...برافشانيم گل تا بيا
براي غنيمت فرصتي نوروز ، تعطيلات
يكساله برنامهريزي
...برافشانيم گل تا بيا
ايرانيان ملي جشن نوروز ، استقبال به
بگردانيم جان مشام در گل اين عطر تا بيا
و خير و رحمت باران.باران و شكوفه مژده با است ، رسيده راه از بهار
ميگيرد تن از خستگي.ميكند بدل را خود جامهكهنه طبيعت ، .گلسرخ شميم
چنين و پرطراوتمينشيند شاخههاي بر كه است بلبل آنگاه.نوميشود و
:ميخواند
باد خوبي و خير به نسرين و گل رسيدن
آورد صفا سمن آمد ، شادوخوش بنفشه
گذشته آييني ، جشنهاي در.است نو زمان تولد و كهن زمان مرگ جشن نوروز
زندگي به جاودانه ، حالي به زمان و ميكنند ديدار حال زمان در آينده و
با ميشود ديگر صحنهاي جهان ، .ميبازد رنگ فرديت.ميشود بدل ناب ،
فروردين ، جشن كهن ، آيين و سنت براساس.نامعمول و خاص صحنهآرايي
جشن و..زميني وجهان گيتي به مينوي جهان و آسمان از فروهرهاست جشن
طبيعتو آفرينش با كه انسان آفرينش.است وميلاد آفرينش جشن فروردين ،
تنها باستان ، ايرانيان آييني جشنهاي ميان در.است همزمان بهار آغاز
زنده همچنان اسلام ، از پيش دوران از كه است نوروز عيد و فروردين جشن
دين هر از و جهان كجاي هر در ايرانيان و است مانده جاي بر پرمايه و
.ميآورند جاي به كمال و تمام را آن مراسم آيين ، و
چيست؟ در (فروردين جشن) نوروز ماندگاري رمز راستي به
ميان در كه دارند خصلتهايويژهاي و مناسبتها عموما آييني جشنهاي
-ريشههايمذهبي عيد ، يا جشن ويژگي مهمترين.مشتركاست اقوام اكثر
معناي به جشن واژه.ميبخشد ازتقدس هالهاي آن به كه است آن اساطيري
رنگ كه خاصي ملي واقعه به جشن حال ، عين در.است وستايش پرستش
يا جشن ديگر مناسبت سرانجام ، و دارد تعلق است گرفته خود به اسطوره
(1).است طبيعت با آن رابطه عيد ،
و مناسك معناها ، ارزشها ، اين تمامي از گنجينهاي نوروز جشن
پيامآور و زيبايي و شكوه نماد برايايرانيان ، ماه ، فروردين.آيينهاست
روز نوروز ، نخستين جشن گزينش.است پيروزي و شادي و اميد مهربانيو
و هوشياري ذوق ، از راستينشانهاي به ربيعي ، اعتدال نقطه و بهار
.ايرانياناست خردمندي
آمدن با نواحي پارهاي در و فيروزها حاجي افتادن راه با نوروز ايام
و شادي پيكهاي عنوان به شهرها ، به روستاها از خوان نوروزي دستههاي
كردن سبز و تكاني خانه و سوري چهارشنبه پرهيجان مراسم با آنگاه
نو رخت با تحويل ساعت در و ميشود آغاز خانهها در مختلف دانههاي
و آجيل و ميوه و شيريني انواع صرف و هفتسين سفره دور نشستن و پوشيدن
ميرسد خود اوج به دادنها عيدي و گفتنها شادباش و بازديدها و ديد سپس
.ميشود آنتكميل خاص شاديهاي و بازيها و سيزدهبدر با سرانجام و
و ذهن در ما ، شعر در ما ، ادبيات در ما ، اجتماعي تاريخ در نوروز
.جشنهاست مردميترين و مليترين ما ، مردم تودههاي زندگي
و ميآوردند حساب روزبه شصت و سيصد را سال كهن ، دوران در ايرانيان
باقي سال از كه ساعتي چند و روز وپنج بود روزه سي آنها ماههاي
و نيك پنجروز يا و وه پنجه را آن و ميآمد حساب به جزونوروز ميماند ،
روز ده يعني نو سال اول روز باپنج را روز پنج اين.ميناميدند خوب
به دنيايديگر در كه آنها نياكان ارواح كه بودند آن وبر ميگرفتند جشن
فرود زمين به است طبيعت تولددوباره روز كه روز ده اين در ميبرند ، سر
از و ارزانيميدارند شادي و خوشبختي و بركت خود بهخاندان و ميآيند
دوستي و مهر و آرامش و صفا صلحو خانوادهها در ميبايست روي اين
بركتو خاندان ، به و گردند شادكام آسماني تامهمانان باشد برقرار
روز نياكان ، جشن روز چندروز ، اين پس.بخشند نيك فرزندان و فراواني
وكاشانه خانه و پوشند نو لباس ميبايست جشن دراين و بود تولد و زايش
ظروف و كنند تكاني خانه دهندو زينت گياه و گل با و كنند تميز را
اتاقيرا نيز و كنند نو را آنها و بشكنند را ظروفسفالي بهويژه قديمي
آسايش براي را آن بيارايندو نوروزي خوان و سبزه و گياه و گل با
.كنند آماده آسماني مهمانان
آن بر و ميكردند سبز سودمندرا غله نوع هفت بذر نوروزي ، جشن از پيش
به گياه آن سال آن در آيد ، بار به شادابتر آنها از كدام هر كه بودند
.ميكند رشد فراواني و خوبي
آييني مفهوم و معنا ايراننيز در دين تغيير از پس حتي فروردين ، جشن
به را خود جاي كهن نمادهاي پارهاي وفقط نداد دست از را خود
و ايجادشد شكلي دگرگونيهاي وقايع برخي در.داد نمادهايجديد
را باستاني وقهرمانان شخصيتها جاي اسلامي قهرمانان و شخصيتها
روايات مطابق و گرفتند يكي نبي سليمان رابا جمشيد چنانكه گرفتند ،
زمان از است ، اسلاميشده دوران در نوروز از كه يادي كهنترين شيعي ،
،[ آنان سقم و صحت از صرفنظر] روايات بنابرهمين و است (ع)علي حضرت
كه است روزي نيز رسيدو خلافت به (ع)علي حضرت كه است روزي نوروز
حضرت بر وحي نزول و (ص)پيامبر بعثت نيزروز و داد روي غديرخم واقعه
امثالهم ، ..و (ع)ابراهيم حضرت دست به بتها شكستن حتي و (ص)محمد
.شد داده نسبت نوروز به همه
چنانكه.تغييرشكليافت ديگر گونهاي به نيز مراسم از بسياري
و مينهند قرآن هفتسين ، سفره بر جاياوستايزرتشتيان به مسلمانان
نياكان و پاكان فروهرهاي با ديدار جاي به يا و ;تورات هم يهوديان
.ميروند امامزادگان و (ع)امامان مزار زيارت به گذشته در
در كه ميكند ابنعباس ، نقل خود جد از روايتي در علي عبدالصمدبن
و آوردند هديه (ص)پيغمبر براي بود ازحلوا پر كه سيمين جامي نوروز ،
كه پرسيد.است نوروز روز امروز:گفتند چيست؟ اين كه پرسيد حضرت آن
روز اين در آري:فرمود.است ايرانيان بزرگ عيد:گفتند چيست؟ نوروز
:فرمود چيست؟ عسكره:پرسيدند.كرد زنده را عسكره خداوند كه بود
به سر و كرده ديار ترك مرگ ترس از كه بودند مردمي هزاران عسكره
را آنها مردند ، سپس و بميريد ، :گفت آنها به خداوند و نهادند بيابان
كه روست اين ازببارد آنها كهبه فرمود امر را ابرها و كرد زنده
را وجام كرد تناول حلوا آن از سپس شده ، رسم روز دراين آب پاشيدن
(2).بود نوروز ما براي روزي كاشهر:گفت و كرده قسمت خود اصحاب ميان
نوروز تسميه و پيدايش
آن و [ فرورديان]فروردگان نام به داشتهاند جشني باستان ايرانيان
واقع در ميشد گرفته سال پايان در فروردگانكه ميكشيده ، طول روز ده
ابوريحانبيروني چنانكه ;شادي و جشن نه بوده ماتم عزاو روزهاي
ماه آخر در:گويد نزدسغديان در سال آخر روزهاي همين درباره
نوحهسراييكنند و گريه خود قديم اموات براي اهلسغد دوازدهمخشوم
ها آشاميدن و خوردنيها مردگان ، براي و بخراشند را خود چهرههاي و
ميآمد ، آن از پس كه نوروز جشن سبب همين به ظاهرا و (3).گذارند
است بوده بزرگان شادي روز ميشده ، محسوب سال اول روز كه آن بر علاوه
.[ ص 7377 گاهشماري]
آغاز بدان نو كهسال روزي يعني تازه و نو روز معني به را نوروز
نوروز پارسيان ، رسمهاي از:ابوريحانگويد.ميدانستهاند ميشود ،
نونام روز جهت اين از و ماه فروردين از است نخستينروز چيست؟
(4).است نو سال پيشاني زيراك كردند
اساطير از چند هر شدهكه نقل بسيار افسانههاي نوروز پيدايش درباره
آن انتساب قدمت همچنين و نوروز تسميه اخباروجه آن تواتر اما است ،
.ميگردد آشكار نيك آريايي بهاعصار
ايام همان مختص ميشدكه نواخته خاص نواهايي نوروز ايام در همچنين
در رسم اين و ميپاشيدند آب يكديگر به مردم نوروز بامداد دربود
متداول شكر دادن هديه ديگر است ، بوده رايج نيز اسلامي نخستين قرنهاي
نقل چند افسانههايي امر دو اين علت شرح براي اسلامي نويسندگان.بود
تا رسم اين و (5).برميافروختند آتش نوروز شب در همچنين.كردهاند
رسم اين كه كسي نخستين و يافت ادامه بينالنهرين در نيز عباسيان زمان
(6).است بابكان اردشير پسر شاپور پسر شجاع هرمزد نهاد را
فروردين واژهشناسي
:است آمده چنين فروردين واژه درباره دهخدا فرهنگ در
و فرورتينام پارسيباستان از ماخوذ فرورتن پهلوي زبان در فروردين ،
معني به جمعا و است اضافي حالت فرورتي ، در كلمه مونث جمع آن
نسبت بنابراينينعلامت.است پارسيان فروهرهاي و فروردهايپاكان
شمسي سال اول ماه نام.[ معين دكتر تصحيح به برهان حاشيه از].نيست
بروج از است اول برج آن و حمل برج در است آفتاب بودن آن و باشد
ميوزد ايام اين در و است مغرب باد كه دبور باد و فلك دوازدهگانه
باشد برج اين در آفتاب وي سرتاسر كه راست حمل برج ماه اين(برهان)
.[ خيام نوروزنامه]
جهانفر فروردين ماه از گرفت
كشور هفت شد برين چوفردوس
عنصري
گيرند صحرا ره مردم كه است آن وقت
است فروردين و بهارآمد كه اكنون خاصه
سعدي
و امور تدبير و است بهشت خازنان از كه هست هم فرشتهاي نام فروردين
است متعلق بدو شود ، واقع فروردين روز در و ماه اين در كه مصالحي
.[ برهان]
ماه از روز اين در و شمسي ماه هر از باشد نوزدهم روز نام فروردين
آنها نزد كه كلي قاعده بنابر.عيدكنند و سازند جشن فارسيان فروردين
بايد باشدعيد داشته را ماه همان نام كه ماهي هر از هرروز است ، جاري
(7).كرد
فروردين روز و است فروردين
تلقين كند همي طرب و شادي
سعد مسعود
در گويي.است سنتيجاويد نوروز ، كه كرد اذعان ميتوان جرات به امروز ،
كران تا كران در مردم زنده جويبارهاي تكافتادهو چشمههاي جشن ، اين
و جوشش احساسمشترك ، نوروز ، در.ميپيوندند هم به و ميشوند ايرانجاري
رودي به و مييابد گسترش و ژرفا مردمما جانهاي و دلها در آفرينش
.ميشود پويابدل و خروشان
:منابع
عظيما نازي / سوم دفتر آفرينش ، جشن نوروز ، (1
ص 325 / بيروني ابوريحان /آثارالباقيه (2
ص 235 آثارالباقيه ، (3
ص 235 همايي ، تصحيح التفهيم ، (4
ص 386 ج 1 ، الارب ، بلوغ (5
ص 218 آثارالباقيه ، (6
دهخدا لغتنامه (7
براي غنيمت فرصتي نوروز ، تعطيلات
يكساله برنامهريزي
بنهيم تازه سال در گام شاداب روحيهاي با و نكنيم خسته را خودمان
است فرصتي روحيه ، دگرگوني.است همراه طبيعت شادابي با سال آغاز
بكنيم نگاه بهعباراتي.ارادتها عرض و ديدارها تجديد و استراحت براي
با همراه و پربار ميشودسالي مشاهده تبريكي هركارت در معمولا كه
بايد ديگران از بيش آرزو اين برايتحققميكنيم آرزو برايتان نشاط
گرفتار قدر آن ما هممانند ديگران.كرد اتكا خود زندگي و كار برروش
.بكنند بهما كمكي نتوانند كه هستند
پيداست بهارش از.ميشود شروع فروردين 77 اول از كه است راه در تحولي
نگاه سرپا را خودمان بتوانيم تا است نياز بيشتري كوشش و بهكار كه
مالي دشواري.بكاهيم است كشور اقتصاد دامنگير كه مشكلاتي از و داريم
هزينه دولت وقتي.نيست جدا ماليخانوادهها مشكل از وجه بههيچ دولت
قدرت و شد خواهد سرازير كمتريبهبازار پول طبعا ميشود ، متقبل كمتري
.كرد خواهد كمتر را جامعه درآمدزايي
گذشته عملكرد درباره كه است فراهم فرصتي همه براي نوروز هفته سه دو
سفر از كوفته و خسته نبايد.كنيم تعمق آيندهخودمان ، برنامههاي و
بهره پرنشاط محيط از كه اينبشود صرف بايد كوششها تمام.برگرديم
.بشود بهتريهمراه روحيه با بايد تازه سال در كار شروع.شود گرفته
!كنيم نگاه بهگذشته بايد چرا
سال هر در انسانهااست آينده راه چراغ گفتهاندگذشته قديم از
دلايل ميتواند آنها بازنگري كه ميكنند كسب را شيريني و تلخ تجارب
.بنماياند را پيروزي و شكست
آستانه در اكنون و است رسيده بهپايان بود كه مشقتي هر با گذشته سال
زندگي و كار عرصه در روشهايمان اصلاح.قرارگرفتهايم تازه فصلي
دست از نبايد را فرصت اين.بدهد نويد بهما را بهتري آينده ميتواند
.داد
در داشتيم ، اقتصادي قلمرو در كه دشواريهايي همه با گذشت كه سالي در
روبهرو اميدواركنندهاي و متفاوت وضعيت با واجتماعي ، فرهنگي عرصههاي
بيشتر برقانونمداري مبتني كه است ظاهرشده برابرمان در فضاييشدهايم
.است فراتري انضباط و نظم و
بهسطح دربسته اتاقهاي از اجتماعي بحثهاي دامنه توسعه براي فرصتي
عادت.نگيريم كم دست را توفيق اين.است فراهمآمده خيابان و كوچه
.ببريم پيش بحث و طريقصحبت از را ايدههايمان و عقايد كه كنيم
سال پرنشاطاول روزهايكنيم تمرين را كار اين خانواده در ميتوانيم
.است تمرين اين براي خوبي موقعيت
تدارك كه برنامهاي هر كه رسيد تفاهم بهاين خانواده اعضاي با ميتوان
حقوتوي.باشد خانواده اعضاي اكثريت خواست و راي بر ميشودمتكي ديده
ميتوان دارد مناسب توجيه كه جاهايي در اما بهجايخود ، مادر و پدر
عرصه در كه آموخت بهآنها و اهميتداد نيز كوچكترها بهپيشنهادهاي
ميگذرد بهعقايدديگران دادن اهميت مسير از تنها كمال راه نيز ، زندگي
رامال ديگران غم و شادي آنكه مگر شد نخواهد حاصل پرنشاط زندگي و
تنها را خودمان سختيها بروز هنگام صورت ، اين غير در.بدانيم خودمان
.گذاشت نخواهد پيش پا كمك براي كسي و خواهيميافت
بريزيم آينده براي مدوني برنامه
خود اهداف و برنامهها هركاري از پيش كشور ، كل بودجه تدارك براي دولت
ادارات و بودجه و برنامه سازمان در كارشناس هزاران.ميكند مشخص را
برنامهها رئوس تا ميكنند صرف خودرا دولتيوقت نهادهاي برنامه و طرح
ضروري اجرا مرحله در كه هزينههايياست برآورد بعدي كار.كنند مشخص را
.است
مختلفي نهادهاي سوي از و ميآيد كاغذ برروي بشود بايد كه آنچه تمام
تعيين مرحله اين در آنها مهم كار.ميگيرد قرار ارزيابي و بررسي مورد
.است طرح هر اولويت و اهميت
در پول اين كه شود دقت بايد دارد ، اختيار در محدودي پول دولت وقتي
براثر هم دولت كه ميبينيم.بشود هزينه محل ضروريترين و مهمترين
يا و بكشد خط پيشنهادها ، از برخي روي ميشود ناچار مالي ناتواني
.بدهد حواله ديگري بهسال را آنها اجراي
دست الگويي بهچنين ميتوان هم خانوار در يكساله برنامه تدوين كار در
بهانجامش مايل كه را مهمي كارهاي رئوس ميتوانند خانواده اعضاي.يافت
مشخص بايد.بشود تعيين بايد روزمره مصرف الگوي.كنند مكتوب هستند ،
كنار خود اصلي برآوردننيازهاي براي مبلغي چه ماه در خانواده كه كرد
.ميماند برجاي درآمدها از مبلغي چه و ميگذارد
برنامهريزي در هم بيشتري دقت ميتواند دارد ، ثابتي درآمد خانواده اگر
مانور قدرت كه كرد برآورد ميتوان مشخص بهطور.آورد بهعمل يكساله
در هزينهها در خويشتنداري و زيادهروي وحد است حد چه تا خانواده مالي
.كجاست
خانوادهها مالي مانور برقدرت اخير سالهاي در خريد قدرت كاهش شك بدون
نيز عادي دخل و خرج براي آنها از بسياري.است گذاشته منفي تاثير
در مطلوبي چشمانداز يكساله ، برنامه تدوين بنابراينهنگام.دارند مشكل
خانواده و ميخورد خط پيشنهادي ازطرحهاي بسياري.نميگيرد قرار برابر
.بدهد در تن اجتماعي رفاه از برخورداريخود سطح كاهش با كه است ناچار
بهتر موقعيت بهسوي راههايي جستجوي در
خانوارهاي در هزينهها و درآمدها نابرابري زمينه در كه مسايلي همه با
هر كه مركزي بانك كارشناسان تاييد عليرغم و ميشود گفته كشور شهري
ميكند ، خرج درآمدش از بيش ريال هزار ماهانه 200 حداقل شهري خانواده
.ماند غافل خانوادهها استفادهنشده توانمنديهاي از و شد مايوس نبايد
و تمنيات از كاستن درآمد ، و هزينه كردن برابر براي راه آسانترين
و خانواده رشد از بخشي حقيقت در.نيست توصيه قابل كه خواستهاست ،
وجود نيز ديگري راه امااست تازه تقاضاي كردن مطرح گروي در جامعه
افزايش براي راههايي آنيافتن و مينمايد دشوار عمل در البته كه دارد
.است درآمد
.گيرد انجام بايد هم افزونتري كار ناچار بيشتر ، درآمد كسب براي
براي.ميافزايد خانواده مالي بهقدرت كه دارد وجود نيز ديگري شاخصهاي
در.ميآورد بهبار هم هزينهكمتري كوچكتر شهرهاي در اقامت مثال
اختصاص رابهخود كامل حقوق يك مسكن اجاره تنها تهران ، مانند شهرهايي
آسانتري شرايط با هم و است پايينتر اجاره هم شهرستانها در.ميدهد
حاشيه در زميني تهيه كه كنيم توجه.پرداخت ساز و ميتوانبهساخت
آن بخصوص و خانوار هزينههاي ساير.نيازندارد چنداني خرج كوچك شهرهاي
اقتصاد سربار كوچككمتر شهرهاي در ميشود ، ناميده كهبرج چه
رفاه سطح آنكه بدون زندگي ، محل تغيير.ميشود خانوادهها
خانوادهها تا ميآورد فراهم بهتري موقعيت شود ، كشيده خانوادهپايينتر
دور مناطق در دولت كاركنان.برسانند كمك معاشخود بهمديريت بتوانند
هزينهها كاهش كنار در ميكنندكه دريافت افزونتري مزيتهاي افتاده
موارد اين همه.ميكند ممكن را خانواده اقتصاد در دگرگوني
است روشن كه چه آن.بگيرد قرار توجه مورد بايد ساله يك دربرنامهريزي
و ميكنند زندگي مختلفي الگوهاي با كشورمان ديارهايمختلف مردم
و كار محل درست انتخاب.برابرنيست باهم جا همه در زندگي هزينههاي
دارد مهمي خانوادهنقش اقتصاد ساماندهي در كه است اصولي از يكي زندگي
.گيرد قرار توجه مورد بيشتري دقت با بايد جهت بههمين و
نيست كردن خرج براي درآمدها ، همه
و درآمدها زمينه در بيشتر كنون تا معيشت ، مناسب الگوي تدوين در
در بهپسانداز ميل كه ميدهد نشان گزارشها.كردهايم بحث هزينهها
درآمدهاي از بخشي كه نيز مردم دستهاز آن.است پايين بسيار كشورمان
بانكي ازسيستم آنرا تازه ، نياز يا مشكل هر با ميگذارند كنار خودرا
برداشتي پول مجددا نميتوانند كه ميبينيم اغلب و ميكشند بيرون
.بازگردانند رابهحسابشان
سال يك طول در خانواده مالي عملكرد وضعيت بررسي سال ، ابتداي در
تازه برنامه يك تدوين براي كه است كارهايي مهمترين از يكي گذشته
سادهاي موارد شامل ميتواند خانواده مالي ترازنامه.است نياز مورد
مجموعدرآمدها ميتوان.ندارد حسابداري كار در بهتخصصي احتياج كه باشد
كه ميدهد نشان رقم دو اين تفاوتكرد برآورد را يكساله هزينههاي و
مانده عقب نيازها تامين از آنكه يا يافته بهبود ماليخانواده وضعيت
آينده سال تصوير ميتوان كه است ساله يك موقعيتمالي درك با فقط.است
گام تازه سال بهسوي باآگاهي حقيقت در و كرد ترسيم بهدرستي را
.برداشت
از يك كدام كه ميدهد نشان خانوار هزينههاي بهفهرست مجدد نگاهي
و نيفتد اتفاق ميتوانست است ، شده انجام گذشته يكسال در كه هزينههايي
