هيچكدام؟ يا حزب شورا ،
عمل شفافتر حزبي آفتهاي
!ميكنند
كه ميشود ديده وگذرا محدود گرايش و حركت يك حاضر حال در
.بود نخواهد ديرپا چندان حركات اين البته جاريست روند خلاف
جريان در.نيست اعتنا قابل خيلي كار بخش اين بنابراين ،
رقابت و حزبي نظام و دموكراسي مستمر و مكرر تمرين و عمل
خواهد استحاله دچار گذرا و محدود حركتهاي اين سياسي سالم
شد
خود راه است نتوانسته ما جامعه در حزبي فعاليت:اشاره
قالبهاي در همچنان سياسي فعاليتهاي و كند راپيدا
آن با.دارند ادامه ذينفوذ چارچوبگروههاي در و غيرحزبي
اساسي شعارهاي از جمهوري ، يكي رياست انتخابات جريان در كه
اما بود حزبي فعاليت و آن ، حزب در درگير جناحهاي اكثر
حركتهاي از چنداني نشان هستيم ، آنشاهد از پس كه روندي
گفتگوي.هستند فعال همچنان فشار وگروههاي نداشته حزبي
بر مولفههايي چه كه است پرداخته موضوع اين بهتبيين حاضر
محسن با كه گفتگو اين در ميباشند؟ موثر احزاب شكلگيري عدم
در حزب ظهور موانع بررسي بر علاوه است ، گرفته انجام آرمين
شرايط در آرمين نظر به.ميشود اشاره نيز شوراها به ايران
ايران اجتماعي و سياسي فرهنگي ، ساخت به توجه با و كنوني
عقيده مورد در كه سوالي اما.شوند فعال شوراها است لازم
به شورا ، به توجه آيا كه است آن ميشود ايشانمطرح
فعاليت بر مبني انتخاباتي شعارهاي در معنايتجديدنظر
را گفتگو اين نهايي بخش ايشان ، پاسخ حزبينيست؟
.تشكيلميدهد
مقالات سرويس
انتخاباترياست جريان در اساسي شعارهاي از يكي:همشهري
مدني اركانجامعه از يكي عنوان به احزاب تشكيل جمهوري ،
بيش گذشت از پس امروزهو كه عقيدهاند اين بر برخي اما.بود
خود به عيني شكل شعار آن نهتنها انتخابات از سال يك از
كه -فشار گروههاي فعاليت دامنه بر بلكهبرعكس است ، نگرفته
افزودهشده -هستند احزاب مقابل نقطه ايران مثل درجامعهاي
كه دارد دلايليوجود چه شما نظر به فرض ، اين برمبناي.است
شكل ايران در حزبي مقدماتفعاليت حتي و حزب است ، شده باعث
كند؟ پيدا افزايش فشار گروههاي گسترهحركت متقابلا و نگيرد
بايد ابتدا شود روشن هم پديده اين دلايل اينكه براي:آرمين
آن تبيين درسايه و باشيم داشته خرداد دوم پديده به نگاهي
حركتهاي برخي علتتشديد و فشار گروههاي عملكرد ميشود
عرصهها از برخي در راالبته غيرقانونمند و غيرروالمند
مستقيمي و روشن پاسخ اصلي بهموضوع اينكه براي.كرد تبيين
مورد درميكنم عرض خدمتتان خلاصه خيلي مقدماتيرا بحث بدهم
دارد وجود متفاوتي ديدگاههاي و تحليلها پديدهدومخرداد
سعيكردند خود ديدگاههاي براساس مختلف يعنيگرايشهاي
.كنند تفسير و تحليل را اينپديده
هم وانقلاب نظام به منتسب را خودش واقع در كه گرايش يك
هم انقلاب و بهنظام منسوبين از بعضي ناحيه از و ميداند
و بود وتصادف حادثه خرداديك دوم كه است اين ميشود ترويج
دروغ و اتفاق يك بود ، دروغ مثلايك كه معتقدند هم بعضيها
هر مثل موج اين هم مدتي از بعد حالا گرفتو شكل كه بزرگ
جامعه پهنه در امواجش ديگري بيريشه وتصادفي اتفاقي حادثه
آقاي.ميرود و ميشود تمام و ميشود مستهلك سياست درعرصه و
بخواهد اگر هضميا روند اين در بتدريج هم رئيسجمهور خاتمي ،
چنين يك براساسشد خواهد حذف نهايتا كنند ايستادگي
دولت سالهبراي يك ياحداكثر ماهه شش مثلا عمر يك تحليلي
-بكند تاكيد خودش شعارهاي بر كهبخواهد صورتي در - جديد
خرداد دوم از بعد هم دليل همين بهپيشبينيميكردند
شروعبه بدهند جلوه كوچك خيلي را پديده اين حجم براياينكه
اگرانتخابات ميگفتند مثلا.ميكنند ارقام و آمار با بازي
اينقدر هم مجلس داشته ، انتخابات راي ميليون سي رئيسجمهوري
.است نداده رخ تحولمهمي لذا و داشته راي
و انتظارتغييرات واقع در تحليلي چنين براساس ديدگاه اين
بود اين تحليلش چون.نداشت كشور روند در را عمدهاي تحولات
چشمگيري تبعات نبايد وبنابراين نيافتاده خاصي اتفاق كه
هم غلطي انتظارات و توقعات تحليلها براساساين.باشد داشته
وتغييرات تحولات سري يك با كه زماني جريان اين.وجودآمد به
طبعا شد كشورمواجه مديريت نيز و اجتماع عرصه در اساسي
و عصبانيت نوعي وبا نتابيد بر را تحولات و تغيير اين
آغاز را خصمانهاي تحولاتبرخورد اين با شتابزدگي و انفعال
در ما كشور در فشار گروههاي تشديدتحركات بنده نظر به.كرد
تصميمگيريهاي تا گرفته تشنج و تنش ايجاد مختلفش ، از اشكال
يكچنين از ناشي تصميمگيري روند در موثر دخالت پنهانبراي
يك دومخرداد اينكه به توجه با اما.است تحليلي و روحيه
انقلاب تاريخ در تحولعميق يك بنده نظر به و ريشهدار پديده
تاثيرات دارد ، سياسي -واقعياتاجتماعي در ريشه و ماست
سياسي ، ساخت در را خود واجتنابناپذير محتوم
هم تغييرات اين.است گذارده تصميمات ماهيت روندتصميمگيريو
را مدنيخودش نهادهاي آمدن پديد قالب در و اجتماعي درعرصه
دارد كشور گفتگويسياسي و ادبيات در هم و ميدهد نشان دارد
كه است اميدواري اين بنابراينجاي.ميگذارد را خودش تاثير
را خودشان و بپذيرند را همواقعيات فشار نيروهاي تدريج به
ميگيرد سرچشمه خرداد دوم از كه موجود قانوني باروال
.ميبينيم ما باز هم را نمونههايي و علائم.كنند هماهنگ
از دم رئيسجمهوري آقاي قول به كه نيست كسي ديگر الان مثلا
ادعا يا و باشد نخواسته را قانونمندي يا و نزند قانون
اعم همه برعكس بلكه نيست قائل ارزشي قانون براي كه بكند
حاكميت و قانونمندي از ديگران و تنش خط و فشار گروههاي از
بنده نظر به حال هر به.ميگويند سخن قانوني روال و قانون
دوم از بعد كوتاه مقطع فشار گروههاي تحركات تشديد و وجود
در اما.است عكسالعملي و انفعالي روحيه از ناشي خرداد
همچنان فشار گروههاي چرا كه فشار گروههاي وجود اصل مورد
سياسي -اجتماعي و عيني واقعيات واقع ، در علتش اين هستند ،
داشته ، تغييرش وجود سابق در كه روندي حال هر به چون.ماست
ما كه زماني تا يعني دارد زمان به نياز جامعه عرصه در
تا و بكنيم نهادينه نتوانيم را خرداد دوم دستاوردهاي
تا نرسيدهايم ، سياسي ازتوسعه مطلوب حد بهيك كه زماني
و قبول قابل حد يك به مدني نهادهاي زمانيكه
روند در همچنان ما پيدانكنند گسترش اعتمادبرانگيزي
واحزاب پنهان باندهاي فعاليت تصميمسازي و تصميمگيري
به ميگردد بر اينداشت خواهيم را فشار گروههاي و بينام
.ما جامعه سياسي ساخت اصطلاح به طبيعت و واقعيت
موفق خودش دستاوردهاي تثبيت و تحقق و خرداد دوم هرچه اما
كاسته طبعا فشار گروههاي تاثيرگذاري ميزان از بشود تر
.شد خواهد
خرداد دوم جريان در كه فشاري گروههاي كه گفتيد:همشهري
دامنه بر و دادند افزايش را خود تحركات خوردند ، شكست
شكست جريانات برداشت ، فقط اين در.افزودند خود فعاليت
به اگر معتقدند امابرخيگرفتهاند قرار مدنظر خورده
كه ميبينيم كنيم توجه دومخرداد از پس سياسي فعاليتهاي
به محدود كه است عام واقعيت يك گروههايفشار فعاليت افزايش
فعاليت گفتيد اينكه با.نميشود خورده گروههايشكست
جامعه اجتماعي -سياسي واقعيات از ناشي گروههايفشار
خرداد دوم از پس كارشناسان ، برخي باور در ماستاما
گروههايفشار قالب در را خود فعاليت هم ، پيروز حتيجريانات
.افزودند
ما شگفتانگيزنيست و خارقالعاده خيلي امر يك اين:آرمين
يك سوي به را اول گامهاي و سياسي توسعه اول گامهاي داريم
انگيزههاي با مختلف گرايشهاي طبعا و برميداريم حزبي نظام
و قدرت كسب انگيزه حفظقدرت ، انگيزه ;دارد وجود متفاوت
عرصه در حال ، هر به اينها.موقعيتاجتماعي حفظ انگيزه
كه ميكنند سعي و ميگذارند قدم ساختسياسي در و سياسي
حزب قالب در و بكنند هماهنگ كلي روند و باجريان را خودشان
دليل به يا عمل ، جريان در اما.بگويند سخن وتشكل
يكتشكل ايجاد براي لازم انسجام عدم دليل به يا عدمتوانايي
براي وقطعي نهايي ضرورت احساس عملا اينكه دليل به يا
شفاف مواضع علنيبا سياسي تشكل و حزب يك به شدن تبديل
.ميمانند گروهباقي و باند حالت در همچنان نميكنند
كه ديدهميشود گذرا و محدود گرايش و حركت يك حاضر حال در
نخواهد چندانديرپا حركات اين البته جاريست روند خلاف
در.نيست اعتنا قابل خيلي كار بخش اين بنابراين ، .بود
و حزبي نظام و دموكراسي مستمر و مكرر تمرين و عمل جريان
استحاله دچار گذرا و محدود اينحركتهاي سياسي سالم رقابت
.شد خواهد
مجبورميشوند فشار گروههاي ميفرماييد اينكه در:همشهري
كنند ، عمل وشفاف شوند حزبي فعاليتهاي وارد درازمدت در
در.است خرداد دوم از مقطعپس در ما بحث اما.نيست بحث
انتخابات جريان در كه سياسي جريانات برخي حتي مقطع اين
انتخابات از پس ميكردند ، مطرح را حزبي فعاليت و حزب شعار
و نياورده حزبي فعاليت به رو شدند پيروز اينكه وجود با و
و گروهها تنها نه يعني.كردند عمل فشار قالبهايگروه در
فعاليت به هم پيروز جريانات حتي بلكه خورده شكست جريانات
فشار گروههاي در رايج شيوههاي و نياوردند روي حزبي شفاف
.گرفتند پيش در را
گروههابه اين به هيچكس گفت بايد مورد اين در:آرمين
سياسي تشكيلات و حزبي مشخصههاي با گروه يا حزب يك عنوان
.نكرد نگاه
همچنانهم و بودند قدرت ساخت درون در حال هر به آنها
گفتاينها بايد حال عين در.ميشدند حفظ قدرت در بايد
كه ماهيتي هميشهبنابر و نبودند حزب يك صورت به هيچوقت
.كردند عمل مشترك منافع با جمع يك صورت به دارند
ايدئولوژيك و ديني مباني جنابعالي نظر به:همشهري
اين و چيست ميكنند عمل فشار گروه قالب در كه جرياناتي
دارند؟ دين از تبيني چه گروهها
.داريم دين از متفاوتي قرائتهاي حاضر حال در ما:آرمين
و تلقيها نظام ، و انقلاب طرفداران و نظام درون نيروهاي
سياست عرصه در دين حضور نحوه از و دين از مختلفي قرائتهاي
براساس هم ما نيروهاي اجتماعي نقش و سياسي عملكرد.دارند
.ميشود تقسيمبندي دارند دين از كه متفاوتي تلقيهاي همين
دموكراسي و آزادي ميان نميتوانند هيچوجه به كه قرائتهايي
بين نميتوانند كنند ، ايجاد سازگاري ديني انديشههاي و
اين بكنند ، ايجاد سازگاري كلي طور به اسلاميت و جمهوريت
به خرداد دوم از كه روندي تداوم به تمايلي قطعا قرائتها
هر به آن تغيير خواهان و ندارند است آمده وجود به بعد
جرياني چنين يك بودن برگشتپذير از اينكه مگر هستند نحوي
به آنها از بخشهايي عمل جريان در اينكه يا و شوند نااميد
را روند اين واقع در و كنند پيدا استحاله فكري لحاظ
كه دين از تلقيهايي و قرائتها آن مشخص طور به.بپذيرند
ميان جمهوريت ، و دين ميان دموكراسي ، و دين ميان نميتواند
قطعا بكنند ، برقرار نسبتي اجتماعي و فردي حقوق و دين
و شفاف رقابت عرصه به ورود براي را لازم ظرفيت و پتانسيل
.ندارند حزبي سالم
دارد ادامه
اكبرياني محمدهاشم از گفتگو
|