيرات منفي را بر روي اكوسيستم تالاب هاي ايراني دارد كه البته با تشكيل كميته مديريت جامع تالاب ها هريك از اين وزارتخانه ها با ارائه طرح هاي جديدي در حال كاهش تخريب ها هستند.

غيرقانوني بودن اعطاي بخشي از جنگل هاي شمال
001242.jpg
گروه شهري :سازمان بازرسي كل كشور، به مصوبه هيات وزيران كه طي آن به پيمانكار مجري طرح «آزادراه تهران _ شمال» اجازه داده است حدود ۶۲/۵ميليون متر مربع از اراضي ملي را به عنوان بخشي از بهاي اين آزادراه تصرف كند، اعتراض كرد.
به گزارش روابط عمومي سازمان بازرسي كل كشور، اين مصوبه با قانون مواد ۳۲ و ۳۳ آيين نامه واگذاري اراضي دولت و همچنين با قوانين حفظ و نگهداري اراضي جنگلي و منابع طبيعي مغايرت دارد و ضمن شكايت از مصوبه هيات وزيران، خواستار ابطال اين مصوبه در ديوان عدالت اداري شده است. اين گزارش مي افزايد: با توجه به اينكه اصل بر حفظ جنگل و منابع طبيعي است و طبق اين مصوبه ۶۲/۵ ميليون متر مربع از اراضي جنگلي به پيمانكار براي احداث آزادراه تهران -  شمال واگذار مي شود، به طور مسلم پيمانكار اقدام به فروش اين اراضي خواهد كرد و اين اراضي به واحدهاي مسكوني تبديل خواهند شد. گفتني است اين مقدار زمين كه نزديك به ۷۰ درصد كل اراضي مذكور بوده، واگذار و سند انتقال به نام پيمانكار زده شده و بخش ديگري نيز در حال انتقال است.

آخرين وضعيت طرح نوسازي بافت هاي فرسوده
فرسودگي روي خط گسل هراسناك تر است
001254.jpg
ندا معمارپور-فرسودگي؛ همواره ويراني و خرابي را به ذهن متبادر مي كند. معمولاً پس از شنيدن اين كلمه منتظر ادامه روند آن تا آخرين مرحله ويراني هستيم. سستي، خطر و ناامني ضرباهنگ مفهومي اين واژه است، اما هنگامي كه همين كلمه بلافاصله با نوسازي همراه مي شود از تأثيرات مثبت آن برخوردار مي شود، چنانكه گويي موجي مثبت امواج منفي مأيوس كننده آن را خنثي مي كند.
اما نوسازي از كجا شكل مي گيرد؟ در اين موارد تصور عمومي همواره به نوسازي بنا متمركز مي شود. اگرچه در «نوسازي بافت هاي فرسوده» هدف نيز همين است، اما براي مهندسي صحيح اين معماري(!) بايد از خشت هاي اول ديوار چيني تأمل را آغاز كرد تا نتواند تا ثريا كج برود!
سيد محمد انوشه، محقق و كارشناس اجتماعي و استاد دانشگاه در اين زمينه مي گويد: نوسازي فقط مربوط به فضاي كالبدي نيست. يك هنجار صحيح و اصولي از نوسازي در مسائل اجتماعي و فرهنگي آغاز مي شود. چنين نوسازي به يك نوسازي كالبدي و فيزيكي منطقي مي انجامد.
ترك هاي يك گسل
يكي از عوارض فرسودگي، ايجاد شكاف يا گسل است. تهران، پايتخت و مادر كلانشهرهاي ايران از نظر گسل چه وضعيتي دارد؟ انوشه، تهران را يكي از شهرهاي بزرگ در سطح جهان مي داند كه همواره گسل هاي بسيار عميق اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي، فيزيكي و اخلاقي بر پهنه آن سايه انداخته است.
