استفاده
كارفرمايان به هشدار
در زندان غيرمجاز ، كاركنان از
دارد پي
كنترل را كودكان خشم چگونه
كنيم؟
استفاده
كارفرمايان به هشدار
در زندان غيرمجاز ، كاركنان از
دارد پي
به اقدام كه كارفرماياني:خبر مركزي واحد - زاهدان
ماده براساس كنند مجاز غير خارجي اتباع خدمات از استفاده
محكوم روز تا 180 از 90 حبس مجازات به كار قانون 180
امور و كار وزارت خارجي اتباع اشتغال مديركل.ميشوند
اتباع و پناهندگان تعداد خبر اين اعلام با كشور اجتماعي
و كرد اعلام نفر هزار و 39 ميليون دو را كشور در خارجي
بكار مجاز غير طور به نفر ميليون يك تعداد اين از:گفت
را نفر هزار و 400 ميليون يك حدود:گفت وي.مشغولند
پاكستاني و بنگلادشي عراقي ، اتباع را بقيه و افغانيها
.ميدهند تشكيل
وزارت توسط كار پروانه هزار امسال 8:شد يادآور ابراهيمي
اين كه شده صادر خارجي اتباع براي اجتماعي امور و كار
امر اين علت است يافته كاهش گذشته سالهاي به نسبت ميزان
.است داخلي انساني نيروي جايگزيني و آموزش
كنترل را كودكان خشم چگونه
كنيم؟
كه باشد تقليدي خشم است ممكن كودكان خشم مواقع بعضي در *
برادر و خواهر والدين ، بين نامطلوب روابط مشاهده اثر بر
، مهيج فيلمهاي ديدن همچنين و خود همبازيهاي ساير و
كودك چون نمايد تقليد و كرده درونسازي را فوق رفتارهاي
چنين انجام ديگران جمع در شدن پذيرفته شرط كه ميكند فكر
.ميباشد اعمالي
در كه ميبينيم را كودكاني خود پيرامون در ما همه:اشاره
گوناگوني فعاليتهاي انجام حال در خود شگفتانگيز دنياي
اطلاعات ، فراگيري مشكلات ، و مسايل راهحل يادگيري ، نظير
آنها از برخيميباشند غيره و كردن بازي كردن ، نقاشي
خود از فعاليتها انجام و فراگيري در را متفاوتي رفتارهاي
امكان اين كودكان رفتار بر تحقيق و مطالعه.ميدهند نشان
بروز براي را آنان انگيزههاي تا ميدهد ما به را
.بدانيم گوناگون رفتارهاي
كودكان در خشم و ترس عشق ، غريزه روانشناسان 3 نظر به
كودك رفتار زيربناي دهنده تشكيل غرايز اين كه دارد وجود
.ميباشد غيرمنطقي يا و منطقي رفتارها اين از بعضي و است
رفتارهاي بروز براي است عاملي خشم غرايز اين بين در
يادگيري موقعيتهاي پيشرفت مانع كه كودكان در غيرمنطقي
خشم هميشه اما است ضروري آنها وتكامل رشد براي كه ميشود
اوقات از بعضي در بلكه نميگردد غيرمنطقي رفتارهاي سبب
.ميباشد منطقي بسيار هم
تعديل كودكان ، تربيت و تعليم امر در مربيان تمام هدف
آنان در يادگيري فرايند افزايش براي غيرمنطقي رفتارهاي
خشم مشاهده و بررسي تحقيق ، ضمن زير مبحث در.ميباشد
اينكه و سالگي تا 5/6 سنين 5/3 در ذهني عقبمانده كودكان
اين در خشم از ناشي غيرمنطقي رفتارهاي سبب عواملي چه
عادي كودكان خشم با آنها مقايسه به ميباشد كودكان
با صحيح مقابله راههاي و پرداخته سنين همان در كودكستاني
.است شده ارائه غيرمنطقي خشم
چيست؟ خشم
خشم متفاوت گونهاي به يك هر روانشناسان و جامعهشناسان
خشم ابراز انگيزههاي جامعهشناسان.كردهاند تعريف را
برخورد و كرده جستجو ملت يك فرهنگ و اجتماعي زندگي در را
.. و اقتصادي اجتماعي ، مشكلات با مقابله جهت افراد يا فرد
را خشم يك هر نيز روانشناسان.ميدانند آن موجب را.
