بخوانيم؟ كتاب چگونه و چرا
دوباره تولد و اندوه
بخوانيم؟ كتاب چگونه و چرا
آذرخش نويد
سوم بخش
كه باوريراميشناسم زود مفسران و خوانندگان همه ، اين با
عوضي خودآموز و راهنما باكتابهاي را ادبي متون هم هنوز
بند عبارت ، واژه ، يك محدود نقش به توجه بدون ميگيرندو
بيآنكه و ميكنند جدا اثر بافت از را آن نوشته ، در بخش يا
سفارش خواننده به را آن بستن كار به بندند كار به خودشان
به...يا شعرها افسانهها ، اسطورهها ، در كه همين.ميكنند
...و آزادي خردمداري ، نكوهش زنان ، نكوهش از مواردي
اين از و ميشوند..و آزادي عقل زن ، خوني دشمن برميخورند ،
شاعران دفتر كه ميكنند رفتار شاه فتحعلي مرحوم عين نظر
غلو او گشايي كشور و دليري قصيدههايشان در درباري
از شمشير و ميغريد برميخاست ، تخت از دليرانه ميكردند ،
كردن يكسان خاك با و ناپلئون كشتن آماده و ميكشيد نيام
بيگناه اطفال و عورات و ناپليون بچه و زن به عالم قبله
!كنيد رحم ارس
هر آدمها ، مثل كه است اين كتابها اصلاح قابل غير عيب يك
زمان مثلا و مطلب و قصه يك.ميزنند خودسازي براي كدام
ديگر كتاب در و شده نوشته جوري كتاب اين در مرگ يا تولد
كتابخانه؟ گلي لوحههاي از كه نيست بيخود و ديگر جور يك
تا -دنياست كتابخانهي و كتاب نخستين كه سومري الواح -بابل
آدمها و زندگي براي را جا دارند كتابها آرام آرام كه حالا
سبك و فلسفي مكتب و سليقه و عقيده هزاران ميكنند ، تنگ
اين نه كه بدانيد است جالب.آمدهاند پديد غيره و ادبي
و شمشير و چماق با هرگز آنها آورندگان پديد نه و كتابها
از زرادخانهاي فقط و نميافتند هم جان به موشك و تفنگ
و خودشان و مياندازند كار به يكديگر برابر در را كلمات
ميكنند تماشا و ميايستند معركه از دور منازعه طرف دو گاه
قديمي كشتگي پدر هم با كه كساني اما.ميزنند لبخند و
گردن را جدالشان و جنگ بهانه -روس تزار و لنين مثل -دارند
!قاطع ضرس به كه حالي در.مياندازند ماركس مثل نويسندگاني
و فلاسفه و نويسندگان از هيچكدام كه ميكنم اعلام
در كه داشتند اگر ندارند ، دعوا و جنگ عرضه نظريهپردازها ،
.ميكردند پا و دست آبداري و نان شغل خود براي زندگيشان
.نكنيد باور رامطلقا حرفهايش اما كنيد اعتماد كتاب به
در سهراب مرگ بر تهمينه مويه هنگامخواندن اگر نميگويم
و شيرين كوهكندر فرهاد گونه شهادت مرگ يا شاهنامه ،
نوجوان شاه يا خوشبختاسكاروايلد شاهزاده نظامي ، فرهاد
گريهلرزيد ، آوار زير شانههايتان و هقهقگريستيد..و
.نكنيد سرزنش احساسات وغلبه نازكدلي خاطر به را خودتان
كه را داستايووسكي اموات خانه خاطرات وقتي روسيههم تزار
بعضي كه بود سيبري به تبعيدي شاقه اعمال زندانيان سرنوشت
تبعيد ايشان شخص دستور به را گروه بقيه و داستايووسكي مثل
.كرد افتخار گريه اين به و گريست هق هق بودند ، كرده
ديگر عنصر دو داستايووسكيو بخشودن مهم بسيار كار از پس
جاي كذايي گريه همين بودند شده بسته تير چوبه به كه گروه
.كرد باز برايش جهان ادبيات تاريخ در را نرمي و گرم
زيبايش ، و استوار شعرهاي با سره ، و ساده فارسي با شاهنامه
بيرون محيط از را شما انسانياش و ايراني حماسي ، مضمون با
تاريخ ، كهاسطوره ، ميبرد فرو اقيانوسي درون به و جداميكند
.است تنيده درهم موسيقي و نقاشي شعر ، افسانه ،
بلند صداي با كتابرا اين برخيبخشهاي گاه گه بتوانيد اگر
و بخوانيد قديمي خنياگران و نقالان مانند لحني با و
تنها خود آنكه شرط به بگيريد ميزضرب روي هرازگاهي
ميگويندشاهنامه كه را معظم اساتيد حرف باشيد ، شنوندهخود
از پس باشد يادتان و جدينگيريد شعر ، نه است نظم فردوسي
ازاين هرگز شديد ، معظمي استاد و خوانديد خيليكتاب آنكه
كه است كتابي شاهنامهخوشبختانه.ننويسيد و نگوييد سخنان
و فراوان تصحيحهاي و چاپها با ميشود يافت فراوان بازار در
كوچك [وزيري] متوسط [رحلي] بزرگ بسيار:گوناگون قطعهاي
و جمع و ارزان چاپهاي از يكي.[جيبي] كوچك بسيار ،[رقعي]
جيبي قطع با كه است مول ژول تصحيح به جورشاهنامه ،
از يكي اما.است شده چاپ بارها اميركبير انتشارات توسط
اندازه و حروف [ شكل] قلم كه است اين آن ، كوچك اشكالهاي
و واژهها به شاهنامه خواندن در.است چشمآزار آن حروف
يا خواندن است ممكن كه برميخوريد ناآشنايي تعبيرهاي
تهمتن ، گوگونژاد ، :مثلا باشد دشوار شما براي فهميدنشان
فرهنگهاي نشويد ، نگران اصلا...و پادافره گاوروي ، گرزه
و معين فرهنگ عميد ، فرهنگ جمله از [ واژهنامهها] لغات
و درست تلفظ شاهنامه ، اختصاصي فرهنگهاي و دهخدا لغتنامه
صورتي در.ميدهند شما به رايگان و آساني به را واژه معناي
به هرگز برسيد شاهنامه!خوش آخر به زودتر هرچه بخواهيد كه
بخشهاي بعضي بلكه نرويد ، ثالث اخوان شاهنامه آخر سراغ
اگر البته است ، كننده خسته برايتان كه را فردوسي شاهنامه
كه برويد بخشهايي سراغ به و كنيد رها نخوانده آمد دلتان
گم را داستاني خط آنكه شرط به است ، بخشتر لذت برايتان
.نكنيد
نميآيد ، خوشتان شعر از اصلا كه باشيد كساني از شما شايد
درباره.برويد شاهنامه داستانهاي سراغ به صورت دراين
آخرين كه است آمده بازار به بسياري كتابهاي شاهنامهنيز
باشيد داشته ياد به.است شده نوشته امسال درهمين آن عنوان
دست از جهان در را مهمي چيز رانخوانيد ، شاهنامه اگر كه
.است شاهنامه نخواندن آن و دادهايد
دوباره تولد و اندوه
دست از يعني زندگي چيست ، زندگي كه كردهام درك سرانجام
بچه كه نوزادي دادن دست از يعني زندگي.چيز همه دادن
كه درختي مثل درست ميشود ، بزرگسال كه بچهاي ميشود ،
ميدهد دست از را برگهايش
هنگام دسامبر 1991 ، در شيليايي ، نويسنده آلنده ، ايزابل
در كتابهايش از يكي چاپ افتخار به كه مهماني يك در شركت
بستري مادريد در دخترش يافت اطلاع بود ، شده برگزار بارسلون
.است شده
پيشاز ساله پائولاي 27 و كرد پرواز او بالين كنار به
:گفت زمزمه به اغما به فرورفتن و تشنج چنگ به افتادن
خواب اين از هرگز پائولا.دارم دوست را تو هم من مامان ،
دنيا از آلنده ايزابل آغوش در بعد سال يك و نشد بيدار
انتخاب حق:ميآورد بهياد روزها آن از نويسندهرفت
مقامات ميكردم؟ بهخودكشي اقدام بايستي آيا داشتم ،
كتابي بايستي يا ميدادم؟ تعقيبقرار تحت را بيمارستان
شفابخشباشد؟ كه مينوشتم
آلنده ، ايزابل خاطرات كولينز ، هارپر نشر پائولا ، داستان
و نامهايدردآلود شد ، نوشته بيمارستان در مشق كاغذ روي
نادر ، ژنتيك بيماري نوعي از كه دختري بستر كنار در غمبار
در بودند گفته من به:ميگويد آلنده.ميبرد رنج پورفيريا ،
بستر كنار در ماهها اما.شد بيدارخواهد هفته دو يكي طي
سوئي اتفاق يافت اطلاع آلنده عاقبت تا گذشت سرهم پشت پائولا
قسمت.است شده جبران غيرقابل مغزي ضايعه سبب بيمارستان در
به گفتند ، من به را ماجرا كه اين از بعد.بدشانسي و بود
.دارم نگه دست نميتوانستم ديگر چون دادم ادامه نوشتن
.كند نابودم خشم بگذارم نميتوانستم
پرآشوب زندگي تجليلاز اندازه همان به كه پائولا ، كتاب
انتشار از پس است ، مرگدخترش گاهشمار ثبت آلنده ايزابل
و شد اروپا و جنوبي امريكاي روزامريكا ، كتاب پرفروشترين
آلنده.آورد تازهاي خوانندگان ساله نويسنده56 براي
از بعد نوشت ، سالگي چهل در را ارواح كتابشخانه اولين
پيشين جمهور رئيس آلنده ، سالوادور عموزادهاش شدن كشته
.ميبرد بسر ونزوئلا تبعيد در كه هنگامي و شيلي ،
رئاليستيجادويي شيوه به كه ارواح خانه داستان روي از
فيلمي درسال 1994 كه است شده نوشته ماركز گارسيا گابريل
مجموع در.شد تهيه وجرميايرونز استريپ شركتمريل با
نويسنده اين كوتاه داستان يكمجموعه و داستان چهار از
به حال به تا دنيا سراسر در جلد دهميليون حدود رقمي
.است رفته فروش
كهدربارهاش كتابي اوست غيرداستاني كتاب اولين پائولا
.آوردهام رويكاغذ بر را زندگيام مشق سياه:ميگويد
يكخيابان با سوساليتيو ، در سنگي ويلايي در آلنده ايزابل
خود بر و دور.ميكند زندگي سانفرانسيسكو خليج از فاصله
در كه پائولا دمپاييبچهگانه:است كرده يادگاري از پر را
و نقرهاي قابهاي عكسهايشدر دارد ، جاي برنزي قابي
در كه نامهاي و است سفاليجاگرفته كوزهاي در كه خاكسترش
:ميگويد آلنده.كرد پيشبيني را خود ومرگ نوشت عسلش ماه
ذهنم در و پاميگيرند عميقم احساسات از كتابهايم تمام
به برايپاسخ كه را نوشتهاش دست كارتهاي وقتيخلقنميشوند
در اشك ميدهد ، استنشانم هم بر و هم در ميز روي علاقهمندانش
من با احساساتشان ابراز با:ميگويد.ميشود جمع چشمانش
دادهاند ، دست از فرزند كه مادرهايي كردهاند ، همدردي
دارند ، را داشتن خانواده معناي آرزوي كه جوانهايي
نخواهند گونه اين بيمارانشان به هرگز ميگويند كه وپزشكاني
.ميدهم جواب خودم دست با كارتها يك يك به رسيد ،
:آمد پيش تولدي بعد ، ماه چند مرد ، پائولا كه اتاقي همان در
.پائولا برادر نيكلاس ، دختر آلنده ، ايزابل نوه سومين تولد
بزرگ مادر كه است اين به معطوف حواسش تمام آلنده اكنون
من دقيقهاي در 13 نوههايم:ميگويد.باشد كمالي و تمام
عكسهاي با همراه عكسهايش و.شمردهام خودم ميكنند زندگي
و پائولا مرگ:ميگويد.است پخش كتابخانه طبقات روي پائولا
كه كردهام درك سرانجام.بستهاند بهم نوههايم شدن بزرگ
يعني زندگي.چيز همه دادن دست از يعني زندگي چيست ، زندگي
بزرگسال كه بچهاي ميشود ، بچه كه نوزادي دادن دست از
هر.ميدهد دست از را برگهايش كه درختي مثل درست ميشود ،
.بگزاريم شكر داريم كه آنچه براي بايد صبح روز
ايزابل نوشته صداترين و پرسر پائولا ، داستان سرانجام
.شد منتشر فارسي زبان به است خودش زندگينامه كه آلنده
است شده ترجمه دنيا زبانهاي اغلب به كه كتاب اين خالي جاي
كتاب اين مترجم بيات مريم از.بود مشهود فارسي زبان در
و اسكارلت شادماني ، محفل پرسش ، يك ياد به كتابهاي قبلا
.خواندهايم را كوچك معجزههاي و شكلات براي آب مثل اخيرا
:ضرابي گالري
.خرداد تا 31 نوري تهمورث نقاشي نمايشگاه
جامع مسجد خيابان نگارستانهشتم ، پاسداران ، خيابان
تلفن2849664.پلاك 99 ضرابخانه ،
:ارسباران نگارخانه
خرداد از 27تبريزي همام تبريزتوليد نفيس فرش نمايشگاه
خيابان.تا 20 تا 13و 16 ساعت 10 از.تير دوم تا
.فرهنگسرايارسباران ارسباران ، شريعتي ، خيابان
:خورشيد نگارخانه
.تا 21 ساعت 17 از.تير اول تا فاطمي حميد نقاشي نمايشگاه
.شماره 3 تجاري ، بخش پرنس ، پارك مجتمع كردستان ، بزرگراه
.تلفن8042327
:گلستان گالري
سوم (نوري)بينا مينا نقاشي نمايشگاه
.خرداد ناظريانتا 31 سليم نقاشي ونمايشگاه تير دهم تا
كماسايي ، شهيد دروس ، خيابان.تا 20 و 17 تا 12 ساعت 10 از
.تلفن2541589.پلاك 42
سوره خانه
تا 11 متبركه اماكن از عبدالحسيني محمود عكس نمايشگاه
.سينمابهمن جنب انقلاب ، ميدانتير
:نياوران فرهنگسراي
تا آريان ساعي هنري فرشهاي و مسي حجمي تابلوهاي نمايشگاه
پاسداران ، انتهايخيابان.تا 18 ساعت 10 از.تير دهم
.و 2287081 تلفن2 نياوران ، پارك ضلعغربي روبهروي
:والي نگارخانه
.تير اول تا طباطبايي طراحيشيوا و دكوراسيون نمايشگاه
خدامي ، خيابان ونك ، ميدان تا 20 و 17 تا 12 ساعت 10 از
.تلفن8047698.پلاك 86
|
|