زندگي از فيلم دومين
شد ساخته عبدالناصر
به مربوط مشابه فيلمهاي
متفاوت زمانهايي
:آهنگساز روشن‌روان ، كامبيز
نزنند لبخند گلها شد قرار
جشنواره هفتمين برگزاري زمان
مقدس دفاع فيلم سراسري
زندگي از فيلم دومين
شد ساخته عبدالناصر
جنجالي فيلم قاهره ، در -همشهري خارجي رسانه‌هاي واحد.
فقيد رهبر زندگي تصويرگر كه است رفته پرده‌نمايش روي جديدي
سال خلال 20 در را مصر رهبري وي.جمال‌عبدالناصراست مصر ،
را او ديگر برخي و ديكتاتور اورا برخي.داشت برعهده متلاطم
اسرار از پرده تا برآن‌است فيلم اين.مي‌دانستند ملت ناجي
معاصر ازتاريخ مجددي ارزيابي و برافكند عبدالناصر زندگي
ازاين ديگر محافلي و ناصر خانواده اعضاي.كند ارائه مصر
.كرده‌اند انتقاد فيلم
در ناصر برجسته نقش رغم به سي ، بي.بي تلويزيون گزارش به
وي درباره كه است فيلمي دومين اين مصر ، تاريخ‌معاصر
را وي متلاطم زندگي كه است فيلمي ونخستين است شده ساخته
تاثيرگذار ماجراي فيلم.مي‌كشد تصوير به پايان تا ابتدا از
واقع در فيلم.است بااحساس و آتشين پرجذبه ، رهبري زندگي
.است ناصر خود زندگي به شبيه
مورد در او بينش و غرب برابر در وي جسارت واقعي ، زندگي در
توده‌ها تا بود داده وي به فوق‌العاده‌اي توانايي وحدت‌عرب ،
اما.عرب ملل ديگر چه و مصر ملت چه آورد ، در خروش به را
به مصر تا شد سبب ناصر ماجراجويي هستند مدعي منتقدان برخي
آن نتيجه در كه بغلتد اسرائيل با فاجعه‌بار جنگ دو ورطه
.ماند پايدار آثارفقر و شد اشغال مصر خاك از قسمتهايي
.كردند سوكواري وي نابهنگام مرگ رثاي در نفر ميليونها
اما.هستند او جذبه و احساسات تاب و تب در هنوز بسياري
قهرمان صورت به را ناصر فيلم.است كرده فرق اوضاع حالا
نشده ناصر خانواده ناخشنودي از مانع امر اين.مي‌كند تصوير
راضي آن از نيز عامر ارتشبد يعني وي يار نزديكترين.است
.كردند دعوا اقامه فيلم توقيف براي عامر خانواده.نيست
.است بد بسيار شكل اين به پدرم كردن تصوير:گفت عامر پسر
فيلم اين در.كنند مخدوش را وي وجهه مي‌خواهند فقط آنان
آنان.كنند معرفي منفي نقش هنرپيشه مانند را او مي‌خواهند
از انتقاد البته.بگيرند را فيلم نمايش جلوي نتوانستند
هم او منتقدان بلكه نمي‌شود ، منحصر ناصر طرفداران به فيلم
را ديكتاتوري فيلم هستند مدعي آنان.گرفتند خرده فيلم از
شديد ترديد محل وي بشر حقوق سابقه‌رعايت كه مي‌كند عزيز
به را وي فقط انتقادات گفت‌اين فيلم كارگردان امااست
فشار.داشتم مشكلات‌زيادي:گفت وي.كرد تشويق كار ادامه
مي‌كردم مي‌شد ، احساس زياد فشار وقت هر اما.آوردند زيادي
تمام را كار مي‌شدم مصمم و دارم دوست را فيلم اول شخصيت
اراده‌ام و قدرت مي‌شد ، وارد فشار بيشتر كه چقدر هر.كنم
.مي‌شد بيشتر فيلم اتمام براي
نوعي مميزان از آن نمايش مجوز اخذ فيلم ساخت دست‌اندركاران
ارائه فيلم ساخت از هدف.بود هنري آزادي كسب براي مبارزه
است نسلي به او معرفي و وي نسل به ناصر دوباره‌از تعريفي
اغلب.گذاشت حيات عرصه به پا سال1970 در مرگش از پس كه
از يكي.پسنديده‌اند آن‌را ديده‌اند ، را فيلم كه كساني
كه زماني را مااو.داريم نياز را ناصر ما:گفت بينندگان
به‌مثابه مرگ از پس او به هم حالاداشتيم نياز بود زنده
.داريم نياز قهرمان
مصر در همچنان وي ناصر ، مرگ از سال حدود 30 گذشت با
در وي كتابهاي و ويدئو و كاست نوار.است چهره‌اي‌پرفروغ
خطمشي‌هاي كه دارد وجود هم ناصري حزب يك.فروش‌است معرض
و كوچك حزبي كه هرچند مي‌كند ، تبليغ را وي سوسياليستي
عظيم حماسه‌اي ناصر مصريان ، از بسياري براياست غيرموثر
روزگار ، قضاي از.مي‌كند تقويت را وجهه اين جديد فيلماست
فاصله دوران آن از كشور و است رفته تحليل وي سياسي ميراث
.گرفته‌است زيادي
به مربوط مشابه فيلمهاي
متفاوت زمانهايي
:دادگاهي فيلم دو بازبيني و بررسي
عباس ساخته وكلوزآپ فورد جان ساخته راتلج گروهبان
كيارستمي
كل آن هجو و قاضي‌دادگاه تمسخرآميز نمايش با فورد
.مي‌دهد قرار انتقاد مورد را امريكا ارتش در موجود تعصبات
شخصيت مجذوب چرا كه سئوال اين به پاسخ در كيارستمي
.است هنرمند يك او كه دليل اين به:مي‌گويد است شده سبزيان
زماني.هستند وپرحرف خسته‌كننده دادگاهي فيلمهاي بيشتر
پرونده به مربوط مسائل بيان حال پرونده‌در شاهدان كه
مي‌كند ، خوددفاع موكل از نيز مدافع وكيل و هستند
كه مي‌گيرند ، چرا قرار وضعيت دركسالت‌بارترين تماشاگران
دو دليل همين به.دهند گوش‌فرا جزئيات براين مجبورند
جان راتلج گروهبان و (1989) كيارستمي عباس كلوزآپ فيلم
از ديگري مسائل به خاطرپرداختن به (1960) فورد
دومورد هر در.هستند متفاوتي آثار پرونده‌هاي‌قضايي‌شان
با ظريف قصه‌اي براي‌بيان تمهيدي تنها آن صحن و دادگاه
قصد ازآنكه پيش كه قصه‌هايي.است پيچيدگي‌هايش تمامي
ابعاد و وجوه باشند ، راداشته جنايتي يا خلاف به پرداختن
.مي‌گذارند نمايش به را روح‌انسان مخفي
مي‌شود شروع تاكسي سمجي‌در روزنامه‌نگار تصوير با كلوزآپ
دستگير را سبزيان حسين نام آدم‌شيادي‌به دارد قصد كه
مشهورترين از يكي مخملباف محسن جاي را خود كه كند
از ماشين با مسافرت.است جازده ايران سينماي كارگردانان
در اما نيست برخوردار سينما در گيرايي و جذاب چندان حس
خودكشي قصد كه فيلم قهرمان گيلاس‌كه طعم همچون) كلوزآپ
صحنه‌ها براين كيارستمي (است فرمان پشت فيلم تمام در دارد
و شخصيت‌پردازي حاصل كه است بخشيده را جذابيتي و فريبندگي
راننده نيز كلوزآپ در.شخصيت‌هاست ميان جذاب گفتگوهاي
طول در را زندگي‌اش جزئيات كه است سابقي خلبان تاكسي
به نسبت را ما كنجكاوي مي‌كندو فاش رانندگي
كيارستمي شخصيت‌هاي‌فيلم‌هاي تمامي البته.شخصيتش‌برمي‌انگيزد
حتي.برمي‌انگيزند را همدلي‌ما حس و كنجكاوي
نيات‌چندان و مقاصد مي‌رسد به‌نظر كه روزنامه‌نگاركلوزآپ
نوار يك يافتن براي و كارندارد اين انجام از خيرخواهانه‌اي
.مي‌كند طي را خيابان عرض طول‌و كاست
متعددي بك‌هاي وفلاش پيچيده ساختار از چه‌كلوزآپ اگر
صوري و فرمال خم‌هاي و پيچ فاقد بااينحال است ، برخوردار
چهره‌هاي بر و مي‌پردازد شخصيت‌هايش به بيشتر كيارستمي.است
و پيچيده دوربين حركات طراحي مثلا تا مي‌كند ، تاكيد آنها
نشان را اهميت كم ظاهر جزئيات‌به مثلا او.خودنمايانه
نماهاي و به‌صحنه‌ها تا (مي‌چيند گل كه تاكسي راننده)مي‌دهد
تعمدا اودهد خاصيتي‌منحصربه‌فرد و غنا فيلمش
شياد.نگه‌مي‌دارد مبهم را داستاني و مستند تمايزهاي‌ميان
و دادگاه در را او كه هنگامي است ، اما واقعي شخصيتي جوان ،
كلانتري در كه‌كيارستمي زماني يا و مي‌بينيم بازجويي درحين
فيلمي‌مستند با كه دهيم تشخيص مي‌زند ، نمي‌توانيم حرف او با
.شده بازسازي يا مواجهيم
.خواندم را مشابه انگلستان‌خبري مطبوعات در پيش سال چند
كارگردان ورهوفن پل با ظاهري كه‌شباهتي هلندي مردي
معرفي او جاي خودرا داشته امريكا سينماي هلندي‌تبار
در.آورد بدست داشته دوست كه را دل‌زني بتواند تا كرده
كلوزآپ در موجود فريب و تقلب كه مي‌رسد نظر به اول نگاه
و نمايش‌ها به شبيه نمايشي باشد ، جريان اين مشابه
آدمي هيبت در مي‌ساخت قادر را شخص كه والترميتي بدل‌كاري‌هاي
كند تجربه را او شان و جايگاه مدتي براي و رود فرو مهم
نقش به رفتن با:مي‌گويد دادگاه در سبزيان كه همانگونه)
در اما (مي‌دهم قرار خودم سيطره تحت را آنها آدمها ، اين
اين براي سبزيان انگيزه‌هاي كه مي‌شويم متوجه عميق‌تر نگاهي
والترميتي نمايش‌هاي يا هلندي جوان آن كار با شباهتي كار
هنر به عشق خاطر به كه مي‌گويد او كارش توجيه در.ندارد
بوده مخملباف محسن شخصيت به نسبت شيفتگي‌اش همچنين و بود
داده فريب را آهنخواه خانواده و زده كار اين به دست كه
ظريفي‌را نكته كامنت فيلم با مصاحبه‌اش در كيارستمي.است
انجام سبزيان كه كاري:مي‌كند بيان سبزيان شخصيت درباره
اين به پاسخ در كيارستمي.است تحسين قابل من نظر از داد
اين به:مي‌گويد است شده شخصيت اين مجذوب چرا كه سئوال
مي‌تواند او خاطر همين بهاست هنرمند يك او كه دليل
از بيش را دروغها اين من و.ببافد زيبا چنين دروغهايي
اين چراكه.دارم دوست مي‌كنند بيان ديگران حقيقت‌هايي‌كه
بهتر را او درون واقعيت هستندو سبزيان درون بازتاب دروغها
.مي‌كند بيان مي‌گويند ، كه‌ديگران حقيقتي از
وودي) نظام سياهپوست‌سواره گروهبان راتلج درگروهبان
موضوعي نژادي ، مسئلهميشود تجاوز و قتل به متهم (استراد
تبعيض ضد نگاه بخاطر فورد و است تامل قابل و واقعي
سنتي غرب متعصبانه انديشي خشك از انتقاد همچنين و نژادي‌اش
.شد واقع خيلي‌ها ونكوهش سرزنش مورد
آثار نمونه‌اي يادآورشخصيت‌هاي فيلم ، اين شخصيت‌هاي غالب
زن‌ذليل حال عين در و الكلي رجزخوان ، قاضي.هستند خود
عميقا دارد ، برعهده دادگاه‌را رياست كه (بوچي ويليس)
نقش فورد فيلمهاي در لاگلن ويكتورمك كه است يادآورشخصيتي
تنفس زمان طول در همكارش و اواست كرده ايفا را آن
نمايش با فورد.مي‌شوند مشغول قمار و مي‌خوارگي به دادگاه
در موجود تعصبات كل آن ، كردن هجو و قاضي اين تمسخرآميز
قهرمانان عوض در.مي‌دهد قرار انتقاد مورد را آمريكا ارتش
عشق و جسارت شجاعت ، كه هستند گذشته جان از سربازاني فورد ،
نبرد عرصه در دشمن آتش زير در جنگيدن با را سرزمينشان به
دليل اين به حال به تا راتلج گروهبان.رسانده‌اند اثبات به
خدمت وطن به است مي‌كرده فكر كه مي‌كشته را سرخپوستان
جفري) جذاب و سفيدپوست ستوان كه همانطور درست.مي‌كرده
مي‌كرده را كار اين مي‌كند ، دفاع او از دادگاه در كه (هانتر
سياسي موضع اتخاذ براي فورد تلاش راتلج گروهبان در.است
به پرداخت لحاظ به فيلم.است مشهود كاملا درست و مترقي
متفاوت تصويري ارائه همچنين و فلاش‌بكي‌اش ساختار و جزئيات
شباهت كيارستمي به‌كلوزآپ آن ، ماهيت نمايش و دادگاه از
حضور خاطر به فيلم خنده‌دار و كميك وجوه از بخشي.دارد
.است شده بازي توسطمي‌مارش او نقش كه) است شهر پيرزن
نيز ملت يك تولد گريفيث ، نژادپرستانه فيلم در كه بازيگري
غر تنها كه بي‌كاره و فضول زنان از دسته‌اي.(داشت حضور
آنها از مرگ مثل نيز مردها و مي‌كنند وحرافي مي‌زنند
را آن رئيس و دادگاه اقتدار فورد فضايي چنين در و مي‌ترسند
ساختن متخصص فورد كه است ممكن البته.مي‌گيرد مسخره به
اين در گره‌گشايي كه مي‌داند او اما نباشد ، دادگاهي فيلمهاي
با چنان او.است برخوردار اهميتي چه از داستانها نوع
كه مي‌گذارد نمايش به را انساني مناسبات و روابط مهارت
گرفتن اوقرار كنار در افتخار و غرور مي‌تواند يك‌نام تنها
.فولر ساموئل.كند سبك را
مك‌ناب جفري:نويسنده
اسلامي مازيار:مترجم
سايت‌اندساند:مجله از
(جولاي 98)
:آهنگساز روشن‌روان ، كامبيز
نزنند لبخند گلها شد قرار
آهنگسازو دان ، موسيقي روشن‌روان كامبيز:هنر و ادب گروه
كرباسچي‌مطلبي غلامحسين دادگاه حكم درباره دانشگاه استاد
:مي‌خوانيد كه است كرده ارسال ما براي
نكشند را نكو جز عشق مسلخ در
فناشدن و سوختن سرگشتگي ، ;دلدادگي و عشق وادي در
.مي‌سوزد او آتش با شمع ، عشق از پروانه چه.است بديهي امري
گل چهره كه كرد فرياد مردي يكباره من ، شهر برهوت در
دودگرفته شهر به را رنگها او.است زيباتر لبخند با
رابه همشهريها و شكست را پاركها آهنين قفس آورد ، وطوسي‌ام
رابه كشتارگاه او.فراخواند درخت و سبزه و گل ميهماني
اوچهره.كرد تبديل بوستان به را حلبي‌آبادها و فرهنگسرا
و بازيباترين زودي به مي‌توانست كه ساخت من شهر از جديدي
با كه كرد اوثابت.كند رقابت دنيا شهرهاي پيشرفته‌ترين
صحيح بهره‌گيري با اعتقادو و جسارت با پويا ، و خلاق مديريت
و كرده تبديل به‌گلستان را بيغوله‌ها مي‌توان تخصص‌ها ، از
وحش حيات و طبيعت با فرزندان‌مرا اوكرد ممكن را ناممكن‌ها
ثابت پاي و فرهنگ و هنر مشوق حامي‌و بزرگترين او.داد آشتي
.بود هنري و فرهنگي تمامي‌جشنواره‌هاي تواناي و
باراني كه من بي‌دفاع شهر زيربنايي امور به پرداختن
عبور غيرقابل بركه‌هاي به را خيابانهايش نيم‌ساعته
جويهايش چراي و بي‌چون فرمانروايان موشها و مي‌كرد تبديل
شريانهاي كه ارتباطي راههاي بي‌سابقه توسعه و بودند ، گسترش
به و مي‌دادند تشكيل را ايستاده حركت از اصلي‌شهر
امكان من ، يزرع لم شهر سبز فضاي سرانه استانداردرساندن
و طبيعي زيبايي از لذت‌بردن و سريع تنفسي ، جابجايي
.كرد فراهم را پاركها پناه در احساس‌آرامش
قرار وقتي ولي.دارم عشق طراوت و وسعت به شهري كردم احساس
را شهرم منجي آهنين قفسهاي نزنند ، لبخند گلها ديگر كه شد
ناسزا و بزنند تهمت شوند ، شكسته حريم‌ها دهند ، جاي خود در
و سازنده ودستهاي ببندند را كرباسچي مهربان بالهاي گويند ،
گلها.شدند سروهاخم.گرفت دلم كنند ، كوتاه را سبزش
.گريست هم آسمان و پژمردند
جشنواره هفتمين برگزاري زمان
مقدس دفاع فيلم سراسري
در مقدس دفاع فيلم سراسري جشنواره هفتمين:هنر و ادب گروه.
سال هشت سلحشور رزمندگان حماسه‌سازي‌هاي خاطره بزرگداشت
استان در مهرماه پنجم تا شهريور يكم و سي مقدس ، دفاع
.مي‌شود برگزار همدان
گزينش مقدس دفاع فيلم جشنواره هفتمين خبري ستاد گزارش به
داراي كه تلويزيوني برنامه‌هاي و سينمائي برتر فيلمهاي
و سينماگران ترغيب و تشويق و است مقدس دفاع ارزشهاي
.است جشنواره اهداف‌اين جمله از تلويزيوني برنامه‌سازان
و عرصه‌سينما برنامه‌سازان و فيلمسازان گزارش بنابراين
كوتاه بلندو داستاني فيلمهاي بخش سه در تلويزيون
مستند آثار وهمچنين تلويزيوني كوتاه برنامه‌هاي سينمائي ،
علاقمندان.پرداخت رقابت‌خواهند به ويدئويي و سينمائي
از نسخه يك مرداد تا 31 مي‌توانندحداكثر جشنواره در شركت
شهيد استاد خيابان تهران ، آدرس به خودرا شده ساخته آثار
مركزي دبيرخانه شماره 4 ، ساختمان خيابان‌ميرعماد ، مطهري ،
كسباطلاعات جهت و كنند ارسال مقدس دفاع فيلم هفتمين‌جشنواره
تماس و8759600 تلفنهاي 8750065 شماره با مي‌توانند بيشتر
.بگيرند
|
