جديد جهان در الهيات
حقيقت وجوي جست ;وداها
نظام در مدني مشروعيت سمينار
فقيه ولايت
جديد جهان در الهيات
دفاع و فهم جستجوي در است علمي الهيات يا كلام:جستارگشايي
انسان انگيزي دليل و فهم قدرت كه آنجا از.ازدين استدلالي
خود مقصود به نيل براي متكلمان است ، لاجرم تكامل و تطور در
كه اين به نظر سويديگر ، ازميكنند طي گوناگوني راههاي
و بودهاست اخير قرن موضوعات بحثانگيزترين از ديني تفكر
و متكلمان ، برانگيخته ، آن نقد به را بسياري علمي انديشه
عرضه با تا نمودهاند بسيار تلاش مسيحي ويژهمتكلمان به
صدق معجزه ، وحي ، زبان چون كلام مهم مسائل از خاص تفسيري
با آن تعارضات از...و ديني تجربه ايمان ، ديني ، قضاياي
از موجزي شرح زير نوشته.بكاهند علمي رايج فهمهاي
.است معاصر غرب در تلاشها اين عمدهترين
معارف سرويس
ويث هبلت برايان:نوشته
ويرايش 1989 كمبريج ، انتشارات حقيقت ، اقيانوس:منبع
مرديها مرتضي سيد دكتر:مترجم
معاصر متفكران و نهضتها از برخي تا برآنم مقاله اين در
درباره و كرده بررسي را دين فلسفه و مسيحيمدرن الهيات
.دهم ارائه متعادلتري ايده علم عصر در خداباوري امكان
آن اتباع و بارت بولتمان ،
يعني ، رودلف زبان آلماني پروتستان متكلم دو با ميتوان
ميانه مسيحي الهيات بر كه كرد شروع بارت كارل و بولتمان
كاملا نويسنده دو اين راي با شايدداشتند علم بيستم قرن
تلقي جدي بايدبسيار را آنها دوي هر اما نباشيم ، موافق
بود ، وسيع بسيار پژوهشهايشان دامنه كه چرا كنيم
آنها از يك هر و ميآمدند شمار به برجستهاي متفكرانمسيحي
ايمان براي روشنگري مابعد كهمدرنيته مسائلي به نحوي به
نقدي روش جملهاطلاق از)داشتند توجه آورد ، بوجود مسيحي
خوبي به دو هر بارت و بولتمان.(انجيل بر تاريخي
اهميت و جذابيت.بودند آگاه او كلمه و خداوند ازاظهارات
كلام برمبناي تا ميكوشيدند نحوي به كه آنبود در آنها كار
فرهنگ و انسان با كه پديدآورند نيرومند الهياتي مقدس ،
.يابد ارتباط مدرن
به كه چرا گرفته قرار انتقاداتي مورد حق به بولتمان رودلف
بسته تلقي داشت ، مفرط اعتمادي فلسفههاياگزيستانسياليستي
در و ميپذيرفت انتقاد بدون فيزيكيرا علوم مكانيكي و
،(جديد عهد مكتوبات)مسيحي مقدس متون از اسطورهزدايي عرصه
استفاده افراطآميزيمورد و راديكال نحو به را انتقادي روش
دستاوردهاي حدي تا و الهيات كلي هدف معهذا ميداد ، قرار
چراي و بيچون پذيرش:چون دستاوردهايي.بود مفيد اوكاملا
از اصيل انساني حيات و مسئوليت كه امر تصديقاين جديد ، علم
مسيحي انجيل اينكه به واعتقاد ميرود فراتر علم حدود
سايه در را اصالتانسان و گردد چيره انسان شر بر ميتواند
.بخشد تداوم الهي كلام
ماقبل فكري مقولات از فارغ خداوند كلام ميخواست بولتمان
ميتوان را انجيل كه بود معتقد اوشود شنيده منسوخ و علمي
خواننده تا كرد چنين بايد واقع در دادو قرار نقد مورد
درذهن كه را اول قرن شناسي كيهان چارچوب بتواند مدرن
گوهر بولتمان اما بشكند ، بود آن به مسبوق انجيل نويسندگان
او نمييافت آن اخلاقي و معنوي درآرمانهاي را مسيحي ايمان
سري آن سرچشمههاي و خطاب مسيحيت قلب كه بود معتقد جد به
.شدهاند سپرده فراموشي به سنت در كليدي ، عناصر اين و است
است ، افراطي او انتقادي روشهاي كه باشيم معتقد اگر حتي
ناقص علم از وي درك و يكجانبه قدري فلسفياش فرضهاي پيش
و مدرنش كاملا ذهن واسطه به را او ميتوانيم هم باز است ،
ستايش درخور متعال خداي يك به وفاداريش و اعتقاد نيز
اين تحكيم براي بولتمان كه است تاسف بسي جاي.بدانيم
ديدگاههاي تا نكوشيد و نكرد اقامه برهاني اخير ، اعتقاد
كه كند تلفيق چنان را متافيزيكي و اگزيستانسياليستي علمي ،
.شود ادا دو هر انجيل و مدرنيته حق
طبيعي الهيات با آميزي افراط شكل به بارت كارل سو آن از
با.بود بيتوجه انجيل نقد نتايج به نسبت و ميورزيد مخالفت
بارت ، .بود مدرن حقيقتا مسيحي متاله يك او وجود ، اين
يك نتايج و داشت روشنگري مابعد تفكر از جانبه همه شناختي
استخراج تفصيل به را وحي بر مبتني كاملا مسيحي الهيات
به واكنش دقيقادر او كلامي شناسي معرفت.بود كرده
فكري قدرت.آمد بوجود روشنگري بعد ما مدرنيته محدوديتهاي
.است انكارناپذير بارت كلامي رئاليسم در ديني غيرت و
پژوهان انجيل تعاليم و ميدانست مردود را طبيعي الهيات او
.داشت ديگر اديان از منفي بسيار تلقي و ناديدهميگرفت را
از او تفسير هم باز برنتابيم ، را بارت اوصاف اين اگر حتي
;يافت خواهيم بسيارآموزنده را مسيحي آموزههاي و عقايد
عيسيمسيح ;است شده سازماندهي محور اين حول كه تفسيري
.گرديد انسان با خدا آشتي مايه كه بود كلمهاي
بعد ما فلسفه به بيتامل كه ميكرد متهم را بولتمان بارت ،
كه بود معتقد بولتمان مقابل در.است شده تسليم روشنگري
انجيل از دوباره تفسيري به مدرن انسان موعظه براي
و مينهد وقعي آن به نه بارت كه تفسيري و نياز نيازمنديم ،
بولتمان و بارت بين مباحثه اين.ميگذارد ارجي نه
فضاي در الهي ايمان ميدهد نشان كه است جايي هنوزبهترين
خاص شاگردان ميان در.است امكانپذير بيستم قرن غربي فرهنگ
يافته ادامه پيراستهتري شكل به مباحثه اين تن دو اين
كام ، هربورن گونت از ميتوان بولتمان شاگردان ميان از.است
ديني توان همگي كه برد نام ابلينگ گرهارت و كزمان ارنست
.دادهاند نشان مدرن فرهنگ با مواجهه در را آلماني لوتريسم
افراطي عناصر برخي تعديل به ويژهاي تمايل آنان آثار در
كمتر مقدس كتاب نقد از آنان.ملاحظهميشود بولتمان درآراء
بازسازي در تواناييانسان از.ميكردند سلبي استفاده
خوشبينانهتريداشتند ارزيابي تاريخي عيساي عقايد و زندگي
تفسيرهاي اساس بر حتي سنتي مسيحيت آموزههاي به و
تورنس اف توماس.ميگذاشتند بيشتري ارج اگزيستانسياليستي
بعد ما فهم اساس بر را كلامي رئاليسم بارت ، شاگردان از يكي
كه رابطهاي.داد شرح تمام قوت به جهانفيزيكي از آينشتايني
شايان بسيار شد برقرار علومپايه و الهيات بين نحو بدين
را خدا به جديدباور علم كه را خام پندار اين و بود توجه
.داد قرار سوال مورد مشخصا ميكند ممتنع
كلامي دفاع بارت پيروان از ديگر يكي گولويتزر هلموت.
اين.كرد ارائه خداوند وجود از نيرومندي(فلسفي غير ولي)
در و خدا مباحثهمرگ دراوايل و دهه 1960 در دفاعيه
.شد مطرح سياق همان
به نسبت انگليسي غير اروپايي فيلسوفان كه بدگمانياي
بارت شاگردان سهم حتي كه شد موجب داشتهاند ، طبيعي الهيات
هم هنوز مسيحي خداشناسي دفاعاز و معرفي در بولتمان و
بعد نسل خصيصههاي برجستهترين از يكي.باشد ترديد مورد
الهيات تلفيق الحاد ، نفي براي كه بود اين آلماني متكلمان
برگ پانن هارت ولف كارهاي در.ميدانستند واجب را فلسفه و
علم فلسفه و الهيات او كتاب.است مشهود كاملا خصيصه اين
الهيات براي را ديگري امكان كه برجستهاياست نمونه..
تفسير كوشيدتا پاننبرگ.ميكند مطرح علم عصر در مسيحي
كند فلسفيتحكيم ادله مدد به را توحيدي وجودشناسي از جديدي
اگر حتي چنانكه افتاد موثر بسيار باب اين در او كوشش و
او كار كه بپذيريم بايد نباشيم هم موافق او شناسي باوجود
دفاعي مسيحي خداشناسي از ميتوان جهانامروز در داد نشان
.باشد آگاهانه و كلاميمعقول و فلسفي لحاظ به كه كرد
و اوتثليث اخير كتابهاي خصوصا مولتمان ، آثاريورگن
اين در.دارد فلسفي صبغه كمتر خلقت در وخدا ملكوت ارض
و تثليث بر مبتني الهيات كه را ادعا اين او كتابها
محافظه ضرورتا(عيسي ناسوت در خداوند لاهوت حلول)تجسد
از كرد رد ماندگاري و معتبر شكل به است ناعادلانه و كارانه
انتقاد مورد را بولتمان فراگير راديكاليسم ديگر سوي
كه او كلامي اعتقاد كه كرد اذعان بايد باز اما قرارداد
براي است مبتني تثليثياش فهم و مسيح از او شناخت بر كاملا
.است موثر بسيار بشر نوع سياسي آزادسازي
علم به اعتقاد عين در چگونه داد ، شرح برگ پانن كه همانطور
كه داد نشان مولتمان داشت ، هم توحيدي باورهاي ميتوان جديد
معاصر سياسي و اجتماعي راديكاليسم به اعتقاد ضمن تنها نه
كمك به باورها اين بلكه داشت ، توحيدي باورهاي ميتوان
.ميآيند نيز معاصر سياسي و اجتماعي راديكاليسم
اما است مولتمان و برگ پانن از كمتر يونگل ابرهارد سهم
توجه شايسته رو آن از او هستي راز منزله به خدا كتاب
سكولار حال در فزايندهاي نحو به كه دنيايي در كه است ويژه
يونگل.گفت سخن خدا با ميتوان چگونه كه داد نشان است ، شدن
يعني) بخشاند معرفت زبان تمثيلات و استعارات كه بود آن بر
(كنند بيان خداوند باب در را آگاهيها از پارهاي ميتوانند
شناخت كه كرد ارائه مسيحي انسانشناسي نوعي او همچنين
اين.ميانگاشت ميسر و ممكن انسان براي را خداوند
آتش بر بود آبي زبان ، باب در باور آن همراه به انسانشناسي
ذهني تصورات توصيف تجربي ، غير زبانهاي كه اعتقاد اين
.هستند
بيان را بنيادين حقيقت دو آلماني پروتستان متكلمان اين
متضمن و است شناسانه انسان حقيقت دو اين يكياز كردهاند ،
انسان از مادي و تحويلي تعبيراصالت كه واقعيت اين
روبه او بودن گشوده انسان ، اختيار كه چرا است ناموجه
آنند از برتر همگي حقيقت ، يافتن براي او جستجوي و آينده
چنين تفسير براي لذا شوند ، تبيين مدرن علم بوسيله كه
.طلبيد كمك به را ديني تعابير بايد انسان ، باب در مقولاتي
الهي كلام كه ميكند ادعا و دارد كلامي صبغه اما ، دوم حقيقت
انتقادي فهم قابليت ذاتا مسيحي سنت و كتاب در مندرج
-كلامي رئاليسم تنها من زعم بهدارد را خور در و شايسته
به خداوند و خالق منزله به خداوند باب در رئاليسم ;يعني
را بنيادين حقيقت دو اين حق ميتواند بخش رستگاري منزله
.كند ادا
رومي كاتوليك الهيات
بر را ما مدرن جهان در رئاليسمكلامي امكان بحث به توجه
كاتوليك پيشرو ازمتكلمان تن چند آراء كه آنميدارد
الهيات چند هر.دهيم قرار نظر مد بيستم ، قرن در روميرا
كتاب تفسير و مطالعه در تاريخي انتقادي روش رومي كاتوليك
شوراي زمان از مشخصا اما پذيرفت هنگام دير كمي را مقدس
جديد ، علم با چشمگيري كاميابي و ديني غيرت با واتيكان دوم
در كرد وتلاش شد مواجه جديد فلسفه و جديد تاريخنگاري
مسيح خداو به ايمان از نو تقريري جديد ، پرسشهاي با مواجهه
را رومي كاتوليك كلامي خداشناسي كليسا ، نهاد.دهد ارائه
قبال در الهيات از شاخه اين لذا است ، كرده تقويت لايزال
نشان خود از بيشتري مقاومت مدرنيته به ناسنجيده تسليم
تسليمي چنين وسوسه به كمتر تمايلات ، پارهاي بهرغم و داده
.است سپرده تن
روش رومي ، كاتوليك متكلمان ازساير پيش هاردوشاردن پيرتيل
او.بود استثناء يك ايننظر ، از و پذيرفت را انتقادي
با البته و كرد آغاز واتيكان دوم شوراي از پيش را كارش
الهيات تا كرد تلاش او.شد مواجه رسمي كليساي اعتراض
تكامل ازنظريه عيار تمام فهم يك با را مسيحي ومعنويت
نقايصش ، عليرغم كه كند تلفيق زيستشناختي ، و شناختي كيهان
تيل.بود پذيرفتني مدرن كاملا ذهنيت با مسيحي يك براي
به را خود ميتواند ماده كه واقعيت اين ميدهد ، نشان هارد
لازم دهد ، قرار تاثير تحت را ما ذهن كه دهد سامان نحوي
مفروض را ذهني عالم پويش روند كل پشت پس در ما كه ميآورد
.بگيريم
به توجه با را جهان كه است آن عقلانيتر كه ميدهد نشان او
قرار تفسير مورد ذهن جهان;يعني فراوردهاش عاليترين
به را ذهن پيچيدهمانند بسياري امري كه اين دهيمتا
ذهن بكوشيم كردهو تحويل ماده ;يعني كمترپيچيده امري
.كنيم تلقي مادي ذرات و عناصر از مجموعهاي صرفا را
آراء من رومي ، كاتوليك متاخرتر متفكران ميان از
كه ميكنم راطرح كونگ هانس و رانر گان ، كارل برناردلونر
اين شوندوبا مدرنيته تسليم ذهني ، بهشكل كه آن جاي به
باقي ناشده حل و نامكشوف را مدرنيته معضلات ذهني ، تسليم
ميان مستحكم پيوند ايجاد براي شيوهاي ، به يك هر بگذارند ،
خرج به ملاحظهاي قابل تامل و تلاش مسيحي ، ايمان و مدرنيته
.دادند
دارد ادامه
حقيقت وجوي جست ;وداها
از بازمانده سند كهنترين و برجستهترين شايد:جستارگشايي
و انديشهاي دگرگونيهاي دربرداشتن ازديد اروپاييان و هند
هندي در vid ازريشه ودا واژهباشد وداها قوم ، اين تاريخي
لاتينبه veder واژه با كه جداگشته معنايديدن در باستان
هم امروزه اروپايي درزبانهاي همانند هاي واژه معنا همين
راتا 1400 وداها زمان (Martin Haug) هوگ مارتين.است ريشه
از ازجدايي پس هندوها.ميگرداند باز ميلاد از پيش سال
بهدره ميلاد ، از پيش سال در 2000 ايرانيان ، ;همنژادانشان
بر ازچيرگي پس و رويآورده رودخانه هفت سرزمين سند ، به رود
وداييمنتراها اصطلاح به يا سرودها سرايش آنجا ، به بوميان
ازبخشها دربرخي اينسرودهها ، زبان.آغازيدند (Mantra)
ديگردگرگونيهاي دربخشهاي و است باستاني ريگودا ، مانند
گشته سادهتر و پذيرفته را نوي واژگان و دستوري آوايي ،
.است زردشت ، كتاب زبان ;اوستا با ريشه هم زبان اين.است
بهره ، چهار بر وداها ، نوين ، بندي بربنيادبخش
ساماودا -ودا 3 جور يا -2-ودا ريگ-بخشپذيرهستند1
آثروودا-4
شناسان اسطوره از كه نويسندگان ميآيد ، پي از كه جستاري در
اسطورهاي ازجهان گوشهاي بيان به هستند ، نامي وهنرپژوهان
شناختي هستي بنيانهاي در پژوهش و وداها ،
.پرداختهاند آنها ،
معارف سرويس
نوشته كهن بهسنسكريت كه متون اين.وداهابودند درسرآغاز
هند مذهبي انديشه بر مسيح ميلاد از قرنپيش شدهاند ، چندين
;نميدانيم آنهاچيززيادي سرچشمه درباره.بودند حاكم
اروپايي ، و هند طوايف را اينمتون كه اندازه همين
م دومق ازهزاره كه چادرنشيني گلهداران آرياييها ، يعني
آورده همراه پراكندهميشدند ، به هند غربي شمال در تدريجا
.بودند
تاريخ يك طي در قوم اين:وجوددارد مسلم نكته يك تنها
قابل كلان ، يكالهام مكتوب مذهبي سرمايه يك نامشخص
زيرا.وداست كل چهارم يك فقط اين وبود كرده كسب ملاحظه
را ودا بقيه كه آنشدند بر خدايان طلايي عصر گذشتن از كهپس
كههر است دليل همين به شايد.دارند انساننگاه دسترس دوراز
مشخص جنبه يك به بزرگ اينمجموعه بخش چهار از يك هر كه چند
اختصاص -حكمت ، سرودها اسطورهها ، عملي ، آداب -زندگيمذهبي
در.نيست كامل تكويني اسطوره يك آنهامبين از يك هيچ دارد ،
وارجاعات غيرمستقيم اشارات تنها ريشهها و اصل مورد
.دارد وجود ومتناقض ناقص پراكنده ،
پس كه است بزرگ ايندراي گاهي:است متفاوت سرود هر در خالق
را روز شبو حركت و خورشيد اقيانوسها ، كشتناژدها ، از
عظيم توده دو خود كامل بهقدرت كه واروناست گاهي آفريد ،
راباز گنبدآسمان كرد ، جدا ابتدايي ازلي هسته رااز جهاني
