توطئه وتئوري استعمار
(سوم بخش)معاصر تاريخ محقق شهبازي وگوباعبدالله گفت
غرب برتري اين هيجدهم و هفدهم قرون در بتدريج كه زماني
.بكنند نميتوانستند جدي كار ملتها ساير ديگر شد تامين
قدرت بودندو رسيده فراوان ثروت به اروپايي كانونهاي
كه هنوز.ميرفتند شمار به تجاري و سياسي و نظامي برتر
دنياي دريايي قدرت برابر در جهان ملتهاي ساير است هنوز
قاره موشكهاي استعمال "اخيرا البته كه هستند ناتوان غرب
اعتقاد بهاست كرده وخيمتر را وضع و شده اضافه هم پيما
و اقليمي وضع به برتري اين مهم علل از يكي بنده
زيرا ميگردد باز اروپا جنوب و غرب از مناطقي جغرافيايي
آنها طبيعي و معمول مركب كشتي ، و قايق قديم زمانهاي از
آفريقا و آسيا مانند پهناوري قارههاي در.است بوده
مورد بندر به بندر كوتاه سفرهاي حد در وسيله اين هميشه
مجهز ناوگانهاي با ميكند فرق اين و است بوده استفاده
اين.شد معمول اروپا در شانزدهم قرن از كه پيما اقيانوس
از خيلي و بود مالي نياز زاييده دريانوردي فن در تحول
از پيش تا كه را ، اروپاييان پاي و داد تغيير را معادلات
ميان خونين جنگهاي درگير و بودند مشغول خود غارت به آن
غرب به اقيانوسها ، مسكوني جزيره هزار دهها به خود ،
و دور خاور به سرانجام و آمريكا قاره به افريقا ، قاره
و ثروت انباشت اوليه منبع به تهاجم اين.كرد باز هند
كه شد بدل ايشان از معيني كانونهاي در هنگفت سرمايههاي
.است يافته تداوم امروز تا
دليل به غربي كانونهاي ثروت تزايد و انباشت اين آيا &
يك از ناشي يعني ;بود دسيسهها و دامها از استفاده
بود؟ شده طراحي پيش از نقشه و طراحي
كه ميكنم عرض ديگر بار موضوع شدن روشن براي:شهبازي
به است ناظر ميشود مطرح "توطئه تئوري"عنوان به آنچه
مطرح بنده آنچه.خواندم "كيشوتي دن نگاه" كه تفكري همان
كه است عيني و واقعي تاريخي فرايند يك در كاوش كردهام
محقق و مورخ هيچ.آن وابعاد عيار سنجش براي است داده رخ
است فرايندي اين.نيست پديده اين منكر غربي ، و شرقي جدي ،
.نيست آن تاثير و وجود منكر كس هيچ و افتاده اتفاق كه
.دارد وجود نظر اختلاف تاثير اين دامنه eدرباره البته
آن متنوع پيوندهاي بدون را تاريخي تحول هيچ "اصولا
بود تحولي اين آيا.رنسانس همان ،"مثلا.شناخت نميتوان
شبه جنوب كوچك بنادر برخي داخلي عوامل تنها از برخاسته
را رنسانس.نيست چنين بنده گمان به ايتاليا؟ جزيره
شرق با ونيزيها و جنواييها شكوفاي تجارت بدون نميتوان
بندر در صرافي و تجارت مهم كانونهاي پيدايش آن تبع به و
-شهر برخي به را انبوهي ثروت رابطه ، اين.شناخت فلورانس
و پرزرق كانونهاي و كرد منتقل ايتاليايي كوچك دولتهاي
اين در و شد ايجاد مديچي خاندان دربار مانند برقي
و نقاشان و شاعران و مترجمان و متفكران از گروهي دربارها
يقين به يعني.يافتند پرورش و شدند تغذيه نويسندگان
نبود شرق با ايتاليا بنادر تجارت اگر كه گفت ميتوان
بر نميتوانيد شما بنابراين ، .نميشد ايجاد رنساني "اصلا
ايتاليا رنسانس پديده كردهام عرض كه سطحي الگوي آن اساس
در.باشيد "داخلي عامل" دنبال به تنها و كنيد تبيين را
ماجراي در البتهبودند تاجر بيشتر ايتالياييها زمان آن
طريق از بعد قرن يك.شدند هم دسيسهگر مغول حمله
رابطه اين انگليسيها بعد و هلنديها بعد و پرتغاليها
است طولاني فرايند يك اين.شد تبديل غارتگرانه رابطه به
برنامه و طرح از ناشي "بعضا و است تصادف از ناشي "بعضا و
نگاه با ميكند فرق برنامه و طرح اين ولي.نقشهكشي و
بازي خيمهشب صحنه يك سان به را دنيا كه آلودي توهم
.صحنه اين كارگردان را عدهاي و عروسك را عدهاي ;ميبيند
ايجاد آشفتهاي بازار و دارد وجود نگاه اين متاسفانه
ميخواهند كه ميكند هموار كساني براي را راه و ميكند
نفي را ملي برفرايندهاي جهاني كانونهاي تاثير گونه هر
.است فاجعهآميز و غلط دو هر نگاه دو اين.كنند
eدرباره نويسندگان از عدهاي ايران در سالهاست "فرضا
كه نكردهاند روشن هيچگاه ولي ميگويند سخن "انگليسيها"
بنده هستند؟ كساني چه "انگليسيها" اين از منظور
به و چيست كلي مفهوم اين از منظور كه كنم روشن كوشيدهام
و اسم و زنده و مشخص و معين كانونهاي سراغ به ترتيب اين
گاه را "انگليس ديپلماسي"حتي.رفتهام رسمدار
حتي زيرا بگيريم "انگليسيها" مصداق نميتوانيم
از كه است تجريدي و عام بسيار مفهوم يك نيز "ديپلماسي"
نظر اختلاف گاه كه شده تركيب زنده و مشخص انسانهاي
كرزن ، لرد رابطه آن و ميكنم عرض را نمونهاي.دارند
.است ايران در كودتاي 1299 با جرج ، لويد دولت خارجه وزير
كرزن كه است نظر اين موءيد نيز اسناد و ندارم ترديد
مدافع و مبتكر كرزن.شد غافلگير و نداشت كودتا از اطلاعي
وقت كابينه اعضاي از برخي كه بود قرارداد 1919 طرح
بايد كه آن ماده يك دليل به بخصوص بودند آن مخالف انگليس
و ميشد مالي كمك ايران به استرلينگ پوند ميليون دو مبلغ
براي پوند ميليون سي ساليانه مييافت تحقق كرزن طرح اگر
دولت كه است زماني در اين.دربرداشت هزينه انگلستان دولت
همان در كه حدي در بود مواجه وخيمي مالي وضع با انگليس
از پوند ميليون مبلغ 86 شد مجبور (ميلادي 1921)كودتا سال
طرح وضعي چنين در.دهد كاهش را خود وزارتخانههاي بودجه
ولي ;بود محض حماقت چرچيل چون كساني نگاه زاويه از كرزن
از گروهي وضعي چنين در.نبود بردار دست لردكرزن آقاي اين
در كرزن كه بريتانيا ، هند حكومت و لندن دولت گردانندگان
ميكند ، ياد "توطئه كانون"عنوان با آنها از زنش به نامه
سياسي نظر از كرزن و دادند انجام را كودتاي 1299 مخفيانه
بريتانيا استعماري اهداف ترتيب اين به.خورد سختي ضربه
.باشد دربرداشته هزينهاي بيآنكه يافت تحقق
تنها و نشناسيم مشخص طور به را كانونها اين ما كه زماني
كنيم بازي "انگليس استعمار"مانند جادويي متاروايت بايك
در كه است اين نگاه اين پيامد يك بود؟ خواهد چه نتيجه
ميكنيم حيرت و ميشويم سردرگم ايران روز آن حوادث تحليل
معروف "انگليس"به وابستگي به كه فرد فلان چرا "مثلا كه
يك)شود؟ قراردادانگليسي 1919 با مبارزه پرچمدار بايد است
عليه سرسخت فعالين از كه است ريپورتر اردشير نمونه
به و كرده مطرح نيز جمالزاده را مطلب اين.بود قرارداد
كه حالي در.است كرده ياد نيكي به اردشيرجي از دليل اين
.بود ايران در بريتانيا اطلاعاتي سازمان مسئول اردشير اين
"مكر"نوعي "انگليسيها" براي كه اينجاست در (
آنان كه ميكنيم تصور و ميشويم قايل ماوراءطبيعي
كه حالي در.هستند ماهر بسيار صحنهسازاني و كارگردانان
دعواي بازتاب واقع در "بازي"اين و نيست چنين امر واقعيت
فوق سطحي نگاه ديگر پيامد.است معيني كانونهاي دروني
كودتا در "انگليسيها" "اصولا گويند مي برخي كه است اين
دست" به باور و بود ملي عنصر يك رضاخان نداشتند ، نقشي
توهم" يك و رواني بيماري يك كودتا در "انگليس پنهان