تعريف متفاوت بگونهاي روانشناسي مختلف مكاتب براساس
فرد هر ناخودآگاه ضمير در كه است معتقد فرويد.ميكنند
است ممكن "مثلا باشد خشم انگيزه ميتواند كه است مسائلي
.آيد بوجود خطر مقابل در خشم فرد يك ناخودآگاه ضمير در
جزو خشم كه است معتقد نيز رفتارگرا روانشناس واتسون
بر كه خود آزمايش در او.است افراد اكتسابي و فطري اميال
آورد ، فشار كودك پهلوهاي بر داد انجام ماههاي كودك 4 روي
تكان و زدن جيغ به شروع و كرده باز را خود دستهاي كودك
كه گرفت نتيجه آزمايش اين از واتسون نمود ، دستها دادن
.ميباشد نيز فطري جزواميال بودن اكتسابي بر علاوه خشم
اين ميباشد روانشناسان اكثر قبول مورد كه تعريفي اما
خود كه است عاطفي احساس يك يا هيجاني حالت يك خشم كه است
يا فطري ميتواند و دهد نشان رفتاري يا كلامي بيان با را
.باشد اكتسابي
:ساله تا 5/6 كودكان 5/3 در خشم انگيزههاي
است متفاوت او جنس و كودك سن گرفتن نظر در با خشم انگيزه
انتخاب با ميتوانيم تفاوتها ، و انگيزه اين شناخت با و
كودكان در غيرمنطقي خشم با مقابله به صحيح راههاي
در خشم انگيزههاي و علل شايعترين و مهمترين.بپردازيم
:مركزگرايي خود:از عبارتند كودكان
من بيان و من يعني روشن و ساده عبارت به مركزگرايي خود
ختم خود به را افعال همه "خودمركزگرا كودك".جمع در
پيرامون محيط و اشياء تصرف براي علاقهوافري او.ميكند
.دارد خود
سالگي سن 3 عادي كودكان در خودمركزگرايي مرحله آغاز
و ذهني نقص دليل به ذهني مانده عقب كودكان در و ميباشد
بيشتر سن اين عادي كودكان به نسبت هوش ميزان بودن پايين
سالگي از 3 مرحله اين عادي كودكان در اگر يعني.ميباشد
كودكان در يابد كاهش نحوي به سالگي در 5/5 و شروع
ممكن سالگي تا 5/7 و شروع سالگي از 5/4 ذهني عقبمانده
.بكشد طول است
توضيح زير مثال با ميتوان را خشم و مركزگرايي خود رابطه
چند كه بگيريد نظر در خود روي پيش را بازي زمين يك:داد
شروع خود مربي كمك با را بازي يك ميخواهند نيز كودك
حاضر و برداشته را بازي توپ كودك يك موقع اين در و كنند
اين كه ميكند پافشاري حتي و بدهد ديگران به را توپ نشود
موجب است خودمركزگرايي همان كه من مال.است من مال توپ
اگر و ميشود او همبازي كودكان ديگر خشم شدن برانگيخته
ممكن كودك اين بگيرند پس و ربوده او از را توپ نحوي به
برده پناه گوشهاي به يا و بپردازد نزاع به آنها با است
.است من مال توپ كه دهد سر را فرياد و گريه و
به كه است اين كودكان اينگونه برابر در واكنش بهترين
ترتيب بدين.دهيم انتخابقرار و بازي محور را كودك نحوي
كه را كودكي و كنيم جمع دايره يك بصورت را كودكان كه
و دهيم قرار دايره مركز و وسط در است من مال توپ ميگويد
و بيندازد بچهها تك تك سوي به را توپ كه بخواهيم او از
او به وقت آن برسد آخر نفر به تا بگيرد آنها از سپس
بايستد كودك جاي او و بدهد ديگري به را جايش كه ميگوييم
