قرن براي آمريكا دكترين
فارس خليج در آينده
شدن اجتماعي فرايند
قرن براي آمريكا دكترين
فارس خليج در آينده
(آخر بخش)
سد حتي است ممكن كه تازهاي تهديد با متحده ايالات امروز
افزارهايكشتار جنگ گسترش:روبهروست باشد سختتر نمودنش
پيدا براي تلاش در ما برلين ، ديوار فروريختن زمان از.جمعي
خود ملي امنيت منافع براي يافته سازمان اصلي كردن
امنيت عليه متعارف تهديدهاي شمالي كره و عراق.بودهايم
و بينالمللي جرمهاي مخدر ، مواد ;ميآورند فراهم ملي
و سومالي مانند گسيخته هم از ملتهاي ميان در برادركشي
و هرج پر تصوير اين كه آنجا از.آفرينند خطر نيز يوگسلاوي
به ملي امنيت متخصصين است ، گرفته قرار توجه كانون در مرج
يك از عبارتست مخاطره بزرگترين كه رسيدهاند نتيجه اين
افزا ، غم و ناراحتكننده سناريوي ديگر.بيقرينه تهديد
تمدن كننده منهدم هستهاي كلاهكهاي حامل پيماي قاره موشكهاي
شيميايي يا ميكروبي هستهاي ، افزارهاي جنگ بلكه ، نيست ،
به يا تروريستها توسط آنها شليك و گاراژ يك در شده سرهم
حملات.شدهاند كابوس سناريوي ابتدايي ، موشك يك كلاهك وسيله
گاز پخش و صحرا توفان [عمليات] خلال در عراق اسكات موشكهاي
اين توكيو در مترو يك در ژاپني تروريستهاي وسيله به اعصاب
.ميدهد قرار تاييد مورد را خطر
چنين اين عراق مقابل در جمهور رئيس موضع چرا كه است روشن
مورد اجزاء هستهاي ، افزارهاي جنگ برخلاف.است بحراني
طور به ميكروبي و شيميايي افزارهاي جنگ تهيه براي استفاده
ساده جنگافزارها اين ساخت.دارند قرار دسترس در آماده
در.است غيرممكن آنها برابر در حفاظت تقريبا و ميباشد
و توسعه عدم براي ترغيب اعتماد قابل دفاع تنها مرحله اين
نتيجه ملاحظه ، اين باميباشد ازآنها استفاده بازداشتن
فراسوي به مسئله باشد ، كه هرچه عراق با جاري رويارويي
بحراني نقاط ساير در ما با و ميشود كشيده فارس خليج بحران
.بود خواهد همراه آينده قرن در
تمام به پيامي كلينتون عراق ، طلبي جنگ با رويارويي در
زور اعمال با متحده ايالات كه براين مبني نمود دنياارسال
غيرمتعارف جنگافزارهاي كاربرد بازداشتن و جلوگيري درجهت
.مينمايد اقدام
وضعيت يك در امريكا متحده ايالات نظامي توانايي ديگر بار
كه بودند دريافته مشاوران و جمهور رئيس.گرفت قرار بحراني
برنامههاي و بود خواهد كننده تضعيف فقط هوايي حملات
هم اماكرد نخواهد منهدم را حسين صدام ميكروبي -شيميايي
تا ضرورت بنابه بمباران ادامه به كلينتون تهديد روند
.است روشن اخطار يك خود عراقي ، ديكتاتور تلاشهاي خاتمه
دهه در كه را ملي امنيت يافته سازمان اصل متحده ايالات
و قدرت واشنگتن.است يافته قرارداشت ، تحتجستجو گذشته
در جمعي ، كشتار جنگافزارهاي تهديد قطع منظور به را منابعش
قرارگيرد ، تهديد مورد بينالمللي جامعه كه مكان و زمان هر
.گرفت خواهد بكار
بيشتر آمادهاند ، عراق بمباران براي كه امروز سلحشوران نسل
آگاه در 1950 ترومن هاري تصميم نتايج از ما نسل ازآنچه
براي.ندارند آگاهي بيلكلينتون تصميم پيامدهاي بود ، از
تجلي خليجفارس جنگ به مربوط تصميم اين آنها از خيلي
به جمهور رئيس خطابيه در را جديدي پيام آنها اما.مييابد
و كوهن ويليام آلبرايت ، مادلين اعلاميههاي در و پنتاگون
.دادهاند دست از اوهايو شهر منازعهآميز اجلاس در برگر سندي
رايك متحده ايالات خارجه ، امور وزير ،(1)كلمبوس روز در
و هفتهها در را عبارت ايننمود خطاب نياز مورد قطعا ملت
اصلي عبارت يك اينشنيد خواهيم بيشتر آينده ماههاي
اشتياق و جمعي كشتار جنگافزارهاي خطر براي رهبري دستگاه
آنها گسترش سد مسئوليت گرفتن دوش به براي ايالاتمتحده
.ميباشد
انعطافناپذيري و اشاره مورد نياز مورد قطعا اصطلاحملت
كه براين مبني است پيامي عراق به نسبت جمهوري رئيس موضع
مخوف جنگافزارهاي اين با ميدهد ترجيح متحده ايالات هرچند
مليتي چند سازمانهاي ساير يا متحد ملل سازمان طريق از
اقدام نيز تنهايي به لزوم صورت در كشور اين نمايد ، مقابله
علاقه جمهور رئيس ميراث به كه آنهايي براي.نمود خواهد
خواهد كلينتون دكترين بلكه ، رسوايي نه پيام ، آن دارند ،
دكترين كه است نياز مورد چنان دكترين اين امروزبود
ميتوانيم تنها ما.بود نياز مورد خودش زمان در ترومن
.گردد موفقيت قرين شكل همان به نيز اين كه باشيم اميدوار
ايالتهاي اغلب در عمومي تعطيل روز اكتبر ، روز 12 -1
در كلمب كريستف توسط امريكا قاره كشف مناسبت به امريكا
.م.ميلادي 1492
شدن اجتماعي فرايند
زندگي راههاي انسان ، به كه است فرايندي شدن اجتماعي
را او ظرفيتهاي و ميدهد شخصيت ميآموزد ، را جامعه در كردن
توسعه جامعه عضو عنوان به و فردي وظايف انجام جهت در
.ميبخشد
تعالي و رشد در چگونهزيستن آموختن يا شدن اجتماعي:اشاره
اهميتبهسزايي از و دارد محوري نقش جامعه بالطبع و فرد
آن فرهنگي ميراث تداوم جامعهمستلزم يك بقاء.است برخوردار
امكانپذير جامعه آن اعضاي شدن اجتماعي طريق از كهتنها است
يگانگي موجب ارزشها شدن فرآيند ، دروني اين در.ميباشد
و جامعه اعضاء از يك هر شخصيت با اجتماعي نظام و فرهنگ
دوام ، همبستگي ، شده ، احساس و فكر عمل ، شيوههاي در همنوايي
اين اگر اما.داشت خواهد پي در را جامعه توازن و بقاء
بسيار آسيبهاي گرديد ، اختلال دچار مختلف مراحل در فرايند
اين از آگاهي اما شد ، خواهد وارد جامعه به جدي و اساسي
موثر عوامل كنترل با تا ميآورد فراهم را امكان اين مسايل
مناسب راههاي و امكانات از صحيح برآورد و شدن اجتماعي بر
اساس براين.شويم مواجه كمتري آسيبهاي با آن به وصول براي
نظريههاي و آراء به رجوع با تا است درصدد زير مقاله
و ساز پيرامون بررسي و بحث و صاحبنظران و انديشمندان
حاصل پيآمدهاي و موثر عوامل انواع ، سطوح ، ادوار ، كارها ،
كارهايي راه به و كرده ارائه روشن تصويري شدن ، اجتماعي از
.سازد رهنمون اساسي
مقالات سرويس
مقصودي علياصغر
تعاريف
فرايندي را شدن اجتماعي ، اجتماعي علوم فرهنگ در بيرو آلن
شبكه در انساني فعاليتهاي و حيات آن ، مجموعه پايه بر كه
ميكند تعريف ،(1)مييابند جاي اجتماعي متقابل وابستگيهاي
-رواني است فرايندي شدن اجتماعي:مينويسد ادامه در و
خصوصا محيط تاثير تحت اساسي شخصيت آن پايه بر كه اجتماعي
(2).مييابد تشكل ديني و خانوادگي نهادهايتربيتي ،
جريان يك عنوان آنبه از اجتماعي كنش كتاب در روشه گي
حياتخويش طول در انساني شخص آن بهبركت كه ميكند ياد
فراگرفته ، را خود فرهنگيمحيط -اجتماعي عناصر تمامي
اجتماعيمعنادار عوامل و تجارب تاثير وتحت ميكند دروني
با را خود تا ميسازد ، يگانه خود شخصيت ساخت با
(3).دهد تطبيق نمايد زيست آن در بايد كه محيطاجتماعي
هنجارها ، اخذ مكانيزم را آن گورويچ ژرژ و مندراس هانري
نيز استونزل ژان (4)ميدانند اجتماعي اعتقادات و ارزشها
انگيزهدار كاملا اجتماعي سازگاري را شدن اجتماعي
تعريفي شناسي جامعه مباني كتاب در كوئن بروس.(5)ميداند
است فرايندي شدن اجتماعي:ميدهد ارائه آن از جامع و مختصر
ميآموزد ، را جامعه در كردن زندگي راههاي انسان ، به كه
و فردي وظايف انجام جهت در را او ظرفيتهاي و ميدهد شخصيت
(6).ميبخشد توسعه جامعه عضو عنوان به
گفت ميتوان تعاريف مشتركاين نكات به باتوجه و نهايت در
و شدن درحال پديده يك يعني فرايند ، يك اجتماعيشدن كه
اجتماعي ساخت بطن در كه است زمان بستر در يافته سازمان
كه ميآورد پديد دوبعدي ديالكتيكي مجموعه يك و مييابد تحقق
ميشود ، دگرگون فرآيند تاثير تحت ساخت اينكه بر علاوه درآن
فرآيند اين در.ميگيرد قرار ساخت تاثير تحت نيز فرايند
فرهنگي عناصر اخذ با اجتماعي محيط از متاثر فرد آموزشي ،
اعتقادات و هنجارها ، نهادها ، ارزشها ، مدلها ، معارف ، )
ميدهد ، شكل خود شخصيت به آنها كردن دروني و (اجتماعي
انجام جهت در را ظرفيتهايش ميسازد ، شكوفا را استعدادهايش
براي ضروري مهارتهاي و ميبخشد توسعه جمعي و فردي وظايف
توانايي و ديگران با موثر ارتباط برقراري چگونگي زيستن ،
در) نيازها رفع كلي طور به و گفتن ، سخن و نوشتن خواندن ،
.ميگيرد فرا را جامعه قبول مورد شيوههاي به (مختلف سطوح
شدن اجتماعي كارهاي و ساز
شخصيت تكوين اجتماعي-رواني سازوكارهاي حاصل شدن اجتماعي
-از1 عبارتند فرايند اين اصلي وكار دوساز.است
.كردن دروني -يادگيري 2
تكرار ، :عملاصلي چهار طريق از يادگيري سازوكار در
عادتها ، بازتابها ، خطا ، و آزمايش و وتنبيه پاداش تقليد ،
شدن ، شرطي مراحل از گذر با..و رفتارها طرز ارزشها ،
جاي شخص روان و انساني ارگانيسم در تثبيت و رهيابي
.ميگيرند
تصوير ديدن با كهشخص است باور براين كولي هورتون چارلز
قضاوتهاي از كه تصوري به بنا و نگاهديگران از خود
شخصيت) ميسازد را خويشتن خود دارد ، خود به نسبت ديگران
كه را خود مورد در افراد داوريهاي عبارتي به (سازي
و تحليل از پس شناخته ، را ارزشهاست و هنجارها از برخاسته
نيز ميد هربرت جرج.ميكند انتخاب را مناسب رفتار ارزيابي ،
والدين ، ) ديگران نقش كردن بازي با فرد كه است باور براين
فكري نظر از رفتارشان كردن دروني و (قهرمانان همبازيها ،
همانند با كودك عبارتي به.ميشود اجتماعي و مييابد رشد
و ميكند ايفا كه درنقشهايي ديگر اشخاص با خود سازي
از است تركيبي)يافته تعميم دگري از بخصوصتاثيرپذيري
اخذ به (دارند او از ديگران گمانميكند فرد كه انتظاراتي
فردي من جدال) آن تصرفدر و دخل از پس آمده ، نائل فرهنگ
.ميشود كنش ساخت به موفق كرده دروني آنرا (اجتماعي من و
شدن اجتماعي ادوار
ادامه مرگ تالحظه و آغازميشود كودكي از شدن اجتماعي
مختلف مراحل از گذر خلال در معمولانسان طور به.مييابد
با تطابق كهضرورت جديد شرايط با برخورد در زندگي
از متفاوتي دورههاي دارد ، همراه به را تازه واقعيتهاي
بسيار ادوار اين عملي تفكيك.ميكند تجربه را شدن اجتماعي
كه مختلفي ادوار ميتوان تحليلي لحاظ به اما است ، دشوار
:برشمرد صورت بدين را مييابد عينيت آنها در شدن اجتماعي
تا بلوغ (بلوغ 3 تا نوجواني (كودكي 2 تا شيرخوارگي (1
