ايران با رويي رويا در مغولان
اسلام و
اسلام فرهنگي ميراث با آشنايي
ايران با رويي رويا در مغولان
اسلام و
(بخش واپسين) مغول عهد ايران در دولت و دين
:جستارگشايي
مغولان تاز و تاخت كه دانستيم جستار اين بخش نخستين در
جنگ ، اين در آنان پيروزي و هفتم ، سده در كشورمان به
ايراني جامعه در گوناگون اقتصادي - اجتماعي عوامل معلول
مادي شكست برابر در ايران مردمبود خوارزمشاهيان دوران
پناه اسلام دين ;معنوي پايگاه استوارترين به مغولان ، از
هر كه گوناگون خدايان به نو ، زمامداران سوي آن از.بردند
مغولان دين.داشتند باور بودند ، طبيعت نيروهاي نماد كدام
قوم نياكان درگذشته روانهاي و ايزدان اين پرستش پايه بر
كه ها"شمن" از بسياري رو اين از بود ، يافته بنيان مغول
و پادشاهان دستگاه در بودند ، مغول قوم دينياران حكم در
چيرگي از پس مغولان.داشتند تام نفوذي آنان فرمانروايان
و گرفته خو ايران مردم دين و فرهنگ با بتدريج ايران بر
.كردند سازي همانند آن با
پي را بالا مطروحه مباحث ادامه جستار ، اين بخش واپسين در
جستار اين دنباله به را گرامي خوانندگان توجه.ميگيريم
.مينماييم جلب
"معارف گروه"
آن اهميت و عظمت و ايران اوضاع از چون نيز چنگيزخان
خوارزمشاهيان با وسيعي تجاري روابط گرفت تصميم بود مطلع
بودند ، ايراني كه نماينده سه جهت اين بهسازد برقرار
بخارا از يكي و خوارزمي محمود بهنام خوارزم از يكي
شرق در شهري) اترار اهالي از ديگري و بخارائي علي بهنام
پيام حامل كه داشت گسيل محمد سلطان بهجانب را (بخارا
ممالك گستردگي و نيست پوشيده من بر تو بزرگي":بودند زير
ميشنوم ممالك اكثر در را تو حكومت آوازه ميدانم ، را تو
واجبات از را كردن رفتار مسالمتآميز و كردن صلح تو با و
ممالك تو همانند نيز من كه ميداني خوب تو و ميشمارم
بهگونهاي دارم بسيار زر و سيم و كردهام تصرف را زيادي
بينياز ممالك ساير از باشد دارا را مملكت اين هركس كه
هر جانب از بازرگانان بر راه ميداني مصلحت اگر خواهدشد
".بشود مردم عموم عايد آن منافع تا شود باز دو
آن بين بازرگاني رابطه با پيام دريافت از پس محمد سلطان
دولت دو بين دادوستد و آمد و رفت آغاز و نمود موافقت دو
.شد آغاز حكومت و
و ميرفت بهشمار ايران شرق شهرهاي عمدهترين از بخارا
نعمت وفور جمعيت ، كثرت اقتصادي ، فرهنگي ، گوناگون جهات از
علماي تجمع و روحانيون مركزيت ازجهت بخصوص و آباداني و
بهآنجا مغولان حمله از پس بخارا.داشت اهميت اول طراز
خود دليرانه مقاومت از پس و خوارزمي فرمانده گريختن و
فتح مغولان سوي از فراوان سختي با هجري سال 617 در مردم
به داشت برعهده را سپاه فرماندهي خود كه چنگيزخان.شد
:پرسيد و پيشرفت منبر كنار تا و رفت شهر جامع مسجد
دو چنگيز آنگاه ".است يزدان خانه گفتند است؟ سلطان سراي"
.كرد صادر را مسجد غارت دستور و رفت بالا منبر از پله سه
زير را قرآنها و آوردند صحن ميان به را قرآن صندوقهاي
آن بهجاي و.كردند پارهپاره و انداختند پا و دست
سپس.ساختند اسبان آخور و كردند پر علوفه از را صندوقها
بر و كردند خبر را شهر مطربان و كردند نوشي باده به شروع
نيز سمرقند.رقصيدند و خواندند آواز خويش رسوم و اصول
آتش به و ويران نيز آن جامع مسجد و شد فتح بخارا همانند
مقدس مشهد به و خراسان به تا غارت و قتل اين.شد كشيده
از قتلعام دستور و شد ويران نيز آنجا و شد كشيده نيز
.شد صادر چنگيز سوي
بهمنظور مغولستان در منطقهاي حكومت ايجاد از پس چنگيز
جنگي دراز و دور سفرهاي طي خويش ، جهاني امپراطوري تاسيس
نه و شد چيني فرهنگ جاذبههاي مجذوب نه ايران و چين به
اشرافي صحراگرد يك چنگيز.ايراني فرهنگ جاذبههاي مجذوب
سنن و آداب همه به معتقد شمني يك و نابغه جنگجوي ايلي ،
از دراز و دور سفرهاي در شخصيتي چنين يك.بود خود قوم
تشكيلات نظام نوعي بهدنبال شگفتانگيز سرزمينهاي به خود
در را سلطهاش زير سرزمينهاي و او كه بود فرهنگي و اداري
سازد پابرجاتر و مستحكمتر خود خاص سنن و اعتقادات چارچوب
تغييري خود ، موطن به بازگشت بههنگام كه است جهت بههمين
.نميكنيم مشاهده وي جهانبيني در
مغولان توسط كه دگرگوني مهمترين كه كرد ادعا بتوان شايد
عباسي خلافت دستگاه براندازي شد ايجاد اسلام دنياي در
رياست اسلامي ممالك بر سال اندي و پانصد حدود در كه بود
بخصوص فرمانروايان ، همواره قرون طي در و داشت معنوي
دستگاه اين با علني گهگاه نهاني جنگي درگير ايران سلاطين
رهايي آن نفوذ از را خود بهطريقي تا بودند سياسي مذهبي
.بخشند
مادي ويرانگري با كه ايران به مغولان تهاجم از پس:نتيجه
اين سراسري و كامل فتح از پس و بود همراه بسيار معنوي و
سرانجام مقاومت ، كانونهاي شدن برداشته ميان از و سرزمين
نام به كه نهاد بنياد سرزمين اين در را حكومتي مغول عصر
فصل كه مغولان فرمانروايييافت شهرت ايلخاني حكومت
زمان آن تا كرد مطرح را مسائلي گشود ، تاريخ در را جديدي
گرديد ، معنوي و مادي اساسي تحولات پايه و بود بيسابقه
و انديشه طرز در كه شد روبهرو مشكلاتي و مسائل با جامعه
در اسلام دين.بخشيد عميق تاثير آن بيني جهان نحوه در
ايران به ورود ابتداي از خويش عمر مرحله مخاطرهآميزترين
چون ديگر بزرگ اديان و گرائيد سستي به و گرفت قرار
كام در يكباره را آن تا گشودند دهان مسيحيت و بودايي
تزلزل با همراه فرهنگي و ديني تزلزل اين.فروبرند خويش
سوق سقوط سراشيبي به را مملكت اقتصادي ، و تشكيلاتي
را خود كه مغولان.ميگرفت فزوني خطر لحظه هر و ميداد
بر رهبري بهانه به ميكردند قلمداد عباسي خلفاي جانشين
مقاصد و افكار كه كردند آغاز را جنگي اسلام دنياي
ياساي.ميكرد اقناع را ايشان اقتصادي توسعهطلبانه
شرع قوانين و گرفت قرار محمدي قرآن برابر در چنگيزي
سبب و گرديد مغولي قبيلهاي و كهن سنتهاي دستخوش
.شد اقتصادي و قضايي اجتماعي ، جديد قوانين در تغييراتي
ايران.آمدند خود به مردم سرانجام سياه جو اين در
گذشت با زمان آن تا چنانكه.ميرفت دست از نميبايست
.بود نرفته ازدست بزرگ خطرهاي با رويارويي و اعصار و قرون
و شد بيدار بود خورده سخت ضربتي كه مردم ، آگاه وجدان
كه را خويش فرهنگ از مهم ركني بيگانه با مبارزه براي
حربهاي رهايي و نجات براي آن از و برگزيد بود ، "دين"
و شد آغاز نهاني و بيامان مبارزهاي.ساخت كاري
درخشيدن آن لواي زير در فرهنگ و سنت جلوههاي بهدنبال
اينجا درشوند مسلط خويشتن بر شدند موفق ايرانيان.گرفت
را "ويرانگري خداي" كه ميافتيم هندوان مذهب ياد به
در نيز ما ورا "سازندگي خداي" كه مينهند ارج همانقدر
هرچند ققنوس بهنام مرغي كه داريم افسانهاي خود اساطير
خويش خاكستر از و ميسوزد سستي و پيري بههنگام يكبار
.نميميرد هيچگاه و ميزايد دوباره
:منابع
محمود ترجمه ايران ، در مغول تاريخ برتولد ، اشپولر ، -1
نشر ، 1351 و ترجمه بنگاه تهران ، ميرآفتاب ،
،(مغول هجوم عهد در تركستان) تركستاننامه.و.و بارتلد ، -2
ايران ، فرهنگ بنياد تهران ، كشاورز ، كريم ترجمه دوم ، جلد
1352
عبدالحسين ترجمه صحرانوردان ، امپراتوري رونه ، گروسه ، -3
نشر ، 1353 و ترجمه بنگاه تهران ، ميكده ،
ترجمه مغول ، خان دربار در پاپ سفيران دواكه ، ويلتس ، -4
خوارزمي ، 1353 تهران ، رجبنيا ، مسعود
حالت ، ابوالقاسم ترجمه مغول ، فتوحات تاريخ ح ، .ج.ساندرز -5
اميركبير ، 1361 تهران ،
تهران ، بياني ، شيرين ترجمه چنگيزخان ، ب ، تسف ، ولادمير -6
اساطير ، 1363
جلد ،(مغول عهد ايران در) دولت و دين شيرين ، بياني ، -7
دانشگاهي 1367 نشر مركز اول ،
اسلام فرهنگي ميراث با آشنايي
حلب كبير جامع مسجد
بازارهاي منطقه در -ميلادي 715-هجري سال 97 در امويان
بهنام كه كردند بنا را مسجدي حلب قلعه غرب در شده واقع
با "دقيقا مسجد اين بناي.ميشود خوانده الكبير الجامع
ازنظر و ميكند تطابق دمشق اموي جامع مسجد نقشه همان
.ندارد اموي جامع با تفاوتي هيچگونه نيز ابعاد و مساحت
وليدبن برادر سليمانبنعبدالملك كه ميشود گفته
در را برادرش كار ارزش تا ساخت را مسجد اين عبدالملك
.دهد كاهش دمشق
اوليه شكل به -ميلادي 962-هجري سال 115 تا مسجد اين
در فوكاس نيقفور بيزانس پادشاه آنكه تا باقيماند خود
بعدها و كشيد آتش به نيز را مسجد اين حلب اشغال زمان
.كرد آن بازسازي و مرمت به اقدام حمداني سيفالدوله
گرفت ، آتش مسجد -هجري 564-نيز زنگي نورالدين دوره در
همچنين و افزود بدان را تجاري بخش آن ، ترميم ضمن او اما
براي آبنوس و عاج با مزين و گرانقيمت چوبي از را محرابي
.كرد طراحي مسجد
سيس ، صاحب بهنام فردي -ميلادي 1280-هجري سال 679 در
هجري سال 684 در حلب نماينده سنقر اما سوزاند آنرا
ظاهر ملك زمان در بازسازي ادامه و كرد بازسازي آنرا
.گرفت صورت
:است درب چهار داراي مسجد اين
.ميشود ناميده مسي درب بهنام كه جنوبي درب -
.است معروف سوقالطيبه درب به كه شرقي درب -
