معلم از آيا
شديد؟ معلم چرا
هستيد؟ راضي خود بودن
مرحله پذيرفتهشدگان اسامي
اعلام تيرماه ، اوايل اول ،
شد
خواهد
معلم از آيا شديد؟ معلم چرا
هستيد؟ راضي خود بودن
ديدگاه هفت موضوع ، يك
با همزمان كشورمان ، پرورش و آموزش معلمان از نظرخواهي
معلم مقام بزرگداشت هفته رسيدن فرا
همزمانبا و ماه ارديبهشت دوازدهم از ديگر ، تاچندي:اشاره
وفيلسوف برجسته انديشمند مطهري ، مرتضي استاد شهادت سالروز
كشور سراسر در معلم مقام بزرگداشت هفته كشورمان ، گرانمايه
ارزشمند شخصيت علميو مقام از تجليل براي و شد خواهد آغاز
برنامههاي ميهناسلامي ، معلمان معنوي مقام و مطهري ، شهيد
و دانشگاهها جامعه ، مدارس ، فرهنگي نهادهاي در مختلفي
حديث و حرف و آمد اجرادرخواهد به پژوهشي و علمي ارگانهاي
بازار و كوچه مردم و جامعه ، محافلفرهيخته نخست سخن معلم ،
مناطق ، نمونه معلمان هفته ، اين در علاوهبراين ، .شد خواهد
از استانها ، پرورش و آموزش كل ادارات و شهرستانها ، نواحي
ازآنها تجليل براي و معرفي معلم مقام بزرگداشت سويستادهاي
نظرگرفته در ستادها اين سوي از تقديرنامههايي و هدايا
كهمسئووليت معلم مقام بزرگداشت مركزي ستاد همچنين.ميشود
تابعه صدهزارمدرسه سطح در كشوري نمونه معلمان انتخاب
قريب 250 بامعرفي دارد ، برعهده را پرورش و آموزش وزارت
براي را خاصي نمونه ، برنامههاي معاون و مدير مدرس ، معلم ،
و مهم رويداد اين با همزمان.آورد درخواهد اجرا به آنان
شغل انتخاب چگونگي معلم ، هفته سكه روي آن بازنمايي براي
صفحه قالب در را ، خود شغل از معلمان رضايت ميزان و معلمي
شنبه روزهاي كه فرهنگي ، علمي سرويس ديدگاه هفت موضوع ، يك
معلمان از نظرخواهي با و ميكنيم ، منتشر را آن هرهفته
.گذاشتهايم تبادلنظر و بحث به عزيزمان ،
بههيچ شده ، انتخاب نفرات تعداد كه نكته اين پذيرش با
كشور معلمان تمامي از نمايي تمام آينه نميتوانند وجه
ما سوال دو به كه را معلماني نظريات و ديدگاهها باشند ،
.آوردهايم پي در گفتهاند ، پاسخ
خدمت سابقه اجتماعي ، علوم ديپلم فوق ناصري ، مهران.
سال هفت
توسطدبيران ، انگيزه ايجاد نخست.شدم معلم دليل چند به
و محترم كهمردي دبيرستان آخر سال ادبيات دبير مخصوصا
.شد معلمي شغل به من جذب موجب خودم ، علاقه سپس بود ، مهربان
و بدهم تحصيل ادامه ممكن ، نحو هر به داشتم سعي كه آن دوم
ميسر نوعي به را امر اين معلم ، تربيت مركز در تحصيل
از يكي بويژه اطرافيانم ، تشويق كه ، آن سوم و.ميكرد
شدنم معلم در بود ، معلم تربيت دانشجوي خود كه را دوستانم
.ميدانم دخيل
شغلخود از آيا پرسيدهايد كه سوال دوم بخش مورد در ولي
و تفكيككرده زير صورت دو به را سوال ابتدا هستيد ، راضي
:ميدهم ارائه را خودم پاسخ سپس
راضي خود زندگي معيشت تامين براي معلمي شغل از آيا (الف
هستيد؟
راراضي شما معنويات كسب در توانسته معلمي ، حرفه آيا (ب
كند؟
بنده ، بلكه نظر تنها نه اول ، بخش مورد در ميرسد ، نظر به
وقتيخودمان كه چرا.بود خواهد منفي معلمان اكثريت نظر
از ميكنيم ، مقايسه ارگانها و ادارهها ساير كارمندان با را