اما عواقب گسل چيست؟ در پس هر زلزله يك ريزش و ويراني تازه نهفته است. شكافي كه خود در اثر لرزش و تكان هاي شديد ايجاد شده، خود موجد ريزش هاي ديگر در منطقه خالي و سست خويش مي شود...، اما خطرات گسل فقط محدود به سست كردن بستر خويش و ويراني نيست. در اينجا هم نگاه جامعه شناسان، روانشناسان و كارشناسان علوم انساني متوجه پيامدهاي مخرب ديگري است كه ابعاد زندگي انسان ها را به مسائل، مخاطرات و مشكلات متنوعي دچار مي كند. در اين مورد نيز صاحب نظران معتقدند لبه هاي تاريك و باريك گسل ها بيش از نواحي ديگر خطرساز است. انوشه در اين مورد مثال تجمع سوسك ها در جدار ديوارها و لاي درزها را عنوان مي كند و آن را به محل تجمع بزه، فساد و ناهنجاري هاي اجتماعي و آلودگي هاي محيطي تعميم مي دهد. با اين استدلال نمي توان به صرف نوسازي كردن فرسودگي ها، به زدايش و پيرايش فرسودگي و تباهي دل خوش بود، بلكه نوسازي بدون برنامه ريزي و هماهنگي نه تنها كمكي به مشكلات موجود شهرنشيني و شهروندان ساكن مناطق مسأله دار نمي كند، بلكه با عدم يكپارچگي در نوسازي و ايجاد فضاهاي پر و خالي در حول عمليات خود و نديدن صحيح نياز ساكنان آن، مثل جراحي بدن معيوبي است كه با انداختن تيغ جراحي بر كالبد ناتوان بيمار و ريشه كن نكردن عامل بيماري، احتمال پيشروي سريع بيماري و مرگ وي را بيشتر كرده است!
جايي كه قرار گرفته ايم
براساس آمار ستاد حوادث غيرمترقبه تا كنون ۶۶۰ شهر كشور روي خطوط گسل زلزله،  شناسايي شده اند. آمار ديگري نيز حاكي از قرار گرفتن ۲۴ شهر بزرگ كشور در حريم مناطق پرخطر و زلزله خيز است.
توجه به ساخت سالانه يك ميليون واحد مسكوني در سال، تا پايان برنامه چهارم و به منظور جبران كمبود عرضه به تقاضاي فزاينده، نياز قشر جوان فاقد مسكن، قشر آسيب پذير و بي سرپناه... و گروه هاي هدف جامعه بدون استفاده از تجربه هاي ناموفق ساخت وسازهاي سست و غيراصولي پيشين و قانون گريزي هاي قبلي، علاوه بر محقق نكردن برنامه و نيازهاي حياتي اقشار جامعه، همواره بودجه هاي هنگفت عمراني را در بخش ها به خسارت ديدگي و ويراني مصروف كرده و هزينه هاي اضافي را به اعتبارات لازم تحميل مي كند. آمار ديگري نيز در اين زمينه از پايدارسازي سالانه ۵۰۰ هزار واحد مسكوني، مويد اين مطلب است.
آن گونه كه بايد مي ديديم
اما به راستي چرا سياست هاي پيشين و برنامه هاي راهبردي گذشته نتوانسته تاكنون به اهداف مطلوب و پيش بيني شده، جامعيت بخشد و قصه پرغصه شهروندان فرسوده نشين را پايان دهد!
بافت هاي فرسوده، عمدتاً به دليل عدم استحكام بنا و استفاده از آيين نامه اجرايي ۲۸۰۰ در ساخت و ساز و ساخت كاملاً سليقه اي و غيراصولي، در قواره هاي غيراستاندارد و به صورت بنايي شكل گرفته اند كه اصطلاحاً به اين بناها، ريزدانه (زير ۱۰۰ يا ۱۵۰ متر) مي گويند، با كوچه ها و معابر زير ۶ متر! تودرتو و بسيار پرجمعيت.
از اين رو زيرساخت ارتباطي مناسبي نيز ندارند و در خطوط مخابراتي، شبكه هاي انتقال گاز، آب و برق نيز دچار مشكل هستند. در اين مسير قوانين وضع شده به دليل نپرداختن به جزئيات و متناسب نبودن با شرايط اقليمي هر منطقه چندان اجرايي نبوده است و از سوي ديگر نيز نبود مديريت جامع شهري و ناپايداري مديريت ها، مهمترين دلايل ناكارآمدي برنامه هاي پيشين بوده است. اگر بخواهيم مناطق تهران را در بخش هاي فرسوده، به عنوان الگوي برنامه ريزي انتخاب كنيم، حتي در چنين شهري با وجود امكانات مختلف سازماني، مديريتي، وجود منابع و اطلاعات، نمي توانيم به راهي مشخص و قابل استفاده براي مناطق مشابه كشور برسيم.
به طور نمونه منطقه ۱۲ به عنوان منطقه اي با گستره قديمي، تاريخي، متنوع و خاص خود كه مي تواند نمونه اي قابل عرضه براي نوسازي ساير بافت هاي شهري باشد، به شاخصي از نسبت حجم فرسوده به كل منطقه نرسيده و به رغم اجراي برنامه هايي، در فوريت هاي فرسودگي و بحران و يا برنامه هاي درازمدت پيش بيني شده با تنوعي از مسائل و معضلات مختلف بافت ويژه خود روبه رو است.
اما در برخي مناطق با برنامه هايي چون مشاوران ويژه بافت هاي فرسوده، معاونت هاي شهرسازي و معماري توانسته اند به آمار و اطلاعاتي از وضعيت موجود و رسيدن به برنامه هايي براي آينده دست يابند. از جمله راهكارهاي منطقه اي كه بيش از راهكارهاي قانوني و كلي موجود نتيجه بخش بوده ايجاد جاذبه هاي اقتصادي و اجتماعي در مناطق فرسوده و جنوبي است. اگر وام هاي بانك جهاني، اعتبارات تملك پروژه ها، طرح هاي مصوب شده در كميسيون ماده ،۵ مصوبات شوراي عالي شهرسازي و معماري، اعطاي تراكم ساخت و ساز در طبقات كه گاه تا ۹۰ درصد تخفيف را شامل مي شده است، تجميع پلاك هاي ريزدانه و ساير برنامه هاي تشويقي نتوانسته تحرك در بافت ها ايجاد كند، اما تجربه هاي منطقه اي كه همه زمينه هاي كارآمدي وناكارآمدي طرح ها را بررسي كرده و به نتيجه رسيده نسخه شفابخشي براي بسياري از گره هاي كور اين مناطق بوده است، چون مسير حركت را «روي خطي مشترك با نياز مردم» پيدا كرده است.
از ديگر موضوعات مورد توجه در بحث فرسودگي شهرها دوقطبي شدن شهرهايي است كه با دو چهره متفاوت ساختماني آسيب پذير، سست و نازيبا و ساختمان هايي با ظاهر چشم نواز، مرتفع و مقبول رخ مي نمايند.
شايد يكي از گزينه هاي مناسب در اين زمينه حضور بخش خصوصي در اين حوزه ها باشد. دولت مي تواند با ايجاد سياست هايي در زمينه حفظ سرمايه و تشويق سرمايه گذاران در ساخت و ساز در اين بخش ها و با رويكرد ارزش دهي و سودآوري سرمايه ها، فرصت هاي مطمئن و مستمر سرمايه گذاري را فراهم آورد.
