شنبه ۲۰ آبان ۱۳۸۵
نگاهي به نمايش كوچ در كوچ نوشته و كار محمد احمدي
تنها، خودمانده و خودانديش
حسن پارسايي
006546.jpg
گرچه حوادث دنياي اثر هنري ريشه در شرايط تاريخي و اجتماعي دوران خاصي دارند، اما هرگز نوع رويكرد و بيان نمايشي يك نمايشنامه كاملاً در محدوده رخدادها، اشخاص و موقعيت هاي موجود و محدود و بسته يك دوره خاص باقي نمي ماند و به طرز تلقي و نگرشي كه تابع آناليز و علت يابي هاي تازه و غيرقابل انتظار باشد، نظر دارد. اگر ما به طور مستقيم و بي واسطه سراغ وقايع پيرامون خويش برويم، در آن صورت بايد گفت كه ماهيت عمل چيزي جز يك نگاه و ارزيابي ژورناليستي و گزارشي از واقعيات نيست.
اين را نبايد فراموش كرد كه بهترين شكل يك رويكرد گزارش  همان فرم ژورناليستي آن است كه در روزنامه ها و رسانه ها شاهد آن هستيم. مقوله گزارش دهي جايگاهي در هنر نمايشنامه نويسي ندارد و اگر در يك نوشتارِ نمايشي چنين مضمون و رويكردي در نظر گرفته شود، در آن صورت نوعي ضايع كردن و هدر دادن معنا و ارزش تحليلي واقعه يا واقعيات صورت گرفته است.
در هنر نمايشنامه نويسي، آناليز هر واقعه  به خاطر يافتن و نشان دادن وجوه ناشناخته آن و در نتيجه، ورود به لايه هاي معنادار و پنهان آن و دست يافتن به شاخصه هاي اجتماعي، سياسي، فلسفي، فرهنگي و زيبايي شناسانه است، طوري كه ماحصل اين «درون رفتِ» ذهني و حسي، چيزي فراتر از گزارش دادن صرف حادثه، است؛ به عبارتي نوعي مكاشفه در وضعيت بيروني و دروني آدم ها و موقعيت هاست و در نهايت  غايت جويي هاي متعدد و متفاوتي در بر دارد كه تماشاگر را به هنگام اجراي نمايش از جايگاه يك ناظر خارج و به تشريك ذهني و عاطفي در امور واقع شده وامي دارد.
نمايش كوچ در كوچ به نويسندگي و كارگرداني محمد احمدي بر آن است كه موقعيت بسته اي مثل اسارت را كه بارها و بارها به طرق گوناگون بازنگري و پردازش شده، دوباره بازانديشي كند. نويسنده، پرسوناژهايش را در يك انبار كاه و به قصد رجوع به گذشته و پس زمينه زندگي شان گردهم مي آورد تا بلكه از اين طريق آن ها را براي تماشاگران شخصيت پردازي كند. هيچ كدام از پرسوناژها وجه اشتراكي با هم ندارند، جز آن كه همگي دچار يك موقعيت يكسان شده اند.
محمد احمدي صرفاً خواسته است موقعيتي پرآكسيون و حس آميز خلق كند و چون اين نمايش اساساً بر تحليل و درون شكافت موقعيت متكي نيست و فقط مي خواهد بهانه اي براي بيان بيوگرافي پرسوناژها باشد و چيزي را به تماشاگران گزارش دهد، به ژرف انديشي نمي انجامد. با آن كه موقعيت نهايي نمايش، دشوارترين شرايط براي پرسوناژهاست، اما خيلي زود و به كمك افكت نور و صداي انفجار،  به آساني سامان دهي مي شود، بي آن كه چيزي از چگونگي وقوع اين حادثه عملاً  براي تماشاگر مشهود و آشكار باشد. كليت حادثه شباهت زيادي به يك بازي دارد؛ نويسنده پيرنگ اثر، يعني روابط علت و معلولي حوادث نمايش را ناديده گرفته و از ميزان حس آميزي و كنش مندي موضوع و حوادث كاسته است. توصيف و حتي نشان دادن صرف يك حادثه جايگاهي در هنر نمايش ندارد و سبب مي شود كه همه چيز ساده و حتي كميك جلوه كند.برخلاف آن چه تصور مي كنيم بسياري از علت هاي حادث شدن حوادث بيروني و اُبژه، دروني هستند و در اين رابطه فقط اثري را مي توان هنري به حساب آورد كه وارد اين حوزه دروني شود و همزمان نوع نگاهش هم كاملاً  با نگرش معمولي ديگران تفاوت داشته باشد كه تصور آن براي يك انسان معمولي، دور از ذهن تلقي مي شود؛ نه اين كه به صورت خبري، روي صحنه به شرح حوادث بپردازد.
پرسوناژها چون عميقاً شخصيت پردازي نشده اند، همدلي و تأثيرات تماشاگران را برنمي انگيزند. به دلايل آسيبهاي متن، اجراي نمايش به هر شكل  انجام شود، در اصل قضيه و نوع نگاه و رويكرد، چندان تفاوتي   ايجاد نمي گردد. بازيگران هم در حد يك نمايش معمولي ظاهر شده اند، زيرا متن اجازه بيشتري به آن ها نمي دهد.
اجراي نور، سليقه اي انجام مي شود و ارتباطي با درونمايه نمايش ندارد. مي توان گفت كه فقط براي تأكيد و ايجاد يك فريم تصويريِ كوچك تر به كار گرفته شده است. نمايش ظاهراً ناتوراليستي است، اما بعضي از پرسوناژها از جمله پسر جواني كه راهش با ديگران متفاوت و ظاهراً مبتكر و مخترع است، به دليل ديالوگ هاي متناقضي كه دارد به طور ذهني و غيرواقع گرايانه پردازش شده است. اين پرسوناژ بيشتر به نوجوان شباهت دارد و به رغم باهوش بودنش، آدمي بي دست و پا و ساده لوح به نظر مي رسد. در نتيجه، حضورش كنار ديگران همچون وصله ناجوري است.
لباس ها خوب انتخاب شده اند. اتاقك سمت چپ صحنه هم كه در بخشي از آن به غلط از سازه هاي فلزي ساخته شده، تماماً اضافي و بي مورد است. مي شد آن جا را به شكل اتاقك دخمه گونه اي كه به كاهدان راه داشته باشد، طراحي كرد. اين جا بايد اذعان داشت كه خود پرسوناژي هم كه پشت اين سازه در بند مانده است، علت و ضرورتي براي حضور در نمايش ندارد.دو سازه در كف كاهدان تعبيه شده است كه شبيه اجاق هاي آجري هستند و ظاهراً كمي از دود سياه شده اند، اگر آنها اجاق هستند جاي آتش در كاهدان نيست! و اگر اجاق هاي آجري نيستند پس چه هستند!؟
فراموش نكنيم كه آن چه روي صحنه به كار گرفته مي شود، اعم از اشياء، آدم ها، رنگ، نور، صدا، لباس و... بايد علت يا علت هايي براي بودن و كاربري شان وجود داشته باشد وگرنه به نقطه هاي كور تبديل مي شوند.
موسيقي نمايش به جز در يك مورد، تصنعي و در مواردي حتي به نمايش آسيب  زده است؛ زيرا نه به خاطر حس آميزي و تشديد كنش مندي موقعيت ها يا حس و حال پرسوناژها، بلكه براي همراهي با صحنه انتخاب شده است. اما در يك مورد خاص، يعني هنگامي كه دختر جوان ضبط يا راديو را روشن مي كند و ترانه اي پخش مي شود، موسيقي كاربري دراماتيك دارد، زيرا حس تنهايي، به خودماندگي و به خودانديشي او را بيشتر مي نماياند.
پرسوناژها به جز دو پسر جواني كه يكي مبتكر و ديگري پشت سازه فلزي زنداني است، علت هايي براي حضور در اين موقعيت و نمايش دارند، اما متأسفانه كمتر باورپذيرند. علت آن هم روشن است؛ موضوع اصلي نمايش فقط معرفي اين آدم هاي بي نام و نشان و پس زمينه زندگي آن هاست. از اين رو، به شيوه اي گذرا و ساده معرفي مي شوند. در اين ميان يك استثنا  هم وجود دارد و آن اين است كه نوع لباسي كه توسط پيام فروتن براي دختر جوان در نظر گرفته شده و نيز بازيگري كه توسط كارگردان براي اجراي اين نقش انتخاب شده، تا حدي به كمك ظاهر و حالت هاي چهره، اين پرسوناژ را باورپذير كرده است. در كل بايد گفت: نمايش كوچ در كوچ چيزي فراتر از يك گزارش دهي كلي و حتي ناقص از يك حادثه فرضي نيست. اين نمايش در اصل با الهام گرفتن از بعضي رويدادهاي خبري روزنامه ها و رسانه ها شكل گرفته ، بي آن كه توانسته باشد تاثيرات نسبي و آني اين دو مديوم اطلاع رساني را هم نشان بدهد.

صحنه
«جزغاله هاي عاشقانه» در خانه نمايش
گروه ادب وهنر-نمايش «جزغاله هاي عاشقانه» نوشته مهدي ميرمحمدي و به كارگرداني علي هاشمي از نيمه دوم آذر ماه در خانه نمايش روي صحنه مي رود. اين نمايش كاري از گروه تئاتر «اكنون» است كه در اين نمايش شكوفه هاشميان، كاظم سياحي، نوال شريفي، محمدرضا نودهي اصل و رضا سخايي بازي مي كنند. محسن شاه ابراهيمي طراح صحنه نمايش و آهنگساز آن محمد فرشته نژاد است. اين نمايش از اولين كارهاي گروه تئاتر «اكنون» است. علي هاشمي پيش از اين نمايش هاي «خواب تا مهتاب»، «نقش زن»، «همه عطرهاي عربستان» را كارگرداني كرده است. وي دستيار كارگردان نمايش «سمفوني درد» به كارگرداني حسين پاكدل نيز هست.
دنياي ديوانه در تالار اصلي
«دنياي ديوانه» عنوان نمايشنامه اي است كه قرار است از بعد از پايان نمايش «كوري» به كارگرداني بهزاد فراهاني در تالار اصلي مجموعه تئاتر شهر روي صحنه برود.
بهزاد فراهاني، كارگردان تئاتر با بيان اين مطلب افزود: از چندي پيش تمرينات خود را براي اجراي اين نمايش آغاز كردم ولي به دليل اينكه اميد نداشتم موفق شوم اين نمايش را روي صحنه ببرم، تمرينات را متوقف كردم؛ ولي با رايزني هاي كه انجام شد پس از تصحيح قسمت هايي از متن نمايش، قرار شد كه اين نمايش در موعد مقرر روي صحنه برود.
داستان اين نمايش مربوط به سه پيرمرد مي شود كه در يك آسايشگاه زندگي مي كنند، ولي بعد از مدتي از اين مكان خارج مي شوند و قصد دارند بلاهايي كه در اين مدت بر سرشان آمده را تلافي كنند.فراهاني در معرفي بازيگران اين نمايش گفت: «شمس صادقي»، «شقايق فراهاني»، «بهنام تشكر»، «فهيمه رحيم نيا» و «سيد جمالي» بازيگراني هستند كه در اين نمايش ايفاي نقش مي كنند.
۲ نمايش در تالار هنر
دو نمايش «سوسكه پري» به كارگرداني سيامك بانياني و «الاغ خوش خيال» به كارگرداني عبدالله آتشاني در تالار هنر به ترتيب در سانس 18:30 و 17 اجرا مي شود.
«سوسكه پري» را اردشير صالح پورنوشته و كارگرداني آن را سيامك بانياني به عهده دارد.نمايش، ماجراي پيرزن و مردي است كه طي سال ها بچه دار نشده اند، روزي يك سوسك به آنها پيشنهاد مي دهد كه بچه آنها شود در ابتدا قبول نمي كنند اما زماني كه كارهاي سوسك را مي بينند به او دل مي دهند و قبول مي كنند.روزي از روزها كه سوسك در حال خواندن شعري بود شاهزاده صداي او را مي شنود و عاشق او مي گردد و به كنار منزل پيرزن مي آيد و در مي زند، پيرزن كه پي به ماجرا برده است، دخترك را مخفي مي كند و بعد از ورود شاهزاده، منكر داشتن دختر مي شود و اما شاهزاده پي به ماجراي داشتن دختر مي برد و او را خواستگاري مي كند و مي گويد مراسم عروسي را شب در قصر برپا مي كند. پيرزن ناراحت و غمگين دخترك را به حمام مي برد و...
آفرين سمناني، شقايق عباسي كسبي، علي بيك محمدي، ابوالفضل كلانتري، سارا عطايي و اعظم صانعي بازيگران اين نمايش هستند.

سايه روشن
قضاوت را به تماشاگر واگذار مي كنيم
گروه ادب و هنر تلاش نويسنده و من به عنوان كارگردان نمايش بر اين بود تا از يك دريچه تازه به مسئله فمينيسم در دنياي شرق بپردازيم.
حسين سحرخيز كارگردان نمايش «دنياي زن ها» در گفت وگو با واحد اطلاع رساني مجموعه تئاتر شهر با بيان اين مطلب افزود: سال گذشته در جستجوي نمايشنامه اي بودم تا روي صحنه ببرم، ضمن مطالعه چند نمايش، به دو نمايشنامه از حسن مشكاتي برخورد كردم و به دليل مضاميني كه در آنها نهفته بود، جذب آن شدم كه در اين بين نمايشنامه دنياي زن ها بيشتر مورد توجه قرار گرفت.
سحرخيز در توضيح نمايش گفت: نمايشنامه دنياي زن ها از دريچه اي ديگر به بحث فمينيسم در دنياي شرق به خصوص ايران مي پردازد؛ در واقع شخصيت اول اين داستان در چالشي با شخصيت هاي ديگر اين نمايش كه مي توانند ديگر ابعاد وجودي اين زن محسوب شوند، خواست و نظرگاه خود را در چارچوب مسائل امروز زن شرقي عنوان مي كند.
كارگردان نمايش دنياي زن ها افزود: يكي از مواردي كه در اين نمايشنامه براي من حائز اهميت بود، اين است كه نويسنده درصدد اين برنيامده تا در مسند قضاوت بنشيند، نويسنده در اين نمايشنامه سعي كرده است با طرح بي طرفانه مسئله قضاوت را به تماشاگر واگذار كند.
سحرخيز خاطر نشان كرد: اميدوارم اين نمايش پاسخ برخي سؤالات تماشاگران چه زن و چه مرد را بدهد و آنها را در پيرامون مسئله طرح شده به فكر وادارد و سعي من اين است كه با بازيگران توانمندي كه در اين نمايش حضور دارند، بتوانيم حق مطلب را ادا كنيم.
آتيلا پسياني و يك سمفوني ركيك
برگزاري ورك شاپ نمايش «يك سمفوني ركيك» به كارگرداني آتيلا پسياني از سر گرفته مي شود.
برگزاري اين ورك شاپ كه بر اساس رمان «مرشد و مارگريتا» اثر شهير بولگاكف، نويسنده روسي است، مدتي با وقفه رو به رو شده بود و قرار است به زودي آغاز شود. در اين ورك شاپ 24 بازيگر حضور دارند كه تعدادي از آنها اعضاي گروه تئاتر «بازي» و تعداد ديگري نيز بازيگران ميهمان هستند.
در حدود 40 درصد نمايشنامه «يك سمفوني ركيك» آماده شده است و باقي مانده متن نيز براساس بداهه پردازي گروه شكل خواهد گرفت تا به تدريج تمرينات اعضاي گروه به تمرينات اجراي نمايش تبديل شود. براساس اين گزارش، پسياني همچنين نمايش «كاريزما» را بر اساس «زن دريايي» هنريك ايبسن مي نويسد كه داستان آن در جنوب ايران مي گذرد. پسياني اين روزها در فيلم«سه زن» به كارگرداني منيژه حكمت و سريال «بوي گندم» همايون اسعديان نيز به ايفاي نقش مي پردازد.

سينما
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
شهرآرا
ورزش
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سينما  |  شهرآرا  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |