است مردم وامدار تلويزيون
اسلامي جمهوري سيماي نوروزي برنامههاي و تحولات بررسي
ايران
روزانهبرنامههاي توليد ميزان آماري گزارش اساس بر
سال در ساعت سال 72به 47 در ساعت حدود 20 از تلويزيوني
است يافته افزايش 75
مردمخستهكننده براي هم برنامه ، چند در مجري يك حضور
وارد لطمه برنامههايسيما ارزشي محتواي به هم و است
.ميسازد
از و عنوانآبونمان تحت كه هزينههايي به توجه با:اشاره
مردم از ايران اسلامي جمهوري سيماي توسط برق هاي قبض طريق
داشته تلويزيون آنكه از اعم ما هموطنان ميشود ، دريافت
جمهوري سيماي به تومان ميليارد سال 7 هر نه ، يا باشند
هزينه ، مستقيم پرداخت اين با و ميپردازند ايران اسلامي
در آنها دخالت به نسبت مخاطبان انبوه براي بيشتري حقوق
سيماي اگر بنابراين است شده ايجاد تلويزيوني برنامههاي
باشد ، بيتوجه مردم انبوه خواست به ايران اسلامي جمهوري
اين تدارك در.بياعتناست خود وامدهنده به كه است وامداري
شبكههاي مسئولان با گو و گفت طريق از كرديم سعي گزارش
برنامههاي بررسي در ايران ، اسلامي جمهوري سيماي پنجگانه
جز به اما باشيم ، نكرده عمل يكسويه جمعي ارتباط وسيله اين
بوديم ، برخوردار آنها همراهي از كهبگونهاي و 5 شبكههاي 3
با.ندادند مشخصي پاسخ ما پيشنهاد به شبكهها ديگر مسئولان
سيمايجمهوري شبكههاي محترم مسئولان كه صورتي در همه ، اين
داشته نظراتي يا پاسخ حاضر ، گزارش به نسبت ايران اسلامي
است يادآوري شايان.بود خواهيم آنها دريافت آماده باشند ،
عمده طور به و برنامهها بررسي به تنها گزارش اين در كه
بخشهاي ساير بررسي.پرداختهايم سيما نوروزي برنامههاي
فرصت به را موسيقي جمله از ايران اسلامي جمهوري سياسي
.واميگذاريم ديگري
ميزان زمينه در شده انجام آماري براساسپژوهش
از درصد مخاطبان ، 42 توسط تلويزيون تماشاي زمان
از 3ساعت ، كمتر آنان از درصد ساعت ، 41 تا 6 مخاطبانبين 3
كه نيز ازمخاطبان درصد و 5 ساعت تا 10 بين 7 نيز درصد 10
صرف را خود وقت از از 10ساعت بيش بودهاند خانهدار اغلب
.تلويزيونميكنند برنامههاي ديدن
و بينندهفيلم مخاطبان از درصد پژوهش 62 همان در همچنين
و سياسي علاقهمندرويدادهاي درصد تلويزيوني ، 18 مجموعههاي
علمي برنامههاي تماشاي نيزعلاقهمند بقيه درصد فرهنگي ، 20
نيز پنجگانه شبكههاي ميان از.آموزشيبودهاند و ورزشي و
بهشمار شبكه پرمخاطبترين بيننده ، درصد با 41 اول شبكه
بيننده ، درصد با 27 تهران شبكه شبكه ، اين از پس ميآيد ،
چهارم شبكه و درصد با 10 دوم شبكه درصد ، با 16 سوم شبكه
مخاطبان ميان در اهميت ترتيب به بيننده ، درصد با 3
.دارند قرار تلويزيون
و مخاطبان بر تلويزيون تاثيرگذار و مستقيم ارتباط
درافراد بينايي و شنوايي حس دو بر رسانه اين اثرگذاري
آن با جدي بهطور نتواند رسانهاي هيچ تاكنون كه شده موجب
.بپردازد رقابت به
يك كم دست خانوادهها از درصد نظرسنجي ، 97 همان براساس
از نيز درصدخانوادهها از 39 بيش و دارند تلويزيون دستگاه
.ميبرند بهره خود منزل در بيشتر يا و تلويزيون دستگاه دو
برنامههاي درباره يكسويه اظهارنظر هرگونه از فارغ
طول در شده داده نمايش برنامههاينوروزي ويژه به تلويزيوني
نقش ميتواند تعبيري به فراگير رسانه گفتاين ميتوان تعطيلات
