فضايي مسافران داستانهاي
پيشنهاد معين دكتر سوي از
اجتماعي و فرهنگي هدفهاي شد
سوم برنامه در عالي آموزش
توسعه‌كشور
فضايي مسافران داستانهاي
( دوم بخش ) آمد؟ پديد چگونه عالم
ساگان كارل:نوشته
نائيني علوي سعيد دكتر:ترجمه
را "آمد؟ پديد چگونه عالم" كتاب خلاصه اول بخش:اشاره
.خوانديد صفحه همين در (/77)گذشته هفته چهارشنبه
شما براي را فضايي مسافران داستانهاي دوم ، بخش در اكنون
علمي ، در نوشتار اين.كرده‌ايم ارائه محترم خوانندگان
دو در ترتيب به كه داشت خواهد ادامه نيز ديگر بخش دو
.رسيد خواهد چاپ به آينده چهارشنبه
تا اسپانيا از مي‌توانست انسان ميلادي و 16 قرون 15 در *
كه است زماني همان اين.كند طي چندروز در را "آزور"ساحل
را ماه كره و زمين ميان مسافت تا است لازم ما براي اكنون
.كنيم طي
به سفر و كاوشگري انسانها ، كه است دوره‌اي ما زمان
و جديد سفينه‌هاي اغلب.كرده‌اند آغاز را فضا اقيانوس
(Kepler)"كپلر" توسط شده داده شرح مسيرهاي طي با كه مدرني
به و مي‌كنند حركت شانزدهم قرن آلماني دانشمند
.هستند سرنشين بدون مي‌روند ، شمسي منظومه سياره‌هاي
زيبايي ، طور به كه هستند هوشمندي نيمه آهني‌هاي آدم اينها
را ناشناخته‌اي جهانهاي دارند ماموريت و شده ساخته
يك از خورشيدي ، منظومه مقصد با سفرهاي.كنند كاوشگري
آزمايشگاه" نقطه ، اينميشود كنترل زمين كره روي eنقطه
"پاسادينا" شهر در "ناسا" به وابسته (JPL)"جت پيش‌رانش
به فضايي سفينه‌اي تير 1358 ، درتاريخ 18.كاليفرنياست
روبه‌رو مشتري سياره منظومه با (2Voyager) "وويجر2" نام
فضاي در سفينه ، اين كه بود سال دو حدود تاريخ ، آن در.شد
.مي‌كرد پرواز سياره‌اي -ميان
طور به كه شده ساخته جداگانه قسمت ميليونها از سفينه اين
نكرد ، كار آن اجزاي از يكي اگر تا شده‌اند ، مونتاژ تكراري
/سفينه 9 اينبگيرند عهده به را آن وظيفه قسمتها ، ديگر
.مي‌گيرد جاي بزرگ "نسبتا اتاق يك در و دارد وزن تن 0
دور خورشيد از قدري به را سفينه اين "وويجر2" ماموريت
تامين خورشيد از نمي‌توان را آن محرك نيروي كه مي‌كند
از را خود نيروي فضايي سفينه‌هاي كه طور آن يعني كرد ،
نيروگاه يك داراي "وويجر" آن ، جاي به.مي‌گيرند خورشيد
از را ، خود لزوم مورد نيروي وات صدها كه است هسته‌اي
.مي‌آورد دست به "پلوتونيوم" قرص يك پرتوزاي تجزيه
عمليات از بسياري و شده يكپارچه رايانه دستگاه سه
سفينه مركز در (دما كنترل سامانه مثال براي)آن خانه‌داري
.است شده جاسازي
را فرمانها متر ، قطر 7/3 به بزرگ آنتني كمك به سفينه اين
مخابره زمين به را خود يافته‌هاي و دريافت زمين از
"نظاره سكوي" يك روي آن علمي دستگاههاي بيشتر.مي‌كند
آن قمرهاي از يكي يا مشتري كه دارد قرار (Scan platform)
.مي‌كند دنبال عبور حال در را ،
افزوده و سوار سفينه اين بر علمي دستگاههاي زيادي تعداد
و فروسرخ و فرابنفش سنج‌هاي طيف مثال براي.است شده
الكتريكي ، باردار ذرات اندازه‌گيري براي ابزارهايي
اما.راديويي امواج انتشار و مغناطيسي ميدان‌هاي
براي كه است ، تلويزيوني دوربين دو آنها ، پرمحصول‌ترين
در جزايري همچون كه سياره‌هايي از عكس هزار دهها گرفتن
.است شده طراحي پراكنده‌اند ، شمسي منظومه خارجي قسمت
داراي الكتريكي ، باردار ذرات از پوششي با مشتري سياره
ذرات ايناست شده احاطه خطرناك بسيار و زياد انرژي
و خارجي لايه ميان از بايد فضايي سفينه.هستند هم نامرئي
در را مشتري تشعشعات از كمربندي مانند كه پوشش اين eلبه
آن قمرهاي و سياره اين بتواند تا كند ، عبور است ، برگرفته
مطالعه به داده ادامه را خود راه و نمايد ، بررسي را
باردار ذرات اما.بپردازد آن از فراتر و زحل سياره
از را سفينه ظريف و دقيق دستگاههاي مي‌توانند الكتريكي ،
.بپزند را آن الكترونيكي ابزارهاي "عملا و انداخته كار
آسماني جامد اجرام از آواري حلقه با ضمن در مشتري سياره
توسط "وويجر2"سفر از پيش ماه كه 4 است ، شده احاطه
حلقه ، اين در آسماني سنگ يك با برخورد.شد كشف "وويجريك"
سازد ، خارج كنترل از شدت به را فضايي سفينه مي‌توانست
خارج زمين سوي به گرايش از مي‌توانست فضاپيما اين آنتن
.برود دست از هميشه براي آن اطلاعات و شده
سنگ با فضاپيما رويارويي و احتمالي برخورد از پيش درست
.بودند شده بي‌قرار ماموريت ، كنندگان كنترل آسماني ،
پيش اضطراري مورد چندين و آمد در صدا به خطر آژير چندين
اين و زميني كنندگان كنترل هوش و ازذكاوت تركيبي و آمد ،
.كرد جلوگيري حتمي فاجعه‌اي از آسمان ، در (روبات)آهني آدم
يك در شد ، پرتاب فضا به مرداد 1356 كه 29 فضاپيما اين
كمربندسياركها از گذشت ، مريخ مدار از مانند قوس مسير
.شد نزديك مشتري منظومه به و كرد عبور
.پيمود آن قمر حدود 14 و مشتري ميان از را خود راه سپس
را آن كه داد شتابي آن به مشتري ، كنار از "وويجر2"گذشتن
يا جاذبه نيرويكرد هدايت زحل سياره با رويارويي سوي به
سياره سوي به و برده پيش به را سفينه زحل ، گرانشي
به فضاپيما اين اورانوس ، از پس.مي‌گردد رهنمون اورانوس
و مي‌شود خارج خورشيدي منظومه از و رفته پيش نپتون سوي
مانند كه بود خواهد ستارگان ميان فضاي در فضايي سفينه‌اي
.است بيكران اقيانوسي
آخرين جديد ، كشفيات به منتهي و كاوشگرانه سفرهاي اين
مشخص را انسان تاريخ كه است سفرهايي رشته يك در آنها
.است كرده
تا اسپانيا از مي‌توانستيد شما ميلادي و 16 قرون 15 در
كه است زماني همان اين.كنيد طي چندروز در را "آزور"ساحل
را ماه كره و زمين ميان مسافت تا است لازم ما براي اكنون
.كنيم طي
فضا از "وويجر2" eسفينه كه مسافران داستانهاي تمام از
كشفياتي من ، براي آنها جالبترين است ، آورده ارمغان به
گاليله توسط ضمن در كه آن قمر دروني‌ترين درباره كه است
.است آمده عمل به مي‌باشد ، مشهور "آيو" به و شده كشف هم
"آيو"درباره غريب و عجيب موضوعي به نسبت "وويجر"از پيش
آن سطح مورد در ويژگي چند مي‌توانستيم ما.داشتيم آگاهي
است ، قرمز سطح ، اين كه مي‌دانستيم اما كنيم ، فصل و حل را
خورشيدي منظومه در شيئي قرمزترين شايد و مريخ از قرمزتر
.باشد
.است كرده تغيير آن سطح روي چيزي كه رسيد نظر به سالها طي
بازتاب خواص در شايد و سرخ فرو طيف در تغييرات اين
از بخشي در مي‌دانيم ضمن در ما.بود آن سطح از رادار
حاوي عظيم حلقه يك "آيو"مدار نزديك در و دورمشتري فضاي
:از عبارتند اتمها اين.دارد وجود اتمها از لوله‌اي
جدا "آيو" از نحوي به كه پتاسيم و سديم گوگرد ، عناصر
شد ، نزديك عظيم قمر اين به"وويجر2" كه هنگامي.شده‌اند
منظومه در مانندش كه هستيم روبه‌رو سطحي با دريافتيم ما
.ندارد وجود شمسي
بايد "آيو"سطح "قاعدتااست "سياركي كمربند" نزديك "آيو"
گرفته قرار اصابت مورد آسماني سنگهاي توسط خود تاريخ طي
هستند ، بايد آن با سنگها برخورد نتيجه كه چاله‌هايي و
چاله‌ها اين از اثري هيچ اينها ، همه با.باشد آمده پديد
در كارا بسيار فرآيندي بايد رو ، اين از.نمي‌شد ديده
نحوي به يا و پرشوند چاله‌ها اين يا كه بدهد روي "آيو"
باشد ، جوي نمي‌تواند فرآيند اينشوند پاك آن سطح روي از
رفته فضا به بوده فرار زيادي ميزان به كه "آيو" جو زيرا
.است "آيو" ضعيف گرانشي يا جاذبه نيروي خاطر به اين ، .است
به "آيو" سطح زيرا باشد ، آب جريان نمي‌تواند فرآيند اين
قله مي‌رسيد نظر به كه بود نقطه چند.است سرد شدت
.بود مطمئن امانمي‌توان باشد ، آتش‌فشاني
كه "وويجر2" جهت‌يابي تيم اعضاي از يكي "ليندامورابيتو"
به دهد ، قرار خود مسير در "دقيقا را "وويجر"داشت ماموريت
را بهتري تصاوير تا مي‌خواست رايانه‌اي از يكنواخت طور
اين پشت ستارگان تا دهد نشان و كرده پردازش "آيو" لبه از
چتري وي بسيار ، شگفتي با ناگهان.شوند آشكار بهتر سياره
بالاي درست كه كرد مشاهده را آسمان در پراكنده مواد از
در.هست آنجا در آتش‌فشاني مي‌رفت تصور كه بود نقطه‌اي
فراتر را فعال آتش‌فشان نخستين "وويجر" شد مسلم لحظه اين
بزرگ ، آتش‌فشان مي‌دانيم 9 اكنون ، .است كرده كشف زمين از
شايد صدها ، و هستند گدازه‌ها و گازها ريختن بيرون سرگرم
.دارد قرار "آيو" سطح روي خاموش آتش‌فشان هزارها
قمر اين براق سطح روي فواره‌هايي همچون كه گدازه‌ها
اصابت از آمده وجود به چاله‌هاي پركردن براي مي‌ريزند ،
ما.است كافي اندازه از بيش و كامل طور به آسماني سنگهاي
تصور.دارد تازگي "كاملا كه مي‌نگريم قمري سطح به اكنون
.مي‌آمد هيجان به آن ديدن از گاليله اندازه چه تا كنيد
توسط شوند ، كشف كه اين از پيش "آيو" آتش‌فشانهاي
و (Stanton Peale)"پيل استانتون" نام به دانشمندي
آمده وجود به امواج آنان.بودند شده پيش‌بيني همكارانش
نيروي تركيبي اثر خاطر به كه را "آيو" جامد درون در
عظيم جاذبه و "يوروپا" نام به ديگر قمر (جاذبه) گرانشي
سنگهاي دريافتند آنان.كرده‌اند محاسبه هست ، مشتري سياره
پرتوزايي خاطر به نه باشند ، شده ذوب بايد "آيو" درون
يعني ;گرانشي امواج خاطر به بلكه ،(اكتيويته راديو)
.است مايع "آيو" دروني قشر بيشتر
به "آيو" آتش‌فشانهاي مي‌رسد نظر به حاضر ، حال در
قمر اين سطح نزديك كه دارند راه مذاب گوگرد از اقيانوسي
حرارت جامد گوگرد كه هنگامي.است شده غليظ و شده ذوب
حدود 115 و آب جوش نقطه از بالاتر آن دماي و شود داده
و مي‌دهد رنگ تغيير و مي‌شود ذوب باشد ، سانتيگراد درجه
گوگرد اگر.مي‌شود سيرتر آن رنگ باشد ، بالاتر دما چه هر
.مي‌كند حفظ را خود رنگ شود ، سرد سريع طور به مذاب
خاطر به مي‌بينيم ، "آيو" سطح روي كه رنگهايي نقش
خارج آتش‌فشانها دهانه از مذاب گوگرد از رودخانه‌هايي
"آيو" روي شده ذوب گوگرد از صفحاتي شكل به سپس و مي‌شود
در و دارد را دما بالاترين سياه ، گوگرد.مي‌يابد جريان
به مي‌شود جاري كه رودهايي ;مي‌شود ظاهر آتش‌فشانها قله
در "آيو" دشت‌هاي.مي‌رسد نظر به زرد و قرمز رنگهاي
.هستند زرد رنگ به دورتر ، فاصله‌هاي
اين از.مي‌كند تغيير ماه چند زماني مقياس در "آيو" سطح
مرتب طور به هواشناسي نقشه‌هاي زمين روي كه طور همان رو ،
.شود تهيه "مرتبا بايد هم "آيو" سطح نقشه مي‌كنند ، تغيير
از بيشتر ،"آيو" رقيق و نازك جو كرد كشف"وويجر2"
و نازك جو اين امااست شده تشكيل (SO2)دي‌اكسيدگوگرد
