با وحياني عقيدهء تطبيق
عقلفلسفي
ومتكلم فيلسوف ميمون ، موسيابن عقايد و حيات به نگاهي
هفتم قرطبيقرن
فلاسفه و متكلمان جمله ميموناز موسيبن ابوعمران:اشاره
فعاليت مجال اسلامي تمدن حوزه در كه است وسطي نامدارقرون
ديني فلسفي نظام يك ايجاد و تدوين در خاصي اهتمام و يافت
آكويناس توماس با را او كه است دليل همين به.داد خرج به
بود معتقد او.دادهاند قرار مقايسه مورد مسيحيت عالم در
اصيل دين و نيست يكديگرجدا از اساس در فلسفه و دين راه كه
پس.ميآيد بهدست برهان و استدلال و عقل سايه تنهادر نيز
با عقايدوحياني تطبيق جستجوي در كهابنميمون گفت ميتوان
.طبيعيبود عقل پذيرفتههاي
كه دارد نام ميمون ، دلالهالحائرين ابن اثر مهمترين
قرون فيلسوفان دغدغههاي و ديدگاهها مجموع با را خواننده
بنيادهاي و اساس اتكاءبه با ابنميمونميسازد آشنا وسطي
را (عتيق عهد) مقدسيهود كتاب باطني معاني دورهخود ، فلسفه
مفاهيم به برايرسيدن را ظواهرآن و ميداد تاويلقرار مورد
متكلمان معتزلياننخستين كه بود معتقد او.كنارميزد عميقتر
آنان از را وكلام توحيد علم يهوديان و اسلامبودهاند عالم
.قائلنبود ارزشي اشعريان نظر امابراي آموختهاند
نكته اين به را ما ميمون ، ابن انديشههاي و حيات در دقت
بزرگ فضاي چه تمدناسلامي حوزه در راستي به كه رهنمونميسازد
هر تحت را اربابانديشه كليه كه داشته واسعيوجود و
ابنميمون.است هضممينموده خود در و ميساخته اعتقادي ، متاثر
و فرهنگ و اسلامي عرصهتمدن در يافته پرورش و فيلسوفيزاده
بسياري و شده مناقشه نيز او آوردن اسلام در.اسلامياست كلام
نكته اين اما.بود آورده اسلام او كه معتقدند پژوهشگران از
تاثيرپذيري ازاهميت باشد ، ناصحيح چه و باشد صحتداشته چه
اسلامبههيچوجه ديني و فلسفي ژرف ازفرهنگ ميمون ابن
.نميكاهد
مقالات سرويس
رضوي سعيد دكتر
و متاله فيلسوف ، قرطبي اسرائيلي موسيابنميمون عمران ابو
Maimonides)مايمونيدس به اروپائيان نزد كه يهودي طبيب
RaMbaM را او يهود احبار است ، ابنميمون شده لاتيني
از يكي شهرتدارد (.است موسيبنميمون اختصارربي كه ميخوانند
پيرو سهجامعه با نوعي به كه است وسطي مشهورقرون دانشمندان
.است اسلاممرتبط و مسيحيت و يهود الهييعني بزرگ دين سه
و فقه در و است يهود احبارجامعه و علما از طرف يك از وي
او درباره يهوديان كه داشت والايي مقام چنان يهود شرايع
موسي مانند كسي (ميمون ابن) موسي تا (ع)موسي از:گفتهاند
شكلگيري و تدوين در مهمي بسيار نقش وي (1).است برنخاسته
نظير كتابهايي.است داشته يهود شرايع و ديني علوم
توره مشنا ، كتابالبعث ، مشنه ياشرح السراج كتاب
احكام بيان و شرح كه يهود فقهي كتاب بزرگترين و مشهورترين
كتابالفرائض نيز و بابلياست مخصوصاتلمود و تلمود
(2).ميروند بهشمار يهود شرعي علوم مهم آثار همهاز
بود يهود شرعي محكمه عضو فسطاطمصر در سالي چند ابنميمون
برگزيده يهود عامه بهرياست ق.-ه 583/ م سال 1187 ودر
.شد
عنوان تحت مشهورابنميمون كتاب ديگر سوي از
قرون مسيحي متفكران بر ملاحظهاي قابل تاثير دلالهالحائرين
كه جايي تا است ، داشته اروپا مدرسي فيلسوفان و وسطي
آكويناس توماس يعني مسيحي مدرسي فلسفه چهره مهمترين
خود كلامي و آراءفلسفي برخي در ديگران و (ThomasAquinas)
(3).قرارگرفتهاند ميمون فكرابن وتاثير نفوذ تحت
ابن.دارد درازي اسلامداستان با ميمون رابطهابن اما
.گشود جهان ديدهبه اسلامي جامعهاي در ميموناساسا
بزرگترينشهرهاي از يكي (Cordaba)قرطبه او زادگاه
اموي خلفاي فرمانروايي تحت روزگار آن در عصر آن اروپاي
درآن قرطبه.كردند حكومت براسپانيا قرن سه قريب كه بود
بود عباسي خلفاي عاصمه اسلاميكه شرق در بغداد با زمان
ميمون ، ازابن سالپيش ده قرطبه شهر همان در.رقابتميكرد
و شد متولد رشد ابن يعني او معاصر و مسلمان فيلسوفبزرگ
.بهرهمندگشت بسيار او آثار از ابنميمون
در حتي و اسلامي جوامع در خودرا عمر طول تمام ميمون ابن
و خود آثاراست سربرده به اسلامي فرمانروايان دربار
زبان كه عربي زبان به را مهمدلالهالحائرين بخصوصكتاب
از اينكه همه از مهمتر و نگاشته است مسلمين ديني
ابن و فارابي چون هم مسلمان اول طراز متفكران انديشههاي
بهره معتزلي و اشعري متكلمان از بسياري و رشد ابن و باجه
.است گرفته
قفطيدر جمالالدين نظير مسلمان نويسندگان برخي البته
كه كردهاند تصريح اصيبعه ابي ابن نيز و تاريخالحكماء
حتي و آورده اسلام مصر سرزمين به آمدنش از پيش ابنميمون
اسلام داستان (4).است ميكرده عمل نيز مسلمين ديني بهفرائض
ميان بلكه ميانمسلمانان در تنها نه ميمون ابن آوردن
آنچه اما (5).برانگيختهاست مجادلات از نيزغباري يهوديان
علمي و فرهنگي درمحيط ميمون موسيبن اينكه ترديدنيست آن در
نگاشته زبانعربي به نيز را خود آثار و پرورشيافته اسلامي
از اورا ميتوان محققان از برخي قول روبه همين از و.است
اسلاميبه تمدن در فلسفي فكر فيلسوفانجريان يا اسلام فلاسفه
كه مسيحي حنينابناسحق چون هم ;آورد شمار
جمله از را او كتابالمللوالنحل در عبدالكريمشهرستاني
(6).است كرده قلمداد فلاسفهاسلام
پنجگانه و بيست شارحمقدمات تبريزي بكر ابي محمدبن
شرح مدخل در خداوند وحدانيت و وجود اثبات در ميمون ابن
فيلسوف اين از اينگونه(ص)نبي ستايش و خدا حمد از پس خود
:ميكند يهوديياد
رتبهالشيخالرئيسالعالم هوالجزءالذي هذا
الاسرائيلي عبيدالله موسيبن ابوعمران الاوحدالفاضلالكامل
...القرطبي
ابوبكر محمدبن چون هم شيخرباني و الهي حكيم يك اينكه
و القابينظيرشيخالرئيس با ابنميمون از تبريزي
مقام بر دليل ميكند ياد كامل وفاضل دانشمنديگانه
.است مسلمان متفكران نزد او حرمت و ميمون ابن علمي
آثار پژوهنده هر كتابدلالهالحائرين عبارات به نگاهي
خواجه و بوعلي يادنوشتارهاي به را اسلامي كلامي و فلسفي
لازم مقدمات بيان در وي مثلا.مياندازد وديگران نصير
:ميگويد واجبالوجود اثبات براي
و تعالي وجودالاله اليهافياثبات المقدماتالمحتاج
جلاسمه انه و جسم ولاقوهفي لاجسما كونه علي فيالبرهان
(7)...واحد
مسلمان يا يهودي را ميمون ابن اينكه از نظر صرف اما
مردي دانش وسرسپردگان فيلسوفان از بسياري اوهمچون بدانيم
همه شناختن براي خوددغدغه بطن در او فلسفي تفكر.جهانياست
و فلسفي ديدگاه.برميگيرد در را موجودات كل استكه هستي
جامعه نيز نبوتو توجيه و شرايع تشريع دربارهلزوم او كلامي
آثار در چنانكه هم است جهاني و ديدگاهيفرامليتي مدنيت ، و
و رشد ابن و سينا ابن و فارابي نظير اسلام بزرگ فيلسوفان
.مييابيم ديگران
صفات و الوهيت دربارهمساله ميمون ابن توحيدي نگرش
نزديك بسيار مسلمان مشائي فيلسوفان ديدگاه به خداوندكه
.ميكند ايجاد يكتاپرست مسلمانان و او ميان سنخيت نوعي است
كتاب اهل يكتاپرستان كريم قرآن در نيز خداوند چنانكه هم
اهلالكتاب يا قل:فراميخواند توحيد محور بر وحدت به را
ولانشرك الله لانعبدالا بينكمان و بيننا تعالوااليكلمهسواء
.بهشيئا
و ما ميانه كه سخني سوي بيائيدبه كتاب اهل اي يعنيبگو
شريكش را وچيزي نپرستيم را خدا جز كه شمايكيست ،
.نگردانيم
معني به او انديشههاي و وآثار ميمون ابن شناخت بنابراين
.است اسلامي درخشان تمدن و فرهنگ از بخشي شناخت
از يكي است زيسته و متولدشده آن در ميمون ابن كه عصري
دوره همين در.است تمدناسلامي تاريخ صفحات درخشانترين
و انديشه دامن در اسلاميو تفكر اصولي تسامح بهاقتضاي
همديگر آثار وآئين ، مذهب هر از متفكران آزادياسلامي ،
تاثير برهم يا ميپذيرفته تاثير هم از ميخواندهو را
شرع قاضي خود كه مسلمان رشدفيلسوف ابن.ميگذاشتهاند
طريق از انديشههايش و شرحميكند را اول معلم فلسفه است
در قديس توماس طريق از و يهود فلسفي تفكر در ميمون ابن
.ميكند نفوذ مسيحيت فلسفي تفكر
ابنميمون آثار و فعاليتها و زندگي
ميلادي سال 1135 در بنيوسف ، ميمون موسيابن عبيدالله
شرعي محكمه در و يهود مشهور دانشمندان از پدرش.متولدشد
شهر ميمون ، ابن دركودكي.بود قضا منصب صاحب درقرطبه يهود
ميمون 13 ابن اماوقتي بود مرابطون سرداران دردست قرطبه
.درآمد تصرفموحدون به شهر اين - درسال 1148 -داشت سال
امير و شد اقليتهايديني بر فشار موجب برقرطبه موحدون تسلط
مدت يادر بايد را نصا و يهود پيروان دادكه فرمان موحدي
دو اين غير در گويند ، ترك را شهر يا آورند اسلام معيني
.بود نخواهد امان در مالشان و جان صورت
ظاهر به ميمون ابن اسلاميخانواده مورخان از برخي گفته به
و كردند رعايت نيز را اسلامي احكام جزئيات و آوردند اسلام
(8).كنند مهاجرت اندلس از بتوانند تا ماندند فرصتي منتظر
مدتي.كرد مهاجرت قرطبه خانوادهاشاز با موسي پدر ميمون
در سال 1160 در و اندلسبودند جنوب در واقع درالمريه
خود ميمون ابن.افكندند اقامت رحل (فعلي مراكش) فاس شهر
من فكر كه هنگامي:ميكند گزارش چنين را مهاجرت اين شرح
سفر جايي به جايي از تبعيد حين در كه هنگامي و بود آشفته
سو آن و سو اين دريا امواج ميان در و ميكرديم
(9).ميرفتيم
در و شده خارج نيز فاس سال 1165از در ميمون ابن خانواده
سفر روز پساز 28 و نشستند كشتي به رجبسال 560
.رسيدند فلسطين در واقع عكا درياييبه پرمخاطره
دليل به عكا در ماهه اقامت 6 از پس ميمون ابن خانواده
ديار آن ومسلمانان يهوديان بر صليبي اشغالگران فشار
كه رفتند سرزمينمصر به بار اين و شدند عازمسفر دوباره
از اديان فاطميانارباب قلمرو دربود حكومتفاطميان قلمرو
پس ميمون ابن.بودند برخوردار رفاه و ازآزادي يهوديان جمله
يهوديان درمحله و شد قاهره عازم دراسكندريه اقامت مدتي از
.شد مقيم فسطاط شهر
و شد دفن همانجا در و درگذشت فلسطين در ابنميمون پدر
برادر.يافت سكونت درمصر خواهرش و برادر با ابنميمون
به بال فراغ با موسي شدو مشغول جواهر تجارت به ويداود
تاليف و مطالعه نيز و يهود جامعه شرعي امور فتق و رتق
در داود م سال 1169 در يعني مدتي از پس اما پرداخت كتاب
.رفت باد ميمونبر ابن خانوادگي ثروت وتمام شده غرق دريا
در و بود فسطاط در شرعييهود محكمه عضو مدتي ميمون ابن
رياست مدت در وي.شد برگزيده يهود عامه رياست به سال 1187
از.زد يهوديان مراسم و آداب در زيادي اصلاحات به دست خود
اجرت و مزد گرفتن از كه بود آن وي منش و اخلاقي خصوصيات
دست به ميگفت و ميكرد خودداري يهود جامعه رياست براي
اجر دريافت از بهتر نجاري يا نساجي راه از درهم يك آوردن
(10).است حبر يا ربي منصب و مقام براي حقوق و
اداره طبابت طريقدرآمد از را خود زندگي ميمون ابن
منقرض را كهفاطميان ايوبي صلاحالدين دربار ويدر.ميكرد
فاضل قاضي خدمت به نخست وي.شد مشغول طبابت به بود كرده
روزگار به و بود فاطميان خادم ابتدا در كه درآمد بياتي
طبيب ميمون ابن مدتي از پس.رسيد وي وزارت به صلاحالدين
.شد ايوبي صلاحالدين ارشد پسر خاصالملكالافضل
مورخان.نيست موجود نظر اتفاق ميمون ابن مرگ تاريخ در
حال.گفتهاند ق با 601 مصادف م را 1204 وي مرگ سال يهود
سال عنوان به سال 610را شاكر ابن و سال 605 قفطي كه آن
خودش وصيت به بنا را ابنميمونكردهاند ذكر ابنميمون مرگ
موسي شريعت بزرگان مزار در و فلسطينبرده در واقع طبريه به
(11).دفنكردهاند بنياسرائيل و
دارد ادامه
|