افكار قضاوت و قضايي دستگاه
سودمند و تلخ تجربهاي:عمومي
تو كمند اسيران نگويند تا
كمند
دستش به شايد زندان خلوت در
برسد
افتتاح امروز نمايشگاهتهران
شد
هفتم تا ايراني حجاج
باز ميهن به ماه ارديبهشت
ميگردند
بازداشت
:مهرجويي داريوش
...ناضروري و نادرست
حج كاروانهاي بازگشت برنامه
دولت از مردم حمايتهاي ادامه
تهران شهردار و خاتمي آقاي
رزمنده روحاني يك ديدگاه
شهرداري پرونده درباره
افكار قضاوت و قضايي دستگاه
سودمند و تلخ تجربهاي:عمومي
معاديخواه عبدالمجيد
سال فروردين دوم درنيمه را تهران محترم بازداشتشهردار
جمهور رئيس و دولت تجربههاي ازنخستين ميتوان جاري
به مدني جامعه شعار تحقق راه در اسلامي انقلاب نسل برگزيده
.آورد شمار
مطبوعات در خبر بازتاب
ضربهاي خرداد دوم ازحماسه كه تهران عصر روزنامه دو نخست
و پيروزي احساس با و شادي اوج در خوردهاند ، سهمگين
و باعكس را خبر روز 15/1/77 در همه از پيش كاميابي ،
.كردند منتشر تفصيلات
متحد جبههاي در - تاريخ 16/1/77 از - روزنامهها ديگر
مردم.كردند آغاز قضايي دستگاه عملكرد ضد بر را مبارزهاي
بويژه ، - روزنامهها ربودن در پرشور استقبالي با نيز
محترم شهردار به جامعهنسبت و سلام همشهري ، روزنامههاي
درنخستين كه چنان ;گذاشتند نمايش به را عواطفخويش تهران
!نايابميشد روزنامهها روز ، ساعتهاي
سياسي محافل در
.شد آغاز صفبندي روز 16/1/77 از هم اسلامي شوراي مجلس در
شهردار از حمايت به سيدحسينمرعشي همه ، از پيش
مواضع از درانتقاد نبوي مرتضي سيد همزمان.تهرانپرداخت
بازداشت ميان پيوندي به كه سخنگفت چنان جمهوري رياست
رياست انتخابات در جناحي شكست انتقام و كرباسچي غلامحسين
نبوده انگيزهاي چنان را او چند هر ;شد تفسير جمهوري
جناح چهرهها جمهوريبا رياست هوادار چهرههاي آن از پس.باشد
راپرشورتر مطبوعات جامعه مبارزه ورودرروشدند خورده شكست
.كردند
ستيز و ستايش بندان در
پر چهره و تهران محترم شهردار شدن زنداني كه بود چنين
ستيز و ستايش از دايرهاي در خود سازندگي ، كارگزاران آوازه
سياسي طيف دو گرايش ديدگاهو از بود حكايتي كه شد زنداني
.رياستجمهوري انتخابات در جناح دو يادآورمبارزه و كشور
دايره در را دوجناح سهم كه نيستيم آن بر فرصت اين در
.كنيم ارزيابي دقت با شد ، ياد ازآن كه ستيزي و ستايش
گران كهستايش كرد بسنده اشارهاي به تنهابايدمان
بسيار - سياست و فرهنگ عرصهمطبوعات ، در - قضايي دستگاه
اختيار در نيروهايي را فراگير موج.بودند رنگ كم و ناچيز
سياستبازي ورطه به قضايي دستگاه باورشان ، در كه داشتند
.بود دچار
دولت موضع
جريان اين از كهدولت بود روشن روز 16/1/77 بامداد از
بود كرده اعلام دولت محبوب سخنگوينخواهدگذشت بيتفاوت
خواهد دولت هيات بحث موضوع تهران شهردار بازداشت بررسي كه
.بود
انتظار در همه.كردند شب انتظار با را شنبه روز مردم
كه آن از پيشبودند وزيران بحثهيات نتيجه و دولت موضع
كه بردند تلفنپي از استفاده با شماري:شود منتشر خبرآن
سخنگوي از خبر شنيدن انتظار شبدر نيم و ده ساعت در بايد
.دولتباشند
در چه ، .شدند وخشمگين نوميد بسياري خبر خلاصه شنيدن با
در سرانجام.نبود وزيران هيات بهنشست اشارهاي هيچ آن
موضع ويژه ترفندي با و بايسته سانسوري از پس و خبر پايان
بدل توفاني به را مردم مخالفت موج و شد اعلام دولت
هم گويندهسيما گويي كه بود چنان ترفند و سانسور!كرد
كرد روشن نميتوان چند هر !كتمانكند را خود لبخند نتوانست
جايگاهي و جاي چگونه لبخندها طبقهبندي در را آنلبخند كه
!است بوده
;اسلامي جمهوري سيماي بيطرفي
اسلامي جمهوري ناخواستهصداوسيماي خداي كه نشويم متهم تا
بايد كردهايم كامل بيطرفي عدمرعايت به متهم را
در !مقدس ايننهاد عملكرد ناشناخته رازهاي كه شويم يادآور
بيرون بيخبران ما وهم و فهم ازگنجايش موارد اينگونه اين
وگرنه.نداريم خبري مو پيچش از و ميبينيم مو تنها ما.است
در چنان راز و رمز پر و جادويي نهاد آن نداند كه كيست
پايبند دادگري و بيطرفي به جمهوري رياست انتخابات جريان
دچار شگفتي به همچنان آن از هم دادگر انوشيروان كه بود
از هرگز را بيطرفي حماسه آن هم جهان و ايران مردم !است
شان صدالبته كه باشد اين جز چگونه و چرا !نخواهندبرد ياد
جناح آن يا اين طرفداري كهبه است آن از برتر بسي سيما
انديش وخام بيتجربه نوجوان شماري اگر حالآلودهشود سياسي
در و شدند شبهه دچار - روزنامهسلام از خبرنگاري چون -
كه گشودند لب را تعبيري سردارسازندگي مصاحبه
!كردهاند وخامي جواني كه است روشن !بود بيانگربيماردليشان
!نامگذاريكردهايم را آن خودمان خوبميشناسيم ، ما كه را سلام
كه آن با نيستكهسيما نادرست باور اين براي جايي عقلا
ميليون دهها حضور در ميشود ، كشوراداره عمومي بودجه از
از يكي زيان يا سود به كه دهد جرات خود به تماشاگر
حضور كه دارند شير دل سيماگران مگرشود عمل وارد نامزدها
دستگاهها همه پستوي كه گيرند ناديده را قضايي دستگاه فعال
خاتمي محمد سيد ستاد سود به سوزني سر اگر تا ميكاويد را
!نشاندهد بايسته واكنش شد ، مصرف بيتالمال از
و قدرت امروز قضاييچون دستگاه روزها آن كه است درست
تهران تخلفشهرداري به رسيدگي درجريان - را خود قاطعيت
نماينده دو كهگزارش است درست بود ، نگذاشته نمايش به-
آب هم را شير دل آن تصور كه - اينرسيدگي جريان در دولت
از آشكارا تخلف كه بود روشن اما بود ، نشده فراهم - ميكند
يك چگونه همه ، اين باشد نخواهد تحمل انتخابات قوانين
هيچ كه ما بگويد؟ چنان كه داد اجازه خود به سلامي بچه
گزارش پخش جريان در اگر توضيح ، اين با !نميدهد قد عقلمان
دليل جستجوي در بايد آمد ، پيش سانسور شبهه دولت سخنگوي
اندازه سخن در شب آن او:گفت ميتوان مثل عنوان به.بود
ترحم قضايي دستگاه به تهاجم موج:گفت يا !نداشت نگه
تضعيف نگران آنان:گفت يا !بود برانگيخته را سيماگران
ارتشاء ، سوءمديريت ، متهمبه يك از چنين كه بودند دولت
ميخواهيد چه هر نميدانيم !كند حمايت كلاهبرداري و اختلاس
به را ما عزيز سيماي تنها.بتراشيد احتمالي هر و بگوييد
پوزش هم آشنايان ياد از !نكنيد متهم خطبازي و سانسور
توجيه و سيما گذشته عملكرد توضيح باب در كه ميخواهم
.شدم دچار ممل اطناب و پرنويسي به آن روزهاي اين كاركرد
!تهران شهردار بازداشت قصه به ميگردم باز
احزاب موضع
مطبوعات جامعه از را سبقت سياسيگوي جمعيتهاي و احزاب
در روزنامهاي سه دو ، جامعهمطبوعات در چه ، .ربودند
حزب يك تاكنونبيانيه كه حالي در.ماندند قضايي كناردستگاه
را دستگاه آن عملكرد كه رانديدهايم سياسي جمعيت و
هر كه فراواناست چندان بيانيهها شمار.باشد تخطئهنكرده
.ميدهد اختصاص خود به را ازروزنامه صفحههايي يا صفحه روز
داستان ژرفاي
ابراز تنها ماميگذرد ، جامعه بر روزها اين در آنچه آيا
كه خدمتگزار و شايسته مديري به است ايران ملت احساسات
كلاهبرداري و سوءمديريت ، اختلاس به متهم قضايي دستگاه درنگاه
انحصار جناح و است رفته ستم او مردمبر باور در و است
است؟ كرده توطئه او شخصيت ترور طلببراي
قدر مردمي - فرصتيابند اگر - ما مردم كه نيست ترديدي
بهترين جاي به را خدمتگزاري كه اگربنگرند و شناساند
نشان تندي واكنش ميدهند ، پاسخ كيفر بدترين با پاداش
.ميدهند
روزها اين آنچه استكه باور اين بر نگارنده همه ، اين با
قدرشناس جامعهاي واكنش از فراتر هستيم ، تماشاگرش همه
چهرهاي واخلاقي قانوني حقوق شدن پايمال برابر در است
انتخابات پيام در كه گوييهمچنان.محبوب و خدمتگزار
يادآوران شدندو ابهام دچار خارج و داخل 2/3/76تحليلگران
انقلاب نسل موجوديت اعلام بهعنوان را آن ياد اول حرف در
تهران شهردار بهبازداشت مردم واكنش در كردند ، اسلاميتفسير
.است نموده چهره سنگين همانابهام ديگر بار
راهي دو سر بر
بر است انتخابي واكنششگفتيآفرين ، اين يادآوران ، نگاه در
- قضايي دستگاه كه باور اين با مردم !سرنوشت راهي دو سر
به را سرنوشتشان - است انحصارطلبشده جناح بازيچه خود كه
.آمدهاند ميدان به گرفتهاست بازي
قانون آن در كه دردستگاهي قانونگرايي شعار مردم باور در
پلههاي نزول و صعود قوس بار يك كس هر و - نيست مفهومي را
گزاف تعبير اين كه باشدميپذيرد كرده تجربه را دادگستري
.مفهوميندارد مدني جامعه شعار تمسخر جز -نيست آلوده
نگراني راهياحساس دو اين سر بر مردم كه است چندي
سال رمضان ماه روزهاي درواپسين هم نگارنده.ميكنند
رياست با طنزي و مطايبه قالب در را ايننگراني جاري ،
هماهنگي براي راهي نتوان اگر:گفت و گذاشت ميان در جمهوري
به مدني جامعه شعار از بايد يافت ، دولت با قضايي دستگاه
.كرد تنزل !مدني شهيد جامعه
پشيماني دچار مرااندكي جمهوري رياست تلخ خنده چند هر
اما كردم ، خاطرش آزرده شايد اندكي صراحت با چرا كه كرد
.است شده نمايان روشني به واقعيت آن كه ميكنم احساس امروز
!مردم خروش و خشم
و خشم از.آمدهاند بهخشم اينك مردم كه است اميدواري جاي
پذيري مسئوليت بر تاكيدي كه كرد بايداستقبال مردم خروش
!است نابودي آن مفهوم كه شوند نوميد مردم روزي مباد.است
مردم واكنش پيام
خود جمهور بهرئيس يكسو از خود واكنش با اينك مردم
به و نكردهايم فراموش را مدني شعارجامعه ما:ميگويند
.صحنهايم شمادر با باشد نياز هرگاه و آنيم خواستار جد
كاسهاي نيم اينكاسه زير:ميگويند هم قضايي دستگاه به
براي معركه اين كه نيست كردني ماباور براي هرگز و است
براي چه ، است برپاشده بيتالمال از پاسداري و دادگري
- حكومتي نهادهاي آلودگي گسترش و كهعمق است روشن همه
به اگر كه چناناست - قضايي دستگاه سراسر جمله آن از
به نياز كنيم ، اجرا را عدل و كهحق باشيم آن بر راستي
وپشتيباني نهادها همه هماهنگي با است انقلابياداري
و فرهنگ وزير آنچه.سنجيده برنامهريزي با نيز و مردم
استاز برگي تنها شد ، آن افشاي از اسلاميناگزير ارشاد
.ضخيم پروندهاي
محترم اگرشهردار كه نيست ترديدي كمتر جاي مردم براي
موضعي و بود همآهنگي و همسويي همسو گروههاي با را تهران
اسلامي ، تبليغات سازمان و تبليغات دفتر چونصداوسيما ،
ديگر وزارتخانههاي نهادها شماري و بسيج مستضعفان ، بنياد
.ميگرفت هم افتخار مدال كه نميشد زنداني تنها نه داشت ،
در قضايي اينكدستگاه نپذيريم ، يا بپذيريم كوتاهز سخن
به متهم حداقل - است محكوم نگوييم اگر - عمومي افكار
.است سنگين اتهامي
شهرداري تخلفهاي به رسيدگي دستگاه ، آن در مردم نگاه در و
.است شده سياسي بهانهيتسويهحساب تهران
روشن؟ آيندهي يا تاريك ، چشمانداز
احتمال اين جاي.نيست روشن چندان نيز آينده مردم نگاه در
فاصلهي در -تهران شهردار قربانيشدن برابر در اگر كه هست
هدف با باشد تهاجمي آغازي ميكردند ، سكوت -غدير و قربان
.مدني جامعهي تحقق با مبارزه و خرداد دوم شكست انتقام
حكومت سران خود ، خروش و خشم با مردم باور ، و احساس اين با
آنان تجمع در اگردادهاند قرار حساسي راهي دو سر بر را
پيش آنچه شود ، برگزيده درست راه رهبري معظم مقام دعوت با
آن بر اگر.بود خواهد دولت و ملت كشور ، سود به است آمده
مردم احساسات پيام به و بگذرانند سر از را بحران كه شوند
زيانبار پيآمدهايي انتظار در بايد نينديشند ، اساسي و ژرف
.بود
بهرهوري معجزهي
به ميتوان كه ميشمارم مغتنم نكته اين يادآوري در را فرصت
بهترين به باور اين با و داشت معجزهآسايايمان اثر
فضاي از ميتوان.انديشيد شرايط بدترين از بهرهبرداري
انديشيد آن ريشهيابي به و گرفت مثبت بهرهي كنوني تشنجآلود
.كوشيد كاستيها زدودن راه در و
قانونگزاري نظام
چه و اسلامي شوراي مجلس چه -كشور قانونگزاري نظام براي
قانون كاستي به تا فرصتيست -تشخيصمصلحتنظام مجمع
.بينديشند
و ارتشاء تومان اتهام 000/10 با كه است قبول قابل چگونه
متهم آن اگر آيا شود؟ بازداشت ماه يك انساني..اختلاس
مخالف اين آيا است؟ نديده بيگناهيكيفر انسان شد ، تبرئه
نيست؟ اساسي قانون صريح
از پس روزهاي تنگناهاي در حيرتانگيز چنين قوانيني بيترديد
از انتقاد براي فرصت اين در.است شده انقلابتصويب
نبايد.برد سود بايد نظامقانونگزاري و گذشته قانونهاي
و شود گرفته هربهانهدستكم به انسان حقوق اسلامي نظام در
.باشيم سرافكنده ما و سرافراز ديگران زمينه اين در
ميل و حيف از پيشگيري از كم انسان كرامت از پاسداري
اين با قضائي دستگاه تلاش راستي به اگر نيست ، بيتالمال
!باشد انگيزه
اجرايي نظام
بيش كنوني عاطفي فضاي در استكه دولت هيات از سپاس جاي
گذشته كابينه فعال عضو بر ناروا به آنچه با تاسف ابراز از
دولت سخنگوي تاكيد.است انديشيده تخلف از پيشگيري به است ،
مهم اين به بايد همه ، اين بابود ستايشانگيز نكته اين بر
سازندگي براي كه تنگناهايي از را مديران و انديشيد جديتر
.رهانيد ميكند ، تحميل آنان بر را قانون از تخلف كشور
قضائي دستگاه
انتقادي به را قضائي دستگاه بايد كنوني فرصت همه ، از بيش
ميتوان آيا نميدانم.برانگيزد خود وعملكرد ساختار از
دستگاه اين چنان قضائي ، مسئولدستگاه نگاه در كه پذيرفت
آن در انتقادي جاي هيچ كه است شده تصوير حساس و گسترده
نيست؟
.تنگ مجال و است پهناور انديشه ، و سخن ميدان زمينه اين در
اين پيوند به اشارهايست ميشويم ، يادآور اينفرصت در آنچه
موردي در اگر.عمومي افكار باقضاوت آن عملكرد و دستگاه
افكار قضاوت در قضائيه قوهي از بخشي عملكرد به اقدام
چيست؟ تكليف شود محكوم عمومي
بايد يا گذشت؟ آن كنار از !توچه نهيببه با ميتوان آيا
دستگاه سياست بر حاكم اصلي را عمومي بهافكار احترام
.پرسش اين طرح براي بود مقدمهاي گذشت ، آنچه دانست؟ قضائي
زمينهسازي براي تلاشيست نيز آمد خواهد پس اين از آنچه
.درست پاسخ به دستيافتن
(ص)پيامبر سيرهي در عمومي ، افكار به احترام
اينفرصت در كه - دلايلي به اسلامي جامعهي كه !دريغا
سيرهي از را بايسته درسهاي پرداخت آن به نميتوان
و - زدهاند قلم سيره عنوان با را آنچه.نياموخت (ص)پيامبر
به سطحي نگاهي جز - تاريخپژوهان براي ارزشمنديست منبع
ميشدند آن بر ما سيرهنگاران كاش.نيست حضرت آن زندگينامهي
رفتار و گفتار از را (ص)خدا رسول رفتار بر حاكم منطق كه
!كنند كشف حضرت آن
ميتوانآموخت ، (ص)پيامبر سيرهي از كه درسهايي جمله از
تنها نهافكارعموميست قضاوت به حضرت آن پايبندي
شود متهم نادادگري به ميانياران در كه اين از (ص)پيامبر
.نبود بيتفاوت هم بيگانگان داوري به نسبت كه داشت پرهيز
در و داشت توجه ميگذشت ياران ذهن در آنچه به يكسو از
ذهن از را بدبيني زنگار بايسته ، روشنگري با فرصت نخستين
در انصار با حضرت آن نشست آن روشن نمونهي كه ;ميزدود آنان
آنان براي غنيمت تقسيم در كه آنجا است ، جعرانه سرزمين
خطاي به (ص)پيامبر روشنگري با بيدرنگ و آمد پيش بدبيني
شستشو اشك زلال با را دودلي زنگار و بردند پي خود
در نيز بيگانگان كه نميداد اجازه ديگر سوي از (1).دادند
.شوند دچار بدداوري به ميگذشت اسلام قلمرو در آنچه مورد
براي چندان - نيز بيگانگان سطح در - عمومي افكار قضاوت
قبيلهي محاصرهي جريان در چون كه داشت اهميت (ص)پيامبر
به جنگ شرايط در عيينه كه آمد پيش صحنهاي طائف در ثقيف
رسول ياران از شماري پرداختو اسلام سپاه روحيهي تضعيف
حضرت آن شدند ، كيفرش خشمآلودخواستار واكنشي در (ص)خدا
خواهند ديگران بكشيم را عيينه اگر:فرمود پاسخشان در
كه است گفتني (1).ميكشد نيز را خود محمدياران:گفت
جنگ چندين در كه بود (ص)پيامبر شناختهي دشمنهاي عيينهاز
كه آن با او.بود كشيده تيغ اسلام سپاه روي به قريش همراه
بزرگواري مكه فتح جريان در (ص)پيامبر عمومي عفو حماسهي در
سپاه با تماشاگران ، شمار در و بود كرده تجربه را حضرت آن
را آنان و كرد خيانت دشمن با گفتگو در بود ، سفر هم اسلام
در كه بگذريم برانگيخت اسلام سپاه برابر در پايداري بر
را يارانش و (ص)پيامبر دل نيز زبان دشنهي با فرصت نخستين
به پايبندي دليل به (ص)پيامبر همه ، اين با.ميزد زخم
ياران و كردند بايستهدريغ واكنشي از عمومي ، افكار قضاوت
واكنش روشنتر ، نمونه (2)فراخواندند شكيب به هم را
كه بودند آن بر كه مدينه منافقان توطئهي به است (ص)پيامر
گردنهاي در آنان.كنند ترور تبوك از بازگشت در را حضرت آن
ماندند ناكام (ص)خدا رسول هوشياري با كه بودند كرده كمين
ماجرا اين شاهد نزديك از كه يماني حذيفهي.شدند رسوا و
(ص)خدا رسول به مينمود لبريز صبرش كاسهي كه حالي در بود ،
به تا بگذارنيست روا نرمش ناكسان با اين از بيش:گفت
كه كنيم همان آنان به خيانت و كامي دشمن همه اين كيفر
.است بايستهشان
كهقصد منافقاني كشتن از را حذيفه (ص)پيامبر تنها نه
بدنامي رازمينهساز آن و داشت برحذر بودند كرده را جانش
:كه سخن همان بر تكيه با- دانست بيگانگان قضاوت در خود
آن نام كه - ميكشد نيز را يارانخود محمد:گفت خواهند
(3).سپرد حذيفه به رازي چون را خائن بدانديشان
نهجالبلاغه فرهنگ در عمومي ، افكار قضاوت ارزش
افكار قضاوت ارزش بارها نيز (ع)علي اميرمومنان گفتار در
خورشيد جايجاي در.است گرفته قرار تاكيد مورد عمومي
شد آشنا كعبه مولود انديشهي با ميتوان نهجالبلاغه بيغروب
قضاوت برابر در كه ميكند توصيه را خود كارگزاران چگونه كه
بازشناسي و نكته اين بررسي.نباشند بيتفاوت عمومي افكار
بايستههاي از جوسازي و شانتاژ از عمومي افكار قضاوت مرز
(4).است پژوهش
قضائي دستگاه عملكرد تخطئهي
برخورد كهشيوهي است اين نيست ترديدي هيچ جاي آن در آنچه
و خوديها درداوري تهران شهرداري با قضائي دستگاه
:است محكوم عمده دليل دو به بيگانگان
از تخلف كه باور اين دليل به برخورد اين نبودن عادلانه -
و - ديگر نهادهاي از يك هرنيست نهاد اين به منحصر قانون
.است تخلف از پر - قضائي دستگاه جمله آن از
از خودتخلف كه ابزارهايي از قضائي دستگاه استفادهي -
مديران از شماري شدن شكنجه جمله آن از.است اخلاق و قانون
در انفرادي سلول از استفاده آن حداقل كه شهرداري
.است طولاني بازداشتهاي
جوسازي و مغالطه
بهدشمنكامي و اندك شماري كه - قضائي دستگاه گران ستايش
چنان درمغالطهاي همواره - شناختهاند رياستجمهوري با
احزاب و جمعيتها و مطبوعات جامعهي گويي كه ميكنند جوسازي
دليل به - بايد تهران محترم شهردار كه گفتهاند كشور سياسي
او تخلفهاي به و باشد آزاد تخلف در - خود درخشان سوابق
.نشود رسيدگي
قضائيچنين دستگاه منتقدان از يك هيچ:ميگويم فاش
و عادلانه بايد تخلف به رسيدگي كه است اين سخن.نگفتهاست
اين بر قضائي دستگاه ستايشگران اگر اينك.باشد قانونمند
بوده قانونمند و عادلانه است گرفته صورت آنچه كه باورند
بحث در كه ميكند درخواست مطبوعات جامعهي از نگارنده است ،
كه هرچند.شود زدوده ابهام اين آنان ، با نامحدودي و آزاد
.واقعبينيست و انصاف مانع تعصب حجاب
932- صفحه 933 واقدي ، مغازي -1و2
1042- صفحه 1044 همان ، -3
و افكارعمومي قضاوت عنوان آفتاب ، فرهنگ به شود رجوع -4
جوسازي عنوان نيز
تو كمند اسيران نگويند تا
كمند
جعلك قد غيرك عبد لاتكن:است فرموده (ع)علي مولا:اشاره
عاشقان و متقيان مولاي كه دستورالعمل بنابراين حرا الله
الله سوي ما از هراس و رقيت طوق نبايد هيچكس فرموده ، صادر
و كهآزادي بوده اساس همين بر بيگمان.افكند گردن به را
نيك شريفو و دانشمند مردمان و مردان گمشده همواره آزادگي
.ندادهاند سرور بهاسارت تن و سردادهاند آنان و بوده نفس
يزدي فرخي محمد رشيدمشروطيت شاعر سرايش به
آزادي مقام و جاه و عزت به قسم
آزادي نام است جهان بخش روح كه
:و
آزادي پاي به سر بنهادم كه زمان آن
آزادي براي از شستم زجان خود دست
به را فرهيختگانكشور نظرات از ديگر گوشهاي نيز زير در
بيگمان.ميرسانيم وفرهنگدوست عاليقدر خوانندگان نظر
كه فرهنگمردانياند همين و مردم داورانهمان برترين
شكل را اينمرزوبوم فرزندان آينده نورانيشان انديشههاي
با مقابله بر استعارهايست اظهارات ، جملگي اين.داد خواهد
.سرمايه و سود و سالوس سلاطين و هواداراناستبداد
معارف سرويس
خرمشاهي الدين بهاء دكتر
معاصر پژوه قرآن و مترجم اديب ،
بخشي شناسمعاصر ، قرآن و اديب خرمشاهي ، بهاءالدين آقاي
از فرار در عنوان رابا خود نوشت خود زندگينامه از
فرهنگي موثر رجال و روشنفكران برخي به ضمنا كه فلسفه ،
اين جمله از.نمودهاند ارسال ما براي پرداخته نيز ايران
آقاي جناب خاصه و مهاجراني آقاي خاتمي ، آقاي جناب رجال ،
در.دارند ايشان اخير اثر در توجهي قابل جايگاه كرباسچي
و ميرسانيم ارجمند خوانندگان نظر به را مربوطه بخش ذيل
دست به و شده منتشر زودتر چه هر اثر اين اميدواريم
:برسد خوانندگان
;ايران فرهنگپرورامروز و كاردان مردان دولت از ديگر
هست سالي چند.است شهردارتهران كرباسچي غلامحسين آقاي
سال ، چند همين در و است شده منصوب سمت اين به ايشان كه
و تهران مردم شهري زندگي در بسياري پنهان و پيدا تحولات
كه كساني ;است آورده بار به آنان فرهنگي حيات در نيز
بزرگ شهرهاي در را ساله انباشته 20 ، 30 هم روي زبالههاي
نديدهايم ، كه ما از بيش بسيار ديدند ، عيان و عين به هند
.ميدانند را تهران هميشگي سازي پاكيزه اين قدر
شهرداري ازموفقيتهاي نيز (نسبي حد در) ترافيك مشكل حل
امروز پنجم يك تهران در خودرو تعداد كه پيش سال است200
شهري (شدآمد) شد و آمد رواني كه ميرسيد نظر به بود ،
نيز شهر درچهارسوي شهري راههاي آزاد گسترش.بود حد درهمين
و (پارك از 600 بيش) پارك ، وصدها پل دهها احداث با همراه
مرزهاياستاندارد از فراتر به تهران سبز فضاي رساندنسرانه
.تهراناست شهرداري خدمات جزو جهاني ،
نظرگاهفرهنگي از و قلم اهل و علم اهل براي آنچه اما
;است فرهنگسرا ادارهدهها و تاسيس است ، مهمتر و حساستر
ابنسينا ، انديشه ، بهمن ، خاوران ، فرهنگسراي جمله از
است شده برپا محروم مناطق در عمدتا كه...سرو ارسباران ،
و ودارالقرآن فعال (شبانهروزي گاه) متعدد وكتابخانههاي
سخنراني تالار و كلاسهايموسيقي و شطرنج تالار و كامپيوترخانه
شهر.دارد درس كلاسهاي انواع و وماهانه هفتگي سخنرانيهاي و
فرهنگيشهرداري تاسيسات از نيز دارد چندگانه كهشعب كتاب
را داخلي كتاب و ارزيارانهدار با را خارجي كتاب كه است ،
پيشرفتهترين از بهرهگيري با خاص ترتيبموضوعي و نظم با
تعدادي همكاري با و اطلاعرساني و روشهايكتابداري
ايران ، در امروز صاحبنظران و كتابداران ازبرجستهترين
حتي آن كتابهايخارجي قيمت و ميدهد قرار متقاضيان اختيار
سالانهاي بينالمللي درنمايشگاه شده ارائه كتابهاي قيمت از
.است ارزانتر ميكند ارشادبرپا وزارت كه
نوشت خود زندگينامهفرهنگي.فلسفه از فرار ازدر نقل)
انتشار آستانه در جامي درانتشارات كه خرمشاهي بهاءالدين
(است
دهباشي علي
معاصر پژوهشگر و روزنامهنگار
جمال يحب و جميل الله
خود شعار را فوق حديث كرباسچي آقاي پيش سال چند كه هنگامي
تا آمد ، تهران به اصفهان از شهردار عنوان به و داد قرار
را... و خشونت و جنگ سالها از دلمرده شهر اين امور زمام
.داشتند او به كهاعتقادي كساني بودند معدود بگيرد ، برعهده
كه كساني چه و ميدانستند رفته دست رااز تهران كه كساني چه
كه كرد ويثابت اما.بودند دريافته را شعارها فقط ازحكومت
مرد بيشتر و است شعار كمترمرد بلكه نيست شعار مرد فقط
افتتاح يكبار و ميزند كلنگ يكبار كهتنها حد بدان تا.عمل
.ميكند
را كودكيام.هفتچنار خيابانرضايي ، تهرانم ، زاده بنده
و گذاشتم بهنوجواني پا چون.گذراندم محله آن در
كوچهها در را عمرم محلهام هم نوجوانهاي تامثل نخواستم
را طولاني سفري بار روزانه تا شدم مجبور.بگذرانم بطالت به
كنوني لاله و سابق فرح پارك به رضايي خيابان ازكنم تحمل
آن در.كنم استفاده پارك اين كتابخانه از بتوانم تا بروم
مگر آيا كه خودانديشيدم با بارها نيز آن بعداز و ايام
هم محله آن در چنينكتابخانهاي و پاركي چنين نميشودكه
بهره آن از نيز من هممحلي نوجوانان تا باشد وجودداشته
گذاشت دست كارش ابتداي همان در كرباسچي كه وقتي وبرند
كرد ، آنجااحداث در را فرهنگسرايي چنان و كشتارگاه روي بر
و.مييابد تحقق منصورت شده كهنه آرزوي اين كردم احساس
تمامي در و نكرد قناعت فرهنگسرا يك همان به كه وقتي
-است مهم هم يكي اين - نزده فقر و فقرزده محلههاي
وي كردمكه يقين داد ادامه را فرهنگي مجتمعهاي كاراحداث
اين مديريت هنگاميكه حتي رو اين از.است درد صاحب نيز
سپردند ، ارشاد وزارت وبه گرفته شهرداري از را مجتمعها
.نكرد كه كرد ، نخواهد رها را كارخود وي كه ميدانستم
و كتاب دنياي به گذاشتم پاي ، كهگذشت نوجوانيام
مطبوعاتيكار و انتشاراتي موسسات از بسياري با.مطبوعات
...و رساله از 600كتاب ، متجاوز انتشار و چاپ در ، كردم
دشوار كار تنهايي به و مستقلا سالپيش از 8 و.داشتهام دست
هر ارزشواقعي.بردهام پيش را مجلهكلك طاقتفرساياداره و
كه ميگويم اگر اغراقنيست و ميدانم را مطبوعاتي كار
به بزرگ خدمتي همشهري ، تاسيسروزنامه با كرباسچي
درشت ازتيترهاي كه رنگي روزنامهاي كرد ، ما جامعهمطبوعاتي
را امانت خبررعايت داشته ، درنقل پرهيز برانگيز جنجال و
ومقالههاي نيست اثري آن در هتاكي و ازبيمسئوليتي نموده ،
.است بوده نظرخواندني اهل براي همواره آن داخلي صفحات
روزنامه اين در فرهنگي و متفاوتسياسي و گوناگون گرايشات
سعه و رايافتند خودشان عقايد و آراء نوشتن و گفتن مجالسخن
به منجر كه است بوده اينروزنامه بنيانگذار تسامح و صدر
از پس روزنامههمشهري كه نيست بيهوده و است شده اينصفات
و جديترين و شد ، روزنامهكشور پرخوانندهترين كوتاه مدتي
نيز مردم.كرد جلب خود به روزنامهنگارانرا مسئولترين
.ميبندند دل بدان و مييابند در زود خوبرا كار تفاوت
مورد همينچند كشور و تهران شهر به شهردار آقاي البتهخدمات
اين به ميكنم فرهنگي كار و قلمهستم اهل چون بنده.نيست
مسايل در كه سايرين هستم ، مطمئن و كردهام اشاره موارد
درزمينههاي را ايشان كار ارزشواقعي صاحبنظرند ديگر
تاخدمات نگاشتم را سطور اينخواهندشد متذكر ديگر
كهاميدوارم باشم داشته پاس كشور فرهنگاين به را ايشان
و بهرهمندگردند آن از ايرانيان وهمه يابد ادامه سالها
تو كمند اسيران كه تانگويي:سخنسعدي استاد قول به
.كمند
دستش به شايد زندان خلوت در
برسد
زنگ تقريبا شد زنداني و دستگير تهران شهردار كه روزي از
مردم و ميآيد در صدا به لحظه هر روزنامه تلفنهاي تمامي
خود نظرات كشور نقاط ساير و تهران از كشورمان شريف
ما قول از ميدارند واعلام داشته ابراز را واقعه پيراموناين
...كه بگوئيد آقايكرباسچي به
دست در بدون را گفتهاي و هيچپيام نداريم بنا كه آنجا از
تقاضا عزيز خوانندگان شما كنيماز چاپ مدرك و سند داشتن
طريق از را آن داريد تهران شهردار با صحبتي چنانچه داريم
گروه پستي 5446/19395 صندوق تهران آدرس يا نمابر 2058811
بهدستش شايد زندان خلوت عنواندر تحت افكار بررسي
.برسد دستش به ميداندشايد چه كسي.فرمائيد برسدارسال
شهرمان رفتگران حضور در را نو سال تو نميدانند خيليها
(فروردين شنبه 22) ديروز اما.نميدانستم هم من.گذراندي
چون گفتم شوخي به.ديدم را محلهمان رفتگر گرفته چهره
.بله:گفت جدي خيلي او اما ناراحتي؟ گرفتهاند را رئيسات
سال تمام 25 در امانگفتي تبريك من به را عيد حتي تو
احترام ما به كرباسچي زمان در كه آنقدر شهرداري در خدمتم
و مملكت جمهور رئيس داريد سراغ كجا.نشد وقت هيچ در شد
حاضر غذا ميز يك سر بر هم با همه رفتگران و شهر شهردار
...كردند حسادت او به (ع) عباس حضرت به..شوند
.رفتم داشتم تو از كه وتصوري رفتگر آن از شرمنده من و
بسيجي دانشجوي مجيد
شرمسار كه زنداني.رفتي بهزندان متواضعانه تو اينك...
و ابهت حضورت با كه تويي.است تو چون مردي رفيع حضور از
و توست نام از سربلند امروز من تهران دادي من شهر به شوكت
همت كه ، ميبرند سر به شهري در مفتخرند امروز من همشهريان
تا رفتي زندان به تو...است يافته آوازه و شهرت تو بلند
تكرار دوباره شايد و شود محقق باره دگر خدا مردان مظلوميت
كبيرها امير و قائممقامها نوبت ديروزاست پيش در تاريخ
!؟...امروز و بود
بسيجي جانباز دانشجوي.الف.م
در كه ديد خواهي و ميشوي آزاد.ميآيي بيرون تو.نيست دير
.آمد استقبالتخواهيم به گل از مركبي
ك.فاطمه.تو تهراني خواهر
پايتختي بيهويت شهر يك تلاشاتاز با كوتاه مدتي در تو
دانمارك كشور جمعيت دوبرابر آن جمعيت كه ساختي زيبا
سكونت غيرقابل شهر جنوب قبيلتبديل از ابتكاراتي واست
حدود در سبز فضاي شهري ، شبكههاي ايجاد زيبا ، مناطقي به
براي تفريحي و فرهنگي مراكز...بينالمللي استانداردهاي
نصيحت به من امثال مانند هم تو اگر اما داشتي..جوانان
اجراي جاي به كيفر ديوان ترس از و ميكردي عمل قديميها
و پاگير و دست مقررات براساس ضربتي صورت به امور
يا پل يك صاحب ما اكنون ميكردي رفتار دولتي نامهنگاريهاي
دستگيري كه باشد.بودي آزاد هم تو و نبوديم هم سبز فضاي
و باد و ابر كشور اين در كه باشد بقيه براي عبرتي درس تو
پيشرفت جاي به تا باشند كار در بايد فلك و خورشيد و مه
.شوند رعايت پاگير و دست مقررات فقط
(محفوظ امضا) ش.م
هيات حمايت از را خود پشتيباني ما تهران شهردار جناب
.ميداريم اعلام شما شايسته و صادقانه خدمات بر مبني دولت
و سيستان ايثارگران و شهدا خانواده از نفر امضاء 30
بلوچستان
و نزدهاند تهران جنوب به سر هرگز تو مخالفان گمانم به
كشتارگاه مسگرآباد ، متروكه قبرستان عربها ، گود نميدانند
تبديل گلستان به اكنون شهرري قصاب جوانمرد وميدان تهران
بهشت به جهنم تهراناز جنوب نميبينند كور چشمهاي.است شده
و ميفهمند وخوب قدرشناساند تهران مردماست شده تبديل
خدمات و تهرانخوبيها جنوب نجيب و ديده مردمستم باش مطمئن
كردي تبديل شهريزيبا به را ما كثيف و شهرمتروكه كه را تو
بشكند.جايداري شهر جنوب مردم قلب در تاابد تو و ميدانند
فرهنگسراي مسگرآباد ، متروكه ننويسدقبرستان كه قلمي آن
عربها گود.شد بهمن فرهنگسراي تهران كشتارگاه.شد خاوران
بدنام محله.شد تبديل كرماني خواجوي و بهاران پاركهاي به
خدايا....و شد مبدل رازي زيباي پارك به تهران ننگ لكه و
.انداختند زندان به را مردم خدمتگزار و خادم باش شاهد تو
بسيجي ، شهرري جانبازاكبري امير
ايران ملك شهردار يگانه
...وزندان بند در را تو من نبينم
تهران به آمد شهردار فراوان
ويران تهران بود ويرانه همان
طراوت تو از ما شهر گرفته
سخاوت با كاركردي هزاران
وجودت از پر شده گل و درخت
شهودت باشد باغها تمام
اميني مسئولي تو كشور اين در
زميني اين رشيد فرزند تو
دلاور اي داري شير چون دلي
داور حي گاهت تكيه باشد كه
كردهريشه وجودت در شجاعت
پيشه و كار نمودي را شهامت
نداري بدگويان ز تو هراسي
بيقراري حق خدمت براي
رنگ يك ياران با يكرنگ تويي
دلتنگ بسيار شوي نامردان ز
كشور بهر خدمت به بستي كمر
رهبر و ايران خادم هستي تو
باشد تو يار خدا پاكي چون تو
باشد تو نگهدار هم زندان به
آتش ز بيرونآ ابراهيم چو
همچونسياوش گنه بي هستي تو
باباخاني اميرحسين
افتتاح امروز نمايشگاهتهران
شد
از بخشي بازنمايي براي ديروز ، عصر امروز نمايشگاهتهران
.شد افتتاح تهران شهرداري ساله فعاليتهاي 8
تا ساعت 10صبح از امروز از نمايشگاه اين رسيده گزارش به
.است باز عموم ديدار براي بعدازظهر 19
در مسئولانمختلف شركت با روز هر تا 19 ساعت 16 از همچنين
.ميگيرد صورت بهسئوالات پاسخ و بررسي و بحث نمايشگاه اين
ميتوانندگلهاي پس اين از مردم ما خبرنگار گزارش به
.كنند ارسال امروز نمايشگاهتهران ستاد به را خود اهدايي
اينكهمردم به توجه با:كردند اعلام نمايشگاه اين مسئولان
ديگرمراكز و روزنامهها شهردار ، منزل به بسيار گلهاي
خود فعاليتهايشهردار به نهادن ارج براي تهران شهرداري
و لطيف احساسات اين به بخشيدن نظم براي و كردهاند اهدا
نمايشگاه به را خود گلهاي ميتوانند پس اين از زيبا ،
از بخشي عملكرد به كه كشور وزارت در واقع امروز تهران
.كنند اهدا دارد اختصاص تهران شهرداري فعاليتهاي
سوي از امروز نمايشگاهتهران برگزاري ستاد شمارهتلفنهاي
از بخشي نشانگر كه امروز نمايشگاهتهران برگزاري ستاد
- 8862471- 8862010-است ، 8862009 تهران شهرداري عملكرد
.است شده گرفته نظر در شهروندان تماسمستقيم براي 654670
و انتقادها نظرها ، كليه ميتوانند شهروندانگرامي
ميان در فوق تلفنهاي شماره با را خود پيشنهادهايسازنده
.بگذارند
واقع كشور وزارت محوطه در امروز نمايشگاهتهران
.ميشود برگزار فاطمي خيابان در
هفتم تا ايراني حجاج
باز ميهن به ماه ارديبهشت
ميگردند
برنامه اساس بر:اسلامي جمهوري خبرگزاري - معظمه مكه
تا اول مدينه ايراني حجاج كليه انتقال كار شده ، تنظيم
اسلاميپايان ميهن به ماه فروردين سيام يكشنبه روز ساعت 16
.يافت خواهد
حدود روزانه:گفت مكرمه مكه ستاد رييس رضوي ، ابوالحسن سيد
پرواز براي جده سمت به را مكه ايراني حجاج از نفر هزار 10
.ميكنند ترك مدينه به سفر يا و ايران به
ساعت 15 از نيز بعد مدينه ايراني زايران پرواز:افزود وي
انتقال جهت پرواز آخرين و آغاز ماه نهمفروردين و بيست روز
.بود خواهد ماه هفتمارديبهشت دوشنبه روز ايران به زايران
بازداشت
:مهرجويي داريوش
...ناضروري و نادرست
سينماي تواناي كارگردان مهرجويي داريوش:هنر و ادب سرويس
شهردار كرباسچي غلامحسين بازداشت به دراعتراض ايران
:است زير كهبهشرح است نوشته متني تهران
از پس تاريخي ، خاص موقعيت اين در كرباسچي آقاي دستگيري
بر آگاهي و رايدهنده ميليون بيست برخواستهاي آگاهي
عدم بر است گواهي نزدمردم ، ايشان حد از بيش محبوبيت
بازيخوب ، يك ارائه در ما توانايي عدم و سياسي بلوغ
.سياسي زيباي و هوشمندانه حرفهاي ،
زيباشناختي بينش هرگونه فقدان نيز مورد اين در متاسفانه ،
هرازگاه مشوش و شلختهوار خوي همان از وبهرهجويي هنري و
.ميخورد بهچشم زيباييهاوذكاوتها ، براندازي در ما
كه همانطور كه زدهايم غرضورزانه نپخته بازي يك به دست حال
و نادرست همه انتهايش تا ابتدا از ميگويند كارشناسان
...است بوده ناضروري
حج كاروانهاي بازگشت برنامه
اسلاميايران جمهوري هواپيمائي عمومي روابط:شهري سرويس
روز رادر بيتاللهالحرام حجاج پروازهاي برنامه (هما)
ساري ، مشهد ، تهران ، به جده از جاري سال سهشنبه 25/1/77
:كرد شرحاعلام اين به زاهدان و اهواز اصفهان ،
تهران - جده
شاملكاروانهاي دقيقه ورود 45/20 ساعت شماره 1338 پرواز
331641943019450-175161763117710
شاملكاروانهاي دقيقه ورود 45/23 ساعت شماره 1340 پرواز
1767419331-1751617627
مشهد - جده
شاملكاروانهاي دقيقه ورود 15/15 ساعت پرواز 2450 شماره
1933119450
شاملكاروانهاي دقيقه ورود 15/23 ساعت پرواز 2456 شماره
1943019450
ساري - جده
كاروانهاي شامل دقيقه ورود 20/18 ساعت پرواز 2452 شماره
3025030291
شاملكاروانهاي دقيقه ورود 20/19 ساعت پرواز 2454 شماره
30250-30200
اصفهان - جده
شاملكاروانهاي دقيقه ورود 30/10 ساعت پرواز 1332 شماره
1341418113-1334813411
كاروانهاي شامل دقيقه ورود 30/13 ساعت پرواز 1334 شماره
134111341618111
شاملكاروانهاي دقيقه ورود 30/16 ساعت پرواز 1336 شماره
1341818111-1332113351
اهواز - جده
شاملكاروانهاي دقيقه ورود 30/21 ساعت پرواز 5016 شماره
2017820189
زاهدان - جده
كاروانهاي شامل صبح ورود 9 ساعت پرواز 2446 شماره
231202312623127
كاروان 23126 شامل ورود 12 ساعت پرواز 2448 شماره
دولت از مردم حمايتهاي ادامه
تهران شهردار و خاتمي آقاي
اينكه به اشاره با همشهري روزنامه با تماس در جانباز يك
وي:گفت است اسلامي انقلاب شاخص مردان از يكي كرباسچي آقاي
حال كرد آباد را تهران جنوب كافي لياقت و خوب مديريت با
و اسرا شهدا ، خونبهاي كه اساسي قانون چرا كه پرسيد بايد
.نميشود اجرا است ايران شريف مردم و جانبازان
اين در اين بر علاوه دارد ، تاكيد شكنجه عدم بر اساسي قانون
شهردار به چرا پس شده تاكيد متهمان دفاع حق بر قانون
داده اجازهملاقات وي وكيل به چرا نميشود داده دفاع اجازه
...شدهچرا ممنوعالملاقات ايشان چرا نميشود ،
از متاسفانه:گفت روزنامه با تماس در نيز دان حقوق يك
مشابه اقدامهاي شده ، اجرا عام دادگاههاي قانون كه زماني
مشكلاتي ازوجود ناشي كه است رخداده تهران شهردار بازداشت
.است كشور قضايي سيستم در
باشند ، چنين فرد يك بازجو و دادستان و قاضي كه زماني تا
كه كرد اظهاراميدواري وي.نيست انتظار از دور رخدادهايي
در مردم تا شود قضائيمنجر سيستم اصلاح به حادثه اين
.كنند زندگي امنتر محيطي
آيا:روزنامهگفت با تماس در نيز تهران از ميرباقري رضا
صادقانه كهسالها است كسي براي مناسبي جاي اوين زندان
!است؟ كرده كار مردم براي
در روزنامههمشهري دفتر با تماس در دانشجو اسماعيلي امير
.ميكنم تحصيل گيلان در و هستم تهران ساكن من:گفت گيلان
كيفيت و وسعت به بايد كه آنچنان بودم تهران در كه زماني
را تهران كه حالا اما بودم نبرده پي تهران شهرداري خدمات
شهرداري كار كه مييابم در ميكنم مقايسه شهرها ديگر با
.است بوده خارقالعاده كرباسچي آقاي و تهران
ندارماما تهران شهر به كاري من:گفت نيز زماني احمد
ازفرودگاههاي كه تهران غرب مسافربري پايانه همين ساختن
.است بزرگي بسيار كار است زيباتر كشور
وضع كنند كار كرباسچي مثل ميتوانستند شهرداران همه اگر
.بود بهتر خيلي كشور
آقاي ازانتخاب پس ميكرديم فكر ما:گفت نيز عباسي مرتضي
خواهند مثلكرباسچي شهرداري كشور شهرهاي همه خاتمي ،
مثل لايقي شهردار نميكردكه خطور هم فكرمان به اصلا.داشت
.كنند واهيبازداشت اتهامي به را كرباسچي
بابازداشت افراد اين:گفت نيز كارمند احمدزاده مهرزاد
ديگر و خاتمي ، كرباسچي بيشتر عزت موجبات تهران شهردار
.كردهاند همهفراهم نزد را مردم برگزيده دولت اعضاي
روزنامهدر دفتر با تماس در نيز كارگر ميرزاخاني ميلاد
از روزنامههادائم از يكي سرمقالههاي در اخيرا:گفت گيلان
.ميشود آنياد به نسبت (ع)حضرتعلي حساسيت و بيتالمال
اختلاس 123ميلياردي كه زماني چرا پرسيد اينها از بايد
.بيتالمالنميسوخت براي دلشان افتاد اتفاق
در سيما و صدا بد عملكرد:گفت نيز ورزشكار مژدهي كريم
تهران شهرداري جريان در هم اكنون جمهوري رياست انتخابات
ميكنند سكوت يا.است شده رسانه اين از مردم ناراحتي باعث
.ميپردازند دولت مخالفان نظرهاي ارائه به فقط يا و
با تماس در نيز تهران از انتظامي نيروي بازنشسته حيدري
اين ادامه از تا خواست قضائيه قوه از همشهري روزنامه
است شده ناامني و جامعه در تشنج ايجاد موجب كه ماجرا
.كند خودداري
كه سالاست چند و چندين مترو:گفت نيز كرج از لايق خانم
صرف كه پولهايي است نيافته پايان هنوز و است احداث حال در
درآمد كه را تهران شهردار چرا است؟ رفته كجا به شد اينكار
صورت به را شهر اين و كرده هزينه تهران براي را شهرداري
ميكنند؟ مجازات درآورده زيبا شهر يك
تابعه شركتهاي و تلفن و تلگراف و پست وزارت اسلامي انجمن
پس ماه يك تنها اينكه به اشاره با اطلاعيهاي انتشار با نيز
شكست جناح برخوردهاي خاتمي آقاي جناب دولت كارآمدن روي از
افزوده گرفت ، خود به جدي بوي و رنگ انتخابات در خورده
نبسته طرفي برخوردها اين از كه خواه تماميت جناح:است
با و برآمد كريمه دولت با فيزيكي برخورد پي در بود ،
پرتوان ياران از يكي حذف صدد در قضائيه قوه از استفاده
اسلامي جمهوري نظام دهه دو در موفق مديران از يكي و دولت
ايشان پرونده برآمد ، تهران شهردار كرباسچي آقاي جناب يعني
تومان ميليارد پرونده 123 كه حالي در كرد اعلام ملي را
.نشد اعلام ملي اختلاس
اين با ايران مردم اينكه بر تاكيد با اطلاعيه اين در
با مقابله و دمكراسي براي مبارزه ميدان از ترفندها
جان و دل با و داشت نخواهند بر دست خشونت و انحصارطلبي
ياران و ايران اسلامي جمهوري رياست و رهبري معظم مقام از
در ايران مردم است ، افزودهشده كرد ، خواهند دفاع آنها صديق
همواره و ميكند دفاع نظام واسلاميت جمهوريت از شرايطي هر
.است خرداد دوم مانند حماسهآفرينيهايي آماده
رزمنده روحاني يك ديدگاه
شهرداري پرونده درباره
و نظامي يگانهاي در سالها كه رزمندهاي روحاني عابدي اصغر
نمازجماعت برگزاري توفيق جمله از و داشته فعاليت انتظامي
با تماسي در است داشته جنگ جريان در را مسجدفاو در
بازداشت مورد در ديدگاهش خواستارانعكاس همشهري روزنامه
تا هستند صدد در افراد برخي:گفت وي.شد تهران شهردار
و نظريات و آرا كه كنند تفهيم مردم به خداينخواسته
انشاءالله اما باشد ، داشته اهميتي نميتواند آنها احساسات
ميشود ، حل مشكل اين بزرگان مساعي تشريك و خداوند عنايت با
.است مردم اكثريت هدف مدني جامعه تحقق چون
در شبهه باعثايجاد عواملي كه است اين مطلب حقيقت گفت وي
حفاظت از استفاده ازآنها يكي كه شدهاند شهرداري پرونده
.است پرونده اين در انتظامي نيروي اطلاعات
كه اينواحد فعلي سرپرست عملكرد از مطلع عنوان به بنده
ارتباط در ميدانمكه است آمده انتظامي نيروي به سپاه از
بود بجا كه دارم واعتقاد ندارد كافي تجربه جرمشناسي با
افرادي و دستگاه از جوانب روشنشدنهمه براي قضائيه قوه
نظر دقت و تخصص داراي اولا كه كند استفاده ضابط بعنوان
روزمره طور به آنان حضور و خدمتي تعهد ثانيا و باشند
اين به مربوط عمليات سپردن.باشد احساس قابل مردم براي
خيليها براي انتظامي نيروي اطلاعات و حفاظت به پرونده
مجلس در تهران مردم نماينده كه طوري به است برانگيز سئوال
.است كرده اعلام مسئله اين از را خود تعجب نيز اسلامي شوراي
رئيسجمهوري با دقيقه يك
|
رئيسجمهوري با دقيقه يك ميتوانستيد و داشتيد فرصتي اگر
ميانميگذاشتيد؟ در وي با را موضوعي چه كنيد صحبت
كه را انجامشدهاي كارهاي كه ميكنند تلقين ما به چرا
كنيم؟ باور را آنها حرفهاي ولي نكنيم باور ميبينيم
ساله دانشآموز 17
شر رااز ابوذرها شما خداوند ميكنم دعا !خدا سيد
.بدارد دور به ابوجهلها
اصفهاني شهروند
با روشنفكران كردههاو تحصيل بين نبرد در بفرمائيد لطفا
هستيد؟ كداميك طرف شما تيرهبين ، انديشان تاريك
كفاش ناهيد
و پرتوان مبتكر ، خلاق ، شهردار كرباسچي غلامحسين حيثيت از
كنيد دفاع جانانه روزنامهايران پرتيراژترين موفق مدير
شماست مهمترينوظيفه اين الان كه
دالاهو -م
.گرفت خواهد را روابط جاري ضوابط زماني چه
تبريز -پازند فاطمه
شكست حيلههايرقيبان برابر در كوه چون نستوه و مقاوم
.باش ايستا خوردهات
سقز - م فرزاد محمد
شدنحقيقتانتخابات قرباني بر تاييدي مهر شما سكوت آيا
!بود؟ نخواهد...مصلحت پاي در ماه خرداد
همدان -همداني عليرضا
دادم بهشما كه رايي از وجود تمام با بزرگوار پدر اي
.كرد خواهم دفاع
دزفول -صادقي كامران
خرداد ، دوم مانندحماسه بخروشيم ، ايران جوانان ما اگر
.بكوبيم مزدوران دهان بر محكمي مشت قادريم
تهرانشمال واحد -آزاد دانشگاه دانشجويان از جمعي
چه ايران شمابراي:بپرسيد نوميري و يزدي آقاي از لطفا
...جز كردهايد؟
مشهد -دورودي.ق.ا
بخواهند ، مردم اگر كه بفرمائيد اعلام قضائيه مسئولين به
خواهد تكرار آن از شديدتر ماه آذر هشتم و خرداد دوم حماسه
با مخالفت و خود منتخب دولت از حمايت به دفعه اين ولي شد
.كنيد آزاد را ما اميركبير زودتر پس قضائيه قوه
شيراز -قرباني.ف
آزاديهاي به فرزندانشان و خود بهتر فرداي براي انسانها
از حمايت براي تجمعها همه در لذا..دارند نياز اجتماعي
و غذا جز به چون ميكنم شركت خانوادهام همراه به جنابعالي
.نيازمندم هم آزادي به پوشاك
وش جعفري
شما به قلب صميم از و كامل ايمان با خرداد دوم در همگي ما
مردم نهاد از شما ميدانستيم اينكه خاطر به فقط داديم ، راي
آقاي از چرا سكوت؟ چرا پس.ميكنيد حمايت ما از و برخاستيد
دفاع ما خوب شهردار و خود لايق مدير و عزيز دوست كرباسچي
نميكنيد؟
خبرنگار -دولتنيا محسن
كه دادند تهراننشان شهردار كردن بازنداني راستيها جناح
يكي هم را دهنده راي ميداشتند 20ميليون قدرتي چنانچه
.ميانداختند زندان در ميكردندو پيدا يكي
سبزوار آزاد دانشگاه دانشجوي -نظري.ح
پستي آفريقاصندوق خيابان تهران ، :نامه دورنگار2058811 ،
بررسي گروه روزنامههمشهري ، كدپستي 19156 5446/19395 ،
افكار
|
|