|
|
در بينالملل روابط نظريههاي
حاضر عصر ايزدي پيروز:ترجمه - والت استيفن:نوشته در را جديدي نظريات بينالملل روابط در گرديسي د:اشاره نظريات ، اين حال همين در.آورد پديد كنوني شرايط تفسير .است بوده موجود گذشته در كه دارد انديشههايي در ريشه اين ودر داد شكل را بيستم قرن تاريخ اعظم بخش سرد ، جنگ پرداختند آن تبيين به بينالملل روابط عرصه متفكران باره و مختلف ابعاد ماركسيستهادر ، ليبرالهاو واقعگرايان كه با.دادند ارائه را آراء مهمترين خود خاص مباني با ديگري اصول بر مبتني نيز بينالملل روابط شوروي ، فروپاشي و "تاريخ پايان" چون انديشههايي ظهور به امر همين و شد اين به گذرا نگاهي حاضر مقاله.انجاميد "تمدنها برخورد" .دارد نظريات مقالات گروه دستاندركاران و سياستگذاران چرا كه سوءال اين به پاسخ در بينالملل روابط به مربوط مطالعات بايد بينالمللي سياست بين گريزناپذير پيوندي كه گفت بايد دهند ، قرار نظر مد را ما.دارد وجود سياست واقعي جهان و نظريهها انتزاعي جهان بطن از روشني تصوير كه داريم نياز نظريه به جهت اين از استخراج ميشويم ، بمباران آنها با روزه هر كه اطلاعاتي تحقير ديده به ها"نظريه" به كه سياستگذاراني حتي.كنيم درباره خود عقايد به تصميمگيريها در بايد مينگرند ، سازمان اصول وجود بدون سياستگذاري.كنند اتكا جهاني امور نظريه كه همانگونه داشت ، نخواهد مطلوبي كيفيت دهنده .بود خواهد بيثمر واقعي جهان از اطلاع بدون پردازي استفاده نظريه نوعي از همگان ناخواه خواه اين ، بنابر عدم و -شخصي ديدگاههاي چه و علمي نظريههاي چه -ميكنند توافقهاي عدم بر مبتني "معمولا سياستها درباره توافق وضعيت كه است بنياديني نيروهاي درباره اساسيتر .ميدهند شكل را بينالمللي به آنها تحليل براي كه نظريهاي بنابر بينالمللي ، مسائل اگر مثال ، برايمييابند متفاوتي جلوه ميشود ، برده كار ناتو گسترش بگيريم ، پيش در را "واقعگرايانه" ديدگاه كه ميشود محسوب زماني در غرب نفوذ گسترش براي تلاش واكنش باعث "احتمالا و دارد قرار ضعف حالت در روسيه ديدگاه از حال ، اين با.شد خواهد مسكو جانب از شديدي را مركزي اروپاي نوپاي دموكراسيهاي امر اين ،"ليبرال" يك به را ناتو منازعه مديريت مكانيسمهاي و كرده تقويت ممكن ديگر ديدگاه.داد خواهد تسري پرآشوب بالقوه منطقه لهستان و مجارستان چك ، جمهوري ساختن وارد اهميت بر است در آن اعضاي كه جامعهاي كند ، تاكيد غرب امنيتي جامعه در تصور غيرقابل آنها بين در را جنگ كه شريكند مشتركي هويت .است ساخته جهان پيچيدگيهاي كليه نميتواند واحدي رهيافت هيچگونه با ما كه است بهتر اين ، بنابر.دربرگيرد را معاصر سياست .باشيم داشته سروكار رقيب نظريههاي از گوناگون مجموعهاي كمك نظريهها اين ضعف و قوت نقاط شدن آشكار به امر اين فراهم را آنها در بعدي اصلاحات انجام موجبات و ميكند .ميآورد رقابت پرتو در نحو بهترين به بينالمللي امور مطالعه راديكال و ليبرال گرايانه ، واقع سنتهاي بين دامنهدار دولتها ميان در ديرپا گرايش بر واقعگراييميگردد درك تخفيف گوناگون راههاي ليبراليسم ;ميگذارد تاكيد ستيز به ميدهد قرار شناسايي مورد را ستيزهجويانه گرايشهاي اين كل چگونه كه ميپردازد امر اين توصيف به راديكال سنت و بين مرزساخت دگرگون ميتوان را دولتها بين روابط نظام را مهم آثار از تعدادي و است مبهم اندكي سنتها اين اما گنجاند ، آنها از هيچيك قالب در خوبي به نميتوان دارد ، جريان آنها بين و آنها از يك هر درون در كه مباحثي .ميپردازد رشته اين تعريف به حدودزيادي تا واقعگرايي .است بوده سرد جنگ سرتاسر در غالب نظري سنت گرايي ، واقع ميان در قدرت مبارزه را بينالمللي امور واقعگرايي و هستند خود شخصي منافع دنبال به كه ميداند دولتهايي .است بدبين ستيز و جنگ رفتن ميان از به نسبت "عموما كه زيرا داشت را غالب وجه سرد جنگ سالهاي در واقعگرايي اتحادها ، جنگ ، براي قدرتمندي اما ساده تبيينهاي بينالمللي پديدههاي ديگر و همكاري موانع امپرياليسم ، ويژگيهاي با رقابت بر آن تاكيد اينكه نيز و ميداد ارائه .داشت همخواني شوروي و امريكا بين رقابت اصلي در واقعگرايانه تفكر و نيست واحد نظريه يك واقعگرايي "كلاسيك" واقعگرايان.يافت تكامل سرد جنگ طول تمام نيبر راينهولد و (Hans Morgenthau) مورگنتا هانس مانند انسانها مانند دولتها كه بودند معتقد (Reinhold Niebuhr) به را آنها كه هستند ديگران بر سلطه به ذاتي ميل داراي فضائل بر همچنين مورگنتا.ميسازد رهنمون جنگ به زدن دست تاكيد قوا موازنه بر مبتني و قطبي چند كلاسيك ، نظام شوروي اتحاد و متحده ايالات بين دوقطبي رقابت و ميكرد .ميداد تشخيص خطرناك بويژه را والتز كنت وسيله به كه واقعگرايينو نظريه برعكس ، و گذاشت كنار را بشري سرشت شد مطرح (Kenneht Waltz) نظام والتز ، نظر از.نهاد تاكيد بينالمللي نظام براثرات در يك هر كه است بزرگ قدرت تعدادي از متشكل بينالمللي مرج و پرهرج نظام آنكه دليل به.ميباشند خويش بقاي پي بقايش حفظ در خود بر تكيه با بايد دولتها از يك هر است ، به منجر شرايط اين كه ميكرد استدلال چنين والتز.بكوشد قويتر قدرتهاي مقابل در ضعيفتر دولتهاي كه شد خواهد اين قويتر قدرتهاي به اينكه نه بزنند موازنه ايجاد به دست دوقطبي نظام كه ميكرد ادعا مورگنتا برخلاف وي.بپيوندند .است چندقطبي نظام تراز ثبات با گرفت ، صورت واقعگرايي نظريه در كه ديگري مهم اصلاح رابرت كه بود گونه بدان دفاع -تهاجم نظريه كردن اضافه وGeorge)(Quester كوئستر ، جرج(Robert Jervis) جرويس كرده مطرح را آن (Stephen Van Evera) اورا وان استيفن هنگامي جنگ كه ميكردند استدلال چنين محققان اين.بودند كنند تسخير را يكديگر بتوانند آساني به كشورها كه حمله از دفاع كه هنگامي حال ، اين با.ميشود محتملتر براي انگيزه ميشود ، بيشتر امنيت باشد ، آسانتر .گيرد رونق ميتواند همكاري و ميكند فروكش گسترشطلبي بتوانند دولتها و شود تلقي امتياز نوعي دفاع كه صورتي در آنگاه شوند ، قائل تمايز تهاجمي و تدافعي سلاحهاي بين از دفاع وسايل ديگر ، دولتهاي كردن تهديد بدون ميتوانند را مرج و هرج اثرات بدينترتيب و آورند دست به را خود .دهند تخفيف پي در "صرفا دولتها "تدافعي" واقعگرايان اين ديدگاه از را خود امنيت ميتوانند بزرگ قدرتهاي و هستند خود بقاي موضع انتخاب و موازنه حفظ براي اتحاديهها تشكيل با .كنند تامين تدافعي نظامي ليبراليسم نظريههاي وسيع گستره از واقعگرايي برابر در اصلي چالش چنين ليبرال تفكر رگههاي از يكي.ميشد ناشي ليبرال را دولتهاي اقتصادي ، متقابل وابستگي كه ميكرد استدلال كه زيرا داشت خواهد باز يكديگر عليه زور بردن بكار از رگه.انداخت خواهد مخاطره به را آنها اقتصاد شكوفايي جنگ جمهور رئيس ويلسن وودرو به اغلب كه تفكر طرز اين دوم كليد را دموكراسي گسترش ميشود ، داده نسبت آمريكا اسبق دموكراتيك دولتهاي كه اساس اين بر ميدانست ، جهاني صلح اين سوم رگه.هستند اقتدارگرا دولتهاي از صلحجوتر "ذاتا ميكند استدلال چنين است ، شده مطرح تازگي به كه تفكر طرز و انرژي بينالمللي آژانس مانند بينالمللي نهادهاي كه خودخواهانه رفتار بر ميتوانند پول بينالمللي صندوق تشويق طريق از "عمدتا را كار اين آنها آيند ، فائق دولتها منافع كسب جهت فوري دستاوردهاي از چشمپوشي به دولتها .ميدهند انجام ديرپا همكاري رهگذر از بيشتر كه ميكردند حمايت فكر اين از ليبرالها از برخي گرچه تدريج به چندمليتي ، شركتهاي بويژه جديد ، فراملي بازيگران "عموما ليبراليسم كرد ، خواهند دستاندازي دولتها قدرت بر بينالمللي امور در اصلي بازيگران عنوان به را دولتها .ميكند تلقي راديكال رهيافتهاي جريانهاي براي بديل سنتي ماركسيسم دهه 1980 ، تا و واقعگرايي كه هنگامي.بود ليبرال و واقعگرايانه ماركسيسم ميپنداشتند ، مسلم را دولتها نظام ليبراليسم ، دگرگوني براي طرحي و بينالمللي ستيز از متفاوتي تبيين .ميداد دست به موجود بينالمللي نظم بنيادي ستيز اصلي علت را سرمايهداري ارتدكس ماركسيستي نظريه نتيجه در سرمايهداري دولتهاي.ميكرد تلقي بينالمللي نبرد به يكديگر با سود كسب براي خود بيوقفه مبارزه به نيز سوسياليستي دولتهاي با حال عين در و ميپرداختند از دسته اين وجود در را نابوديشان بذرهاي كه دليل اين نظريه.برميآمدند ستيز در از ميديدند دولتها قدرتهاي بين روابط بر عكس بر "وابستگي" نئوماركسيستي تاكيد يافته توسعه كمتر دولتهاي و پيشرفته سرمايهداري سرمايهداري قدرتهاي كه ميكرد استدلال چنين و ميكرد در جهان حاكمه طبقات با نامقدس اتحادي كمك با -پيشرفته يافته توسعه كمتر كشورهاي استثمار طريق از -توسعه حال اين ساختن سرنگون از بود عبارت حل راه.شدهاند ثروتمند به متعهد كه انقلابي حكومت يك برقراري و انگل نخبگان .باشد مستقل توسعه بياعتبار سرد جنگ پايان از پيش نظريهها اين دوي هر اقتصاد شكوفايي نيز و كمونيست جهان در شكافگرديدند در فعال مشاركت طريق از توسعه حال در كشورهاي از بسياري .ساخت نظريه دو اين نصيب را تجربي شكستهاي جهاني اقتصاد رداي تا شد باعث گوناگونش كاستيهاي براثر ماركسيسم شكست خود مطالب كه كنند تن بر نظريهپردازان از گروهي را آن نقد زمينه در پسامدرن نوشتجات موج از زيادي حدود تا را شالوده" رهيافت اين.گرفتهاند وام اجتماعي نظريه و ادبي طراحي به مربوط تلاشهاي به نسبت (Deconstructist)"شكنانه ليبراليسم يا واقعگرايي نظير جهانشمول و عام نظريههاي زبان اهميت بر آن هواداران واقع ، در.است بدگمان آشكارا تاكيد اجتماعي نتايج شكلگيري در (Discourse) گفتمان و ابتدا پژوهشگران اين كه علت اين به حال ، اين با.مينهند كردنداما تكيه سنتي (Paradigms) انگارههاي از انتقاد بر در اوقات اكثر در نكردند ، عرضه آنها براي مثبتي بديلهاي باقي خودآگاه و ناراضي اقليت يك عنوان به دهه 1980 .ماندند داخلي سياست بينالمللي امور زمينه در سرد جنگ دوران پژوهشگران همه يا ليبرال واقعگرايانه ، انگارههاي قالب در درستي به مهم كارهاي از تعدادي اخص ، طور بهنميگنجند ماركسيستي منفرد رهبران يا و حكومتي سازمانهاي دولتها ، ويژگيهاي در اين ذيل ليبرال نظريه دموكراتيك رگه.داشتهاند تاكيد نظير پژوهشگراني تلاشهاي همانند ميگيرد ، جاي عنوان برونر اشتاين جان و (Graham Allison) آليسون گراهام و سازمان نظريه از استفاده زمينه درJohn) Steinbruner) يا و خارجي سياست رفتار تبيين براي بوروكراتيك سياست و (Irving Janis) جينس ايروينگ ،(Jervis) جرويس تلاشهاي شناختي و اجتماعي روانشناسي از منظور اين براي كه ديگران ارائه پي در تلاشها اين مواقع ، اكثر دركردند استفاده آنها هدف بلكه نبودهاند بينالمللي رفتار عام نظريه يك اين به منجر است ممكن كه است بوده ديگري عوامل شناسايي پيشبينيهاي خلاف كه سربزند رفتاري دولتها از كه شوند اينها رو ، اين ازاست ليبرال يا واقعگرايانه رهيافتهاي رهيافتيرقيب نه و كرد تلقي سهانگارهاصلي مكمل بايد را .بينالمللي نظام تحليل براي قديمي انگارههاي در جديد شكافهاي سرد جنگ پايان زمان از بينالمللي امور زمينه در پژوهش امريكاييان غير صداي.است يافته ملاحظهاي قابل تنوع مشروع نظريهها و روشها از وسيعتري گستره است ، شده رساتر محيط قومي ، ستيز مانند جديدي موضوعات و ميشوند تلقي گرفته قرار پژوهشگران كار دستور در دولت آينده و زيست .است دارد ادامه |
|