انتظارهاي در حال وقوع
در اين بين توقع عمومي از مشاركت گروهي از سازندگان كشور به نام انبوه سازان است كه با پشتوانه هاي قانوني در اجراي صحيح و ارائه خدمات ساخت و ساز بتوانند اين نيازمندي را پاسخگو باشند. سازمان نوسازي شهر تهران نيز پس از سياست هاي گسسته و ناپيوسته گذشته كه بيشتر در قالب پروژه نواب بوده تا سازمان نوسازي تهران، با برنامه هاي جديدي كه پيش رو دارد مي تواند نقش مؤثري در نوسازي بافت هاي فرسوده مناطق تهران و همچنين ارائه الگويي قابل استفاده براي مناطق مشابه ايفا كند.عليرضا عندليبي، رئيس سازمان نوسازي شهر تهران، در اين زمينه به طرح پلكاني سازمان اشاره مي كند و مي گويد: اين طرح براساس تخريب و نوسازي يك منطقه ديده شده به نحوي كه در حين تخريب امكان انتقال ساكنان آن به منطقه اي مناسب فراهم آيد تا موجب بي ساماني ساكنان منطقه نشود و در سال ۸۵ اين طرح به طور آزمايشي در منطقه ۱۵ تهران اجرا خواهد شد.به هر حال احياي بافت هاي فرسوده با توجه به اهميت قرار داشتن كشور ما روي بسترهاي زلزله خيز به عزمي ملي و فراتر از تصميم گيري هاي شهرداران نيازمند است. مردم به عنوان مصرف كنندگان حقيقي قوانين و برنامه ها حق دارند در شرايطي مناسب كه همه گونه امكانات در آن ديده شده باشد، زندگي، كار و فعاليت كنند. اين امر اگرچه از مدت ها قبل در برنامه ريزي ها، قوانين، چشم انداز ۲۰ ساله و... ديده شده، اما بيش از هر چيز به همسويي مسئولان و تصميم گيران اجرايي نيازمند است تا پيكره مديريتي و اجرايي بي هيچ نقص و شكافي و با كمترين هزينه هاي اضافي و زماني يكي پس از ديگري اهداف از پيش تعيين شده را در خود گيرد.

سرنوشت بافت تاريخي چهار شهر در شوراي عالي شهرسازي رقم مي خورد
001263.jpg
ميراث خبر: محدوده اشتراكي ميان بافت تاريخي و بافت فرسوده شهري در چهار شهر تاريخي اصفهان، شيراز، تبريز و مشهد توسط شوراي عالي معماري و شهرسازي وزارت مسكن و شهرسازي مشخص مي شود.
«محمد علي طبرسا» مدير دفتر بافت هاي تاريخي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري در گفت و گو با ميراث خبر از پيشنهاد جديد اين سازمان براي رفع تهديد هاي احتمالي طرح  بازسازي بافت فرسوده در بافت هاي تاريخي كشور خبر داد.وي در اين باره گفت: «در پي تداخل هاي ايجاد شده در اجراي طرح هاي بازسازي بافت فرسوده و احتمال تخريب و از بين رفتن سرمايه هاي تاريخي اين مناطق، بر اساس پيشنهاد سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري، محدوده تداخل بافت فرسوده و بافت تاريخي شهرهاي تاريخي به تصويب شوراي عالي شهرسازي و معماري مي رسد. از اين پس، هرگونه طرحي در اين مناطق پيش از اجرا به تصويب نهايي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري مي رسد.»
به گفته وي قرار است تعيين محدوده بافت هاي فرسوده و تاريخي چهار كلانشهر شيراز، اصفهان، تبريز و مشهد پس از تاييد كميسيون ماده ۵ اين چهار شهر در شوراي عالي شهرسازي و معماري مطرح شود.
در صورت تاييد نهايي دامنه مداخله دو حوزه فرسوده و تاريخي، از اين پس پيش از اجراي طرح هاي بازسازي بافت فرسوده شهري، سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري ملزم به تاييد نهايي اين طرح ها است تا از اين پس بافت تاريخي، قرباني پروژه هاي بازسازي نشود.

هوا
001245.jpg
001233.jpg
001248.jpg
001251.jpg

زادبوم
اجتماعي
اقتصادي
فرهنگ ماندگار
دانش فناوري
بـورس
حوادث
خارجي
سياسي
داخلي
شهرستان ها
شهري
علمي فرهنگي
راهنما
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
همشهري ايرانشهر
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   فرهنگ ماندگار   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   خارجي   |  
|  سياسي   |   داخلي   |   شهرستان ها   |   شهري   |   علمي فرهنگي   |   راهنما   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |