سرشت اين پاك ، پاك جان اين
زلال
هفتاد در فوئنتس كارلوس
نويسندگي كار در همچنان
سالگي
سرشت اين پاك ، پاك جان اين
زلال
مشيري فريدون جشننامه
پنجره در باغ
سيماني برجهاي اين دل در كه غم چه
صبور اتاق اين در دورم باغچه و زباغ
نغز تازه سبز برگ از پر درخت همين
است پوشانده تمام را پنجرهام قاب كه
است باغي من چشم به
درخت هزار وگر
بيفزايند برآن
تغيير نميكند من پنجره جمال
پير صحبت به من تسلاي راز بسته كه
كردند ما حضور بي ازلي قسمت چو"
*"خردهمگير رضاست وفق به نه اندكي گر
مشيري فريدون
است شيرازي حافظ از بيت *
:مقدمه
نامه جشن" كتاب سازي آماده كار سرانجام ماه هشت از پس
نويسنده و محقق دهباشي علي كوشش به "مشيري فريدون
در جشننامه اين.شد سپرده چاپ به و گرفت پايان كشورمان
فريدون با مفصل گفتگوي يك حاوي و است نظير كم خود نوع
اين صفحه هشتاد و يكصد كه است تاكنون كودكي از مشيري
جشن" ديگر مقالاتاست داده اختصاص خود به را جشننامه
موضوع درباره كه كتابها اينگونه ساير برخلاف "مشيري نامه
بار اين است ، ميشده تجليل مورد و تقديم كه است ديگري
.است مشيري فريدون آثار و زندگي درباره مقالات مجموعه
.است مشيري دوستان خاطرات شامل هم مقالات از بخشي
شركت "مشيري فريدون جشننامه" در كه شاعراني و نويسندگان
دكتر زرينكوب ، عبدالحسين دكتر:قرارند اين از كردهاند
دكتر بهبهاني ، سيمين كدكني ، شفيعي دكتر رياحي ، محمدامين
سعيد نصيريپور ، غلامحسين تميمي ، فرخ مجتبايي ، فتحالله
معصومي ، مسعود ملكي ، منصور ميرصادقي ، جمال كرماني ، نياز
ويدا صلاحي ، عمران شيرچي ، اسرافيل دستغيب ، عبدالعلي
ايرج مشيري ، مهشيد تعريف ، صديق احمدي ، احمدرضا فرهودي ،
مهري دروديان ، الله ولي جليلي ، احمد دكتر هاشميزاده ،
ايرج سميعي ، عنايت اصلاني ، صارم دكتر شاهحسيني ،
آتشي ، منوچهر خسروشاهي ، جلال اميني ، مفتون پارسينژاد ،
ايرانپور سيدحسيني ، رضا محمدي ، محمدرضا صالحي ، سيدعلي
...و هاشمي علي كيائيان ، حسن بوستان ، بهمن جزني ،
و كتابها كتابشناسي "مشيري نامه جشن" ضمائم بخش در
خط به نشده چاپ سرودههاي از نمونههايي مشيري سرودههاي
.است نشده منتشر جايي بحال تا كه است عكسي آلبوم و شاعر
مشيري زندگي به نگاهي
از.آمد دنيا به تهران در شهريور 1305 در مشيري فريدون
دوران در.داشت بسيار علاقه شعر به خردسالي دوران
مثنوي و غزل از دفتري دانشگاه اول سالهاي و دبيرستان
را او آزاد قالبهاي و نو شعر با آشناييبود داده ترتيب
است برگزيده ميانه راهي اما.داشت باز كهن شيوه ادامه از
نوپردازان مجذوب نه و شد گرايان سنت تعصبات اسير نه كه
.افراطي
شعر بنيانگزاران نهائي هدف همان است برگزيده او كه راهي
كوتاه و عروضي قالبهاي شكستن او كه معنا اين به است ، نو
قافيه ، از را منطقي و بجا استفاده و مصرعها شدن بلند و
نو و تازه نگاهي با نيز مفهوم و محتوا لحاظ از و پذيرفته
نازك و احساس با آنها آميختن و اشخاص و اشياء و طبيعت به
.است داده مشخص چهرهاي شعرش به خود خاص انديشيهاي
ادبيات رشته در كه سوييسي پژوهشگر و نويسنده گلپه ردلف
عنوان به DIE TOT مجله در است كرده تحقيق و تحصيل فارسي
داوري چنين مشيري درباره فارسي معاصر شعر درباره نظري
چون مشيري فريدون كه ميرسد نظر به چنين":است كرده
دانستگياش وسعت شكرانه به دارد ، رسالت شاعران از معدودي
واقع در شكاف آن جملهبندياش ، در حساسيت و اطمينان و
به ميان كشمكشهاي سبب به نزديك گذشته در كه را مصنوعي
".ببندد شده ايجاد سنتگرايان و نوپردازان اصطلاح
بازتابي شعرش. نشده متوقف خاصي جهت هيچ در مشيري فريدون
پيرامون كه است رويدادهايي و حوادث و زندگي مظاهر همه از
و زيبايي پاكي ، خوبي ، ستايشگر اوميگذرد جهان در او
و انسانيت خدمتگزار و انساني عواطف و احساسات همه بيانگر
.است محبت
بهار نامهاي به فرزند دو كرده ازدواج سال 1333 در مشيري
و رسانده پايان به را دانشگاه دو هر كه دارد بابك و
و پست وزارت در را خود اداري خدمت.شدهاند آرشيتكت
پايان به مخابرات شركت در و كرده آغاز تلفن و تلگراف
كه سرودههايي مجموعههاي از.است شده بازنشسته و رسانده
-توفان تشنه:كتابهاي به ميتوان شدهاند منتشر تاكنون
از -كن باور را بهار -ابروكوچه -نايافته -دريا گناه
پنج با -آشتي ازديار -باران آه ، -مهر مرواريد -خاموشي
-احساس و لحظهها -دفتر سه -خورشيد با پرواز -سرا سخن
نام را پرنده آسمان يك -دلاويزترين -غمگين پرنده آن آواز
.برد
، شعر و زندگي از سرشار سالگي سن 72 در مشيري فريدون اينك
نوشته او سلامتي آرزوي با.ميگذراند را نقاهت دوران
فريدون درباره را زرينكوب عبدالحسين دكتر استاد كوتاه
.ميخوانيد است آمده جشننامه در كه مشيري
عين در و ، است ساده باشد بازاري بيآنكه مشيري شعر زبان
واژگانش.هست نيز متعالي و فاخر مرموزي نحو به سادگي اين
اهل زبان دارد تلالو سادگي و تازگي از گهگاه آنكه با
ژورناليسم تاثير از هم تركيباتش چنانكه نيست ، كوچه
به را او آنچه ميپندارم.است بركنار عصر بيبندوبار
پايبند زبان شيوههاي نگهداشت و پيشينيان حرمت پاسداشت
همان ايناست ايران فرهنگ و ايران به او عشق ميسازد
و ميكند جدا عصر داران داعيه برخي از را او كه چيزيست
بزرگ پيشاهنگان كلام دنباله بيان ، لطف ديدگاه از را سخنش
كه ميدهد قرار -حافظ و سعدي و رودكي امثال -فارسي شعر
.بودهاند نوپرداز نحوي به خود عصر در نيز آنها
و حقيقت به عشق همين انساني ، پاك وجدان همين خاطر به
را فريدون من كه است ايراني فرهنگ و ايران به علاقه همين
خور در پيش از بيش روز هر اخير ، سالهاي اين در "مخصوصا
;است واقعي شاعري فريدون من گمان به يافتهام ، آفرين
و خردمند ، شاعري بيادعا ، هنرمندي.ما عصر واقعي شاعر
دلواپسي از را او هم بودنش ايراني كه ايراني فرزانهاي
دنياي براي و انسانيت آينده براي انسان ، سرنوشت براي
.نميآيد مانع فردا
مشيري جشننامه در مقالهاي طي نيز نژاد پارسي ايرج دكتر
:مينويسد
فريدون همچون ايراني معاصر شاعران از شاعري كمتر شايد"
همان گفتارشان و كردار در زندگيشان ، واقعيت در مشيري
نجيب ، پاك ، فروتن ، صميمي ، ساده ، :شعرشان در كه باشند
.درست و راست
لحظههاي در تنها گويا كه ميشناسيم را بسياري شاعران
حس خوب ميبيند ، خوب كه مينمايند آدمي شعري آفرينش
و ناباوران شعرشان از خارج اما.ميكشد درد خوب ميكند ،
تا كس ، همه و چيز همه به بياعتنا هستند شيفتگاني خود
.ميگيرند مسخره به را اخلاقي و انساني اصول همه كه آنجا
همان.هست مينمايد شعرش در كه همچنان براستي فريدون اما
خوي در اوست شعر در كه نجابتي و مهرباني و خوبي و سادگي
دارد دوست را ايران فريدون.يافت ميتوان نيز او خصلت و
ايرانيان و ايران آينده و كنوني روزگار نگران و غمخوار و
و ايران از دوستداري و دوستي حس اين خود شعر در.است
:ميگويد اگرميكند بيان سادگي به را ايران مردم
بردم رنج را گل شاخه يك پژمردن
خوردم غصه را قفس در قناري مرگ
مردم صدبار شبي مردم زغصه و
انسان اين ميتوان نزديك از او شناخت با.ميگويد راست
.شناخت را خود مردمي دردمند راستگوي نازنين
هفتاد در فوئنتس كارلوس
نويسندگي كار در سالگيهمچنان
دوم نيمه در مكزيكي نويسنده معروفترين فوئنتس كارلوس
همين به مصاحبهاي در وي.شد ساله هفتاد امسال ماه آبان
نوشتن از دست و نوشت خواهد همچنان كه كرد اعلام مناسبت
و مينويسد كه است سال چهل اينك فوئنتس.داشت برنخواهد
.است آورده دست به رهگذر اين از جهاني اعتباري و شهرت
كه است "لورادياز با زندگي سالهاي" فوئنتس رمان آخرين
و آگاهان.است يافته پايان تازگي به آن نگارش كار
اين كه دارند عقيده رسانهها و مطبوعات در صاحبنظران
زماني ميگويد خود وي اما.بود خواهد فوئنتس رمان آخرين
"كاملا كتابش يا نوشته از كه كشيد خواهد دست نوشتن از
.است غيرمنتظره بس هم اتفاقي چنين و باشد مسرور و راضي
از رماننويسي هيچ كه باشيد داشته حتم":ميگويد فوئنتس
را اثري كه هرگاه رماننويس.ندارد رضايت كرده كه كاري
بسيار تخيلات و طرحها و انديشهها ميبرد پايان به
از معروفي جمله وي ".دارد مخيله در همچنان را عاليتري
تمام ديگر كه نگوييد هيچگاه":آورد زبان بر را باند جيمز
".شد
به پاناماسيتي در نوامبر 1928 يازدهم در فوئنتس كارلوس
آن در مستقر و مامور ديپلمات زمان آن در پدرش.آمد دنيا
پايان از بعد سال ده من":كارلوس خود گفته به.بود شهر
ظريف موضوعي به "ضمنا وي "آمدم دنيا به اول جهاني جنگ
هشتادمين يادآور اروپا در امسال نوامبر ماه.داشت اشاره
.بود جهاني تلخ رويداد اين پايان سالگرد
پاكيزه هوا كه جايي" رمان انتشار با سال 1958 از فوئنتس
آثار زمره در حاضر حال در رمان اين.رسيد شهرت به "است
از بزرگي جريان منشاء تاكنون وي.است گرفته جا كلاسيك
به آثارش و بوده نمايشنامه و مقاله كوتاه ، داستان رمان ،
.است شده ترجمه زبان بيست از متجاوز
سال اين در.بود سال 1987 در فوئنتس توفيق بزرگترين
در ادبي جايزه معتبرترين سروانتس ، ادبي جايزه برنده
ساله همه كه سالهاست فوئنتس.گرديد زبان اسپانيايي دنياي
.است نوبل ادبي جايزه نامزدهاي قويترين از يكي
از و گذرانده مكزيك ديپلماسي دستگاه در را مدتي فوئنتس
و امريكا ، مكزيك ، مطبوعات هميشگي و ثابت مقالهنويسان
مطبوعات نخستين صفحات هميشه او سياسي تفسيرهاياروپاست
از گوناگون موضوعات باب در وي.ميدهد اختصاص خود به را
ناظران نقش از دفاع تا گرفته لوينسكي مونيكا افتضاح
.مينويسد مكزيك چياپاس منطقه در خارجي
ندارد قصد و مينويسد همچنان كه است مردي ساله فوئنتس 70
معروف سال و سن به نويسندگي در ويگيرد كناره نوشتن از
.است رسيده سالگي ، چهل مقدس ، كتاب
و نيرو از سرشار همچنان كه كنيد باور":ميگويد فوئنتس
.نوشتهام جديدي رمان.هستم خوشحال بسيار.هستم توان
"ميخواهم؟ چه ديگر.دارم خوبي زن.هستم تندرست و سالم
سال هفتادمين مناسبت به مكزيكي نيرومند و پير نويسنده
گارسيا گابريل با همراه و كرده متعددي مصاحبههاي تولدش
گوادالاخارا به سفري تازگي به كلمبيايي نويسنده ماركز
بزرگ نويسندگان آثار به شهر اين.كرد مكزيك شهر دومين
كار.دنياست مردم از بسياري آشناي و شده وارد مكزيكي
كند منتشر را آخرينش رمان كه است اين حاضر حال در فوئنتس
.كند نظاره را كرد خواهد كسب كه جايگاهي و آن بازتابهاي و
بيرجندي فاضلي محمود:ترجمه
|