|
|
و تعاريف مفاهيم ، ;مشاركت
انواع :اشاره سراسر در اسلامي شوراهاي انتخابات نخستين امسال اسفندماه نقش درباره گذشته ماه چند طي در.شد خواهد برگزار كشور جامعه ، يك سياسي -اجتماعي حيات در مردمي مشاركت و شوراها مقاله اين در امااست شده درج جرايد در متعددي مقالات صاحبنظران از گروهي منظر از مشاركت كاركرد اجمال ، به .است شده بيان *** مشاركت مفهوم است مسئوليتي با و آزاد فعال ، آگاهانه ، حركت يك مشاركت تعريف اين با همراه.است ضروري جامعه امور تثبيت براي كه و فرهنگي و اجتماعي سياسي شرايط از جدا نميتوانيم ما آن فوايد از و كنيم فكر مردم مشاركت مورد در اقتصادي انسان توسعه مباحث در امروز اينكه به توجه با كنيم صحبت از بيش هم امور در انسان اين مشاركت "طبيعتا است ، محور (ص11 ژاله 1372 طلب ، شادي)ميشود مطرح گذشته مردمان برابري اصل ميتوان را مشاركت پايه بنياديترين دفاع مشاركت اصل زمينهساز ديگر عبارت ، به آورد شمار به .است طبقاتي شكافهاي و نابرابريها مقابل در برابري از برخوردار يكساني وزن از يكديگر با مشاركت در مردم چنانچه آن بر ، علاوه شد خواهد بسيار بهرهمندي موجب باشند در نيرومندي اهرم جامعه يا گروه يك درون همساني و همگوني فرآيند در مختلف اقشار تشكل.ميآيد حساب به فعال مشاركت خواهد موءثر برابري روحيه ايجاد و تقويت در نيز مشاركت مشاركت جلب اساسي اصل مردمي و دموكراتيك فضاي وجود و بود .(ص 24 محمد ، 1371 ، عفتي ، )است در جامعه دستان پايين دادن شركت مشاركت اصول از يكي زماني مشاركت بودن مردمي.اجراست و تصميمگيري فرآيند خويش سرنوشت در تهيدست و فقير اقشار كه مييابد تحقق واقعي مفهوم ترتيب بدين باشند ، داشته فعال مشاركتي تفاوت "سازي خصوصي" امور كردن غيردولتي روال با مشاركت .داشت خواهد بنيادين و اساسي چه ببينيم كه مييابد مشاركت مفهوم زماني كردن غيردولتي فعال نقش بوده سهيم آن در تهيدست و فقير انسانهاي تعداد واقعي معناي عمده شاخص دخالت ، ميزان اين.گرفتهاند .(ص 42 محمد ، 1371 ، عفتي ، )است مردمي مشاركت كردن غيردولتي و مردم به امور واگذاري در "معمولا سرمايه داراي كه ميشوند سهيم كساني بيشتر "خصوصيسازي" برابري اصل با روندي چنين.باشند بالايي اقتصادي توان و به جامعه زيرين ردههاي كردن وارد در سعي كه مشاركت با تنها.نميكند تطبيق اجراست و تصميمگيري فرآيند پديد به دادن ياري و تصميمگيريها در فرصت كردن پيدا كه است مشاركتي كارهاي برايند از بهرهگرفتن و آوردنها حلقه كرده نيرومند را خود روان و جان جامعه دستان پايين ص محمدعلي ، 1371 ، طوسي ، ).ميگسلند هم در را ناتواني زشت .(33 تعاريف را مشاركت "موسينژاد ابراهيم" و "الحسن كاظم" -الف و معاضدت شكل در امور از بخشي انجام آگاهانه تقبل" زندگي بهبود قصد به و رغبت و ميل سر از يكديگر با همكاري تعريف باشد دارا نيز را مناسب سازماندهي كه اجتماعي (1).(سپهري 1373 حسين)."كردهاند مسئوليتي با و آزاد فعال ، آگاهانه ، حركت يك مشاركت" -ب (2)."