را خودم.مييابيم درآمد كم خيلي را خود مزايا ، و حقوق نظر
هردو.ميكنم دبيرستانياممقايسه دوره همكلاسيهاي از يكي با
من و رفت وظيفه خدمتنظام وي ، .گرفتيم ديپلم سال يك در
و ديديم را همديگر كه چندسال از بعد.شدم معلم تربيت وارد
شهرداري مناطق از يكي در شديم ، دوستم خبر با هم اوضاع از
سال يك با او مزايا ، و حقوق نظر از.بود شده كار به مشغول
معلم يك از بيشتر برابر سه حدودا مدركديپلم ، و كار سابقه
.ميكرد دريافت حقوق كار ، سابقه سال سه و ديپلم مدركفوق با
ازنظر ولي خير؟ يا بود راضي ميتوان كه شماست با حالقضاوت
و احاديث والاستكه و بزرگ آنقدر معلمي حرفه ارزش معنويات ،
راستا ، اين در استو شده بيان مورد اين در بسياري روايات
ميكرد اكتفا (ع)علي متقيانحضرت مولاي فرمايش به ميتوان فقط
خويش بنده مرا بياموزد ، منكلمهاي به هركس:ميفرمايند كه
.است ساخته
هفتسال خدمت سابقه هنر ، ديپلم فوق رنجور ، اميرحسين
موردشغل در خودمان معلمان زبان از خود ، محصلي دوران در
شغل معلمي كه باره اين در.ميشنيديم زيادي حرفهاي معلمي
كه اين يا و انبياست ، شغل معلمي كه اين يا و است ، شريفي
كار اين به اول درجه در بايد شود ، معلم ميخواهد كسي اگر
از كار ، در موجود بالاي معنويت دليل به و باشد داشته عشق
سخنان اينكند زندگي گذران واقعي ، عشق با و بگذرد ماديات
علاقهمند هنر رشته به چون و بود گذاشته اثر نيز من در
همچنين.هنر معلم خصوصا شوم ، معلم روزي داشتم دوست بودم ،
تربيت قبلا و بود معلم و ما همسايه كه دوستانم از يكي
در مرا معلمي ، مزاياي بعضي گفتن با بود ، رفته نيز معلم
به روز چهار هفتهاي:ميگفت وي.كرد مصممتر خودم انتخاب
تعطيل عيد ايام و تابستان ماه سه طي در ميرويم ، كلاس
مدرسه داريم ، امتحان كه روز هر امتحانات ، ايام در.هستيم
اين.دهيم تحصيل ادامه ميتوانيم مهمتر همه از و ميرويم
بعد.شدم قبول معلم تربيت در و گذاشت اثر من در تبليغات
ما به كه ميشنيديم خود هنرمند استادان زبان از قبولي ، از
اگر و بدهيد ادامه داريد ، كار اين به عشق اگر ميگفتند
انتخاب را ديگري كار است بهتر هستيد ، پله و پول دنبال
تربيت در قبولي از خوشحال بوديم ، راه اول كه هم ما.كنيد
داده ادامه تحصيل به نسبي ، علاقهمندي ايجاد با نيز و معلم
اما ، شديم معلمي مقدس شغل وارد فارغالتحصيلي ، از بعد و
علت به هستم ، مشغول شغل اين در كه چندسال گذشت پساز حالا
ما همه ذكر و فكر روزها اين كه زندگي هزينههاي بالابودن
كشانده ، ماديات سوي به را همه و كرده خود رامشغول
و ميآورم ياد به را باسابقه همكاران و حرفهاياساتيد
زندگي تامين لحاظ از اكنون ، هم.ميكنم احساسناراحتي
حتي و ندارم شغلي تامين اصلا روزمره ، واحتياجات
كردهام فراموش هم را شغلم معنويات و علاقه تااندازهاي ،
كلام ، يك در و هستم زندگي مايحتاج تامين فكر به وتنها
وحكم ابلاغ داراي فقط بلكه نيستم ، معلم حاضر حال در درواقع
وحقوق شد خواهد اينگونه كه ميدانستم اگر.هستم معلمي
را شغلديگري اول از داد ، نخواهد را زندگي كفاف معلمي ،
