سه شنبه ۲۲ اسفند ۱۳۸۵
به انگيزه برپايي نخستين سمپوزيوم مجسمه سازي تهران
شكوفايي هنر در خلق نمادهاي شهري
011001.jpg
عكس: مهدي بيات
سمپوزيوم مجسمه در يك كلام يعني حضور مجسمه در برابر مردم. نوعي هنر اجرا كه در آن هنرمند خلاقيت خود را در دوران ساخت مجسمه نشان مي دهد
۵۰۰ سال مي گذرد اما هنوز بر سر اينكه مجسمه بايد داخل فضاي بسته باشد يا در ميدان شهر قرار گيرد، بحث است. از آن زمان كه در آكادمي هنر فلورانس ميان داوينچي و طرفدارانش با ميكل  آنژ و هواخواهانش كشمكش و منازعه در گرفت، تا الان اين سؤال باقي است. هر چند كه آن زمان ميكل آنژ برنده شد و توانست مجسمه داوود خود را وقيحانه در مركز شهر فلورانس قرار دهد، ولي اقليم متغير و طبيعت ستيزه جوي شمال ايتاليا كارشناسان را متقاعد كرد مجسمه داوود را به داخل فضاي سرپوشيده آكادمي ببرند. با اين حال باز هم مجسمه سازاني چون ميكل  آنژ در آرزو و خلق يك مجسمه هنري عظيم در معرض ديد عمومي هستند.
سهيلا نياكان
آنهايي كه معتقدند هنر، مرتبه اي والاتر از آن دارد كه خود به ميان مردم رفته و ارزش دروني اش را به همگان ثابت كند، گالري ها و موزه ها را مكان مناسبي براي ارائه آثار هنري مي دانند. اما گروهي ديگر به دنبال گسترش يك هويت عمومي و رشد و تعالي معنويات جامعه از طريق هنر عام بوده و تأثير هنر را بر تغيير رفتار اجتماعي امري مهم و انكارناپذير مي دانند.
بنابراين مجسمه به عنوان حجمي ترين هنر در ميان ديگر هنرهاي تجسمي همواره امكان هر چه بيشتر براي كساني دارد كه مي خواهند مردم را به طور مستقيم با تجسم هنري ايده هاي يك هنرمند آشنا سازند.
اين قابليت مجسمه به عنوان عقايد و ديدگاه هاي هنرمندان كه گاهي در خدمت حكومت ها بودند و زماني بازگوكننده عقايد معنوي از اولين روزهاي تمدن شهري تا به امروز سير مستمر و پويا داشته و اگر در دوره هاي گوناگون تغيير چهره داده، اما كاربرد آن متحول نشده است.از اين رو وقتي جامعه شناسان شهري و معماران و طراحان فضاهاي عمومي در شهرهاي مدرن به مسئله كمبود هويت قومي و ايجاد تفاهم بين اقشار مختلف ساكنان در شهرها مي خواهند بپردازند، به سرعت به راه حل باستاني مي رسند؛ يعني مجسمه در ميادين كه همانا بازگوكننده هويت در شهرهاست.شايد نزديك به سه هزار سال در تاريخ معماري بايد سپري مي شد تا مجسمه ها از بناهاي عظيم جدا مي شدند و به طور كاملاً مستقل در ميادين شهري خودنمايي مي كردند و بايد پانصد سال از رنسانس اروپايي مي گذشت تا امروزه هنرمندان مجسمه ساز در فضاهاي عمومي مجسمه ها را آن طور كه مي خواهند باشند و نه آن طور كه بايد باشند، بسازند و در برابر عابرين هر روزه، در شهرها قرار دهند تا جادوي جاودانگي هنر هر روزمرگي را از دل شهروندان بزدايد.
