در رنگآميزي و صدايي چند
ايراني موسيقي
گلها گلبانگ
صفوت دكتر پژوهشي كنسرت
در رنگآميزي و صدايي چند
ايراني موسيقي
(پاياني بخش) نوازنده و آهنگساز عليزاده ، حسين با گفتوگو
عليزاده ، حسين با گفتوگو پاياني بخش ميخوانيد آنچه:اشاره
آخرين درباره كه است ايراني موسيقي نوازنده و آهنگساز
ايران موسيقي در آواز ومسائل شعر انتخاب ،((رازنو)) اثرش
.است گفته سخن تفصيل به
ضدخلاقيت نوعي به آواز در رديف به اندازه از بيش تكيه
چيست؟ مورد اين در شما نظر است ، شده تبديل
دگره و كردن متنوع چاه و راه بوده قرار رديف ببينيد
اين به توجه يعني.بوجودآورد را نكاتكوچك از سازيهايي
ببينيد و كنيد بررسي رديفرا در موتيف يا ملودي يك نكتهكه
درگير شمافقط اگر.است يافته گسترش و بسط اندازه چه تا كه
تجزيه و تشريح خودتان براي حتي و باشيد اينها كردن حفظ
صوت ضبط يك به شما است افتاده اتفاقي چه كه نكنيد وتحليل
شما و ميدهند فشار را شما دكمه فقط.شدهايد تبديل
به ايراني آواز آموزش كهشيوه است اين من اعتقاد.ميخوانيد
ميبينيد عقببرگرديد به قرن نيم اگر شمااست اشتباه كلي
كاذبينبوده حالتهاي چنين داراي وجه هيچ به ايراني آواز كه
از را حقير و مبهم غم يا و دادن دست از غم فقط شما.است
گوش ظلي يا اقبال قمر ، آواز به وقتينميشنويد آوازايراني
دوران به وقتي ولي ندارد ، را حالتهايي اصلاچنين ميكني
آهي و ريختن اشكي و كردن دلي ميشوددلي آواز ميرسيم ، معاصر
آنها موسيقي كه همسايهما كشورهاي در كه صورتي دركشيدن
(همينآذربايجان مثلا) ميكنيم دقت است ايراني موسيقي سنخ هم
را غمگين جملهاي دارد آذري خواننده يك كه ميبينيد
عميق غم واقعا (ايراني موسيقي دستگاههاي همان در)ميخواند
قطع طور به.است نهفته غم آن در يكعظمتي و ميكند تداعي را
شده تحميل آن به كهامروز خصوصيتي چنين ما آوازي موسيقي
از حتي قديميما خوانندههاي است ، نداشته گذشته در را است
ادبيات با چون بودند آگاهتر و باسوادتر ما نوازندگان
مسلط آن معناي و اشعار بر گونهاي به و سروكارداشتند
موسيقي بدون را اشعار حتي وتسلط آگاهي با كه بودهاند
اشعار كه بود برادبيات تسلط همين دليل به و ميخواندند
ازخوانندگان برخي.ميكردند انتخاب خواندن براي را مناسبي
عارف.داشتند آگاهي و وقوف اجتماعي مسائل به حتي ما
موسيقي نه و است بزرگي شاعر نه او.است خوبي قزوينينمونه
كه كلامي مفهوم چون.بود بزرگي هنرمند بلكهاو برجستهاي دان
كه بود هنرمندي و ديگر ، ميدانست شعراي چه ميساخت خود چه
ميشود ، هنرششكوفا همين براي ميشناخت ، را سياست و جامعه
ما را آگاهي اين اگربود سرش پشت آگاهيها اين چون
.نيست گذار تاثير و ندارد هنري ارزش ديگر بگيريم ازهنرمند
ابزاري هم فن اين باشد ، مسلط فني به كسيكه يعني هنرمند
ضمن حاضر حال در.بگيرد ذهنقرار يك دراختيار بايد كه است
مسئوليت بايدآنها داريم آواز بزرگ استادان ما اينكه
كه كاذبي لحن و بپذيرند را آواز آموزش شيوه بازنگري
تعداد البته.بياورند در را است شده غالب ايراني درآواز
آواز ميگوييم تا.نميرسد هم دست بهانگشتان استادان اين
و صديف و شجريان چون ميشود ، اشخاصي تداعي شجريان اسم
از ردپايي هرصورت به هستند آنان مكاتب از كه خوانندههايي
من نظر به ميان اين در.دارند گذشته آوازي شيوه
(نميشوم شناختي زيبايي بحثهاي وارد من) صديف شيوهخواندن
استادان شيوه هم شجريان شيوه چند هر تعمقاست و تامل قابل
به نيست گفتم من كه اينبحراني از دور ولي است خوبي بسيار
همين بنابراين.دارد وجود هم او آواز در مسائل آن حال هر
آوازهاييهست گاهي اما.است وارد هم ايشان به انتقاد مقدار
دارد وجود آن در قدرت و صلابت آن هم كه ميخوانند ايشان كه
برسند فكر اين به شجريان آقاي است خوب چقدر.آنبينش وهم
به.باشد دور كاذب غم اين از تا ارائهدهند كاري حالا كه
آن انجام ولي دارد تواناييرا اين ايراني موسيقي من نظر
به ديگر بار.ميكند طلب را شايسته هنرمندان وجوي جست و تلاش
به كه آوازهايي در كه ميبينيم و ميگرديم بر قضيه خود
اگر حتي دارد ، اهميت بسيار شعر مضمون ميشود كار اينشيوه
آواز اجراي براي خاص شخصيتهاي به مااحتياج اشعاري در
را اشعار مضمون شيوهميتوانيم اين طريق از باشيم ، داشته
كاذب اندوه غمو صورت اين در من اعتقاد به كنيم ، بيان بهتر
اين حال هر به.كرد طرف بر ميشود ايراني آواز در را
قالبهاي در حتي و يافت خواهد ادامه من كارهاي در شيوهكاري
شعر مضمون كه آن خلاصه.كرد خواهم راعرضه آن تازهتري
مضمون آن كه متفاوت نگاه بايك ميبايد كه است چيزي مهمترين
كه است همين براي.شود بيان موسيقي وسيله به كند تداعي را
رانداده خود حسابي و درست آزمون هنوز كلاسيك شعر معتقدم من
و است كمبود دچار مضامين بيان براي كنيم احساس كه است
.برويم نو شعر سراغ به بنابراينبايد
عين در كار ، اين براي برگزيده اشعار كه ميرسد نظر به چنين
وقوع هشدار يا ميدهند خبر واقعهاي از همگي قدمت داشتن
است؟ بوده اتفاقي اشعار اين انتخاب آيا.است امري
داد)) مقام سازي موسيقي عرصه در خود قبلي كارهاي در من
با را خاصي فضاي واقع در كه بودم كرده رامطرح ((بيداد و
اين بيشتر تثبيت براي فكركردم.كند مي تداعي موسيقي زبان
اين رهگذر دراين و كنم استفاده شعر از كه بهتر چه مقام
مناسب اشعاري چه ميكرد مشخص كه بود مقام آن خود و نام
ميكردم جستوجو اينباره در خودم اينكه ضمن البته.آناست
نهايت در كه ميدادند پيشنهاد را شعرهايي خوانندههم دوستان
و من هدف با كه شد انتخاب همآنهايي با اشعار مقايسه در
بهنوعي ما همه هرحال به.بود هماهنگ ميخواستم كه ملودي
بد خوب ، چه چه البته -خوب واقعه يك منتظر زندگي در هميشه
اعمال نتيجه واقع در هم آن كه هستيم -نميكند فرقي
دارد وجود كار زمينه در كه تفكري اينها فارغاز.خودماست
و دارد اهميت كه است آن و جامعهاست براي مژدگاني يك مانند
انتخاب آن با وهماهنگ متناسب بايد نيز اشعار كه است طبيعي
شعرايشعرهاي اينكه با ميبينيم كه است همين براي.شود
قديمي و ساده خيلي شعرها و هستند متفاوت هم با انتخابي
تلفيق روان و زيبا خيلي موسيقي با نهايت وليدر است
.ميشوند
((نو زبزاز كهنه جامهاي)) كار اين بگوييم كه است درست آيا
بود؟ آمده تصنيفها اشعار از يكي در كه همانگونه.است
به رو جامعهاي كه شود گفته اينجا در مطلب اين است خوب
آيد ، پديد پيشرفت آن مردم ذهنهاي و دلها در كه است پيشرفت
و باشيم داشته بهتري احساس بههم نسبت ما كه روزي هر يعني
.كردهايم پيشرفت قراربگيريم هم كنار واقعي انسانهاي مانند
به كه نيزببينيم تمدني قالب در را موضوع اين ميتوان حال
درواقع كه ميشود منجر تمدنها گفتوگوي به خاتمي آقاي تعبير
يكي نيز هنر.است يكديگر به ذهنها و دلها شدن نزديك همان
نهايت در اما.انسانهاست كردن همدل همين وظايفعمدهاش از
برميداريم قدمي آن راه در وقتي امروزداريم ما كه فكري هر
با چيزي اگر.است فرداكهنه براي ميدهيم انجام كاري و
دست از برايحال را خودش خاصيت كه محتوايي يا گذشته محتواي
همان ميشود عرضه ديگري كلمات و ظاهر با ولي باشد داده
معناي نبايد البتهميشود ((زبزازنو كهنه جامهاي))تعبير
به.گرفت نظر در بعدي يك را آنها ازانتخاب هدف و اشعار
ميتوانيد اجتماعي و فكري ، سياسي زمينه هر در كلي طور
با ماايرانيان كه چرا كنيد وجو راجست اشعار اين مضامين
حيات و تاريخ اجتماع ، نماد نوعي به كه مضامين اين
.ميكنيم حركت و زندگي اجتماعيماست
نكاتي چه يكديگر با آنها تركيب و سازها انتخاب خصوص در
تركيب اين در تنبور و دمام انتخاب و !بودهاست توجه مورد
داشتند؟ عهده به را نقشي چه
ميكردم فكر آن درباره وقتي برنامه اين اجراي از قبل
يك ساز چند كه بوده گونه اين هميشهتركيب كه ديدم
چند تركيب از ما حالچرا ميكردهاند همراهي را خواننده
ارائهميدهند را كار بداهه صورت به كه ساز يك و خواننده
.نكنيم استفاده
است جالب اينطور ديديم و رفتم جلو اوليه فكر اين براساس
در البته كه ميكند همراهي را آواز بداهه صورت به ساز كه
آنها كه ميرسند سطحي به كارخوانندهها نوع اين نهايي شكل
موسيقي به مسلط خوانندهبايد اما ميكنند اجرا بداهه هم
درلحظه و باشد داشته را صداها تركيب ذوق و باشد ايران
ميشود كه اجرايي با مناسب حركتهاي و ملوديها تشخيص قدرت
ساز كار اين در.ميگردد زيبا خيلي صورت آن در بداندكه را
تحت هم كوبهاي سازهاي و دارد را چنيننقشي (تنبور و تار)
دمام اين بنابر.دارند ميزندقرار را ملودي كه سازي تاثير
كه چرا شد شرايطانتخاب اين به كمك براي ابزار يك عنوان به
كردم بررسيايكه با كه بودم تنبك از بمتر سازي دنبال به من
و صحنه شرايط حيث از هم كه چرا دادم تشخيص مناسب را دمام
جنس حيث از هم و بخواند هم آواز بود قرار آن اينكهنوازنده
خوبي به چون هستم راضي نيز خودم ازانتخاب.بود مناسب صدا
اين در دمام انتخاب البته.شدند حل هم در تنبك و تار صداي
يك عنوان تنهابه بلكه ندارد بوشهر موسيقي به ربطي هيچ كار
نيز تنبور از كه همانگونه است ، شده استفاده آن از رنگ
تنبور.نكردم استفاده كردي موسيقي مقامهاي اجراي درمقام
تكنيك در كه هارمونيكهايي و مداوم داشتنصداهاي دليل به
در است صدايي چند آواز يك بسيارمناسب دارد وجود آن اجرايي
در من البتهايجادنميكرد را فضايي چنين سهتار كه حالي
كردي وليمقام كردم تركيب را تنبور و سهتار تكنيك كار اين
اضافه.گرديد اجرا دستگاهي موسيقي بلكه نشد اجرا آن با
تركيب و صدا بيشتر حجم ايجاد دليل به هم آن به سيم كردنيك
ايجاد كار كل در را همگوني يك كه ديگربود صداهاي با
بيان به تنبور به ديگري كردنسيمهاي اضافه اگر حال.ميكرد
نظر از چون انجامميدهم را اينكار كنند كمك كارهايم در من
.جستوجوميكنم صداها اين در كه ميشنوم را چيزي صدا و رنگ
ايران موسيقي سنتي سازهاي در تغيير معني به اين البته
رنگ يكنواختي از را ما كه است سازهايي به بلكهرسيدن نيست
.نجاتميدهد ايراني موسيقي در
كه ايراني موسيقي آواز در مرد و زن صداي تركيب بكارگيري
چه با داديد نشان خود كار در زنده اجراي بهصورت را آن شما
گرفت؟ انجام هدفي
خواننده جنسيت از فارغ بايد كار اين به نگاه من نظر به
گيرد قرار مدنظر خوانندهها جنسيت اينكه از پيش يعني باشد ،
يك در.بود توجه مورد كار براياين نياز مورد صداهاي
شما وقتي و تقسيمميشوند بم و زير صداهاي به سازها اركستر
بافت نداريدبلكه كاري صداها بمي و زير به ميشنويد را كار
.ميبينيد را ميگذارند شما روي صداها كه تاثيري و كلي
و اثر يك درباره نميتوان مقولهاي هر در زنان مداخله بهصرف
سطح در نبودن يا بودن درست بلكه كرد هنريقضاوت كار
موضوع اين از اينكهسوءاستفادههايي مگر.است مهم اجتماعي
ازسوءاستفادهها خيلي جلوي خودش ((رازنو)) نظر به كه بشود
.مادي تا دارد موسيقي به معنوي نگاهي صرفا چون ميگيرد را
بگيريم نظر در رنگ رشته يك عنوان به را اصوات وقتي ما
رنگ يك كنارش در بايد ميكنيم استفاده رنگسرد از كه هنگامي
در كه است خوبي امكانبسيار اين.بگيريم بكار گرم
غربي و بهشرقي هم ربطي و ميشود استفاده سازها اركستراسيون
تركيبات اين فرهنگها تمامي در اساسا و ندارد آن بودن
.است مورداستفاده
اين البته باشد صدايي يك كه نداريم موسيقي دنيا در ما اصلا
اين بداند موسيقي كمي كسي اگر ولي ميطلبد را جدا بحثي
رنگينترين و رازترين و رمز شماپر.ميشود متوجه را موضوع
محلي سازهاي در واخوانهايموجود ميبينيد شرق در را سازها
شنيدن شمااز كه ميكند ايجاد را متنوعي صداهاي و رنگها ما
دستگاهي موسيقي به سازها اين وقتي.ميبريد لذت آنها
.ميكنند حذف را آن رزوناس ميآيدسيمهاي
دستگاهي موسيقي در سيمها اين كه دلايلي از يكي من نظر به
با صداها شده موجب كه بوده موسيقي ممنوعيت رفته بين از ما
نقاط ساير موسيقي در دليل همين به.شود شنيده كمتري حجم
كمتر ما موسيقي در ولي شده اضافه زمان طول در سيمها دنيا
البته.ميشود سيم سه تار سه از صحبت امروزه حتياست گشته
اين باشيم داشته مدنظر را موسيقي باستانشناسانه شكل اگر
.بسازيم هم را آن آدمهاي و جامعه بايد ولي خوباست نگاه
را سهتار صداي انتخاب و سليقه و گذشته به برگرديم يعني
مسير برخلاف حركت واقع در كه كنيم ، درست سهسيم قالب براساس
سازهاي سيمهاي كه ميبينيد ما كشورهايهمسايه در.است تاريخ
سيمهاي از بلكه نيست اجرايملوديها محدوده در تنها آنها
خوبي به نيز شرقياست سازهاي ويژگي كه هارمونيك و مضاعف
تركيب اين خود كارهاي در غربيها و ميشود استفاده
ريتم تركيب پس.گرفتهاند بكار بسيار را شرقي اصواتسازهاي
در ما همين براي نيست ، موسيقي نوع يك اصوات ، خاص و ملودي و
نقاش يك وقتي.نميكنيم تعصببرخورد با موضوع اين با نقاشي
در را همه كندچون استفاده رنگي هر از دارد حق ايراني
امكان ايران در موسيقيدان يك چطور پس.ميبيند طبيعت
رنگها و طبيعت همان با كه صورتي در ندارد را چنينكاري
طبيعتي كننده بازگو ما هنرهاي همه نظرمن به.دارد سروكار
چه تصوير ، زبان به چه ميكنيمحال زندگي آن در ما كه هستند
حسزيباييشناسي براي واقع در.ديگري شكل هر به چه و صوت
هنر زبان به و ميگيريم وام طبيعت از را آن كه خود
هم موسيقي قالب در.نشويم قائل محدوديتي هيچ بيانشميكنيم
غربيهارمونيك شيوهاي به كه نيست مامقولهاي دستگاهي موسيقي
يك از رديف گوشههاي درپيوند و خودش در ولي شود اجرا
حاكم يكهارموني آن بطن در كه ميكند صحبت شما با ساختماني
. است
فعاليت نحوه همچنين و ايراني آواز به شما نگاه نوع
ميآورد پيش را بحث اين اخير سالها در ايراني آواز استادان
به ايراني موسيقي نوازندگانبرجسته و آواز استادان گويا كه
ميروند ، خودرا مسير كدام هر و ميگيرند فاصله هم از نوعي
ميگوئيد؟ چه اينباره در
مانند بايد آن بخش يك و دارد مراتبي خوانندگي من نظر به
خواننده زيادي تعداد بايد ما يعني.باشد عامتر نوازندگي
كاراكترهاي اجراي توانايي و خوببخوانند كه باشيم داشته
.باشند داشته نمايش بازيگرانيك همچون را موسيقايي مختلف
را شيوه و سبك صاحب دان ورديف تكخوان استادان بايد البته
وظيفه كه واينجاست كنيم حفظ را آنان و باشيم داشته هم
بتواناز شايد من نظر به.است سنگين خيلي صديف و شجريان
چرا بگوئيم اينكه جاي به و كرد انتقاد صريح خيلي آنها
چرا !نميكنيد تربيت بيشتر شاگرد چرا داريد ، بگوئيم كم اجرا
ميداند درست هم هنري جامعه و درستميدانيد كه را شيوههايي
داريد ، اختيار در اينهارا كه هستيد كساني تنها شما و
شيوهاستادي به خوانندگي يعني شيوه اين تا !نميدهيد آموزش
شجريان آقاي شاگردان.ميشود منسوخ دارد ايراني موسيقي در
در ميتوانيم را آنها عملكرد و ميشود محدود چندنفر به
آنها بيشتر خوشبختانه و است چهسطحي در كه ببينيم جامعه
هنوز صديف آقاي يا استو كم خيلي آنها تعداد ولي هستند خوب
كه درصورتي كنند معرفي جامعه به خوبي شاگرد كه نشنيدهايم
.شود حفظ بايد كه دارند بسياري مطالب واقعا ايشان
با ولي نيستم خواننده چون بكنم را كار اين مننميتوانم
و ميكنم استفاده ابزار عنوان به ازصدا دارم خودم ذهنيت
بگذارند آواز رشتهتخصصي بايد موسيقي مدارس كه معتقدم
وليآواز بود دانشگاهها در آواز پيش چندي تا كه است جالب)
هدف.(ميشد محسوب فرعي واحد يك تنها ايراني آواز و غربي
خواننده قديم مثل درست و استاد و خوان بداهه بايدتقويت
خوش صداي با را آواز و باشد دايرتالمعارفموسيقي يك بايد
در بايد خوانندهها نيستكه اين معنياش اين اماكند ادا
به همه چندالان هر) باشند آواز استاد يعني باشند سطح اين
يعني باشند خوبي خواننده بايد بلكه (هستند چنين نوعي
بتوانند و باشند داشته خوبي موسيقايي سواد تكنيكبدانند ،
خلاق نيست لازم حتما.كنند ارائه طريقآهنگسازان از را كار
من نظر به.باشند مجريخوبي بايد تنها بلكه باشند
.كمداريم ايراني موسيقي در ويژگي اين با خوانندههايي
حوزه در بويژه موسيقي انواع روزي يك اميدوارم حال هر به
مشخص كدام هر جايگاه يعني شود جدا هم از ايراني موسيقي
است مهمي بسيار نكته اين نيايد پيش هم در تداخلي و گردد
كنندهاي نقشتعيين زمينه اين در هنري منتقدان و مطبوعات كه
تعريف چه موسيقي نوع هر كه بداند بايد جامعه.دارند
بايد ميگوئيم ما چرا و چيست ايراني آواز دارد ، وجايگاهي
.شود خودشحفظ چارچوب در
ميرمنتهايي مجيد:گفتوگو
دژم ژيلا:عكس
گلها گلبانگ
موسيقي و شعر
نصيريفر حبيبالله گزينش و كوشش به -
عليشاه صفي انتشارات اول ، چاپ صفحه ، جلد ، 872 دو-
موسيقي پرتكاپوي نويس زيستنامه ((نصيريفر حبيبالله))
آمده ميدان به تازه توشهاي ره با ديگر بار ايران معاصر
اين ((گلها گلبانگ))او ملوديك و جلدي دو نگاشته در.است
در آرزوداشتم كه بود سالها)):است شده تازهساز آوايي بار
به هم كتابهايي يا كتاب..موسيقي مختلف كتابهاي كنار
هنرمندان مرثيه و مديحه در مختلف شعراي كه صورتاشعاري
مقدمه از)((.سازم منتشر و جمعآوري كشورمانسرودهاند موسيقي
به بخشيدن وحدت رادر((نصيريفر)) نيت چه آن (كتاب
به او ميكند ، نگرششگرف تفسير ممكنه دادههاي پراكندهترين
و شعر)):است زندگي شورانگيز ريتم از برتافته هنرهاي
است قوم آن صداي و ملت آن شناسنامه سرزمين ، هر هنرموسيقي
پرشكوهتر ، موسيقي و ادبيات و هنر و اينشعر اندازه هر كه
نشاط با جامعه آن مردم شادترباشد ، و بالندهتر سازندهتر ،
گلبانگ))(كتاب مقدمه از) ((.بود خواهند كوشاتر و تر
نگاه از موسيقي اهالي eستايشنامه تنها اما ، ((گلها
eبرگيرنده در موضوع ، اقتضاي به گاه كه نيست شاعرانشوريده
چون هم ايراني اصيل موسيقي ماندگار ازبرنامههاي بخشهايي
نيز و آن مانند و ((گلهايرنگارنگ)) و ((جاويدان گلهاي))
با همراه.هست نيز موسيقي رنگين وادي بزرگان شناختنامه
از.ميبخشند اعتبار اثر تاريخي جنبههاي به كه تصاويري
موسيقي مردان)) چون هم آفرينههايي پيشترها ، ((نصيريفر))
دو)((هنرمندان سيماي)) ،(جلد پنج در) ((نوينايران و سنتي
((جاويدان گلهاي)) و (يكجلد)((خالدي مهدي زندگي)) ،(جلد
.است خورده رقم (جلد دو در)
همت به صفحه در 872 ((گلها گلبانگ))
.است يافته نشر ((صفيعليشاه))انتشارات
صفوت دكتر پژوهشي كنسرت
كاربردي پژوهشهاي مديريت آموزشي پژوهشي ، كنسرت سيامين
موضوع به اختصاص بار اين هنري حوزه سرود و موسيقي مركز
موسيقي اجراي همراه به ((موسيقيايران در مجاز و حقيقت))
((عسكريفراهاني حاتم)) استاد وآواز ماهور دستگاه در سنتي
نوازنده ((شهاب)) پاسخ و پرسش از گذشته جلسه اين دردارد
خواهد برنامه اجراي به نيز مژده گروه همراه تنبوربه
.پرداخت
در بعدازظهر ساعت 6 (مهرماه پنجشنبه 23) امروز برنامه اين
برگزار سميه تقاطع حافظ خيابان هنري انديشهحوزه تالار
.آزاداست عموم براي ورود.ميشود
|