.است معروف بابالجراكسه به كه شمالي درب -
.است معروف ميخي درب به كه غربي درب يا چهارم درب -
و است مترمربع xبهاندازه 7947 ابعادي داراي مسجد حياط
رنگ نقرهاي سقفدار رواقهاي آن غربي و شرقي بخشهاي در
است زياد وسعت با رواق يك داراي شمالي بخش و دارد قرار
.است رنگ نقرهاي سقفي داراي نيز آنهم كه
منبري ميلادي چهاردهم قرن در محمد ناصر سلطان زمان در
.افزود مسجد زيبايي بر بود شده ساخته گرانقيمت چوب از كه
بهعبارتي كه -مسجد غربي شمال قسمت در شده واقع ماذنه
محسوب سوريه در اسلامي معماري هنر آفرينشهاي زيباترين از
قسيمالدوله بهدست و سلجوقيان دوره در - ميگردد
بهشكل آن و شد ساخته (زنگي نورالدين پدربزرگ) آقسنقر
خط با آنرا اطراف و است ارتفاع متر داراي 45 و بود مربع
اين حاضر حال در.دادهاند زينت زيبا نقاشيهايي و كوفي
قرار استفاده مورد نماز مكان بهعنوان "صرفا مسجد
.ميگيرد
حماه استان در الكبير الجامع يا جامع مسجد
بهنام و است شده واقع حماه شهر وسط در كه مسجد اين
بهعنوان گذشته در ميشود خوانده نيز جامعالاعلي
بهصورت بيزانسي دوره در و بوده بتپرستان عبادتگاه
بن ابوعبيد اسلامي فتوحات از پس.درآمد بزرگي كليساي
-عباسي مهدي زمان در و كرد مسجد به تبديل را كليسا جراح
بناي در اساسي اصلاحات به نسبت - هجري تا 169 سال 158
.شد اقدام مسجد
فصل براي آن قسمت دو كه تشكيل ، قسمت سه از مسجد حياط
.است شده گرفته درنظر تابستان
دوره در كه است گنبدي وجود حياط اين ويژگي مهمترين
بيتالمال خزانه بهعنوان آن از و شد ساخته مماليك
.ميگرديد استفاده
.است شمالي و جنوبي قسمت در ماذنه دو داراي مسجد اين
كوفي خط و معماري باهنر و بوده مربع بهشكل جنوبي ماذنه
و سلجوقي دوره در آن سازنده نام ازقبيل محتوياتي و زيبا
نيز شمالي ماذنه و تزئين -هجري سال 529 -آن ساخت تاريخ
در مناره اين و است شده تزئين زيبايي منحني قوسهاي با
.است شده ساخته هجري سال 825
الكبير الجامع يا حمص جامع مسجد
حمص شهر وسط در است معروف نوري مسجد به كه مسجد اين
هنگام در و دارد قرار اصلي بازار درب نزديك و شده واقع
از نيمي -ميلادي 636-هجري پانزدهم سال در اسلامي فتوحات
مورد مسجد بهعنوان ديگر نيم و كليسا بهعنوان آن
تمامي عباسي متوكل دوره در آنكه تا گرفت قرار استفاده
.شد تبديل مسجد به ساختمان اين مساحت
و گرديد بنا اموي دوره معماري براساس نيز مسجد اين
ميلادي يازدهم قرن بعداز به فعلي ساختمان بناي "ظاهرا
.بازميگردد
-فوكاس -وقت امپراطور كه ميگويد ابنالقلانسي
سوريه شمال به -ميلادي 969-هجري سال 359 در هنگاميكه
جامع مسجد شهر ، تاراج ضمن و شد حمص شهر وارد آورد هجوم
مختلفي دورانهاي در مسجد.كرد ويران و تخريب رانيز
بهترين به نورالدين دوره در آنجمله از كه شد بازسازي
به مناسبت همين به و گرفت قرار ترميم مورد ممكن ، شكل
.گرديد معروف نوري مسجد
گلافزاني رمضاني صادق
|