همايش در جانباز دختران مسايل
ميشود بررسي "جوان سنگرداران"
داشته شاد زندگي يك چگونه
باشيم؟
و كودكان مشاركت همايش
ميشود برپا نوجوانان
همايش در جانباز دختران مسايل
بررسيميشود "جوان سنگرداران"
عنوان با همايشي در جانباز دختران مسايل:اجتماعي گروه
الزهرا حسينيه در آذر پنجم و چهارم روز "جوان سنگرداران"
.شد خواهد بررسي كارشناسان توسط تهران
بنياد زنان امور دفتر رئيس و عالي مشاور بهروزي مريم
خبرنگاران ، با گفتوگو در شنبه روز جانبازان و مستضعفان
و آگاهي سطح بردن بالا را همايش اين برگزاري از هدف
بهويژه جانبازان خانوادههاي مسايل به نسبت جامعه شناخت
اسلامي جمهوري خبرگزاري گزارش به.كرد ذكر جانباز دختران
يافتن و جانباز دختران در نهفته ارزشهاي شناسايي وي
از را آنان وضعيت به بخشيدن بهبود براي عملي راهكارهاي
.كرد عنوان همايش اين اهداف ديگر
ساله تا 25 دختران 15 از نفر حدود 1500 همايش اين در
صاحبنظران و كارشناسان و داشت خواهند حضور كشور جانباز
بحث جوانان فراغت اوقات و اشتغال ازدواج ، تحصيل ، درباره
.كرد خواهند بررسي و
داشته شاد زندگي يك چگونه
باشيم؟
(پاياني بخش) - مجد محمد دكتر با گو و گفت در شادي
:اشاره
آشنايي از بعد مجد محمد دكتر با گو و گفت نخست قسمت در
در شادي چون مسايلي به روانشناختي لحاظ از شادي تعريف با
ملي و اسلامي لحاظ از شادي بررسي و ايران مردمدر بين
راههاي بررسي به وگو گفت اين پاياني بخش در.پرداختيم
.ميپردازيم روزمره زندگي در شادي ايجاد
اين كه ميبرد لذت خاصي اندازه به خود زندگي در هركس
مساوي امكانات با اجتماعي طبقه يك مختلف افراد در اندازه
برد؟ بالا را لذت احساسي سطح ميتوان چگونه.است متفاوت
كاهش.دارد وجود لذت سطح افزايش براي متنوعي روشهاي *
درخواستهاي كه كسي.است جمله آن از يكي درخواستها سطح
به لذا نميرسد خود آرزوهاي و اميال به دارد ، بيشماري
.ميخورد غصه بردن لذت جاي
خريدن آرزوي به خود تخيل در اگر لاقبا ، يك فرد يك "مثلا
آن به چون كند ، زندگي قيمت گران و تشريفاتي اتومبيل يك
او.ميبرد ياد از را دارد هرچه رسيد ، نخواهد آرزو
.دارد ارزش اتومبيل از بيش سلامتي كه ميكند فراموش
آنچه به كه كنيم تربيت طوري را خود فرزندان بايد ما
لذت و رضايت احساس همانها داشتن از و باشند قانع دارند
.دلخوشاند و ندارند هيچ كه آنها.عارفان مثل درست.كنند
بپرسيد عارف يك از اگر.زيباست خود خودي به رضايت اين
!خداوند شكرگزاري براي ميگويد ميخندد؟ چه براي
شكر نداريد ، پاپوش نداريد ، درستي تنپوش كه شما ميگوييد
تن برنداريم در درستي تنپوش اگر:ميگويد !ميكنيد؟ چه
دل شد كم وقتي درخواست !داريم كه پاي داريم ، كه سالمي
.آرام روان و شد خواهد خوش
بددل مردم.است خوشدلي و بددلي زمينه اين در ديگر نكته
ميرنجند ، همه از دلخورند ، همه از كه آنجا از سوءظني يا
زندگي از هيچگاه هستند ، آنها دشمن همگان كه ميپندارند
غمزدگي از پيلهاي درون هميشه آنها.نميبرند لذت خود
.ميگذرانند روزگار
خوباند ، همه كه پندارند اين بر خوشبين ، يا خوشدل مردم
بنابراين.خوشحالاند هميشه مردم اين.مهرباناند همه
رفتار آنكه است ارتباط در نيز ما روان سلامت با لذت سطح
.نميبرد رنج بيسبب ميكند ، قضاوت درستي به را مردم
كنترل ببرد ، بالا را لذت سطح ميتواند كه ديگري نكته
نفسانيات مذهب دستور به كه كسي.است زندگي عادي نيازهاي
نياز وقتي محروميت دوره يك از پس ميكند ، كنترل را خود
.ميرسد لذت نهايت به ميسازد برآورده را خود
وعده پرهيزكاران براي خداوند الگو همين براساس چنانكه
.است داده بهشت
در آن نام كه است گذشت لذت سطح افزايش در ديگر مهم موضوع
!نديدهام را آن عمل در اما است آمده فارسي فرهنگ
است ، ممكن واكنش دو است گرفته صورت كه بدي رفتار برابر در
بگذريد اگر.درگذريد آنكه دوم بدهيد ، بد جواب آنكه اول
.ميرسيد واقعي لذت احساس به
ميتواند دانش و آگاهي سطح رفتن بالا آيا رابطه همين در
به گرايش ديگر سوي از و ببرد بالا را لذت سطح سو يك از
كند؟ نابود را ابتذال
احساس يك لذت كه است براين واقع ابتذال ، مورد در *
پسنديده موضوعات از طبيعي و بهنجار آدميان كه است متكامل
هيچ صحيح لذت با ابتذال اين بنابر.ميبرند لذت صحيح و
باشند عقل و هوش پايين سطح در كه كساني تنهاندارد ربطي
.كنند استقبال مبتذل موضوع يك از است ممكن
سالم و طبيعي فرد يك كه گفت ميتوان "دقيقا و تحقيق به
نكرده ممنوع را آنها جامعه كه ميبرد لذت موضوعاتي از
واقعي لذت تعريف در ابتذال اسم به چيزي اين بنابر است ،
.دارد جاي بيمارگونه لذت تعريف در ابتذال.است نيامده
جامعه صحيح ، كارهاي به ارتكاب از بالغ و سالم انسان يك
دوستي ، مردم خيرخواهي ، .ميكند لذت احساس خداپسند و پسند
.ميكند شاد را او ديگران از دستگيري و
يا داده كاهش را بيماري آلام پزشكان ما وقتي "مثلا
است شده آيا ميكنيم؟ لذت احساس چهقدر كنيم ، مي برطرف
چنين هرگز !هرگز كنيم؟ لذت احساس ما و بميرد مريضي كه
صفحه از بايد را ابتذال اين بنابر.نميافتد اتفاقي
.زد خط روزگار
بايد لذت سطح افزايش با دانش افزايش ارتباط مورد در اما
تحقق مرحله دو طي در انسان دانش.بدهم اندكي توضيح
اين در كه است درك يا Preception مرحله طي اول.ميگيرد
تاكنون كه مجموعه اين از غير كه درمييابد انسان مرحله
"مثلا.دارد وجود هم ديگري موضوعات است ، دانسته
خود درون در بيحركت ، و جامد سنگ قطعه يك كه درمييابد
و آب به تنها نه درختان كه مييابد در.دارد دائمي جوششي
.نيازمنداند نيز اكسيژن كه غذا
اين امااست نيازمند اكسيژن به نيز خودش كه درمييابد
و علم يافتن تحقق متكامل مرحله كه دوم پله است ، اول پله
مرحله در.است فهم و كلي درك يا Andrestanding است دانش
دارد ، احتياج اكسيژن به چون كه ميفهمد انسان كه است فهم
قانونهايي چنان بايد.نمايد حفاظت جنگل و درخت از بايد
.باشد ماهيانه حقوق يك داشتن معادل داشتن درخت كه بگذارند
سخن فهم يعني علم ، تحقق دوم مرحله درباره مايلم بيشتر
.بگويم
قلب ميكنيم فراموش كه هستيم گريبان سربه چنان ما اغلب
كه ميبريم ياد از دقيقه ، در مرتبه آنهم 75 !ميزند ما
است؟ كرده تنظيم دقتي چنين با را قلب اين كسي چه
ميزند قلب كه لحظه هر كه ميكند ايجاب فهم من نظر به
زيرا كنيد باور !بار دقيقه 75 هر يعني !شكر الهي بگوييم