تعديل ضمن تا ميكنيم بازي وارد را كودك ترتيب اين به و
نيست او فقط اين:كه بياموزد را نكته اين خودمركزگرايي
نيز هم كودكان ديگر بلكه دارد را توپ با كردن بازي حق كه
.كنند بازي دستهجمعي بايد و دارند را حقي چنين
:خشم و گفتاري اختلال
را خود خواستههاي زبان بوسيله كودك كه گفتيم پيشتر
از و ميآيد خوشش چيزي چه از كه ميگويد و ميكند ابراز
ناراحت را او چه و دارد دوست را چه ميآيد ، بدش چيزي چه
انتقاد و برده استفاده محيط از زبان بوسيله كودك.ميكند
نتواند كه باشيم داشته كودكي اگر حال.ميكند پيشنهاد و
بفهماند ما به ميتواند چگونه كند ابراز را مفاهيمي چنين
و شدهام خسته من كه بگويد كلاس سر ميخواهد ، چه كه
دستي پهلو رفيق بگويد اينكه يا و بكشم نقاشي نميتوانم
.ميكند اذيت مرا
واقعي منظور آنكه بدون مربيان و والدين كه است شده ديده
تصميم يك در و كرده پرخاش او به كنند درك را كودك
اين اگر صورتيكه در ميدانند كاري هر مقصر را او عجولانه
.ميكرد تفسير ديگر گونهاي به را واقعيت داشت زبان كودك
شده ظنين ما به نسبت او بيتوجهي ، اين از بعد حال هر به
خشمگين و جو ستيزه كودك نتيجه در و ميشود سلب اعتمادش و
خواهد انتخاب را گوشهگيري و درونگرايي نهايت در و شده
.كرد
بازيها ، در "غالبا هستند اختلالاتي چنين دچار كه كودكاني
راه بازي به كمتر را او و شده تحقير خانه و درس كلاس
به دست و شده خشمگين مواقعي چنين در كودك.ميدهند
كودكان ديگر بازي كردن خراب اشياء ، پرتاب مانند كارهايي
.ميزند فحاشي حتي و
گفتاري اختلال داراي كه ذهني مانده عقب كودكان درمان
هستند
"سريعا دارد جراحي عمل به نياز كودك گفتار دستگاه اگر -
در زيرا بسپاريد درماني گفتار مربي به را او سپس و انجام
اولين ميتواند درماني گفتار كودكان ، اين درمان ادامه
.كند ارايه روان و زبان آموزش نظر از كودك به را كمك
و مدرسه و خانه در سالم و امن محيطي كردن فراهم -
بين مربي و والدين طرف از مستقيم غير ارتباطهاي برقراري
.او همسال دوستان و كودك
زياد خود نقص مورد به كه داريد وا را پرخاشگر كودك -
به را عيب آن -ميبيند خود در را عيبي اگر و نكند توجه
خشم كاهش به راه اين از و كنيد اهميت كم نامحسوس روشهاي
و تواناييها ديگر شكوفايي باعث هم و كنيد كمك كودك
.شويد او پنهان استعدادهاي
گفتاري اختلال با و كودكستاني عادي كودك داراي اگر -
به او با خصوصي بصورت را ساعت يك روز در است بهتر هستيد
و وي صحبتهاي به دادن گوش و خواندن داستان سرودخواني ،
او لكنت از تا دهيد اختصاص است ديده قبل شب كه خوابهايي
.شود كاسته
:خشم و حركتي اختلال
ميدهند انجام را خواستهايشان حركات انجام با كودكان
در نيست قادر باشد حركتي اختلال داراي كه كودكي بنابراين
در بپردازد فعاليت به آنان مانند و خود همسالان جمع
ديگران سوي از كودك اين كه است شده ديده موارد بيشتر
