...پويايي و خلاقيت از تهي
تصوير به تهران هواي آلودگي
درآمد
شد نمايش آماده "ماملي"
در ايراني كودكان موفقيت
بينالمللي جشنواره
بلژيك
كاريكاتور
...پويايي و خلاقيت از تهي
و "گودو انتظار در" نمايش دو به نگاهي
شهر تئاتر در "نيست مسالهاي"
پيشدرآمد
هنر جريان و ماندند دور صحنهها از سالها تئاتر استادان
معني به گروهي هيچ.نكرد پيدا استمرار كشور اين در نمايش
و استادي.نرسيد كمال به فعاليتي هيچ و نگرفت شكل واقعي
رقابتي نوآمدگان و پيشكسوتان ميان و رفت بين از شاگردي
نيز دانشكدهها در استادانآمد بهوجود ناسالم نوع از
آنكه نتيجه و نيستند تجربياتشان كافي انتقال به قادر
بينتيجه خلاقيتها ميروند ، هرز به جوان استعدادهاي
به ميدان ميشوند ، ريخته دور كلان بودجههاي ميمانند ،
بحراني با تئاتر و ميگيرد قرار بيمايه فرصتطلبان دست
هستند موردي چند فقط اينها همه و.ميشود روبهرو دائمي
يعني كشور تئاتر متولي سياستهاي منفي نتايج بيشمار از
."نمايشي هنرهاي مركز"
برگزاري از بلندبالايي آمار مركز اين كارنامه در
نه تئاتر اما دارد ، وجود گوناگون نمايشهاي و جشنوارهها
خلق صحنه بر كه جشنوارهها در نه و ارقام و آمار ميان در
جهات از كه نمايشهاييست شاهد تنها ما صحنههاي و ميشود
.اشكالند داراي مختلف
درآمد
درانتظار":است صحنه بر نمايش دو شهر تئاتر در اكنون
و "رهباني وحيد" كارگرداني به "بكت ساموئل" نوشته "گودو
كارگرداني به "آيوز ديويد" نوشته "نيست مسئلهاي" نمايش
.محامدي منيژه
كه نويسندهايست و نوبل جايزه برنده ،"بكت ساموئل"
سالهاي وي.قائلند برايش حاضر عصر شكسپير حد در مقامي
تا ميكند صرف "جويس جيمز" چون بزرگي رهروي به را زيادي
راهبر هنر و ادبيات از غني پشتوانهاي با "بعدا
.ميگردد قرن اين نمايشنامهنويسي
نيست كردن شروع صفر از معني به هيچگاه او كارهاي بودن نو
تا آشيل و سوفوكل از نمايشي ادبيات استمرار ميتوان و
او همپاي.كرد سراغ او كارهاي در را مولير و شكسپير
به و مينويسند...و "يونسكو اوژن" چون ديگري نويسندگان
معروف "ابزورد" بهنام كه ميگيرد شكل سبكي ترتيب اين
نوشتههاي و آثار در سبك اين استمرار اكنون و ميشود
.ميشود نمايان "ديويدآيوز"
مضمون به نقل
از ميگويد ، متن به كارگردان نگاه از سمندريان استاد
آن با بيابد ، نمايشنامه كلمات پس در بايد او كه فضايي
.صحنه ، نور ، بازيگر ، چون عواملي بهوسيله بعد و شود درگير
....نمايد عينيت به تبديل زنده بهصورتي را ذهنيتش..
توانائيهايش به نسبت بازيگر شناخت از رفيعي علي دكتر
رساننده درعينحال و غيرمعمول حركاتي ابداع از ميگويد ،
به نهايت در كه گروهي خلاقيت و بداههپردازي از منظور ،
....ميانجامد اثر يك خلق
تسلط از و ميگويد بازيگر باور از اسكويي مهين استاد
از و كند ايجاد را باور اين بتواند كه بازيگري تكنيكي
كه نقشي و بدن بيان ، بر بازيگر مداوم كار و جديت و نظم
....ميكند بازي
"نيست مسئلهاي" و "گودو انتظار در"
ديگر ، اجراهاي بهاتفاق قريب مثل نمايش دو اين در اما و
انتظار در".شود شروع اول از همهچيز است قرار انگار
تئاتر در حادثهاي ميتواند آن اجراي كه است متني "گودو
در اما است لذتبخش نيز خواندنش حتي و شود محسوب كشور يك
و ميبينيم آن در نشاني كمتر كارگرداني خلاقيت از اجرا
طراحي.ميرود پيش نمايشنامه صحنه دستور طبق همهچيز
سبك اين به نسبت لازم عدمشناخت و شتابزدگي از نشان صحنه
به بسياري ايدههاي نمايش يك بردن بهاجرا حين.دارد كار
جمله از اما ميرسد خودكارگردان و طراحان بازيگران ، ذهن
ايدههاي بيشتر هرچه ريختن دور كارگردان مهم وظايف
.است تمرينات زمان در اثر نمايش منطق از خارج و غيرضروري
به و شده سپرده فراموشي به مدتهاست انگار كه وظيفهاي
زوائد از پر و "نرسيده" آنقدر ما نمايشهاي علت همين
روزانه تمرين بيشتر يا ماه يك انگار كه ميرسند بهنظر
.شود كامل سروشكلشان تا دارند احتياج
بيشتري متن از خارج خلاقيت "نيست مسئلهاي" نمايش در
سياه لباس طراحي و گريم مثلث ، ساز مثل ايدههايي شاهديم
در نمايش اين اجراي.هستند زيبايي ايدههاي سفيد ، و
اما است بيسابقه و نو كاري شهر تئاتر كافهترياي
هست نيز نمايش بهدنبال اجرا تازگي پس در كه تماشاگري
خالي دست و كند بسنده چاي فنجان يك همان به ميشود مجبور
اجراي" و "نمايشنامهخواني" بين زيادي فاصله.بازگردد
اين كه دفعاتي تعداد كار دو هر در كه دارد وجود "نمايش
پيدا شخصيت و هويت نقشها اگر.است معدود ميشود طي فاصله
خاص فضاي...دكورو بازيگران ، حضور از غير اگر نكنند ،
بلكه دروني نيازي نهبهعنوان ديالوگها نشود ، خلق نمايش
دو هر در دليل بههمين.ميريزند بيرون كلمه مشتي مثل
تند و تند ميخواهند بازيگران ميشود احساس كار
"اصولا.يابد پايان نمايش زمان تا بزنند را حرفهايشان
.ميطلبد افزون مهارتي ابزورد نمايشهاي در بازيگري
و ميآورد زبان به بيربط و پوچ ديالوگهاي ابزورد شخصيت
چنان بايد بازيگر اما ميدهد ، انجام مسخره حركاتي يا
را نبودنش يا بودن هملت نقش بازيگر كه كند اجرا را اينها
كردن مسخره دنبال به بازيگر خود اگر.ميآورد زبان بر
و ميآيد پايين تلويزيوني ميانپردههاي حد تا كار باشد
نمايش مرد بازيگر و ميشود "ادا" به تبديل بهاصطلاح
اولين.ميدهد انجام را كار اين كرات به "نيست مسئلهاي"
"معمولا ميرسد ناآزموده بازيگر يك ذهن به كه حركتي
اين از بايد بازيگر اما است حركت معموليترين و آشناترين
فاقد آشنايي همين دليل به كه چرا بگذرد حركت
براي.ندارد جايي "معمولي" هنر در.تاثيرگذاريست
و اولين كردن نگاه را افق كسي آمدن بهانتظار
حركتي.چشمهاست روي دست كردن سايهبان حركت معموليترين
همين به و است آشناترين و معموليترين تماشاگر براي كه
با بايد و بايد تئاتر بازيگر اما نميگذارد تاثيري علت
خلق تاثيرگذار عينحال در و نو حركتي بدنش از استفاده
.كند
دستها مرتب "گودو" آمدن انتظار دادن نشان براي هنگاميكه
