فارس خليج در بزرگ هاي قدرت
خواهند؟ مي چه
دكترپيروز با گفتگو در است ايران به جزايرمتعلق
(پاياني بخش)مجتهدزاده
مسندم ، كرانههاي قبايل يابي قدرت از پيش دوقرن -يكي -ج
ضعف هنگام به پرتغاليان خليجفارس ، در القاسمي همانند
حاكم جزيرهها و كرانهها اين همه بر را خود ايران
يك نزديك جزيرهها و كرانهها براين آنان حاكميت.ساختند
دوراني از طولانيتر بسيار دوران اين و يافت ادامه قرن
مورد جزيرههاي و كرانهها از شده ياد قبايل كه است
اينكه تا ميآوردند ، عمل به بازديد متحده امارات ادعاي
را پرتغاليان چيرگي ايران در صفوي امپراتوري اقتداريابي
ميتوانند ايرانيان كه پرسشي.كرد سرنگون خليجفارس در
پرتغال سوي از فرضي ادعاي يك چرا كه است اين سازند مطرح
منطقه در بخشي هر به نسبت كنوني دوران در يا دوران آن در
حاكميت آنجا در را قرني آنان كه استدلال اين براساس
از مشابه ادعاي يك ولي نيست ، تصور قابل حتي داشتهاند ،
قابل ميتواند مشابه استدلالي بر عربي متحده امارات سوي
گفته به يا آنان ، قبيلهاي اجداد اينكه آن و باشد؟ قبول
دست كه خليجفارس كوچك قبايل روءساي" ويلسن ، سرآرنولد
چند ،"بود نشانده خود جاي سر را آنان شاه نادر نيرومند
كنوني ادعاي مورد سرزمينهاي از كوتاهي مدت براي پيش قرن
از و اقامت آنجا در كوتاه مدتي براي يا و كرده ديدن آنان
دوران در هم آن كردند ، حكومت منطقه بر ايران دولت سوي
درستي سروسامان ايران كه شاه نادر قتل از پس كوتاهي
!نداشت
ميانه دوران در ميشود ، ناميده الخيمه راس امروز آنچه -د
كرانههاي در مستقر ايراني ارتش اردوي محل هيجدهم قرن
جايي در اردوگاه اين اصلي چادر.بود خليجفارس جنوبي
راس" اصطلاح و داشت قرار الخيمه راس كنوني شهر نزديك
ديگر ، گفته به.است نادري هاي"خيمه سر" معني به "خيمه
و ايران ارتش اردوگاه مقر از بخشي خود بحث مورد سرزمين
شارجه از سال 1921 در تنها و داشت تعلق ايران به "مسلما
جداگانهاي امارت عنوان به بريتانيا سوي از و شده جدا
مالكيت ادعاي ميتواند منطقهاي چنين چگونه.شد شناخته
پيش از 550 فراتر ، باشد؟ داشته تاريخ طول در را جزايري
اكنون كه منطقهاي سراسر اسلام پيدايش تا ميلاد از
به برميگيرد ، در را شمالي عمان و عربي متحده امارات
كه دورهاي از پس.داشت تعلق "ماسون" ايراني ساتراپي
حكومت صفوي امپراتوري كرد ، پيدا كاهش ايران اقتدار
دنبال به كه مرجي و هرج.منطقهبرانداخت در را پرتغاليان
تلاشهاي شد چيره ايران بر دهه 1720 در صفويان سقوط
كشور اطراف و داخل در را محلي قدرتهاي و قبايل خودسرانه
دهه 1730 در را امنيت و صلح شاه نادر آنكه تا كرد تشويق
و هرج سال 1747 در شاه نادر ترور.كرد حكمفرما منطقه در
دهه در زند كريمخان كه آن تا بازگرداند ايران به را مرج
.برگرداند خليجفارس و ايران جنوبي منطقه به را ثبات 1750
و بريتانيا آمدن تا بيثبات و ثبات دورانهاي وضعيت اين
بريتانيا.كرد پيدا ادامه درمنطقه انگليسي استعمار گسترش
و كرد آغاز را خليجفارس زدايي ايران سياست دهه 1820 از
الحمايگي تحت و استعمار گسترش از بود عبارت آن
بود ايران اختيار در آن از پيش كه مناطقي در بريتانيايي
.داشت تعلق ايران به و
خليجفارس ، در خود استعمار اعمال براي انگليس- -ه
مختار خود قبيلههاي با معاهدهاي روابط برقراري
گونه به را قبايل اين و كرد آغاز را جنوبي كرانههاي
الحمايه تحت قبيلهاي سياسي واحدهاي عنوان به "دفكتور"
اين اعمال از ايرانيان تنها نه.شناخت رسميت به خود
خوزستان و بندرعباس ، بندرلنگه در انگليسي استعماري سياست
درچند بلكه كردند ، جلوگيري خليجفارس شمالي كرانههاي در
با بريتانيا شده ياد قراردادهاي كردندكه اعلام مورد
.شناخت نخواهند رسميت به نيز را خليجفارس جنوب قبايل
اين به كافي توجه ميرسد بهنظر عربي متحده امارات -و
در بريتانيا استعمار دوران در حتي كه ندارد حقيقت
يادشده قراردادهاي امضاي با قبايل اين اگرچه خليجفارس ،
عليرغم شدند ، تبديل "متصالحه امارات" به بريتانيا ، با
سرزميني جنبه سال 21961 تا امارات اين ايران ، تاييد عدم
تقسيم با بريتانيا كه بود يادشده درسالهاي.نداشتند
اين به متصالحه امارات ميان مرزها تعيين و سرزمينها
.دادند سرزميني جنبهاي امارات
چگونه نداشتند ، سرزميني جنبه كه اماراتي ترتيب اين به
دوران در جزايري به نسبت سرزميني حاكميت مدعي ميتوانند
شوند؟ از 21961 قبل
دربخش كه دلايلي و موارد اين همه به باتوجه هرحال ، به
كتاب از "عربي متحده امارات ادعاهاي برخي به نگاهي"
دانشگاه سوي از سال 1995 در كه "ابوموسي و تنب جزاير"
اسناد كه دارم آن بر گمان است ، آمده شد ، منتشر لندن
و تاريخي اهميت عربي متحده امارات ادعاي مورد تاريخي
سه به نسبت عربي متحده امارات ادعاي از حمايت در حقوقي
.باشند داشته نميتوانند جزيره
خود مالكيت اثبات براي قانعكنندهاي اسناد چه ايران *
دارد؟ جزاير براين
كرد ، مطرح كشوري هر به نسبت ميتوان كه است پرسشي اين *
متحده امارات.كشور آن سرزمينهاي از بخشي هر مورد در
يا مالكيت اثبات براي قانعكنندهاي اسناد چه عربي
سرزمين آن اينكه جز دارد؟ بوريمي در برالعين خود حاكميت
حال ، اين با.هست هم هنوز و بوده كشور آن اختيار در
و مالكيت كه فراواني قانعكننده اسناد ميتواند ايران
ارائه كند ، ثابت ابوموسي و تنب جزاير بر را حاكميتش
و عربي جغرافيايي و تاريخي مدارك شامل اسناد اين.نمايد
جزاير اين ميكند ثابت كه است فراوان قرون درخلال اسلامي
به تاريخي و باستاني دورانهاي در جزاير از ديگري شمار و
اسناد از زيادي شمار همچنين ، .است داشته تعلق ايران
نيمهرسمي و رسمي نقشه بيستوهفت ازجمله بريتانيايي ،
و حاكميت كه دارد وجود بريتانيا هند و بريتانيا دولت
بريتانيا ، كه تاريخ 1903 تا را جزاير اين بر ايران مالكيت
ميكند ثابت داد ، اعراب به را آنها خود ، اسناد تاييد به
جزاير اين دادن بريتانيا مدت اين تمامي در اينكه و
قانوني جنبهاي نتوانست را راسالخيمه و شارجه به ايراني
وجود ايراني اسناد از فراواني انبوه اين بر علاوه.دهد
پرداخت و جزاير اين بر ايران حاكميت بر دال دارد
اخير قرن دو درخلال ايران دولت به جزاير اين مالياتهاي
كتاب به اسناد اين بيشتر با آشنايي براي ميتوانيد شما و
دانشگاه انتشار 1995 "ابوموسي و تنب جزاير" تحتعنوان من
.كنيد مراجعه (عربي و فارسي ترجمههاي و) لندن
پيشبيني اختلافات اين حل براي را راههايي چه شما *
ميكنيد؟
مسئله اين ابدي حل براي ميتوانم من كه واقعي راه تنها *
تلاش صادقانه عربي متحده امارات كه است اين كنم پيشبيني
در "عربي احساسي ماجراي" يك به مسئله اين تبديل براي
عاملي مسئله اين از آنكه بهجاي و سازد متوقف را منطقه
اگر كند ، استفاده اماراتي مليت يك به بخشيدن واقعيت براي
منافع كه ندهد اجازه باشد ، درميان قصدي چنين "واقعا
-ايراني روابط مسئله اين از استفاده با ديگر قدرتهاي
فكر به عربي متحده امارات يعنينمايند خدشهدار را عربي
وسيله متحده ايالات كه ندهد اجازه و باشد خودش ملي منافع
دستكم ، و آورده دست به ضدايراني تبليغات براي تازهاي
نظاميش حضور ادامه براي بهانهها از بهانهاي را موضوع
انگلستان دهد ، قرار استفاده مورد خليجفارس منطقه در
...و آورد بهدست بهانهاي امارات به سلاحهايش فروش براي
كردن غيرسياسي راه در عربي متحده امارات كه درصورتي
راه در مسئله از قدرتها ديگر استفاده و شود موفق مسئله
كه خواهدآمد پيش آن فرصت آنگاه شود ، مانع را خود اهداف
و موجود سوءتفاهم تا آورند ميان به را خود نيت حسن دوطرف
سياسي فضاي در تنها.گردد فصل و حل دوستانه مسئله اين
گوناگون وسايل و راهها كه است دوجانبه صادقانه نيت حسن
.خواهدكرد خودنمايي مسئله اين حل
يا بينالمللي فشارهاي تحت ايران كه ميكنيد فكر آيا *
است حاضر اينكه يا داد خواهد پس را جزاير اين منطقهاي
شود؟ جنگ وارد جزاير اين خاطر به
حاضر ديگري ، كشور هر همانند ايران ، كه نميكنم گمان من *
بخشي منطقهاي ، يا بينالمللي فشارهاي درنتيجه كه باشد
رها كشوراست ، لايتجزاي جزء است معتقد كه را خود خاك از
اينگونه درباره جنگ فكر به ايرانيان حاضر ، درحال.نمايد
.نيستند مسائل
حاكميت حق دادن ازدست آماده آنان كه نميرسد بهنظر ولي
.باشند خود سرزمين از ديگري بخش هر يا جزاير اين بر خود
قبال در ايران موضع بودن جدي كه آنست براي سوءال اين اگر
من آنگاه بيازمايد ، را آنها سر بر جنگ تهديد و جزاير اين
آن و گويم پاسخ شما ، از سوءالي طرح با بايد را شما سوءال
آزادسازي براي مبارزاتشان هنگام به اعراب آيا ;اينكه
كردند؟ فرار جنگ از اسرائيل ، سوي از اشغالشده سرزمينهاي
آنان به عراق سوي از كه جنگي در ايرانيان آيا اينكه يا
آنان ، از خوزستان و العرب شط تمامي گرفتن براي شد تحميل
عليه همهكس كه جنگي از و مانده عاجز خود خاك از دفاع از
برگرداند؟ روي كرد شركت آن در ايران
اين اجاره براي ترتيباتي ايران كه ميكنيد فكر آيا *
اين بر بتواند تا بپذيرد را عربي متحده امارات از جزاير
نياز حال ، همان در و شود حل مسئله و آيد فايق اختلافات
خواهدشد؟ برآورده نيز ايران استراتژيك
خود جزاير ميتواند كشوري چگونه.نيست روشن شما سوءال *
اين منظور كه ميرسد نظر به دهد؟ اجاره يا كند اجاره را
وجود تنب جزيره دو مورد در اجارهاي ترتيبات يك كه است
پرسش اگر ولي.ندارد صحت مسئله اين صورت ، آن در كه دارد
اجارهاي ترتيبات زمينه در پيشنهادي به است مربوط شما
هر يا ايران نميكنم گمان مسئله ، حل براي دراينباره
در كه را ديگري بخش هر يا جزاير باشدكه حاضر ديگري كشور
به تنها گذارد ، ديگران اجاره به باشد ، حاكميتش اختيار
خاكش پاره آن به نسبت ادعاهايي ديگران آن كه دليل اين
بر متكي شما پرسش كه ميرسد بهنظر حال ، همان در.دارند
موقع نيازمند اندازه آن تا ايران كه است فرض اين
براي كه است تنب جزاير استراتژيك اهميت يا جغرافيايي
سر بر اجارهاي ترتيبات به حتي موقعيت اين از گرفتن بهره
بهخاطر ايران ;زيرا نيست درست فرض اين.دردهد تن آنها
بلكه است نگرفته پس را خود جزاير اين استراتژيك اهميت
پيشين شوروي سقوط با اينكه ديگر ;خود تاريخي حق بهخاطر
راه از خليجفارس عليه شوروي نظامي تهديد رفتن ميان از و
و است شده دگرگون خليجفارس در امنيت مفهوم هرمز ، تنگه
خود استراتژيك اهميت آن نزديك و هرمز تنگه در واقع جزاير
.دادهاند ازدست را
مسائل با ايران ويژه برخورد همين كه نميكنيد گمان آيا *
اعضاي و عربي متحده امارات كه است شده سبب اينگونه
حمايت به ميكند وادار را خليجفارس همكاري شوراي
!نيست ايران تاييد مورد كه كاري شوند؟ متوسل امريكاييان
همكاري شوراي اعضاي برخي و عربي متحده امارات *
ايالات فرضي حمايت به تكيه و توسل ميتوانند خليجفارس
در آنان كه همانگونه دهند ، ادامه نيز آينده در را متحده
فرضي حمايت به ثانوي عادت گونهاي به نيز گذشته نيمقرن
روش اين ولي.داشتهاند اتكاء انگلستان يا متحده ايالات
ايران "تهديد" مسخره ادعاي يا ايران برخورد از ناشي آنان
بهبود شاهد گذشته سال دو -يكي در ما.نيست منطقه در
همكاري شوراي اعضاي بيشتر و ايران روابط چشمگير
در مابودهايم سعودي عربستان و كويت ازجمله خليجفارس ،
مواضع استحكام عليرغم كه بودهايم آن شاهد اخير سالهاي
جزايرش ، به نسبت عربي متحده امارات ادعاهاي قبال در ايران
قطر كويت ، سعودي ، عربستان چون كشورهايي با سياسيش روابط
سال 1997 در كشورها اين.كرد پيدا گسترش "سريعا عمان و
.نيست منطقه براي ي"تهديد" ايران كه كردند اعلام بارها
زمينه اين در متحده ايالات رئيسجمهور با حتي قطر حاكم
زمينه در قدرت آن سياستهاي دادن تغيير براي كرد مجادله
شوراي رئيس.منطقه عليه تهديد بهعنوان ايران عليه اتهام
امارات خارجه وزير و عربستان مقامات فارس ، خليج همكاري
كردند تكرار را بحث همين اخير ماههاي در نيز عربي متحده
.نيست منطقه عليه تهديدي ايران كه داشتهاند اعلام همگي و
به نسبت ايران مواضع در تغييري هر عدم عليرغم بحث ، اين
مورد ايراني جزاير سر بر شده زده دامن اختلافات مسئله
.ميآيد و آمده ميان به بحث ،
|