زيرا سازد ، برآورده مي‌تواند را سودمند منظور يك رقيق ،
كه باشد داشته ضخامت كافي اندازه به شايد لايه اين
مصون مشتري شديد تشعشعات كمربند گزند از را "آيو" بتواند
.دارد
شدت به دما شب هنگاماست شناور كمربند اين در "آيو"
شبنمي صورت به گوگرد دي‌اكسيد كه طوري به مي‌يابد ، كاهش
الكتريكي باردار ذرات هنگام ، آن در.مي‌شود ظاهر سفيدرنگ
عاقلانه شايد و مي‌آورند ، هجوم "آيو" سطح به بي‌رحمي با
.برد سر زمين‌به سطح زير در اندكي را شبها باشد
نفوذ فضا در قدري به "آيو" آتش‌فشاني گدازه‌هاي چتر
مشتري اطراف فضاي وارد "مستقيما آن اتمهاي كه مي‌كند
ضخيم حلقه منبع "احتمالا آتش‌فشانها ، اين.مي‌شود
شده واقع "آيو" مدار در مشتري سياره دور كه است اتمهايي
راه مشتري سوي به مارپيچ طور به كه اتمها ، اين.است
"آمالتيا" نام به سياره اين به نزديك قمر مي‌يابند ،
.درمي‌آورند قرمز رنگ به را (Amalthea)
مي‌شود خارج "آيو" از گاز صورت به كه موادي است ممكن حتي
اطراف حلقه به مكرر ، ميعان‌هاي و زياد برخوردهاي از پس
.شود تبديل مشتري
گرچه است ، مشكل بسيار مشتري در انسان چشمگير حضور تصور
جو در دايم طور به كه مانند بالون شهرهاي ساخت من نظر به
دور ، آينده در است ممكن فن‌آوري نظر از باشند شناور آن
.باشد عملي
سياره اين بنگريم ، مشتري به كه "يوروپا" و "آيو" روي از
پوشانده را قمر دو اين آسمان بيشتر تغييرپذير ، و عظيم
.است
طلوع نه.است شناور قمر دو اين آسمان در مشتري سياره
شمسي منظومه در قمري هر "تقريبا زيرا غروب ، نه و مي‌كند
همان مي‌دارد ، نگه ثابت سياره‌اش به نسبت را خود روي طرف
آينده در مشتريميكند عمل زمين به نسبت ماه كه طور
خواهد قمرهايش كاوشگر انسانهاي براي زيادي هيجانهاي منبع
.بود
و ميان‌ستاره‌اي گازهاي ميعان از شمسي منظومه كه حالي در
كه را ماده‌اي ميزان بيشترين مشتري شده ، حاصل آنها غبار
.آورد دست به بود ، نشده پخش ميان‌ستاره‌اي فضاي در
تا بودند نشده كشيده خورشيد سوي به كه بود موادي اينها
بزرگتر برابر چندين 10 مشتري اگر.كنند كمك آن تشكيل به
فرايند يك در آن درون ماده مي‌بود ، فعلي‌اش اندازه از
همچون خودش نور با مشتري و مي‌كرد شركت هسته‌اي -گرمايي
كه است ستاره‌اي سياره ، بزرگترين.مي‌درخشيد خورشيدي
اين ، وجود با.است نيافته تحقق وجودش و خورده شكست
دو كه طوري به بالاست كافي اندازه به آن دروني دماهاي
.مي‌دهد بيرون خود از را خورشيد از دريافتي انرژي برابر
ستاره‌اي را مشتري مي‌توان حتي فروسرخ ، طيف ناحيه در
.دانست
وقت آن مي‌كرد ، نورافشاني مرئي طيف ناحيه در مشتري اگر
اين.مي‌شد شب ندرت به و داشتيم خورشيد دو آسمان در ما
رويدادي شيري ، راه كهكشان منظومه‌هاي از بسياري در وضعيت
.است معمولي "كاملا
هيدروژن از جديد حالتي مايع ، فلزي هيدروژن
فشارهاي آن جو زيرين لايه‌هاي ژرفاي در مشتري ابرهاي زير
آنها نظير زمين در هرگز كه مي‌شود تجربه زيادي بسيار
الكترون كه است شديد قدري به فشارها اين.نمي‌شود ديده
توجه جالب بسيار ماده‌اي و شده ، زدوده آن از هيدروژن اتم
حالت يك اين.مي‌شود توليد "مايع فلزي هيدروژن" نام به
.نرسيده‌ايم آن به زمين در هرگز كه است هيدروژن از فيزيكي
دماهاي در ابررسانا نوعي فلزي هيدروژن مي‌رود اميد)
كرد ، توليد را آن زمين در بتوان اگر.باشد معمولي
درون در.(پيوست خواهد وقوع به الكترونيك در انقلابي
سطح در جو فشار برابر ميليون سه فشارها كه جايي مشتري ،
فلزي‌در هيدروژن از اقيانوسي جز چيزي شما است ، زمين
قطعه "احتمالا مشتري ، مركز امادر.نمي‌يابيد محض تاريكي
زمين مانند جهاني شما يعنيمييابيد آهن و سنگ از عظيمي
سياره بزرگترين مركز و قعر در هميشه براي كه داريد را
.است شده پنهان
"احتمالا مشتري ، درون فلزي هيدروژن در الكتريكي جريانهاي
مغناطيسي ، ميدان اين.است آن عظيم مغناطيسي ميدان منبع
ضمن ، در و است خورشيدي منظومه در خود نوع از بزرگترين
مشتري دور افتاده دام به پروتونهاي و الكترونها كمربند
اين.است شمسي منظومه در خود نوع از كمربند بزرگترين نيز
صورت به و شده ساطع خورشيد از الكتريكي ، باردار ذرات
مغناطيسي ميدان.مي‌وزند مشتري سوي به خورشيدي بادهاي
.مي‌دهد شتاب و كرده جذب خود به را آنها مشتري ،
مشتري ابرهاي از بالاتر خيلي آنها از زيادي بسيار ميزان
ديگر قطب به قطب يك از جهش به محكوم و افتاده دام به
كمربند از آنها شدن خارج احتمال كه اين تا هستند
ارتفاع در جوي مولكولهاي با رويارويي خاطر به تشعشعاتي
.باشد داشته وجود زياد
از كه مي‌كند سير مشتري نزديك قدر آن مداري در "آيو"
حركت ، اين.مي‌نمايد عبور شديد تشعشعات اين ميان
كه مي‌آورد وجود به الكتريكي باردار ذرات از آبشارهايي
راديويي امواج كردن ساطع كه مي‌شود انفجارهايي به منجر
در "احتمالا باردار ذرات اين).دارند دنبال به را
.(تاثيرگذارند آيونيز سطح در آتش‌فشاني فرايندهاي
راديويي امواج منبع مشتري ،
است راديويي امواج انتشار منبع يك مشتري كه واقعيت اين
آغاز سالهاي اينهاشد كشف تصادفي طور به سالهاي 1950 در
نامهاي به آمريكايي جوان دو.بود راديويي نجوم كار به
راديو با زمان آن در "فرانكلين كنت" و "برك برنارد"
بررسي را آسمان بود ، شده ساخته تازه كه حساسي تلسكوپ
.بودند كيهاني راديويي زمينه جوي و جست در آنان.مي‌كردند
راديويي امواج منابع كيهاني ، راديويي زمينه از منظور
.است خورشيدي منظومه از فراتر
راديويي امواج با منبع يك كه دريافتند شگفتي با آنان
يا سحاب كهكشان ، به و بود نشده گزارش پيشتر كه شديد
.است امواج پخش سرگرم نبود ، مربوط هم خصوص به ستاره‌اي
حركت تدريج به منبع اين كه بود اين بود ، جالبتر كه چيزي
و مي‌شد جا جابه دوردست ستارگان به نسبت يعني مي‌كرد ، هم
اين ، از پسبود ديگر دوردست شيئي هر از بيشتر آن سرعت
نمودارهاي و جدولها در توضيحي هيچ و احتمالي پاسخ هيچ
نشد ، يافت داشتند ، دست در كيهان از كه اخترشناس دو اين
به غيرمسلح چشم با و شدند خارج رصدخانه از آنان روز يك
.نه يا مي‌دهد روي جالبي اتفاق ببينند تا نگريستند آسمان
را درخشاني فوق‌العاده شيئي بودند ، شده خشنود كه حالي در
شناسايي را آن زودي به و ديدند ، خود صحيح و درست جاي در
اتفاقي ، كشف اين.است مشتري سياره كه دادند تشخيص و كرده
شب هراست "علم" تاريخ در كشفيات از بارزي نمونه قضا از
سياره اين من مشتري ، با "وويجريك" رويارويي از پيش
پيشينيان كه صحنه‌اي مي‌ديدم ، آسمان در را عظيم چشمك‌زن
.برده‌اند لذت و شده درشگفتي آن از سال ميليون يك طي ما
اطلاعات بررسي براي خود ، راه در رويارويي ، شب آن در و
ديگر مشتري كه مي‌انديشيدم خود با ،JPL مركز به "وويجر"
بود فضا در نوراني نقطه كه هميشگي مشتري سياره آن هيچوقت
بايد كه بود خواهد فضا در "مكاني" اين ، از پس بلكه.نيست
.شود شناخته و شده كاوشگري
شمسي منظومه قمر بزرگترين
.باشد (Titan) "تايتن" مي‌رسد نظر به زحل ، قمر جالبترين
است قمري تنها و است شمسي منظومه قمر بزرگترين "تايتن"
با "وويجريك" روياروئي از پيش.است توجه قابل آن جو كه
و جزيي آن از ما اطلاعات ماه 1359 ، آبان در "تايتن"
اين در روشني به مي‌دانستيم كه گازي تنها.بود آزاردهنده
آن"كوييپر.پي.جي" كه بود (CH 4)متان دارد ، وجود قمر
را خورشيد ، متان از فرابنفش پرتوهاي.بود كرده كشف را
.مي‌كند هيدروژن و پيچيده‌تر مولكولهاي به تبديل
را آن سطح و بمانند باقي "تايتن" روي بايد هيدروكربن‌ها
.بپوشانند قهوه‌اي قيرمانند آلي مواد از غليظي گل با
زمين روي حيات خاستگاه آزمايشهاي از كه آنچه شبيه چيزي
نيروي خاطر به بايد سبك ، هيدروژن گاز.مي‌آيد دست به
بيرون" نام به خشونت‌بار فرايند يك با "تايتن" كم گرانشي
ساير و متان فرايند اين.يابد راه فضا به (Blowoff) "وزش
دست "تايتن" جوي فشار اما.مي‌برد فضا به را جوي تركيبات
.است مريخ سياره اندازه به كم
هنوز شايد.نشود انجام مي‌رسد نظر به "وزش بيرون" فرايند
"تايتن" در است نشده كشف هنوز كه جوي شيميايي تركيب يك
وزن ميانگين كه نيتروژن مثال براي.باشد داشته وجود
"وزش بيرون" فرايند مانع و مي‌برد بالا را جو مولكولي
اما مي‌افتد ، اتفاق "وزش بيرون" فرايند شايد يا.مي‌شود
قمر اين درون از منبعي توسط فضا ، به شده تخليه گازهاي
پايين قدري به "تايتن" كل چگالي.مي‌شود تامين دوباره
وجود مختلف يخهاي يا آب زيادي ميزان آن ، در بايد كه است
"احتمالا.مي‌شود هم متان شامل "احتمالا باشد ، كه داشته
سطح از متان شدن رها از ناشناخته آهنگهاي بروز دليل اين
.مي‌گيرد صورت آن دروني گرماي خاطر به كه است "تايتن"
يك كنيم ، نگاه تلسكوپ يك چشم از را "تايتن" كه هنگامي
نظاره‌گران ، ابرهاي برخي.مي‌بينيم كمرنگ خيلي قرمز قرص
زياد ، احتمال به.كرده‌اند گزارش قرص اين بالاي را سفيدي
چيزي چه اما.شده‌اند تشكيل متان بلورهاي از ابرها اين
مورد رشته كه دانشمنداني بيشتر است؟ آن قرمز رنگ سبب
آلي مولكولهاي كه دارند توافق است ، "تايتن" آنها مطالعه
ضخامت و خارجي سطح دماياست قرمز رنگ بروز سبب پيچيده
كه اين به شده اشاره‌هايي.است بحث مورد هنوز آن جو لايه
يافته افزايش "تايتن" سطح گلخانه‌اي ، دماي اثر خاطر به
آن ، جو در و سطح روي آلي مولكولهاي فراواني واسطه به.است
منظومه فرد منحصربه و جالب قمرهاي از يكي "تايتن"
پيشنهاد پيشين ، اكتشافي سفرهاي تاريخچه.است خورشيدي
فضاها ، ساير و "وويجر" اكتشافي ماموريتهاي:مي‌كند
خواهد پا به "مكان" اين درباره ما دانستنيهاي در انقلابي
مي‌توانيد "احتمالا ،"تايتن" ابرهاي ميان فواصل از.كرد
توسط كه ببينيد كمرنگ زرد رنگ با را آن حلقه‌هاي و زحل
.مي‌رسد نظر به شده پخش سياره ، اين و "تايتن" مابين جو
خورشيد و زمين فاصله از دورتر برابر زحل 10 منظومه چون
زمين روي آن شدت درصد يك تنها "تايتن" در آفتاب نور است ،
زمين روي در كه دارد را شدتي درصد يك فقط ، يعني.است
آب انجماد نقطه از پايين‌تر خيلي دماها وميكند پيدا
.است زياد آن جو گلخانه‌اي اثر كه اين با حتي باشد ، بايد
نقاط شايد و خورشيد نور آلي ، ماده زيادي مقدار با اما
نمي‌توان را "تايتن" در حيات وجود احتمال آتش‌فشاني ، داغ
.كرد رد آساني به
هم حيات نوع البته ، زمين ، از متفاوت خيلي محيط آن در
محكمي و قوي دليل هيچباشد داشته فرق زمين با بايد
احتمال و نداريم "تايتن" در حيات وجود ضد يا موافق
كه اين مگر بدهيم ، درست جوابي آن به بتوانيم نمي‌رود
.بياوريم فرود "تايتن" سطح روي را لازم دستگاههاي
به بايد زحل حلقه‌هاي تشكيل‌دهنده ذرات تك‌تك بررسي براي
اينها -هستند كوچك ذرات اين زيرا بشويم ، نزديك آنها
از شده كوچك قطعاتي و يخ تكه‌هاي و برفي گلوله‌هاي
ما.دارند قطر متر يك حدود كه هستند ، طبيعي يخچالهاي
زيرا شده‌اند ، تشكيل معمولي يخ از آنها مي‌دانيم
يافته بازتاب خورشيد نور مي‌دهد نشان طيف‌سنجي ويژگيهاي
اندازه‌گيريهاي در يخ طيف‌سنجي با حلقه‌ها ، اين از
قطعات ، اين به شدن نزديك براي.دارد مطابقت آزمايشگاهي
بايد زيرا.دهيم كاهش را سفينه سرعت بايد فضاپيما ، يك از
با و شده هماهنگ مي‌گردند ، زحل دور به آنها كه سرعتي با
;بپيماييم را فضا ساعت در كيلومتر هزار حدود 72 سرعتي
ذرات سرعت همان با و باشيم زحل مدار در بايد هم ما يعني
ذرات تك‌تك مي‌توانيم كه است صورت آن در فقط.كنيم حركت
زحل دور كه حلقه‌اي يا رشته صورت به نه و ببينيم را
.داده‌اند تشكيل
جايگزين قمر يك زحل ، دور حلقه‌اي منظومه يك جاي به چرا
زحل به حلقه ، تشكيل‌دهنده ذره يك هرچه است؟ نشده آن
سوم قانون) است بيشتر مدارش در آن سرعت باشد ، نزديك‌تر
ذرات كنار از سرعت با "داخلي‌تر" ذرات يعني.(كپلر
.مي‌گذرند خارجي‌تر
ثانيه در كيلومتر سرعت 20 با ذرات ، اجتماع اين تمام گرچه
هم از را حلقه اين دارند سعي و كرده حركت فضا سوي به
چند تنها هم ، به نزديك ذره دو نسبي سرعت بپاشند ،
.است دقيقه در سانتي‌متر
بچسبند ، هم به نمي‌توانند ذرات نسبي ، حركت اين خاطر به
هر.نيست كافي هم به چسبيدن براي آنها جاذبه نيروي زيرا
در كه آنها سرعت‌هاي بپيوندند ، هم به كنند سعي كه وقت
جدا هم از را آنها دارند ، فرق هم با كمي خود مدارهاي
هم اثرش نبود ، نزديك زحل به خيلي حلقه اين اگر.مي‌كند
هم با مي‌توانستند ذرات اين و نبود ، زياد اندازه اين تا
آورند وجود به بزرگتري و بزرگتر برفي توده‌هاي و شده جمع
.مي‌شد زحل اطراف در قمرهايي به تبديل سرانجام كه
حلقه‌ها ، اين خارج كه نيست اتفاق يك اين بنابراين ،
چندصد قطرهاي از آنها اندازه كه است شده تشكيل قمرهايي
كه مي‌دهد تشكيل را "تايتن" چون قمري بزرگي تا كيلومتر
سيارات ، و قمرها تمام مادهاست مريخ سياره اندازه "حدودا
جمع هم به كه بوده حلقه‌هايي صورت به ابتدا "احتمالا
هم و زحل هم.بسازد را كنوني سياره‌هاي در قمرها تا شده
بادهاي باردار ذرات كه دارند مغناطيسي ميدانهايي مشتري ،
ذره يك كه هنگامي.مي‌دهند شتاب و گرفته را خورشيدي
از بايد مي‌كند ، جهش سياره ديگر قطب به قطب يك از باردار
زحل دور حلقه از ذره يك اگركند عبور زحل استوايي صفحه
برفي توده اين جذب الكترون يا پروتون آن باشد ، راهش سر
از حلقه‌ها سياره ، دو هر براي نتيجه ، درميشود كوچك
قسمت در كمربندها اين.هستند جدا تشعشعات كمربندهاي
.دارند وجود حلقه‌ها ذرات خارجي و داخلي
كمربندهاي ذرات ترتيب همين به زحل يا مشتري نزديك قمر يك
به زحل قمرهاي از يكي واقع در و مي‌بلعد را تشعشعاتي
يك كه دريافت پايونير 11 فضاپيماي:شد كشف ترتيب همين
اين و دارد وجود تشعشعاتي كمربندهاي در غيرمنتظره فاصله
كشف "سابقا كه است قمري توسط باردار ذرات بلعيدن خاطر به
.بود نشده
شده رهسپار شمسي منظومه خارجي بخش سوي به خورشيدي بادهاي
به "وويجر" كه هنگامي.مي‌رود زحل مدار از فراتر خيلي و
آن دستگاههاي اگر برسد ، پلوتو و نپتون مدارهاي و اورانوس
خواهد حس را خورشيدي بادهاي حضور "مسلما بكند ، كار هنوز
از و مي‌وزد ، جهانها ميان كه است بادهايي اين.كرد
در.دارد ادامه ستارگان ميان فضاي تا خورشيد سرچشمه
پلوتو ، و خورشيد ميان مسافت برابر تا 3 معادل 2 فاصله‌اي
فشار از بيش ستاره‌اي ميان الكترونهاي و پروتونها فشار
"هليوپاز" را آن كه نقطه اين.مي‌شود خورشيدي بادهاي جزيي
امپراتوري حدومرز از تعريفي مي‌نامند ، (Heliopause)
ادامه خود راه به "وويجر" فضاپيماي اما.است خورشيد
ميلادي يكم و بيست قرن اواسط حدود كه زماني و داد خواهد
"هليوپاز" مرز از و بود خواهد شناور فضا اقيانوس در است ،
ديگر شمسي منظومه يك وارد هرگز فضاپيما اين.گذشت خواهد
از ابد تا كه است اين سرنوشتش آن ، جاي به.شد نخواهد
ديگر سال ميليون صد چند حدود و جسته دوري ستاره‌اي جزاير
آغاز را حماسي سفرهايي ما.برسد شيري راه كهكشان مركز به
.كرده‌ايم
پيشنهاد معين دكتر سوي از
اجتماعي و فرهنگي هدفهاي
شد
سوم برنامه در عالي آموزش
توسعه‌كشور
و اجتماعي -فرهنگي فعاليتهاي بسط:فرهنگي علمي گروه
ظرفيت‌هاي ارتقاء منظور به دانشگاهيان ديني معرفت تعميق
-انساني مناسبات تحكيم نيز و فرهنگي و اخلاقي علمي ،
جمله از دانشگاهيان فرهنگي نيازهاي حداقل تامين و اسلامي
بخش اجتماعي و فرهنگي حوزه پيشنهاد كلي اهداف مهم‌ترين
.مي‌باشند توسعه سوم برنامه در كشور عالي آموزش
در ديروز عالي ، آموزش و فرهنگ وزير معين مصطفي دكتر
در رهبري معظم مقام نمايندگي جديد مسئول معارفه مراسم
بيش امروز:گفت مطلب اين بيان با سخناني طي دانشگاهها ،
در ابهام‌زدايي به نياز فرهنگي كار عرصه در زماني هر از
نيل راستا اين در و داريم ساختارها و راه‌كارها مفاهيم ،
و مشترك سياستگزاري تحقيق ، بر مبتني و مشترك ارزيابي به
.دارد ضرورت فرهنگي امور دست‌اندركاران توسط متنوع اجراي
بخش اجتماعي و فرهنگي كيفي اهداف ادامه در معين دكتر
:گفت و شمرد بر را توسعه سوم برنامه در عالي آموزش
اسلامي ، مطلوب دانشگاه تحقق جهت در سياستگزاري و مطالعه
نسل به اسلامي انقلاب ارزشهاي و مواريث آرمانها ، انتقال
شكاف و گسستگي از جلوگيري و دانشگاهها در انقلاب دوم
و اخلاق اعتلاي و اسلامي فرهنگ سطح ارتقاء نسل‌ها ، ميان
ترويج و آرمانها اشاعه و حفظ دانشگاهها ، محيط در معنويت
امور به اهتمام با انقلابي و اسلامي ارزشهاي و باورها
روزآمد ارائه و بازآفريني ايثارگر ، دانشجويان فرهنگي
سطح ارتقاي تحقيقاتي ، مراكز و دانشگاهها در فرهنگي ميراث
جلب و اجتماعي -سياسي و فرهنگي اعتقادي ، آگاهي‌هاي
و اعتماد روح تحكيم و دانشجويان و دانشگاهيان مشاركت
فرهنگ تعميق و جامعه و دانشگاه پيوند توسعه خودباوري ،
اساسي نيازهاي به توجه و مردم‌گرايي مسئوليت‌پذيري ،
عين در ملي همبستگي و وحدت تعميق دانشگاهها ، در جامعه
ارتقاء و منطقه‌اي و بومي فرهنگهاي به احترام و پذيرش
و دستاوردها از حمايت و دانشگاهيان فرهنگي توليدات سطح
.هستند اهداف اين جمله از فرهنگي تلاشهاي
|