را معلمي خودم ، شغل اصلي كار كنار در بعدا و كرده انتخاب
كه ميدادم عاشقانهادامه صورت به و واقعي علاقه و عشق با
همراه بالا كاري ووجدان كامل شرافت با صورت آن در قطعا
معلم يك را خود كهميتوانستم بود وقت آن ميكنم فكر و ميبود
.دارد معلمينيز به عشق كه بدانم واقعي
آموزشابتدايي ، كارشناسي دانشجوي حسيني ، عزتالسادات
سال خدمت 21 سابقه
در را زندگيام و نيافتهام جدا روزمره زندگي از را كار چون
بودن معلم از.شدم معلم يافتم ، زندگيام در را كارم و كارم
دارد ، وجود كه مشكلاتي وجود با.هستم راضي زياد بسيار خودم
انجام احسن نحو به است ، وظيفه كه را آنچه و كرد تلاش بايد
.داد
سابقهخدمت 14 ابتدايي ، آموزش كارشناس حاجيزاده ، معصومه
سال
نهيك مينگريستم هنر يك چشم به معلمي به ابتدا از چون
مسيركشيده اين به هنر ، مقوله به علاقه علت به و شغل ،
به بگويم ، ما بايد نيز شغل از بودن راضي مورد درشدم
انجام نحواحسن به را خودمان وظيفه فرزانه ، خطيب آن قول
ولي است ، نيزخدايي نيتمان و داد خواهيم بازهم و دادهايم
وظيفه از ذرهاي ميدانندو را خود وظيفه نيز ديگران آيا
ميدهند؟ نجيبانجام و فهيم قشر اين قبال در را خود
ابتدايي ، كارشناسي آخر ترم دانشجوي طالع ، بهناز
سال خدمت 14 سابقه
بهاين كه بود علاقهاي و عشق خاطر به معلمي ، شغل انتخاب
كلماتقاصر آن بيان براي كه علاقهاي و عشق داشتم ، شغل
چيره علايقم تمامي بر و جوشيد درونم از كه عشقيهستند
علاقه بود ، كار اول وهله در كه تدريس به علاقه كنار درگشت
.ميكرد تشديد را امر اين آنها ، دنياي به ورود و بچهها به
دنياي پليدهاي و زشتيها هرگونه از عاري كه دنيايي
بهترين كه دارد را مقدسي مكان حكم درس ، كلاس.بود بزرگترها
زيباي دنياي از من.آموخت آن در ميتوان را زندگي درسهاي
و محبت دوستي ، مهرباني ، درس مهربان ، كودكان از بچهها ،
هستم ، تدريس مشغول درس كلاس در كه هنگامي.آموختم را درستي
پويايي و شادي احساس ميخورد ، رقم زندگيام لحظات بهترين
مكان هيچ در احساس ، اين كه ميبندد نقش وجودم در خاصي ،
است غريب معلم غير فرد براي كه احساسي نميكند ، بروز ديگري
.ميگويم چه من كه ميدانند عاشق معلمان فقط و
برنامهريزي ارشد كارشناسي دانشجوي سليقهدار ، ليلا
سال خدمت 6 سابقه درسي ،
كه آن وجود با زندگيم ، در راه اين انتخاب اوليه روزهاي در
مطرح زيبايي جملات قالب در را انتخاب اين دلايل ميتوانستم
اغلب نظر ابراز با و نداشتم آن از خاصي اطلاعات ولي كنم ،
ميگفتند ، برايمان محاسنش از بيش آن مشكلات از كه اساتيدم
دوران رسيدنبه راه در كه بودم رسيده نتيجه اين به كم كم
شعر اين(من براي آن خيالي دنياي البته) دانشجويي زيباي
:كه بود حالم مصداق
آمدهايم جاه و حشمت پي نه در اين در ما
آمدهايم پناه به اينجا حادثه بد از
گشتنبا مواجه و ايام آن شدن سپري از پس و گذشت زمان اما
روي جملات معناي كه شدم آن بر امر ، حقيقت
خودم ، بار اين و كنم معنا مدرسه در را ديوارهايدانشكدهام
را آن چگونگي و بيابم را صفا و عشق و ايوب صبر موسيو شور
لحظات تمامي كه بخشيد نتيجهاي جستجويم اين.درككنم
شيرين دنياي از هماكنون.درآورد خود پوشش تحت زندگيمرا
معلم قلب مذاب قطرات و ميدانم را سوختن شمع معلميچون
دانشآموز ديده روشنايي در و كلاس صفحه بر راهمواره
حقيقت يافتن تشنه و گشته دور خيال از منميتوانمببينم
...و كردار و رفتار كلام ، و نگاه دنيايم در من براي.شدهام
نيست ، يك تنها فرد ، هر و دارند گستردهاي هركداممعناي
.است هزار بلكههزاران
;هستم معلمي آخرينهاي جزء سابقه و تجربه مقام در گرچه
آنقدر كاش ، اي كه دارم دوست چيزي ، هر صاحبان مثل ولي
از را تلاشگر معلمان همه بتوانم كه باشم داشته توانايي
و زيبا افكار از آنگاه و برهانم هستند ، مانع كه سختيهايي
ميتوان چگونه راستي به.ببرم لذت رفتارشان صفاي و خلوص
اين ، از آيا كرد؟ تعويض دنيايي با حتي را احساسي چنين
نميتوان اينكه از متاسفم ولي ، .يافت ميتوان عميقتر رضايتي
يا ماديات تنها من نظر به.كرد مطرح را واقعيتها همه
رضايت براي قانعكنندهاي و عمقي دلايل نميتواند...و تعطيلات
عميقتر خيلي بايد و باشد شغل يك به نسبت نداشتن يا داشتن
به واقعيتها نكردن بيان گاهي ولي.كرد فكر آن به نسبت
مطالب و ظواهر بعضي به دل حداقل كه چرا است ، صرفهتر
عنوان به كه چراميگذرد آسانتر ايام و ميشود ، خوش بيپايه
شغل اين در كاري سابقه سال داشتن 6 وجود با اينجانب نمونه
پرورش ، و آموزش در پستها از متنوعي انواع كردن تجربه و
نتوانستهام و دارم قرار تضادها ميان هنوز متاسفانه ولي
زشتيهاي برخي و منفي نقاط و سو يك از علاقهام و عشق ميان
به نهايتا و برگزينم را يكي شغل ، اين عميق ولي پنهاني ،
!يابم دست آن عكس رضايتبخشيا نتيجهاي
سال خدمت 26 سابقه ادبي ، ديپلم معصومي ، محمود امير
از.هستم تدريس حال در مثلا كه است سال و 26 آموزگارم من
متصدي و كردهام هم معاونت داشتهام ، تدريس پنجم تا اول كلاس
و علاقهنداشتهام شغلم به وقت هيچ ولي ;بودهام هم آزمايشگاه
بوده سرناچاري از و جهت هر به باري مدرسه به آمدنم هميشه
.نداشتيم نسبتابدي مالي وضع و داشت بقالي من پدر.است
ابتدايي دوره پرورش ، براي و آموزش و بودم گرفته ادبي ديپلم
امتحان هم من.پرستيژداشت هم معلمي و ميكرد استخدام معلم
درعين..كرد فوت شد ، پدرم شروع كه كارم.شدم قبول و دادم
اوايل.افتاد من عهده همبه مغازه اداره بودم ، معلم اينكه
مغازه كار به تابستانها امتحاناتو فصلهاي جمعهها ، عصرها ،
اندازه به و داده توسعه مغازهرا كار كه الان ولي ميرسيدم ،
دير هم وقتها بعضي حتي محليرساندهام ، نقلي ماركت سوپر يك
.ميكنم غيبت هم را روزها بعضي اگربشود ، و ميروم سركارم
به خدمت از ارزشتر كم مغازه ، در باشدخدمت چه هر بالاخره
ندارم قصد و ميگويم راست كنيد باور.دانشآموزاننيست
حال ، به تا انقلاب پيروزي از پيش از.كنم راكتمان واقعيتها
دوره در نه استخدام ، بدو مدت كوتاه دوره يك غيراز به
حاضر مدرسه معلمان شوراي در نه كردهام ، شركت آموزشيخاصي
اولياء براي نه دارم ، سروكار آموزشي گروههاي با ميشوم ، نه
حالا تا و سرميزنم ، خدمتم محل اداره به نه و جلسهميگذارم
نهايتشكه بدهد ، انجام نتوانسته كاري هيچ پرورش و نيزآموزش
ميدهند كم را ارزشيابيام نمره كنند ، اذيتم بخواهند
در تومانتفاوت حدود 700600 چيزي ماجرا ، كهتفاوت
تاخيرها و غيبتها خاطر به اگر تازه ، .است حقوقماهانه
و آموزش و ديدهام چون- نميتوانند كه بكنند بتوانندكاري
را پروندهام -است كاره هيچ عملا زمينه اين پرورشدر
اداري تخلفات هيات به حال به تا كه همچوندوباري
اين نهايت در كه مياندازند حقوقي كار گردش فرستادهاند ، به
هيات به پروندهام كه باري دو هر و است من بهنفع هم ،
علاقه سر از بگويم بايد واقع ، در.بردهام سود تخلفاترفته ،
همه در معلم و داشت اعتبار داشت ، شخصيت معلمي معلمشدم ،
را كاري و نيستم ، راضي خود بودن معلم از ولي.بود جامطرح
آموزش كه ميدانم حقوقي ميزان به درست ميدهم ، كهانجام
به بكنم ، كار اين از بيشتر اگر و ميدهد من به وپرورش
در خودم همكاران از نيز ، سخنم آخر دركردهام خودمظلم
(فروشها خواربار صنف اتحاديه نه) پرورش آموزشو
همشهري ، خبرنگار سوال به پاسخ در اينكه از و عذرخواهيكرده
.ميكنم بخشش طلب شعارندادهام ،
مرحله پذيرفتهشدگان اسامي
اعلام تيرماه ، اوايل اول ،
شد خواهد
قديم نظام داوطلبان حضور با نفري ميليون يك سراسري آزمون
شد برگزار متوسطه آموزش
نود و نهصد حضور با آزمونسراسري:فرهنگي علمي سرويس.
آموزش قديمي نظام ازداوطلبان نفر چهار و سيصد و وهفتهزار
.شد برگزار جمعه و پنجشنبه روزهاي در متوسطه ،
قديم نظام داوطلبان اينآزمون در ما ، خبرنگار گزارش به
در جديد نظام مرحلهايداوطلبان يك آزمون و شركتكردند
صبح گزارش ، اين براساس.شد خواهد برگزار ارديبهشتماه
عصر و تجربي علوم رشتههاي داوطلبان از نفر پنجشنبه 285680
به انساني علوم گروه داوطلبان از نفر روز ، 518069 همان
داوطلب ديروز 175110 همچنينصبح پرداختند ، رقابت
داوطلبان از نفر جمعه117435 عصر و رياضي علوم گروهآزمايش
به مربوط اختصاصي و عمومي آزمونهاي در هنر ، آزمايشي گروه
.كردند شركت خود
از نفر هزار حدودسيصدوسي اسامي ما ، خبرنگار گزارش به
موسسات و دانشگاهها سراسري آزمون اول پذيرفتهشدگانمرحله
ويژهنامهاي طريق از جاري سال تيرماه اوايل عالي ، آموزش
.شد خواهد اعلام
حدود اسامي فهرست است ، اعلامكرده كشور آموزش سنجش سازمان
در آزمون اين نهايي پذيرفتهشدگان از نفر هزار يكصدوچهل
براي بنابراينگزارش ، .ميشود اعلام شهريورماه دوم نيمه
متوسطهسهميههاي آموزش قديم و جديد داوطلباننظامهاي پذيرش
قبوليداوطلبان شانس ولي است ، گرفتهشده درنظر جداگانهاي
.است يكسان نظام هردو
آزمون در نيز جانباز امسال3400 رسيده گزارشهاي براساس
اين از نفر كه 24 كردهاند شركت دانشگاهها به ورود سراسري
براي همچنين.هستند بالا به درصد جانبازان 70 از تعداد ،
چهارمآنها سه از بيش كه پسر و داوطلبدختر اولينبار ، 215
سراسري آزمون اولين ميدادند ، در تشكيل محلي اهالي را
شد ، برگزار جزيرهقشم در كه عالي آموزش وموسسات دانشگاهها
.كردند شركت
|