چرا شهر؟
بهتر است بگوييم چرا ميدان؟ در واقع فضاهاي عمومي و مهم ترين آنها يعني ميدان، بهترين مكان براي نصب مجسمه ها در شهرهاست. اين فضاها مي تواند ورودي يك ساختمان بلندمرتبه باشد يا تقاطع چند خيابان اصلي و فرعي. در هر كدام از گزينه هاي شهري كه مجسمه در آنجا قرار مي گيرد بايد دو اصل كاربري مجسمه و هويت بخشي آن تأمين شود تا مجسمه هاي شهري امكانات بالقوه خود را براي مردم يا همان مخاطب عامشان بروز دهند.مجسمه ها در محل هاي گذر عامل هاي ايستگاهي تلقي مي شوند كه به واسطه شأن و مرتبه هنري شان هر كدام ارتباط خاصي با عابرين برقرار مي سازند. تعدادي از مجسمه ها حكم شناسنامه هويتي يك ملت يا ساكنان يك شهر را به خود مي گيرند؛ كاركردي كه در گذشته طاق هاي نصرت به عهده داشتند. گاهي نيز يادآوري پيروزي ها و دلاوري هاي يك قوم محسوب شده و سمبلي تجسمي از نسلي به آيندگان است. مجسمه هاي تفكر برانگيز، مجسمه هايي كه روحيه اي طنز يا شادي را در مخاطب ايجاد مي كنند.مجسمه هايي كه انسان ها را به لحظه اي ايستادن و نگاه كردن، دعوت مي كنند تا شتاب پرگذر زندگي شهري بررفتار آنها مسلط نشود و مجسمه هايي كه فقط بازگوكننده هنر هستند، همگي در برگيرنده يك ايده كلي و مهم در زندگي شهري قلمداد مي شوند و آن ارائه يك هويت مشترك به ساكناني متفرق است.
011052.jpg
چرا سمپوزيوم؟
سمپوزيوم مجسمه در يك كلام يعني حضور مجسمه در برابر مردم. نوعي هنر اجرا كه در آن هنرمند خلاقيت خود را در دوران ساخت مجسمه به مردم نشان داده و سه عامل هنري يعني اثر هنري (مجسمه)، هنرمند و مخاطب در يك فضا با يكديگر تلاقي مي كنند تا به يك معناي واحد برسند و آن هويت است.
از اين رو مردم شهرها فقط نيازمند مشاهده مجسمه هاي بي روح نيستند كه نمي دانند از كجا و چه طور سر از شهر آنها در آورده است، بلكه در دوران برگزاري سمپوزيوم از نزديك مشاهده مي كنند كه چطور هنرمند، مصالحي را انتخاب مي كند تا به بهترين شكل ممكن ايده اوليه او را تجسم بخشد. سپس هر روز كه مي گذرد هنرمند از روح خلاقانه خود در دل مصالح بي روح مي دمد تا با حذف اضافات، تركيب مناسب و فرم گيري زيبايي شناسانه مجسمه به وجود آيد.
در هر روز مردم شاهد يك رويداد هنري هستند و از نزديك مشاهده مي كنند مجسمه از كجا مي آيد، مجسمه سازها چگونه كار مي كنند و چه شد كه مجسمه به يادگار از آن روزهاي خوش خلاقانه در شهرشان به يادگار مي ماند. از آن روز است كه هويتي مشترك (سمپوزيوم و اهدافش) عاملي مي شود تا نسل ها از آن در شهرشان صحبت كنند.
چرا شهرداري؟
اولين سمپوزيوم مجسمه سازي در سال۱۹۵۹در كنار معدن سنگي در اتريش برپا شد و سمپوزيوم هاي جهاني ديگر همواره از وجود معادن سنگ به عنوان مصالح اصلي خلق مجسمه بهره جسته اند. اما به غير از مواد اوليه، مجسمه سازان به فضا و حمايت  كننده مالي براي بروز و ارائه آثارشان نيز نيازمند هستند.
بنابراين شهرداري ها كه وظيفه ترويج فرهنگ و هنر در شهرها را به عهده دارند و مبلغ هويتي متعالي در ميان شهروند به حساب مي آيند بايد فضا و امكاناتي را مهيا كنند تا مجسمه ها بين حس هنرمندانه و نياز معنوي مردم پلي ارتباطي بشوند.براي ثبت و اهميت دادن به اين جريان مستمر نياز است طي آئيني برنامه ريزي شده از تعدادي مجسمه ساز دعوت شده يا مسابقه اي ترتيب داده شود تا در زماني معين با طرح هاي از قبل انتخاب شده در مكاني كه شهرداري براي آنها فراهم كرده در برابر ديدگان كنجكاو و نيازمند مردم، خلاقيتي هنري را تجسم كنند و باور كنند حلول و ظهور هنر در دوران مدرن عاملي آرام بخش و پويا براي مردمي است كه در شهرهاي ناپايدار امروزي مدام در حال تغيير، بي ثباتي و نگراني به سر مي برند.
آنها نمي دانند آينده چه مي شود و رسانه هاي گروهي بر اين تنش مي افزايند.بخشي از وظيفه شهرداري ها در ايجاد فضاي امن شهري در همين سمپوزيوم ها و فضاهاي هنري عمومي متجلي مي شود. آنجا كه مردم در جريان قرار مي گيرند كه شهرداري با بودجه اي مناسب و با بهره گيري از كارشناسان با سابقه هنري و هنرمندان صاحب نامي همچون دكتر مهدي حجت،  عباس كيارستمي، يواف دارش، پرويز تناولي و غلامحسين ديناني از خيل آثار ارائه شده، آنهايي را برگزيده اند كه روح و هويت تهراني و ايراني همخواني داشته باشد و بعد از پايان كارشان آثار به جا مانده از اين سمپوزيوم با ظهور بهار طبيعت در تهران، فصلي نو در هنر مردمي ايران زمين شكوفا كند.

نگاهي به سمپوزيوم  مجسمه سازي در ايتاليا
پلي ميان فرهنگ 
011004.jpg
كشور ايتاليا پيوند ديرينه اي با هنر مجسمه سازي دارد و از گذشته هاي دور تا به امروز هنرمندان مجسمه ساز و پيكرتراش بسياري را در دل خود پرورانده است.
امروز اگر نامي از هنر مجسمه سازي به ميان مي آيد ابتدا كشور ايتاليا و آثار هنرمندان بي بديل آن به اذهان متبادر مي شود.پيكره حضرت موسي ساخته ميكل آنژ، با آن همه شكوه و عظمت تنها يكي از آثار هنري دوره اوج رنسانس در ايتاليا است كه هر بيننده اي را به خود مجذوب مي كند.خشم عظيمي كه مي رود از چشم ها و پيكر حضرت موسي بيرون بريزد، با چرخشي كه ميكل آنژ به سر او داده است، بيان روشنتري به خود گرفته است. مجسمه داود، شاهكار ديگر ميكل آنژ كه در گالري آكادمي فلورانس نگهداري مي شود، نماد شهر فلورانس در منطقه توسكانياي ايتالياست و هر سال يك ميليون و 200هزار نفر براي تماشاي اين شاهكار هنر مجسمه سازي از گالري آكادمي فلورانس ديدن مي كنند.
ايتاليا مي خواهد براي هميشه زيبايي اش را حفظ كند و بر آن بيفزايد، بنابراين هر ساله در شهرهاي مختلف اين كشور سمپوزيوم هاي بين المللي مجسمه سازي مختلفي برگزار مي شود و هنرمندان سراسر دنيا را براي هر چه بيشتر زيباتركردن شهرهاي خود فرا مي خواند تا با استفاده از ابزار و مصالح مختلف بر غناي هنري شهرهاي خود بيفزايد، چرا كه مي داند برپايي اين سمپوزيوم ها گذشته از زيبايي شهرها و جلب هر چه بيشتر گردشگران سراسر دنيا، به رشد و توسعه اقتصادي آن نيز كمك مي كند.
تنها صف هاي كيلومتري در برابر كليساها و معابد باستاني رم نيست كه از گردشگران خارجي تشكيل شده است. گردشي در شهرهاي اين كشور شما را با دنيايي از نبوغ هنري هنرمندان مواجه مي كند. تنديس شگفت انگيز داوود و موسي، مجسمه هاي مرمرين و ... هيچ گاه ديدگان مشتاق تماشاگران را خسته نمي  كند.
البته هنر مجسمه سازي اين كشور در حد دوران باستان و عصر رنسانس باقي نمانده است و امروز اكثر كشورهاي جهان با اشكال و احجام گوناگوني آراسته شده اند تا فضاي خشك شهري را تلطيف كنند.
چشم هر شهروندي كه به يك تنديس در هر قالبي از رئاليست گرفته تا پست مدرن بيفتد، كمترين پيامد آن يك حظ روحي و در نهايت واداشتن به تفكر است.
روال برگزاري تمامي سمپوزيوم هاي بين المللي تقريباً  مشابه يكديگر است؛ مجسمه ها در مدت زمان مشخصي در برابر ديدگان مردم و هنرمنداني كه سمت داور مهمان را دارند ساخته مي شوند، مجسمه هاي ساخته شده معمولا به اسپانسر ها (حاميان مالي) تحويل داده مي شود، دستمزد مناسب به مجسمه سازان پرداخت مي شود و معمولاً  در طول برگزاري سمپوزيوم امكاناتي مانند غذا، محل اقامت مناسب و حمل و نقل براي آنها در نظر گرفته مي شود.
به اين ترتيب برگزاركننده سمپوزيوم بعد از گذشت چندين روز، ده ها مجسمه زيباي هنري از هنرمندان سراسر دنيا در اختيار دارد كه مي تواند به يك باره در مناطق مختلف شهر نصب شود.
سمپوزيوم بين المللي مجسمه سنگي رينو جيانيني تنها يكي از ده ها سمپوزيومي است كه هر ساله در منطقه كارارا ايتاليا برگزار مي شود.
سمپوزيوم مجسمه هاي سنگي يك نمايشگاه عمومي از تمامي حركت هاي هنري ناديده گرفته شده معاصر است كه طي آن پيكرتراش ها با كمك ابزارهاي جديد و تركيب آنها با روش هاي پيكرتراشي سنتي به حكاكي سنگ ها مي پردازند.
مركز اين سمپوزيوم در نواحي معدني و سنگي پيترا سانتا و كارارا است. سمپوزيوم مجسمه هاي سنگي در نقاط مختلف جهان برگزار مي شود و اغلب زبان ايتاليايي به عنوان زبان رايج مشترك سمپوزيوم پذيرفته مي شود.
تكنولوژي برش الماسي جديد و ابزار پنوماتيك بادي، سرعت و ضرب آهنگ كار روي سنگ ها را تغيير داده است و پيكر تراش ها اغلب براي يادگيري روش هاي سرعتي و قدرتي سنگ تراشي به ايتاليا مي روند و براي استفاده از مهارت و توانايي خود در تبديل سريع يك ماده سخت و مقاوم به يك قطعه هنري، در سمپوزيوم شركت مي كنند.
آغاز ماجراي سمپوزيوم مجسمه سنگي به سال 1959 در اتريش بازمي گردد كه كارل پرانتل پيكرتراش به همراه چند پيكرتراش ديگر در معدن سنگ سنت مارگارتن كار مي كردند و انگيزه آنها توانايي انجام كار روي سنگ ها و پيكره هايي در حد و اندازه  بناهاي يادبود و آثار تاريخي بود و اين كاري خارج از توان مالي هنرمندان شركت كننده بود.
از آن زمان به  بعد هر ساله سمپوزيوم هاي مجسمه سازي در اكثر نقاط اروپا بويژه در كارارا و همچنين در كشورهاي ديگري نظير مصر، ژاپن، تايوان، چين و كره جنوبي برگزار مي شود كه منطقه اسكانديناوي در برگزاري سمپوزيوم هاي سنگ گرانيت سابقه اي طولاني دارد و ايالات متحده آمريكا نيز از قافله عقب مانده است.
سمپوزيوم مجسمه سازي با چوب يكي ديگر از ده ها سمپوزيومي است كه در ايتاليا برگزار مي شود.
اين سمپوزيوم هر ساله در فصل تابستان و در منطقه باردونكيا برگزار مي شود و مجسمه سازاني كه با چوب كار مي كنند از سراسر دنيا به اين منطقه دعوت مي شوند.در سمپوزيوم چوب سال۲۰۰۴ باردونكيا، يك هنرمند ايراني نيز در جمع هنرمندان ساير كشورها حضور داشت.
جمشيد مراديان كه تاكنون تجربه حضور در چندين سمپوزيوم بين المللي مجسمه سازي را دارد، در اين دوره از سمپوزيوم باردونكيا در كنار ديگر هنرمندان دنيا به خلق اثري با موضوع فرهنگ كوهستان و ورزش هاي زمستاني پرداخت.
مراديان درباره تجربه خود از اين سمپوزيوم مي گويد: تم اصلي اين سمپوزيوم فرهنگ كوهستان و ورزش هاي زمستاني بود كه آثار خلق شده در المپيك زمستاني سال۲۰۰۶ تورين مورد استفاده قرار گرفت.
در اين سمپوزيوم بيشترين تعداد هنرمندان را ايتاليايي ها تشكيل مي دادند و محل سمپوزيوم نيز در خيابان ها و درست در معابر عمومي قرار داشت. مردم ساعت ها وقت خود را صرف تماشاي تولد آثار هنري مي كردند.
هنرمندان هفت روز روي آثار هنري خود كار كردند و روز هشتم كارها به پايان رسيد. كار من در دفتر مركزي سمپوزيوم قرار گرفت و در سال 2006 به منطقه تورين و محل برگزاري المپيك حمل شد.
اين هنرمند پيكرتراش همچنين در هفتمين سمپوزيوم بين المللي چوب كه در منطقه كوردو ايتاليا برگزار شد، شركت داشت و مجسمه اژدهاي ايراني را ساخت.
اين سمپوزيوم تابستان هر سال و با حضور 15 هنرمند مجسمه ساز از سراسر دنيا در كوردو ايتاليا برگزار مي شود.
مراديان درباره حضور خود در هفتمين سمپوزيوم چوب ايتاليا كه تابستان امسال برگزار شد، مي گويد: اين سمپوزيوم با موضوع جادوي چوب برگزار مي شود و هنرمندان طي هفت روز با ارائه آثار خود در ابعاد يك مترو نيم در پنجاه سانتي متر با هم به رقابت مي پردازند.
وي ادامه داد: افتتاحيه اين سمپوزيوم در برابر كليسايي انجام مي گيرد و برنده اين مسابقه نيز 1500 يورو جايزه دريافت مي كند.
مراديان معتقد است اين سمپوزيوم ها، دانشگاهي براي هنرمندان است كه با تجارب و تكنيك هاي مختلف هنر مجسمه سازي دنيا آشنا مي شوند.
برگزاري سمپوزيوم هاي مجسمه سازي ايتاليا در تمام فصول سال و متناسب با هوا ادامه پيدا مي كند.فصل زمستان، زمان مناسبي براي خلق مجسمه هاي برفي است كه ايتاليا اين فرصت را نيز غنيمت مي شمارد و با حضور مجسمه سازان دنيا سمپوزيوم مجسمه هاي برفي را برگزار مي كند.
سمپوزيوم بين المللي مجسمه هاي برفي چندي پيش در شهرهاي اينيچن و سنت ويجيل ايتاليا و از سوي آژانس هاي توريستي اين دو شهر برگزار شد.
در اين سمپوزيوم، شركت كنندگان در انتخاب موضوع كار خود آزادند و به هر شركت كننده يك بلوك برفي به ابعاد 27 متر مكعب داده مي شود.همه هزينه هاي لازم براي حداكثر سه نفر در هر گروه طي هشت روز برگزاري سمپوزيوم به عهده برگزار كننده است و به تمام گروه هاي شركت كننده هزينه مسافرت به محل مسابقات پرداخت مي شود.
مجسمه سازان مجسمه هاي خود را با استفاده از برف، يخ و آب مي سازند و در پايان كار، ميهمانان حاضر در پاتوق هاي توريستي مختلف و همچنين مردم محلي به دلخواه و سليقه خود به مجسمه ها رأي مي دهند و جوايز به سه گروه كه بيشترين رأي را در هر دو شهر اينيچن و سنت ويجيل به دست آورند، اهدا مي شود.

هنر
اجتماعي
انديشه
سينما
علم
كتاب
شهرآرا
|   اجتماعي  |  انديشه  |  سينما  |  علم  |  كتاب  |  شهرآرا  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |