:همشهري با گفتوگو در مردم
با را خود دفاع نبايد متهم چرا
كند؟ آغاز (ع)علي سخنان
در
:ميدهند نظر حقوقدانان
مادي قانوني ، عنصر بزه 3 تحقق
شود بايداثبات معنوي و
شهردار به شهيد دو مادر نامه
بازگو را حقايق فرزندم تهران
حفاظت سازمان
:ابتكار دكتر
از جلوگيري براي محيطزيست
مسئوليت
هستهاي آلودگيهاي
قانونيندارد
ارشاد و فرهنگ وزير
كه مردمي به خدمت
:اسلامي
هستند خيرخواهي هرگونه شايسته
ماست
وظايف از
باقي ديار به نادري حسين
شتافت
پرونده از ديگر برگي
:همشهري با گفتوگو در مردم
با را خود دفاع نبايد متهم چرا
كند؟ آغاز (ع)علي سخنان
دارد شباهت بيشتر بازجويي جلسه به تهران شهردار محكمه
متهم اسلامي جمهوري دادگاه در كه كرد قبول ميشود چگونه
!بپردازد (ع) علي حضرت نقلسخنان به نميتواند
دادگاه جلسه سومين از پس مردم از بسياري:شهري سرويس.
قاضي اقدام از همشهري روزنامه با درتماس تهران شهرداري
(ع)علي حضرت خواندنفرمايش از ممانعت بر مبني محكمه
.كردند انتقاد
در اصفهان از مقدس دفاع درصد جانباز 60 فاتحي عباس سيد
شروع و آغاز از محسني آقاي كه هنگامي:گفت باره اين
كرد جلوگيري (ع)علي حضرت سخنان با كرباسچي آقاي دفاعيات
گرفته خاطر به كه كرد قبول ميشود چگونه.شدم ناراحت بسيار
كه ندهند اجازه متهم يك به دادگاه وقت دقيقه سه دو شدن
.كند آغاز (ع)علي حضرت سخنان با را خود دفاعيات
زمان آن تلويزيون اسلامي انقلاب اوايل كه دارم ياد به
دادگاه در را گلسرخي خسرو نام به ماركسيست فردي محاكمه
با را خود متهمدفاعيات كه كرد پخش ستمشاهي رژيم نظامي
و كرد آغاز (ع)حسين اباعبدالله حضرت سرورآزادگان سخن
نظام در كه است چگونه اما.نكرد قطع را وي كلام قاضي
كه پروندهاي به متهم روحاني محضرقاضي در و اسلامي قضائي
ياد ملي عنوانپرونده به آن از قضائيه قوه محترم رياست
آغاز در را (ع)علي امام سخنان نمييابد اجازه كردهاند
.ميداند خدا است كار در حكمتي چه كند قرائت دفاعياتخود
محترم رياست كه نيست كردني باور:گفت تهران از داوود - س
مالكيت چون مفاهيمي مورد در محسني جنابآقاي دادگاه
جنبههاي يا و موسسه و نشريه جواز تفاوت حقيقي ، و حقوقي
بهنظر.باشد نداشته كافي اطلاعات اختيار در حساب حقوقي
شبهههاي همه دقت با و عمدا دادگاه محترم رياست كه ميرسد
ميبينند را دادگاه اين كه كساني تا ميكنند مطرح را موجود
.گيرند قرار تاثير تحت ندارند اطلاعي حقوقي مسائل از و
محترم قاضي اينكه از:گفت نيز تهران از محمدي ملك - ن
(ع)علي حضرت فرمايشات بيان اجازه آقايكرباسچي به دادگاه
از نشاني كه دردادگاهي كه چرا نكردم ، تعجب نداد را
را حضرت آن سخنان ميتوان چگونه ندارد اميرالمومنين قضاوت
.كرد بيان حضار براي
آقاي دادگاه اينكه به اشاره با نيز تهران از ي.م
:گفت داد نشان ما كشور در را نقشمطبوعات اهميت كرباسچي
مطرح لوايح و بررسيطرحها و نقد به مطبوعات كه هنگامي