.باشد داشته همزمان طور به را (منفي و مثبت)دوگانه
فرهنگ ارتقاء خدمت در ارتباطي رسانه اين اگر ديگر بهعبارت
ميسازد نمايان را مثبتخود نقش نوعي به باشد جامعه عمومي
سياسي شائبههاي يا شخصيو سليقههاي ورطه در اگر اما
در امروزه.ميكند جلوه رسانهمنفيگرا يك صورت به فروافتد
و اخلاقي ارزشهاي سقوط سمت به افرادجامعه دادن سوق جهان
خشونت روحيه گسترش ابتذال ، اشاعه و ترويجناامني مذهبي ،
.ميآيد شمار به تلويزيون منفي مشخصههاي از ونژادپرستي
:ايراني جامعه در تلويزيون جايگاه
نگاههاي از فراتر ما جامعه در تلويزيون جايگاه
همگيآنها ولي است غربي جوامع روح بر حاكم منفيگرايانه
ترويج جهت در رسانهاي اگر دارند ، اتفاقنظر موضوع يك در
كند برنامهريزي كيفي برنامههاي ارايه بدون نسلها وقتكشي
به داد ، خواهد دست از را خود رسانهاي مشروعيت بيترديد
منصه به سادگي به غربي جوامع در مشروعيت اين ديگر عبارت
به نسبت تلويزيوني شبكه يك مخاطبان است كافي ميرسد ، ظهور
تجاري ، آگهيهاي كنند بيعلاقگي اظهار آن توليدي برنامههاي
كاهش يكباره به آن عمومي درامدهاي ساير و ماهانه آبونمان
به دستيابي براي نظر مورد شبكه مديران نتيجه در مييابد
افكارسنجي با و چارهجوييميزنند به دست بيشتر مخاطبان
ميكنند ، اقدام شده طرد شبكه موجوددر اشكالات رفع به نسبت
تلويزيوني شبكه يك اگر حتي جامعهايران در كه حالي در
عمومي ، مالياتهاي باز كند جلب خود رابه اندكي مخاطبان
بودجههاي و دولتي و تجاري آگهيهاي از درامدهايناشي
.كرد خواهند تقبل را آن پخش و توليد هزينههاي مستقيم
و حاضرصدا حال در ارتباطي ، كارشناسان از برخي باور به
وبينالمللي داخلي شبكه اداره 7 براي سال طول در سيما
مقدار اين از ميكندكه هزينه تومان ميليارد به 50 نزديك
ميليارد تجاري ، 7 آگهيهاي طريق از آن تومان ميليارد 10
مالياتهاي طريق از مابقي برق ، آبونمان طريق از تومان
مناطق و داخلي كارخانههاي از تلويزيون واردات و توليد
.ميشود تامين دولتي بودجههاي و آزاد
برنامهريزان و مديران متوجه آنكه از قبل ما سخن روي
توليدكنندگان و مخاطبان به بيشتر باشد تلويزيوني شبكههاي
.برميگردد تلويزيوني برنامههاي
:مخاطبان انتظار و تلويزيوني برنامههاي
انتظارمخاطبان بتوانند تلويزيوني برنامههاي قدر هر بيشك
تلويزيوني برنامه دهها با مقابله در سازند برآورده را
بود ، خواهند موفق دور چندان نه آيندهاي در مرزها فراسوي
اين در داخلي مرزهاي وراي در جم جام راهاندازيشبكه
.ميآيد حساب به نو تجربه يك زمينه
و جم جام شبكه و داخلي پنجگانه شبكههاي روز طول در امروزه
برنامههاي پخش به مردم ماليات و نفتي دلارهاي يمن به سحر
قدر هر بيشك هستند مشغول آموزشي و اجتماعي فرهنگي ، علمي ،
از شده انجام هزينههاي باشد بالا برنامهها اين ارزشي بار
.شد نخواهد تلقي رفته هرز مخاطبان ديد
آنكهپاسخگوي جاي به تلويزيوني برنامههاي كيفي افت اما
موجب جوانباشد نسل ويژه به جامعه فرهنگي نيازهاي
آنها دادن سوق تلويزيونيو برنامههاي از مردم رويگرداني
.بيگانهميشود تلويزيوني برنامههاي سوي به
ميزان و سازمان اين فعاليتهاي زمينه در سيما و صدا سازمان
گزارش اين براساس است كرده ارائه گزارشي برنامهها توليد
حدود 20 از تلويزيوني برنامههاي روزانه توليد ميزان آماري
.است يافته افزايش سال 75 در ساعت به 47 سال 72 در ساعت
معادل129 رشدي تلويزيوني برنامههاي توليد تعبيري به
است نشانگرآن پژوهشي منبع همان همچنين.داشتهاند درصد
روز ، در ساعت حدود45 از نيز تلويزيوني برنامههاي پخش كه
.است رسيده درسال 75 ساعت حدود 100 به سال 72 در
تلويزيوني برنامههاي توليد ، بخش در شده ارايه آمارهاي
جذب عرصههاي در سازمان اين مسئولان جدي حركت نمايانگر
بوده مرزها سوي آن تلويزيوني برنامههاي با رقابت و مخاطب
.است
مخاطبانايراني از توجهي قابل شمار هنوز اين ، رغم به اما
سيما ، برنامههاي در لازم جاذبههاي و تنوع نبود دليل به
از شماري.هستند ماهوارهاي برنامههاي از استفاده طالب
از بعضي در كه باورند اين بر جمعي ارتباط وسايل منتقدان
در ناهمگوني و تكراري سويه ، يك حركت تلويزيوني برنامههاي
همچنان تلويزيوني نمايشهاي و مجموعهها جنگها ، توليد زمينه
را خود مفيد ساعات از بسياري دقايق مخاطبان كه دارد ادامه
در نمايشي برنامههاي.ميكنند سطحي و محتوا كم برنامه صرف
تهيهكنندگان متاسفانه كه داد نشان نوروز عيد تعطيلات طول
تقليدي و كليشهاي كارهاي ارايه با دارند سعي تلويزيوني
فرهنگي اهداف به آنكه بدون پركنند را مخاطبان اوقات تنها
.باشند داشته توجهي پرهزينه رسانه اين آموزشي و
:تكراري برنامههاي شده ، تلف وقت
برنامههاي به اشاره با ارتباطي مسائل كارشناس احمدي اكبر
:ميگويد عيد ايام طول در شده داده نمايش تلويزيوني
بازيگران روحوضي ، نمايشهاي سياهبازي ، تيپهاي از استفاده
كليشهاي تضادهاي موفق ، مسابقات برنامهگردانان خوشنام ،
به همه ازدواج دغدغههاي و بم و زير صداي (غني و فقير)
شدند ، تجربه نوروزي جنگهاي و مجموعهها در تكراري گونهاي
بر كمرشكن هزينههاي تحميل بر علاوه مسئله اين نهايت در اما
مسائل از گرهاي هيچ مردم وقت رفتن هدر و ملي بودجه
است اين بنده تصور.نميكند حل را جامعه فرهنگي و اجتماعي
در خوشنام و حرفهاي نويسندگان دنبال به كمتر تلويزيون كه
چند به تنها معدود موارد در جز است نمايشي و ادبي عرصههاي
ساده آنقدر نبايد البته ميكند ، بسنده كليشهاي برنامهنويس
و تهيهكنندگان قبول در تلويزيون چرا كه بود لوح
ميان اين در بيترديد است ، خاصي نويس برنامهسازانتكراري
بودجههاي جذب طريق از خود مادي منافع پي در برخينيز
مجرييك كه دارد لزومي چه وگرنه هستند ملي و دولتي
در گيردو قرار كادر راست سمت در شبكهاي در برنامه
نقش ايفاي به كادر چپ سمت در ديگر شبكه با برنامهاي
همكاري به حاضر كسي توانا ، مجري دهها بين در آيا بپردازد ،
شعور به خود خودي به توليد سطح آوردن پائين نبوده ،
!ميكند لطمهوارد مخاطبان
بهمحتواي اشاره با روانشناسي مسائل كارشناس محمدي امين
مديران سليقه ظاهرا:ميگويد عيد ايام نمايشي برنامههاي
يكسان كمدي برنامه ساخت و نمايش در تلويزيوني شبكههاي
متفاوت هم با شبكهها اين مديران حقوقي شخصيت اگر.است
با كليشهاي و سويه يك برنامههاي ديدن با بيترديد نبود
تمامي كه ميشدند قانع تلويزيوني مخاطبان مشخص ، سرانجام
يك ذهنيت از عيد ايام تلويزيوني برنامههاي محتواي سرنخ
.ميكند تراوش خاص فرد
جاي لودگيبه اجتماعي ، هنجارهاي از خارج حركات كاري ، كتك
شاخصه مشابههمه بازيگران با تلويزيوني طنز مباحث طرح
طول در تلويزيوني برنامههاي از دست اين كمدي نمايشهاي
تمامي سال 72 نوروزي جنگ موفقيت با ظاهرا بود ، عيد ايام
ساعت صدها توانستهاند آن از ناشيانه تقليد با تهيهكنندگان
شده تلف وقت اگر حال دهند اختصاص خود به را تلويزيون وقت
بر علاوه بگوئيم بايد بيفزاييم بدان را ايراني ميليونها
و فرهنگي نيازهاي نتوانستهايم دولتي ، هزينههاي رفت هرز
برنامه محبوبترين حتي.سازيم برآورده را جامعه آموزشي
استفاده گرو در را خود موفقيت نيز ، تلويزيون داستاني
مجموعه دهنده تشكيل بازيگر عناصر تهيهكنندهاز آگاهانه
تلويزيوني برنامههاي بنابراين.بس و موفقسرنخميداند
تنها نگيريد سلام ، سلام ، گلهاي 76 ، نوروز 77 ، جدي
توانستهاند موفق برنامههاي قبلي موضوعات تكرار با
از گذشته.درآيند نمايش به تلويزيوني شبكههاي در
تلويزيوني جنگهاي بيشتر تعمق ، قابل چندبداههسازي
بخشياز توانست تنها هزلآميز مضامين و مشابه بابازيگران
نمايش البتهنبايد.دهد اختصاص خود به را مخاطبان اوقات
كرد ، كتمان غربيرا كشورهاي پليسي وسترن موفق فيلمهاي
منجر خودبخود تلويزيونيشبكهها برنامههاي در حاكم بينظمي
مجموعههاي و جنگهايتلويزيوني حتي مردم از برخي كه شد
كمتر غرب داستاني نمايشفيلمهاي خاطر به را داستاني
.ببينند
دارد ادامه
فردا تا
|
؟...بهار آيا
انتظار چشم و مانده پاي از اينك عمر ، گذران سالهاي پس از
او.است سپرده بهاري شكوفههاي نجواي به گوش بستري ، در
در را بچهها صداي و سر و خانه همهمه بخش زندگي طنين هنوز
عاطفه ، دلپذير صداي اين.ميشنود گذشته شيرين خاطرههاي عمق
گل و درمينوردد را تنهايي و غربت سنگين ديوار لحظههايي
.مينشاند او فروافتاده و مغموم لبان بر را لبخند
با دارد ، دوست نيز او است ، زندگي و رويش فصل بهار
در كهريزك ، آسايشگاه در.كند ديدار فصل اين زيباييهاي
را شما امروز ، فروشكستگان شهر ، جايجاي در و سالمندان خانه
اينك سپردهايد ، آنجا به را او روزگاري اگر.راهند در چشم
به را شكوفهها عطر ميتواند هنوز است بهار ديدار آرزومند
بزند جوانه وجودش در دوباره اميدي تا برساند ، جانش اعماق
شايد.بخشد توان ديگر ، بهاران براي را سالخوردهاش پيكر و
...سكوت و غربت در تنها پيري.باشد نداشته را كسي براستي
گلي ، شاخه با شايد ميتوانيد ، شما.دارد دوست را بهار اما
به را گل موسم روحبخش شميم و ببريد او تنهايي به را بهار
كوتاه بهار عمر باشيم داشته خاطر به.برسانيد خستهاش جان
را امروز سالخوردگان و ديروز جوانان...جواني همچون است ،
كنج در راهرفتن از فرومانده يا هستند آسايشگاهها در اگر
ايزد را ، زيباييهايش و بهار.ببريم بهار ضيافت به خانهها ،
است دريغ است ، داشته ارزاني خاك كره زندگان همه به دادار
.نبريم بهار ديدار به را كهنسالان
شاديهمچون و اميد به آميخته زندگي باشيم ، داشته ياد به
پايبندي.ميگيرد سرچشمه نسلها عاطفي پيوند از كه است رودي
تا بياموزيم فرزندانمان به را نياكانمان پسنديده سنن به
امروز كه سالخوردگاني.نگسلد زمان طول در مهرباني رشتههاي
و عطوفت سرچشمه دوختهاند ، خود فرزندان به اميد چشم
.بخشكند تنهايي غربت در سرچشمهها نگذاريد مهربانياند ،
كوهزاد
|
|