دموكراسي فراگيري
پاياني بخش دموكراسي آفتهاي
جز چيزي دانشگاه نيز و دبيرستان دبستان ،
دموكراسي ، خاطر به آموزش در.نيستند معارف توزيعكننده
ترجيح را دموكراسي با مناسب آموزشي است بهتر شك بدون
عمل خود كه آموزشي و كارورزي ديگر بهعبارت ;دهيم
ونيز گيرندگان آموزش و دهندگان آموزش ميان روابطدموكراتيك
شدهباشد تامين و تضمين آن در گيرندگان آموزش خود ميان
:اشاره
آنبحث آفتهاي و دموكراسي درباره تفصيل به پيشين بخش در
از غرب ، مردم در كه داشت تاكيد نكته اين بر نويسنده.شد
ندارد وجود درآن آزادي واقعي روح كه دليل اين به دموكراسي
چون درواقعيتهايي را خود سرخوردگي ، اين.هستند گريزان
بررسياين از استپس داده نشان دهندگان راي اندك تعداد
در.گرفت قرار وتحليل تجزيه مورد شهروندي فرهنگ موضوع ،
ميتواند كه شيوههايي ونيز مفهوم اين ويژگيهاي راستا ، اين
.بررسيشد كند نهادينه را شهروندي
مقالات سرويس
شهروندي ، رسمي آموزش متداول راههاي از است ممكن آيا
كه ميكند تاييد بدرستي طنزنويس آموخت؟ را دموكراسي
روش از آيا.نميتوانآموخت مكاتبهاي درسهاي با را رقصتانگو
با شايد شد؟ آگاه گونه اين آزادينيزميتوان از استفاده
برايدموكراسي آموزش متعدد سطوح كافي بررسي عدم توجهبه
در عقايد كه باشد آن اجرايعملي براي موجود محدود ومكانهاي
خود ، هم محتويات به بنا شهروند ، فرهنگاست اينبارهگوناگون
و كس هر اجتماعي محيط سياسي ، زندگي درباره آگاهي كسب شامل
عملي برگيرندهآموزش در هم و موجودميشود ، قانوني نهادهاي
علاقه و پيوند و اجرايدموكراسي به مربوط اعمال و رفتار
اساسي چيزهاي تمام معرف سرانجام كه است آزادي ارزشهاي به
بهطور مدرسه حال ، عين درسرچشمهميگيرد آن از كه است
اما.ميشود محسوب فرهنگ كسباين مكان مهمترين منطقي
سن از طولانيتري بسيار دوره طي شهروند پرورش كه است مسلم
شروع ازدبستان پيش سن از عملا و ميگيرد ، صورت رفتن مدرسه
نهايت در و مييابد ، ادامه آن از پس و بلوغ سن تا و ميشود
در.اوست زندگي طول در انسان هر تجربيات مجموع حاصل
به تجربيات اين چهارچوب عنوان به خانوادگي محيط نتيجه ،
محله ، همسايگان ، دهكده ، كه چنان دارد ، اهميت مدرسه اندازه
و سنديكايي ، محيط مردان ، براي نظام خدمت شغل ، نوع حومه ،
آنها در فرد كه خودي به خود جنبشهاي يا انجمنها همه
شركت خود بالاخره و بياموزد ، را كندومشاركت مشاركت ميتواند
.دارند سهم آموزش اين در همگي سياست ، در
تفسير شيوه دو به بايد كانونهايآموزشي كثرت اين البته
اغلب دهكده يا خانواده كهمثلا است مسلم سو يك از.شود
گذشته قلمرو در را نوجوان يا كودك كه دارند را خطر اين
او نگرشهاي تغيير راه در ترمزهايي دارند ، نگاه
را خود اقتدار ميخواهند قديميها و بزرگترها.بهوجودآورند
خود نوبه به هم كوچكترها.كنند حفظ كوچكترها برابر در
در تن آنها فشار به خانوادگي احترام اساس بر است ممكن
خود روزي دارند اميد كه دليل اين به حال عين در اما دهند ،
روحيه مبلغان بيگمان علاوه ، به.بگيرند را آنها جاي
را خيال اين بياحتياطي ، صورت در مگر نميتوانند ، دموكراتيك
سنتي روابط شيوههاي ناگهاني طور به كه بپرورانند ذهن در
اين وجود با.زنند هم بر را جامعه ثبات و دهند تغيير را
بزرگي نقش مسلما متخصص مربيان و مدرسه محدوديتها ،
احتياطهاي بهاي به جز نقش امااين كنند ، ايفا ميتوانند
آشكار ستيزي نميخواهد كس هيچ زيرا نيست انجام قابل بزرگ
خشن آموزشي كردار با يا برانگيزد كوچكترها بزرگترهاو ميان
.ببرد ازبين را شده داده انتقال پيام منافع ناگهاني و
رسمي آموزش ميان تعارض اين خوشبختانه ديگر ، سوي از
.نميكند بروز اجباري طور به اطاعت سنتهاي و دموكراتيك
درپرورش نحوي به ميتوانند انجمنها يا مدرسه ، سنديكاها
.ديگر نحوي به محلي يا محيطخانوادگي و جويند ، شركت شهروند
چنين بايد ياحتيالامكان يكديگرند مكمل آموزشي دومكانهاي هر
نه برسند تفاهم به هم با آنها كه كاريكرد بايد.باشند
در مشكل تمام البته.گيرند قرار يكديگر با تعارض در اينكه
را مقام نخستين يقينا مدرسه چشمانداز ، اين در.اينجاست
درباره اساسي دانستنيهاي گذاشتن اختيار در ابزار عنوان به
كارآموزي ممكن چهارچوب عنوان به اغلب نيز و دارد ، شهروندي
متعددي موارد در جويانه مشاركت و خودمختارتر جديد رفتار
.ميشود تلقي است مانده غافل آن از هنوز اجتماعي محيط كه
جوانان كه را تاثيراتي اگرتمام مسائل ، بقيه مورد در اما
در ميپذيرند مدرسه گرفتن پايان با سپس و كلاس از خارج در
در البته كه.ندارد مدرسهتاثيرچنداني ميبينيم بگيريم ، نظر
فقط يا نرفتهاند مدرسه به كه را جواناني تمام ميان اين
نبايد نيز ديدهاندرا نامنظمي يا كوتاه بسيار دورههاي
.كرد فراموش
توزيع جز چيزي دانشگاه نيز دبيرستانو دبستان ، وانگهي ،
خاطر به آموزش در اينكه خلاصهنيستند معارف كننده
را دموكراسي با مناسب آموزشي است بهتر شك بدون دموكراسي ،
عمل خود كه آموزشي و كارورزي ديگر عبارت به ;دهيم ترجيح
و وآموزشگيرندگان دهندگان آموزش ميان دموكراتيك روابط
تامين و تضمين آن در گيرندگان آموزش خود ميان نيز
آموزش انگيزدورههاي غم حدي تا گذشته كه چنان.شدهباشد
در دموكراسي با مناسب اينآموزش ميكند ، تاييد مدني
.است نداشته موفقيتي نظاممدرسهاي
مربوط رشتهاي موانع بدون آموزگاران تمام به مسئله اين
ميتوانند آينده شهروندان كه است روحيه اين با فقط.ميشود
يعني كنند ، خود شخصيت از جزئي و دريابند را بنيادي مسائل
داشته را سوالات آزادانه طرح آگاهي و جرات نخست اينكه
تفريحيا زنگ در كلاس ، در كه كوچكي درواقعستيزههاي و ;باشند
انگيز غم رويدادهاي ميآيند ، پديد دانشگاهي محيط در
مجدد پيريزي براي هستند بلكهفرصتهايي نيستند ويرانگر
.وصحيحتر بهتر شالودههاي براساس همگي روابطميان
مدرسهاي محيط گفتكه بايد ديگر بار يك باز حال ، اين با
كه درجهاني و جدا بهنحوي اگر ماند خواهد ناتوان
حتي.گيرد قرار استفاده مورد ندارد آن با هيچوجهاشتراكي
كه ميشود احساس لحظهاي از فقط احتمالا آن وجود واقع در
خصوص به مسئله اين.باشد كرده تغيير به شروع آن محيط خود
گاه از بيش با كلاسهايي در كه ميشود احساس مربياني سوي از
به نوشتن براي تخته و دفتر ازكاردستي ، محروم شاگرد ، دويست
دست آنها به احساس اين طبيعي طور به ميپردازند ، تدريس
آنها پسبايد.ميكنند حكومت محيطيخودكامه در كه ميدهد
از باشند ، سرشار دموكراسي ازبازتابهاي آكنده پيش از
رفتار رادر دموكراسي بتوانند تا روحيهاقناع و سرمشق
از گونهبازتابها اين اما.خودبپذيرانند روزمره
سنديكاهايشان ، در قبلا بايد نميشوندبلكه خلازاييده
ميتوان چگونه.باشند شده كسب دانشگاه در يا كالجهايشان
شخصيت توسعه عامل و خودمختار فاعل كه كرد هدايت را شاگردي
بايد راهنما باشد؟ خودش دهند اجازه كه آن بدون باشد خويش
خودكامانه كه آن نه ميرود كجا به او دهدكه نشان فقط
را آن حتيتوپوگرافي او كه باشد كرده تعيين را مسيرآزادي
متناسب دموكراسي براي آموزش اينصورت ، غير در.نميداند
.بود نخواهد بادموكراسي
.دانست مقصر نميتوان را آموزشي كاركنان فقط همه ، اين با
كمك به تا شود گرفته كار به قبل ديالكتيكاز نوعي بايد
بكوشند آشناشدهاند ، نوين ارزشهاي با بتدريج كه آنجواناني
آگاهانه كه آن ضمن دهند ، آشتي ارزشهايكهن با را آنها تا
پيراموني برجماعت و آنها خانوادگي برمحيط ياناآگاهانه
آساني به دوسويه سازگاري پديده اين.ميگذارند آنهاتاثير
و متقابل ، روگردانيها ، طردهاي با اغلب و تحققنميپذيرد
چنان حال ، اين با.ميشود مواجه معمولادردآور ذهني تجزيه
جهش يك ميشود ، مشاهده صحرا پايين آفريقاي در كهبهويژه
بخصوص جهش اين.است شرفانجام در فرهنگي حقيقي
طور به جامعه نيزدر و كوچك جماعات در زنان درموردجايگاه
در جايگاهكوچكترها رفتهرفته همچنين.است كلي
اين كليترجمان طور به.ميدهد تغيير را برابرسالمندترها
ملي سطح در بويژه ارتباط نوينعمومي فضاهاي شدن گشوده جهش
بوده دور به مردم تودههاي ازدسترس نسبتا تاكنون كه است
.است
وظيفهاي رسانهها مجموع هم و جرايد هم كه است سطح اين در
كشورهاي برخي در روزنامهها گرچه.دارند برعهده اساسي
اما ندارند ، چنداني خواننده شهرها از بيرون در سوم جهان
در علاوه به.ميخوانند را آنها آموزشي كاركنان دستكم
مطالعه به حقيقي بازگشتي هم كمونيستي سابق كشورهاي
معمولا گذشته رژيم در كه حالي در است شده انجام روزنامهها
بهعنوان استفاده براي يا ورزشي اخبار خاطر به بيشتر
مسئوليت نتيجه ، در.ميشدند خريداري بستهبندي كاغذ
در كه كساني مسئوليت بالاتر آن از و روزنامهنگاران
.است شده افزوده بسيار دارند ، برنامه تلويزيون -راديو
.است يافته رواج مناطق فقيرترين در بخصوص ترانزيستور
فاصله آن در كه كرده خلق جديدي جهان ترانزيستوري راديوي
لازم وقت هفتهها سابقا آنكه حال شدهاند ، بيمعنا زمان و
به يابد انتشار پياده انسان يك سرعت با اطلاعات تا بود
امكان كه ميگيرد بهره انعطافپذيري استعمال از راديو علاوه ،
تهيه آموزشي زمينه آن يا اين در خاصي برنامههاي ميدهد
زيادي حد تا را آموزشي نظام خالي جاي و شوند
روستاها خدمت در بويژه كاربرد سهولت اين تاكنون.پركنند
بهداشت از حمايت كشاورزي ، فنون بهبود آن هدف و قرارگرفته
.است بوده مذهبي سازمانهاي برنامه نيز و وتندرستي
در ميتواند وسيله اين كنيم فكر كه نميشود آن چيزيمانع
چون باشد ، داشته مهمي سهم نيز پرورششهروندان
جدي كردن عملي صرف كمتري وقت جوان حكومتهايدموكراسيهاي
رهبران خوب سخنان پخش صرف بيشتري زمان خودو اصول
.خويشميسازند
عمل در دموكراسي
اين محدوديتهاي به كه ميكند حكم سليم عقل حال اين با
آگاه ترانزيستورها عصر در حتي پرورشي و آموزشي شيوه
گرفته انجام قبلا بازي كه حالي در آيا براستي.باشيم
اين و اينكه ، يا ميشوند؟ موفق دموكراسي پرورشگران است
دوردست آيندهاي براي آنها است ، خطيرتر فرضظاهرا
آيا ندارند؟ آشنايي هيچگونه آن با شايد كه كارميكنند
صدق نيز كردن دموكراتيزه آينده كوشش مورد در اينمثلا
موفقيت عدم از پس كه تلاشي مورد در ديگر عبارت به ميكند ،
فوريت كه كسي خلاصه ، بهطور گيرد؟ صورت بايد حال زمان در
فرضيه بايد تقريبا ميبيند ، خود برابر در را مسئله
ديكتاتوريهامدتي كه كند تصور را حقيقتي از دور متاسفانه
رابرعهده دموكراسي براي مردم كردن آماده مسئوليت طولاني
كرد ، خواهند سرنگون را آنها كه مردمي داشتهاند ،
بلندمدت آموزشهاي به چنداني علاقه كه جواني يادموكراسي
كه مردمي فوري سرنوشت بر تاثيري كه آموزشهايي نشاننميدهد ،
.ندارد يافتهاند رهايي يكهتاز يا خودكامه ازحكومت
مانند دقيقا عمل ، در.مينمايد اغراقآميز بدبينياي چنين
پيش محظور كه است رانندگي آموزشگاه طنزآميز مصنوعا تصوير
ميتوان آن درباره تفسير دو و ميكند هولناك كمتر را آمده
پشت كه است رانندگي هنرجوي به مربوط اول تفسير:داد ارائه
و شده مچاله ميكند جهش رفتن راه جاي به كه اتومبيلي فرمان
روبروي مونيتور صفحه درسهاي از استفاده مجال اينكه بدون
چاله در تا ميرود سرگشتگي در قدر آن باشد داشته خود
دارد ، ديگري شيوه لغوي لحاظ از كه دوم تفسير اما.بيفتد
از دقيقا تفسير ، اينميرسد نظر به كنندهتر خاطر آسوده
صورت در ميتوان كه ميشود يادآور لغت ، ريشهشناسي لحاظ
بدون و اجبارا انسان كه پرداخت ، خودآموزي به فوري پيشآمد
در.ميخورد شكست يا ميشود موفق يا كسي از خواستن ياري
بتوان شايد حتي دموكراسي ، رانندگي ياآموزش كارورزي مورد
اينكه براي.كرد مقايسه دوچرخهسواري آموزش روحيه با را آن
كمك شخص كه است كافي بگيرد ، ياد دوچرخهسواري بتواند كسي
بايد بعد و بگيرد ، را دوچرخه درآغاز لحظه يك فقط كننده
حالت اين در كه هستند بسياري.برود راست و بزند بيدرنگپا
ديده رسمي آموزش هيچگونه آنكه بدون موفقميشوند
يا شاهد شخص كه نيست اين بدتر حالت مگر وانگهي ، .باشند
از دوچرخه كه موقعي و باشد حدنگران از زياده كمككننده
سازد؟ رها را آن بازنخواهد ميكند حركت و ميشود جاكنده
به حد از زياده نگراني نوع اين نيز ، سياست درعرصه
در ميانجامد ، خودكامه نيمه رژيمهاي يا صفت استبدادنيك
خود حال به دوچرخهسواري نوآموز كه است آن كهبهتر حالي
گرفته ياد دموكراتيك روحيه است قرار اگر پس.گذاشتهشود
تحقق وقتي دموكراسي بگوييم كه نيست اين شود ، مسئله
اين زيرا.باشند آن انجام آماده شهروندان كه خواهديافت
را آن آموزش كه است دموكراسي اجراي و خودتمرين
روبراه تمرين حين خودش كارها آن ، از پس.تضمينميكند
.ميشود
حدبه از بيش اعتماد كه ميشود مطرح انديشه اين آن ، از پس
ازاشتباه ناشي سرخوردگي به است ممكن فقط آموزشي نظام يك
اهميت ازهرگونه دقيقا كار اين واقع ، در.بينجامد محاسبه
براي وغيرنظري مشخص احوال و اوضاع در شهروند خودآموزي
ناگهان كه برايبزرگسالاني.ميماند غافل خودكامگي از رهايي
دموكراسي عملي كارآموزي تمرينو شدهاند ، سياسي حقوق داراي
بايد كه آموزشي آنكه حال مشتبهميشوند ، و ميآميزند در باهم
دريافت واقع در كه قبلي فراخيآموزش با شود حاصل آن از
فوري نتايج با هرچيز از قبل نميشود ، بلكه سنجيده نكردهاند
.ميشود اندازهگيري شهروند عنوان آنهابه اعمال و اقدامات
پرورش همتايانش با رقابت ضمن را خود فعاليت دموكرات فرد
نقش جواناني براي فقط دموكراسي مناسب آنكهآموزش حال ميدهد
عنوان به سپس و دهنده راي عنوان به كهبعدها دارد
روند به گرفت ، پايان گذار دوره وقتي نمايندهمنتخب ،
.دموكراتيكميپيوندند
توسط شده تصويب موارد انبوه درباره پرورش ترتيب بدين
شهرونديرا فرهنگ به دستيابي طبيعي راه شكست ، يا موفقيت
و اروپايغربي در حتياست بوده چنين هميشه.ميدهد تشكيل
يا متنفذان تسلط از زماني فقط دهندگان راي شمالي ، آمريكاي
كشف عمل در كه يافتهاند رهايي حامي اربابان فشارهاي
پيدا رهايي زياد خسارت تحمل بدون ميتوانند كه كردهاند
آراي ورقه كه فهميدهاند نخست اينكه از پس آنگاه.كنند
خود سياسي مواضع از متنفذان كه ميدهد امكان راستي به آنها
حقي چون نظرشان به زمان آن تا كه مواضعي شوند ، محروم
با اينكه جاي به آنگاه بود ، شده زاده آنها با كه ميرسيد
دادن راي به بيشتر مراقبت و مواظبت با كنند قهر راي صندوق
باور ميديدند كه را چيزي شادي ازفرط.پرداختهاند
مشاهده كه شدند غافلگير و شاد بيشتر هنگامي اما.نميكردند
پشتيباني يمن به كارگران يا دهقانان تودهگرا ، احزاب كردند
اروپاييان كه بود تجربيات اين براساس.شدهاند متشكل آنها
باور دموكراسي به براستي و جدا بالاخره آمريكاييان و
طولاني مدتهاي تا كه دموكراسياي پيوستند ، آن به و كردند
و ميرسيد ، نظر به وبورژوامابانه آنها دسترس از دور
قدرت به با را آن اجتماعي منافع سرانجام كه وقتي بويژه
آن از و كردند احساس بودند آن عضو خود كه احزابي رسيدن
تسخير را اذهان هنگامي دموكراسي ارزشهاي.گرفتند بهره
به مردم تودههاي رفاه و منزلت ارتقاي براي خود كه ميكند
و شور كه بود هنگام آن از تنها ودرآيد مطمئني ارزش شكل
عوام يا ميكردند صرف ديكتاتوريها ابتداييكه هيجانات
ميدادند ، مردم تحويل خود كننده وعدههايگمراه با فريبان
.كرد فروكش براستي
در هنوز استبدادي يا تودهگرا فريبي عوام مخاطرات اما
به.دارد وجود اسلام جهان در و آفريقا در شرقي ، اروپاي
طوري به است آمده پيش لاتين آمريكاي در قبلا آن نظير علاوه
آيا كه است پرسش براين مبتني مسئله كل منطقه اين در كه
حال در را آن زوال پيشبيني امكان داده روي گذشته در آنچه
باعث را آن مجدد ظهور يا آن تداوم برعكس يا ميدهد ، حاضر
اين از برخي.متفاوتاند باره اين در پيشبينيها.ميشود
را اجتماعي نطفهشهروندي كماكان و بدبيناند حدي تا لحاظ
جمعي مفهوم حاوي كهبيشتر ميكنند مشاهده لاتين آمريكاي در
انحصارا جنبه اين اگر.مفهومفردي تا است سياست درباره
لاتين آمريكاي در براستي معنايدموكراتيك در همبستهگرا
معلولهاي و متفرعات بيترديد صورت آن در باشد ، داشته وجود
ارباب تمايلات و يافت خواهد ادامه آنجا در تودهگرايانه
بروز براي ميشود مانعي و ميكند تغذيه را مردم گرايانه
.شهروندان از زيادي تعداد سوي خودمختارتراز رفتار
كشيدنهاي شعله با سو يك از ظاهرا مشاهده اين
در ،(منم كارلوس) آرژانتين در جديد نسبتا انتخاباتي
فوجي آلبرتو سپس و گارسيا آلن) پرو در يا (كولور) برزيل
با نشانهها اين برزيل در مجددا.ميشود تاييد (موري
سقوط باعث كه شدند ايجاد دموكراتيك روحيه انفجار نوعي
در حتي و كلي طور به.شد در 1992 كولور همانپرزيدنت
داوطلبانه و شديد پيش از بيش مشاركت آمريكايمركزي ،
اخير ، سالهاي طي يافته سازمان رايگيريهاي در رايدهندگان
شركت از انبوهي خودداريهاي ظاهرا.هستند چرخش همين مويد
آمريكاي بومي مرض يا و محتوميت يك عنوان به انتخابات در
با مردم پس اين از كه مينمايد چنين و است شده قطع لاتين
حتي يا سوئيس و آمريكا ، متحده ايالات مشابه نسبتهايي
هم كه جديدي جمعي هويتميكنند شركت انتخابات در اسپانيا
رخ منطقه اين در تشنجآفرين كمتر هم و است منفعل كمتر
شهروند برابر در تا كرده شروع منفعل شهروند ;مينمايد
قدر همان دگرديسي اين آن ، از بالاتر.بنشيند عقب مسئول
سياستمداراني تغيير معرف كه است عامه نگرشهاي تغيير ميوه
به اينكه جاي به آنها سابق مشكوك اعمال كه فهميدهاند كه
.شد خواهد حيثيتشان سلب موجب كند خدمت ايشان
از يكي اما است گسترده بسيار منطقه اين آنكه با معذلك ،
با.ميدهد تشكيل را جوان دموكراسيهاي نواحي وسيعترين
سايه لاتين آمريكاي جوامع بر آن طرح كه گذشتهاي اين ، وجود
در شهروندي بازآموزي و كارآموزي شيوه بهترين است ، افكنده
در نكته اين اصولي واقعيت.است ضروري و فوري موقعيتهاي
ملتي به كه است دموكراتيك فراورده بودن بديهي و تماميت
كاملارسمي تصحيحي چيز همه فراز از آغاز در و ميشود تقديم
آن رادرباره شهروند كه است تصحيح همين.ميگيرد صورت آن در
ميسازد ، باشدمتقاعد ميتواند كلمه كامل معناي به كه چيزي
مجبور و شده رايدهندهتحقير يك فقط ديگر او كه باره اين در
است شده پيشمقرر از و او سر فراز از كه انتخابي به
.است شده لاتينآغاز آمريكاي در جهش اين فرايند.نميباشد
نيز ديگر جاهاي فراينددر اين كه نيست آن از مانع چيز هيچ
اينكه جاي به دورهگذار مسئولان آنكه شرط به گيرد ، انجام
دهند ، عادت سياسي حيلههايجديد به را خود شهروندان بكوشند
.آنهابياموزند به را سياسي سالمبازي قواعد
|