.حركتدرآورد به را زمين و بماند وبزرگ بلند تا راند پس
حقيقت اما مطلقاست ، حقيقت حاوي ودا ميشود گفته چنانكه
بانيان ، ميآيد ، همچون در وحيرتآور گوناگون شكلهاي به
كه است برگ و شاخ پر چندان و است هند مظهر درختيكه
.ميكند پنهان را خورشيد
خشن پيكار يك به عالم سرچشمه سرودها از بسياري در بدينسان
.است قهرمان خود نوبه به خدايان از يك هر آن در كه ميرسد
عظيم ماري همچون گاه.شد كشته ايندرا دست به كه اژدهايي
است ، آن در ازلي آبهاي كه كوهي گرداگرد كه ميشود نموده
ميشكافد ازهم را كوه مار ، شكست از پس ايندرا.است پيچيده
رهايي يك كه خلقت تنها نه پيكار اين.كند آزاد را آبها تا
ديده آسيب قدرتهايي توسط هماهنگي و نظم هنگام آن تا:است
بر آنها پس از خدا -قهرمان كه بودند نيرومند چندان كه بود
كهخدايان سوما فوقالطبيعييعني كمك يك از بايستي.نيامد
ميداد ، جنگاورانه مستي او به و كردهبودند تهيه ديگر
قهرماني كهنقش توفان ، خداي ايندرا ، ميشد برخوردار
با كه را ديگر خدايان اوست ، خصوصيتهاي مختص غالبا
پيكار اين براي را وي او ، به خود قدرت از بخشي وانهادن
ازنيروهاي مجموعهاي اين پس.ميآورد گرد خود در آفريدهاند ،
دنيايي و ميشود چيره تيرگيها بر كه است آميخته درهم
است ضرورتي پيرو بلكه نشده وانهاده تصادف به كه ميآفريند
.دارد را خود جاي چيز هر و موجود هر آن در كه
توجيه آرمانجنگاوري ، ارزشمندي تكوينها اين در بايد آيا
به -آرياييها آيا بازشناخت؟ را مهاجم قوم ويك طبقه يك
نظم استقرار مامور -الهام بركت به شده زاده معنايدوبار
نيروهاي سركوب با كه نبودند خدايان آيين گستراندن و
تجسممييابد ، گمراه اقوام دروجود كه وتاريكي ، بينظمي
شود؟ اجرا ميبايست
ازلي آبهاي حلاوت
تكويني همخوابگي يك به جهان سرچشمه ديگر اسطورههاي در
يا درندگي حيات ، آتش ، نيروي) اگنيميشود داده نسبت
دوستون كه ،(بلعيدهشده قرباني ، پيشكشي ، ) سوما و (ولع
ازلي آبهاي خود بخش حيات قدرت هستند ، با ودايي واقعيت
پديد را تخمطلا ، ازلي ، هسته و ميكنند بارآور را
ازنيم:ميآيد پديد جهان شده تخمشكافته ازاينميآورند
يك اصلي ، ستون يك.آسمان آن طلاي ازنيم و زمين ، آن نقره
آن از نور تا ميگيرند شكل آن گرداگرد زندگي نيروهاي محور
هنگام اين در.ميدارد نگاه پا رابرسر دو آن تراود ، بيرون
خدايانايفاي و ميگيرد شكل فضا ميشود ، كهزمانآغاز است
.ميكنند آغاز را خود نقش
داشته وجود همه پيشاز كه هست خدايي ديگر اسطورههاي در
.است خويش زاده كه خدايي پراجاپاتي ، پيشزا ، :است
نزديك او به و راميآفريند دخترش خود ، جسم از پراجاپاتي
و خدايان (است شده نكوهش شدت به كه) اينزنا از.ميشود
است پراجاپاتي خود جوهر از پس.ميآيند پديد دوگانهها همه
.است گرفته نشات آفرينش كه
حرارت و برگرداندنشور با پراجاپاتي ديگر روايتي به
شكوه به سپس خدايان.ميآفريند خدايانرا خود ، به بنيادين
.ندارد وجود كردنشان سير براي كافي قرباني كه برميخيزند
قرباني را خود نشود ، نابود خلقتش آنكه براي پراجاپاتي
جوهر از بخشي دادن با گرفتند ، جان كه همين خدايان.ميكند
در پراجاپاتي پس.كردند زندهاش ديگر بار پراجاپاتي به خود
.پسر هم و است پدر هم واحد آن
بخواند ، روز هر برهمنبايد هر كه ودا ريگ معروف سرود در
خدايانيك با همزمان پراجاپاتي ، ازفعاليت كه است آمده
تشنه كه خدايان و.آمد پديد پوروسا نام به آسماني انسان
پراجاپاتي و گردد پيشكششان او كه خواستند بودند قرباني
بزرگ طبقه چهار تقسيم اين از.كنند پارهاش پاره گذاشت
نيز و (كشاورزان پيشهوران ، جنگجويان ، روحانيان ، ) اجتماعي
باد و آتش باران ، زمين ، و آسمان فضا ، جهات آسمان ، اختران
نيروهاي از بخشي شدند سير خدايان آنكه از پس.آمد پديد
نمونه او.دادند تازه انسان يك ساختن باز براي را خود
حاكمند ، وجودش بر كه است نيروهايي از متشكل و جهان كوچك
را هندي فلسفه بازپسينپيام او و هستند او در خدايان يعني
فهم و كشف.است جهان جوهر جزئياز فرد روح:ميبخشد تجسم
چيرگيبرآن و جهان فهم كشف ، موجب نفس بر وچيرگي خويشتن
.ميگردد
و حيات منشاء به خلاءمربوط كردن پر قصد تكويني اسطورههاي
در بهتامل را انسان بلكه.ندارند را مسئلهوجودي يك حل
حركت و آنها منطق درك گوناگونجهان ، و پراكنده نيروهاي
تقديس آنها عمل آنكه منظور به و ميخوانند فرا سرچشمه تا
زيبايي و نيرو يك تا شود يافته ارتباطاتشان رشته و گردد
جهان در نيروها اين حضور به اعتراف با انسانآيد پديد
جهان روند در و رود فراتر گوناگوني و پراكندگي از ميتواند
سازمان يك و معاش عقل يك مستلزم امر اين.جويد شركت
نوعي به و نيروها اين مبين روزانه رفتار هر:است اجتماعي
كلمات و قرباني طريق از كه مذهبي اقدام هر.آنهاست تجسم
نميپذيرد ، پايان هرگز كه آفرينشي در ميگيرد ، صورت مقدس
دارد ، را خود جاي خويش شغل و طبقه در كس ، هر و.است دخيل
.واقعيت يك از بخشي و كل يك در دخيل است ، خويش زندگي معلم
شير درياي زدن هم به
بسيار مذاهب و شهري تمدنهايوسيع با آنكه از پس ودا آيين
از هميشه براي آنكه از پس و شد ، رو به رو آنها كهن
به ديگر بار گرديد ، جدا بود ، آمده پديد آن در كه زمينهاي
ميشد ، پيچيدهتر روز هر كه مذهبي ، آداب.آورد روي خود
در.گرفت آن از را ودا آيين مفهوم كه يافت اهميت چندان
خاص نگري جهان كه بودا آيين و جين آيين كه بود هنگام اين
ومكاتب گوناگون گرايشهاي.آمدند پديد داشتند ، را خود
تازه تكويني دانشهاي و رونقگرفت ادبيات شد ، ظاهر پياپي
.كرد ظهور
است شده تصوير غالبا مذهبي هنر در كه موضوعهايي از يكي
وجود شير اقيانوس يك آغاز در.شيراست درياي زدن هم به
جهان اينسربرآورد آن از جهان ، محور مندرا ، كوه داشتكه
جاي است ، -خدايان از -ويشنو كهتجسم لاكپشت يك لاك روي بر
دارند ، آننزاع برسر ديوها و خدايان كه جهان ، گرداگرد.دارد
اين و ميكشد را مار طرف يك هردسته.است پيچيده بزرگ ماري
ميچرخد ، محور.بچرخد خود محور بر كوه كه ميشود سبب امر
حاصل آن از مستيآور بركتهاي انواع و ميخورد هم به شير
خوشبختي ، زيبايي ، ،(حيات آب) ناپذيري مرگ نوشابه:ميشود
كار يك از كه ملموس ، تصوير اين.نرمخويي عرفاني ، مستي
يك داراي است ، گرفته الهام سازي كره مثل معمولي بسيار
يك بالقوه ، قدرت يك حاوي نامتعين واحد يك:است اساسي پيام
درآيد حركت به نيرو اين آنكه براي.است محور ،
واحدنامتعين در كه را امكاناتي كه دهد روي بايستيپيكاري
.سازد آشكار دارد ، وجود
الهي اصل ازيك ظهورجهان ، سخن از پيش ديگر ، اسطورههاي در
فاصلهويراني در كه است درميان نامنارايانا به جاويدان
كه حالي او ، در.دارد بعديجاي عالم خلق و پيشين جهان
داشته ونگاهش زده چنبره زيرش در (ابديت) آنانتا ماربزرگ
جاي لاكشمي كنارش در.است شناور شير اقيانوس برروي است
يك جهان آفرينش هنگام به.اوست زنانه تظاهر كه دارد
برهما.ميشود باز گل كه وقتي.ميآيد بيرون نافش نيلوفراز
.ميكند روايت را ودا وچهار ميآورد در تخم از سر
جهان سرچشمه.ميآيد پديد جهان ابدي ، قوانين اين بيان با
:عنصراوليه يك پراكندگي يا تمركز ونه خداست ، يك نه ظاهر
هما انديشهبر.ميشود ناشي آنها توازن و تقابل از بلكه
انديشه اينراميسازد گيتي شكلهاي همه كه است ناب نيرويي
واقع ، تظاهرات همه و ميشود پراكنده بنيادي منطق يك برحسب
ادراك روح ، خود ، به نسبت خالص وجدان از-را وجدان سطوح همه
كوچك بينهايت آشكار بازتاب ماده ، حواس ، موضوع و حواس تا
.پديدميآورد -جهان نيروي
.بازيابد را اصلي ميكوشدوحدت گوناگون هاي شيوه به انسان
اين به برايرسيدن ابزاري جز نيست چيزي جستوجويشناخت
براي است جستوجويي گيتي ماهيت برايفهم كوششي هر:هدف
دگرگون اشكال ساده ملاحظه.ناپذير ويراني شخص به رسيدن
توسط ازل از كه وجو ، جست اين از.نيست حقيقي علم شونده ،
كه ميشود فهميده چنين است گرفته انجام انساني فرد هر
عالم يك تنها.اند دهنده فريب و منقطع حواس احساسهاي
جهان از ما دريافت (...)است دسترسيپذير انسان براي دروني
سبب همين به.نيست ما دروني جهان بازتاب جز چيزي بيرون
از اي منظره جملگي هندو ، آيين در متعدد خدايان پرستش
.است انسان دروني زندگي
نميرسد متفاوت اينروايتهاي تركيب به انسان قرون گذشت با
تنوع بيان نمادي ، براي زبانميرسد بهتكررشان بلكه
از پس وداها اوليه خداي ميشود33 لطيف بس زندگي ، بينهايت
عرصههاي در نيروها بيپايان جلوههاي با يافتن انطباق
در سان بدين.شدند تبديل خدا به 000/330 وجود ، گوناگون
همگاني زياد توافق يك به رسيدن مسئله هرگز هندي انديشه
.است نبوده مطرح خداشناسي يك تعريف و حيات سرچشمه برسر
ها تجربه تنوع طريق از كه است بوده ازاين عبارت قضيه بلكه
درنيافتني كه كنند مشخص را اي يگانه و بنيادي اقعيت و
و مذهبي تعصب فكري ، مكاتب از رفتن فراتر با هندوئيسم.است
از منبعث نظرهاي نقطه همه كه است معتقد قومي تحمل عدم
مكمل ناشناختني به يافتن دست جهت در متفاوت ، مشاهدات
.ميكنند غني را وهمديگر يكديگرند
هر سنت برحسب نيست؟ تكميلي نظر نقطه يك نيز علم خود آيا
مفهوم هر كه باشد داشته مختلف بايد 32مفهوم ودايي متن
اين از هريك مبناي بركرد اعمال علم بر 32 راميتوان
زاهدان.است شده عالمانهنوشته رسالات بسيار چه تفسيرها
منشاء را گيتي منظم نوسانات يا و اثير باد ، آتش ، آب ، هندي
او مقدس متون در ديگر دانشمندان.اند دانسته آفرينش
خدايان وجود و كرده ترديد ابراز (نظري آموزشهاي ) پانيشاد
كه دانستهاند اصلي را جهان منشاء سر و شدهاند منكر را
و اند داده تصادف يا خلاء طبيعت ، زمان ، جبر ، نام بدان
منبعث بلكه نيست الهي دخالت يك ناشياز آفرينش كه گفتهاند
ديگر مكتبفكري يك.است پختگي و تامل و دروني يكتحول از
.است شده تشكيل ازذراتاتم عالم كه است معتقد
معنايي هيچ چشمانديشمندان در ديگر امروزه اينها همه اما
به منضم بازيافت فقط نظرات اين در آنها.ندارند
خدشه بهقوانين كه جستوجويي در را ماده شونده شكلهايدگرگون
.ميبينند ميانجامد ، ناپذير
نظام در مدني مشروعيت سمينار
فقيه ولايت
در رهبري معظم مقام نمايندگي نهاد سوي از:معارف سرويس
دانشگاه مسجد در جلساتي سلسله پزشكيتهران ، علوم دانشگاه
جلسات اينبرگزارميگردد سياسي انديشههاي پيرامون تهران
فقيه ولايت نظام در مدني موضوعمشروعيت با امروز از كه
حقي حكومت آيا:پرداخت خواهد ذيل موضوعات به ميشود آغاز
ولايي نظام در است؟ شده واگذار خاص افرادي به كه است الهي
اسلاميت و جمهوريت دارد؟ وجود مدني مشروعيت براي جايگاهي
مدني جامعه آيا دارند؟ يكديگر با نسبتي چه اسلامي نظام در
مشروعيت با فقيه ولايت آيا است؟ يافتني تحقق ديني جامعه در
است؟ سازگار مردمي مشاركت و مدني
فرهنگ و علم قلمرو در
|
نشر آينهي در عرفان و فلسفه دين ،
غلامحسين اثردكتر اسلام جهان در فلسفي فكر ماجراي دوم جلد
در نو طرح انتشارات سوي از صفحه دنيانيدر 400 ابراهيمي
بررسي و بحث به اينكتاب.ميشود منتشر نزديك آيندهاي
زمانملاصدرا تا نصير خواجه زمان از اسلامي فلاسفه درباره
آخرين دنياني دكتر گفته به كتاب اين سوم جلد.ميپردازد
آراء كه است گرانسنگ اثر اين جلدي سه ازمجموعه جلد
.دربرميگيرد را حاضر عصر ملاصدراتا از فلاسفه و متفكران
دكتر اثر دينداري روشنفكري رازداني ، از تازهاي چاپ
انتشارات سوي از افزوده ، مقاله دو سروشبا عبدالكريم
صراطهاي كتاب انتشاراتيهمچنين اين.ميشود منتشر صراط
سال يكيدو درطي كه را ديني كثرتگرايي در بحثي مستقيم
انديشمندان بين انگيز جدل و پردامنه مباحث جمله از اخير
.ميكند منتشر را است بوده ديني
درباره مبسوطي بحث كه مستقل كتابي سروش دكتر از همچنين
انتشاراتي همين توسط است سابقش كتابهاي انتشار انگيزههاي
.ميشود نشر بازار روانه
معاصر شعر چهرههاي انتشار و تهيه تدارك در كه ثالث نشر
بررسي)آفتاب مصاحبت از مجموعه سه تاكنون و است ايران
افكار و آراء بررسي) ميهن ياد به ،(سپهري سهراب اشعار
بررسي و عابدي كاميار نوشته دو هر (بهار ملكالشعراي مرحوم
آراء بررسي زودي به رسانده ، چاپ به را فروغ آثار و زندگي
در را معاصر بنام سراي غزل ،(سايه) ابتهاج هوشنگ افكار و
در كتاب اين.داد خواهد انتشار عابدي كاميار از نوشتهاي
.دارد نام شعر زلال
در معاصر شاعر زندگي 13 و شعر بررسي انتشاراتي همين از
قرار از و است چاپ يا و زينگ و فيلم حروفچيني ، نگارش ، حال
جلد يك ماه سه هر و برسد جلد به 50 است قرار مجموعه اين
.گردد نشر بازار وارد آن از
كلك نشريه شماره آخرين
و دربارهآراء بررسي و بحث به كلك فصلنامه زمستان شماره
كه است يافته اختصاص معاصر مورخ آدميت فريدون دكتر آثار
در تاريخي قضاياي به علمي شيوه رواج در توجهي قابل سهمي
ترقي ايران ، انديشه و كتابهاياميركبير و داشته كشورمان
آثار جمله از...نهضتمشروطيتو آزادي ، ايدئولوژي ، فكر
شمار به معاصر تحليلي استنادتاريخي ، قابل و پرخواننده
دكتر از گفتاري و آثار -كلك ، شماره اين در.ميروند
در جوان و پرسابقه ونويسندگان مورخان از وبرخي آدميت ،
.است آمده ايشان كتابهاي بررسي و نقد
سر به كشور از خارج در هماكنون كه بدرهاي فريدون دكتر
فارسي به را ارزشمندي گذشتهكتابهاي سال يك طي در ميبرد
عقايد و تاريخ ويدرباره مطالعات.است برگردانده
حوزه گرانسنگ آثار بهترجمه ايشان علاقه و اسماعيليه
كرده تصوير دست چيره و توانا مترجمي وي از فرهنگ و فلسفه
نظري كتاب سه زمره در كه يك چادو ادبيات نقد كتاب.است
توسط آن اول جلد و ميرود شمار به جهان ادبي نقد بزرگ
آن ديگر جلد دو و است شده منتشر فرهنگي و علمي انتشارات
دكتر نوشته اسماعيليه عقايد تاريخ شد ، خواهد منتشر بزودي
نشر توسط و ترجمه بدرهاي دكتر مساعي با كه دفتري فرهاد
افسانه رسيد ، دوم چاپ به كمي مدت در و منتشر روز فرزان
همين توسط كه (اسماعيليه فرق زندگي به نگاهي با) حشيشان
ترجمه به بدرهاي دكتر كه است آثاري ديگر از شد منتشر ناشر
.است كرده اقدام آنها
و عارف انصاري خواجهعبدالله فارسي رسائل مجموعه
صفحه از 1000 بيش و دوجلد در هجري چهارم قرن انديشمند
.شد منتشر توس انتشارات توسط تومان بهقيمت 4200 و
نظرسنجي در كه رهنما مرحومزينالعابدين پيامبر كتاب
موفق كتابهاي زمره در انديشمندانديني از تعدادي از
پنجم و بيست چاپ به ارزيابيشد پيامبر زندگي درباره
روايي ، اسلوب و شيوه با و روان نثري با كتاب اين.رسيد
براي را مرتبت ختمي حضرت زندگي جذاب زباني با و داستاني
قيمت با و صفحه در 716 كتاب اين.مينمايد باز خواننده
.شد منتشر پرسابقه ناشر زوار ، توسط تومان 2600
كتاب معرفي تخصصي ماهنامههاي چاپ و كتاب خانه
خلا كردن پر براي و قبل چندسال از كه ايران كتاب خانه
يك در شد ، ايجاد كتاب ونشر چاپ زمينه در اطلاعرساني
چاپ به هفته پيك و روز چاپپيك از پس و خوب ابتكار
گماشته همت كتاب بررسي و ونقد اطلاعرساني تخصصي ماهنامه
درحوزههاي منتشره آثار معرفي بر علاوه ماهنامهها اين است ،
و فنون ، تاريخ و علوم ادبيات ، اجتماعي ، علوم فلسفه ، دين ،
مباحث و مسائل نوجوانان ، و كودكان كتابهاي و جغرافيا
.ميدهد قرار بررسي و بحث مورد را حوزهها اين در مطروحه
|
|