كرده مطرح اشرف احمد آقاي كه است مطلبي اين.است "ايراني
.است
از منظور.ميگوييم سخن "غرب" از كه وقتي است همينطور
واگر شود روشن بايد مبهم و عام بسيار مفهوم اين استعمال
نخواهد وجود سياسي تفكر در آشفتگي و تعبير سوء شد چنين
نيز را "غرب" مفهوم اين خواستهام كتابم در بنده.داشت
و سنجش قابل و مشخص مفهوم يك به را آن و بشناسم
تفاوت "كلي غرب" با مفهوم اين.كنم تبديل اندازهگيري
غرب مردم "غرب"قرباني اولين بنده ، اعتقاد به.دارد
.بودهاند
اجداد يعني)هانوور آلماني خاندان صعود داستان شما
را انگلستان سلطنت به (انگليس كنوني سلطنتي خاندان
همان يعني بريتانيا ، اليگارشي كه را وفجايعي كنيد مطالعه
مردم عليه رسيد ، انبوه ثروت به جهان غارت از كه اليگارشي
به آنگاه بخوانيد ، شد مرتكب ايرلند اسكاتلندو و انگلستان
در بريتانيا اليگارشي كه بلاييرسيد خواهيد نتيجه همين
انگليسي كاتوليك نفر ميليونها سر بر هيجدهم و هفدهم قرون
نبود بلايي از كمتر آورد ايرلندي و اسكاتلندي و ولزي و
سريال.آمد جاوه و هند يا آمريكا بومي مردم سر بر كه
"باد برابر در" نام به كرد پخش تلويزيون "اخيرا زيبايي
.است شده داده نشان آن در فجايع اين از گوشهاي كه
كتاب در كه را ، اليگارشي اين عملكرد اساس چه بر شما &
قراردادهايد ، بحث مورد مفصل طور به "زرسالاران"
نظام ذات در حال ، هر به ميخوانيد؟ توطئهگرانه
و كالا صدور جديد ، بازارهاي يافتن براي تلاش سرمايهداري
منافع گسترش و حفظ براي اينها بالاخره ، هست سرمايه صدور
.ميدادند انجام تكاپوها و تلاشها رشته يك بايد خودشان
وجود مشخصي كانونهاي "طبيعتا معين جامعه يك درون در
.هست هم تعارضهايي اينها بين و مشخص ديدگاههاي با دارند
.ميكند غلبه سياسي روندهاي بر يكي درنهايت
يا هست "توطئه" حركت اين اينكه معيار كه است اين صحبت
دارد؟ وجود "توطئه" شناخت براي ضابطهاي چه چيست؟ نيست ،
بله ، باشيم ، داشته اخلاقي تلقي يك سياست پديده از ما اگر
حالي در بخوانيم "توطئه" را سياسي زدوبند هر ميتوانيم
كه هست وقت يكشود تلقي سياسي عادي كنش يك است ممكن كه
بندوبست يعني سياست:كه كنيم مي اينطورتعريف را سياست ما
هر از و وسيله هر به اهداف بردن پيش كردن ، تباني كردن ،
اين باشد هم علني و باشد داشته وجود اين اگر.ممكن طريق
متبادر ذهن به را مفهوم اين "توطئه".نيست "توطئه"
.است مخفي كهازديدها است جرياناتي پرده پشت در كه ميكند
بارورتر نظر از "توطئه" بحث اين كه ميكنم تكرار:شهبازي
تكرار باز.است مفيدي بحث ما سياسي و تاريخي تفكر كردن
"توطئه توهم" به كه نگاهي را ، پارانويايي نگاه كه ميكنم
.ميدانم غلط نگاه يك دارد ، وجود "واقعا و شده معروف
اين) ميدهد تقليل را "سياسي پنهان فرايندهاي" كه نگاهي
به (است برده كار به كاشي آقاي كه است زيبايي تعبير
و نشسته واشنگتن يا لندن در مقتدري كانون يك "مثلا اينكه
واقع در نگاه اين.اوست سرپنجههاي اسير دنيا تمام
ارتقا "المپ كوه خدايان" مقام به را فوق كانونهاي
تداوم تفكر اين ميگويد كه است پوپر گفته اين.ميدهد
خدايان جاي به كه تاريخيگري از كهنتر حتي است اسطورهاي
.است داده قرار را بينالمللي سرمايهداران المپنشين
در باره اين در و ندارم گفته اين از پوپر انگيزه به كاري
نگاه "واقعا اين ولي.گفتهام سخن "توطئه نظريه" كتاب
كردن مطرح از بكوشيم اينكه نپذيرفتنيتر و است غلطي
خود اشتباهات و ضعفها پوشانيدن براي خارجي كانونهاي
راه "خارجي توطئه" كردن مطرح با بكوشيم يا كنيم ، استفاده
.كنيم مسدود را سياسي و اجتماعي بحران هر واقعي علل شناخت
.ميكند تعيين ما دانش را توطئه كارايي مرز كه كردم عرض
در سالهاست "فراماسونري" يا "يهوديت" بحث اين ببينيد ،
اين به ميخواهم محقق عنوان به بندهشده مطرح ما جامعه
دنيا" ميگوييم ما كه است زماني.بزنم علمي محك بحث
سازمان يك صورت به را "فراماسونري" يا ".است يهود بازيچه
مقدرات و نشسته لژهايشان در گويا كه ميكنيم مطرح مخوف
در عروسكهايي جهانيان و جهان و ميكنند ترسيم را جهان
هم كانونها برخي "اتفاقا كه است تصويري اينآنهاست دست
"تئوسوفي" طريقت در ، "مثلا.بودهاند آن مروج بيش و كم
ماوا "سفيد لژهاي" در كه ميرود سخن "غيبي استادان" از
دغدغه حال ، هر بهميكنند تعيين را جهان سرنوشت و دارند
و "يهوديت" نام به كانونهايي آيا "اولا كه بوده اين من
واقعيت آيا دارد وجود اگر نه؟ يا دارد وجود "فراماسونري"
شناختني آيا است زميني اگر طبيعي؟ ماوراء يا است زميني
است زميني هم كه رسيدم نتيجه اين به سرانجام ، نه؟ يا هست
و آدرس و مشخصات و رسم و اسم داراي حتي و شناختني هم
كه است منطقي چه اين اين ، بنابر.است شناسنامه شماره
حد اين تا ما براي آنها نام كه را ، كانونها اين نبايد
"توطئه توهم" بايد تلاشي چنين چرا بشناسيم؟ شده ، رازآميز
اين كاربرد "اصولا مورخين برخي بايد چرا بگيرد؟ نام
برخي در ولي است عجيب بدانند؟ "علمي غير" را مفاهيم
چرا؟.نميبينيد مفاهيم گونه اين از ذكري حتي شما كتابها
.شود متهم "توطئه توهم" به نميخواهد نويسنده اينكه براي
تاريخي واقعيت يك مداخلهگر كانونهاي اگر حال ، هر به
هر بر را راه و سنجيد و زد محك بايد را واقعيت اين است ،
ايران در كه شده سبب ما تاريخنگاري فقر.بست "توهم" گونه
رد" به توطئه نظريه" از.ميزنيم دور كليات در هميشه
.غيره و استعمار نفي به استعمار از ميرسيم ، "توطئه نظريه
كه هستند ، قالبهايي تعميمها و كلي مفاهيم كه ميدانيد
.ميگيرند شكل مشخص و عيني دادههاي رشته يك اساس بر
از يكباره نداريم مشخصي تحقيقات چنين ما كه زماني چگونه
مگر ميرسيم؟ بالعكس و آن نفي به كلي مفهوم اين اثبات
است؟ ممكن چيزي چنين
توطئه" مبحث "اصولا كه كنم اضافه بايد را نكتهاي
.نكردهايم مطرح ايرانيان ما را "يهوديان و فراماسونري
سال 1738 ، در كه بود دوازدهم كلمنت پاپ اين بار اولين
طي هند ، به افشار نادرشاه حمله از پيش كمي يعني
آنها و گفت سخن يهوديان و ماسونها توطئه از اطلاعيهاي
عليه رم كليساي كه است تكفيري اولين اين.كرد تكفير را
و بود مقتدري فرد پاپ آقاي اين.داد انجام فراماسونري
اطلاعاتي "واقعا و بودند او تابع اروپا مردم از بسياري
.بود جريان در زمان آن در كه واقعي دسيسههاي از داشت
و هيجدهم قرون طول در.شود توهم دچار كه نبود بيماري فرد
توطئه" از و دادند اعلاميه بارها پاپها از برخي نوزدهم
دو اين كه است عجيب و.گفتند سخن "يهوديان و فراماسونها
كنيم توجه البته.ميبردند كار به هم كنار در را مفهوم
ملت دو ، "اصولا.نداشتند روشي چنين پاپها همه كه
.بودند يهودي اليگارشي و فراماسونري عليه مبارزه پيشتاز
اين به فرانسويها آمريكاييها ، ديگري و فرانسويها يكي
شمار به انگليسيها اصلي دشمن دور گذشته از كه دليل
.ميرفتند
|