توانايي عدم و تحقير اين ميشود عقده دچار و شده تحقير
حركتي فعاليتهاي در اختلال به و شده او خشم باعث كودك
.ميپردازد كودكان ديگر
بيشتر حركتي توانايي عدم بدليل كودكان اين در خشم واكنش
زمان مرور به كودكاني چنين چون و است مستقيم غير بصورت
و ضعف داراي خود همسالان ديگر به نسبت كه مييابند در
افسردگي دچار و برده درون را خويش خشم ميباشند ، ناتواني
بيشتر ذهني مانده عقب كودكان نزد مشكل اين البته ميشوند
.است شده ديده
:حركتي اختلال داراي كودكان درمان
آنان به مخصوص توجه و دادن روحيه -
تحقير از اينكه بر مبني سالم كودكان آموزش و تعليم -
باشند آنان دوست و كرده خودداري آنان
همسالان كمك به آنان توانايي با مناسب فعاليتهاي انجام -
جمعي محيط يك در كودك
آگاهيهاي دادن و آنها والدين و كودك با مشاوره و گفتگو -
لازم
داراي ذهني مانده عقب كودكان براي درماني فعاليتهاي -
پازل ، .باشد آسان فهم با و ساده خيلي بايد حركتي اختلال
فعاليتهاست اين جمله از دومينو با بازي كردن ، نخ سوزن
براي مجرب مربي بوسيله درمان نوع بهترين درماني بازي -
بازيهاي انواع فراگيري لزوم البته است كودكان دسته اين
را پيشرفت منزل محيط در آن اجراي و والدين سوي از متنوع
.كرد خواهد چشمگيرتر و سريعتر
:تقليدي خشم
والدين ، بين نامطلوب روابط مشاهده براثر است ممكن كودك
فيلمهاي ديدن همچنين و خود همبازيهاي برادر ، و خواهر
تقليد و كرده سازي درون را فوق رفتارهاي پرهيجان و مهيج
جمع در شدن پذيرفته شرط كه ميكند فكر كودك زيرا نمايد
چنين از كودك.ميباشد اعمالي چنين انجام ديگران
براي شدن خشمگين ابتدا بنابراين و ميبرد لذت همانندسازي
قوي حربهاي كه ميكند فكر و ميباشد لذتبخش كنش يك او
بروز.است يافته ديگران بر تسلط و خود بيان براي موثر و
وي متوجه را مربيان و والدين كودك ، از رفتاري چنين
رفتاري چنين سبب كه عواملي به توجهي آنكه بدون و ميكند
كودك ناعادلانه سركوبي به بشود است شده كودك در
شديدي عكسالعمل كودك كه است مسلم نتيجه در.ميپردازند
ادامه و داد خواهد نشان خود از مربيان و والدين مقابل در
محروميت دچار كودك كه ميشود سبب متقابل رفتارهاي اين
در و مييابد كاهش وي تحريكپذيري آستانه.گردد عاطفي
در كه ميشود خشم دچار تنش و ناراحتي كوچكترين مقابل
.گذارد خواهد باقي كودك شخصيت بر سوئي اثر نهايت
:تقليدي خشم درمان
برادر و خواهر و والدين ناصحيح رفتارهاي از كه شود سعي -
.شود خودداري كودك مقابل در حداقل و كاسته اطرافيان و
هم دوستي و محبت با كه داد آموزش كودك به بايد -
شود مطرح و پذيرفته كودكان ديگر جمع در ميتواند
والدين و مربيان به دادن آگاهي و كافي آموزش ارائه -
واكنشهاي اتخاذ و كودكان در تقليدي خشم خصوصيات درباره
.مشكلي چنين با مواجهه در آنان سوي از منطقي
:كودكان در خشم بروز انگيزههاي و هوش
با محيط در كه است مسائلي حل براي فرد توانايي ميزان هوش
