طغيان تاب و تب در چين
تسه دوبارهيانگ
دام در هم شمال قطب وحش حيات
گرفتارشد صنعتي آلودگي
چشمانداز يك قتل از گزارشي
ازتيجك فردا ، شايد
:طبيعي
...نباشد نشاني ديگر
طغيان تاب و تب در چين
تسه دوبارهيانگ
محلي دولتهاي چينبه امدادرساني و سيل كنترل ملي مركز
طول در تازه سيلهاي شدن جاري مقابلهبا براي داد هشدار
.باشند آماده يانگتسه رودخانه
دارد امكان اينهشدار براساس شينهوا ، خبرگزاري گزارش به
در رودخانه اين سيل اوج زيرا وخيمترشود بازهم اوضاع
و است درهرودخانه مياني بخشهاي به رسيدن حال در سالجاري
را ، شده اشباع سدهاي مياني و پايين بخشهاي در آب سطح
.ميكند تهديد
باقي و گشتزني افزايش به را منطقه ارشد مقامهاي مركز اين
خطرناك اوضاع اداره و رويارويي براي خود پستهاي در ماندن
.فراخواند
استان در سيلدرييچانگ جريان اوج گزارش آخرين براساس
ثانيه مكعبدر متر به 400/56 شنبه صبح مركزچين در هوبي
و بين 73/0 يانگتسه وپاييني مياني بخشهاي در آب سطح و
نيز رودخانهزرد.است رسيده خطر سطح از متربالاتر 33/22
ژوئيه تا 15 و است جاري درسال خود طغيان نخستين اوج شاهد
عبور دي حفاظتيسيائولانگ طرح از كه آبي جريان ميزان((24تير
.بود ثانيه در مترمكعب است ، 460/4 كرده
رودخانه ديوارههاي سدهاو ترميم سرگرم نفر هزار حدود 820
منطقهخطرناك شدهاند 1000 موفق تاكنون هستندو يانگتسه
قطعه به 570 مجهز نفر از 10هزار بيشكنند تعمير را
اوضاعاضطراري با رويارويي براي آمادهسازي سرگرم ماشينآلات
.هستند زرد رودخانه
منطقه از شنبه روز يانگتسه رودخانه طغيان اوج ديگر سوي از
.كرد عبور ثانيه در مكعب متر هزار ميزان 57 با تنگه سه سد
سد اين ساختار به آسيبي آب شديد عبور است حاكي گزارشها
فعاليتعادي آن ، از آب اوج عبور از طرحپس اين و نكرده وارد
.سرگرفت از را خود
مدت 14 به سدها مركز نزديكي در آبي نقل و حمل فعاليتهاي
و بند آب شدن مسدود خاطر به و شد تعطيل روز
مردم تردد براي ديگري موقت جايگزين راههاي انحرافي ، كانال
.شد تعيين شده محاصره
شب شنبه ساعت 10 تا سد اين منطقه از نفر هزار حدود 132
.شدند تخليه
دام در هم شمال قطب وحش حيات
گرفتارشد صنعتي آلودگي
آلودگي دادند هشدار نروژ دانشمندان:خارجي رسانههاي واحد
خطر معرض در را يخزده ناحيه اين خرسهاي حيات شمال قطب
.است داده قرار
داراي كه يافتهاند تولهخرس هفت حال به تا گفتند آنان
اين اعتقادآنان ، به.هستند مادينه و نرينه تناسلي اندام
در شيميايي آلودگيمواد اثر بر ژنتيك جهش از ناشي پديده
در علمي گردهمايي يك اخيرادر يافتهها اين.است ناحيه اين
.شد مطرح ليسبون
آزمايش با نروژي دانشمندان سي ، .بي.بي تلويزيون گزارش به
مواد داراي اينجانوران بدن دريافتهاند شمال قطب خرسهاي
و اروپا از باد و آب باجريانهاي كه است شيميايي آلاينده
شده آورده جهان از نخورده دست ظاهرا نقطه اين به آسيا
در را بي.سي.پي شيميايي مواد وجود برخيآزمايشها.است
كه است آن از حاكي آزمايشها.است داده نشان بدنخرسها
بهنروژ كه شمال قطب از ناحيه آن در صنعتي آلودگي ميزان
و كانادا به استكه شمال قطب نواحي آن از بيش است نزديك
را جانور ايمني دستگاه بي.سي.پي.مواد.است نزديك روسيه
اين.ميكند روبرو مشكل با را آن تناسل و مياندازد كار از
پراكنده است ، نروژ نزديك كه قطبشمال ناحيه آن در مواد
چه جاري ، روند ادامه صورت در ميدهند دانشمندانهشدار.است
شدت به آينده سال صد يك تا ظرف 50 خرس نسلاين بسا
.شود منقرض حتي و كاهشيابد
خرس كوچكتا بسيار انداموارههاي از شمال قطب غذايي چرخه
جانوران بدن درچربي بي.سي.پي مواد.برميگيرد در را قطبي
بقاء براي چربي وجود زمستانكه در.ميشود جمع چرخه اين
دانشمندان.مييابد افزايش ضايعه ايجاد خطر است ، حياتي
حيوانات 20برابر برخي مغز در بي.سيپي انباشت ميگويند
و كبد همچون ديگر اعضاي در مواد اين ميزاناست عادي حالت
شمال قطب در دريايي سيل پوست.ميدهد نشان افزايش نيز كليه
انسان تغذيه براي كه است بيسي.پي مواد به آلوده قدري به
.نيست مناسب اصلا حيوانات ديگر يا
.نيست شمال قطب در فقط بي.سي.پي مواد خطر البته
گزارشهاييمبني انگليس و دانمارك فرانسه ، در دانشمندان
تدوين گذشته سال ظرف 50 در باروري ميزان شديد كاهش بر
جمله از صنعتي آلايندههاي معتقدند بسياري.كردهاند
شمال قطب در موجود آلايندههاياست وضع اين مسبب بي.سي.پي
خرسها توله بر است ، آنطرفتر كيلومتر هزاران آن سرچشمه كه
بر سال هر.است آلوده خرسها اين مادر شير.ميگذارد اثر
.ميشود افزوده ماده خرسهاي در بي.سي.پي مواد ميزانوجود
معرضآلودگي در خرسها اين نسل هر جاري ، روند تداوم درصورت
.ميگيرد قرار بيشتر
چشمانداز يك قتل از گزارشي
ازتيجك فردا ، شايد
:طبيعي
...نباشد نشاني ديگر
نابودي فاجعه چالوس شهر پيرامون جنگلهاي از بخشي در
.ميگيرد صورت جنگلها
است؟ پاسخگو كسي چه
و مجلس يا كشور ، زيست محيط سازمان ايران ، جنگلباني سازمان
؟...هستند آن مجري و كردهاند وضع قوانينرا اين كه دولت
زمان در ايران جنگلباني سازمان بنيانگذار ساعي كريم مهندس
ما پيرامون هواي و آب تعديل در جنگل...):بود گفته خويش
سراغ به جنگلها نابودي از پس كوير ، شنهاي...دارد ، دخالت
.(...رودخانههاست مادر ، جنگل و..ميآيند آدميان
به (باختري مازندران) كلارستاق منطقه در كه است بدينگونه
دارند جريان بزرگ و آب پر سهرودخانه كيلومتر پهناي 15
منطقه مردم زندگي شكوفائي باني و كار و كشت سرچشمه كه
.هستند
آنسوي شهرنشينان پياپي مسافرتهاي خاطر به ما زمان در
نام با ايرانيان بيشتر شمالايران ، به البرز جبال سلسله
هستند ، اين آشنا آن پيرامون جنگلهاي و رودخانهها اين
و - آبرود سرد - (اسكول) رود ، چالوس نامهاي به رودخانهها
.دارند شهرت آبرود نمك
اين در آبي پر رودخانههاي دنيا جاي هيچ در تاكنون
نشدهاند ، ديده و شناخته بههم نزديك و كوتاه فاصلههاي
سرسبزشمال و انبوه جنگلهاي وجود بركت به رودخانهها اين
تا گيلان ، در آستارا از دلانگيزي گونه به كه دارند جريان
.هستند گسترده گلستان استان در دشت ، و گرگان
هنوز كه دوم جهاني جنگ زمان در دور ، چندان نه گذشتهاي در
هيچ بود ، نيامده وجود به درايران جنگلباني سازمان
اينهمسايگان جنگلي ، درختان از تا نداشت وجود نيز قانوني
جنگلها كند ، پشتيباني كشور در انسانها آرامشبخش و بيآزار
نا بهرهبرداريهاي دستخوش پيوسته كشور گسترده مراتع و
و كشور آينده درباره كه ميگرفتند قرار كساني بهجاي
نام به آنها نميكردند ، احساس مسئوليتي مردم تندرستي
يورش ايران جنگلهاي به ذغال و چوب از بهرهبرداري بنگاههاي
در و ميكردند خراب را مراتع ميبريدند ، را درختان ميبردند ،
از بزرگي بخشهاي و ميافروختند آتش ميخواستند كه هرگوشهاي
زخمدار و سوخته زمين در تا ميكشيدند ، آتش به را جنگل
خويش ويژه گردشگاههاي و تفريحي ويلاهاي آن طبيعتآرامشبخش
.بسازند را
ميخواست دلش كه هركاري جنگل گوشه هر در هركسي بدينگونه
با جنگلها حياتي و آرامشبخش اندكطبيعت اندك ميكرد ،
ميشد كشيده بهنابودي شهري سرمايهداران مالاندوزي سركشي
جنگلهاي نابودي در را خود مايه فزون مالاندوزي چنانكه
.ميديدند ايران
كاري انجام پايهگذار تهران دانشگاه استاد يك سال 1322 از
اين صداي يابند ، رهائي نابودي خطر جنگلهااز تا شد سترگ
كشور فضاي و تندريتركيد مانند خويش زمان در او شگرف كار
دلانگيز و شاداب جنگلهاي به تازهاي جان و ساخت روشن را
و كارها پايه بر ساعي كريم مهندس شد ، دميده ايران
را مجلس و دولت توانست خويش پياپي و پيگيرانه گفتارهاي
ايران در جنگلها از نگهداري براي قوانيني تا كند وادار
:است شده گفته جمله از قوانين اين در سازند ، برقرار
مستقيم زيرنظر كه است مجاز زماني جنگل از بهرهبرداري...)
پادرون نميتواند هركسي گيرد ، صورت جنگلبانيايران سازمان
كند ، قطع ميخواهد دلش كه را درختي هر و بگذارد جنگلي هر
نيز ايران جنگلباني سازمان قانون در جنگل درختان قطع
قوانين ديدگاه از ميدانيم چنانكه (...است تابعشرايطي
ساقههاي با كهنسال تنهادرختان ايران جنگلباني سازمان
ازمرور معوج و كج و آسيبديده و فرسوده درختان يا و توخالي
آنهم كرد ، بهرهبرداري آنها چوب از و بريد ميتوان را زمان
شده ، نشانهگذاري كهنسال درخت هر باقطع آنكه شرط به
شده بريده كناردرخت در جوان نهال يك بايد بهرهبردار
...است رفته يادها از اكنون كه قانوني.بكارد
رسيدهاند چالوس شهر به كندوان بلنديهاي از كه كساني همه
با را شهر مردم ميان در پرآوازه سربلندو قله اين تيجك
شهر بر كه آورشديدهاند نشاط و سرسبز و دلانگيز دامنههاي
زندگي آن مردم و شهر به گوئي چنانكه است ، گسترده سايه
.ميبخشد
و غرور مايه را تيجك قله آن ، پيرامون بخشهاي و چالوس مردم
.دارند فراوان دلبستگيهاي آن به و ميدانند خود سرافرازي
تيجك قله ميدهد ، نشان چالوس شهر كهنسال تاريخ چنانكه
قله بود ، بيگانگان بر منطقه مردم پيروزي الگوي پيوسته
عمل خزر درياي كنارههاي بر ديدهباني برج مانند زماني تيجك
مانند خونخواري دشمنان گذر كلارستاق ساكنين كه ميكرد
چارهجوئي به و ميكردند رديابي آنها از را مغولها
اعراب هجوم مقدوني ، اسكندر حملات در تيجك قله.برميخاستند
گوركاني تيمور امير و مغول خان چنگيز سپاهيان بياباني ،
در داشت ، خويش پناه در را مردم برجا پا و استوار همچنان
براساس متفقين نيروهاي پيادهشدن و دوم جهاني جنگ زمان
با كه بود دلاوراني پناهگاه تيجك قله نيز قراردادتهران
و سكونت نشانههاي و همآثار هنوز ميجنگيدند ، بيگانگان
سرسبز دامنههاي و زيبا قله اين بام روي پايداري ،
.ميشود ديده ودلانگيزش
:بود گفته خويش زمان در روزگاري ايراني شاعر ياسمي رشيد
من شادماني محفل اي
مانوس درد چون من دل با اي
من آسماني منزلگه
چالوس بهشت رخ نقش اي
به چالوس پيرامون دلانگيز و شاداب جنگلهاي ديدن با ياسمي
كرده مانند بهشت رخ نقش به را چالوس پردرختتيجك قله ويژه
خدا از و حرفهاي ما ، سودجويان زمان در اكنون ولي.بود
وپيرامون چالوس شهر از را بهشت رخ نقش اين ميخواهند بيخبر
جنگلهاي ذغال و چوب بهانههاي به گذشته در اگر بگيرند ، آن
درختان خاك و سنگ بهانه به اكنون رادرمينورديدند ، ايران
برخلاف آنهاميسازند رانابود جنگلها و ميكنند اعدام را
و ابزارآلاتآهنين با كشور مراتع و جنگلها موجود قوانين
وسيعي بخش و افتادهاند جنگلي جوان درختان جان به جنگلخوار
يكسره را تيجك قله پيرامون نخورده دست و جنگلهايبكر از
از تيجك قله به ميدهند تصويرهانشان چنانكه كردهاند ، نابود
قله و پيرامونشهر در جنگل تخريب ابعاد ميزنند ، خنجر پشت
را شهر مردم كه است گسترده چنان تيجك آن پايدار و سرفراز
و گفتهها به هيچكسي گويا ولي است ، واداشته بهچارهجوئي
بدانيم اگر كه است ندارد ، شگفتانگيز توجه خواستههايشان
در نيز مراتعكشور و جنگلها سازمان جنگل امور معاونت اكنون
دور فاجعه محل از نيز چندان و است كرده خوش جا چالوس شهر
وقت يا و نتوانسته هرگز محترم معاون اين كه نيست ، چنانست
ببيند و بزند خاموش و آرام اينقله پشت به سري است نكرده
تحقيقات كهمركز بدانيم نيست بد آوردهاند ، سرش بر چه كه
قله اين كيلومتري يك در شعبهاي نيز كشور محيطي زيست
كار تنها كه است كرده داير آن پيرامون وجنگلهاي پردرخت
.دارد نظارهگري
ميگيرد صورت (تيجك قله) پيرامون جنگلهاي در كه كاري اكنون
جنگلهاي از منطقي و علمي بهرهبرداري ازقوانين يك هيچ با
بارها و بارها راميتوان گفته اين ندارد ، هماهنگي ايران
اين.ماست نياكان سبز ميراث ما فرهنگ ميگويند.كرد ثابت
هم شايد نوشتهاند ، هم شهرها ديوار و در به شايد را جمله
در !..دارد اهميتي چه بكارند ، گلي شاخه گلداني در كساني
بيمحابا و ناجوانمردانه كه هستند هم كساني آنها برابر
ميكنند دمبر را ايران شمال نشاط با و خرم و سبز جنگلهاي
ياد از گويا ميسازند ، نابود را آن شادابي و طراوت و
مانند درختان از بسياري جنگل قوانين در كه بردهاند
شاخههاي بريدن قانون ، هستند ، ممنوعالقطع وشمشاد سرخدار
كسي چه ميداند ، جرم نيز را سانتيمتر ده قطر به درختان
درآورد؟ اجرا به را قوانين بايداين
جنگلهاي از بخشي در بديهي و آشكار جرمهاي اين به توجه با
.ميگيرد صورت جنگلها نابودي چالوسفاجعه شهر پيرامون
است؟ پاسخگو كسي چه
و مجلس يا كشور ، زيست محيط سازمان ايران ، جنگلباني سازمان
؟...هستند آن مجري و كردهاند وضع قوانينرا اين كه دولت
پاسخ چالوس مردم به كشوري مقامات از هيچيك آيا
؟...ميگويند
جوان
|