قانون‌گرا فرزنداني چگونه
كنيم؟ تربيت
آلماني مدارس معلمان بي‌تفاوتي
كودكان مشكلات به نسبت
بچه‌ها زبان از
و كودك نويسندگان از گروهي
محكوم را اخير خشونت‌هاي نوجوان
كردند
نويسندگان انجمن مديره هيات
شدند انتخاب نوجوان و كودك
قانون‌گرا فرزنداني چگونه
كنيم؟ تربيت
فرزندان به والدين بوسيله رواني و جسماني خصوصيات اغلب
تربيتي خصوصيات از بعضي گفت مي‌توان حتي و مي‌شود منتقل
وارد اينكه محض به كودك.نيستند مستثني قاعده اين از نيز
مي‌گردد چيزي يا كسي دنبال به مي‌شود ، الگوبرداري مرحله
او الگوي همان و نمايد ارضا رواني -روحي نظر از را او كه
كارهايي مي‌كند سعي و مي‌گيرد ، را خصوصياتش كليهميشود
حال در ابتدا از كودككند تكرار اوست سليقه مطابق كه
احتياجات چگونه مي‌آموزد ابتدا او.است يادگيري و آموختن
تكامل از بعدي مراحل در و نمايد برطرف را خود اوليه
حدودي تا كه اجتماعي لحاظ از چگونه كه مي‌گيرد ياد كم‌كم
به.باشد مطلوب مي‌شود نيز او خانواده كوچك محدوده شامل
مي‌كند تكرار را ديگران علاقه مورد رفتارهاي ترتيب اين
تدريج به دبستان از قبل سنين درببيند پاداش تا
كمابيش دوستي و مي‌يابد فزوني كودك اجتماعي دادوستدهاي
به شروع ابتدا همان از او.مي‌كند شروع سايرين با عميقي
از بعد و مي‌كند زندگي اوليه مقررات و قواعد فراگيري
مراتب به كه مي‌رسد وسيعتري آموزشهاي به اوليه آموزشهاي
يادگيري و تقليد به دست او پس.است دشوارتر پيش مرحله از
تماس در وي با بيشتر كه هستند مادر و پدر تنها و مي‌زند
فرزند براي مادر و پدر حركت كوچكترين بنابراين.هستند
پرخاشگر موجوداتي والدين اگر.اجراست و يادگيري قابل
راحتي به را داشتن تند خوي و خلق و عصبيت او باشند
داشته آرام و لطيف روحيه‌اي آنان اگر برعكس و مي‌آموزد
بقيه حتي و شد خواهد عجين كودك با خاص آرامش باشند
رعايت ديگران ، به كردن محبت داشتن ، دوست مانند خصوصيات
اگر.مي‌آموزد آنان از او را قانون رعايت ديگران ، حقوق
دوستي حس بگذارند احترام اطرافيانشان و محيط به بزرگترها
لحاظ ازميشود متبلور كودك در ديگران شمردن محترم و
اجتماعي -عمومي قانونهاي به مادر و پدر اگر نيز اجتماعي
در آرامش براي بايد كه مي‌گيرد ياد كودك دهند اهميت
پدر رانندگي حين در "مثلا.بگذارد احترام قانون به زندگي
بي‌توجهي راهنمايي چراغ به نسبت يا مي‌گيرد نامناسب سبقت
گامهاي اين و مي‌آموزد طوطي يك مانند نيز او مي‌دهد نشان
.است مقررات نكردن رعايت و قانون به بي‌احترامي اوليه
خاك يك مانند كودكان رواني -روحي زمينه بدانيم بايد
بعد.است بهره‌برداري آماده زمان اين در كه است حاصلخيز
به و نهاد فراتر كودكي مرحله از پا كودك اينكه از
با را خود رفتارهاي از بسياري مي‌كند سعي رسيد نوجواني
خارج خانواده از او الگوهاي حقيقت در و كند سازگار محيط
و مي‌شود معطوف سالان و همسن و دوستان بسوي و مي‌شوند
به را كارها دوستان از نماندن عقب براي مي‌كند سعي
به دست و مي‌نهد فراتر پا مواقعي در حتي و تكرار گونه‌اي
از خود كه طريقي به او.مي‌زند عجيب گاه خودنماييهاي
مقررات و قانون به احترام آشناست آن با حال به تا كودكي
شرايطي در و مي‌كند دفاع آن از مواقعي در و مي‌آموزد را
خانواده محيط اين پس.مي‌گذارد پا زير راحتي به آنرا نيز
كودك به را بودن قانونمند كه است اجتماعي محيط و
.مي‌گيرد او از را قانونمندي "احتمالا يا مي‌آموزد
;است معتقد روانشناسي ليسانس تحصيلات با محمودي اميرحسين
راه كردن ، صحبت آموزش مانند نيز كودك به قانونمندي آموزش
كه مي‌شود باعث كودكي ابتداي همان از كردن مطالعه رفتن ،
موردي هيچ در ندهد اجازه خود به هرگز شد بزرگتر وقتي او
.مي‌شود ذهنش ملكه موضوع اين كه چرا نمايد تخطي قانون از
اجتماعي قواعد نمي‌كند فراموش را كردن صحبت كه همانگونه
به البته.مي‌گذارد احترام آن به و مي‌كند رعايت نيز را
بزرگتري خانواده در سپس و او كوچك خانواده در آنكه شرط
در ومادر پدر "مثلا.باشند قانونمند همگان اجتماع چون
رفتار گفته‌هايشان خلاف كه كنند دقت بسيار برنامه‌هايشان
و قانون از همگان امروزه خوشبختانه:مي‌افزايد وي.نكنند
ولي مي‌كنند ، صحبت اصول طبق بر رفتار و آن به احترام
با مدرسه در معلم.نمي‌كند رعايت آنرا خود پدر متاسفانه
اگر مادر.مي‌برد بين از را دانش‌آموزان حقوق بي‌احترامي
دهد تذكر او به كودكش و دهد انجام اصول برخلاف كاري
.خودت بازي دنبال برو حرفها اين به چه را بچه:مي‌گويد
قانونمند كودك به مي‌توان چگونه شما نظر وضعي‌به چنين با
آموخت؟ را بودن
از بعضي:وي‌مي‌گويد است خانه‌دار و ديپلمه ف -مهين
تئوري شكل به فقط اجتماع در حتي يا و خانواده در اصول
كرده هم فراموش شايد و آنراخوانده‌اند همه و است آمده
است فراگيري آماده كه كودك به مي‌توان چگونه پس.باشند
بياموزد اگر حتي كودك كند؟ رعايت را مقررات كه داد آموزش
"ظاهرا مي‌كند بي‌قانوني كه هركسي كه مي‌بيند وقتي او
است ناموفق كمي او اگر كه مي‌انديشد خود با است موفق‌تر
قواعد به نسبت اينگونه و است قانون از پيروي آن علت
.مي‌شود بي‌اعتماد
هيات عضو و جامعه‌شناس بزرگمهر اسماعيل دكتر
از بايد ابتدا:است معتقد بهشتي شهيد علمي‌دانشگاه
اهميتي "اصلا اين.كرد شروع مادر و پدر "مخصوصا خانواده
است اقتصادي و فرهنگي اجتماعي ، طبقه چه در كودك كه ندارد
خانواده‌هاي در كودكان از بسياري بلكه
پرورش خوب بسيار پايين معلوماتي سطح با درآمد كم
كه نيست معنا اين به كودك شدن قانونمند البته.يافته‌اند
را پيچيده قانوني ماده‌هاي و تبصره‌ها تمامي "حتما كودك
كه ترتيبي و نظم كودك كه است مفهوم اين به بلكه بياموزد
مقررات و قوانين از تبعيت و آينده در آن دنباله‌رو
از 2 بايد ترتيب و نظم.ببيند آموزش را است اجتماعي
به مي‌كند پيدا را آموزش‌پذيري قابليت كودك كه سالگي
بايد چگونه كه شود داده توضيح او به و شود القا كودك
.باشد
آموزش با مدرسهميرسيم مدرسه به خانواده ازمحيط بعد
او ترتيب بدين و.است كودك اوليه آمادگيهاي مكمل لازم
درك را ديگران وحقوق خود به مربوط قوانين چهارچوب كم‌كم
تئوريك و كتابي را اصول خيلي ما مدارس البته.مي‌كند
به.اينجاست در مدرسه و خانه بين تضاد و مي‌دهند آموزش
مطلوبي تعادل مدرسه و خانه محيط بين بايد خاطر همين
نكته اين به بيشتري توجه اخير سالهاي در كه كرد ، ايجاد
.است شده معطوف
مسئوليت كودك به بايد من بنظر:مي‌افزايد بزرگمهر دكتر
از او و باشد خارج توانش از كه بزرگ مسئوليتهاي نه داد
با تناسب بايد بلكه.شود نااميد آنها اجراي امكان عدم
اين پي‌گير و داشت انتظار كودك از جسمي و روحي قواي
به را كاري اگر.گيرد جدي را آنها او تا بود مسئوليتها
را نتيجه وي از آن متعاقب ديگر و كرديد واگذار كودك
سن در و بود خواهد نامطلوب و برعكس كار نتيجه نخواهيد
ديگر مي‌بيند شد اجتماع محيط وارد وقتي نوجواني و بلوغ
خارج ندارد هم حق و ندارد را خانواده در مطلوب آزاديهاي
برايش اجتماعي مقررات و قواعد پس.كند رفتار قوانين از
مشكل اين و مي‌زند نافرماني به دست و مي‌شود پاگير و دست
.است جوانان از بسياري امروز
علوم و روانشناسي گروه علمي هيات عضو شريفي مسعود دكتر
:مي‌دهد ادامه باره اين در بهشتي شهيد دانشگاه تربيتي
است ارتباط و زبان با و است زباني موجودي انسان "اصولا
است اينميدهد بروز را خود ايده‌هاي و تفكر انسان كه
كودك با بتوانيم بايد تولد آغازين سالهاي همان در كه
را اجتماعي فعاليتهاي و روزمره نكات و كنيم صحبت خودمان
برايش ساده زبان با نمي‌كند درك كودك مي‌كنيم فكر كه
حافظه در و ضبط را آنها همه ما فرزند "مسلما.دهيم توضيح
بيان طريق از مفاهيم اين با كه زماني و مي‌كند نگهداري
قبل شوداز اجتماع وارد كه سني هر با شد آشنا والدين
زمينه در چه ;كند برخورد مشكلات با چگونه كه مي‌داند
.ديگران با رفتار علم با رابطه در چه و باشد قانون
حوصله كمي با مي‌توانند هستند كه موقعيتي هر در والدين
كه او براي بلكه نيست بد تنها نه دهند ، توضيح كودك براي
ضروري و لازم بسيار است ناشناخته و تازه اطرافش دنياي
ارضاء به فقط مادرها و پدر از بعضي متاسفانه.است
به توجه مي‌انديشند و دارند توجه كودكان جسمي نيازهاي
با را كودك بايد.است كافي او جسمي سلامت و كودك جسم
اجتماعي برخوردهاي زمينه در است ممكن كه مهمي مسائل
دير بسيار ديگر:گفت بايد و ساخت آشنا آيد پيش برايش
درست كار اين بگوييم ناسازگار نوجوان به اگر بود خواهد
از.نيست مسائل با برخورد براي مطلوبي روش اين يا و نيست
مجهز او اگر.كرد فكري آماده را نوجوان و كودك بايد قبل
آموختني‌هاي كليه از برخوردار كه پرمحتوا و قوي آموزش به
غافلگيركننده موقعيتهاي در هرگز باشد اجتماعي و فردي
.بود نخواهد سردرگم
دور ازنظر نبايد نيز را اجتماع نقش:آخرمي‌افزايد در وي
گروه جامعه ، به‌نام جوشي و پرجنب محيط كه زيرا.نگاهداشت
بسزايي اهميت كودك شدن قانونمند در نيز جنس هم همسالان
همراه كودك با پايين سنين از بايد عمومي آموزشهاي.دارد
واقعيات.باشد لمس قابل و واقعي گونه‌اي به و شود
كشيده تصوير به كودكاني براي فهم قابل زبان با اجتماعي
فراغت اوقات كردن پر براي سرگرمي تنها اينكه نه.شود
به خود طرحهاي در طوري اجتماعي برنامه‌ريزان اگر.باشد
توجه فردا قانون پياده‌كنندگان و آينده‌سازان اين كودكان
از ديگر بسياري بلكه قانونگرايي تنها نه باشند داشته
.خواهدآموخت كودك راحتي به را اساسي و مهم آموزشهاي
:موءخره
فرد مرگ ، هنگام تا مي‌شود منعقد انسان نطفه كه زماني از
.نمي‌شود متوقف هرگز جريان اين و است تغيير حال در پيوسته
انسان ظاهري رشد و اندامها شدن بزرگ تنها تحول از منظور
زمينه‌هاست كليه در تغييرات از رشته يك تحول ، بلكه نيست
معين‌به جهت يك در كه است هم با مرتبط و منظم شكل به كه
.مي‌رسد بلوغ و كمال غايت به نتيجه از تا مي‌رود جلو
به‌عنوان نمي‌توان هرگز عظيم تحول اين در را خانواده نقش
.نگاهداشت دور نظر از تعليم‌دهنده و صميمي واحد اولين
براي را وارد تازه و ناآشنا فرد تربيتي كانون اين
آشنا جامعه عنوان به خروش و پرجوش هياهويي با رويارويي
آموزگار بهترين خانواده از بعد نيز اجتماع.مي‌سازد
اين اعضا از عضوي عنوان به بياييم پس است ، نو نسل طبيعي
كه سازيم بارور و آماده طوري را فضا بزرگ خانواده
مملو محيطي در هستند فردا خانواده زيربناي كه فرزندانمان
به تا دهيم پرورش روان و روح سلامت صميميت ، كمرنگي ، از
زندگي قواعد و قانون بخصوص زمينه‌ها كليه در مطلوب رشد
.يابند دست است مهم و اساسي اصلي كه
خليلي اميد
آلماني مدارس معلمان بي‌تفاوتي
كودكان مشكلات به نسبت
آلمان ، در كودكان امور كارشناس يك گفته به:اجتماعي گروه
خدمات بخش كارمندان و پزشكان مدارس ، معلمان بيشتر
كودكان شدن دچار اوليه علايم به نسبت كشور اين اجتماعي
و آوارگي و اعتياد به انسان آوردن روي فقر ، به
.نمي‌كنند مسئوليت احساس آنها بي‌سرپناهي
آلمان جوانان انستيتوي از ،"هاناپرمين" ايرنا ، گزارش به
شهر در كودكان مورد در تخصصي اجلاسي در مونيخ ، شهر در
از آلمان مدارس مسئولان و آموزگاران اكثر:گفت هانور
بيشتر كه دليل اين به "صرفا درس كلاسهاي در شاگردان غيبت
ايجاد مزاحمت و دارند خشن رفتاري دانش‌آموزان اين
.خوشحالند مي‌كنند ،
در و شدند آواره سال سه يا دو كه كودكاني:گفت وي
جامعه و مدرسه جذب ندرت به مي‌كنند ، زندگي خيابانها
.مي‌شوند
دانشگاه از "مان هورل كلاوس" پروفسور اظهارات به بنا
در آلمان ، در سال زير 18 كودكان از درصد ، 20"فلد بيله"
.مي‌برند سر به نسبي فقر
در امروز "بارمر" درماني بيمه شركت از "لسكه گه گرد"
از بزرگسالان بيماري به كودكان بيشتر امروزه":گفت هانور
.هستند مبتلا روده و معده بيماريهاي يا استرس سردرد ، قبيل
"
بچه‌ها زبان از
وسط تا تاكسي براي مردم نامرتب صف.بود شلوغ خيابان
.بود سنگين كيفم و داشتم امتحان.بود شده كشيده خيابان
راننده‌اي هيچ و بودند كرده سياه مرا وبر دور بزرگها آدم
.شوم قدديگران هم من مي‌كشد ، طول خيلي.نمي‌شنيد مرا صداي
.نمي‌روم خيابان وسط هم باز شدم ، آنها قد هم اگر من ولي
به مدرسه در را اين شوم؟ سوار بايد چگونه هم وقت آن پس
مي‌دهند؟ ياد من
بالله محفوظ فاطمه
و كودك نويسندگان از گروهي
محكوم را اخير خشونت‌هاي نوجوان
كردند
قتل نوجوان و كودك نويسندگان از جمعي:اجتماعي گروه
.كردند محكوم را نويسندگان
چندي متاسفانه:آورده‌اند خود بيانيه در نويسندگان اين
دشمنان دست به قلم و فرهنگ اهل آسايش و امنيت كه است
شكلي به و است افتاده خطر به مدني جامعه و مردم
خود جان بوم و مرز اين نويسندگان از تن چند نفرت‌انگيز
كشور ، نوجوان و كودك نويسندگان مادادهاند دست از را
برقراري مسئولان از مصرانه جنايات ، اين كردن محكوم ضمن
و شناسايي قاطعانه ، و جدي به‌طور كه مي‌خواهيم امنيت
.كنند پيگيري را جنايات اين عاملان مجازات
نويسندگان انجمن مديره هيات
شدند انتخاب نوجوان و كودك
نوجوان و كودك نويسندگان انجمن مديره هيات:اجتماعي گروه
.شدند انتخاب
نويسندگان انجمن جلسه نخستين در ما خبرنگار گزارش به
انتخاب انجمن بازرسين و مديره هيات اعضاي نوجوان و كودك
.شدند
محمدرضا حجواني ، مهدي خليلي ، عموزاده فريدون جلسه اين در
امير علي سليماني ، محسن رحماندوست ، مصطفي باشاك ، محمدي
محمدعلي و مديره هيات اعضاي بعنوان محمدي محمد سيدآبادي ،
و كلهر فريبا راستي ، مجيد حسن‌زاده ، فرهاد شاماني ،
.شدند انتخاب انجمن بازرسين بعنوان خوانساري كاشفي سيدعلي
در غيردولتي تشكل نخستين نوجوان و كودك نويسندگان انجمن
.است خود نوع
با نويسندگان از پنجاه‌تن انجمن جلسه نخستين حاشيه در
مسئولين از اخير قتلهاي محكوم‌كردن با اطلاعيه‌اي صدور
.شدند قتلها اين جدي پيگيري خواستار
|