از بخشي رفتن هدر موجب سالگذشته در كه را اشتباهاتي.شود كمتر يا
توجه مهمترينسودمندي اين و كرد تكرار ديگرنبايد است ، شده اندوختهها
اعضاي همه ذهن در بايد كه چيزي.است خانوار گذشته مالي بهتراز
سطح و قانون تابع خانواده خرجهاي اولا كه است اين جابيفتد خانواده
ديگر و دارد نشيب و فراز مختلف بروزوضعيتهاي بهدليل و نيست مشخصي
خانوار هزينههاي كه وبايد نيست كردن خرج براي درآمدها همه كه اين
.گذاشتهشود كنار روزمبادا براي چيزي كه بشود تدوين بهگونهاي
بگذاريم تازه سال در گام بهتري روحيه با
در موفقيت مقدمات از يكي زندگي ، دشواريهاي و مالي مسايل از گذشته
از بامشكلات ، برخورد براي مناسب روحيهاي داشتن زندگي ، شرايط بهبود
بدون.است زندگي فرصتهاي از بهرهگيري بالاخره و موانع برداشتن ميان
و هستند ميرسدكه بهنظر آن از بزرگتر مشكلات و مسائل شاداب ، روحيه
بهاين و ميبازند رنگ خانواده ، اعضاي و شخص توانمندي و امكانات
زندگي شرايط بهبود براي كارساز برنامه يك اجراي يك و ترتيبتدوين
تازه سال در گام پرنشاطي و مناسب روحيه كهبا بهتر چهميشود دشوار
رفع كه روبهروست بامشكلاتي نيز كشور اقتصاد كه باشيم متوجه.بگذاريم
كهدولت دارد برنامههايي با همراهي و جامعه اقشار همه بههمدلي آنها
كاستن خويشتنداري ، كه است طبيعي.ميآورد در بهاجرا شرايط بهبود براي
جامعه افراد همه اگر.است سخت دوران از عبور مستلزم سطحتقاضاها ، از
با ميدارند بر كه نيز گامهايي طبعا رابشناسند ، موجود وضعيت بهدرستي
.گرفت خواهد انجام ازتوانمنديها صحيح استفاده و امكانات درست سنجيدن
.نيست همراه رفاه از بهرهوري سطح كاهش با همواره تقاضا سطح از كاستن
كه لباسي نوع.است تعديل يا و حذف قابل خانوار هزينههاي از بسياري
درست استفاده و است مساله بخش يك آن وكيفيت خريد محل ميكنيد ، انتخاب
مناسب اصول اگر.ديگر بخش دوامبياورد بيشتري مدت كه بهگونهاي آن از
طولانيتري دوره ميتوانيمبراي امكانات و ابزارها از بنديم ، بهكار را
.بياوريم بهبار كمتري هزينه و كنيم بهرهبرداري
مشاهده خانوادهها اقتصاد در را غيرلازمي هزينههاي ميتوان نگاه يك در
خودرو هزينههاي تامين توانايي آنكه بدون تنها مردم از بسياري.كرد
حمل نامطلوب وضعيت كه است درست.آنهستند صاحب باشند ، داشته را شخصي
اما ميكند ، شخصي تملكاتومبيل از ناچار را مردم از بسياري شهري نقل و
از سرمايههنگفتي كردن خارج دركنار اتومبيل داشتن كه داشت توجه بايد
معمولا كه ميدهد افزايش هم را خسارتهايي بروز شانس خانواده ، دست
داريد ، اتومبيل اگر بنابراين.است خارج خانواده عهده آناز تامين
از بسياري.ببينيد تدارك آن رابراي لازم بيمهاي پوشش كه بهتر
اعتبار تمديد دقتدر عدم براثر سال طول در اتومبيل صاحب خانوادههاي
خانواده اقتصاد روي كه ميشوند كشيده بههزينههايي خود بيمهنامههاي
.مياندازد بهخطر را اهداف ديگر تحقق و ميگذارد تاثيرنامطلوبي
|