يكشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۸۵
نحوه روبه رو شدن با تفاوت ها و تغيير و تحولات نسلي
فاصله با جوانان را كم كنيم
009816.jpg
عكس: گلناز بهشتي
هانيه ورشوچي منفرد
پدر و پسر با هم نشسته اند. فضا كمي سردتر از حد واقعي است، صحبتي رد و بدل نمي شود. يكي روزنامه  مي خواند و ديگري با موبايل خودش را سرگرم كرده است. پسر سخني براي گفتن ندارد چرا كه هر بار كه از جذابيت هاي عصر خويش سخن مي گويد پدر با انكار عقيده هاي او، وي را محكوم به سكوت مي كند. ارتباط كلامي كه متكي بر تفاهم و صميميت است، ميان نسل بالغ و نسل جوان كم شده است، عدم ارتباط كلامي نشانه اين است كه فصل هاي مشترك زندگي آنها كاهش يافته است. نمي دانيم اين قبيل مشكلات را ناشي از شكاف نسلي بدانيم يا تفاوت نسلي؟
در اين ميان سؤال هايي در ذهن مطرح مي شود. شكاف نسلي چيست؟ آيا چيزي تحت عنوان شكاف نسلي وجود دارد؟ اگر پديده اي به نام اختلاف نسلي وجود ندارد، چرا جوانان امروز ارزش هاي زندگي ديروز را نمي پذيرند؟ كاهش ارتباط كلامي بين خانواده ها از كجا نشأت مي گيرد؟ اين مقاله تلاش مي  كند به برخي از اين پرسش ها پاسخ دهد.
* * *
نظرات متفاوتي در مورد شكاف نسلي در ميان جامعه شناسان و روانشناسان وجود دارد، برخي حكايت از آن دارد كه گسست نسلي وجود دارد.دايره المعارف علوم اجتماعي نسل را اين چنين تعريف كرده است:  در جمعيت شناسي، به گروهي از افراد اطلاق مي شود كه مرحله اي از حيات را با يكديگر آغاز كرده يا پايان داده باشند. گروهي كه در يك زمان فارغ التحصيل مي شوند، گروهي كه در زماني بالنسبه نزديك به همه به دنيا آمده يا ازدواج كرده اند. همين طور در تعريف شكاف و گسست نسل آمده دور شدن تدريجي دو يا سه نسل پياپي از يكديگر از حيث جغرافيايي، عاطفي، فكري و ارزشي، وضعيت جديدي را ايجاد مي كند كه اصطلاحاً  گسست نسل ها ناميده مي شود. در اين وضعيت، غالباً نوجوانان و جوانان مي كوشند تا آخرين پيوندهاي وابستگي خود را از والدين يا نسل بالغ بگسلند و اغلب در اين راه به گردن كشي و طغيان گري مي پردازند.
عوامل تحولات نسلي
دكتر محمدرضا شرفي عضو هيات علمي دانشكده روان شناسي و علوم تربيتي دانشگاه تهران در مقاله اي تحت عنوان مؤلفه ها و عوامل گسست نسل ها مي نويسد: چنانچه بخواهيم پديده گسست نسل ها را از منظر آسيب شناسي مورد مطالعه قرار دهيم، مي توان به مؤلفه هايي اشاره كرد كه لزوماً  به معناي گسست نسل ها نيست، بلكه اجتماع همزمان تعداد ي از اين عوامل، مي تواند دلالت بر وجود اين پديده داشته باشد.
يكي از انواع ارتباط هاي مؤثر و رايج در مناسبات انساني، ارتباط كلامي است؛ ارتباطي متكي بر تفاهم و صميميت، حال آن كه اگر ارتباط كلامي ميان نسل بالغ و نسل جوان كم باشد و اين امر به طور مستمر و مداوم عميق تر و حادتر شود، تا حد زيادي بيانگر جدايي دو نسل از يكديگر است.
اختلال در فرآيند همانند سازي
از ويژگي هاي ارتباط ميان دو نسل، الگوپذيري نسل نوجوان و جوان از نسل بالغ است كه اصطلاحاً  چنين فرآيندي الگوسازي يا همانندسازي ناميده مي شود كه اين فرآيند در پديده گسست نسل ها، دچار وقفه مي شود و نوعي اختلال در آن به وجود مي آيد، به اين معنا كه فرزندان براي همانند سازي، فرد ديگري را جايگزين شخصيت پدر يا مادر مي كنند و انطباق رفتاري را با او انجام مي دهند.
كاهش فصل مشترك هاي عاطفي
زندگي سرشار از لحظات و فرصت هاي متنوع و زودگذري است كه بعضي از آنها خوب، دلپذير و جذاب و بعضي ديگر از جهاتي دشوار، تلخ و پيچيده است. چنانچه نسل هاي جوان و بالغ در بخشي از اين موقعيتها در كنار يكديگر باشند و از مصاحبت با هم بهره مند شوند، به معناي اين است كه فصل هاي مشتركي با يكديگر دارند. همچنان كه وجود فصل هاي مشترك  عاطفي، عامل پيوند نسلهاست و فقدان آنها موجب گسست نسل ها مي شود.
از نشانه هاي جدايي دو نسل، كاهش دلبستگي نسل جوان به فرهنگ و ارزش هاي فرهنگي نسل بالغ است. غالباً  در اين موارد جوانان به گرايش هاي فرهنگي نسل بالغ با ديده ترديد و بي اعتمادي مي نگرند و همين زمينه را مجوزي براي فاصله گرفتن از آنها مي دانند.
عدم حضور نسل جوان
در مشاركت هاي اجتماعي
جامعه پويا، زنده و در حال پيشرفت، جامعه اي است كه توانايي جذب شمار فراواني از هرم جمعيتي جوان را در عرصه  اجتماعي داشته باشد. در صورتي كه شاهد حضور فعال، گسترده و پرشور نسل جوان نباشيم نشانه فاصله گرفتن نسل ها از يكديگر و نيز جدايي نسل جوان از جامعه و مراكز و نهادهاي اجرايي و تصميم گيري آن است.
تحولات اجتماعي و اختلافات نسلي
در مورد نقش تحولات اجتماعي در اختلاف هاي نسلي، دكتر غلامعباس توسلي در مقاله اي تحت عنوان زمينه هاي اجتماعي و گسست نسلي مي نويسد: درگذشته در جامعه ايران نوعي وفاق و اجماع براساس سنت هاي كهن  وجود داشت و اعضاي جامعه از روال معيني در زندگي پيروي مي كردند؛ جامعه اي كه يك جا جمع و در هم ادغام مي كرد و به شيوه هاي كاملاً سنتي و جا افتاده، نظام ارزشها، مناسك هنجارها را استمرار مي بخشيد. فرزندان خيلي راحت بر روال پدران زندگي مي كردند و كم و بيش مشاغل آنان را دنبال مي كردند.
وي مي افزايد: كمتر فرزندي به سن هجده سالگي مي رسيد كه ازدواج نكرده باشد. دختران را قبل از پيدا كردن آمادگي كامل به عقد ديگران در مي آوردند و اين كار به صورت طبيعي انجام و با انواع ضرب المثل ها و سخنان رايج توجيه مي شد. در نتيجه، مسائل جنسي به صورت خود به خودي و نه تحت فشارهاي مصنوعي محيط، حل مي شد بدين گونه مشكلات محدودتر و كم  بود و مسير زندگي مشخص و روشن تر بود.
اين استاد جامعه شناسي در ادامه مقاله خاطر نشان مي سازد:  در دويست سال اخير، جامعه ايران دستخوش دگرگوني هاي شديد و سريعي شد و ساختارها، ايده ها و افكار متأثر از فرهنگ غرب، آيين  زندگي را تغيير داد. اما در اروپا اين تحولات در يك دوره زماني چهار صد ساله اتفاق افتاد و تا حدي هماهنگ بود و در نتيجه تأثير منفي و نابهنجاري به بار نياورد. كشورهاي اروپايي از درون به تدريج مدرنيته را رشد دادند و اين تغييرات را نسل به نسل آموختند، هضم كردند و در زندگي به طور طبيعي به كار گرفتند. در عين حال سازوكارهايي در آنجا در درون جامعه به وجود آمده بود كه باعث مي شد ارتباط و اتصالي بين نسل ها برقرار شود.
وي عنوان مي كند: در واقع ما درك درستي از زندگي مدرن نداريم و احساس خود را به درستي بيان نمي كنيم، تحولات اجتماعي به ما تحميل مي شود، ولي اين تحولات را نمي پذيريم. به عنوان مثال سن ازدواج بالا رفته و از هفده يا هجده سال، به سي سال رسيده است و ما كاري انجام نمي دهيم يا نمي توانيم انجام دهيم. جوان ازدواج را به مسائل اقتصادي و كار و تحصيل منوط و مربوط مي كند و آن را به بهانه هاي مختلف به تأخير مي اندازد، اين حالت گذار، دوران بسيار سخت و دشواري است. همين كه فرد به مرحله نوجواني و جواني مي رسد، از افكار و ايده هاي بزرگتر ها فاصله مي گيرد، چون نه آنها را مي پذيرد و نه با وضعيت نيازهايش انطباق دارد.
اين استاد دانشگاه با اشاره به اين امر كه انقطاع نسل ها يكي از مسائل مهمي است كه بايد تحقيقات جامع و كاملي در اين زمينه صورت گيرد، اظهار مي دارد: در حال حاضر نسل جوان از نسل گذشته گسسته است، يعني دو نسل پي در پي، حرف همديگر را نمي فهمند و درد و مشكلات يكديگر را درك نمي كنند. اين پديده انحرافات و خطراتي را براي انسجام روابط اجتماعي بين نسلي دارد. در اين ميان متأسفانه روز به روز بر شكاف ميان نسل ها افزوده و فاصله بيشتر مي شود.
تحولات و تغييرات جهاني و تفاوت هاي نسلي
دكتر سياوش مكري،مشاور خانواده، در اين خصوص مي  گويد: تحولات و تغييرات جهاني در سالهاي اخير به قدري زياد است كه هنوز بسياري نتوانسته اند خود را با آن سازگار سازند، به تعبيري اگر طول عمر جهان را سي ثانيه در نظر بگيريم و دو ثانيه آن را تحولات چندين سال واپسين پنداريم. اين دو ثانيه بيشتر از بيست و هشت ثانيه قبلي منشأ تحولات و تغييرات بوده است.
وي مي گويد: در سال هاي اخير تحولات و تغييرات به قدري پرشتاب و سريع اتفاق افتاده كه نسل قبلي با نسل فعلي احساس بيگانگي و غريبي مي كند. احمدرضا احمدي شاعر و نويسنده معاصر مي گويد: بچه من وقتي به خانه مي آيد از كامپيوتر و چيزهايي حرف مي زند كه براي من مثل زبان چيني است، او چيزي مي گويد كه من نمي فهمم.
وي مي گويد: ما حصل تغييرات و تحولاتي كه روزبه روز شتاب بيشتري مي گيرد. هشدار به جوامعي است كه قادر به سازگاري با اين وضعيت نيستند يا دست كم نمي توانند فاصله خود را كوتاهتر كنند و در نتيجه در معرض آسيب پذيري، جدايي و شكاف نسل و فرهنگي قرار مي گيرد. دكتر مكري با اشاره به عوامل اثرگذار در شكاف نسلي عنوان مي كند: پس افتادگي فرهنگي يكي از پيامدهاي شكاف نسلي است. بنا به نظر آگ برن هنگامي كه يكي يا برخي از عناصر فرهنگي يك جامعه دگرگون شود، ناگزير تناسبي كه بين آن و عناصر ديگر برقرار است از ميان مي رود. در نتيجه پس افتادگي پديد مي آيد. به عبارتي عقب ماندن فرهنگ مادي تعارض را به وجود مي آورد، روند تكنولوژي از غرب بالطبع با فرهنگ غربي همراه است و ا ز اين جهت برخي ارزشها و معيارها را تحت تأثير قرار مي دهد.
وي مي افزايد: نابهنجاري  فرهنگي و اجتماعي به مفهوم عدم توافق فرد با جامعه است. دوركيم ناهنجاري فرهنگي را گسستگي و اغتشاش در نظام جمع مي داند.
ناسازگاري اجتماعي تغييرات و تحولات برخي از عناصر فرهنگي، در مقابل پس افتادگي عناصر ديگر ناسازگاري اجتماعي را به بار مي آورد.
اين مشاور عامل ديگر در گسست نسلي را از خودبيگانگي عنوان مي كند و مي گويد: از خودبيگانگي حالتي است كه در آن شخص خود را غريبه احساس مي كند و به قول اريك فرم در اين وضعيت ديگر خود را مركز عالم به حساب نمي آورد و خالق اعمال خود نيست، بلكه اعمال و نتايج آن حاكم بر وي هستند.
اريكسون معتقد است: بسياري از افراد هنگامي كه دچار بحران هويت مي شوند، احساس پوچي، از خود بيگانگي، تنهايي و غربت مي كنند و حتي گاهي به دنبال هويت منفي مي گردند. اين هويت درست برخلاف آن چيزي است كه اوليا و جامعه براي آنان در نظر گرفته اند. بسياري از رفتارهاي ضد اجتماعي و ناسازگارانه نوجوانان و جوانان را مي توان از اين ديدگاه توجيه كرد.
سانتايا مي گويد: جوانان، عقايد كهن خود را از دست داده اند و عقايد تازه اي كه بتواند آنان را به كمال نزديك سازد نيافته اند.
تفاوت نسل ها نه شكاف نسل ها
در اين ميان صاحبنظران ديگري به جاي شكاف نسل ها، از تفاوت نسل ها، سخن مي گويند. دكتر تقي  آزاد ارمكي عضو هيأت علمي دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران در مصاحبه با خبرگزاري مهر اظهار مي دارد: ارزشهاي خانواده ايراني در حال تغيير است و پديده اي تحت عنوان شكاف نسلي ديده نمي شود.
وي مي گويد: ارزش هاي خانواده ايراني طي سالهاي اخير در حال تغيير است كه عامل آن نسل مياني و تبلورش در نسل جوان است. جامعه ايراني صاحب خصوصيات كم نظيري در ميان جوامع است حال آن كه در غرب جوان فرد بيرون افتاده از خانواده و موجود آزادي است كه تصميماتش را خودش مي گيرد. در حالي كه در ايران انسانها در كنار خانواده به دنيا مي آيند و در كنار خانواده نيز مي ميرند.اين استاد دانشگاه مي گويد: در ايران كانون تحولات اجتماعي، بيشتر خانواده است كه مديرش نسل مياني است و نسل جوان در واقع عامل اجرايي و بازيگر آن است.دكتر آزاد ارمكي در توضيح اين مطلب مي افزايد: نسل جوان به خصوص دخترها، هنگام خريد پوشاك غالباً  به همراه والدين خود به مراكز فروش مراجعه مي كنند و نوع پوشش خود را با تأييد آنان انتخاب مي كنند و به اين ترتيب نسل مياني در انتخابها به جوان كمك مي كند و تغييرات را مي پذيرد و بر آنها صحه مي گذارد.
وي در خصوص نظريه شكاف نسلي و بروز آن در جامعه ايران، مي گويد: جامعه ايران داراي تفاوت نسلي خيلي عمده و اساسي است اما چيزي تحت عنوان شكاف نسلي كه نهايتاً  به انقطاع نسلي مي انجامد، در آن ديده نمي شود.دكتر آزاد ارمكي ادامه مي دهد: علت اين موضوع به ساختارهاي اجتماعي- ايراني بازمي گردد. در جامعه ايراني كانون مديريت جامعه خانواده است.
راهكار
دكتر توسلي مي گويد: جوان از قديم با عنوان جاهل ناميده مي شود و اين بدان معني است كه جوان تحت تأثير هورمون ها، نيروها و قواي دروني و غريزه هاي ذاتي است.بنابراين نبايد كارهايش را با معيار عقل پيران و بزرگترها سنجيد. همچنين نبايد انتظار داشت كه جوانان منطقي و معقولانه آن طور كه ما انتظار داريم با مشكلات برخورد و مطابق سليقه بزرگترها عمل كنند.وي مي گويد: جوان گرا باشيم و به جوانان پشت نكنيم تا هم آنان را از لحاظ فكري تغذيه كنيم و از ترديد، ترس و نگراني رها كنيم و هم فاصله ها را كاهش دهيم. جامعه ما تحولات شگرفي را پشت سر گذاشته و ديگر نمي توانيم با ساختار سنتي جوانان را جذب و حفظ كنيم. نمي توانيم هنجارهاي سنتي را به زور به جوان القا كنيم. جامعه ما به تفكر و تأمل الگوهاي عملي، برنامه ريزي صحيح و حسن نيت نياز دارد.

افزايش هزينه هاي معنوي اعتياد، عاملي براي ترك آن
009819.jpg
گروه اجتماعي- يكي از كارشناسان مركز آموزش پليس مبارزه با مواد مخدر ناجا تنها راه باقي مانده براي ترغيب فرد معتاد به ترك را افزايش هزينه هاي معنوي اعتياد و يا حذف يك سري از حقوق اجتماعي آنان دانست.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني پليس، سروان باقريان، كارشناس مركز آموزش پليس مبارزه با مواد مخدر ناجا گفت: افزايش سريع السير عوارض در افراد معتاد به سه نحو افزايش عوارض جسمي، روحي و رواني مي باشد.
وي در خصوص عوارض فوق، خاطر نشان كرد: به منظور ترك اعتياد و رساندن فرد معتاد به نقطه عطف جهت ترك، يكي از راهكارها افزايش اين عوارض مي باشد، اما اين به معني به مخاطره انداختن سلامت مصرف كنندگان مواد مخدر و اطرافيان او مي باشد.باقريان افزود: راهكار فوق نقض غرض است، زيرا هدف از پيشگيري و ترك ارتقاي سطح سلامتي است نه به مخاطره انداختن بيمار.
سروان باقريان راه ديگر را افزايش عوارض اجتماعي يا به قولي افزايش هزينه اعتياد دانست و گفت: اما اين افزايش هزينه نمي بايست از طريق هزينه مالي جبران شود چرا كه اين مورد دقيقاً برمي گردد به موضع فرد و خانواده. يعني فرد معتاد به منظور جبران آن بخشي از نيازهاي ضروري خانواده را حذف و يا وسايل زندگي را به فروش خواهد رساند.
به گفته اين كارشناس، تنها راه باقي مانده افزايش هزينه هاي معنوي اعتياد و يا حذف يك سري از حقوق اجتماعي افراد است مانند ممانعت از رانندگي و نگهداري معتادان در اردوگاه هاي كار و يا مراكز درماني به صورت طولاني مدت كه مسئولان در راه اندازي اين اردوگاه ها بايد اقدام كنند.
وي در ادامه اعلام داشت: مركز آموزش پليس مبارزه با مواد مخدر ناجا، آمادگي دارد درخصوص اعتياد و مواد مخدر مشاوره هايي را به صورت تلفني و حضوري به همه شهروندان به صورت رايگان ارائه كند.
باقريان خاطر نشان كرد: علاقه مندان براي مشاوره تلفني مي توانند با سه مركز موجود در تهران به شماره تلفن هاي 77349996 (مركز مشاوره امين يك در خاك سفيد)، شماره تلفن 33474545 (مركز مشاوره امين دو واقع در مشيريه) و يا شماره تلفن 81243791 واقع در پليس مبارزه با مواد مخدر ناجا در خيابان شريعتي تماس بگيرند.
سروان باقريان با اشاره به اين كه اين مراكز، روزانه پذيراي 10 الي 20 مراجعه كننده جهت دريافت خدمات مشاوره اي رايگان است، يادآور شد: علاقه مندان همچنين مي توانند با دريافت نوبت جهت مراجعه حضوري به اين مراكز مراجعه و مشاوره هاي لازم را در زمينه هاي مختلف به مواد مخدر و اعتياد دريافت كنند.

پس از تاييد لايحه از سوي مسئولان عالي قضايي اعلام شد
لايحه حمايت از خانواده در مجلس
گروه اجتماعي- لايحه حمايت از خانواده كه در معاونت حقوقي و توسعه قضايي تدوين و به تاييد مسئولان عالي قضايي رسيده جهت تصويب نهايي به دولت و مجلس تقديم مي شود.
بنابراين گزارش امكان ثبت طلاق توافقي با گواهي مراكز مشاوره خانواده و بدون مراجعه به دادگاه و تعيين وضعيت ثبت ازدواج مجدد از جمله موارد پيش بيني شده در اين لايحه است.در مقدمه اين لايحه آمده است: با عنايت به نقش و جايگاه ويژه نهاد خانواده در نظام حقوقي و تربيتي اسلام و به منظور تحقق بخشيدن به مفاد اصل 21 قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران و با اذعان به وجود برخي كاستيها و نواقص در قوانين موجود و حاكم بر نهاد خانواده و در نتيجه سردرگمي محاكم دادگستري در رسيدگي به دعاوي مطروحه و نيز آثار زيانباري كه از رهگذر ابهام، اجمال، سكوت قوانين و عدم تطبيق آنها با واقعيات روز به نهاد خانواده و جامعه وارد مي آيد، ضرورت بازنگري در اين قوانين و تدوين لايحه اي كه تا حد امكان مشكلات موجود را مرتفع نموده و نسبت به تنگناهاي احتمالي آينده  نيز پاسخگو باشد، به خوبي احساس مي شود.اين گزارش حاكي است لايحه حمايت از خانواده اهداف: كاستن  از مشكلات در قواعد شكلي حقوق خانواده، كاهش اطاله دادرسي و تخصصي نمودن رسيدگي به دعاوي خانوادگي و رفع ابهام، تعارض و خلأ از قوانين و مقررات كنوني خانواده را دنبال مي كند.بنابراين گزارش در لايحه حمايت از خانواده براي نيل به اهداف مورد نظر تاسيس دادگاه اختصاصي خانواده، تأسيس مراكز مشاوره خانواده، امكان طرح دعواي مادر براي مطالبه نفقه فرزند، تعيين وضعيت ثبت ازدواج مجدد و امكان ثبت طلاق توافقي با گواهي مراكز مشاوره خانواده و بدون مراجعه به دادگاه را پيش بيني كرده است.

پنجره
فرزنداني شاد داشته باشيم
گروه اجتماعي- گذشته از تمام مسائلي كه بايد براي ازدواج در تشكيل خانواده در نظر گرفت و بعد از ازدواج نيز موضوعي كه در اولويت قرار دارد، قرارگرفتن در جايگاه پدر و مادر است و اينكه بايد در نظر داشت كه علاقه به پدر و مادر از منطقي تبعيت نمي كند بلكه يك حس غريزي است كه بعد از ازدواج در زوج تقويت مي شود.
دو نفر كه يك زندگي را تشكيل مي دهند، حتماً ايده آل ها و نقطه نظرات مشتركي دارند. با وجود اين مواردي در زندگي پيش مي آيد كه بايد با هم مشورت و تبادل نظر كنند، زيرا حتماً بر سر آن موضوع اختلاف نظر دارند و اين اختلافات عقيده اجتناب ناپذير است و اگر با آن درست برخورد نشود، منجر به يك دعواي خانوادگي خواهد شد. البته اين اختلافات در جاي خود خوب و قابل ستايش هستند.
اختلاف نظر بين والدين كه يكي بيش از اندازه مقرراتي و ديگري بيش از اندازه آرام و صبور مي باشد، عاملي است بسيار مهم و ضروري براي داشتن خانواده اي ايده آل و تربيت موفق فرزندان. وقتي شما دخترتان را دعوا مي كنيد و شوهرتان اشك هاي او را پاك مي كند، شايد باور نكنيد كه هر دو رفتار مي تواند تأثير مثبتي روي فرزندتان داشته باشد.
در صورتي كه از موارد زير اجتناب  كنيد، مي توانيد عقل خود را در مقابل تضادها و تفاوت ها بالا ببريد.
۱ - افراط در برخي رفتارها
هر كدام از شما ممكن است نظر خاصي براي ايجاد نظم و انضباط داشته باشيد. با دست به پشت بچه زدن، صدا كردن او يا داد زدن ممكن است براي يك نفر قابل تحمل و براي ديگري غيرقابل تحمل باشد، اما حتي اگر موافق اين روش نيستيد، بهتر است كه بروز ندهيد.
۲ - حذف يكي از والدين
بعضي از والدين به دليل كم كردن تشنج در خانواده و به نوعي فرار از روبه رو شدن با مشكلات، اقدام به حذف ديگري مي كنند: ساكت، به پدرت نگو . يا يكي از والدين خود را كنار مي كشد: من دوست دارم با معلم او صحبت كنم ولي بايد تا دير وقت كار كنم ، بدين ترتيب وقتي يكي از والدين در كارها دخالت نمي كند و يا ساكت مي شود، خشم و رنجش زوج ها بيشتر مي شود.
۳ - مشاجره
والديني كه يكديگر را حمايت مي كنند، هرگز روش يكديگر را نفي و يا خنثي كردن را انتخاب نمي كنند، اما والديني كه دست روي يكديگر بلند مي كنند، هم موقعيت خود را به عنوان پدر يا مادر متزلزل مي نمايند و هم روابط عاطفي و احساسي خود و فرزندشان را تضعيف مي كنند.
انواع تنبيه
بهترين راه براي تثبيت ازدواج اين است كه بپذيريم همسر ما نيز مي تواند به نوعي روي بچه ها تأثير مثبت داشته باشد ولي براي انجام اين كار از روش خاص خود استفاده مي كند.
درك اين موضوع زمان مي برد چون مطمئناً در ابتدا شما به بعد منفي كار مي نگريد.
فرض كنيد همسرتان را در حالي كه در كنار بچه ها نشسته و كوچكترين توجهي به گريه او ندارد، ببينيد. همان موقع پيش خود فكر مي كنيد آيا او با ديگران تفاوت دارد؟ تنبل است؟ خودخواه است؟ مطمئناً نه! فقط عكس العمل او شبيه شما نيست. اگرچه ممكن است كه اين رفتار شما را بهت زده كند ولي باور كنيد كه حتي اين طرز برخورد هم در جاي خود براي كودك ضروري است.
همان طور كه لازم است نسبت به گريه كودك توجه داشته باشيد، در عين حال گاهي هم لازم است كه با بي توجهي به گريه او، آستانه صبر و تحملش را بالا ببريد. پس هر دو روش در جاي خود سودمند و مفيد است.

جدول اعداد (سودوكو) 279
009801.jpg
اعداد 1 تا 9 را در هر يك از سطرها و ستون ها و مربع هاي كوچك 3 در 3 طوري قرار دهيد كه فقط يك بار نوشته شود. پاسخ جدول را فردا در روزنامه ملاحظه خواهيد كرد.

اجتماعي
ادبيات
اقتصاد
انديشه
سياست
شهرآرا
|  ادبيات  |  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  شهرآرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |