پنجشنبه ۲ آذر ۱۳۸۵
سخني با مدافعان بي چون و چراي واردات كالا
واردات بي رويه قابل دفاع نيست
007074.jpg
مسعود صالحي همداني
صبح دوشنبه 29 آبان ماه يكي از مسئولان بخش واردات كشور در گفت  وگو با راديو تهران و در پاسخ به سؤال خبرنگار راديو درخصوص واردات كالا از چين و تأثير منفي آن بر توليدات و بازار كار داخل كشور،گفت: وقتي واردكننده ،كالايي را وارد مي كند و سود مي برد و آن كالا در مقايسه با توليدات مشابه داخلي ارزان تر به دست مصرف كننده مي رسد، حجم واردات كالا به هر اندازه كه باشد، بي رويه نيست و...
اين استدلال به قول معروف يك روي سكه است و داستان معروف مار نوشتن و مار نشان دادن را تداعي مي كند. بعضي از شنوندگان هم ممكن است با شنيدن آن اظهارات اين گونه نتيجه گيري كنند كه بايد دروازه هاي مملكت بر روي واردات انواع كالا باز بماند تا واردكننده سودش را ببرد و آن جنس بنابه استدلال توضيح دهنده ارزان تر به دست مصرف كننده برسد. اين قبيل اظهارات يك سويه ضررش آن است كه در حكم يك طرفه به قاضي رفتن است. بهتر بود با نماينده اي از وزارت صنايع يا قاطبه توليد كنندگان داخلي هم گفت وگو مي شد تا شنوندگاني چون من بدانند كه آن در باغ سبز واردات چه اندازه براي اقتصاد كشور بخصوص اقتصاد مولد ما ضرر دارد. بنده كه خود از مشتاقان صنعت هستم در اواسط دهه 1360 پس از حدود يك سال تلاش و دوندگي توانستم براي احداث يك واحد كوچك بافندگي از وزارت صنايع موافقت اصولي بگيرم، چون واردات ماشين آلات بافندگي از خارج تابع مبادلات به اصطلاح باي بك بود، بخشي از ماشين ها وارد شد آن هم در فواصل بسيار طولاني و بخشي هم هرگز وارد نشد و من كه شوق توليد داشتم و مي خواستم فرزندانم هم در همين عرصه به مردم و مملكت خدمت كنند از فعاليت بازماندم و سوله اي كه در آن قطعه زمين واقع در دشت همدان برافراشته بودم، نيمه ويران تبديل به اصطبل دام ها شده است و عليرغم هجوم دلالان زمين و به قول معروف شيرين شدن قيمت ملك، هنوز آن زمين را نفروخته ام و اميدوارم كه روزي سياست هاي اقتصادي و برنامه ريزي در اين مملكت، عنايتي به توليد داشته باشد و من بتوانم كاري را كه دوست دارم دنبال كنم.
واردات كالا حتي به بهاي ارزان تر رسيدن جنس به دست مشتري، در وهله اول سرمايه هاي بخش توليد را با توجه به دردسرهاي فراوان مثل بيمه، ماليات، عوارض، مواد اوليه، قيمت گذاري و... به سرعت به بخش نقدينگي جامعه يا همان سرمايه هاي سرگردان مي راند و ارزش افزوده توليد را نصيب كشور توليدكننده مي سازد. تمركز پول در بخش سرمايه هاي سرگردان كه به اقتضاي ميل و سليقه صاحبان آنها و اوضاع اقتصادي كشور در هر زمان هدفش را تغيير مي دهد، گاهي در واردات عمل مي كند، گاهي قيمت سكه را به عرش مي رساند. گاهي هم با ورود سيلابي به بخش صادرات، مثل اين روزها بهاي تخم مرغ را به عرش مي رساند و... خلاصه يا ر و مددكار تورم است. از آن طرف با تعطيل شدن هر واحد توليدي، چرخه اي از مشاغل گوناگون كشاورزي، صنايع تبديلي، توليدات كارخانه اي، عرضه و توزيع، تعميرات و... كه بنيادهاي اقتصاد كشور را تحكيم مي نمايد از هم مي پاشد. به مهاجرت هاي بي رويه شدت مي بخشد، موجب تورم نيروي انساني در شبكه هاي تجاري- دلالي مي شود كه در نهايت به زيان اقتصاد مملكت است.
مصرف كننده داخلي به ظاهر جنسي را كه مثلاً از چين وارد شده، ارزان تر مي خرد، اما نمي داند كه با تعطيل شدن هر كارخانه، چه زيان مهلكي متوجه او و نسل هاي آينده مي شود. اين مسئله اي نيست كه با گفت وگوي يكسويه با يك مسئول جانبدار واردات تحليل شود، بايد مسئله در ميزگردي با حضور نمايندگان صنايع داخلي و كارشناسان و اقتصاددانان و همچنين مسئولان واردات، بررسي گردد تا افكار عمومي در جريان واقعيت ها قرار بگيرد. سنجش زيان هايي كه تاكنون براثر ركود بخش توليد دامنگير اقتصاد اين مملكت شده است، به تنهايي بطلان نظرات مبتني بر واردات بي حساب كالا از خارج را ثابت مي كند.

ماهي هاي كاغذي
007071.jpg
ماهي هاي كاغذي نوشته اي است طنز آلود و دردآلود و شرح حال ما انسان هاي معاصر است كه بي محابا به تخريب طبيعت مشغوليم و مواهب الهي را قدر نمي دانيم. مخاطب نويسنده، مردم سرزمين و مكان بخصوصي نيست، اما مي تواند تمامي دست اندركاران تخريب طبيعت و محيط زيست در هر جاي جهان را شامل شود.
ما انسان ها دوستدار زيبايي هستيم، شيفته و دلباخته آن، اما طبيعت بكر و وحشي را تحمل نمي كنيم. زيبايي هاي طبيعت را به ظاهر مي ستاييم اما خودآگاه يا ناخودآگاه اين مواهب را در حالي كه سخت آنها را ستايش مي كنيم، از بين مي بريم! با چشمي گريان و با چشمي خندان، دختر سبز زمين را زير خاك مرده دفن مي كنيم، ساختمان هاي غول آسا و سربرافراشته به دامان آسمان مي سازيم، اما نفس هاي دريا، رودخانه و جنگل را به شماره انداخته ايم.
مي پنداريم رودخانه فقط براي اين آفريده شده كه حريصانه بسترش را از شن و ماسه تهي و همه آبزيان و از جمله ماهيان را آواره و بي خانمان سازيم. گمان ما بر آن است كه جنگل براي آن خلق شده كه درختان را با اره هاي برقي ببريم و آنها را به كارخانه هاي الوارسازي ببريم، بي آنكه در فكر حيات به هم پيوسته هزاران جانور، گياه و ميكروارگانيزم هايي باشيم كه زندگي  شان به ادامه زندگي جنگل وابسته است.
سال هاست مواد شيميايي و سمي، با رقص مرگ، به درون رودخانه ها و درياها نفوذ مي كنند و آبزيان را كه همچون ما انسان ها حق زندگي دارند، بي صدا مي كشند. دريا سعي مي كند اين سموم را در كام پاك و آبي خود ببلعد و هضم كند تا هزاران موجود زنده را از مرگ و نابودي برهاند، اما تداوم شيرابه هاي مسموم، اين فرصت را اندك اندك از دريا مي گيرد.
سال ها پيش صيادان دريا را همچون دنيايي پر راز و رمز و آكنده از زندگي مي ديدند و روزي خود و خانواده شان را از اين اديم پربركت مي طلبيدند، اما حالا كشتي هاي بزرگ صيادي، بي رحمانه كف درياها و اقيانوس ها را شخم مي زنند و زندگي را از ميليون ها موجود زنده ريز و درشت مي ستانند. در جاي جاي زمين گويي جنگل ها و مراتع انبوه، بيماري كچلي گرفته اند و دشت هاي عاري از گياه و زندگي، هر روز گسترده تر مي شوند و سعي دارند، شهرها را به كام كشند.
در قبال اين همه تخريب محيط زيست، آنچه براي دفاع و متوقف كردن روند تخريب به وقوع مي پيوندد، از حد سمينارها و قطعنامه هايي كه كمتر جنبه اجرايي پيدا مي كنند، فراتر نمي روند.
و در اين ميان طنز تلخي را با خود مرور مي كنيم كه آيا دانشمندان نمي توانند داروهايي به جاي غذا كه از منابع طبيعي به دست مي آيد، توليد كنند كه آدمي يك باره از طبيعت بي نياز شود و حتي اقيانوس آرام را خشك كند و تحت سيطره برج سازي درآورد؟! در عين حال حس زيبايي دوستي ما در هر جاي جهان غوغا مي كند، در هنر نقاشي و عكاسي بخصوص از چشم اندازهاي طبيعي سرآمد هستيم اما به مرور، آنچه براي ما و نسل هاي آينده باقي مي ماند، به صورت نمادين ماهي هاي كاغذي اند. نسل هاي آينده به جاي آنكه ماهي ها را زنده و دم  جنبان در دريا و رودخانه ببينند، روي كاغذهاي رنگي تماشايشان خواهند كرد. در فيلم هاي سينمايي و در بسترها به ديدارشان خواهند شتافت. اما آيا مي شود روزي، آن آرمان طلايي توسعه پايدار را كه مدام حرفش را مي زنيم تبديل به عمل كنيم تا طبيعت نفسي تازه كند؟!
مهين سادات چاوشي - دانشجوي زيست شناسي

نقش موثر روابط عمومي و هنر
در پيام هاي بازرگاني
هفته پيش دومين كنفرانس بين المللي روابط عمومي در تهران برگزار شد. سواي برخي كنفرانس ها و گردهمايي ها و يا يكي، دو تا تشكل روابط عمومي كه در كشور به وجود آمده، هنوز روابط عمومي و نقش موثر آن در پيشبرد اهداف و برنامه هاي يك سازمان يا يك بنگاه اقتصادي در كشور ما شناخته شده نيست. بازتاب اين ناآشنايي را دست كم در پيام هاي بازرگاني مي توان دنبال كرد. در پيام هاي بازرگاني مطبوعات كم و بيش سفارش دهندگان، حرفه اي تر عمل مي كنند و نحوه استفاده از ادبيات، تصوير و طرح، به همان اندازه حرفه اي تر است، اما در پيام هاي راديويي، اين كمبود آشكارا وجود دارد. گاهي احساس مي شود كه سفارش دهندگان هيچ گونه اشرافي به سليقه و نوع ذائقه مخاطبان خود ندارند. به عنوان مثال اخيراً در مواردي براي تبليغ نوعي شامپو، از عبارات تهديدآميز استفاده مي شد تا به اصطلاح جلب توجه كند. اين نوع كپي برداري نادرست از تبليغات بازرگاني بعضي از كشورهاي خارجي از آنجا ناشي مي شود كه سفارش دهنده و مجري طرح، فضاي فرهنگي، عادات و نوع سليقه مخاطبان ايراني را در نظر نمي گيرند.
نوع موسيقي استفاده شده در بعضي از پيام هاي بازرگاني هم، مشكلات خاص خود را دارد. پيام هاي بازرگاني پيش از آن كه تبليغ تجاري محض باشد، تلفيقي از فن روابط عمومي و انواع هنرهاست كه بايد در ساختن آنها به كار گرفته شود و آن قدر جاذبه داشته باشد كه مخاطب، مشتاق شنيدن يا ديدن برنامه ها باشد، نه آن كه از آنها رويگردان شود.
در ايتاليا تبليغ موسيقايي نوعي بستني كه سابقه اي طولاني در آن كشور دارد، در طول نزديك به 50 سال هنوز مشتاقانش را در ميان شنوندگان برنامه هاي راديويي حفظ كرده است و شنوندگان دوست دارند آن موسيقي را بارها در طول شبانه روز بشنوند. بديهي است استفاده از موسيقي نامأنوس، سطحي و مبتذل نتيجه اي معكوس به همراه دارد. سفارش دهندگان پيام هاي بازرگاني به ويژه بنگاه هاي اقتصادي، بايد اهميت وجود روابط عمومي كارآمد و كارشناسان خبره براي تدوين و ارايه پيام هاي بازرگاني را درك كنند تا نتيجه بهتري بگيرند.
ف- ايماني- كرمانشاه

پاسخگو
007056.jpg
بازاركار و خارجيان
آقاي شهرام نادري- تهران- با تشكر از نامه مفصل و مشروحي كه براي همشهري ارسال كرده ايد، بيكاري در هر كشوري علل گوناگون دارد. حضور اتباع خارجي و دراختيار گرفتن ظرفيت هاي شغلي توسط آنها، يكي از علل رشد نرخ بيكاري مي تواند باشد، به همين دليل نمي توان اتباع خارجي- به ويژه مهاجران افغانستاني- را عامل اصلي بيكاري جوانان ايراني دانست. اين نوعي مطلق نگري است و با واقعيات همخواني ندارد. اما در مورد ضرورت ساماندهي اتباع خارجي حق با شماست و اقدامات قانوني توسط دولت جمهوري اسلامي ايران در اين زمينه انجام مي شود.
ما هم اميدواريم با به كارگيري تدبيرهاي لازم، در كشورمان امكان اشتغال براي تمامي هموطنان جوياي كار فراهم گردد. در اين مورد، تاكنون مقالات و گزارش هاي متعددي در همشهري، از جمله صفحه سخنگاه درج شده است.
007065.jpg
آموزش بورس
خانم م- شهيدي- تهران - 1 - از حسن توجه شما به همشهري سپاسگزاريم و اميدواريم در جهت تأمين خواسته هاي شما و ديگر خوانندگان علاقه مند، توفيق يابيم.
۲ - اين اولين نامه اي است كه از شما دريافت مي كنيم. با توجه به اين كه در مطلب ارسالي، موضوعات گوناگوني را گنجانده ايد، در مورد مسأله بيكاري و اتباع خارجي، توجه شما را به پاسخي كه در همين ستون براي آقاي شهرام نادري درج شده است جلب مي كنيم. همچنين از مطالب و موضوعات مطرح شده در نامه ارسالي شما مثل كار دانشجويي، پول شويي، ضرورت مقابله با خرافات، زمين خواري و... در فرصت هاي آينده استفاده خواهيم كرد.
۳ - عين پيشنهاد شما را جهت اطلاع همكارانمان در گروه بورس درج مي كنيم: در صورت امكان در صفحه بورس، ستوني را نيز براي آموزش بورس به زبان ساده جهت اطلاع علاقه مندان چاپ كنيد .
۴ - ديگر پيشنهادات شما را به بخش هاي ذي ربط در تحريريه همشهري ارجاع داديم. موفق باشيد.
مقالات و منابع
خانم ناهيد دالايي- تهران- با سپاس از توجه هميشگي شما به همشهري و مطالب مفصل و گوناگوني كه براي روزنامه مورد علاقه خودتان ارسال كرده ايد، از اين مطالب به مرور در بخش هاي مختلف همشهري استفاده خواهيم كرد.
ذكر فهرست منابع در هر مقاله يا مطلب ارسالي، اعتبار و ارزش بيشتري به حاصل شما مي بخشد. اين كار را حتي معتبرترين نويسندگان و پژوهشگران كشور ما نيز انجام مي دهند تا حق تمامي كساني كه در تهيه چنان منابعي زحمت كشيده اند، محفوظ بماند.
نامه براي هنرمندان
آقاي حبيب طاهريان- كرج- 1- شعرهايتان را مي توانيد براي گروه هنر و ادب همشهري، صفحه شعر ارسال كنيد و در صورتي كه علاقه مند باشيد، در ستون تجربه هاي آزاد نيز از اشعار شما استفاده خواهيم كرد.
۲ - نامه هاي مورد نظر را مي توانيد به نشانه خانه سينما براي هنرمندان مورد علاقه خود ارسال كنيد. درج چنين نامه هايي در همشهري ممكن نمي باشد.
۳ - براي مرور شماره هاي گذشته همشهري، مي توانيد در يكي از روزهاي هفته به مركز اطلاعات روزنامه همشهري به نشاني دفتر مركزي در خيابان آفريقا مراجعه كنيد.
007062.jpg
طاق بستان و بيستون
آقاي بيژن رفيقي- كرمانشاه- 1- ما هم در نگراني به حق شما در مورد ميراث  فرهنگي و تاريخي بي بديلي همچون طاق بستان و بيستون شريكيم و اميدواريم سازمان ميراث فرهنگي، مساعي خود را براي حفظ اين آثار ارزشمند به كار گيرد.
۲ - منظور از توسعه پايدار، اجراي طرح هاي عمراني و توسعه بر مبناي حفظ محيط زيست، منابع طبيعي و ميراث  فرهنگي است. براي اين منظور در سطح جهاني تاكنون چندين گردهمايي بزرگ برگزار شده و موافقتنامه هاي مهمي نيز به امضاء رسيده است. پيمان كيوتو، حاصل يكي از اجلاس مهم جهاني در شهر كيوتوي ژاپن است.
براي شما آرزوي توفيق بيشتر داريم.
007059.jpg
فالنامه و ...
خانم مرضيه- م- قم- 1- ستوني تحت عنوان فالنامه در همشهري چاپ نمي شود. احتمالاً آن را در نشريه ديگري ديده ايد.
۲ - مطلب مورد نظرتان را مي توانيد براي گروه اجتماعي، صفحه زندگي ارسال كنيد.
۳ - پيشنهاد خودتان را مي توانيد براي مجله جوان كه از نشريات همشهري است ارسال كنيد. مطلب مورد نظر شما در آن مجله چاپ شده بود. موفق باشيد.
007068.jpg
عكس جنبه تزئيني دارد
سرپناهي براي كودكان خياباني
در خلال يكي از برنامه هاي سيما، گزارشي از مهمانسراي سلامت كودك پخش شد كه مكاني بود با تخت هاي چيده شده و جوان هايي كه راجع به آنجا اظهار رضايت مي كردند. مكاني كه اگر تعدادشان زياد شود، به يقين مي تواند جوابگوي سرپناهي براي جوانان آواره باشد؛ سرپناهي مطمئن براي فرار از گرماي تابستان و سرماي زمستان كه احتمال بزهكاري را هم كم خواهد كرد.
تجربه ثابت كرده كه جمع آوري اين كودكان و جوانان در جاي محصور، مقدور نيست. چون اكثر اين جوانان از شهرستان در جست وجوي كار به تهران آمده اند. اهل اينجا هم كه باشند، يا اصلاً خانواده اي ندارند يا اينكه در اتاق اجاره اي خانواده، جايي براي بودنشان نيست. اينها دوست دارند روزها را با تلاش و دوندگي بگذرانند و پولي به دست آورند و تنها داشتن سرپناهي در شب، برايشان كفايت مي كند. ديگر مانند گذشته نيست كه جوانان ادامه دهنده كار پدر و همراه او باشند. اغلب جوانان امروز، اهل كار و مسئوليت نيستند و بعضي از جوانان هم كه كار كردن برايشان نياز حياتي است، با گلفروشي و روزنامه فروشي و كارهاي اينچنيني روزگار مي گذرانند. بعضي هم از سر ناچاري روز خود را با كاوش در زباله ها سپري مي كنند؛ جواناني با رنگ هاي پريده كه غرور جواني و نوجواني را در زير آن چهره دفن كرده اند؛ چهره هايي كه وقتي طاقت ديدنش را نداري، ناخودآگاه سر به زير مي افكني. تنها وقتي خوشحال مي شوند كه كيسه هايشان را با اشياء به دست آمده از ميان زباله ها پركرده و بدنشان زير بار آن خم شده باشد. با ايجاد چنين مراكزي مي توان از تشكيل باندهايي جلوگيري كرد كه صبح اين جوانان را با وانت در سطح شهر سرازير مي كنند و شب به جمع كردن آنها مي پردازند و به بهانه دادن جاي خواب، نتيجه زحمتشان مي ربايند. روز نوجوان را فقط يك روز خلاصه نكنيم و با ايجاد چنين مراكزي و همراه كردن برنامه هاي مثبت كه هزينه كلاني هم نمي خواهد، كاري براي ارتقاي فكري و فرهنگي اين عزيزان كه جزئي از جامعه ما هستند، انجام دهيم.
سيما كريميان

يارانه بنزين و سهم كم درآمدها
اصل تعميم عدالت در جامعه امروز ايران بايد در عرصه هاي گوناگون مصداق هاي خود را پيدا كند، تا مردم طعم شيرين آن را بچشند. بهاي بنزين و يارانه يا سوبسيدي كه بابت آن پرداخت مي شود، از نمونه هاي بارزي است كه همواره به ما گوشزد مي كند تا قيمت اين فرآورده پرمصرف را به نفع اكثريت مردم تعيين كنيم اما در نظر گرفتن يارانه براي بنزين، بيشتر به سود اقشار ثروتمندي است كه چند خودرو دارند و ميزان مصرف بنزين توسط آنها به مراتب بالاتر از حد متوسط مصرف اين فرآورده در جامعه است. اين در شرايطي است كه افراد كم درآمد جامعه به عنوان مثال با ماهي 150 هزار تومان حقوق، هيچ گونه سهمي از يارانه بنزين عايدشان نمي شود، چون اصلاً اتومبيل ندارند. اميد است دولت كنوني كه كار خود را با شعارها و وعده هاي مبتني بر عدالت گستري و مهر پروري آغاز كرده و منشاء خدمات ارزنده اي نيز بوده است، اين مهم را در نظر داشته باشد و اجازه ندهد، مردم محروم و كم درآمد همچنان از يارانه بنزين بي نصيب بمانند.
محمد منادي

جدول اعداد (سودوكو) 221
007080.jpg
اعداد 1 تا 9 را در هر يك از سطرها و ستون ها و مربع هاي كوچك 3 در 3 طوري قرار دهيد كه فقط يك بار تكرار شود. پاسخ جدول را فردا در روزنامه ملاحظه خواهيد كرد.

يك نامه با مختصري گلايه
باباي مدرسه را دريابيم
007053.jpg
عكس از فيلم باباي مدرسه
در گذشته اي نه چندان دور، باباي مدرسه براي دانش آموزان، خانواده ها و جامعه نامي شناخته شده بود. اين بابا، محبوب و مورد اعتماد مردم بود. جامعه بنا به يك هوشياري و تشخيص جمعي براي خدمتگزار مدرسه لقب بابا را برگزيده بود، تا عنوان فراش كه پيش از آن رايج بود، كمتر سر زبان ها بيفتد. اما علي رغم توجه محبت آميز مردم به اين قشر زحمتكش، به لحاظ جايگاه استخدامي، حقوق و مزايا و رفاه، خدمتگزاران مدارس كمتر در كانون توجه دستگاههاي اجرايي بودند، زيرا، نه خود دست به قلم مي شدند تا با نامه پراكني حقوق حقه خود را پي گيري كنند و نه تشكل صنفي داشتند تا سخنگو و مدافع آنها باشد. با اين حال نوع نگاه مردم به اين قشر كه هميشه همراه با سپاس معنوي بوده است، آنها را نسبت به حرفه اي كه داشتند دلخوش نگاه مي داشت. اما حق اين است كه وزارت آموزش و پرورش، با عنايت به كار دشوار و پرمسئوليت اين قشر زحمتكش، حقوق مادي آنها را نيز به طور شايسته تأمين كند.
خدمتگزاران رسمي، كم و بيش از مزاياي استخدامي و بيمه اي برخوردار بوده اند، گو اين كه در حق همين عده نيز، بايد توجه بيشتري مبذول گردد.
اما در اين نامه، بيشتر، خدمتگزاران قراردادي مدنظرند چون تغييراتي كه ظرف يك سال گذشته در نحوه قرارداد، حقوق و بيمه آنها به وجود آمده، نشان دهنده كم توجهي به اين قشر مي باشد. به عنوان نمونه به مشكلات خدمتگزاران مدارس منطقه 2 اشاره مي كنم. سال تحصيلي 85-1384 با يك تحول اميدبخش كه در وضعيت قرارداد خدمتگزاران مدارس منطقه 2 آموزش و پرورش تهران رخ داد. قراردادها تمام وقت بود و حقوق ماهانه خدمتگزاران بيش از 190 هزار تومان تعيين شد و بيمه تأمين اجتماعي نيز تمام وقت اعمال گرديد.
اما پس از گذشت تنها يك سال، شرايط قرارداد، تغيير كرد و در سال تحصيلي 86-85، قرارداد 6 ماهه به صورت پاره وقت درآمد (يعني تا ساعت 11 صبح).
حقوق ماهيانه به 79 هزار تومان كاهش يافت و بيمه نيمه وقت جايگزين بيمه تمام وقت شد. (البته دريافت كننده مي تواند 25 هزار تومان از حقوق خود را به بيمه اختصاص دهد تا تحت پوشش بيمه تمام وقت قرار بگيرد.)
رواست كه خدمتگزاران مدارس كه بخشي از خدمات سنگين اين كانون هاي مقدس تعليم و تربيت را بر دوش دارند تحت حمايت و توجه بيشتري باشند و روا نيست كه از لحاظ تأمين هزينه هاي زندگي تحت فشار باشند.
مرتضي اقدامي

سخنگاه
انديشه
سياست
|  انديشه  |  سخنگاه  |  سياست  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |