وظيفه سربازان گزينش لزوم
انتظامي نيروي در خدمت براي
كنيد باور را جوان نسل بيائيد
در هنرستان تاسيس تقاضاي
صومعهسرا
وزارت از پزشكان درخواست
بهداشت
همشهري به تلفن
مسئولان پاسخ
وظيفه سربازان گزينش لزوم
انتظامي نيروي در خدمت براي
و حذف ساله نود تجربهاي با دادسرا مجموعه قضائيه قوه جديد قانون در
.است شده تفويض قضائي حوزه دادگستري محاكم روءساي به دادستان اختيارات
يك به نزديك تجربهاي كه بوده جرمشناس متخصصان از مجموعهاي دادسرا
نيز و داديار بازپرس ، دادستان ، داشتند ايران حقوقي محاكم در قرن
پيوسته هم به بودند مجموعهاي سلسله...تجسس آگاهي ، نظير زيرمجموعههايي
يا بازپرس عمدتا ميگرفت قرار دادسرا تصميمات چارچوب در مجرم وقتي و
بود مستقل بررسي به احتياج اگر و ميكرد رسيدگي موضوع به شخصا داديار
قضيه به پليسي ديدگاهي از كه ديگر دواير و آگاهي نام به زيرمجموعهاي
.ميپرداختند واقعيت كشف به دادسرا همراه ميكردند نگاه
به كه جرائمي و بود جامعه افراد منافع محافظ و مدافع واقع در دادستان
و بود دادستان عهده به حقوق اين صيانت ميزد لطمه فردي و عمومي حقوق
.ميكرد تقاضا مجازات اشد مجرمين براي قاضي از و مينمود حق احقاق بايد
تمامي كه داشت را اختيار اين متهم كه بود اينجا در كار اشكال تنها
اين همه كه بهانه اين به يا و انكار را دادسرا تحقيقات و بررسيها
بداند ، قانوني اعتبار فاقد است نبوده ماذون حاكم يا قاضي نزد رسيدگيها
دادسرا كه راهي همان يعني نمايد مجدد رسيدگي ميشد ، مجبور دادگاه لذا
باعث امر اين كه كند طي ديگر بار يك نيز دادگاه بود ، كرده طي يكبار
.ميگرديد بيهوده كاري دوباره و دادرسي اطاله
محل ، انتظامي نيروهاي حوزه و كلانتريها آن جاي به دادسراها حذف با اينك
سير و شدهاند پرونده تشكيل و مجرم تعقيب و مقدماتي رسيدگي عهدهدار
به نزديك قضائي مجتمع به شكوائيه تنظيم با شاكي كه است بدينگونه پرونده
وي مقام قائم يا مجتمع رئيس و ميكند مراجعه خود عنه مشتكي سكونت محل
مقدماتي تحقيقات جهت مربوطه انتظامي حوزه به عينا و مهر را شكوائيه
.ميدارد ارسال
به را محله امنيت و حفاظت كه است جايي محل ، انتظامي حوزه يا كلانتري
.است محل اهالي ناموس و مال و جان مدافع واقع در و دارد عهده
:ميشوند تشكيل طبقه سه از انتظامي حوزه يك مسئولان و ماموران
از اطلاعاتشان و انگشتشمارند انتظامي حوزه هر در تعدادشان كه افسران -1
دانشكده در كه است حقوقي واحد چند همان به محدود قضايي و حقوقي مسايل
.كردهاند طي افسري
عمده و ميدهند تشكيل را انتظامي حوزه پرسنل اصلي ستون كه درجهداران -2
اطلاع افراد اين كه است آنان عهده بر عملا تحقيقات ، و رسيدگي كار
جامعه در و ندارند را پرونده تنظيم نحوه و حقوقي مسايل از آكادميكي
پرتلاش و زحمتكش قشر اين به اهميت عدم دليل به ديرباز از متاسفانه
كسي كمتر لذا و بوده تنگنا در معيشتي امكانات و مالي لحاظ از پيوسته
شريف شغل اين به اكنون هم كه افرادي و بپردازد شريف شغل اين به است حاضر
كه كنيم قبول بايد اما هستند جامعه افراد فداكارترين از واقع در مشغولند
شهروندان حقوق احقاق جهت لازم توانايي فاقد عزيزان اين فوق دلايل به
.هستند
كار و هستند انتظامي حوزه مسئولين دستورات مجري واقع در كه سربازان -3
نگهداري محل از فيزيكي حفاظت و نگهباني متهم ، منزل بازرسي متهم ، جلب
اسلامي ميهن برومند و فداكار جوانان اين برعهده محل حساس نقاط و متهم
.است
و جان محافظ و ميكند خدمت حساس نقطه اين در كه سربازي اينجاست ، سوءال
مورد رواني و جسمي اخلاقي ، نظر از حداقل بايد است مردم ناموس و مال
سربازان و نيست اينگونه متاسفانه اما بگيرد قرار ذيصلاح مراجع تاييد
جهت وظيفه نظام حوزه طريق از ضوابطي هيچگونه بدون را وظيفه نظام مشمول
.ميكنند معرفي انتظامي نيروي به خدمت
سربازان از نظامي ارگانهاي از يكي شد قرار وقتي جنگ اوايل هست يادم
كه كند خدمت ارگان آن در ميتواند سربازي گرديد مقرر كند استفاده وظيفه
قرار اخلاقي تاييد مورد ارگان آن در رسمي شاغل افراد از تن دو توسط
اخلاقي سلامت از مذكور سرباز كه ميدهند تعهد نفر دو آن و بگيرد
.است برخوردار
محافظ و دهند انجام را دادسراها كار است قرار انتظامي حوزههاي كه حال
محترم فرماندهي و قضائيه قوه رياست است لازم باشند شهروندان حقوق و حق
درجهداران و افسران حقوق و معيشتي سطح بردن بالا ضمن انتظامي نيروي
مراكز در وظيفه سربازان بكارگيري جهت را مقرراتي و ضوابط انتظامي ، نيروي
سربازاني وظيفه نظام خدمت مشمولين بين از و بگيرند نظر در انتظامي نيروي
.شوند فراخوانده بكار و گزينش هستند جسمي و اخلاقي صلاحيت داراي كه
ايلام -بهواس موسوي سيدرافع
كنيد باور را جوان نسل بيائيد
حذف و صحيح اداري نظام ايجاد)).است آمده اساسي قانون سوم اصل ماده 10 در
و ادارات و نهادها ايران ، اسلامي انقلاب از بعد البته ((غيرضرور تشكيلات
مانند بودند سازنده و موءثر و مفيد متعارف حد تا كه آمد بوجود تشكيلاتي
...و شهيد بنياد امداد ، كميته جهاد ،
كه است جامعهاي مدني جامعه جمهوري محترم رياست خواست و گفته به بنا
هستههاي آيا.شود گرفته كار به و رعايت آن در عدالت اجراي و قانون
و كارگزيني ادارات مقابل در و داده تشكيل دولت ر د دولتي كه گزينش
قانوني آنها پرسنل و وجودشان آمدهاند وجود به تابعه دوائر و وزارتخانه
دارند سازماني پست كشور استخدامي و اداري امور سازمان در آيا نه؟ يا است
يانه؟
مسئول ، مقام كدام مقابل در و ميگيرند حقوق وزارتخانهاي يا نهادي چه از
ميگوئيم ما مقاماتاند؟ دقيق كنترل و نظارت تحت آيا مسئولند؟ و پاسخگو
كسي اگر سابقادارند منفي پاسخ سوالات اين تمام كه ميكنيم هم ثابت و
ميداد تشكيل پرونده مربوطه كارگزيني شود ادارهاي در استخدام ميخواست
اين.ميداد سابقه سوء عدم هم دادگستري علمي ، نظر از ميكرد آزمايش و
سال يابالاي 20 زير 20 كه امروز جوانان براي مخصوصا نبود فنگ و دنگ همه
كه كردهاند درك را گذشته رژيم زمان نه انقلابند از بعد نسل يعني دارند
ضد كه كردهاند لمس را انقلاب از بعد غوغاي و شور نه و باشند سلطنتطلب
بزند گول را آنها كه دارد وجود اجتماعي سياسي مختلف مكاتب نه و باشند آن
نيست اينها از هيچكدام بيايند ، بار...و كمونيست مجاهد ، يا تودهاي و
سربازي ميكنند ، تحصيل ميخواهند ، نان ميخواهند ، كار بيآلايش صادقانه ،
پاسدار نموده خدمت خويش مردم و مملكت به كنند ازدواج ميخواهند ميروند ،
خرداد 76 دوم حماسه جهت همين به و باشند انقلاب و اسلام و مملكت كيان
گفتار و او وجود در را خود گمشده.افتادند راه خاتمي بدنبال آمد بوجود
ماجراي هم اخيرا و زدند رقم را ورزشكاران صحنههاي آن از پس.يافتند او
.گرفت كار به بايد را جوان آري !لاله پارك و دانشگاه
ادارهاي در را او ميخواهند وقتي است هنوز كه هم هنوز متاسفانه اما
و عطار از رستم خوان هفت و پيشينه سوء عدم اخذ و آزمون بعداز بپذيرند
تحقيق و مصاحبه با و ميپرسند او وضع از... و همسايهها و كوچه سر بقال
ميكنند گستاخ و عاصي و مايوس را او (..و واهي و پوچ مسائل با )گزينش و
كه وجواني انساني نيروي اين نيست معلوم و ميسازند رها و طرد را او و
سال ميشود 20 مگر درآورد ، سر كجا از و كجا به هستند هم استعداد با اغلب
كنيد اجرا را عدالت و قانون بيائيد باشد؟ تورم اين با مادر و پدر سربار
ماند؟ انقلابي عمر آخر تا ميشود مگر ميگذرد انقلاب از است سال 20
كه را مان ميهن جوانان بيائيد.زدن جا در نه است كار و سازندگي دوران
خارجي دشمن ما انقلاب است ، دير خيلي فردا باوركنيم ، معتقدند و موءمن
مقامات و انقلاب براي داخلياندكه نادان دوستان اين است ، چه هر ندارد
.ميتراشند دشمن
-كشور غرب منطقه مربيان و اوليا انجمن و حقوقدانان انجمن سوي از
همدان و كرمانشاه استانهاي
دارستاني علي -طاهبازيان غلامعباس
در هنرستان تاسيس تقاضاي
صومعهسرا
رشته به وافري علاقه صومعهسرا شهرستان در ساكن ساله چهارده هستم دختري
نه نتيجه در است دخترانه هنرستان فاقد سرا صومعه شهرستان اما دارم هنر
هستند ساكن شهرستان اين در كه من سال و سن هم دختر دهها بلكه من
تقاضاي ميكنم خواهش بنابراين.دهند تحصيل ادامه هنر رشته در نميتوانند
ضمن تا برسانيد پرورش و آموزش محترم مسئولان گوش به را سايرين و من
تصميمات سرا صومعه در دخترانه هنرستان تاسيس به نسبت لازم بررسيهاي
.كنند اتخاذ لازم
زاده نصرالله زهرا
وزارت از پزشكان درخواست
بهداشت
از پزشكي آموزش و ودرمان بهداشت وزارت تخصصي شوراي كه نظرخواهي بنابه
عمل به اسفند 76 دستياري پذيرش و كارورزي پيش آزمونهاي در كنندگان شركت
امتحان نحوه به راجع نظرخواهي اين از حاصل نتايج به توجه با و آورد
،(مصاحبه بدون- كنكوري) شد اعلام متعاقبا كه دستيار ، پذيرش و ورودي
عمل اكثريت درخواست به بنا كه ميرود انتظار اين شورا آن از منطقا
و بسپارند فراموشي بوته به را نظرخواهي آن تمام اينكه نه و نمايند
شود تصميمگيري نيستند هم نفع ذي كه اشخاصي سلائق به بنا كمافيالسابق
آن از هدف و پيامد كه آن سابق شكل همان به مصاحبه مجدد اجراي جمله از)
.(ميباشد ومبرهن واضح همگان بر
دادخواه دكتر
همشهري به تلفن
اتوبوس ايستگاه جابهجايي
زير چوب با كه هستم (گيشا) نصر كوي انتهاي ساكن جنگي معلول يك اينجانب
بخاطر است انقلاب ميدان در من كار محل چون هستمو رفتن راه به قادر بغل
و گيشا آخر چهارصدمتري در يكي گيشا اتوبوسهاي مقصد و مبدا ايستگاه اينكه
ناچارم دارد قرار دامپزشكي دانشكده پشت انقلاب ميدان ششصدمتري در ديگري
است من حقوق از نيمي به نزديك كه بدهم تاكسي كرايه تومان چهارصد روزي
تقاضا واحد شركت يا تهران شهرداري و رانندگي و راهنمايي مسئولان از لذا
منتقل انقلاب ميدان نزديكي و گيشا انتهاي به را ايستگاه دو هر دارم
كرده استفاده شما محبت اين از گيشا اتوبوسسوار ، ساكنين تمام تا نمايند
از خالي اغلب ايستگاهها بودن نامناسب بخاطر هم اتوبوسها و باشيم دعاگو
.نكنند آمد و رفت مسافر
محفوظ امضاء
زيارت و حج سازمان از تقاضايي
را خدا خانه زيارت حسرت چشم اشك با كه سالخوردگاني بسيار چه ميدانيم
مزار زيارت دهيد اجازه بار اين لااقل.نرسيد آنها به ونوبت بردند بهگور
نوبت و برسد عاشق زنجيرزنان و سينه و تهيدستان نصيب (ع)حسين امام مقدس
مثل فرمائيد اتخاذ ترتيبي بگذاريد ، كنار را تبعيض و سهميه و اولويت
زيارتي و مسافرتي تورهاي طريق از گرفت گذرنامه هركس سوريه ، عازم مسافران
كنترل ومسئولين ارشاد دستاندركاران منتها.برسد سالهاش چندين آرزوي به
كه كنند ريزي برنامه طوري را زائران تغذيه و اقامت و سفر هزينه قيمتها
باتجارت را زيارت و نشوند اسراف مرتكب شهيدان سالار به علاقهمندان
.ندارد دوستشان خدا كه نكنند آلوده
دل از اگر كه برسانيد زمان عاشورائيان اطلاع به چاپ با را پيام اين
بار يك وانفسا دنياي اين در بگذاريد مينشيند ، دل به لاجرم است برخاسته
.برسند سهولت به خود ديرينه آرزوي به مشتاق حسينيان هم
فخيمي نصرتالله
مسئولان پاسخ
نيست تعطيل ممسني قند كارخانه
تعطيلي عنوان تحت مطلبي همشهري روزنامه مورخ 26/6/77 شماره 1644 در
زيست محيط حفاظت سازمان وسيله به فسا و اقليد -ممسني قند كارخانههاي
از تعدادي سوءاستفاده باعث امر اين كه بود رسيده چاپ به فارس استان
چغندر بهانه اين به و گرديده ممسني قند كارخانه قرارداد طرف كشاورزان
هنگفتي خسارت ايجاد باعث و داده تحويل استان كارخانجات ساير به را خود
.گرديدهاند كارخانه اين به
بيشتر ، زيان آمدن وارد از جلوگيري جهت و فوق موارد به عنايت با لذا
اقدام مطلب اين تكذيب به نسبت تا فرمائيد اتخاذ ترتيبي است خواهشمند
.ميشود قدرداني و تشكر شما همكاري از قبلا.آيد عمل به فوري
ممسني قند شركت مديرعامل
|