ساختار كه انتظار اين مفهوم تمام ميشوند چشم سايهبان
از وجود اين با.ميرود دست از شود بنا آن بر بايد نمايش
را استعداد از بارقههايي كار دو هر بازيگري نظر
مسئلهاي" نمايش در "سپهري سپيده".ميگذارند بهنمايش
در" نمايش در و ميدهد ارائه قابلقبولي بازي "نيست
مهارتي با "بصير طباطبايي مجتبي سيد" نيز "گودو انتظار
نهايت در.ميپردازد ولاديمير نقش ايفاي به زدني مثال
كه بازميگردد مشترك بهموضوعي نمايش دو هر ايرادهاي
از بهرهگيري عدم و تئاتري مختلف نسلهاي ارتباط قطع همان
از بايد همهچيز.ميباشد پيشين نسلهاي تجربيات و نظريات
بيشتر در كه مشكلياست اين و شود شروع صفر از ابتدا ،
را ما تئاتر بهتر بهعبارت و ميخورد چشم به ما نمايشهاي
.است كرده تهي پويايي و خلاقيت از و انداخته كار از
محسني علاء
تصوير به تهران هواي آلودگي
درآمد
جوانان سينماي انجمن فيلمسازان از زاهديفر ابراهيم
كه وي.كشيد تصوير به را "تهران هواي آلودگي" ايران
در 30 و ميليمتري قطع 16 در را "تهران هواي آلودگي"
فيلمسازان از مسيحي كريم واروژ از است بنا ميسازد دقيقه
براياين كشور حرفهاي تدوينگران از و سينما سبك صاحب
.استفادهكند آن تدوين و فيلم
آلايندهها بررسي" -محور سه در "تهران هواي آلودگي" فيلم
عواقب و جمعيت ازدياد" ،"(...خودروها ساختمانها ، صنايع ، )
.ميپردازد "راهكارها" و "آن
مشخصات ايران جوانان سينماي انجمن عمومي روابط گزارش در
سينماي انجمن:كننده تهيه:است آمده شرح بدين فيلم اين
دكتر -حسيني سيدابوالفضل مهندس:نويسندگان ايران ، جوانان
دستياران بشارت ، رحيم:فيلمبردار كبيريفرد ، حسن
:كارگردان دستيار ظهرابي ، ، خسرو كاشاني فرخ:فيلمبردار
موسوي ، محسن:صداگذار رسولي ، اميد:صدابردار رسولي ، امير
:تداركات مدير زهتاب ، علي:نقل و حمل بشارت ، رحيم:عكاس
همايونفر كاون:آهنگساز رسولي ، علياصغر
در سال 1363 از را سينما كار زاهديفر ابراهيم است گفتني
.كرد شروع "سرد جادههاي" فيلم
شد نمايش آماده "ماملي"
آماده كشور جوان فيلمساز عليدي شهرام ساخته "ماملي" فيلم
.شد نمايش
فيلم چند در كارگردان دستيار مقام در تجربياتي كه عليدي
اولين اين دارد ، را انيميشن چندين و تيتراژ ساخت تجربه و
.ميسازد ايران جوانان سينماي انجمن براي را خود جدي فيلم
دچار كه است كردي موسيقي استاد يك ذهنيت روايت "ماملي"
را جريان سه تصويري و موجز ساختار در فيلم.شده فراموشي
با همراه ذهن سيال جريان قالب در موازي مونتاژ صورت به
تهيه.ميكشد تصوير به دراماتيك قوسهاي و كش و تعليق
كيوان" و است ايران جوانان سينماي انجمن فيلم ، اين كننده
را آن صدابرداري "فهيمزاد حسين" و فيلمبرداري "معتمدي
.دارند برعهده
در ايراني كودكان موفقيت
بينالمللي جشنواره
بلژيك
كاريكاتور
اولنس جهاني نمايشگاه سال پانزده زير كودكان بخش در
مبلغ 8000 به اول جايزه برنده "ديواندري حافظ" بلژيك
دانش سهيل ترتيب به سوم و دوم نفرات و شد بلژيك فرانك
ششم تا چهارم جوايز.بودند ايران از دلفان صبا و اشراقي
دهمين است گفتني.يافت اختصاص بلژيكي كودك سه به كودكان
از كاريكاتوريست هنرمند آثار 650 با اولنس نمايشگاه دوره
بليچ وليفرايد بزرگسالان بخش در.شد برگزار جهان كشور 50
و اول رتبه حائز روسيه از چكودايف گنادي و آلمان از
.شدند معرفي سوم نفر عنوان به "آبدار مريم"
|