(زناشويي 6 (رسمي 5 تحصيلات تكميل (بزرگسالي 4 و جواني
و پدر از جدايي (7(مادر يا پدر مقام در) خانوادگي زندگي
از جدايي (خانه 11 ترك (شغلي 10 تغييرات (طلاق 9 (مادر 8
كشورهاي در زندگي (همسر 14 مرگ (بازنشستگي 13 (خانواده 12
(7)ديگر
كه دارد را خود ويژگيهايخاص و شرايط ادوار اين از يك هر
.است خارج بحث اين حوصله آنهااز به پرداختن
شدن اجتماعي سطوح
نيازهاي (نيازدارد1 نوع پنج آدمي مازلو اعتقاد به
نياز (عشق 4 و خاطر تعلق نياز (صيانت 3 به نياز (جسماني 2
طريق از) شخصي رشد و پرورش به نياز (منزلت 5 و ارزش به
و حياتي سطح سه در كه (استعدادها و ظرفيتها امكانات ، رشد
فروم اريك.ميگيرند جاي شكوفايي و رشد و ارتباطي زيستي ،
خود طبيعت ، با يگانگي و اعتماد ارتباط ، ايجاد به نياز نيز
و تعلق به نياز بودن ، خلاق به نياز انسانها ، ديگر و
داشتن به نياز بالاخره و خودشناسي و خوديابي وابستگي ،
.ميكند عنوان را مسلك و مرام عقيده ،
دارند ، جاي مختلف سطوح در كه نيازها اين رفع براي انسان
عاطفي زيستي ، سطح سه در شدن اجتماعي مراحل از گذر به ملزم
خاص جامعهاي و فرهنگ در شخص زيستي سطح در.است تفكر و
امر اين كه ميگيرد فرا را فيزيولوژيك احتياجات رفع چگونگي
حسي دستگاه و فيزيولوژيكي عصبي ، ارگانيسم شدن شرطي مستلزم
پاداشها ، توسط احساسات بيان عاطفي سطح در.است حركتي
سطح در.ميشود هدايت فرهنگ يك مجازاتهاي و محدوديتها
دانشها ، تصورات ، دروني ، تصاوير فكري ، مقولات انسان تفكر ،
را تفكري شيوههاي خلاصه و ذهني داوريها ، قالبهاي پيش
نميتوانند تخيل و حافظه هوش ، آنها بدون كه ميآورد فراهم
.آورند بار به حاصلي و يابند رشد گردند ، شكوفا
آسيبهاي اينسطوح از يك هر از گذر در اختلال يا نقص
شيوههاي در همنوايي آنها از گذرمطلوب و اجتماعي -رواني
.داشت خواهد دنبال به را جامعه اعضاي با احساس و فكر عمل ،
شدن اجتماعي انواع
از رسمي غير و صورترسمي دو به است ممكن شدن اجتماعي
.پذيرد صورت غيررسمي رسميو نهادهاي طريق
شدن اجتماعي مسئول كه اشخاصي آن يا مهم عوامل گاه هر
طبق و شوند انتخاب ضابطه براساس هستند ، جامعه افراد
طور به يا و رسمي پرورش و آموزش مروجين كنند ، عمل مقررات
و مدرسه.ميشوند ناميده نرمال شدن اجتماعي مروجين كلي
آن يا و گروه آن اگر اماميگنجند حيطه اين در دانشگاه
باشند نگرفته شكل مقررات و ضوابط و قوانين بر مبتني عوامل
آن جمعي قراردادهاي و توافقها كه جمعي باورهاي اساس بر و
رسمي غير شدن اجتماعي را آن نمايند ، عمل ميكند ايجاب را
و سينما بازار ، كوچه ، خانواده ، در كه آنچه مثل ميگوييم ،
(8).ميآموزيم پارك
بيشتري ازاهميت جهت دو به رسمي غير شدن اجتماعي
از يعني است طولاني آن زمان مدت يكياينكه.است برخوردار
رشد كودك بارشد آنكه ديگر.دارد ادامه مرگ تا تولد
تجربههاي با ابتدا از و خورده پيوند او شخصيت با كرده
.ميشود كسب فردي
و خودآگاه دونوع به را شدن اجتماعي نيز كوئن بروس
طريق از خودآگاه شدن اجتماعي.ميكند تقسيم ناخودآگاه
.تحققميپذيرد همبازيها يا معلمان والدين ، آموزشرسمي
شدن اجتماعي.است انديشيده و هدفمند شدن اجتماعي نوع اين
الگوهاي و هنجارها و مهارتها فرد كه است هنگامي ناخودآگاه
ديگران با برخورد شيوه و رفتارها مشاهده طريق از را رفتار
(9).ميگيرد فرا
دارد ادامه
|