و بايستد ميتواند لحظه هر بيمزاحمت و بيآزار قلب اين
!نزند ديگر
انجام را خود كار دقت به ريه كه ميكنيم فراموش ما
انجام به را خود وظيفه بيصدا رودهها و معده ميدهد ،
را ما لذت سطح البته مواهب همه اين از ما فهم.ميرسانند
.ميبرد بالا
داريم بيشماري و بزرگ مواهب چندان ما كه كنم عرض "صراحتا
توصيه مردم به بارها من.نداريم گريستن براي فرصتي كه
شادماني با و كنيد احساس را مواهب اين كه كردهام
است سلامتي اين كه گفت بايد ديگر سوي ازكنيد شكرگزاري
سلامتي كه است شادي اين "دقيقا و ميآورد شادماني كه
را يكديگر كه دايرهاند يك اقطاع سلامتي و شادي.ميآورد
.است ديگري ايجاد عامل يكيميكنند تكميل
ميكند ، عمر بيشتر كنيد ، شاد اگر را لاعلاج مريض يك "مثلا
اين از سفر رخت زودي به كنيد ، گريه او سر بالاي اگر اما
.ميبندد بر جهان
شد خواهد شادتر يابد ، بهبود لاعلاج ، مريض يك اگر همچنين
يك عنوان به.كرد خواهد طولانيتر را او عمر نيز شادي و
در را اميدواري و شادي بايد ميكنم عرض "صراحتا پزشك ،
روز يك شد ، شاد كه هركس.كرد طنينانداز جامعه فضاي
شادي ميكند ، شاد را انسان اميد.زيست خواهد بيشتر
.زندگي دوام سلامتي و ميآورد ، سلامتي
لوازم از كه هستند ناشايست و ناپسند صفات از دسته يك
حسادت از حسود فرد طرف يك ازميآيند شمار به افسردگي
افسردگي طرف يك از ميشود ، افسردگي به مبتلا خود
متنفراز و خشمگين اشخاص.كند كمك حسادت بروز به ميتواند
راه شما عقيده به رديفاند همين در نيز آدميان
رفتارهاي و صفات اين موقتي تصعيد همچنين و تصحيحاصولي
چيست؟ نادرست
دسته همان در برشمرديد كه را رفتارها و صفات اين تمام *
در كه تمايلاتي.ميگيرند جاي زندگي خاتمه به تمايلات
.است نهفته فرد هر "نهاد" ذهني سازمان
اختتام به تهديد را ما زندگي رفتارها اين تمام يعني
اختتام به ميل" علامت شايعترين حسادت "مثلا.ميكنند
كاستي احساس حسادت جريان در.است "افسردگي" و "زندگي
نداريم ، را خود حسادت طرف به رسيدن توان چون ميكنيم ،
حسادت اينميكنيم متمركز او كردن بركاهيده را خود تلاش
عمر روز چند كه است آن باعث كه دارد پنهان خشمي خود در
به رو و زرد و لاغر حسودان علت همين به.شود كوتاه ما
.زوالاند
رفتار در هم آسودهاند ، چهره در هم نيستند ، حسود كه آنها
ميكنند ، تمجيد و تعريف ميبينند هركسي از هرچه.سخاوتمند
هركسي ترقي از كه دارند عقيدهخوشحالاند هميشه آنها
زياد را آنها عمر احساس و عقيده اينبود شادمان بايد
.شاداب را چهرهشان و ميكند سرخگون را آنها رنگ ميكند ،
سرچشمه مرگ به تمايل از عملي ، چه و كلامي چه خشم همچنين
وجود افسردگي و علامتها بين رابطهاي "واقعاميگيرد
گاه تلخاند ، كمي خشمگيناند ، اندكي افسرده ، مردم.دارد
صفات اين درمان.حسوداند قدري ميكنند ، گريه گاه به
درمان تنهايي به اينها از هريك.است افسردگي درمان
دست بگوييم كه اينندارد تاثيري هم عمومي آموزش.ندارد
!است بياثر سندان بر كوبيدن مشت مثل بردار ، حسودي از
صورت علتشناسي ديدگاه از رفتارها اين اصولي درمان
مردم از عدهاياست مدت طولاني و سخت بسيار كه ميگيرد
.مردماند از تنفر و خشمگين ، حسادت ، گرفتار ارثي طور به
.ميكنند زندگي جهنم درون دنيا اين در اينها
بيماري علامت كه نيست حاد چندان رفتارها اين هم گاهي
يك يا شخصيتي اختلال يك علامت ميتواند بلكه باشد ،
كمك معضلات اين حل به روانكاوي گاهي.باشد سرشتي اختلال
.ميكند
باشيم ، داشته خود وجود در تاريخي خشمهاي ما وقتي "مثلا
روان انواع يا روانكاويميدهيم بروز را آن گهگاه
اين درمان راههاي دارويي درمان آخر دست يا درمانيها
مختلي مغزي نوار خشمگين مردم اوقات گاهي.هستند اختلالات
اين.كرد درمان ناحيه همان از را خشم اين بايد كه دارند
و شناسانه علت درمانهاي دسته در شمردم بر كه مجموعه
از ميتوان را دهنده آزار رفتارهاي اين اما.هستند اصولي
تعريف در كه اصلاحي.كرد اصلاح "موقتا كارها بعضي طريق
.دارد نام Sublimation يا تصعيد علمي
بازي فوتبال زدن ، مشتي آن به روز هر و شن كيسه يك داشتن
آرامش باعث پايكوبي و خواندن آواز كشتي ، بوكس ، كردن ،
.ماست
چنان شما ميزنند ، دست مردم و ميزنيد گل وقتي فوتبال در
كه است اين !خورد خواهيد شكست بعد دفعه كه ميشويد آرام
دوره هر در كه است خوب ميترسم ايران فوتبال براي من
اين ;ببازد بازي ، حساسترين از قبل ايران تيم مسابقهاي
اين مجموعه.باشد برنده نهايي بازي در كه ميشود باعث
فهرست در كه ميگويند (Acting Out) عملي تخليه را اعمال
را ما خشم رفتار اين.آمدهاند تصعيد مختلف روشهاي
اين بايد لذا است ، موقتي آنها تاثير اما فرومينشاند
.شوند گنجانده روزانه رژيم يك در كارها
در خانمها.است روانكاوانه ريشهيابي كامل ، راهحل
ميكنند تجربه را عملي تخليه روشهاي خود روزمره زندگي
كلفت ، پارچه يك روي دوزي سوزن.ميكند آرام را آنها كه
تابه يك درون آن كردن سرخ و گوشت تكه يك كردن قطعه قطعه
.است حسادت و نفرت خشم ، عملي تخليه داغ
از گوشهاي در حسادت و خشم زاينده چشمه يك وقتي اما
تا باشد ، كرده پيدا را خود امن خانه ما ، ذهن نهانخانه
درست كتلت با نشود ، تخليه روانكاوي در بيپايان منبع اين
حل فرد مشكل وفوتبال كشتي و بوكس و زدن سوزن و كردن
.مييابد آرامشي "موقتا بلكه نميشود ،
يك ميشود تخليه مردم روي ناقص طور به خشمها اين وقتي
.ميكند توليد خشم روي خشم كه ميآيد پديد معيوب چرخه
درشتي دارد بدي رفتار كه معلمي به شاگرد است ، ممكن يعني
برخوردها اين اگر و بگويد ليچاري فروشنده به مشتري كند ،
اثني و معده زخم نباشند ، جبران قابل مفصل دعواي يك با
گردن ، ناحيه در عضلاني گرفتگي ميآيند ، پديد روده و عشر
گرفتن شدت امكان مجموع در.ميشود پيدا كمر يا
با رابطه در.داشت خواهد وجود تني روان بيماريهاي
جنسي يك جمع يك در شادي بين تفاوتي بايد "قاعدتا شاديها
روانشناسي و شما تجربه باشد ، داشته وجود جنسي دو جمع و
ميدهند؟ نشان را چيزي چه زمينه اين در
جنسي تك جمع يك در آقايان كه ميدهد نشان من تجربه *
.باشند حاضر خانمها كه ميخندند زماني از بيشتر
است تساهل اهل و آسان موجودي مرد ميگويد نيز روانشناسي
جمع لذانيست مسامحه اهل و است سخت موجودي زن اما
دليل به زنانه جمع از راحتتر كلي نگاه دليل به مردانه
.ميشود شاد ظريف ، و دقيق و ريز نگاه
