...است شرط نخستين اعتماد ،
ميشود آغاز دانشگاه از چيز همه
(پاياني بخش)
:اشاره
را كشور دانشگاههاي روءساي با همشهري گوي و گفت نخست بخش
دانشگاه مسايل در دانشگاهيان مشاركت چگونگي و مباني به كه
روءساي ديدگاههاي درج با داشت ، اختصاص وجامعه
روز طوسي نصرالدين خواجه و اصفهان مدرس ، دانشگاههايتربيت
اين از پاياني بخش در امروز.كرديم آغاز ششممهرماه دوشنبه
و دانشگاهها مسئولان از ديگري تعداد سلسلهگفتگوها ،
شيوههاي پيرامون را خود نظريات كشور ، نيزدانشگاهيان
امور اداره در دانشجويان ، ويژه به مشاركتدانشگاهيان ،
.آوردهايم پي در كه داشتهاند دانشگاههابيان
اولين:كاربردي -علمي جامع دانشگاه رئيس توفيق ، دكتر
انجام دانشگاهها جامعه در مشاركت جلب براي بايد كه گامي
و پيشرو مشكلات و مسائل بايد دولت كه است اين شود ،
در را آنها و كند تشريح مردم براي را خود نيزبرنامههاي
كه بداند دانشجو قشر ما ، دانشگاه در اگر.دهد جريانقرار
حركت جهت كدام به و ميكنيم كار داريم موضوعي رويچه ما
فراهم مشاركت مقدمات ميكنيم ، دنبال را هدفي وچه ميكنيم
واداشته فكر به شناخت ، اين با دانشجو ودرواقع است آمده
كار آغاز همين ، و ميكند مطرح را دارد سر آنچهدر و ميشود
شد ، بيان دولت مقابل در مردم همه و او وقتينظريات.است
با و كند اصلاح را خود كارهاي و روشها همميتواند دولت
و تعيين را راهكار بهترين ميكند ، جمع از كه نوعينظرسنجي
براي مسايل كردن باز بگويم ، بايد خلاصه بهطور.اجراكند
براي مردم دادن مشاركت آغاز بهترين عمده ، مردمبهطور
نوعي به را مشاركت بايد ما.است دولت اجرايبرنامههاي
ميفهمند مردم شد ، روشن مساله كه وقتيكنيم كارمعنا تقسيم
كه وقتي و است كرده اتخاذ را تصميم فلان چرادولت كه
و ميشود آغاز حركت شود ، انجام بايد كار چرااين دانستند
دولت را ديگر بخشي و مردم را بخشيصورتميگيرد كار تقسيم
را كار گوشه و قسمت كدام كه ميداند وهركس ميدهند انجام
مردم و نشود باز مساله صورت اين اگراست گرفته برعهده
شكل به كار باشند ، نداشته كارهايدولت از روشني تصوير
نيز اختيار تفويض آنها به اگر نميشود ، حتي انجام شايستهاي
.بشود
يك برنامهريزان و رئيسه هيات اگر من ، نظر به
كه بدانند و كنند روشن را خود آتي برنامههاي دانشگاه
هم و دانشجويان هم اساتيد ، هم بكنند ، ميخواهند چكار
ما مشكلات.ميكنند پيدا ميان آن در را خود نقش كاركنان
دولت و مردم نميداند كسي كه ميشود آنجاحادث از بيشتر
انرژيها و نيستند مطلع كارها از.كارميكنند چه دارند
.ميرود نامطلوبيهدر بهطور
در را دانشجويي تشكلهاي نقش نميتوان اينجا در
كه است اين بشر طبيعتگرفت ناديده آنان مشاركت توسعه
براي راهكارهايي و مكانيزمها ما اگر و زندگيكند جمعي
و غيرمستقيم بهصورت نياوريم ، بهوجود را اينتشكلها ايجاد
ميشود ، ايجاد تضاد موقع آن.شد خواهند غيرقانوني ، ايجاد
نادرستي و غيرواقعي شناخت با و ندارند قبول يكديگررا چون
روشن را خود برنامههاي اگر ما.ميگيرند همقرار مقابل در
نيروهاي كنيم ، ايجاد هم را دانشجويي وتشكلهاي كنيم
جهت در ميشود كه گرفتهايم دراختيار را بسيارارزشمندي
.كرد استفاده تحققاهداف
تشكلها اين توسعه و ايجاد براي ما حاضر حال در
برخوردهاي نوعي به فقط است ممكن و نداريم قانوني مانع
برطرف بايد را آنها كه باشيم داشته دانشگاهها سليقهايدر
اوقات بعضي.كرد ايجاد انگيزه هم قدري بايد درعينحال.كرد
لازم حمايتهاي چون اما بيايد ، بهوجود است ممكن اينتشكلها
بعضي البته.ميشود آنها دلسردي موجب نميشود ، ازآنها
را آنها كه باشند خاصي اهداف دنبال است ممكن هم ازتشكلها
چارچوب از خارج اهداف جستجوي در تا كرد كنترل همميتوان
.قانوننباشند
فكرش و نظريات كه قشري بهعنوان دانشجو هرحال به
در مهمي عامل ميتواند باشد ، جامعه بر تاثيرگذار ميتواند
بتوانيم ما اگر.باشد جامعه در مشاركت ايجادفرهنگ
كار تقسيم با و كنيم متشكل صحيح شيوهاي رابه دانشجويان
جلب را آنها مشاركت و بدهيم كار آنها يكاز هر به مناسب
تاثيرگذار جامعه كل در فرهنگ يك ميتوانيمبهعنوان كنيم ،
بيشتر ما ، دانشجويي حركتهاي اكثر تابهحال ، اما.باشيم
فاقد اقتصادي مباحث در ما و فرهنگي و سياسيبوده حركتهاي
تا كنيم ، كار موضوع اين روي بايد و تشكلهاييبودهايم چنين
دانشجويان سوي از مشاركتها اين و.كنيم مدونيپيدا تجربه
.شود جامعهمنتقل كل به
موضوع:شيراز دانشگاه سرپرست مصطفوي ، محمود دكتر
و مسئولان اول ، بعد.است تعمق قابل بعد دو از مشاركت
به بايد كه كساني دوم بعد و هستند امر دستاندركاران
كه برسند باور اين به بايد مسئولين.شوند گرفته مشاركت
مردمي دولت يك دولت ، اين و است انقلابمردمي يك انقلاب ، اين
به عمده تكيه كه است اين بر قوامنظام و قدرت تمام است
.باشد داشته مردم
خود و كنند عنايت مشاركت به كه هستند مردم دوم ، مساله
.بدانند سهيم مشاركت در را
اهميت آنها نظر و فكر به كه كنند باور مردم اگر
.ميكنند پيدا اعتماد ميشود ، داده
ابتدا در "قطعا هم ، دانشجويي مشاركت با ارتباط در
كه برسند اعتماد از درجه اين به دانشجويي تشكلهاي بايد
براي ميكند ، مطرح را مشاركت مساله وقتي دانشگاه ، مديريت
به قلبي اعتقاد "واقعا بلكه نيست ، دانشجويان سرگرمكردن
شود ، تفهيم مساله اين چنانچه "قطعا.موضوعدارد اين
جلو به قدم روشنفكر ، و بالنده قشر يك مابهعنوان دانشجوي
اين كه باشيم داشته را باور اين مابايد.ميگذارد
فرصت بهترين و هستند مملكت اين آيندهمديران در دانشجويان
.باشند داشته مشاركت كه است اين عمليآنها تجربه كسب براي
جدا هستند ، نظام مجموعه داخل در كه هايي تشكل به اگر ما
وجود "قطعا بدهيم ، اهميت داخلي سليقههاي اختلاف از
عقيده عقايد برخورد چون.خواهدبود خير سبب تشكلها ، اين
مشاركت براي وجه اولين بنابراين ، .ميدهد نمود بهتريرا
درون در موجود تشكلهاي كليه كه است اين تشكلهايمزبور ،
عين در كه برسند باور اين به مختلف عقايد نظام ، باوجود
بلكه نيستند ، دشمن يكديگر با عقيده ، و سليقه داشتناختلاف
همان كه ;ميكنند دنبال را هدف يك همگي و برادرانيكديگرند
.است اسلامي جمهوري نظام تداوم و اسلام اعتلاي هدفوالاي
قانوني دانشجويي ، مشكل تشكلهاي توسعه براي واقع در ما
برخورد در كه است اين ما اساسي مشكلنداريم خاصي حقوقي و
ديدي با و شخصي سليقه مبناي بر "عمدتا فرهنگي ، بامسايل
به را آزادي بحث وقتي طرف ، آن از و.ميكنيم محدودبرخورد
حصر و بيحد آزادي واژه اين از مواقع برخي ميانميآوريم ،
.دارد مشخصي معني آزادي كه درحالي ميكنيم ، رابرداشت
بهسوي و ما هدف راستاي در آزادي ما ، نظر آزاديمورد
.است شدنانسان خداگونه
دانشگاه جامعه ، از كوچك الگوي يك شايد و نمونه بهترين
را جامعه مسايل در پيشروي و هدايتگري نقش دانشگاه.است
مشاركت تجربه كسب براي مكان و جا بهترين شايد و دارد
.باشد دانشگاهها در تمرينآن جامعه ،
خوابگاهها ، امور اداره در حاضر حال در ما
قطع بهطور ميتوانيم آن نظاير و فرهنگي كارهاي رستورانها ،
است بزرگ حسن يك اين ، و كنيم استفاده دانشجويان نيروي از
ذهنيگرا شود ، مشاركت و اجرايي مسايل درگير دانشجو وقتي كه
.نخواهدبود
و ميكند حس را مشكلات ميشود ، روبهرو واقعيتها با دانشجو
.ميكند همسويي و همدلي مديريت با جاها خيلي در "قطعا
مواجه دانشجويان مشاركت باعدم تاكنون ما چرا اينكه ،
را مباحث دسته يك.ما فرهنگي ريشه به بازميگردد بوديم ،
عمل موقع و ميماند باقي شعار و حرف حد در مطرحميكنيم ،
به اگر مدير يك "واقعا.درنميآيد جور ما باسليقههاي
دارد ، مشاركت و همفكري به نياز كه نرسد قلبي اينباور
او براي هم را قانوني و آئيننامه اگرهرگونه "قطعا
.آمد نخواهد بهاجرادر بفرستند ،
پژوهش موءسسه رئيس و وزير مشاور توكل ، محمد دكتر
بايد تنها نه دانشگاه:عالي آموزش برنامهريزي و
بين در و دانشگاه خود در مشاركت فرهنگ ارتقاء بدنبال
مديران و مسئولين علمي ، هيات اعضاي از اعم دانشگاهي اقشار
بلكه باشد ، ودانشجويان كاركنان و اجرائي سايرردههاي و
گروهي -جمعي كار ضعف نقيصه رفع جهت راهكارهايي بايدبدنبال
را نظام و جامعه كليت كه جامعه ، كل در غيرمشاركتي وروحيه
.باشد ميدهد و رنجداده
رشد و تمرين و نما و نشو محيط بهترين دانشگاه قضا ، از
لحاظ به هم چون.است جمعي كار و مشاركتي ذهنيت و اينفرهنگ
به هم و ارزشي و فرهنگي فهم سطح لحاظ به هم علمي ،
مناسبتري چارچوب دانشگاه سازماني ، و محيطي لحاظپارامترهاي
.باشد ميتواند رفتاري -فرهنگي هنجار و فكر براياين
قابل سطح دو مشاركتي ، در فرهنگ تثبيت و رواج نتايج
:است تحليل
سازماني بهينگي و عملكرد ارتقاء باعث مشاركتي فرهنگ -1
.شد خواهد دانشگاه خود در
مشاركت فرهنگ كه دانشگاهي محيط چنين فارغالتحصيلان -2
تخصص به توجه با نمودهاند ، تمرين و كردهاند رادروني
و ميشوند جامعه وارد وقتي كردهاند ، كسب كه وتجربهاي
اقتصادي ، مختلف عرصههاي در را مديريتي و نقاطكليدي
داشت خواهند رفتاري ميكنند ، اشغال فرهنگي اجتماعي ، سياسي ،
.جامعه حال به مفيدتر و كاراتر ، انسانيتر
و آموزشي محيطهاي در فرهنگي چنين تمرين اگر بيشك ،
گرفته انجام (دانشگاه نهايت تا دبستان از) جامعه تربيتي
از ناشي مشكلات از بسياري دچار ما فعلي جامعه بود ،
پهنههاي در درگيريها و تضادها تحملها ، عدم ناسازگاريها ،
خيلي ميتوانست و نبود سياسي -اجتماعي ، اقتصادي مختلف
.بردارد گام ملي تحققتوسعه در موفقتر
فرهنگ ، اين ارتقاء و مشاركتي حركت احتمالي تبعات مورد در
كه بود مواظب بايد چه اگر جامعه ، در هم و دانشگاه در هم
هم چونباشيم نگران نبايد ولي كنند پيدا تحقق بخوبي
و آموزش امر كه تشكلهايي و نهادها ساير وهم عالي آموزش
پرورش به مكلف و موظف دارند رابهعهده انسانها تربيت
مطيع ذهنهاي تربيت نه و هستند ومنتقد آگاه و بيدار ذهنهاي
ميتواند دانشگاه ، كند چنين اگر وتنها اگرتابع و منفعل و
-آيد بحساب فرهنگي توسعه ناهموار درراه پيشگام و پيشقراول
يك ميشود وگرنه است اسلامي دانشگاه اهدافيك از يكي بيشك كه
.دنبالهرو مقلدكور خموش خمود محيط
:اصفهان صنعتي دانشگاه رئيس منش ، آهون علي دكتر
اعمال علمي روال به متفاوتي حالات در مديريتها امروزه
خود مديران سازماني ، مديريت از نوعي در كه بهطوري.ميشوند
مرحله به را شده اتخاذ تصميمات بعد و تصميمگيريميكنند
توليدي مراكز در بيشتر مديريت ، از نوع اين.اجراميگذارند
مديريت از نوعي مقابل ، در.دارد كاربرد وكارخانجات
آن در كه دارد كاربرد فرهنگي مراكز براي مشاركتيامروزه
بطور.ميدهد تشكيل مشاركت و مشورت را اساستصميمگيريها
دانشجو عنصر كه اين به توجه با دانشگاهي ، درمراكز مثال
نميتوان است ، دانشگاه تشكيلدهنده اساسي ازعناصر يكي
يعني مهم عنصر اين نظريات كردن لحاظ رابدون دانشگاه
خود كه صورتي در دانشگاه يك مديريت لذاكرد اداره دانشجو
كاركنان و دانشگاه اساتيد و دانشجويان ازنظريات بينياز را
فكري تراوشات اندازه به فقط هرحال به كه طبيعياست بداند ،
.كند اداره را دانشگاه ميتواند خود همكارانمديريتي و خود
."شورابينهم وامرهم" كه شده تاكيد اسلام در
ميماند ، پنهان ما مديران ديدگاه از "غالبا كه موضوعي
ميكنيم مشورت دانشگاه مختلف اركان با ما وقتي كه است اين
خود آنها ميگذاريم ، ميان در آنها با را مشكلات و مسايل و
مشكلي وقتي نتيجه در و ميدانند سهيم دانشگاه اداره رادر
كه شد خواهد موجب خود ، اين و نميزنند نق ديگر پيشميآيد ،
.كند حركت راحتتر بتواند يكمدير
اين به دانشگاهها مديريت آييننامه خوشبختانه البته
را مختلفي شوراهاي و كرده خاصي توجه (مشاركت)مساله
روءساي و باشند فعال بايد شوراها اين.كردهاست پيشبيني
وقت يك كه باشند داشته واهمه موضوع اين نبايداز دانشگاهها
كردن فعال لذا.كند عرضه را غيرمتعارفي نظر"مثلا دانشجو يك
دانشگاه ، اداره در اعضاء عمومي مشاركت و شوراهايدانشگاهها
.باشد ثمربخش و مفيد بسيار خودميتواند
مشاركت ، ميگوييم وقتي ما كه داشت توجه بايد البته
كردن اداره در و بيايد دانشجو يك كه نيست اين منظورمان
.شود شريك دانشگاه مدير با دانشگاه
خوشبختانه دانشجويان موجود ، آييننامههاي براساس
در الان ما.دارند اساسي نقش دانشگاه مختلف شوراهاي در
فعالانه مشاركت از مثال بطور خوابگاهها شوراي
دانشجويي تشكلهاي ديگر سوي از.برخورداريم دانشجويان
جلب شعار تحقق به و كنند فعاليت قانون چارچوب در ميتوانند
تشكلها اين حاضر ، حال در البته.كنند كمك مشاركتدانشجويان
تشكلهاي صورت به ميتوانند كه هستند ، اسلامي بيشترتشكلهاي
.كنند كار مجوز اخذ با..و فرهنگي يا حتيصنفي
"واقعا دانشگاهها بهينه اداره در تشكلهايدانشجويي
اداره مطلوب نحو به را دانشگاه و موءثرباشند ميتوانند
مانع هيچ خوشبختانه هم تشكلها اين برايتوسعه ما و كنند
.نداريم دردانشگاهها قانوني و حقوقي
بنده:زنجان تكميلي تحصيلات مركز رئيس ثبوتي ، دكتر
را مدرسهاي بنده.بگويم را خودم تجربه ميتوانم فقط
.ميكند فعاليت تكميلي تحصيلات سطح در فقط كه ادارهميكنم
هم خودم ، هم شود ، حفظ مدرسه اين آموزشي سطح كه براياين
يك براي همه وقتي.كنيم كار بايد دانشجويان وهم اساتيد
خود بر و دور به من ميآيد ، پيش مشكلي وقتي كارميكنيم ، هدف
كار مساله اين روي كه هست دانشجويي ميبينم و نگاهميكنم
او و ميكنم واگذار او به را كار پس ميشناسد ، را وآن كرده
هم آييننامه به و است طبيعي مشاركت اين.ميدهد همانجام
فراموش را هدف و بچسبيم مطلب اصل به اگر.نيازندارد
هدف دانشگاهها ، مورد دركرد خواهيم هم مساعي نكنيم ، تشريك
نشود ، فراموش هدف اين اگر است ، گرفتن ياد و ياددادن
مشكل.كرد خواهند مشاركت ديگران و استاد ، دانشجو
وجه هدف اين.است شده فراموش هدف كه آناست ما دانشگاههاي
كه است دانشجويان و دستاندركاران همه وجهمشاركت و اشتراك
قرار معيشت تحتالشعاع اول درجه در هدف اين.است شده گم
نه دانشجو ، براي نه ما كشور در بودن تماموقت.است گرفته
وجود مديره هيات براي نه و كاركنان نهبراي استاد ، براي
استخدامي حكم اگر حتي هستند ، وقت اينهاپاره همه.دارد
اما هست ، هم سياسي مسائل.است آفت اين.باشد وقت تمام آنها
.نيست اصل موضوع اين
سيستان دانشگاه رئيس ابوسعيدي ، رستمي اصغر علي دكتر
بايد ناخواه خواه كه است اصلي مشاركت ، اصل:بلوچستان و
دانشگاهي ميشود مگر.كند پيدا تسري جامعه درتمامي
دخيل آن اداره در دانشجو و استاد نظر كه داشتهباشيم
.باشد داشته حرفي كسي مشاركت اصل در فكرنميكنم.نباشد
اگر "فرضا.دارد كار به احتياج كه است نحوهمشاركت موضوع
ميتوان كه است آدمي دانشگاه مسئول كه ديدند يكدانشگاه اهل
وجود به دانشجو در اتكا و اعتماد آن كرد ، اواعتماد به
مشاركت به دانشگاه مسئول كه ببيند دانشجو اگر.ميآيد
انگيزه هم او كه باشيم داشته انتظار ندارد ، نبايد اعتقاد
.باشد مشاركتداشته براي كافي
جامع مشاركت و بوده مختلف ابعاد از بود ، مشكلي اگر تاكنون
و اجتماعي الزام يك مشاركتجويي الان.نبوده فراگير و
.است بوده موثر مشكل اين در هم فردي مديريت.است تاريخي
در و كنيم بحث آن نحوه و مشاركت موضوع روي الان بايد ما
وجود به را دانشگاهيان ساير و مديران بين حالاعتماد عين
به نمونه عنوان به را امور بعضي بايد كار شروع در.بياوريم
توسعه ميتواند امور اين بعدها كنيم ، دانشجويانواگذار
.يابد
صحرايي فريبا
|