است ضروري جامعه امور تثبيت براي كه است اينگونه را مشاركت سازندگي جهاد اقتصادي مطالعات دفتر -ج تمامي كه جمعي دسته است كوششي مشاركت ، ":است كرده تعريف تمامي از استفاده با خاص هدف يك به رسيدن براي افراد و تصميمگيري پيشنهاد ارائه در جمعي بالقوه امكانات از محافظت و مراقبت و بهرهبرداري اجرا ، برنامهريزي ، (3)".دارند دخالت خاص هدف دستاورد تعريف چنين را مشاركت.Sherry P). (Ornsteinارنشتاين -د حال در كه را شهرونداني كه قدرتي مجدد توزيع":ميكند شدهاند ، گذاشته كنار اقتصادي و سياسي فرآيند از حاضر (4)"شوند داده شركت آينده در تدريج به تا ميسازد قادر كرده تعريف چنين اين را مشاركتUma)(lele يومالل --ه مردم حساسيت برانگيختن گستردهاش مفهوم در مشاركت":است پاسخگويي جهت آنان توان و درك افزايش معني به "نتيجتا و "است محلي ابتكارات تشويق مفهوم به نيز و توسعه طرحهاي به (5). چنين را مشاركت (Pearse and Stifel) استيفل و پرسي -و افزايش براي يافته سازمان تلاشهاي":كردهاند تعريف اجتماعي شرايط در دهنده نظم موءسسات و منابع بر كنترل حيطه از تاكنون كه بركساني جنبشها و گروهها سوي از مشخصي (6)".بودهاند مستثني كنترلي چنين اعمال تعريف در( N.uphoff and j.cohen T )كهن و يپف -ز به "عمدتا بايد توسعه در عامه مشاركت":گفتهاند مشاركت كه آنجا تا تصميمگيري فرآيند در مردم فعال دخالت عنوان (7)".شود تلقي ميگذارد تاثير آنان زندگي بر نوعي با عامه مشاركت" ميگويند "استيفل و پرسي" -ح تغيير فرآيند كارگيري به با نيز و سياسي دموكراسي مفهوم دارد اشاره بدان "توسعه" واژه كه رشدي و اجتماعي مشاركت و توسعه به مربوط متون در "معمولا.ميكند پيدا و ميگيرد قرار بررسي مورد توسعه در دولت مداخله نظر از ماهيت توصيف براي "اجبار" چون اصطلاحاتي از رابطه اين در (8)".است شده استفاده مشاركت نابرابر بهطور توسعه از حاصل منافع اخير دهههاي در سازمان انساني توسعه گزارش در كه طوري به است شده توزيع جهان جمعيت چهارم سه بر افزون":است شده بيان ملل 1995 از %تنها 16 ليكن ميبرند سر به توسعه حال در كشورهاي در مجموع از %آنكه 85 حالميشود آنان نصيب درآمدجهان كل (9)".ميرود كشورها ثروتمندان %جيب 20 درآمدهابه اين نمودن معكوس براي ابزاري عنوان به ميتوان مشاركت از لذا .كرد استفاده روند اين از مجموعهاي Uphoff)(and cohenكهن و يپف چون برخي دولتها به مشاركت گسترش براي ذيل شرح به را دستورالعملها :ميكنند تجويز تسهيل منظور به تمركز عدم به بخشيدن تحقق -الف .محلي سطح در تصميمگيري مشاركت تشويق براي محلي سطح در موءثر هماهنگي ايجاد -ب .محلي مردم كه محلي سطح در برنامهريزي مكانيزمهاي ايجاد -ج (10).كنند شركت آن در موءثري نحو به بتوانند شركت را مشاركت تعريف يك بنابه اگر گذشت آنچه به توجه با امكانات كليه بسيج طريق از جمعي امور در افراد همه موءثر فرآيند در آنها از استفاده منظور به گروهي بالقوه ارزشيابي و بهرهبرداري اجرا ، برنامهريزي ، تصميمگيري :يافت ميتوان مشاركت فرآيند در مرحله چهار كنيم تعريف برنامهريزي و تصميمگيري در مشاركت -الف برنامه اجراي در مشاركت -ب منافع از بهرهبرداري در مشاركت -ج ارزشيابي و بازنگري در مشاركت -د و نهاده همكاري ، واژه سه مشاركت از تعاريف برخي در به نياز خود واژهها اين كه درحالي.است مستتر ضمانت مشاركت نوعي بازگوكننده آنها ، همه دارند خاصي تعريف اين ، در ميكند ايفا را اول نقش دولت آن در كه هستند تصميمهاي و است "دادن آگاهي" نوعي برابر مشاركت حالت مكتب اين.است شده اتخاذ "قبلا توسعه به مربوط اساسي كنترل و مسئوليت حيطه از را "مشاركت" نميتواند فكري "مشاركت" نوع اين در "ضرورتا لذانمايد منفك دولت ميدهند تشكيل را توسعه كار زمينه در كه اساسي تصميمات اجرا فرايند در دولت اداري نظام و است شده اتخاذ "قبلا اجراي براي همكاري و متخذه تصميمات تائيد جهت را مردم (11).فراميخواند آنها تعريف سازماني مفاهيم بهصورت مشاركت ديگر نگاه يك در بهعنوان تغيير عوامل سازماني ، ساختاري مدل دراست شده را تغيير فرآيند كه سياسي و حرفهاي خصوصيات با رهبري كه است اين آنها اصلي كار.شدهاند معرفي ميكنند تسهيل تعريف را سازمان عملي مدلهاي و اهداف ارزشها ، مسائل ، معيارهاي و سياستگزاريها ازطريق را نيازها و مسائل.كنند را فيزيكي و انساني منابع نمايد ، تبديل برنامه به عملي تركيب يكديگر با را منابع اين.دهند توسعه و كرده مجهز عمليات و ارتباطات قدرت ، ساختارهاي بهصورت و كرده ميسازد برنامههايش اجراي به قادر را سازمان كه اثربخش ساختارهايي صورت به انساني منابع توسعه و تجهيز.درآورند از ميسازد برنامههايش اجراي به قادر را سازمان كه خدمات آنها به سازمان كه كساني مستقيم طريقمشاركت شكل يك اين.خواهدداشت را اثربخشي بيشترين ميدهد (Lews Feuer) لوئيسفوير كه چنان است مشاركت ساختاري مورد را "مشاركتي دموكراسي" موضوع متقاعدكنندهاي بهطور براي ديگر راهي مشاركت غيرساختاري شكل ميدهد ، قرار بحث است ممكن مشاركتاست غيردموكراتيك واقعيت كردن قانوني تعريف اين كلي شكل در.شود تعريف تفكيكي عمل يك بهعنوان مدار قدرت تصميمگيري پراكندگي يا تمركز عدم:عبارتنداز درون از و پايين بهطرف سازماني مراتب سلسله راس از در تصميمگيري كه افرادي بهدست بيرون بهطرف سازمان در شهروندان مستقيم مشاركت و مينهد تاثير آنها زندگي (12).تصميمگيري آموزش به نياز كه است فعاليتي يك مشاركت ديگر نگاه يك در و شود آغاز كودكي از بايد آن يادگيري و دارد يادگيري و خود در رواني تغييرات ايجاد مشاركت هدف نگاه اين در تمام در شركت براي آنها كه بهطوري است شركتكنندگان بهتر ميگذارد تاثير محيطشان و آنها بر كه تغييراتي ذيل خصوصيات داراي بايد مشاركتكننده فرد و شوند آماده :باشد داشته فعال مشاركت برنامه يك در بتواند تا باشد .مشاركت به تمايل و علاقه -1 .موقعيت از كافي اطلاع -2 .وقت صرف به تمايل -3 (13).توانايي داشتن -4 مشاركت انواع به دارند مشاركت انتظار كه كساني و نوع براساس مشاركت :ميشوند تقسيم نوع سه ابزاري مشاركت -الف ترجيح "غالبا و هستند وسيله انسانها مشاركت نوع اين در و كنند رفتار الگو يك براساس مردم همه كه ميشود داده به توجه بدون خصوصي بخش نياز مورد انساني نيروي تامين و مادي ديدي با "صرفا و انساني جنبههاي و فرهنگي مباني .است موردنظر اقتصادي شده تحميل مشاركت -ب مشاركت به را ديگران نخبگان و برگزيدگان كه است مشاركتي رواني تكنيكهاي از گاهي كه مشاركت اين در.ميكشانند هدف ميشود ، استفاده فرهنگي مكانيسمهاي يا اجتماعي .نيست مشاركتكنندگان انتظارات و واقعي نيازهاي "لزوما توسعهاي مشاركت -ج جامع ، يكپارچه ، اجتماعي ، است فرآيندي مشاركت نوع اين ديگر بهعبارت چندفرهنگي و چندبعدي مكمل ، همبسته ، پويا ، درگير توسعه مراحل در همگان كه ميخواهد توسعهاي مشاركت :است زير خصوصيات داراي و شوند تقاضاهاي به پاسخگويي پايه علاوهبر مشاركت نوع اين -1 و ميباشد اقتصادي و فرهنگي ، اجتماعي ، سياسي مسائل .است مناسب سياسي ساخت يك نيازمند از اعم مراحل همه در مردم ، زيرا است پيوسته فرآيند يك -2 و نظارت مديريت ، ، اجرا ، ، تصميمگيري برنامهريزي .ميشوند درگير منافع در سهيمشدن و ارزشيابي آموزشي ، فعاليتهاي شامل ، يعني است چندوجهي فرآيند يك -3 .است اقتصادي و سياسي زيستمحيطي ، فرهنگي ، از نهتنها را خود ، مشروعيت است چندبعدي فرآيند يك -4 فرهنگي ، سنتهاي تاريخي ، ريشههاي از بلكه دولت و قانون .ميگيرد مردم باورهاي و اجتماعي و اجتماعي گروههاي تمام و است فرهنگي چند فرآيند يك -5 بر گروهي هيچ و ميشود شامل را جامعه يك در حاضر فرهنگي (14).ندارد برتري ديگر گروه پانوشتها دانشكده ارشد ، كارشناسي پاياننامه.حسين سپهري ، -1 .ص 32 علامهطباطبايي 1373 علومتربيتي و روانشناسي ماهنامه "مديريت در مردم مشاركت" ژاله ، شاديطلب ، -2 .ص7 تيرماه 1372 ، شماره 162 ، سال 13 ، تهران ، جهاد ، مشاركت شيوههاي و ، نقش بررسي:علي املشي ، مراديان -3 و ترويج مديريت سمنان ، بيابانزدايي ، امر در مردمي .ص 49 جهاد ، 1372 ، مشاركت در مشاركت رهيافتهاي مارسدن ، ديويد ، .پيتر اوكلي ، -4 جهاد وزارت تهران ، محمودنژاد ، منصور روستا ، توسعه .ص 33 سازندگي ، 1370 ، توسعه ، درفرآيند برنامهريزي:پاتريك بويل ، .جي -5 .ص 119 ققنوس ، 1374 ، تهران ، سعيدهشهابي ، احمدي ، غلامرضا در مشاركت رهيافتهاي:ديويد مارسدن ، و پيتر اوكلي ، -6 سازندگي ، جهاد وزارت تهران ، منصور ، محمدنژاد روستا ، توسعه ص 34 1370 ، .ص 34 پيشين:، ديويد مارسدن پيتر ، اوكلي ، -7 .ص 34 پيشين:، ديويد مارسدن پيتر ، اوكلي ، -8 سال انساني توسعه گزارش مترجم غلامحسين ، نسب ، صالح -9 سازندگي ، 1374 ، جهاد وزارت تهران ، متحد ، ملل سازمان 1995 .ص 5 در مشاركت رهيافتهاي:ديويد مارسدن ، .پيتر اوكلي ، -10 جهاد وزارت تهران ، محمودنژاد ، منصور روستا ، توسعه .ص 36 سازندگي ، 1370 ، در مشاركت رهيافتهاي:ديويد مارسدن ، .پيتر اوكلي ، -11 جهاد وزارت تهران ، محمودنژاد ، منصور روستا ، توسعه .ص 35 سازندگي ، 1370 ، توسعه ، فرآيند در برنامهريزي پاتريك ، بويل ، جي -12 .ص 123122 ققنوس ، 1374 ، تهران شهابي ، سعيده غلامرضا .ص 157 پيشين پاتريك ، بويل ، جي -13 جهاد ، مجله "مديريت در مردم مشاركت":ژاله شاديطلب ، -14 .شماره 162 ، 1372 سال 13 ، تهران ، فريدون علياكبر: گردآوري |
|