خودشان جمع در هم خانمها كه ميدهد نشان گزارشها اما
مجموع در.باشند مردان بين كه اين تا راحتتراند
:گرفتهام نتيجه چنين بررسيها
.هستند زنانه جمع در زنها از شادتر مردانه جمع در مردها
عاطفي ارتباط در شادماني يك جمع ، در شادي از غير
رابطه اين طرفين اگر شما eعقيده به.داريم دوجانبه
بود؟ خواهد چگونه شادي وضع باشند ، ناهمجنس عاطفي
اگر همجنسانه عاطفي ارتباط يك در مردم طبيعي گروههاي *
است شادي آن دوم يك آن اندازه برسند ، شادماني حداكثر به
.برسند بدان شوهري و زن سالم ارتباط در ميتوانند كه
رابطه هيچ با قياس قابل شوهر و زن بين شادماني
مريض رابطه اين طرفين كه اين مگر نيست ، همجنسانهاي
.باشند
مطايبه ، شعرخواني ، لطيفهگويي ، كه دارند عقيده عدهاي
عقيده عدهاي اما ميكند ، تلف را زمان شوخي ، و بازي
لحظات در كه ميسازد آماده را مغز رفتاري چنين كه دارند
.باشد داشته كاملي بازده بعدي
و بحث و كار و درسي استراحت لحظات در رفتار اين "واقعا *
بايد ماميكند بازدهي حداكثر ارائه آماده را مغز غيره
بخوريم ، چاي ;بنشينيم هم دور درس ، يا كار بين لحظات در
كه بود خواهيم آسوده ما صورت اين در.بگوييم لطيفه تا دو
.كنيم ارائه را درستي كار بعد ، ساعت براي آرامش با
كاري ياكتك دعوا كنيم ، گريه استراحت لحظات در نبايد هرگز
!كنيم
بگو و شادماني و خوراك و خورد بساط بايد لحظات اين در
بهترين به را بعد ساعتهاي يا ساعت كه باشد فراهم بخند
.بگذرانيم بهينه بهرهوري و نحو
به را گفتوگو اين فرصت فراوان مشغله وجود با كه اين از
مطلبي هر كه ميكنم خواهش و ميكنم سپاسگزاري داديد ما
.كنيد اضافه داريد ميل كه
.كرديد مطرح را مطلب اين كه ممنونم بسيار شما از هم من *
اضافه توصيه عنوان به را مطلب اين دارم ميل پايان در
و مذهبي روانشناختي ، اجتماعي ، تكليف يك اين كه كنم
.كنند شاد را ديگران كه است افرادجامعه تكتك براي فرهنگي
عمر ، طول بالارفتن توليد ، سطح افزايش باعث شادماني
توفيقات واقعي عامل و اجتماعي ارتباط استحكام افزايش
.دارد سريعي حركت ترقي سوي به است شاد كه ملتي.است اساسي
موحدخواه مجيد:از وگو گفت
و كودكان مشاركت همايش
ميشود برپا نوجوانان
"نوجوانان و كودكان مشاركت" روزه دو همايش:اجتماعي گروه
با كودك حقوق پيماننامه تصويب سالروز نهمين مناسبت به
سازمان و (يونيسف) متحد ملل سازمان كودكان صندوق همكاري
.ميشود برگزار تهران در چهارشنبه كشور بهزيستي
مقامات حضور با روزه دو همايش اين ما خبرنگار گزارش به
مشاركت 33 با و ايران اجتماعي و فرهنگي عاليرتبه
كشور شوراهاي و انجمنها و دانشكده سازمان ، وزارتخانه ،
.ميشود برپا جاري آبانماه و 28 روزهاي 27 در
مشاركت وضعيت پيرامون اطلاعات تبادل هدف با همايش اين
ارتقاي براي راهكارها ارايه همچنين و نوجوانان و كودكان
از و نوجوانان و كودكان مشاركت ضرورت به نسبت جامعه نگرش
سطح افزايش و تشويق مناسب زمينههاي كردن فراهم سويي
كودكان مشاركت وضعيت بررسي به نوجوانان و كودكان مشاركت
مشاركت منطقهاي و جهاني وضعيت و ايران در نوجوانان و
.پرداخت خواهد نوجوانان و كودكان
|