از آقايان برخي ميپردازند اسلامي شوراي مجلس در شده
رسالت مطبوعات اگر اما.ميكنند شكايت مطبوعات غوغاسالاري
انجام انقلاب و عام دادگاههاي قانون تصويب هنگام را خود
امروز بسا چه ميكشيدند نقد به را قوانين اين و بودند داده
و است دادستان هم قاضي كه عام دادگاههاي بزرگ نقيصه اين
.نداشت وجود مستنطق ، هم
بيست:گفت روزنامه با تماس در تهران از حقوقدان الف - ج
استادان از يكي ميكردم تحصيل حقوق دررشته كه پيش سال
بررسي و تحقيق ، مطالعه سال نتيجه 200 دادسرا فرمودند ،
.است
و عام دادگاههاي نقص تهران شهردار دادگاه جريان در حال
تحقيقات دادسرا وظيفه زيرا.معلومميشود سخن اين درستي
دادگاه به آنرا تكميل ، از پس كه است پرونده مقدماتي
به جلسه تهران شهردار دادگاه جلسه در.ميكند ارسال
من كه گفت خود نيز محترم قاضي و دارد شباهت بيشتر بازجويي
دادگاههاي مشكلات ميگذرد بيشتر چه هردارم استنطاق وظيفه
سيستم رهايي بهانه به فقط و كافي كارشناسي بدون كه عام
كشورها ديگر در قضاء و حقوق دستآوردهاي از ايران قضائي
.ميشود روشن شده تصويب
اسلامي انقلاب پايتخت كه هنگامي گفت ، نيز خلخال از ايماني
تنگ گذرگاههاي و خيابانها ميسوخت وعمران آبادي حسرت در
سرداري بود ، نموده رامختل ساكنانش انساني حيات باريك و
براي هاشمي آيتالله وقت جمهور رئيس دستور با افتخارآفرين
خستگي تلاش با سردار اينمييابد ماموريت تهران شهر آبادي
بهقول كه ميرساند جايي به را تهران همكارانش و خود ناپذير
به آن از كشور كنوني و پيشين جمهوري روساي كرباسچي ، آقاي
تاسف كمال با اما ميكنند ، ياد اسلامي جمهوري آبروي عنوان
و عالم شهردار از اينكه بجاي سازندگي و تلاش سال از 8 پس
را او شود تجليل شايسته نحوي به كرباسچي آقاي جناب كاردان
.ميكشانند دادگاه به واهي اتهامهاي و جرم به
اين است ، آمده پديد كرباسچي دادگاه برگزاري در كه وقفهاي
انبوه از بخشي دستكم بتوانيم كه كرده فراهم را فرصت
تا كنيم درج اينباره در را مردم پيامهاي و نامهها
از بازتابي كردهاند اشاره دادگاه محترم رئيس كه همانگونه
عملكرد نيز و كشور قضائي سيستم درباره عمومي قضاوت
.باشد تهران شهرداري
در
:ميدهند نظر حقوقدانان
مادي قانوني ، عنصر بزه 3 تحقق
شود بايداثبات معنوي و
خبرنگار با گفتگو در حقوقدان و دادگستري وكيل جنتي حميد
دادگاه مورد در گفت تهران شهردار دادگاه زمينه در ما
براساس ميتوانم تنها حقوقدان يك عنوان به تهران شهردار
شد پخش سيما و صدا از كه دادگاه جلسه دو از خود مشاهدات
واردشده اتهامهاي و پرونده مورد در قضاوت و بگويم سخن
.نيست ممكن موجود اسناد و پرونده محتويات از آگاهي بدون
و دادگستري محترم وكلاي طرف از مقطع اين تا كه مباحثي
و صلاحيت مورد در بيشتر است شده ابراز كشور حقوقدانان
رسيدگي ادامه با دادگاه حال هر به كه بوده دادرسي موضوع
اين و شناخت رسيدگي به صالح را خود صراحت با دوم جلسه در
موضوع اين در تخلفي و است دادگاه اختيارات از نيز موضوع
.ندارد وجود
و موضوعصلاحيت كه است مدافع وكلاي و متهم مسلم حق اما
از حكم متن اعتراضبه ضمن تجديدنظر مرحله در را رددادرس
.رسيدگينمايند درخواست نظر تجديد مرجع
ايراد به نياز اساسا دادرس رد موارد كه است توضيح به لازم
رد موارد مشاهده صورت در قاضي شخص و ندارد دعوي اصحاب
كه است اين مسئله اين دليل.ميكند امتناع رسيدگي از راسا
اصحاب است ممكن كه است قاضي شخصي موارد از رد موارد اكثر
.نمايند ايراد تا باشند نداشته مسائلي چنين از اطلاعي دعوي
صورت هر در.دعوي اصحاب از يكي با قاضي خويشاوندي مانند
يكي بودكه اصلح موضوع حساسيت به توجه با كه ميرسد نظر به
هرگونه باب تا ميكرد رسيدگي پرونده به قضات از ديگر
.ميشد مسدود اعتراض
در ذيحساب وجود با نيز اوليه رسيدگي به شروع نحوه مورد در
و دولتي سازماني شهرداري كه ميرسد نظر به تهران ، شهرداري
مواد 87 ، وفق و است دارايي و اقتصاد وزارت مالي نظارت تحت
بدوا تخلف ادعاي موضوع عمومي ، محاسبات قانون و 91 90
است دولتي حسابهاي كارشناس كه محاسبات ديوان در بايد
تعقيب براي مراتب شود محقق جرمي يا تخلفي اگر و بررسي
.شود رسيدگي به شروع و ارجاع قضائي مراجع به خاطي افراد
نشانداد كه شد اظهاراتي دادگاه دوم و اول جلسههاي در
در كه ديگري توجه قابل نكته.است نشده اعمال روشي چنين
بودن غيردولتي يا دولتي بحث شد ، مطرح دادرسي دوم جلسه
وقت وزير مجوز با كه بود مديران پاداش حساب نيمدرصد وجوه
ضروري مطلب اين ذكر مورد اين در.است شده برداشته كشور
با كاملا جزائي و حقوقي امور در رسيدگي نحوه اساسا كه است
.است متفاوت يكديگر
اصحاب عليه و له است مكلف حال هر به قاضي حقوقي امور در
دليل نميتواندبه حتي حقوقي قاضي و كند صادر راي دعوي
امتناع درصورت و كند ، امتناع راي صدور از قانون فقدان
حقوقي امور در زيرا ميباشد ، نيز تعقيب قابل راي انشاء از
مواد تفسير يا و مفهوممخالف يا مفهوم يا مدلول از قاضي
بر تكيه با و قياس يا ملاك ، وحدت از استفاده يا و قانون
براي.ميكند صادر را خود نظر مورد راي عقليه و علميه اصول
در نفر چند مشاركت ميزان تعيين حقوقي دعوي موضوع اگر مثال
نيست ، مشخص مالكيت سند در كه باشد ، اتومبيل يا خانه يك
كه مدني قانون ماده 153 به استناد با ميتواند قاضي
اتومبيل يا خانه در شركاء قدرالسهم تعيين با ارتباطي
اين.بدهد شركاء از يك هر قدرالسهم تساوي به راي ندارد ،
امور در روش اين خلاف بر ولياست ملاك وحدت از استفاده عمل
از بتوان اينكه بدون و منجز و صريح قانون بدون جزائي
.شود رسيدگي اتهام به بايد كرد استفاده فوقالاشاره قواعد
زيرا.كرد صادر راي متهم عليه بر نميتوان شبهه و شك با
مدنظر محرمات در نيز فقه در كه قانون مسلم اصول از يكي
وجود.است مجازات و مجرم بودن قانوني استاصل بوده شارع
فوق اصلميكند مسدود را تفسير و بحث هرگونه باب اصل اين
قانوني عنصر بدون و بوده نظر مد قانوني عنصر عنوان تحت
براي و ندارد وجود نيز رسيدگي و تحقيق به شروع امكان حتي
بدو در كه كرده مكلف را قضائي مرجع قانونگذار كه است اين
وجود بدون را اتهامي هيچ و كند اتهام تفهيم متهم به امر
.كرد منتسب كسي به نميتوان قانون صريح نص
جزائيوجود امور در نيز ديگري قاعده:افزود جنتي آقاي
به را قابلتفسير امور همه كه كرده مكلف را قاضي كه دارد
متهم نفع به قوانينلاحقاگر حتي و كند تفسير متهم نفع
با بنابراين.گيرد استفادهقرار مورد حكم در بايستي باشد
ثابت را اتهامي نميتوان قياس و موسع تفسير و شبهه و شك
درصد نيم مالكيت نوع در چنانچه نتيجه در و كرد تلقي شده
كشور وزير مجوز با كه شهرداري حساب از شده منتزع وجوه
با باشد داشته وجود شبههاي و شك مديران پاداش تخصيص براي
بايد است متهم نفع به كه را آنچه فوق مسلم اصول بر تكيه
.گرفت نظر در
شدكه استدلال چنين دادگاه دوم جلسه در اينكه ديگر مطلب
نشده مديرانتقسيم بين كه مادامي مديران پاداش درصد نيم
حفظ را خود دولتيبودن وصف پس باشد مالك بدون نميتواند
در.ندارد وجود مالك بدون مال كه شد داده نظر و ميكند ،
بسياري در مدني قانون در كه داد توضيح بايد نيز مورد اين
معلق و مشروط مالكيت داراي يا مالك فاقد اموال موارد
اموال در يا كيست مالك وقف عنوان تحت حبس در مثلا هستند ،
قانون و 177 و 174 و 148 و 147 و 146 و 141 مواد 27 موضوع
كيست؟ به متعلق مباح مال يا است ، مالك كسي چه مدني
مالكيتغيرمشروط ، استقرار مشروط مالكيت در صورت هر در
اصول طبق و خواهدبود امر بدو از فرد مالكيت از كاشف
حسابي از قانونيوجهي مجوز با وقتي حسابداري متداول
در و خارج حساب مالكيتصاحب از اولا شد خارج و برداشت
سند و مجوز در كه قرارميگيرد افرادي يا فرد مالكيت
دولتي مذكور وجه نتيجه ودر است شده ملحوظ حسابداري
.نميشود محسوب
و منتفياست نيز اختلاس بزه ديگر نبود دولتي مال وقتي
.است نيزهمين امانت در خيانت و اختلاس بين تفاوت
خيانت ودر است دولت كارمند متهم ، و دولتي مال ، اختلاس در
منطبق فوق بزه اوصافدو ساير و است خصوصي مال امانت در
.است
درتحقيق كرد ، تاكيد پايان در دادگستري وكيل جنتي حميد
بايد ومعنوي مادي قانوني ، يعني عنصر وجود 3 عمدي بزههاي
به سهگانه عناصر از يكي جزئي حتي فقدانشود ثابت و بررسي
.نميشود منجر متهم محكوميت اثبات
شهردار به شهيد دو مادر نامه
بازگو را حقايق فرزندم تهران
آيتالله حضرت گرامي فرزند محترم ، شهردار كرباسچي آقاي
داريد رو پيش كه نامهاي قم ، علميه حوزه مدرس تهراني صادق
با كه اين از.است صادقي مهدي و محمد شهيدان مادر طرف از
دل آمديد بيرون دادگاه اول جلسه از سرافرازي و صلابت
شاد را انقلاب و امام و اسلام به عاشقان و صالحان و مومنين
.كرديد
اسلامناب براي دلسوخته و داغدار مادر اين كرباسچي آقاي
