بيونيك
واختصاصي تستهايسريع توليدكننده
|
ديني جامعه با مدني جامعه نسبت
با جامعه دو اين آيا دينيچيست؟ جامعه با مدني جامعه نسبت:اشاره
در آيا بدهند؟ پوشش را يكديگر ميتوانند آيا مباينتدارند؟ يكديگر
كنند؟ پيدا قوت ميتوانند مدني نهادهاي ديني ، جوامع شدن عرفي فرايند
يا مدني نهادهاي وجود ميتواند ديني حكومت به مربوط تلقي از نوعي آيا
يك در مدني جامعه نهادهاي باشد؟ پذيرا خود در را مدني جامعه تشكلهاي
و مسئوليتها آزاديها ، حقوق ، ميكنند؟ پيدا وضعيتي چه ديني جامعه
ديني جامعه يك در مدني جامعه بنيادي وجه چهار عنوان به مدني خدمات
دارد سعي زير مقاله كه است سوالهايي اينها ميكنند؟ پيدا وضعيتي چه
.بدهد اساسي پاسخ آنها به
مقالات سرويس
محمدي مجيد
در سياسي شناسي جامعه موضوعات محوريترين از يكي مدني جامعه از بحث
و هيوم قبيلهابز ، از انگلوساكسون متفكران هم.است اخير سده چند
توجهجدي موضوع اين به هگل و روسو مثل قارهاروپا متفكران هم و فرگوسن
در مولفههايش و اجزاء از نسبيبسيار تحقق عليرغم بحث اين.داشتهاند
از بحث.است آنهاجاري ميان در هم هنوز امريكايي ، و جوامعاروپايي
تحليل محوريدر مفهوم يك عنوان به آن از كه ميانكساني در مدني جامعه
حقوقي ، شناختي ، جامعه ابعاد گرفتهاندداراي بهره اجتماعي مسائل
دليل به نوشته دراين ما.است ديني و روانشناختي سياسي ، تاريخي ،
آخر بهبعد اسلام جهان مسائل بالاخص و معاصر خاصجهان مسائل به پرداختن
با كلي طور به آن نسبت يا جامعهديني با مدني جامعه نسبت يعني
.داريم دينسروكار
مدني جامعه آيا:هستيم مواجه خاصي پرسشهاي با ما نسبت اين از بحث در
يكديگر ميتوانند مفهوم دو اين آيا دارد؟ ذاتي مباينت ديني جامعه با
-اقتصادي نوسازي جريان ناگزير نتيجه مدني جامعه آيا بپوشانند؟ را
شدن عرفي فرايند در آيا است؟ سكولاريزم ايدئولوژي با هم آن اجتماعي
تلقي از نوعي آيا كنند؟ پيدا قوت ميتوانند مدني نهادهاي ديني ، جوامع
جامعه تشكلهاي يا مدني نهادهاي وجود ميتواند ديني حكومت به مربوط
جزء ميتوان را ديني انجمنهاي و نهادها باشد؟ پذيرا خود در را مدني
مباني) مدني جامعه مباني برشمرد؟ ديني جامعه تشكلهاي و نهادها
نوع كدام چارچوب در (حقوقي و سياسي اجتماعي ، فرهنگي ، فلسفي ، منطقي ،
آزاد ، مطبوعات) مدني جامعه نهادهاي هستند؟ تحقق قابل ديني جامعه
غير ناشران خصوصي ، بانكهاي تجاري ، اتحاديههاي مستقل ، دانشگاههاي
سياسي ، احزاب تعاونيها ، انواع هنري ، و ادبي علمي ، انجمنهاي دولتي ،
و كارگري اتحاديههاي و سنديكاها عمومي ، خيريه موسسات شركتها ،
پيدا وضعيتي چه ديني جامعه يك در (غيردولتي و مستقل ديني نهادهاي
وجه چهار عنوان به مدني خدمات و مسئوليتها آزاديها ، حقوق ، ميكنند؟
كنند؟ پيدا ميتوانند وضعيتي چه ديني جامعه يك در مدني جامعه بنيادي
امروز شرايط در فوق بهپرسشهاي ميكنيم تلاش بخش چند در مقاله اين در
به اشاره عين در بحث اين در.دهيم پاسخ مربوطه وتحولات اسلامي جوامع
.كنيم حفظ را آن تحليلي وجه و بحث اصلي چارچوب ميكنيم تلاش خاص وقايع
تصورات
جريان حاصل و جوامع تحولتاريخي مراحل از يكي را مدني جامعه اگر
جامعه يا بورژوازي جامعه مساويبا و اجتماعي -نوسازياقتصادي
بالاخص جوامع طبيعتا كنيم ، تعريف اقتصادي رقابتآميز بازار بر مبتني
نوع اين مختلف ابعاد و وجوه نهادها ، مباني ، واجد نميتوانند سنتي
و ارادي مستقل ، تشكلهاي بر شامل را مدني جامعه اگر اما.باشند جامعه
در و شده آنتاريخ گرايانه خارج شكل از موضوع اين بدانيم ، داوطلبانه
آن از مراتبي به ميتوان سنتي جملهجوامع از جوامع انواع همه
همه در آنها از بهسطحي بازگرديم نيز مباني سطح به اگر.برخوردكرد
ومقاوله ، قرارداد نوعي از شدن ناشي) منطقي مباني;برميخوريم جوامع
انسان ، بودن مختار بشري ، ذات تحققكامل) فلسفي ،(بودن باز و محدوديت
يا مدينه ارزشها ، ازمبدئيت انساني تفسير حتي يا ارزشها بنيادطبيعي
ارزشبنيادين عمومي ، گستره يابيها ، تمايز انواع)اجتماعي ،(پوليس
عدالت بودن قراردادي مدني ، طريقتشكلهاي از جامعهپذيري عمومي ، مصلحت
و (گروهي) عقيدهعمومي بازتاب قانون اينكه) حقوقي (حق ، همكاري و
و بلكهمحصول است بد نه و خوب نه ذاتا است ، قانون شهروندان تصميمهاي
توسعه قراردادها اعمال از ناشي ايفايحقوق باشد ، خير بايد آن نتيجه
جمعي ، مذاكره انحصار ، ساختارهاي نفي وفاق ، ) سياسي (است نظاماقتدار
و (مسئوليت با آزادي همراهي شفافيت ، درتصميمگيريها ، عمومي مشاركت
در آن (بودن متفاوت حق فكر ، و عقيده اظهار حق انتقاد ، حق) فرهنگي
گفت نميتوان ترتيب بدين.ميخورد چشم به جوامع همه در گوناگون مراتب
جوامع همه بلكه هستند مدني غير يك كدام و مدني جوامع ، از يك كدام
.هستند مدنيت از سطوحي داراي
وجود گوناگوني تصورات مدني جامعه همانند نيز ديني جامعه مورد در
در.است ديندار افراد از مجموعهاي ديني جامعه تصور ، يك براساس.دارد
داشتن اكثريت و افراد سوي از خود كردن تلقي ديندار صرف صورت ، اين
.كرد خواهد كفايت جامعه يك خواندن ديني براي جامعه ، يك در افراد اين
محور را فرد و كرده تعريف پايين از را آن ديني ، جامعه از تصور اين
را آن كه دارد وجود ديني جامعه از ديگري تصور اما.ميدهد قرار
ايجاد قصد به انساني غير منبعي از آن ارزشهاي و ميداند مقدس جامعهاي
فردي فرا و مقدس ارزشهاي و اسطورهها و شده صادر اجتماعي نظامات
از فراتر ذاتي و مستقل هويت يك داراي جامعه نوع اين.هستند آن مقوم
اين در اجتماعي پيوندهايآنست دهنده شكل گروههاي يا افراد تك تك
خير تعيين در گروهها و افراد ميگيرد ، نشات قدسي منابع از جامعه نوع
تك تك ارادههاي از مستقل عمومي اراده ندارند ، نقشي عمومي مصلحت و
مضمحل ديني نهادهاي در سياسي و اجتماعي نهادهاي همه و است افراد
ميشوند ، تقويت مشاركتي فرايندهاي اول ، تصور در مقابل ، در.ميشوند
عمومي سطوح به تشكلها در افراد ارادههاي برآيند ميشود ، تمرين مشاركت
ميشود واقع موثر عمومي مصلحت شكلگيري در عمومي افكار مييابد ، انتقال
.مييابد افزايش نهادها طريق از همگاني مشاركت ژرفاي و گستره برد ، و
تصور با (داوطلبانه و ارادي مستقل ، تشكلهاي) مدني جامعه از دوم تصور
داشت تشكلهايي ميتوان ترتيب بديناست جمع قابل ديني جامعه از اول
كه است تصور قابل تشكلهايي همچنين.هستند ديندار افراد آن اعضاي كه
اين و (ديني انجمنهاي يا روحانيت مثل) دارند ديني مرام و هدف اصولا
عضويتي تشكلها يا نهادها اين در عضويت.نيست تشكلها ديگر وجود نافي
آنها چارچوب در ديني عقايد و آراء تكثر و تنوع ;ارثي نه و است ارادي
گوناگون مشاغل و صنوف در و جامعه مختلف سطوح در آنها ;است امكانپذير
;تشكلهاست در افراد حضور منشاء شخصي ، منافع و علائق ;هستند تحقق قابل
خرده محلي ، جوامع و ملي جامعه نافي ديني جامعه وجود ترتيب بدين
.نيست اجتماعي تجمعهاي و صنوف و فرهنگها ،
اصولا كه است جامعهتودهواري مقتضي ديني ، جامعه از دوم تصور اما
تشكلهاي و گروهها نهادها ، در افراد عضويت هستند ، وار ذره آن افراد
مراتب سلسله يك در ديني تشكلهاي است ، ارادي غير و ارثي آن ديني
دينداري نوع در تفاوت ميگيرند ، قرار عرفي تشكلهاي از فراتر ارزشي
نهادهاي طلبميشود ، ديني مراسم و آيينها در نيست ، همشكلي پذيرفته
بنيان يك بلكه نميگيرند خود ازاعضاي را خويش مشروعيت ديني
هم به ديني نمادهاي قرارميگيرد ، آنها مشروعيت مبناي اسطورهاي
در ميخواهند بلكه نيستند قانع نهادها ديگر با رقابتاجتماعي و سطحي
رقابتي نقش عين در پدري نقش و گيرند ، قرار ارزشي نظر از بالاتري سطح
.ميشود حفظ نهادها آن براي بازيگري و
تاسيس
نظام شكلگيري و مرحلهتاسيس در ديني جامعه هم و مدني جامعه هم
چيزي ;نيست سلبي و منفي مدني ، جامعه از بحث.مطرحميشوند اجتماعي
استقرار و اثبات سپس و موجود وضعيت تحليل پي در بلكه نميكند نفي را
در مدني جامعه تشكلهاي.نداشتهاند وجود اين از پيش كه است نهادهايي
تنظيم و جامعه اداره موضع در بلكه نميگيرند ، قرار براندازي موضع
موضع از دينداران كه ميشود مطرح هنگامي نيز ديني جامعه.هستند امور
نظام با مطابق جامعهاي ميخواهند و گسسته نامطلوب جامعه براندازي
.كنند تاسيس خود ارزشي
هردو ، ديني ، جامعه و مدني جامعه استقرار تاسيس موضع در عنصر مهمترين
نه و) قانوني قراردادهاي ضامن مدني جامعه چارچوب در دولت.است دولت
كردن اجير تجارت ، و كسب در تباني مثل قانون و اخلاق خلاف قراردادهاي
كدام حصول براي خاص وسائل كدام از كه ميكند مشخص ;است (قمار و ابدي
فرهنگ ، سياست ، در را غيرشفاف و غيررسمي بخشهاي شود ، استفاده مقاصد
از است ، شهروندان حقوق ضامن ميكند ، شفاف و رسمي اجتماع و اقتصاد
رامديريت اختلافات.است تكثر حافظ ميكند ، جلوگيري تمركز و انحصار
ايدئولوژيك توليد باز بهابزارهاي را مدني جامعه تشكلهاي و ميكند
هدف كه هستند احزاب اين مدني جامعه چارچوب در.تبديلنميكند خود
رقابت يكديگر با صنوف و شركتها است ، بيشتر قدرت كسب آنها مستقيم
تكثر فشار ، گروههاي و ميشوند سبب را اقتصادي رشد درنتيجه و كرده
.ميكنند راتقويت سياسي
دارد ادامه
انديشه تازههاي
|
سياسي خشونت
دانشگاه استاد باوند دكتر با همشهري گفتوگوي
ايران تاريخ در اجتماعي وسازگاري همزيستي تساهل ، و خشونت:همشهري
خاستگاهي چه در اخيرريشه خشونتهاي و برخوردارند چهخاستگاهي از
دارد؟
قانونگرايي ، نافيقانونمندي ، كلي طور به خشونت:باوند دكتر
ريشه.است سياسي و اجتماعي زمينههاي در تساهلبويژه سازگاري ،
به نسبت كشورها حتي و گروهها ، جريانها افراد ، برداشت به خشونت
ما امروز فرهنگ در كه را خشونت ريشه معتقدم من.دارد امنيتبستگي
دو ايران تاريخ طول در.كنيم جستجو ايران تاريخ در بايد است جاري
مطرح خشونت و تساهل قالب در متفاوت برداشت دو با جريان و روند
.بودهاند
است برخوردار ديرينهاي ازريشه ايران فرهنگ گوهره در كه جرياني -1
اجتماعي ، -همزيستيفرهنگي به آن سلامت و جامعه امنيت برداشتشاز و
رونداز اين.است مبتني مذهبي حتي و نژادي ، زباني تساهل و سازگاري
همين.آورد بار به واقعي وامنيت شد آغاز ايران در هخامنشيان زمان
تحقق همزيستي و تساهل با توام جهاني امپراتوري يك داد اجازه امر
استمرار شكلي به ساسانيان و اشكانيان زمان تا روند اينكند پيدا
رسمي مذهب اتخاذ دليل به مذهبي تساهل ساسانيان زمان در منتها داشت ،
ارزشها وليشد محدود حدودي تا آن ، تصميمگيري اسكلت و دولت بافت در
همراه كه ايران مسالمتآميز همزيستي و تساهل با توام فرهنگ جوهره و
و قويتر مراحلي در تاريخي مختلف شرايط در آفرينندگي و خلاقيت نوعي با
بقاي رمز بگويم بايد اينجا در.است داشته استمرار ضعيفتر مراحلي در
در كه الطوايفي ملوك متعدد حكومتهاي وجود عليرغم ايران ، فرهنگي وحدت
غني گوهره و ميراث به وابسته بوده حاكم سرزمين براين مختلف مقاطع
.است داشته نسبي استمرار ما تاريخ تاروپود در كه است فرهنگي
فرهنگ كه شد وارد ايران تاريخ در است عارضي كه ديگري جريان اما -2
و هفتم قرن جرياندر اين.ساخت دوگانه را تساهل و وحدت از سرشار
ما جامعه بر ويژهاي و خاص آثار يافتو ظهور ايران در سيزدهم
يك داشت ، وجود سيزدهم هفتمو قرن در امنيت از كه برداشتي.برجايگذاشت
در امنيت برداشتابتدايي ، اين در ديگر ، عبارت به.ابتداييبود برداشت
ريشهدر امنيت از تلقياي چنين.بود فهم سفيدقابل و سياه نگرش يك
ايران به هجوم با كه مردميداشت نشيني باديه و عشيرهاي خصوصيت
جا ايران درفرهنگ نحوي به و كردند تحميل جامعه به رانيز ارزشهايشان
واقعي امنيت نشين ، باديه و عشيرهاي اقوامابتدايي ، نظر ازكردند باز
واقعي امنيت.باشند نداشته خارجي وجود مخالفين كه مييابد تحقق زماني
.باشد گورستان در فرضي ، دشمن هر كه مييابد تحقق زماني آنان نظر از
رفتاري عليالخصوصشيوه امويان ، دوره يعني هفتم قرن در نمونه عنوان به
امر اين بارز مصاديق از واحدي بنمسلم عتيبه يا يوسف بن حجاج
جوي از خورد ماوراءالنهرسوگند به نيرو اعزام زمان در عتيبه.هستند
پختن گندمبراي تا انداخت خواهد گردش به را آسيابآبي انسانها ، خون
زد زيادي گردنهاي او.داد انجام رانيز كار همين و شود ، آرد نان ،
.افتد بهگردش آسياب و شود مخلوط آب با مردم تاخون
دارد نخعيادامه آصف فروزان:گفتوگو
|
|