است ديگري وابسته اجزاي داراي هوش.ميشود بارور وي
كودكان غيرهدر و حركت حافظه ، منطق ، ادراك ، زبان ، مانند
هوش فاقد كودك ذهني ، ويژه نقص بدليل ذهني مانده عقب
نيست معنا بدين اين البته است ضايعه داراي و بوده عمومي
منطق و ادراك بلكه است ديده آسيب وي در هوش اجزاء همه كه
ما.است ديده آسيب مسايل حل براي كودك تفكر كلي بطور و
كه ميبينيم را كودكاني ذهني مانده عقب كودكان بين در
داراي يعني ميگويند كودكان دانشمندان آنان به "اصطلاحا
فقط حافظه شد گفته كه همانطور اما هستند قوي حافظهاي
فقدان بدليل ذهني مانده عقب كودك و است هوش اجزاء از يكي
در و ميشود مشكل دچار مسايل با برخورد در عمومي هوش
پرخاشگرانه و خشمآميز رفتارهاي بروز موجب موارد بيشتر
بيشتر مانده عقب كودكان در خشم بنابراين ميگردد كودك در
.ميشود ديده عادي كودكان از
را امكان اين كودكان در خشم ابراز انگيزههاي دانستن
باشيم موءثر آنها خشم كاهش در كه ميسازد فراهم ما براي
خشم بين تفاوت در والدين صحيح درك و شناخت با البته
لازم تدبير اتخاذ و كودكان در منطقي غير خشم با منطقي
.خشم انواع از كدام هر براي
كنند تنبيه مربي يا والدين نيست مقصر كه را كودكي وقتي
براي كودك كه است منطقي خشم يك اين و ميشود خشم دچار وي
و تحقير ديگران سوي از گناه بدون كه خود شخصيت اعاده
بروز اجازه بايد ما و ميدارد ابراز است شده خدشهدار
او مجدد تنبيه از و بدهيم كودك به را خشمهايي چنين
كه ميشود سبب -مجدد تنبيه - عمل اين زيرا كنيم خودداري
يا گردد افسردگي دچار و كرده دروني را خود خشم كودك
.گردد حد از بيش خشم پديده دچار اينكه
منطقي خشم كه نيست ناعادلانه تنبيه مقابل در تنها همچنين
احساس يا خطر احساس مواقع در بلكه ميگيرد شكل كودك در
منطقي خشم دچار خود كودكي ذات اثبات براي كودك نيز ترس
.ميشود
دختران از بيشتر آندروژن هورمون ترشح بدليل پسران در خشم
.هستند پسران از حساستر و ظريفتر دختران "اصولا و است
:كودكان در منطقي غير خشم با مقابله روشهاي
ميشود منطقي غير خشم بروز موجب كه محيطي عوامل بهبود -
برآوردن در كودك توانايي ميزان كه داشت نظر در بايد -
موضوع اين رعايت و است محدود ما خواستههاي و انتظارات
از پيشگيري و كودك در نفس به اعتماد كسب موجب ما سوي از
است او خشم
كودكان منطقي غير خواستههاي مقابل در نشدن تسليم -
چنين در كودك امنيت تامين و عاطفي محيط كردن برقرار -
محيطي
درك جهت ثابت ولي متناسب مجازات و پاداش دقيق رعايت -
است كنترل تحت وي رفتار كه كودك سوي از واقعيت اين
كودك سوي از جمعي احترام كسب جهت انضباط ايجاد -
نقاشي و داستان موسيقي ، از استفاده -
رفوگران شاهرخ -بهرسي مير سيدحسين
:ماخذ و منابع
ويدمن و گريسهايمر اثر انسان فيزيولوژي -1
نوابينژاد شكوه دكتر اثر نابهنجار و بهنجار رفتارهاي -2
سنيگر.جي دورتي اثر ميكند؟ فكر چگونه كودك -3
|