امكان صورت در كه دارد تقاضا چند عزيز امام و (ص)محمدي
.نمائيد اجابت
مادر عنوان به بنده امام ، عزيز فرزند عزيزم ، فرزند -
و رفتارزشت نكردن بيان ميكنم عرض شما به صادقي شهيدان
آندستگاه ، ماموران و قضائي دستگاه انساني - غيراسلامي
بيان اگر حقايقاست انقلاب و نظام اين بزرگتريبه لطمه
حقوق به تجاوز جرات مسئولي يا اشخاص يا كسي ديگر شود
برخورد خود عمومي افكار و كرد نخواهد را مردم مختلف اقشار
.داد خواهند انجام مفاسد با را لازم
پاك خون به آسيبنرسيدن بخاطر:فرموديد خود صحبتهاي در شما
بازگو آمده ، همكارانتان سر بر آنچه انقلاب ، و شهيدان
ظلم مطالب اين نگفتن:ميگويم شما به حقير من اما.نميكنم
.خداست بندگان به
و موفقيت آرزوي امام عزيز فرزند شما براي پايان در
.دارم را دشمنانتان بر پيروزي
حفاظت سازمان
:ابتكار دكتر
از جلوگيري براي محيطزيست
مسئوليت
هستهاي آلودگيهاي
قانونيندارد
:گفت زيست محيط حفاظت سازمان رئيس:شهرستانها سرويس
آلودگي بروز از جلوگيري مورد در محيطزيست حفاظت سازمان
پاكستان و هند كشورهاي هستهاي آزمايشهاي از ناشي احتمالي
.ندارد قانوني وظيفه هيچ
:افزود شيراز در خبرنگاران جمع در ابتكار معصومه دكتر
سازمان عهده به آزمايشها اين آلودگياحتمالي از جلوگيري
اكنون هم:داشت اظهار وي.است شده گذاشته اتمي انرژي
جدي محيطي زيست معضل يك به زيرزميني و سطحي آبهاي آلودگي
تصفيه براي كه كارخانههايي و است شده تبديل كشور در
استفاده فاضلاب تصفيه فرايند از خود صنعتي پسابهاي
:گفت وي.دارند آبها آلودگي در را نقش بيشترين نميكنند ،
سموم از استفاده جاي به نباتي آفات با بيولوژيك مبارزه
افزايش از ناشي آبها آلودگي كاهش شيوه بهترين آفات ، دفع
وجود به منظور به:كرد اضافه وي.است كشاورزي پسابهاي
اوزون ، لايه از محافظت براي محيطي زيست مناسب شرايط آوردن
در مخرب گازهاي جاي به سازگار گازهاي جايگزيني طرح
سازمان رئيس.ميشود دنبال همچنان يخچالسازي كارخانههاي
كارخانههاي در طرح اين امسال:شد يادآور زيست محيط حفاظت
سازمانهاي حمايت با فومسازي و خودرو كولرهاي موتور توليد
همچنين ابتكار دكتر.ميشود اجرا زيست محيط حفاظت بينالمللي
در را زيست محيط اطلاعرساني پايگاه شيراز به سفر در
.كرد افتتاح شهر اين تكنولوژي و علوم منطقهاي كتابخانه
درباره موجود اطلاعات تازهترين زيست محيط اطلاعرساني پايگاه
اثرات آتشسوزي ، صوتي ، آلودگي محيط ، زيست آلودگيهاي
لايه وضعيت تالابها ، به پرندگان خروج و ورود گلخانهاي ،
متقاضيان اختيار در را اكتيو راديو آلودگيهاي و اوزون
.ميدهد قرار
ارشاد و فرهنگ وزير
كه مردمي به خدمت
:اسلامي
هستند خيرخواهي هرگونه شايسته
ماست
وظايف از
بيمارستاني خالي تختهاي براي تومان ميليارد سال 150 هر
ميشود هزينه
دارد وجود كشور در بيكار پزشك هزار حاضر 8 حال در
مردمي وقف شما ثروت و زندگي كه وقتي:شهرستانها سرويس.
يافته معنا شما زندگي حقيقت در رانميشناسند ، شما كه شود
.باشد ملت يك يا يكنفر زندگي ، در ميتواند انسان.است
ارشاد و فرهنگ وزير مشهد ، در همشهري خبرنگار گزارش به
خدمات گسترش شيوههاي و مسائل بررسي همايش دومين در اسلامي
مشهد در كشور سراسر به وخيريه موقوفه درماني و بهداشتي
هرگونه شايسته كه مردمي به خدمت و گذشته درست شناخت:گفت
مردم صداي زيرا ماست ، وظايف از هستند نيكويي و خيرخواهي
.است خداوند صداي
و خوبي جستجوي اينكه به اشاره با مهاجراني الله عطاء دكتر
متناسب انسان روح:گفت است انسان مشخصههاياصلي جزو خير
جستجوي نيكوطلبي ، ايثار ، و خيرخواهي طالب اديان ، با
برتر نقطه يك به بردن پناه و ارتباط مشي و تعيين و حقيقت
.است خداوند يعني
شهر يك يا ملت يك حوزه در را نيكويي كه انساني:گفت وي
او خيرخواهي اگر و ميشود بزرگ هماناندازه به ميكند معنا
كنند استفاده بعديهم نسلهاي كه شد باقي امر يك به تبديل
.مييابد تداوم حضوراو
بقاي به علاقهمند انسان:افزود اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير
باشد موقوفه و خيرخواهي حوزه در اينبقا اگر و است خود
آنها ثروت افراديكه بسيار چه بود ، خواهد حالت بهترين
زحمت ماحصل و شده دشمني و كدورت موجب وراث چنگ در بعدها
.است نمانده باقي هم خانوادهاش محدوده در حتي او
و خيريه امور كاهش به نسبت نگراني ابراز با مهاجراني دكتر
مامسلمانان ، :گفت ثروتمند و افرادمتمكن ميان در وقف
اين امامتاسفانه داريم وقف مورد در افتخارآميزي گذشته
و كردهايم فراموش را آن و نشده شناسايي بهدرستي موضوع
.كردهايم تنزل چرا كه نينديشيدهايم آن درباره
اين در نيز ودرمان بهداشت وزارت وداروي درمان معاون خاتمي
اشاره با دولت درماني سياستهاي و دربارهخيريهها همايش
:گفت ميشود پيچيدهتر و گرانتر روز به روز درمان كه اين به
محروم درماني پيشرفته خدمات از بسياري از امروز مردم ،
نيز را معمولي خدمات هزينههاي پرداخت توان حتي و هستند
.ندارند
نيست كشور صلاح به بيمارستانسازي كنوني شرايط در:افزود وي
سالانه بيمارستانها ، خالي تختهاي به 50درصد توجه با و
آن از كه ميپردازيم را تختهايي هزينه تومان ميليارد 150
.نميشود استفادهاي هيچ
كشور در نفر ميليون هماكنون 8 كه مطلب اين اعلام با وي
نان به نفر ميليون تعداد 3 اين از:اظهارداشت نيستند بيمه
جايساخت به بايد خيريه نهادهاي و هستند محتاج شب
.دهند قرار پوشش زير را افراد اين بيمارستان ،
ايران در بيمه ضعف و شدن ورشكسته علل از يكي كرد اضافه وي
حالي در اين و است پرهزينه و خاص بهبيماريهاي دادن پوشش
صعبالعلاج بيماران نظيرپاكستان كشورها برخي در كه است
.هستند خيريه سازمانهاي زيرپوشش
در دولت با مشاركت براي نيكوكاران از دعوت با وي
ماندهاند ، استفاده بدون كه واحدهايدرماني از بهرهبرداري
رواني ، شاملمراكز را درمان بخش در دولت عمده مشكلات
.كرد اعلام پزشكي فوريتهاي و سوختگي
پزشكي آموزش و درمان بهداشت ، وزارت داروي و درمان معاون
در بيكار پزشك هزار حاضر 8 حال در:شد يادآور همچنين
كمكصندوقهاي با را آنها ميتوان كه دارد وجود كشور
.كرد كشور محروم مناطق و روستاها جذب خيريهها ، اعتباري
باقي ديار به نادري حسين
شتافت
اسلامي جمهوري سيماي و صدا تواناي گوينده نادري حسين
.كرد تسليم آفرين جان به جان ايران
نيمهشب اخبار اجراي از بعد گذشته پنجشنبه بامداد اوايل وي
بلافاصله كه شد قلبي حمله دچار اسلاميايران جمهوري صداي
تلاش متاسفانه.يافت انتقال امامخميني بيمارستان به
به وي و نشد واقع موثر بيمارستان اين اورژانس كاركنان
حضور با كه باشكوهي مراسم طي ديروز صبح.شتافت ديارباقي
از زيادي گروه و وسيما صدا رئيسسازمان دكترلاريجاني
جنازه شد برگزار بلال مسجد مقابل در سازمان اين كاركنان
به و تشييع همكارانش فراوان اندوه و غم ميان در مرحوم اين
.شد سپرده خاك به و انتقال زهرا بهشت در هنرمندان قطعه
در فردا تا 18 ساعت 30/16 از نادري مرحومحسين ختم مراسم
.ميشود برگزار سيما و صدا بلال مسجد
پرونده از ديگر برگي
كه خاموش و تشنه لب بود برهوتي دور ، نهچندان روزي اينجا
و شد ديگر زمانه اما.پرازدحام شهر هياهوي به داشت گوش
چندان.باشد خويش پيشين پيله در محصور نميتوانست ديگر شهر
سنگ احجام و كشيد كام به را برهوت شهر كه نينجاميد طول به
اين ابتداي در.دواندند ريشه دوردستها تا آهن و
را دغدغهمندان بسياري خواب بسيار دلنگرانيهاي ديگرگونگي ،
ده از شهروندان شمار روزي اگر شد خواهد چه:بود برآشفته
بيابان و كوه بين محاط پهنه اين در رود؟ فراتر نيز ميليون
سلامت به چگونه سپرد؟ خواهند ره چگونه پرشمار جمعيت اين
زمين دستي كف داشت؟ خواهند تنفس براي هوايي زيست؟ خواهند
چنارستانها آنقريه از يادگاري به كم دست بود خواهد سبز
در زباله تكه يك روزانه هركدام شهروند ميليون ده آن اگر
شد؟ نخواهد غرق خويش زوائد در شهر كنند ، رها خيابان
را دلمشغولان آخرين دلنگراني اين آنكه از پيش درست اما ،
و تهران ، از پايتختي اورنگ ستاندن برايبازپس كند مجاب
را بيمار شهر اين لاعلاجي طبيباننسخه آنكه آستانه در درست
در دوباره حياتي دميدن براي شد آغاز هنگامهاي بنويسند ،
چون شهر آنكه براي درگرفت تكاپويي.شهر نيمهجان كالبد
.بنشيند سرسبزي به و بربالد خويش در جوانهاي
فقط نه تازه ، تكاپوي اين غايت كه بود آن زيبندهتر و
شهر آراستن بلكه زبالهها ، جمعآوري يا شد و آمد آسانسازي
آن در كه آناينجا پرتو در كه بود فراگير معنويتي به
و عشق حريم بتواند ميتپد ، انسان ميليون ده از بيش دلهاي
دوردستترين در را خانهمعرفت فرهنگ ميبينيم.باشد معرفت
تشنه پيشلب دهه يك از كمتر تا كه جايي تهران ، غرب محله
.خاموش و بود
|